eitaa logo
اینجا با هم باشیم⚘️
321 دنبال‌کننده
862 عکس
431 ویدیو
18 فایل
سعی دارم در این صفحه ، مطالبی که مینویسم ، عکسهائی که میگیرم و ... را درج کنم تا بماند به یادگار⚘️ #سید_رضا_متولی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوق وصف ناپذیر است! و این سرشار از ، صدق و ، معرفت و ذوقی است که و جسم را جانی دوباره میدهد... که کیلومترها با پای پیاده که یک دمپایی ساده آنهارا یاری میدهد ، طی میکنند طریق را و گوئیا پا بر روی بال ملائکی میگذارند که نویدش را معصوم علیهم السلام داده اند... دردی نیست! هایی که پر از است! و پاهاییکه خسته از زمین اند و رو به میروند.. رسیدن به ۱۴۰۷ و دیدار مشعشع گنبد ، تمام مسیر را از یاد میبرد ، چندین برابر ، را بال پرواز میدهد و خودش را به آستان قدسی روان میکند... این حس را باید بیایی تا با تمام وجود حس کنی! ممنونم از که بلطف حضرت حسین علیه السلام ، همه ی این پاهای خسته را به آسمان (حرم مطهر ) رسانید... والان گوشه ای از آن را میبینیم🤲 **** ۲۲ ۱۴۰۱ مقابل آسمان عشق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای خوبی ها… را چگونه ساختی که اینگونه آرام می کند هر دل بی دل را وقتی قدم به خاکش می گذاری؟! پس از این دوسال ، ممنونم که طلبیدی مرا با تمام مشکلاتی که در سر راه بود ، چقدر اضطراب و استرس و دلشورگی داشتم... ولی به حسین جانم ، آقایم ، مولایم و جدّبزرگوارم اعتماد داشتم که رویم را پس نمیزند و این فرزند خطاکار را به نزد خود فرامیخواند... ممنونم ، ممنونم آقای مهربانم…. کربلا چگونه است که به دست فراموشی می‌ سپارد تمام غم و غصه های دنیا را و تمام غصه ات می شود دیدن و و…. و چه زیبا بود های پاهایی که با شوق و ذوق این تن خسته از زمین را سوی ارباب همراهی میکردند و بسوی راهی میشدند و چه آسمانی بود ، و بوی سیب و حرم و بین الحرمین با هر زبانی که همه کربلا بودند و نگاهشان سوی عشق بود و عباس ، این کربلا از ایشان تفقد میفرمود و خستگی را از وجود برادر ، می زدود.. حال روز رفتن از هست ، چرا که کربلا خانه ی همه ماست و پس از دوری دوساله ( که یک ثانیه اش هم سخت تر از سخت است) باید و بناچار خانه دلت را ترک کنی و بار سفر ببندی و به جاده بزنی به این امید که دوباره تو را بطلبد ارباب و بخانه بازگردی... سخت میگذرد دوری از ... کاش می شد بیاییم و بمانیم و…. از جسر (پل) علیه السلام که رد شدی ، دلتنگی شروع میشود و هرچه دورتر میشوی ، شدتش بیشتر... اصلا از همان لحظه که بکربلا رسیدی ، دلتنگی شروع میشود... چرا و چقدر فراق دلتنگم…..! * یکشنبه ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ الاحد ۲۱ صفر ۱۴۴۴ لحظه خروج از خانه ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🔴 می‌رسیم 🥺... 🔻 🔹قدم‌ها در مسیر خسته ، اما استوارند! دل‌ها همه و بی‌تاب... گویی در این مسیر، فقط است و شور! یکی لبیک گویان می‌رود... دیگری در التماس نوشاندن جرعه‌ای آب به می‌گوید: ! دخترکی که دستمال کاغذی را به دست تو، لطافت می‌کند... پسرکی که سینی و ارده به سر گرفته و دارد... پیرزنی که دلش می‌خواهد از دسترنجش بچشی و که تو را میهمان می‌دانند... 🔸و تو... در این میان برای این همه خوبی می‌ریزی و شکرا شکرا گویان، از آن‌ها فاصله می‌گیری و به سوی می‌دوی! پر ، ، ، ... اما پر از امید! پس از روزها می‌رسی به حرمی که با سیل اشک‌ها شسته می‌شود. 🔹می‌رسی به دیاری که می‌دهد. رمق می‌گیرد. جانی دوباره به پایت می‌دود... و لرزان می‌گویی: (ع) 🔸امسال در نبود زمانه و یار باوفایش که و بدیدار شتافتند و پرکشیدند ❤️ آقا... به یاد تمام عشقی که دیدیم وچشیدیم! به یاد روزهای می‌گرییم و در حسرت این اتصال به دل‌هایمان تسلی و امید می‌دهیم. که در رکاب مولایمان به زیارت بامعرفت نائل شویم🤲 این دوری ما را به یاد صاحب‌مان انداخت تا که برای دیدن صاحب عصرمان بگوییم: (عج)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقای خوبی ها… را چگونه ساختی که اینگونه آرام می کند هر دل بی دل را وقتی قدم به خاکش می گذاری؟! ممنونم که طلبیدی مرا با تمام مشکلاتی که در سر راه بود ، چقدر اضطراب و استرس و دلشورگی و درد داشتم... ولی به حسین جانم ، آقایم ، مولایم و جدّبزرگوارم اعتماد داشتم که رویم را پس نمیزند و این فرزند خطاکار را به نزد خود فرامیخواند... ممنونم ، ممنونم آقای مهربانم…. کربلا چگونه است که به دست فراموشی می‌ سپارد تمام غم و غصه های دنیا را و تمام غصه ات می شود دیدن و و…. و چه زیبا بود های پاهایی که با شوق و ذوق این تن خسته از زمین را سوی ارباب همراهی میکردند و بسوی راهی میشدند و چه آسمانی بود ، و بوی سیب و حرم و بین الحرمین با هر زبانی که همه کربلا بودند و نگاهشان سوی عشق بود و عباس ، این کربلا از ایشان تفقد میفرمود و خستگی را از وجود برادر ، می زدود.. حال روز رفتن از هست ، چرا که کربلا خانه ی همه ماست و دوباره دوری ( که یک ثانیه اش هم سخت تر از سخت است) باید و بناچار خانه دلت را ترک کنی و بار سفر ببندی و به جاده بزنی به این امید که دوباره تو را بطلبد ارباب و بخانه بازگردی... سخت میگذرد دوری از ... کاش می شد  بیاییم و بمانیم و…. از جسر (پل) علیه السلام که رد شدی ، دلتنگی شروع میشود و هرچه دورتر میشوی ،شدتش بیشتر... اصلا از همان لحظه که بکربلا رسیدی ،دلتنگی شروع میشود.. چرا و چقدر فراق دلتنگم..! * جمعه ۱۷ شهریور ۱۴۰۲ الجمعه ۲۲ صفر ۱۴۴۵ لحظه خروج از خانه کربلا