eitaa logo
دنیایِ کتابِ حَســــیـبــــا°📚
3هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
625 ویدیو
3 فایل
سلام دوســتِ کتابخونم♡خوش اومدی به دورهمی مون🥰 بفـــرمائید کتـاب💞اینجا یه عالمه 📚داریم به شرط چاقو😉 ✨با #تخفیفات_ویژه💥 ارسال به تموم نقاط کشورعزیزمون🚀 ✍🏼برا ثبت سفارش من اینجام @hasibaa2 📞09175133690 کپی از مطالب؟! کاملا آزاد🤍
مشاهده در ایتا
دانلود
«ایمان پیدا کردم خلیل واقعی است. بازی‌اش نمی‌آید. بار سفر را به دوش کشید و آمد تا مصر، زندانی شد، شکنجه کشید و حالا با همه زهر چشمی که ازش گرفته بودند هنوز در قاهره منتظر نشسته. با همه نداری‌اش. با خودم عهد بستم تا آخر راه کوتاه نیایم. ولی دیگر اینجایش را نخوانده بودم. خلیل پیشنهاد عجیبی داد. همه‌جوره به ماجرای خودم و خلیل نگاه کرده بودم الا این مسیر. ازدواج غیابی! فکر می‌کردم یا من خیالاتی شده‌ام یا او. درست می‌شنیدم؟ ❤️‍🔥باهم ازدواج می‌کنیم؛ حتی اگر هیچ‌وقت به هم نرسیدیم!😭 💔یعنی قمار عشق. یعنی تهِ تهِ همه قصه‌های عشقی که شنیده بودم. تک‌قطره اشکی از چشم چپم چکید. از شوق. رفتم توی آشپزخانه. مردد بودم سر حرف را باز کنم یا نه؟ خودم را به شیشه روغن زیتون روی میز سرگرم کردم. چاره چه بود؟ وقت نداشتم برای پنهان‌کاری. آخر تق داستان درمی‌آمد. امروز نه، فردا. دل را زدم به دریا. سیرتا پیاز ماجرا به مادرم گفتم. بلند بلند. بی‌تفاوت...... 🎁 مستند داستانی دختری ساکن غزه است.... ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چرا صهیونیست‌ها به این راحتی ما را می‌کُشند؟ چرا پدربزرگم را کشتند؟ به چه حقی روی دیوارهای غزه می‌نوشتند «عرب‌ها را با گاز اعدام کنید!» لعنت به اعتقاد مزخرفِ زمین بدون مردم و مردم بدون زمین! دلم نمی‌خواست بمیرم. باز هم فوبیای زیر آوار ماندن و ذره‌ذره جان کندن. انگار آن‌ها نمی‌خواستند ما مفت بمیریم، با زجر ما را می‌کشتند. تازه داشتم عاشق می‌شدم، تازه با خیال روبرویی با معشوق موهایم را فر می‌دادم و ترانه عاشقانه می‌خواندم. ـــــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با این‌که زن و شوهر شده بودیم. نه امام حسن (ع) را می‌شناختم که مجتبی اسمش را بخاطر ایشان انتخاب کرده بود، نه امام رضایی که خلیل من را از او خواسته بود، نه سیده معصومه (س) که قرار بود کنارش زندگی کنیم. بقیه اهل بیت هم همین‌طور. من در غزه هیچ اطلاعاتی از آن‌ها ندیدم. رسانه‌های ما زیر سلطه اسرائیل و وهابیت عربستانی اداره می‌شد. اگر هم حرفی به میان می‌آمد چیزی جز توهین و بدگویی نمی‌دیدیم. ـــــــــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚 در کتاب به شرط عاشقی، داستان زندگی و رشادت و شهادت شهید مدافع حرم را به روایت همسرش می‌خوانید. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ❤️ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
ـــــــــــــــــــــــــــــ فراقش، سخت مرا ذوب کرده بود و بی طاقتی، آرام شدنی نبود. وقتی از مزارش دور بودم، مثل مرغی مهاجر دنبال فرصتی، یا حتی بهانه ای، می گشتم تا سوار بر پرنده آهنین، خودم را به مزارش در قطعه شهدای آبادان برسانم و آرامش بگیرم؛ با وجودی که سعی کردم، فعالیت هایم را بیشتر کنم تا نبودنش را کمتر، حس کنم. 🏷️ برشی از کتاب قیمت کتاب 72/000ت قیمت با تخفیف 68/000ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📚 کتاب مصطفی و مرتضی (خاطرات شهید مرتضی عطایی معروف به ابوعلی) ـــــــــــــــــــــــــــــ ⚫️قیمت کتاب 72/000ت 🟢قیمت با تخفیف 68/000 ت @hasebabu
