eitaa logo
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
2.4هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
58 فایل
اُدع إلى سبیلِ ربکَ بالحکمةِ والمَوعظةِ الحسنه(نحل.125) مطالب کانال: همسرداری، خانواده امام زمانی گالری حوا: (لباس زنانه) https://eitaa.com/joinchat/3479896174Cf95aff1aa3 ادمین تبلیغ،تبادل،نظرات: https://eitaa.com/joinchat/2501836925C9798fab0cf
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تند خوانی (تحدیر) جزء نهم استاد معتز آقایی 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
【﷽】 🔸🔷 داستان های عبرت آموز 🔶🔹 «نپرداختن بدهی دیگران» ✍️حاج ميرزا حسين نورى صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى حكايت مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم حائرى كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم جستجو كردم، گفتند: به بغداد رفته. ✴️ شبى قيامت را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از صراط كردم، زفير و شهيق جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در جستجويت بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم. 💥گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. يهودى گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر سينه ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج۱۳ اثر استاد حسین انصاریان ─┅═༅🍃🌺🍃༅═┅─ 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
🎀 🎀 🔴 💠 پذیرش یکی از راهکارهای پایداری بنیان خانواده است. 💠 شما می‌توانید با گوش دادن به صحبتهای همسرتان او را کنید و با اشتباه خود و گفتن جمله ""ببخشید"" بار دیگر را به زندگیتان هدیه دهید. 💠 معنای پذیرش اشتباه این است که شما خواهان ادامه با همسرتان هستید و برای حل مشکل، فرد و بدون تعصب می‌باشید. 💠 علاوه بر اینکه پا گذاشتن روی هوای نفس و کوتاه آمدن، پرشی به سمت آسمانِ و عزّت است. 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
⚠️ وقتى همسرتان با كودك صحبت ميكند، حتى اگه در گفتار همسرتان اشتباهى ميبينيد، همان موقع جلوى کودک، تذكر ندهید ❎ دفاع از عملكرد کودک يا حمله به گفته‌ های همسر، عواقب خوبی ندارد 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
_ حملـه عصبـی ڪه میومـد سراغش تموم فڪر و ذڪرش میشد تسکین درداش، میدونستم دیر یا زود ڪار دستِ خودش میده😞 ڪسی بود ڪه از زبونش نمی افتاد ...❤️ اون روز وقتـی دیدم نیم ساعٺه صدام نـزده هول برم داشٺ ..😥😢 بی حال یه گوشه نشسته بود😪 چشمم افتاد به خون های تازه روی فرش دلم هُـرّی ریخٺ ...😰 نوڪ چاقـو رو فرو برده بـود تو سینه اش و فشار میداد ،🔪 مـرد همسایه رو صدا زدم📢 بچـہ ها دویدن تو پذیرایی و خیره شدن به باباشـون..😳😰 ترسم از این بود ڪه نڪنه چاقو رو اونقدر فرو ڪنه تو سینـش ڪه برسه به قلبـش...😱😨 چونم به لرزش افتاده بود ...😫😭 ایـّوب جـان ،چاقو رو بده به مـن...😥😤 چرا با خودٺ این ڪار رو میڪنی؟💔 مرد همسایـه رسید و دستشو گرفت ایوب داد میزد; ولـــــم ڪـن😤 بزار این ترڪش لعنتی رو درش بیارم 😖 تورو خـدا شهلا ...😫 بغضم ترڪید:ایوب جان ...؟ بزار بریم دڪتر درد داشٺ ...😭 _دارم میسـوزم شهـلا ...😫 بخدا خودم میتونم درش بیـــــارم ...خستم ڪرده...😫 بچه ها ڪنار هم ایستاده بودن و غریبـانه نگاهِ باباشـون میڪردن و آروم آروم اشک میریختن😭 ایوب تنش می لرزید... قطره های اشک از گوشه ی چشمش می چکید ...😭 به هوش ڪه اومد تا چشماش به زخم تازه رو تنش افٺاد پرسید: این دیگه چیه ؟!😳 اشڪامو پاک کردم و چیزی نگفتـم..🤐 چون اگر میفهمیـد خیلے از من و بچه ها خجالٺ می کشید..😓 بہ رسـم عاشقی نامٺ بلند است خدا نامیده ،نامٺ هم بلند است ستایم صبـرِ ایوبٺ ،بلنـدی سزا باشـد ڪه گویندت بلندی ... 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
