❤️🍃❤️
برخورد با #همسرعصبانی و #پرخاشگر چگونه باید باشد؟
⁉️چگونه می توان با شوهر خشمگین مقابله کرد بدون اینکه شان و کرامت خود را فدا کنید.
🔻 برخی زندگی خود را مقایسه می کنند.
🔻ادم همیشه در وضعیت ثابتی از هوشیاری زندگی نمی کند -
👈❌ همیشه منتظر چیزی برای منفجر شدن و پرتاب کردن سنگ های مذاب در همه جا هستیم.
‼️حتی یک فوران کوچک هم می تواند یک روز کاملاً دوست داشتنی را به هم بریزد و خراب کند.
🔻یک تفاوت بزرگی که بین شوهر و یک آتشفشان وجود دارد این است که شما می توانید به راحتی از یکی از آن ها دور شوید
👈با این حال، از سوی دیگر، شوهر نیز بیشتر از یک آتشفشان مدیریت می شود
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
❤️🍃❤️
#بانوی_محترم_خونه
گاهی 👇
👈 #بهش_بگو👇
💢گاهی به جای اینکه به شوهرتان بگویید
😍 #دوستت_دارم😍
بگویید👇
👈 #بهت_افتخارمی_کنم.💪😇
این جمله به
#مردها
❣ #حس_اقتدار❣
می دهد.
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
❤️🍃❤️
👇👈 #خانم_مهربون
#آقای_محترم
بدانیم👇
👩زن ها
👈😘 #محبت_میخواهند 😍😘
و
👨مردان
👈 #احترام_توأم_باناز💅💃🙏
👈👌پس #رعایت_کنیم❣
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
#پارت1 #رمان_تنهایی_های_من به نام او مقدمه همه ماها یه جای تو زندگی فکر میکنیم که آخرشه دیگه نمیتو
#پارت 2
#رمان_تنهایی_های_من
نا مهربانم بخاطر دارم آن تماس نفرین شده را همان تماسی که بعد از آن خانه را ترک کردی و تا چند روز خانه نبودی و این من بودم با نبودنت جان میباختم و به امید آمدنت نفس میکشیدم خود دار بود چون این روزها که نمیگذارم کسی بداند چه بر سرم آمده است.
آن روز مادرت زنگ زد تا حال مرا بپرسد یادم است میگفت خواب دیده امیرش دختر دار شده و من آن روز از گرمای گونه هایم آتش گرفتم و وقتی بحث به آنجا کشیده شد که گوشی را به امیرش بدهم
ماتم برد
چه پاسخی به این دل نگران مادرش بدهم؟که گویا خدا صدای دل بی نوا مرا آن روز شنید که بعد از چند روز تو آمدی و من با لبخند جواب دادم :
الان میاد مادرجون کمی صبر کنید و تو آنجا به جای محبت به من چشم غره دلنوازی نصیبم کردی شاید هرکس به جای من ناراحت میشد اما من در آن لحظه خندیدم ومادرت چه میدانست برای چه میخندم که
میگفت:
قربون اون محبت امیرم بشوم...
آمدی و با مادرت حرف زدی حواسم نبود چه میگویی و چه میشنوی دختر فضولی هم نبودم که بخوام از حرف هایتان سر در بیاورم تنها به صورتت نگاه می کردم و به چشمان پف کرده ات که معلوم بود این چند روز استراحت را از خودت دور نگه داشتی.
نمیدانم چند دقیقه حرف زدی ولی همین که قطع کردی با عصبانیت از من میپرسی :به مامان چه گفتی؟
و من مانده از همه جا میگویم:
هیچی به خدا.
و ادامه میدهد یعنی تو به مامان نگفتی حامله ای؟
خنده ام میگیرد امان از دست مادرها
باخنده جواب میدم:
نه بابا مامانت میگه خواب دیدم امیرم دختر دار شده و منم گفتم نه خبری نیست
ادامه میدم:
حالا من که دختر ندارم راستش رو بگو تو زن دیگه ای نداری؟
معلوم بود از حرف هایم هیچ نفهمیدی اما پاسخ میدهی:
چرا دارم
با فریاد و خنده میپرسم :
تو زن داری؟
تویی که با فریادم به خودت آمده بودی جواب میدهی:
پس تو چی هستی زن من دیگه نه برگ چغندردارم
می فهمم که حوصله نداری . خود من هم از آن دوری اعصابی برایم نمانده بود. آخ که چقدر اعصابم از دستت خورد بود.
از این غیبت چند روزه ات اما هیتچی نمی گفتم چون که میدونستم اگه کسی نخواهد حرفی بزند نمی زند و دلم نمی خواست تو با دروغ بگویی همه چیز خوب است.
روزها می گذشت و فاصله من و تو بیشتر می شد
زودتر از خانه می رفتی و دیرتر می آمدی و من هر شب برای دیدنت بیدار می ماندم و تو همیشه با تندرویی جواب مرا می دادی
چند روزی بود که حالم بد میشد
فکر میکردم که خواب مادرت دارد تعبیر میشود و چه چیز بهتر از
دختر!
دختری به نام بهار
دختری از جنس پاکی
دختری از جنس زیبایی
#رمان ادامه دارد...
کانال #همسرداری #حوای_آدم
❤️ @havayeadam 💚
هدایت شده از گسترده ستاره های ایران
📣اولین کانال استیکر و تم بدون آیدی‼️
♨️تا حالا چند بار تم ایتات رو تغییر دادی و راضی نبودی ⁉️
💢تم های این کانال رو امتحان کردی⁉️
🔍جستجو با #تم💯💯
💢شک ندارم خوشت میاد و همه رو امتحان میکنی 😎
👌بی نظیره با ترکیب رنگ عالی و سازگار با چشم👁👁
👈راستی استیکر بروز و زیبا هم داریم🌹
❣حضور شما باعث افتخار ماست❣
http://eitaa.com/joinchat/3683975181Cd7403b6b80
این فووووق العاده ترین
متنی بود که در طول عمرم خوندم
◈┅═✫❧═┅┅┄┄
🍂🌺🍃
🌿🍂
🌾
ﺑﺎ ﯾﮏ ﻧﺎﺑﯿﻨﺎ ﻣﯿﺸود ﺁﻫﻨﮓ ﮔﻮﺵ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﯾﮏ ﮐﺮ ﻭ ﻻﻝ ﻣﯿﺸود ﺷﻄﺮﻧﺞ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩ
ﺑﺎ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻮﻝ ﺫﻫﻨﯽ ﻣﯿﺸود ﺭﻗﺼﯿﺪ
ﺑﺎ ﯾﮏ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺳﺮﻃﺎﻧﯽ ﻣﯿﺸود از زندگی گفت
ﺑﺎ ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺭﻭﯼ ﻭﯾﻠﭽﺮ ﻣﯿﺸود قدم زد
ﻭﻟﯽ
ﺑﺎ یک ﺁﺩﻡ بی احساس،
ﻧﻪ ﻣﯿﺸود ﺣﺮﻑ ﺯﺩ،ﻧﻪ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﺮﺩ ،ﻧﻪ ﻗﺪﻡ ﺯﺩ ﻭ ﻧﻪ ﺷﺎﺩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩ !!!!
یک ضرب المثل چینی می گوید برنج سرد را می توان خورد،
چای سرد را می توان نوشید اما نگاه سرد را نمی توان تحمل کرد...
مهم نیست کف پاتو شستی یا نه؟!
حتی مهم نیست کف پات نرمه یا زبر
اما این مهمه
که وقتی از زندگی کسی رد می شی ؛
رد پای قشنگی از خودت به جا بگذار
همیشه میشه تموم کرد
فقط بعضی اوقات دیگه نمیشه دوباره شروع کرد...
مواظب همدیگه باشیم !
از یه جایی بــه بعد...............دیگه بزرگ نمیشیم؛ پـیــــــــــر میشیم
از یه جایی بــه بعد............. دیگه خسته نمیشیم؛ می بُــــــــــــرّیم
از یه جایی بــه بعد..........دیـگه تــکراری نیستیم؛ زیـــــــــــادی هستــــــــیم...!!