📘 📌کتاب «میم مثل محسن» روایت زندگی است. ✍به قول سردار شهید سلیمانی:شرط شهید شدن، شهید بودن است. آری، محسن از بدو تولد خود را ساخت تا خدا او را اینگونه بخرد. 📍در این کتاب، از زبان مادر شهید می‌خوانیم که چطور با حب اهل بیت او را بزرگ کرده و او چطور از عشق اهل بیت همیشه چون شمع می‌سوخته و خود را وقف آل الله میکرده. 💢اخلاص، توجه به حق‌الناس، نماز اول وقت، مجاهدت در کار فرهنگی، امر به معروف، احترام و اعتقاد به دعای مادر، توکل و توسل از شاخصه هایی بود که از محسن، شهید حججی ساخت. 🟢قیمت کتاب 65/000 ت ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🔹محسن خیلی به علاقه داشت عشق و جانش حاج احمد کاظمی بود. محسن هر شب میرفت سر قبر حاج احمد مناجات می کرد با خدا گریه می کرد. به او می گفت: «حاجی». دلم میخواد جا پای تو بذارم دلم میخواد سرنوشتم مثل تو بشه اول جهاد بعد هم شهادت کمکم کن با همه وجود از شهید کاظمی میخواست کمکش کند هنوز چهل شب تمام نشده بود که مسئولان سپاه به محسن اجازه رفتن به سوریه دادند محسن می گفت: 🦋می دونستم شهید کاظمی دستم رو میگیره و حاجتم رو روا میکنه ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
🌱شهدا نجواهای ما را ميشنوند اشک هایی که در خلوت به یادشان میریزیم را میبینند چنان سريع دستگيری ميکنند که مبهوت ميمانی اگرواقعا به دل بسپاری با چشم دل، عناياتشان را ميبينی ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
📕 💢این کتاب داستان نیست، بلکه خرده‌روایت‌های حقیقی از انسانی است که مثل همه آدم‌ها به‌‌دنیا آمد، اما با پایی آسیب‌دیده و نفسی که به‌سختی راه خودش را در سینه پیدا می‌کرد. داستان ما معجزه، از خود گذشتگی، عاشقی، کشتی، قلدرکُشی، معنویت و هرآنچه یک انسان جستجوگر و تشنه حقیقت نیاز دارد، در خود دارد. 📌این کتاب روایتگر جوانی دهه‌هفتادی است که در عین جوانی، در سوریه فرمانده یکی از مهم‌ترین و خطرناک‌ترین محورهای عملیاتی می‌شود و اقداماتی را انجام می‌دهد که در نوع خودش کم‌نظیر است. قیمت کتاب ۱۷۰/۰۰۰ ت قیمت با تخفیف ۱۶۰/۰۰۰ ت ــــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
_____ چهره‌اش در هم بود و از اینکه در شرایطی قرار گرفته بود که نمی‌توانست نماز بخواند، ناراححت بود. همه‌جا بسته بود و مکانی برای نماز پیدا نکردیم. سرانجام بعد از چند ساعت جایی را در ایستگاه راه‌آهن برای نماز پیدا کردیم. ابراهیم بی‌درنگ وضو گرفت و نمازش را خواند. بعد از نماز گفت: «آقا، من دیگه باهاتون هیچ سفری نمی‌آم، هیچ کاری ارزششش بالاتر از نماز نیست، شغل شما طوریه که گاهی ناخواسته نماز به تاخیر می افته.» 📍کتاب «شمع بی‌صدا آب می‌شود» با ۲۴۸ صفحه ــــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
 📚زندگی داستانی فرمانده دلاور لشگر 14 امام حسین علیه السلام اصفهان، شهید حسین خرازی است که با یک دست لشگری را فرمان می داد. در غائله کردستان بعد از رشادت هایی که در زمینه آزاد کردن شهر سنندج از خود نشان داد به سمت فرماندهی گردان ضربت درآمد و پس از یک سال خدمت صادقانه در کردستان راهی خط مقدم جنوب کشور شد. پس از عملیات پیروزمندانه طریق القدس بود که تیپ امام حسین علیه السلام رسمیت یافت. حاج حسین در سمت فرماندهی رشادت های بسیاری از خود نشان داد. در عملیات کربلای پنج سال 1365 با خمپاره ای که در نزدیکی اش منفجر شد روح عاشورایی او به ملکوت اعلی پرواز کرد. ~۲۷۲صفحه ~زندگینامه ی داستانی شهید خرازی قیمت کتاب 180/000تومان قیمت با تخفیف 165/000 @hasebabu
حسین جملهٔ آخر را بلندتر گفت تا بقیه بشنوند. کمی تأمل کرد و ادامه داد: «قرار است تیپ امام‌حسین در این عملیات محک بخورد. می‌خواهم در دل این رمل‌ها، در این تنهایی شب، در خلوت با خدا، اول از همه خودمان در حضور بی‌بی زهرا محک بخوریم. بخوان ردانی، بخوان که دلم خیلی گرفته، خیلی. تا سپیده یک‌ساعت وقت داریم. دلم هوای دعای کمیل کرده؛ از آن دعاهایی که خودت می‌دانی.» ــــــــــــــــــــــــــــ ★᭄ꦿ↬ @hasebabu •┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا