روز خواستگاری، دختره گفت
بلد نیستم غذا درست کنم
کارای خونه هم طول میکشه یاد بگیرم
بچه داریم زیاد بلد نیستم
از ظرف شستنم بدم میاد…..
پسر گفت:
روزه بلدی بگیری؟؟؟
نماز بلدی بخونی؟؟؟؟
قرآن خوندنو دوست داری؟؟؟؟؟
دختره گفت:آره
پسره گفت؛ همین بسته، من میخوام نصف دین و زندگیم بشی نه کنیزم
پسره گفت:
پس اندازم کمه
حقوقمم آب باریکه ست
خونه ندارم و
ماشینم زیادی مدل بالا نیست
دختره گفت:
خدارو میشناسی؟؟؟؟؟
غیـــــــــرت داری؟؟؟؟؟؟
چشمات پاکه؟؟؟؟
اخلاقت خوبه؟؟؟؟؟
ایمانت قوی هست؟؟؟؟؟؟
پسره گفت:آره
دخترگفت:
همین بسته،بقیه رو خودمون میسازیــــم
باهمدیگه میریممم جلــو،مهم اینه…
پـــــــــرِ پروازِ همدیگــــــه بشیم سمت خدا…
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
#پارت_دوازدهم از #رمان_جان_من #عاشقانه و #مذهبی ابراهیم که معمولاً کمتر از همه درگیر احساسات میشد،
#پارت_سیزدهم از #رمان_جان_من
#عاشقانه و #مذهبی
آقای عادلی بود که در را از داخل باز کرده و نگاهش به قطعات از هم پاشیده موبایلم روی زمین خیس، خیره مانده بود. بی اختیار سلام کردم. با سلام من نگاهی گذرا به صورتم انداخت و پاسخ داد: «سلام، ببخشید ترسوندمتون. » هر دو با هم خم شدیم تا موبایل را برداریم. گوشی و باتری را خودم برداشتم، ولی سیم کارت دقیقاً بین دو کفشش افتاده بود. با سرانگشتش سیم کارت را برداشت. نمیدانم چرا به جای گرفتن سیم کارت از دستش، مشغول بستن چترم شدم، شاید میترسیدم این چتر دست و پا گیر خرابکاری دیگری به بار آورد. لحظاتی معطل شد تا چترم را ببندم و در طول همین چند لحظه سرش را پایین انداخته بود تا راحت باشم.
چتر را که بستم، دستش را پیش آورد و دیدم با دو انگشتش انتهاییترین لبه سیم کارت را گرفته تا دستش با دستم تماسی نداشته باشد. با تشکر کوتاهی سیم کارت را گرفته و دستپاچه داخل خانه شدم. حیاط به نسبت بزرگ خانه را با گامهایی سریع طی کردم تا بیش از این خیس نشوم. وارد خانه که شدم، دیدم مادر روی کاناپه چشم به در نشسته است. با دیدن من، با لحنی که پیوند لطیف محبت و غصه و گلایه بود، اعتراض کرد: «این چه کاری بود کردی مادر جون؟ چند ساعت دیگه عبدالله میرسید. تو این بارون انقدر خودتو اذیت کردی! »
موبایل خیس و از هم پاشیده ام را روی جاکفشی گذاشتم و برای ریختن آب با عجله به سمت آشپزخانه رفتم و همزمان پاسخ اعتراض پُر مِهر مادر را هم دادم: «اذیت نشدم مامان! هوا خیلی هم عالی بود! » با لیوان آب و قرص به سمتش برگشتم و پرسیدم: «حالت بهتر نشده؟ »
قرص را از دستم گرفت و گفت: «چرا مادر جون، بهترم! » سپس نیم نگاهی به گوشی موبایل انداخت و پرسید: «موبایلت چرا شکسته؟ » خندیدم و گفتم: «نشکسته، افتاد زمین باتری و سیم کارتش در اومد! » و با حالتی طلبکارانه ادامه دادم: «تقصیر این آقای عادلیه. من نمیدونم این وقت روز خونه چی کار میکنه؟ همچین در رو یه دفعه باز کرد، هول کردم! » از لحن کودکانه ام، مادر خندهاش گرفت و گفت: «خُب مادرجون جن که ندیدی! » خودم هم خندیدم و گفتم: «جن ندیدم، ولی فکر نمیکردم یهو در رو باز کنه! »
مادر لیوان آب را روی میز شیشه ای مقابل کاناپه گذاشت و گفت: «مثل اینکه شیفتش تغییر میکنه. بعضی روزها بجای صبح زود، نزدیک ظهر میره و فردا صبح میاد. » و باز روی کاناپه دراز کشید و گفت: «الهه جان! من امروز حالم خوب نیس! ماهی تو یخچاله. امروز غذا رو تو درست کن.»