پس قدر خودمون ، دوستانمونو، زندگيمونو و کلأ حضور خوشرنگ مون رو تو صفحهء دفتر خلقت بدونيم...و الا...
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
🍹معجون های خون ساز + طرز تهیه
شما می توانید مواد غذایی خون ساز مختلف را با هم مخلوط کرده و یک معجون خون ساز مفید برای خود تهیه کنید.
1️⃣مثلا می توانید موز، گردو، پسته، دانه کنجد و آب هویج را به صورت یک معجون کامل و خون ساز مصرف کنید.
2️⃣یا می توانید از معجون زیر برای رفع کم خونی و افزایش گردش خون استفاده کنید:
یک قاشق عسل
پودر دارچین
چند عدد برگه زرد آلو
عرق بیدمشک
انجیر خشک
1 تا دو عدد موز
برای تهیه این معجون، تمام مواد را کاملا ترکیب کرده و مخلوط کنید.
به همین راحتی معجون شما آماده است و می توانید روی آن کمی کنجد بریزید و میل کنید.
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
❤️🍃❤️
#سیاستهای_همسرداری
👈‼️ #مرد_ها دوست ندارند
برای هر سوالی که از همسرشان میپرسند
یک سخنرانی طولانی بشنوند.
👈 #زن_ها عاشق حرف زدن اند
👈 و مردان دوست دارند با همسرشان صحبت کنند
👈 اما تمام جزئیات موضوع را نمیخواهند!
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
✨﷽✨
❤️🍃❤️
#همسرداری
✅ زن و مرد بهعنوان شریک زندگی همدیگر باید شریک گفتن عیبهای هم به یکدیگر نیز باشند.
👈اما یکی از عواملی که باعث میشود عیبها و نقصها معضل زندگی شده و آن را به تلخی بکشاند،
👈❌ #اخلاق_زشت_سرزنش ❌👉
است.
آثار #سرزنش👇
🔻ارتکاب همان مورد سرزنش توسط سرزنش کننده
🔻فروزان شدن آتش لجاجت
🔻بیباک شدن برای ادامه اشتباه
🔻بیاثر شدن سرزنش
🔻شعلهور شدن آتش کینه و دشمنی
🔻ایجاد تردید در زندگی مشترک
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
✨﷽✨
❤️🍃❤️
#مجردها_بدانند
#متاهلین_بخوانند
❤️ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺗﺼﻤﻴﻢ مهمیست ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮﺩ
👈👌ﻭﻗﺘﻰ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﺩﻯ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻯ ﻗﺒﻮﻝ ﻛﺮﺩﻳﺪ ﺍﺯ آﻥ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﺯﻥ ﻭ ﻳﺎ ﻣﺮﺩﻯ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ " ﺍﺣﺴﺎﺳﻰ ﻭ ﺟﻨﺴﻰ " ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻨﻴﺪ و فکر کنید❌
👈💜ﻫﻤﺴﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺍﺯ ﺩﻳﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺑﺎﺷﺪ،
👈ﻣﺜﻞ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺑﺮﻭﻳﺪ
👈❌ ﻫﺮﮔﺰ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺭﺍ ﭼﻮﻥ ﺧﻮﺷﮕﻠﺘﺮ ﻫﺴﺖ ﺑﻪ ﺟﺎﻯ ﺑﭽﻪ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺑﺮ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﺭﻳﺪ.
💍 #ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ_ﺗﻌﻬﺪ_ﺍﺳﺖ...💍
⭕️ﺍﮔﺮ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻴﺪ " ﻣﺘﻌﻬﺪ ﻭ ﻭﻓﺎﺩﺍﺭ " ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﻜﻨﻴﺪ.
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
🔴 #همسر داری
💠هر چند وقت یکبار، از همسرتان بپرسید چگونه همسری برای او هستید؟ آیا توانستهاید بخشی از خواستههای همسرتان را محقق کنید؟
از او بخواهید صادقانه رفتارهای مثبت و منفی شما را بگوید.
