❤️
👶ما ازخداییم ...
👴و به خدا بازمیگردیم...
به یاد اموات باشیم با اهدای #صلوات بر محمد و آل محمد
#جمعه
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
🌹🌸
💠 جوانها زودتر و با میل خودشان #ازدواج کنند
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
🌹❤️
به زودے
خــــــــداوند
دنیا و آخرتــــ را
به ما
و به شیعیانــــــ ما
خواهــــــدداد..
انهم یرونھ بعیدا و نـــــراه قریـــــبا
#جمعه
#امام_زمان عج
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلبریتی_احمق
#سگ_گردانی_ممنوع
مایه تاسفه که ارزش سگ از انسان در زندگی ، بیشتر بشه
و این همون تقلید کورکورانه ازسبک زندگی غربی است.
متاسفانه اینفلوئسترها و سلبریتی ها از عوامل اصلی این ماجرا هستند.
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
❤️🌸
نه حرفـــ منـــ
نه حرف تــــــو
فقط حرف خــــدا
#همسرداری
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
#داستان_کوتاه
🌸 شیوه شهادت دکتر داریوش رضایی نژاد از زبان همسرش شهره پیرانی
❤️ مادر آرمیتا رضایی نژاد
بخش اول
آمبولانس بعد از نیم ساعت میرسد به کوچه شهید خادمرضاییان خیابان بنی هاشم. داریوش را روی برانکارد سوار آمبولانس میکنند. من میخواهم با داریوش سوار شوم. تکنسین جلو من را میگیرد. میگویم همسرش هستم. میگوید نه نمیشود. یکی از همسایگان به مانتو سوراخ شده من و خونی که از زخمم جاری شده اشاره میکند. میگوید خودش هم زخمی است. اجازه سوار شدن میدهند. آرمیتا را گذاشتهام به امان خدا. به آرش زنگ زدهام خودش را برساند. حتما پیدایش میکند. بالای سر داریوش مینشینم. تکنسین پیراهن داریوش را باز میکند. زیرپوش را بالا میزند( شاید هم پاره یا قیچی) به سمت چپ قفسه سینه داریوش نگاه میکند. رد نگاهش را دنبال میکنم. جای گلوله را میبینم. نگاهم به تکنسین میافتد. به همکارش نگاه میکند سری تکان میدهد معنی سر تکان دادنش را میفهمم ولی نمیخواهم باور کنم. آشفته میپرسم خطرناک است؟ استیصال من باعث میشود سریع بگوید نه نه چیزی نیست. نمیدانم برای چه کاری از من میخواهد دستان داریوش را بگیرم. دستانش یخ زدهاند. نمیخواهم باور کنم دوست دارم دروغ بشنوم. هیچوقت در زندگیم اندازه این لحظات سخت، دوست نداشتهام دروغ بشنوم.
میرسیم بیمارستان رسالت. داریوش را میبرند اتاق سیپی آر. ماندهام پشت در. خانمی آمده از من سوال میپرسد برای درج در پرونده لازم است. تذکرات داریوش را به یاد میآورم. در عین آشفتگی به سوالاتش پاسخ نمیدهم. میترسم موارد امنیتی از زبانم خارج شود که نباید. عصبانی و قاطع پاسخ میدهم: پاسخی نمیدهم. به عالم و آدم شک دارم در آن لحظات. چیزی برای از دست دادن ندارم. اتفاقی که نباید افتاده. همکارم که احترام زیادی برایش قائلم زنگ میزند. یک ساعت پیش همدیگر را دیدهایم. خیلی قبولش دارم. میپرسد میتوانید صحبت کنید؟ با قاطعیت به او هم میگویم خیر. تلفن را قطع میکنم. عمو شهاب، برادر داریوش(بعد از تولد آرمیتا برادرهای همسرم را عمو صدا میزنم)، زنگ زده. دادیار رامسر است. میدانم به او زنگ نزدهام. شک میکنم. صدایش صدای خودش است ولی میتواند او نباشد. میگوید عمو کجایید؟ میگویم شما؟ میگوید شهابم. میگویم باور نمیکنم. میگوید حالت خوب است؟ میگویم هفته قبل کجا بودیم؟ میگوید آبدانان. میگویم برای چه کاری؟ میگوید عقد نجمه. چند تا نشانه دیگر هم میدهد تا باور کنم خودش است. یکباره بغضم میترکد. میگویم عمو داریوش تیر خورده دعا کن زنده بماند. گوشی را قطع میکند. بعد از آرش دومین نفر از خانوادههایمان در آشفتگی من شریک میشوند...