این حرف مادر که نشانهای از بدی حالش بود، سخت ناراحتم کرد، ولی به روی خودم نیاوردم و با گفتن «چَشم! » به آشپزخانه رفتم. حالا خلوت آشپزخانه فرصت خوبی بود تا به لحظاتی که با چند صحنه گذرا و یکی دو کلمه کوتاه از برابر نگاهم گذشته بود، فکر کنم.
به لحظه ای که در باز شد و صورت پر از آرامش او زیر باران نمایان شد، به لحظهای که خم شده بود و احساس میکردم می خواهد بی هیچ منتی کمکم کند، به لحظه ای که صبورانه منتظر ایستاده بود تا چترم را ببندم و سیم کارت را به دستم بدهد و به لحظهای که با نجابتی زیبا، سیم کارت کوچک
را طوری به دستم داد که برخوردی بین انگشتانمان پیش نیاید و به خاطر آوردن همین چند صحنه کوتاه کافی بود تا احساس زیبایی در دلم نقش ببندد. حسی شبیه احترام نسبت به کسی که رضای پروردگار را در نظر میگیرد و به دنبال آن آرزویی که بر دلم گذشت؛ اگر این جوان اهل سنت بود، آسمان سعادتمندی اش پُر ستاره تر میشد!
ادامه دارد..
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
💑 در زندگی مشترک تلافی نکنید
❌#مقابله به مثل یا متهم کردن همسر بدترین #راهی است که میتوانید برای #آرام کردن #زندگیتان انتخاب کنید.
❌مدام انگشت اتهام را به سمت همسرتان نشانه نگیرید و با از بین بردن #اعتماد به نفسش برای برنده شدن #تلاش نکنید
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#سیاست_خوب_زنانہ 💃🏻
❗️عدم رضایت غریزی در روابط زناشویی ❗️
مهربان ترین مردها را سختگیر و بدخلق می کند و
💥 بر عکس،
❤️مردی که از روابط زناشویی با همسرش رضایت کامل داشته باشد،
چشمش را به روی بسیاری از خطاهای همسرش می بندد
(البته این مطلب در مورد زنان هم صادق است).
🔻بنابراین باید مراقب بود مانعی در روابط زناشویی به وجود نیاید .
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
🔴 #همسرداری زیبای امامخمینی
💠 هيچ وقت ما نديديم ايشان [امام] به خانم بگويند «فلان کار را انجام بده» و يا حتی «يک چای برای من بريز» خيلی به همسرشان، اظهار #محبّت و علاقه میکردند و مقيّد بودند اين اظهار محبّت و علاقه را جلوی ما فرزندان هم علنی کنند.
💠 امام احترام فوقالعاده برای خانم قائل بودند. در طول شصت سال زندگی، هيچ وقت يک #ليوان آب از خانم نخواستند. اگر روزی خانم غذا را تهيه میکردند، هر چقدر هم که بد میشد، کسی حق اعتراض نداشت و امام از آن غذا #تعريف میکردند. امام به ما میگفتند: هيچ کس مادر شما نمیشود.
🔴 #فريدهمصطفوی_دختر_امام
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#ورد_سحری
💌 #روزهای_انتظار
وقتی بدونی کسی که
خیلی دوستش داری، حواسش
بهت هست، هم دلت آرومتره
هم بیشتر مراقب رفتارت
هستی...