💠 و شما از انتقاداتش استقبال ویژه کنید نه اینکه سبب مشاجره شود.
#انتقادپذیری، شما را نزد همسرتان محبوب و تو دل برو میکند.
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ خاطره ای جالب از شهید صیاد شیرازی
🖍 رابطه شهید صیاد با بیانات رهبری انقلاب
#صیاد_شیرازی
#دهه_فجر
#شهید#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
#پارت 2 #رمان_تنهایی_های_من نا مهربانم بخاطر دارم آن تماس نفرین شده را همان تماسی که بعد از آن خان
#پارت 3
#رمان_تنهایی_های_من
دیگر تابم را از دست داده بودم
می خواستم مطمئن شودم از وجود این فندق که اگر درست بود چه خوب میشد.
مادر بودن بهترین لطف الهی به ما خانم ها بود.
به یاد دارم در آن روز میخواستم از خانه برم تا مطئن شودم اما جمله ای برایم تداعی شد:
قبل از انجام هر کاری حتما با همسرتان مشورت کنید.
و خیلی سریع با تو تماس گرفتم چند بار که قطع می کردی و در آخرین بار ابخودم گفتم
اگه برداشت کهب رداشت اگر نه خود میرم.
و صدایت آمد:
بله
و من تند جواب دادم : سلام امیر حالم اصلا خوب نیست باید برم بیمارستان
و تو از آنجایی که استرس در صدایت مشخص بود گفتی: وایسا الان خودم میام.
نه تو نباید با من می آمدی من می خواستم سوپرایزت کنم . باید یک بهانه درست و حسابی برای نیامدنت پیدا میکردم و برای همین سریع گفتم:
نه بابا چیزی نیست تو تا بیای طول میکشه من خودم زودی میرن و برمیگردم
و تو با لحنی غیر مطمئنانه گفتی: مطمئن باشم؟
سریع جواب میدم: آره عزیزم خوب دیگه من باید برم
و بدون معطلی گوشی را قطع میکنم.
اووووووف دیگه بسه برای امروز سرم درد گرفت از بس خاطرات رو مرور کردم
تا شاید بفهمم چرا سرنوشتم شد تنهایی؟ شد سکوت احمقانه؟ چرا با اینکه نیست نمی تونم فراموشش کنم چرا بازم عاشقشم؟
آره درستش همینه
من عاشقم
بلند تر میگم
من عاااشقم لعنتی برگرد
هر جا هستی برگرد می خوای مرده باشی؟ بیا برگردی برگرررررد
و الان از همه مهم اینه که من فراموش کردم تو مترو ام و همه طوری نگام می کنن انگار دیوونه هستم.
خب اونا که نمی دونن من صدای آرومم از میکروفن مدرسه بلندتره ، می دونن؟
وای واقعن خول شدم
اوف مثلا میخواستم امروز برم یه دست لباس مردونه بخرمااااا
فاطمه: من آخر نفهمیدم این آق امیر شما این همه لباس می خواد چیکار؟
-آخ فاطمه تو که نمی دونی امیری نیست . من این ها رو برای دل خودم می گیرم و هر بار بیشتر دلم میشکنه . تو چی میدونی از حال من؟
هی باید یه چی جوابشو بدم ولی چی بگم؟ :
به تو چه بچه پروو
توهم برای آقاتون بخر
دیگه به حرفاش گوش نمیدم و توی ذهنم همه لباس ها رو به تن معشوقه بی وفام تن میکنم
نمی خواهی برگردی
در اینجا همه تو رو می شناسند
از مجسمه های شهر بگیر
تا به مانکن های لباس فروشی
از بس که تو را نقطه به نقطه این شهر تجسم کردم
اینک همه جا نبود تو را فریاد می زنند
بیا معشوقه بی وفای من
فاطمه: اوووف خدا امواتتو بیامرزه دختر . پدرم در اومد
من: عزیزم به هر حال دوست صمیمی منی دیگه
فاطمه: من ....وه خوردم خیالت راحت شد؟
با خنده سرمو تکون میدم و میگم اهووووووم
فاطمه: بچه پرووو
من: اون که عمه بیچارته. نه که تو برادر زادشی تا الان زنده مونده خیلی پروهه
فاطمه: ول کن بابا الان بخوام جوابتو بدم یه سال باید حرف بزنیم
ازونجایی که میدونم راست میگه . می خندمو سری از تاسف برای خودمون تکون میدم.