ادامه دارد
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
🚩 سلام بر حسین شهید - آموزش حفظ سریع زیارت عاشورا🚩
💠 #نظر_سنجی
با توجه به اهمیت زیارت عاشورا و تاثیری که می تونه در زندگی ما و نزدیک شدن به اهلبیت علیهم السلام بگذاره
قصد داریم آموزش حفظ زیارت عاشورا رو بگذاریم
میخوایم محرم امسال زیارت عاشورا رو از حفظ بخونیم!
خب اگر استقبال خوب باشه ، برنامه رو میگذاریم و سعی می کنیم در دو هفته کامل حفظ بشیم و با تکرار در ذهنمون تثبیت کنیم.
شرکت کنید 👇👇👇👇👇
https://eitaabot.ir/poll/1rds?eitaafly
از #غدیر تا #محرم
💞 دوستانت رو به ڪانال همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
May 11
#داستان_کوتاه
🌸 شیوه شهادت دکتر داریوش رضایی نژاد از زبان همسرش شهره پیرانی
❤️ مادر آرمیتا رضایی نژاد
بخش دوم
مرا به قسمت اورژانس بیمارستان رسالت راهنمایی میکنند. پرده را میکشند. هیچ کس را در قسمت اورژانس نمیبینم. به نسبت بیمارستان خلوت است. نمیدانم، شاید هم کل دنیا برایم سیاه شده بود در آن لحظات که کسی را نمیبینم. اصرار میکنند که زخمم را معاینه کنند اجازه نمیدهم. میگویم فقط داریوش را نجات بدهید من مهم نیستم. از منطق دور شدهام ولی خودم هم نمیفهمم. نشستهام روی تخت اورژانس.
پر از اضطراب.
پرده کنار میرود. آرش میآید. میگوید رفته دم در خانهمان آنجا گفتهاند ما را آوردهاند اینجا. آرمیتا را یکی از همسایگان برده خانهاش. دلم آشوب است. نمیتوانم بیصدا گریه کنم. پرستار و خانم دکتری وارد میشوند. روبرویم میایستند. چند سوال میپرسند. از سوالات میگذرم. میپرسم همسرم زنده میماند؟ خانم دکتر خیره نگاهم میکند.
در عمق چشمانش حقیقتی تلخ برایم نمودار میشود. سرش را با تاسف تکان میدهد. دنیا در آن لحظه برایم تمام میشود. همانطور که روی تخت نشستهام آرش بغلم میکند. با تمام توانم فریاد میکشیم. صدای من از آرش اما بلندتر است. بیهدف از تخت پایین میآیم. پاهایم سست است. آرش دستم را گرفته. وارد راهروی بیمارستان میشوم. میخواهم بروم سمت اتاق سیپی آر. چند نفر از سمت در بیمارستان را میبینم که سمت ما میآیند. میشناسمشان.
جلوتر از همه مهندس فخریزاده است. نزدیک که میشوند اول از همه او میپرسد چطور است؟ میگویم تمام کرد. دیگر توان ایستادن ندارم. همانجا وسط راهرو نقش زمین میشوم. با مکافات بلندم میکنند. راهنمایی میکنند اتاق روبروی اتاق سی پی آر. صدای گریههایم بلندتر میشود. وسط گریه مرتب گله میکنم چرا از داریوش محافظت نکردید؟ زخمم هنوز خونریزی دارد. ولی دردی حس نمیکنم بس که تمام وجودم پر از درد گرانتری است.اصرار دارند خودم بروم اتاق عمل.