توی دوران غیبت
منتظرای امام زمان میدونن
که هر هفته و هرروز اعمالشون
🔆 به پیامبر و اهل بیت (ع)
نشون داده میشه
برای همین
سعی میکنن کارهای خوب
❤ انجام بدن و تاجاییکه میشه
نگذارند قلبشون غبار بگیره
امام زمان ما
تو همین کوچهها، همین شهرها
قدم میزنن، نفس میکشن و
خودشون فرمودند:
اخبار شما به من پوشیده نیست و
از حالتون کاملا خبر دارم . . . 🌸
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آقاجان_سلام_خدا_به_شما_هرروز_هر_لحظه 💚💜
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
Tahdir-joze15.mp3
4.15M
تند خوانی (تحدیر) #قرآن_کریم
جزء پانزدهم
استاد معتز آقایی
#رمضان
#قرآن
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#امام_حسن علیه السلام :
به مردی که با ایشان در باره ازدواج دختر خود مشورت کرد ، فرمود :
او را به مردی با تقوا شوهر ده ؛
زیرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد گرامیش می دارد
و اگر دوستش نداشته باشد به وی ستم نمی کند .
(مکارم الاخلاق . ج1 . ص446)
#میلاد_امام_حسن_مجتبی علیهالسلام مبارک🌸🌹
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
👸 #سیاست_زنانه
🔴 کلمه ی جادویی چشم
بعضی می گویند که مگر ما خدمتکار هستیم که چشم بگوییم؟
❗️خانم ها بدانند که چشم گفتن درمقابل شوهر یک نوع مدیریت شما در دل همسر است.
❗️اگر شما بخواهید شوهرتان را اسیر خودتان و دربند خانه و محبوب خودتان کنید و از چشم او نیفتید، استفاده از کلمۀ چشم است.
❗️چشم از زبان شما بیرون می آید و شما را روی چشم شوهرتان می گذارد. این تعابیر شاعرانه نیست. تبعیت زن، خدمت هنرمندانه به خویش است.
❗️❗️❗️خانم هایی که درجلوی شوهرشان سینه سپر هستند و از شوهرشان تبعیت نمی کنند، الان چه جایگاهی در مقابل همسرشان دارند؟ آیا همسرشان از دیدن آنها خوشحال می شود؟ آیا از گفتگو با آنها لذت می برند؟
✔️با چشم گفتن جایگاه خانم ها پایین نمی آید بلکه من معتقد هستم که چشم گفتن به همسر بالا بردن جایگاه زن در خانه است.
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺
#همسرداری
#انگیزه طرح نشاط
سعی کنید یه جای قراردادی با همسرتون داشته باشید که مرتب به اونجا سر بزنید و با این کار تجدید خاطرات خواهید داشت
مثلا هفته ای یک بار، یه ماه یک بار و حتی چندماه یه بار یه جای مشخص برید🖼
یه پارک، یه رستوران، یه امامزاده، یه جای دیدنی .... هرجایی که لایک شما و همسرتونه ... حتی اگه هردو اهل مطالعه اید هرچندوقت یه بار یه کتابخونه برید و چندساعتی مطالعه داشته باشید ...
ببینید جاش، دوره ش، سبکش هییییییییییییچ کدوم مهم نیست.... مهم حس خوب شما در انجام قرارداد ذهنیتونه 💫
ترجیحا جای پرخرجی هم نباشه که مقاومت اقتصادی از جانب همسرتون رخ نده 😂!
حتی خوب میشه هربار توی یه جای مشخص یه عکس یادگاری هم بگیرید 👌
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#انگیزشی
سعی كنید خودتان را دوست داشته باشید،
فعالیتهایی را كه خودتان را راضی میكند انجام دهید، تا اعتماد به نفستان بالا برود. اگر فكر كنید دوست داشتنی نیستید كسی هم شما را دوست نخواهد داشت!