دیگه واقعا خسته شدم باید بریم خوابگاه.
دانای کل: خب الان کلا میخوایم بریم زمان قدیم که شاید بعضی از ابهاما برای خودمون روشن بشن تا ببینیم باران قصه کی متوجه اون علامت سوالا میشه!!!
زمان گذشته:
وای خداااا ینی حاملم؟
#رمان ادامه دارد...
کانال #همسرداری #حوای_آدم
❤️ @havayeadam 💚
وای رمان در ادامه هیجانش خیلی زیاد میشه 😍
اگه نیاز باشه روزی دو پارت (قسمت) می گذاریم 😉
اگه درخواست زیاد باشه
هدایت شده از 💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
@havayeadam.mp3
1.22M
دعــاے_عهـــد
🎤 محسن فرهمند
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم
قرائت #دعای_عهد به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج ) هر روز صبح
#همسرانه
#عاشقانه_زندگی_کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری #حوای_آدم
❤️ @havayeadam 💚
#عاشقانہ_شــہدا 🌹
گـفـت:
تا روزے کـہ جنگ باشہ...منم هسـتـم...✌️
میـخـوام ازدواج کنـم💞
تا دیـنـم کامـل بـشہ😇
تا زودتـر شـہید شم...🙂
مـادرشـم 👵🏻گفت:محمدعلـے مال شهادتـہ
#اونقدر_میفرستمش_جبهه…
تا بالاخره #شهید شه...
زنش میشے..؟
قبـول کردم...😌
لباس عروسـے نگرفتیم...😕
حلقـہ هم نداشـتم🙃
هموݧ انگشتر نامزدے💍 رو برداشتم
دو روز بـعـد عـقـد💕
سـاکشـو بسـت و رفـت...💼
یہ ماه و نیم اونجا بود...
یـہ روز اینجـا...😔
روزے کہ اعزام میشد گفت:
#تو_آن_شیرین_ترین_دردی_که_درمانش_نمیخواهم #همان_احساس_آشوبی_که_پایانش_نمیخواهم…
زود برمیگردم...☺️
همہ چیو آمـاده کرده بـودم...
واسـہ شروع یه زندگے مشترک...😍
کـہ خبر شـہادتش رسـیــد...💔😔
حسـرت دوبـاره دیـدنش...
واسہ همیشہ موند بـہ دلـم..😭💔
حسـرتـــ یـہ روز...
زندگے کامـل بـا او...😣💚
#محمد_علـے_رثایی🌺
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
*❤️🍃#همسرداری#رازهای_اززندگی که نباید به هیچکس بگویید❗️
#مشکلات_رابطه_زناشویی
.#رابطه زناشویی
اگر در رابطه ی زناشویی خود مشکل دارید
آن را به دوستانتان نگویید❌
سعی کنید با آرامش آن را
با همسرتان در میان بگذارید
و یا به دکتر مراجعه کنید.*
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
❤️🍃#آقایان_بخوانند
#آقایان اگر میخواهید همسرتان
#شیفته شما شود
دنبال بهانه برای تعریف کردن از او باشید ،
از ظاهرش،
از جملاتش،
از نگاهش،
از دست پختش،
از رفتارش و...
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
عشق همینه که ❣️
من واسه تو باشم ❣️
و تو واسه من 😍~♡~💕❣️💕*
#عشقم
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
⭕️ خبر/مهم/فوری
🔻وزیر امور خارجه آمریکا اصالتی ایرانی دارد
به گفته مسئول مرکز تحقیقات اصالت و ژنتیک آمریکا، پمپئو اصالتا ایرانی است.
