eitaa logo
باشگاه هواداران کتاب
180 دنبال‌کننده
383 عکس
82 ویدیو
0 فایل
ما دور هم جمع شده‌ایم تا خوب بخوانیم😊 باید زیاد مطالعه کنیم تا بدانیم که هیچ نمی‌دانیم📚 ‌zil.ink/havadaranketab ‌ارتباط با ادمین👇 @mohammadmemarbashi
مشاهده در ایتا
دانلود
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب شرح به قلم انتشارات ‌ ‌‌ کتب مربوط به سخنان و احادیث ائمه، عموما جمع‌آوری و تدوین مطالب‌اند، مانند نهج البلاغه. ‌در این بین دو اثر از (علیه‌السلام) به دست ما رسیده که توسط خود امام نوشته و تدوین شده‌اند. این امر، مُهر تایید و اعتبار و جایگاه خاصِ دو اثر و می‌باشد. کتاب ‌صحیفه شامل دعاهایی با معارفی بسیار غنی است. اما رساله‌الحقوق اثر متفاوتی است که حضرت در آن به بیان حدود پنجاه حقِ واجب انسانی پرداخته‌اند. در این کتاب ‌امام‌سجاد (علیه‌السلام)، ریزترین مسائل وجودی و ارتباطی را بیان کرده و برای هرکدام حقی قائل شده‌اند. این حقوق را می‌توان در سه دسته کلی تقسیم‌بندی کرد: ۱_حق الله: شامل وظایف و رابطه انسان با ‌۲_حق نفس: شامل وظایف و رابطه انسان با خود و حق اعضا و جوارح مانند :حقوق زبان، چشم و... ۳_ حقوق دیگران شامل وظایف و رابطه انسان با انسان دیگر در موقعیت‌ها و جایگاه‌های گوناگونی است که در آن قرار دارند، مانند حقوق حاکم، معلم، افراد و... ‌ (علیه‌السلام) این حق و حقوق را صرفا به عنوان یک‌سری مسائل‌ خوب اخلاقی بیان نکرده‌اند، بلکه رعایت این مسائل را عملی واجب دانسته و عموم مردم را به رعایت آن‌ها توصیه کرده‌اند. ‌ حضرت در انتهای بیانشان می‌فرمایند: "رعایت این حقوق بر تو واجب است و لازم است که به ادای آن‌ها بپردازی و در این کار از خداوند یاری بجویی." این در حالی است که برخی از این حقوق بیان شده در این کتاب، بسیار ریز و دقیق هستند و رعایت‌کردنشان در حالت عادی اصلا به ذهن بسیاری از ما خطور نمی‌کند. ‌ با مطالعه این به خوبی می‌توان درک کرد که اگر همه‌ی ما این حقوق را بشناسیم و بعد خودمان را ملزم به رعایت‌شان کنیم، چقدر زندگی و دنیا گلستان می‌شود و انواع و اقسام اختلافات، دعواها و ناهنجاری‌ها اصلا به وجود نمی‌آیند. (ع) ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم مترجم انتشارات ‌ ‌‌ ‌آیا دلبند شما نیز به تازگی زبان باز کرده و کنجکاوی‌اش حد ندارد و دلش می‌خواهد سر از کار تمام چیزهای دور و برش دربیاورد و یک‌ریز از چرایی همه چیز سوال می‌کند؟ آیا مخالفت‌کردن را یاد گرفته و از این طریق می‌خواهد خودی نشان بدهد و بگوید می‌تواند مستقل باشد و برای خودش تصمیم بگیرد؟ آیا اصرار دارد تمام درخواست‌ها و آرزوهایش برآورده شود، آن هم دقیقا همین حالا؟ ‌آیا توقعاتش سر به فلک می‌کشد و از هر چیزی به کمش قانع نیست؟ خب! پس وقتش رسیده او را با《 》 آشنا کنید. آرچی یک کرگدن کوچولوی دوست‌داشتنی است که مثل تمام بچه‌ها به چهار کلمه خیلی علاقه دارد: «نه!»، «چرا؟»، «بیشتر» و «حالا». هر کدام از جلدهای مجموعه‌ی «آرچی کوچولو» داستانِ او با یکی از این کلمات را تعریف می کند. ضمن اینکه کودک از شنیدن آن داستان لذت می‌برد، برای او و البته والدینش آموزنده است. تصویرسازی‌های زیبای کتاب‌ها نیز قطعا کودک را به وجد می‌آورد. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم مترجم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ پیپ به شدت ترسید. قبلاً هرگز آن مرد را ندیده بود. مرد لباس‌های کهنه و کثیفی به رنگ خاکستری به تن داشت و زنجیری آهنین به دور قوزک پایش به چشم می‌خورد. لباس‌هایش و دستمال گردنی که دورگردنش بسته بود خیس و گل‌آلود بودند. مرد غرید: اسمت چیست؟ پیپ با ترس گفت: پیپ آقا! مرد پرسید: کجا زندگی می‌کنی؟! پیپ به کلبه‌ای که حدود یک مایل دورتر از آن‌جا قرار داشت اشاره کرد. ‌ *** چارلز دیکنز از رمان‌نویسان معروف و آرزوهای بزرگ نوشتهٔ این نویسندهٔ انگلیسی از مشهور‌ترین اثرهای وی است. ‌ در این کتاب، چالش‌های اختلافات طبقاتی را بیان می‌کند. ‌ آرزوهای بزرگ داستان یک پسر هفت ساله به‌نام «پیپ» است که به‌همراه و شوهرخواهرش در روستا زندگی می‌کند. بعد از گذشت زمانی و ورود زنی میانسال و ثروتمند به روستا، «پیپ» درگیر اتفاقاتی می‌شود و در ذهن خود به «آرزوهای بزرگ»اش فکر می‌کند. چارلز دیکنز که خود، دوران کودکیِ سختی را گذرانده، به‌خوبی توانسته‌است شخصیت «پیپ» را به مخاطب بشناسد به‌طوری که هرکسی می‌تواند به سادگی با «پیپ» همزاد‌پنداری کند. این کتاب مجموعه‌ای از اتفاقات و سختی‌هایی‌ست که امکان دارد برای هر آدمی‌ پیش بیاید. «آرزوهای بزرگ» از آن دسته کتاب‌هایی‌ست که شامل اقتباس‌های زیادی در شده است. ‌ https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ ‌‌به زودی همه جهانیان باور خواهند کرد که هیچ راه نجاتی جز آمدن آن یگانه نیست. کم‌کم نور حقیقتِ وجود او بر همه عالمیان روشن‌تر از نور خورشید خواهد تابید و سرانجام او خواهد آمد؛ در حالی که (ع) پشت سر و همراه اوست و نمازش را به او اقتدا خواهد کرد؛ پس تا آن‌زمان که دور هم نیست به انتظارش تا پای جان می‌ایستیم و در گوش جهانیان فریاد می‌زنیم که سرانجام مهدی موعود خواهد آمد؛ و همه جهانیان به یمن قدم‌های نازنینش به پا می‌خیزند ... ‌ ‌*** ‌ ما و پدری داریم که قرن‌هاست به خاطر وجود مشکلات جدی نمی‌تواند میان و فرزندانش حضور عادی و توام با داشته باشد و به اصلاح امور جهان - که بر محور وجودی خلیفه بر زمین استوار است - بپردازد. ‌ با وجود غفلت و کوتاهی ما، ایشان لحظه‌ای از یاد ما غافل نیستند؛ بی شک هر انسانی در هر جای کره خاکی با هر و آیینی که مطابق فطرت انسانی و روح حقیقت‌جوی خود و کرده و به دنبال باشد، از امدادهای منجی و جهانیان بهره‌مند خواهد شد. ‌ ادموند، پسری مسیحی از یک خانواده اصیل و متمول در است که با موازین انسانی و مقید به آداب‌دینی پرورش یافته و به خاطر روحیه خود از زندگی آرام و میراث مادی و اجتماعی پدر صرف نظر کرده و به دنبال رویای صادقه‌اش که همان و یافتن منجی عدالت‌گستر است، زندگی جدیدی را آغاز می‌کند؛ این تغییر برای ادموند با شیرینی عشق و حوادث ناگواری توام است... ‌ رمان دو جلدی ادموند عاشقانه‌ای مهدوی از زندگی این جوان انگلیسی است که مخاطب را با ابعاد مختلف زندگی وی آشنا می‌کند. ‌ زندگی ادموند در مواجهه با فطرت انسانی عدالت‌طلب خود دستخوش تغییرات مثبت می‌شود؛ به راستی ما کجای راه زندگی غافل از اصل خویش یکه‌تازی کردیم که تاوان این غفلت، گرفتار شدن در آتش فراق یار غایب از نظرمان است؟! ‌ ‌ (عج) https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ "‌‌روایتی از زندگی " ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌‌ بسیار معنادار بود قدرت‌نمایی در زخمی‌ها، در جاده تله انفجار کارگذاشته بوده است اما چند ثانیه پیش از این که به آن برسد منیتور تله را کشیده بود و در نتیجه فقط تانک را لرزانده بود و گودال‌ِعمیقی در میانِ جاده کنده بود. راننده‌اش هنگام پیاده‌شدن تیری از مقابل پیشانی‌اش گذشته بود و تنها خراشی در پوستش ایجاد کرده بود! دیگری گلوله تنها لاله‌ی گوشش را برده بود و پاسداری که کلاه آهنی‌اش بزرگ‌تر بوده و یک پله‌بالاتر، گلوله از مقابل خورده بود و از پشت در آمده بود بدون اینکه یک مو از سرش کم شده باشد! در بازنگری حادثه‌ی کمین رزاب، هم