مهندس فخریزاده زاده بیشتر از همه اصرار میکند. قانعم میکنند. اتاق عمل سرپایی (به نظرم) انتهای راهرو سمت چپ طبقه همکف بیمارستان است. شاید هر زمانی غیر این موقعیت وارد اتاق عمل میشدم از ترس قالب تهی میکردم. اما الان چه اتفاقی میمونتر از مرگ برای من؟ زخمم را میبینند. دکتر چندبار تکرار میکند چه شانسی آورده. اگر گلوله وارد میشد حتما به قلبش اصابت میکرد. من اما با خودم میگویم کاش... آمپول بی حسی میزنند. میفهمم دارند بخیه میزنند. دیگر منطقی نیستم. مرتب میگویم همسرم یک پژوهشگر بود... صدای فریاد و گریهای را میشنوم از بیرون همان اتاق. صدای برادر داریوش است که تازه رسیده بیمارستان. سومین نفر از خانوادههایمان آشفته میشود
ادامه دارد
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩 کنترل زبان برای جلوگیری از گناهان
#امام_باقر علیه السلام:
هیچ کس از گناهان سالم نمی ماند ،
مگر اینکه زبانش را نگه دارد .
▪️ شهادت امام باقر علیه السلام تسلیت باد ▪️
📚بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 75، ص (178)
🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩
🖤 دوستانت رو به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ دعوت کن 🌱↙️
🖤 @havayeadam 🖤
🚩 خدا نعمتی که میده رو نمیگیره!
#امام_باقر علیه السلام:
افزایش نعمت از جانب خداوند قطع نمی شود ، مگر اینکه شکر از جانب بندگان قطع گردد .
▪️ شهادت امام باقر علیه السلام تسلیت باد ▪️
📚بحارالانوار ، دار احیاء الترا العربی ، ج 68، ص (54)
🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩🏴🚩
🖤 دوستانت رو به ڪآناڷ #همسرانه حــۏاے آدݦ دعوت کن 🌱↙️
🖤 @havayeadam 🖤
🚩 با چه کسی در زندگی مشورت کنیم؟
🔸ما برای یک عمل جراحی، تا جایی که می تونیم سعی می کنیم دکتر حاذق و خوبی رو پیدا کنیم، از ده نفر سراغ میگیریم از کسانی که آگاه هستند حتی از خود دکترهای جراح که در مورد عملی که داریم یک جراح خوب معرفی کنند.
خب این منطقی و عقلانی هم هست. خوب هم هست.
🔸وقتی می خواهیم پولمون رو سرمایه گذاری کنیم، دنبال آدم مطمئن می گردیم
😡اما تا نوبت به زندگی مون میرسه، سفره دلمون رو پیش هر کسی باز می کنیم و به هر نسخه ای که داد عمل می کنیم!
خانم محترم
آقای محترم
از کجا معلوم نسخه ای که یک دوست و مهمان، همسایه و فامیل برای شما می پیچند، متناسب با زندگی شما باشه؟!!
در جمع های زنانه برای اینکه کم نیاریم، هر چی می تونیم از زندگی و جزئیاتش میگیم ، حتی شده الکی هم بگیم ، میگیم
بعد طرف مقابل هم هر چی به ذهنش میاد اون لحظه ، به ما نسخه میده
و ما هم همون #بلاها رو سر شوهر و زندگی و بچه هامون میاریم
⭐️ برای زندگی مون ارزش قائل باشیم،
مثل یک جراحی قلب خطرناک
برای زندگی مون از کسانی مشورت بگیریم که هم آگاه باشند، و هم خداترس باشند.
تا هر چیزی رو به ما نگویند.
این خداترسی موجب میشه که هر سخنی رو به زبون نیاورند
و در مورد ما، در مورد همسر ما، فرزندان ما و زندگی ما انصاف داشته باشند.
🌟 #امام_باقر علیه السلام فرمود:
در کار خود، [فقط] با کسانى مشورت کن که از خدا می ترسند.*
📚 * «اِستَشِر فی أمرِک الَّذینَ یخشَونَ اللَّهَ»
(تحف العقول، ص ۲۹۳)
حجت الاسلام مهدی #مهدوی
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
••🎈••
#سبک_زندگی_اسلامی
اَلقَلبُحَرَمُالله←💙→
قلبـخونہخداستــ.