پدر وی سالها قبل از انقلاب به آمریکا مهاجرت نموده است.
قبل از مهاجرت در شهرتربت حیدریه ساکن و مسئول تعمیرات و فروش موتورهای آب چاههای کشاورزی بوده است.
ریشه اصلی نام خانوادگی آنها هم به فارسی (پمپ آب) میباشد که در گویش محلی تربتی پُمپ اُو خوانده میشود.😂😂
روابط عمومی اداره آب و فاضلاب شهرستان تربت حیدریه
#طنر
#دهه_فجر
#انتقام_سخت
#حاج_قاسم_سلیمانی
#عشقم
#همسرانه
عاشقانه زندگی کردن رو اینجا یاد بگیر👇
کانال #همسرداری حوای آدم
❤️ @havayeadam 💚
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
#پارت 3 #رمان_تنهایی_های_من دیگر تابم را از دست داده بودم می خواستم مطمئن شودم از وجود این فندق که
#پارت 4
#رمان_تنهایی_های_من
زمان گذشته:
وای خدااااا یعنی حاملم؟
ینی میشه ؟
عاخیییییییی چیگولی موش بخورتت
فندوق کوچولوی من
امشب می خوایم بابایی رو غافلگیر کنیم به من که همیشه می گفت عاشق دخترم
وای خدا
آهای فنچول نیای جای منو تو قلب شوهرم بگیریها
دارم بهت تذکر میدم
اگه اومدی تو دلش بیشتر از من جا بار کردی چشاتو از حدقه در میارم هر چند که الان خودم تو رو بیشتر از همه دوست دارم
ولی من فرق دارم
من مادرم چی فکر کردی .
وایی گوگولی بخورمت وای ینی من تو 20 سالگی مادر میشم؟
عزیزم وای خدا چیکار کنم
میخوام بهترین مادر دنیا بشم
وای خدا جونم مرسی خیلی دوست دارم
یعنی دخترم چه شکلیه
وجدان:
حالا از کجا معلوم دختره؟
من:
از اونجایی که من مادرم و حسشو دارم تو چی می فهمی اینا چین؟
من که اسم دختریمو انتخاب کردم بهار! بهار مامان
باید بهترین لباسمو بپوشم چند بار از صبح امیر زنگ زده ولی ازونجایی که اگه جواب بدم فوری لو میدم پس بیخیالش شدم
بذار تو خماری بمونه. عاخییییی کوچولوی من به نظرت چه غذایی درست کنم؟ هوووووم من که دلم هوس لازانیا کرده
اصلشم خودمم پس چی!
امیرم که لازانیا دوست داره پس برم درست کنم
امیر: بفرما تو خانومی
اخمام تو هم میره، اون کیه . عاخییی حتما مامان جون اومده اگه بفهم مامان بزرگ شده چه حسی پیدا میکنه؟
با خوشحالی میرم بیرون که مات می مونم
این زن تو خونه من چیکار میکنه؟
امیر برای چی اینو خانومی صدا زد؟
هزاران سوال تو ذهنم صف میکشن و قدرت تلکمو از من میگیرن و با صدای فریاد اون زن به خودم میام:
امیییییییییییر
امیر: توضیح میدم عزیزم
بغضمو قورت میدم و به حرف میام:
سلام آقای خسته نباشی برو دست و صورتتو بشور بیا غذا بخوریم.
دیگه دختره باید بفهمه اضافیه مگه نه؟
امیر: خانومی تو هم دستتو بشور بیا غذا بخوریم
اول فکر کردم با منه اما..
من که نمیتونم دختر رو بیرون کنم میتونم؟ من که نمیتونم سر همسرم فریاد بزنم میتونم؟ من تنها میتونم صبر کنم و این بغض لعنتی رو قورت بدم و لبخند احمقانه بزنم.
هه میخواستم پدر شدنتو بهت بگم..
#رمان ادامه دارد...
کانال #همسرداری #حوای_آدم
❤️ @havayeadam 💚