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#زناشویی +18
🚹ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺑﻪ ﺷﻮﻫﺮ🚹
🔵ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺭﻭ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﭼﻨﺪ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺜﺎﺭ ﺷﻮﻫﺮ ﮐﺮﺩ
🔶ﻣﯿﺸﻪ ﺑﺎ ﻟﺤﻦ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﮔﻮﻧﻪ ، ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻨﺴﯽ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﻨﯿﺪ . ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺍﮔﻪ ﻟﺒﺎﺱ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺑﭙﻮﺷﯿﺪ ﺑﻬﺘﺮﻩ .
🔶ﺑﯿﺎﻥ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺍﺕ ﺟﻨﺴﯽ ﻫﻢ ﺭﻭﺵ ﺩﯾﮕﻪ ﯼ ﺑﯿﺎﻥ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻫﺴﺘﺶ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﯿﺪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﮐﻨﯿﺪ .
🔶ﺗﺸﻮﯾﻖ ﺷﻮﻫﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺳﺮﯾﻌﺘﺮ ﯾﺎ ﮐﻨﺪ ﺗﺮ ﯾﻪ ﻋﻤﻞ ﺟﻨﺴﯽ ﻫﻢ ﺟﺰﺀ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﻣﺤﺴﻮﺏ ﻣﯿﺸﻪ .
🔷ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺳﻪ ﻧﮑﺘﻪ ، ﮐﺎﻓﯿﻪ ﮐﻤﯽ ﺧﻼﻗﯿﺖ ﺑﻪ ﺧﺮﺝ ﺑﺪﯾﺪ ﻭ ﮐﺎﺭ ﺗﻮﻥ ﺭﻭ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺑﺪﯾﺪ .
☑️ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﺗﺤﺮﯾﮏ ﮐﻨﻨﺪﻩ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﺟﻮﺍﺏ ﻣﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺷﻮﻫﺮﺗﻮﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﻧﺒﺎﺷﻪ ، ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺒﺎﺷﻪ ﻭ ﺫﻫﻦ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﻫﻢ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ . ﺩﺭ ﻏﯿﺮ ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺗﻘﺮﯾﺒﺎ ﻫﯿﭻ ﻣﻮﻓﻘﯿﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﯿﺎﺭﯾﺪ .
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
#پیامک_به_همسر
#دلبرانه
💌اصلا
مگـــــــــــــــــــه میشه ⁉️
مگــــــــــــــــه داریم ⁉️
که تو باشی و من آرزوی دیگه ای داشته باشم 😜
#عشقم❤️😘
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
┈••✾☀️😍☀️✾••┈
🌷 خوش اخلاقی یعنی ؛
💫 همیشه خنده بر لب داشته باشی
💫 همیشه مهربان باشی
💫 هیچ وقت عصبانی نشوی
💫 صدات را برای کسی ، بالا نبری
💫 بر سر زن و بچه ، داد نزنی
💫 بتونی ناراحتی و خشمت رو کنترل کنی
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
💖 همسرانه حوایِ آدم 💖
#پارت_سیزدهم از #رمان_جان_من #عاشقانه و #مذهبی آقای عادلی بود که در را از داخل باز کرده و نگاهش به
#پارت_چهاردهم از #رمان_جان_من
#عاشقانه و #مذهبی
ماهی ها را در ماهیتابه قرمز رنگ سرخ کرده و با حال کم و بیش ناخوش مادر، نهار را خوردیم که محمد تماس گرفت و گفت عصر به همراه عطیه به خانه ما میآید و همین میهمانی غیرمنتظره باعث شد که عبدالله از راه نرسیده، راهی میوه فروشی شود. مادر به خاطر میهمانها هم که شده، برخاسته و سعی میکرد خود را بهتر از صبح نشان دهد.