دیگهکسیرو،راهنده〰️🌿
اینجملهیعنیخلاصهتموم
زندگیت...(:
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
سلام همراهان خوبمون 🌸
از همین امروز که #شهادت_امام_محمد_باقر علیه السلام هست 👇
ان شاء الله دو حرکت خوب داریم:
🚩 حفظ زیارت عاشورا
🚩 روایت داستان کربلا
🔸آموزش حفظ زیارت عاشورا رو می گذاریم
و عزیزانی که میخوان شرکت کنند ، باید روزانه تمرین کنند
خیلی راحت هست
فقط باید با عشق و علاقه دقایقی رو ، وقت بگذاریم🌙
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
شروع رمان #داستان_کربلا
واقعه ی عاشورای حسینی یکی از بزرگترین و جامعترین رویدادهای تاریخی است و در آن به نکات ظریف و رخدادهای دقیق حادثه ی کربلا اشاره شده است،
آنچه که در نگارش این داستان مد نظر بوده است:
حرکت امام و اهل بیت علیهم السلام و یارانش می باشد، که این حرکت از مدینه آغاز و به مدینه نیز ختم می شود، و این حرکت در قالب پنج سفر صورت گفت:
سفر اول: حرکت از مدینه بسوی مکه با هدف امتناع و سر باز زدن از بیعت با یزید و روی آوردن به جایگاهی مناسب برای رساندن پیام خود به مسلمانان جهان در عدم بیعت با یزید و رد صلاحیت او برای خلافت بر مسلمانان، در قالب ملاقاتها، سخنرانیها و مکاتبات همچون نامه ای که به اهل کوفه و یا بصره ارسال فرموده اند.
سفر دوم: حرکت از مکه بسوی عراق که بصورت ظاهر برای اجابت دعوت مردم کوفه که نامه های زیادی به حضرت نوشته، و نیز کسانی را که برای دعوت از حضرت فرستاده بودند
.سفر سوم: حرکت اهل بیت بسوی شام همراه با رسالت تبلیغ و رسانیدن پیام امام علیه السلام.
سفر چهارم: حرکت از شام بسوی کربلا و اقامه ی ماتم و عزا برای عزیزان خود کنار مرقد مطهر امام علیه السلام و فرزندان و یاران عزیزشان بود.
سفر پنجم: بازگشت بسوی مدینه.
این داستان به نقل از کتاب: قصه کربلا بضمیمه قصه انتقام/ تالیف علی نظری منفرد درج می گردد.
برای مطالعه داستان همراه ما باشید 🌸
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
ضمن تسلیت مجدد شهادت #امام_باقر علیه السلام
از رمان #داستان_کربلا جا نمونید
و حتما در برنامه حفظ #زیارت_عاشورا از امشب شرکت کنید
💞 دوستانت رو به ڪانال همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
#داستان_کربلا
قسمت اول
در مدینه
نامه ی اهل کوفه
هنگامی که امام حسن مجتبی علیه السلام شهید شد، شیعیان کوفه که در میان آنها فرزندان جعده بن هبیره بن ابی وهب مخزومی بودند، در خانه ی سلیمان بن صرد اجتماع نموده و نامه ای به امام حسین علیه السلام نوشتند مبنی بر تسلیت شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام و اینکه خدای متعال تو را بزرگترین خلیفه و جانشین گذشتگان قرار داد، و ما در مصیبت شما مصیبت زده و در حزن شما اندوهناکیم، سرور ما در شادی شماست، و ما در انتظار فرمان توایم.
فرزندان جعده بن هبیره
جعده بن هبیره، خواهرزاده ی حضرت علی علیه السلام، مادر او دختر ابی طالب است. گفته شده که جعده در زمان پیامبرمتولد شده است ولی از صحابه پیامبر متولد شده ولی از صحابه ی پیامبر نیست و در کوفه سکونت نموده است. ابن عبدالبر و ابن منده و ابی نعیم و ابن اثیر او را از صحابه شمرده اند، و ابن حجر در «تقریب» او را توثیق کرده است. کسی که استواری او را در جنگ صفین با دائی خود علی علیه السلام را ملاحظه کند، قوت ایمان و دفاع او از اهل بیت برایش معلوم می گردد (تنقیح المقال 211 /1).فرزندان جعده نامه ی دیگری برای امام حسین علیه السلام نوشته و در آن از حسن نظر مردم کوفه خبر دادند و اشتیاق آنان را نسبت به سفر امام علیه السلام به کوفه گوشزد کردند و [ صفحه 42] نوشتند: ما یاران شما را ملاقات کردیم و در میان آنها کسانی را دیدیم که به گفتار آنان اطمینان داریم، آنها در دشمن ستیزی معروفند و در دشمنی با پسر ابوسفیان و بیزاری از او استوارند. و در آن نامه از امام حسین علیه السلام خواسته شده بود که نظر خود را بوسیله ی نامه اعلام دارد.
