💠 شهیدان زنده اند⚘️
💥سه شنبه ، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴ ، خواب بودم ، یک خواب خیلی عمیق از فرط خستگی...
یکدفعه دیدم جوانی زیبارو بالای سرم ایستاده درحالیکه لبخند آرامی صورتش را زیباتر کرده بود..
نور بود..
نگاهم میکرد ، چشمانش میدرخشید و حسابی خیره کننده بود...
سلام کردم و جواب سلامم را داد..
هم متعجب بودم هم خیلی ذوق زده از دیدارش...
گفت :
من محمدم !... محمد حاجی دولو...!
سیدجان ! منو فراموش کردی؟؟ چرا یادم نیستی؟!
بُهتم زد!! اسم برایم آشنا بود و حتی این صورت نورانی...
ولی جریان چیست ؟؟
از حرفی که زد و شدت شرمندگی در زمین فرو میرفتم
که از درد گردن و کمر از خواب بیدار شدم...
بله ، بر روی زمین فشرده شده بودم...!
💥خدایا چه شده ؟ این جوان کیست؟
چند ساعت نشسته بر روی مبل فکر میکردم!!
که ناگهان....
وااای این جوان بهشتی ، شهید محمد حاجی دولو هست...
ای واای خاک برسرم...
اشک امانم را بریده بود
بلافاصله به یکی از عزیزان در بنیاد شهید زنگ زدم
ولی در اون ساعت شب جوابگو نبودن و ارتباط برقرار نشد!!!
💥صبح چهارشنبه ۱۷ اری بهشت ، دوباره تماس گرفتم...
سلامی و علیکی
-اطلاعات شهید حاجی دولو را دارید؟..
دقایقی وقت خواست.
ولی بلافاصله تماس گرفت و چنین گفت:
💥محمد حاجی دولو فرزند مراد متولد ۱۳۴۰ ، قاری قرآن و سرباز تیپ ۵۵ هوابرد شیراز و اهل شیراز ، گروهبان وظیفه تاریخ شهادت ۱۷ اردی بهشت ۶۱ در خلال عملیات الی بیت المقدس و فتح خرمشهر....
💥وای تاریخ شهادت!!!
همین امروز است ۱۷ اردیبهشت و جذاب تر اینکه ، محل دفن...
داخل حرم حضرت سید علاالدین حسین آستانه علیه السلام...
💥بله...
خودش آمد و یادم انداخت که سیدجان! منو از یاد نَبری...
💥محمدشهیدم ، سال هاس که در خلوتای حرم می آمدم قالی هارو کنار میزدم و سنگ مزار پاکت را مینگریستم و میدیدم که چطور از تَرک وسط سنگ مزار بهشتی ات ، عرق مینشیند و عِطری عجیب ، نه از سر این دنیا بلکه از همان بهشتی که ماوا گرفتی متصاعد میشود و مسحور میکند زاثرت را....
💥بله تو #شهید_عطری_شیراز دیار من ، سومین حرم اهل بیت هستی که در جوار نوجوان شهید حضرت باب الحوائج موسی الکاظم علیه السلام آرام گرفتی و عند ربهم یرزقون شدی...
💥الان برای اولین بار رازت را فاش میکنم تا همه بدانند که محمدحاجی دولوی شهید ، عشقش ، کتاب خدا بود و قاری قرآن و جوانی پاکِ پاک که امروز روزی خور خدای سبحان است و مزارش معطر است به بوی خوش بهشت برین...
💥دیگر هیچکس تو را از یاد نخواهد برد و سراغت را از خادمین حرم آقا سیدعلاالدین حسین علیه السلام خواهند گرفت و هر زائری که مشرف شد به حرم مطهر ، بسوی توهم بال خواهد گشود...
💥آقامحمد ، ممنونم که منِ روسیاه را قابل دانستی...🙏
#سید_رضا_متولی
۱۷ اردیبهشت۱۴۰۴
@hatef10012
💥#سردار_شهید_ابراهیم_باقری_زاده علاقه زیادی به
#آقا_علی_بن_موسی_الرضا ع داشت..
آن #لحظه_رهایی در شب عملیات #کربلای۵ پشت نونی ها وقتی داشتیم با #گردان_امام_رضا ع را جلو میرفتیم، شهیدابراهیمباقریزاده کنار دست من نشسته بود، مایلرها (کامپرسی ها) نگه داشتند که #رزمنده_ها پیاده بشن وحرکت کنیم به سمت نقطه رهایی ، ابراهیم باقری وقتی پایین آمد یه نگاهی به آسمون کرد، چند دقیقه ای خیره به آسمون وستاره ها شد.