💠سه وصیت حضرت خدیجه سلام الله علیها💠 👇👇 🔻حضرت خدیجه (س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد. پیغمبر (ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه، اما علمت ان الله قد زوجنی معک فی الجنه: آیا می دانی که خداوند تو را دربهشت نیز همسرم ساخته است!؟ 🔻آنگاه از خدیجه دل جویی و تفقد کرد؛ او را وعده بهشت داد ودرجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود. 1️⃣چون بیماری خدیجه شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن. پیامبر (ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی. در خانه ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی. 2️⃣عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید؛ و به فاطمه زهرا (س) اشاره کرد. چون او بعد ازمن یتیم و غریب خواهد شد. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند. مبادا کسی به صورتش سیلی بزند. مبادا کسی بر اوفریاد بکشد. مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده ای داشته باشد. 3️⃣اما وصیت سوم را شرم می کنم برایت بگویم. آن را به فاطمه عرض می کنم تا او برایت بازگو کند. سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو: مادرم می گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی. 🌺پس فاطمه زهرا (س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر (ص) عرض کرد. پیامبر اکرم (ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد. هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم (ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت. ناگهان جبرئیل درحالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و عرض کرد: یا رسول الله، خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم. 🔖منبع : بحارالانوار،ج9،ص14 شجره طوبی، ج ۲،ص ۲۳۵ پند تاریخ، ج ۲،ص ۲۲ برگرفته از کتاب حضرت خدیجه(علیها السلام) مادر امت نوشته: محمد محسن طبسی 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
💌 گاهی باید عبور کرد؛ باید فاصله‌ها رو دست کم گرفت و دل به دریا زد ☔️ . قرآن گفت کسی که برای ایمانش مهاجرت کنه، از طرف خدا 💜 یاری می‌شه . اهل بیت می‌گفتند اگه جایی هستیم که از خدا نافرمانی می‌شه، می‌شه هجرت کرد 🕊 . 💫 خدای من . کسی که میخواد سمتت بیاد 🔆 فاصله‌ش تا تو، خیلی کمه... من می‌خوام از همین لحظه‌ از قلب پر گناه سمت تو هجرت کنم؛ کنارم باش خودت . . . راه درست رو نشونم بده . . . 🙏🌸 . . . . . . . . . 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تند خوانی (تحدیر) جزء دهم استاد معتز آقایی 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
زندگی نبایدسدی واسه اهداف زندگیت باشه وازخلق یه زندگی ایده آل بازت داره اگه توزندگی هدفی واسه رشد شغلیت داری رهاش نکن و ازکسی که حامی هدف ها و آرزوت نیس دوری کن پس درست انتخاب کن و چشمات رو باز کن 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
📰وقتی مرد خسته ازکاربه خانه برمیگردد؛ به آرامش نیاز دارد وممکن است برای مشکلات ،اخبارگوش کند یاروزنامه بخواند این کار رابی اعتنایی به خودتلقی نکنید. 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
تو را هر لحظه به خاطر می آورم بی هیچ بهانه ای شاید دوست داشتن همین باشد.... ❤️🌹 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
🎀 🎀 💠دو چیز شما را تعریف میکند👌 🔹بردباری تان، وقتی هیچ چیز ندارید 🔸و نحوه رفتارتان، وقتی همه چیز دارید 💠تنها دو روز در سال هست که نمیتوانی هیچ کاری بکنی👌 🔹یکی دیروز 🔸و دیگری فردا 💠دو شخص به تو می‌آموزد👌 🔹یکی آموزگار، یکی روزگار 🔸اولی به قیمت جانش، دومی به قیمت جانت 💠آدما دو جور زندگی میکنن👌 🔹یا غرورشونو زیر پاشون میذارن و با انسانها زندگی میکنن 🔸یا انسانها رو زیر پاشون میذارن و با غرورشون زندگی میکنن 💠دو چیز که برا همه درسته👌 🔹همه يادشون می‌مونه باهاشون چيكار كردى 🔸ولی يادشون نميمونه براشون چیکار كردى 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