آن‌موقع و هم بعد از آن، آن‌جا را به عنوان رشته‌ی ظاهر شدن امدادهای الهی می‌دانم چون ارتباط مستقیم با شب‌قبلش داشت؛ آن حالت عبادی که در تعدادی دیدم و من را هم برانگیخته بود. اثراتش را همان‌جا دیدم. ‌ *** ‌ محسن مؤمنی قصه‌نویس است. به همین‌خاطر روایت زندگی را کاملاً غیرمنتظره و با تعلیق آغاز می‌کند؛ از آن‌جا که یک سرهنگ حکم بازداشت را صادر می‌کند و نمی‌داند چند روز بعد او ضامن جانش می‌شود. پس از آن قصه را از پدر صیادشیرازی که نظامی بوده شروع می‌کند تا برسد به کودکی و نوجوانی و جوانی او... ‌ باقی این خواندنی، خواباندن غائله کردستان و پاکسازی بانه و مریوان به دست صیاد شیرازی است؛ رسیدنش به فرماندهی نیروی زمینی ارتش، فرماندهی عملیات‌های بزرگ ، حضور موثر در آزادسازی و ، انجام عملیات مرصاد و بعد شهادت گل سرخ ما... ‌ شاید در صفحات ابتدایی خیلی مخاطب را به ذوق نیاورد اما کمی جلوتر آن‌قدر به جان می‌نشیند که دوست نداری حتی دمی از احوال روزگار و زندگی غافل شوی‌. ‌ اوج هیجان کتاب برای من اولین دیدار صیاد و شهید و در ادامه‌ی راه دیدار با شهید بود و در کتاب جلوتر که می‌روی این حلقه‌ی انقلابی‌ها، گسترده‌تر می‌شود و درک لذت آن همه حماسه‌ی سربازان تعهدت را به حفظ ارزش‌های بی‌شک محکم‌تر خواهد کرد. فقط بخوانیدش فراموشش نکنیم https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/
باشگاه هواداران کتاب
#معرفی_کتاب @havadaran_ketab
👌🏻📚‌‌‌‌‌ ‌ ‌ ‌کتاب به قلم انتشارات ‌ ‌ ‌ ‌ 👇🏻 ‌ ‌‌فاصله‌ها را پنجره به پنجره می‌شمارم حالا تنها مانده یکی آخرین ایستگاه ‌ این پنجره کرامت توست ‌ اینجا قفل تمام بغض‌ها با نام تو می‌شکند ‌ آنقدر هق‌هق چشم‌ها را شنیده و چشیده است فولادش آبدیده است کاسه چه کنم را به سقاخانه بال پروازم را به کفشداری و دلم را به دلداریت می‌سپارم اشتیاق مرا ببین که در آینه‌ی دیوارها تکثیر شده حالا رسیده‌ام رو به روی خورشید خورشیدی که چشم را نمی‌زند آقا مهمانی پشت پنجره را ببین کوله بار سلام و التماس مسافران را بشنو من اما آمده‌ام فقط بگویم چقدر این همه شاهی به شما می‌آید حالا قلب دومم را از کفشداری میگیرم و سکوت تو سمت چپ سینه ام را سبک می‌کند ‌ ‌*** ‌ تو را همراه می‌کند... تو را با خود همراه می‌کند تا در کمال در شعرهایش قدم بزنی و در روزمرگی‌هایت با فرشته‌های تنگ‌نفسی آشنا شوی که ندارند اما به افتاده‌اند؛ برخی از اثرات گازهای‌شیمیایی، برخی از رنج یورش به داشته‌ها و اعتقاداتشان و برخی از هردو. ‌ انتخاب آن‌هاست. انتخاب آن‌ها که عمری مجاهدت کردند؛ سکوتی که نشان رضایت از شرایط موجود نیست اما صدای و یورش را خاموش می‌کند، خروج از پرده‌دری‌ها را نمایان می‌کند و رسوا می‌کند آنان را که به دنبال شهرت و مقام و ثروت هستند. سکوت اما کجا رنج مجاهده را از بین می‌برد؟ سپیدهایی که تو را با واژه‌ به واژه‌ی شهریار عاشق، منقلب و به تأمل محکوم می‌کند. ‌ شهریار شفیعی در هر قطعه از با جادوی کلمات آن‌چنان به قلبت راه باز می‌کند که بعد از اتمام هر قطعه مشتاق‌تر می‌شوی؛ نه به خواندن قطعه‌بعد بلکه برای غرق شدن چندباره در همان قطعه! ‌ اشعاری که عاشقانه‌هایش بوی ... جنگ و یورش می‌دهد یا صلح و سکوت! نمی‌دانم شاید عاشقانه‌ای از هر دو باشد. ‌صلحی که جنگِ اعتقاد به راه می‌اندازد و سکوتی که یورش می‌برد به افکار آرام درونت. پرچم صلح، است؛ به قول شاملو چون رقصی است که به موسیقی احساس نیاز نمی‌کند. ‌ سپید شهریار، پرچم‌صلح را بخوانید. https://t.me/havadaran_ketab https://ble.im/havadaran_ketab https://eitaa.com/havadaran_ketab https://www.instagram.com/havadaran_ketab/