نامه ی امام به اهل کوفه
امام حسین علیه السلام در پاسخ نامه ی اهل کوفه نوشتند: من امیدوارم که رأی برادرم در صلح و رأی من در جهاد با بیدادگران هر دو در راه رشد و تعالی و رستگاری باشد، بر شما باد که این امر را از دشمنان و بیگانگان پنهان کنید و تا معاویه زنده است از جای خود حرکت نکنید، اگر او مرد و من زنده بودم نظر خود را به شما خواهم گفت انشاءالله [43] .جمعی از بزرگان عراق و اشراف حجاز نزد امام حسین علیه السلام آمده و پس از تعظیم و یادآوری فضائل و مکارم اخلاقیش او را بسوی خود می خواندند و می گفتند: ما برای شما بمنزله ی دست و بازو هستیم و تردیدی نداریم که چون معاویه بمیرد کسی همانند تو در میان مردم نیست.و هنگامی که رفت و آمد آنها نزد امام حسین علیه السلام زیاد شد، عمر و بن عثمان بن عفان نزد مروان بن حکم که در آن زمان حاکم مدینه بود، آمد و گفت: رفت و آمد مردم به نزد حسین بسیار شده و بخدا سوگند که روزهای سختی را از او و یاران او در پیش خواهی داشت.مروان در این باره برای معاویه نامه ای فرستاد و معاویه در پاسخ او نوشت: مادامی که حسین را با ما کاری نیست و دشمنی خود را با ما آشکار نکرده است، او را آزاد [ صفحه 43] بگذار ولی دورادور مراقب او باش [44] .
ادامه دارد...
#کپی_با_لینک
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
🔺بخاطر رعایت اختصار، منابع بعد از پایان یافتن داستان در دسترس قرار می گیرد.
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
#حفظ سریع و راحت زیارت عاشورا:
#گام_اول به برکت #امام_باقر علیه السلام
با تکیه بر چند «اصل»، راه را برای حفظ این زیارت مقدسه هموار کنیم.
برای اینکه خیلی راحت بتونیم حفظ کنیم باید این چهار اصل رو رعایت کنیم:
1. فهم معنا.
2. فصل بندی نمودن متن.
3. توجه به شباهتها و تفاوتهای فرازها.
4. تکرار.
زیارت عاشورا، به لحاظ محتوایی به 14 بخش تقسیم می شود،
که هر روز یک بخش رو حفظ میکنیم . ترجمه اش رو هم می خونیم تا بدونیم دقیقا چه مفهومی در چه بخشی قرار داره.
بخش های 14 گانه زیارت عاشورا:
1️⃣هفت سلام
2️⃣مصیبت بزرگ
3️⃣لعن های چهارگانه
4️⃣اظهار دوستی و دشمنی یک
5️⃣شش لعن
6️⃣سه درخواست
7️⃣تولی و تبری
8️⃣اظهار دوستی و دشمنی 2
9️⃣پنج درخواست
🔟لعنت چند خاندان
1️⃣1️⃣صد لعن
2️⃣1️⃣صد سلام
3️⃣1️⃣لعن های مخصوص
4️⃣1️⃣سجده شکر
جزوه زیر مشخص میکنه در هر روز
کدوم قسمت رو حفظ کنیم
و نکاتی که باید برای هر بخش بدونیم چیه👇
دانلود جزوۀ آموزشی
این جزوه رو دانلود کنید طبق این جزوه پیش میریم 👆همراه بمونید🌸
@کپی_با_لینک
💞 دوستانت رو به ڪانال همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕
#ازدواج
یه نوع مبارزه است
مبارزه با راحت طلبی
ممکنه کسی که ازدواج نمیکنه ،
فکر کنه یه شادی هایی داره
اما این شادی ها
سطحیه و آرامش واقعی
یعنی یک زن و مردی که با هم جورن!
با کسی که باهات جوره ، همه جوره، جور باش و ازدواج کن 🌸
💞 دوستانت رو به ڪانال #همسرانه حــواے آدم دعوت کن 🌱↙️
❤️ @havayeadam 💚💕