💑 ؛ 💞بخواهید اشتباه همسرتان را با رفتارتان تلافی کنید 💞عمدا کاری را که می دانید همسرتان دوست ندارد انجام دهید. 💞می دانید اشتباه از شماست اما آن را نپذیرید. 💞در برابر اشتباهات فعلی خود اشتباهات قبلی همسرتان را پیش بکشید تا خودتان را بی تقصیر جلوه دهید. 💞حرف اشتباه خود را تکرار کنید و اصرار داشته باشید که حرفتان درست است. 💞به حرف همسرتان گوش نکنید و مدام حرف بی منطق خود را تکرار کنید. 💞بخواهید همسرتان را آزار دهید. و لجبازی رو کنار بگذار💞 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
بکار بردن جمله‌هایی مانند "اگر من را دوست داري" یا «با این کارت نشان دادی که مرا دوست نداری» شایددر کوتاه مدت جواب دهد، اما در بلندمدت ممکن است باعث بی‌علاقگی زن و شوهر به یکدیگر شود 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
💞 وقتی مردان از زنان خود حمایت می کنند، آنان را در حل مشکلاتشان توانمندتر می سازند، و به زندگی امیدوارتر و علاقه مندتر می کنند.💞 آقایون حمایت لطفا 🌸 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
از و خودم هم نه اشتهایی به خوردن صبحانه داشتم و نه با این حال مادر چیزی از گلویم پایین میرفت که بلند شدم و نانها را در سفره پیچیدم. هر کدام ساکت و غمگین در خود فرو رفته بودیم که پدر تا جایی که میتوانست، جام زهرش را در پیمانه جانمان خالی کرده بود. خانه ما بیشتر اوقات شرایط نسبتاً خوبی داشت،اما روزهایی هم میرسید که مثل هوای بهاری در هم پیچیده و برای همه تیره و تار میشد. مادر از حال غمزده اش خارج نمیشد و این سکوت تلخ او، من و عبدالله را هم غصه دارتر میکرد. میدانستم دلش به قدری از دست پدر شکسته که لب فرو بسته و هیچ نمیگوید تا سرانجام صدای سر انگشتی که به در اتاق نشیمن میخورد، پایه های سکوت اتاق را لرزاند. نگاه متعجب ما به هم گره خورد و مادر با گفتن «حتماً آقا مجیده! » به عبدالله اشاره کرد تا در را باز کند. عبدالله از جا بلند شد و در را باز کرد. صدای آقای عادلی را به درستی نمیشنیدم و فقط صدای عبدالله می آمد که تشکر میکرد. نگاه پرسشگر من و مادر به انتظار آمدن عبدالله به سمت در مانده بود تا چند لحظه بعد که عبدالله با یک ظرف کوچک شیرینی در دست و صورتی گشاده بازگشت. دیدن چهره خندان عبدالله، زبان مادر را گشود: «چه خبره؟ » عبدالله ظرف بلورین شیرینی را مقابل ما روی فرش گذاشت و با خنده پاسخ داد: «هیچی، سلام علیک کرد، اینو داد دستم و گفت عیدتون مبارک! » که همزمان من و مادر پرسیدیم: «چه عیدی؟!!! » و او ادامه داد: «منم همینو ازش پرسیدم. بنده خدا خیلی جا خورد. نمیدونست ما سُنی هستیم. گفت تولد امام رضا ! منم دیدم خیلی تعجب کرده، گفتم ببخشید، ما اهل سنت هستیم،اطلاع نداشتم. تشکر کردم و اونم رفت. » مادر لبخندی زد و همچنانکه دستش را به سمت ظرف شیرینی میبُرد، برایش دعای خیر کرد: «إنشاءالله همیشه به شادی! » و با صلواتی که فرستاد، شیرینی را در دهانش گذاشت. شاید احساس بهجتی که به همراه این ظرف شیرینی به جمع افسرده ما وارد شده بود، طعم تلخ بدخلقی پدر را از مذاق مادر بُرد که بلآخره چیزی به دهان گذاشت و شاید قدری از ضعف بدنش با طعم گرم این شیرینی گرفته شد که لبخندی زد و گفت: «دستش درد نکنه! چه شیرینی خوشمزه ایه! إنشاءالله همیشه دلش شاد باشه! » کلام مادر که خبر از عبور آرام غم از دلش میداد، آنچنان خوشحالم کرد که خنده بر لبانم نشست. با دو انگشت یکی از شیرینی ها را برداشته و در دهانم گذاشتم. حق با مادر بود؛ آنچنان حلاوتی داشت که گویی تا عمق جانم نفوذ کرد. عبدالله خندید و با لحنی لبریز شیطنت گفت: «این پسره میخواست یه