گفت:#امام_رضا ع این طرفه؟
گفتم:بله امام رضا ع این طرفه!
این قبله است،پشت به قبله امام رضا ع است...
برگشت دستش گذاشت روی سینه اش، اشک از چشماش سرازیرشد تو اون لحظه حساس...
گفت:دلم می خواست بیام به پابوست آقا،مدتیه نشده برسم به خدمت شما،از همین جا به شما سلام میدم...
#السلام_علیک_یا_علی_بن_موسی_الرضا ع
یه سلامی از ته دل،من دیگه همچین سلامی را هیج جایی ندیدم..🥺
از ته دل سلامی کرد و قطع به یقین جواب سلام را گرفت که پس ازشهادتش پیکرش نه به اشتباه،نه!!
اشتباهی در کار نبود..
پیکرش به تقدیر،به دستور،با طلبیدن امام رضاع به مشهدالرضا رفت...
💥وقتی پیکرهمه شهدا را به دیار#کازرون آوردند،پیکرمطهر ابراهیم بین آن ها نبود!
کجاست؟!
چی شده؟!
خبررسید که پیکرشهید در مشهدالرضا است!
💥اون موقع ها رسم براین بود که هرشهیدی را وارد مشهد میکردندقبل از اینکه به #معراج_الشهدا ببرند و به خانواده ها خبر بدهند،مستقیم پیکررا به حرم میبردند وطواف میدادند...
ابراهیم از#شلمچه رفت به مشهدالرضا،طلبیدش امام رضا
💥و نکته ای که بر روی سنگ مزارمطهرش هست اینکه عکس تصویرشون هم الان رو به سوی امام رضاست!🤲
راوی:#سید_رضا_متولی
هدایت شده از شیدایی دل_محمدامیری
ای گنــــــــــــبد زرد آفتــــابی
درظلمت شب چو ماهتــابی
شــمس الشموس آســـمانها
شــــــاهـنشه زیبای مَلَــکها
سلــطان ســـریر آســـمانی!
توصـــــاحب گنــــبد طــلائی
آقا دل مــا بســــــته بکویــت
پیــــمانه ما پر ز ســــبویــت
ما مـــست می نــاب الستیم
دل بـر می انــــگور نبــستیم
با دیــــدن ایــــــــوان طــلایت
مـا مست شدیم از می نابت
✍سروده:امیری❤️
┄┅═══✼🍃🌺🍃✼═══┅┄
باز هم زائرتان نیستم، از دور سلام!
تو زندگی حرفهایی هست که فقط و فقط،
باید بر روی "باب الجواد"...
کلمه ها را دانه کنی، دانه های اشک
بکشانی شان دنبال هم، شبیه یک تسبیح،
بچرخانی شان توی صورتت، ذکر بگیری و بعد،
انگار که تسبیح پاره بشود،
دانه ها بیایند تا بچکند روی سنگ های حرم...
باز هم در به در شب شدم،
"ای نور سلام"
باز هم زائرتان نیستم، "از دور سلام"
اَلسَّلامُ عَلَیک یا علی ابن موسَی الرِّضا (ع)
♥️ ♥️ ♥️
🆔 @sheydai_del
اینجا با هم باشیم⚘️
ای گنــــــــــــبد زرد آفتــــابی درظلمت شب چو ماهتــابی شــمس الشموس آســـمانها
یا امام رضا علیه السلام❤️
💥قرار بود امسال برای دور دوم ریاست جمهوری شما تلاش و تبلیغ کنیم نه برای اولین سالگرد شهادتت😭💔
#دلم_برای_رئیسی_سوخت
#رئیسی_عزیز
#شهید_جمهور
#شهید_خدمت
#همچنان_منتظر
@hatef10012
هدایت شده از 🌹ستارگان فارس(محمد)🌹
بسمالله الرحمن الرحیم
مثل خیلی وقت های دیگر گوشی را بر میدارم و با عجله سر تیتر پیام های مرتبط با تحولات جهان پیچ در پیچ امروز و... را میخوانم.
در بین این همه پیام رنگارنگ، در گروه "نون و القلم"ناگهان چشمم به این جمله می افتد:
"شهیدان زنده اند".