جوری از خجالت غذاهایی که مامان براش میده دربیاد، ولی بدجوری حالش گرفته شد! وقتی گفتم ما سُنی هستیم، خیلی تعجب کرد. ولی من حسابی ازش تشکر کردم که ناراحت نشه. » مادر جواب داد: «خوب کاری کردی مادر! دستش درد نکنه! حالا این شیرینی رو به فال نیک بگیرید! » و در مقابل نگاه منتظر من و عبدالله، ادامه داد: «دیگه اخم هاتون رو باز کنید. هر چی بود تموم شد. منم حالم خوبه. » سپس رو به من کرد و گفت: «الهه جان! پاشو سفره رو پهن کن، صبحونه بخوریم! » انگار حال و هوای خانه به کلی تغییر کرده بود که حس شیرین تعارفی همسایه، تلخی غم دلمان را شسته و حال خوشی با خودش آورده بود! ظرف کوچکی که نه خودش چندان شیک بود و نه شیرینیهایش آنچنان مجلسی، اما باید میپذیرفتم که زندگی به ظاهر سرد و بیروح این مرد شیعه غریبه توانسته بود امروز خانه ما را بار دیگر زنده کند! * * * صبح جمعه پنجم آبان ماه سال 91 در خانه ما و اکثر خانه های بندر، با حال و هوای عید قربان، شور و نشاط دیگری بر پا بود. از نماز عید بازگشته و هر کسی مشغول کاری برای برگزاری جشن های عید بود. عبدالله مقابل آینه روشویی ایستاده و محاسنش را اصلاح میکرد. من مردد در انتخاب رنگ چادر بندری ام برای رفتن به خانه مادر بزرگ، بین چوب لباسی های کمد همچنان میگشتم که قرار بود ابراهیم و محمد و همسرانشان برای نهار میهمان ما باشند تا بعدازظهر به اتفاق هم به خانه مادر بزرگ برویم. مادر چند تراول پنجاه هزار تومانی میان صفحات قرآن قرار داد و رو به پدر خبر داد: «عبدالرحمن! همون قدری که گفتی برای بچه ها لای قرآن گذاشتم. » پدر همچنانکه تکیه به پشتی، به اخبار جنایات تروریستها در سوریه توجه کرده و چشم از تلویزیون برنمیداشت، با تکان سر حرف مادر را تأیید کرد که مادر با نگاهی به ساعت دیواری اتاق، با نگرانی پدر را صدا زد: ادامه دارد 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
رایگان ❤️ 😍 شروع شد 😍❤️ 👇🌸 لینک ثبت درخواست:🌸👇 کلیک کنید طبق اطلاعیه فوق به منظور یاری رساندن به خانواده و همه هموطنان در ماه مبارک رمضان دینی رایگان 🔶فقط برای اعضای کانال حوای آدم😍 انجام می شود. 🔵در موضوعات: 🔸ازدواج و انتخاب همسر 🔸مشکلات زوجین 🔸ترک گناه و توبه 🔸 خود شناسی و رفع تحیر توسط: حجت‌الاسلام مهدی مهدوی 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
امشب پاسخ یکی دیگر از مشاوره ها بخاطر موضوعش ، بصورت شخصی ارسال شد و پاسخ مشاوره بعدی در موضوع فرزندانی است که گرایش به خود ارضایی دارند و تصاویر مستهجن می بینند امیدارم که فردا کامل بشه و ارسال کنیم در ماه مبارک رمضان در کانال : 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
لطفا برای حمایت از کانال و تلاشی که انجام میشه لینک کانال رو برای دوستانتون ارسال کنید و به کانال دعوت کنید طرح تشویقی هم گذاشتیم که شارژ بدیم 😍👆👆👆
🌺 پله پله تا ظهور... "توبه واقعی (توبه نصوح)" 👈 از مهمترین وظایف شیعیان نسبت به امامِ عصر، انجام توبه واقعی است. یکی از اصلی ترین دلایل غیبت امام زمان، گناهانی است که از انسان ها سر می زند. ❤️ حضرت مهدی (عج) در نامه خود به شیخ مفید، گناهان ما را دلیل اصلی غیبت می دانند و می فرمایند: پس تنها چیزی که ما را از آنان پوشیده می دارد، اعمال ناخوشایندشان است که به ما می رسد و از آنان نمی پسندیم و انتظار نداریم. 📚(( کتاب مکیال المکارم ج۲)) 💢 "دَلیلِ غِیْبَتِ تُو، مَنَمْ، می دانَمْ" 🤲😭 🌸نشسته باز خیالت 🌸کنارِ من اما... 🌸دلم 🌸برای 🌸خودت 🌸تنگ می شود 🌸چه کنم؟ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو🌹🌱 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز یازدهم ماه مبارک 👆
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تند خوانی (تحدیر) جزء یازدهم استاد معتز آقایی 💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️ ❤️ @havayeadam 💚