فرستنده پیام جناب اقای سیدرضا متولی از روایان نام آشنای دفاع مقدس است و معمولا روایت هایی شنیدنی را برای نسل جبهه و جنگ ندیده!نقل میکنند.
عطش پایان ناپذیرم برای شنیدن از خاطرات شهدا مرا وا میدارد که پیام را مو به مو بخوانم...
ان هم نه یک بار و دوبار...
تازگی شهیدی از شهیدان عزیز استان فارس به خواب سیدِ راوی آمده و در عالم رفاقت از اینکه مدتی است سید به زیارتش نرفته گله کرده است...
سید بیدار شده و بعد از پرس و جو از بنیاد شهید متوجه شده که همین روزها تاریخ شهادت این شهید است.
از این کرامات کم نشنیده ام ولی در پیام سید اشاره شده که از مزارشریف این شهید هم مطهر است و هم معطر...
همین کافی است تا نیت کنم که به زیارت شهید بروم و شنیده ها را با چشم خودم ببینم!
روز میلاد امام رضاعلیه السلام است و بعد از مدت ها به زیارت سیدعلاالدین حسین علیه السلام میروم...
بعد از عرض سلام وارادت خدمت آقا، از خادمین سراغ قبر مطهر شهید معطر را میگیرم...
جالب است که همه شان شهید را میشناسند و من متعجبم که پس چرا ان طور که باید او را به دیگران نشناسانده اند؟؟؟؟
بالاخره با گفتنجمله ی:
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده...
از خودش میخواهم که پیدایم کند....
پرسان پرسان میروم و به جایی میرسم که مدفن شهید است...
خادمی نشسته و مشغول ذکر و دعاست.
میپرسم شهید محمد حاجی دَوَلو، همین جا دفن هستند؟
میگوید:بله!
و وقتی با نگاه پرسش گرم مواجه میشود ادامه میدهد: قالی سوم را بالا بزن...قبرش معلوم میشود...
می ایستم و گوشه ی قالی را تا میزنم....
یک باره بوی عطری شبیه عطر مثلا مدینه مشام جانم را پر میکند...
من مدینه نرفته ام ولی حسم میگوید انجا هم همین عطر را دارد...
در همین لحظه چشمم به سنگ قبر شهید میخورد و جالب تر تاریخ شهادت او که ۱۹ اردیبهشت ۱۳۶۱ است و این یعنی امروز سالگرد شهادت محمد است...
اما دریغا که انگار نه انگار چنین گوهری در خاک شیراز و در جوار سیدعلاءالدین حسین علیه السلام پنهان شده...
به خادم که هم چنان مشغول خواندن دعا است میگویم:این بوی عطر، از مزار شهید است؟؟!!
و از شنیدن جواب بله!شگفت زده تر از چند لحظه پیش میشوم...
به درستی اگر این شهید معطر متعلق به شهر دیگری هم بود همین قدر غریب و تنها میماند که در حتی در سالگرد شهادتش قالی روی مزار را بر نداشته باشند؟
کمی که میگذرد دو خادم برای زیارت به سراغ مزار شهید می آیند و انها هم در جواب سوال من که چرا مسئولین امر این شهید را آنطور که باید معرفی نمیکنند؟؟جوابی ندارند جز انکه ما خودمان به زیارتش می آییم!
آیا نمیشود دانش اموزان دبیرستان را به دیدار این شهید اورد تا عطر ملیحش را با عمق جان استشمام کنند؟؟؟
آیا این شهید آیه ای از آیات مغفول خداوند در دیار امین ولایت نیست؟؟؟؟
کمی بعد با صدایی به خودم می آیم.
صدا میگوید: لطفا بلند شید! میخوایم قالی رو پهن کنیم...موقع نماز شده....
و بعد هم صف نماز تشکیل میشود و احتمالا که چه عرض کنم شاید بهتر است بگویم قطعاکسی که درست روی قالی پهن شده بر قبر معطر شهید به نماز ایستاده نمیداند عطری که موقع سجده به مشامش میرسد از کجاست....
وگرنه شاید اصلا روی سنگ شهید نماز نمیخواند...
پ.ن:بیایید هر یک به نوبه ی خود گامی برای معرفی شهید محمدحاجی دَوَلو شهید معطر شهرمان برداریم....
یا علی...
۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴
هدایت شده از سید عباس متولی🇵🇸🇮🇷
2.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چشمهایش...
به کانال #سید_عباس_متولی بپیوندید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2533426164Cea42afc1c9