با برگشتن عبدالله، با عجله میوهها را شسته و در ظرف بلور پایه دار چیدم که صدای زنگِ در بلند شد و محمد و عطیه با یک جعبه شیرینی
بزرگ وارد شدند. چهره بشاش و پُر از شور و انرژیشان در کنار جعبه شیرینی تَر، کنجکاوی ما را حسابی برانگیخته بود. مادر رو به عطیه کرد و با مهربانی پرسید:
«إنشاءالله همیشه لبتون خندون باشه! خبری شده عطیه جان؟ »
عطیه که انگار از حضور عبدالله خجالت میکشید، با لبخندی پُر شرم و حیا سر به زیر انداخت که محمد رو به عبدالله کرد و گفت: «داداش! یه لحظه پاشو بریم تو حیاط کارت دارم. » و به این بهانه عبدالله را از اتاق بیرون بُرد. مادر مثل اینکه شک کرده باشد، کنار عطیه نشست و با صدایی آهسته و لبریز از اشتیاق پرسید: «عطیه جان! به سلامتی خبریه؟ »
عطیه بیآنکه نگاهش را از گل فرش بردارد، صورتش از خنده ای ملیح پُر شد و من که تازه متوجه موضوع شده بودم، آنچان هیجانزده شدم که
بیاختیار جیغ کشیدم : «وای عطیه!!! مامان شدی؟!!! » عطیه از خجالت لبانش را گزید و با دستپاچگی گفت: «هیس! عبدالله میشنوه! » مادر چشمانش از اشک شوق پُر شد و لبهایش میخندید که رو به آسمان زمزمه کرد: «الهی شکرت! »
سپس حلقه دستان مهربانش را دور گردن عطیه انداخت و صورتش را غرق بوسه کرد و پشت سر هم میگفت: «مبارک باشه مادر جون! إنشاءالله قدمش خیر باشه! » از جا پریدم و صورت عطیه را بوسیدم و با شیطنت گفتم: «نترس! اگه منم جیغ نزنم، الآن خود محمد به عبدالله میگه! خُب اون بیچاره هم داره دوباره عمو میشه! » حرفم به آخر نرسیده بود که محمد و عبدالله با یک دنیا شادی وارد اتاق شدند.
عبدالله بیآنکه به روی خودش بیاورد، به اتاقش رفت و محمد به جمع هیجان زده ما پیوست. مادر صورتش را بوسید و گفت: «فدات شم مادر! إنشاءالله مبارک باشه! » سپس چهرهای جدی به خود گرفت و ادامه داد: «محمد جان! از این به بعد باید هوای عطیه رو صد برابر داشته باشی! مبادا از گل نازکتر بهش بگی! » انگار این خبر بهجت انگیز، درد و بیماری را از یاد مادر برده بود که صورت سبزه و زیبایش گل انداخته و چشمانش می درخشید. عطیه هم فعلاً از روبرو شدن با پدر شرم داشت که نگاهش به ساعت بود تا قبل از آمدن پدر، به خانه خودشان بازگردند و
آنقدر زیر گوش محمد خواند که بلاخره پیش از تاریکی هوا رفتند.
بعد از نماز مغرب، به اشاره مادر ظرفی از شیرینی پُر کرده و برای پدر بردم که نگاه پرسشگر پدر را مادر بی پاسخ نگذاشت و گفت: «عصری محمد و عطیه اومده بودن، به سلامتی عطیه بارداره! » و برای اینکه پدر ناراحت نشود، با لحنی ملایم ادامه داد: «خجالت میکشید با شما چشم تو چشم شه، واسه همین رفتن. »
لبخندی مردانه بر صورت پدر نشست و با گفتن «به سلامتی! » شیرینی به دهان گذاشت و مثل همیشه، اهل هم صحبتی با مادر نبود که دوباره مشغول تماشای تلویزیون شد.
ادامه دارد..
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ورد_سحری
برای خوبی ها بجنب🌹
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
Tahdir-joze16.mp3
3.95M
تند خوانی (تحدیر) #قرآن_کریم
جزء شانزدهم
استاد معتز آقایی
#رمضان
#قرآن
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚
🌹
🍃 زنهایی که از چشم شوهر می افتند؟
❌ زنهایی که برای جلب توجه و محبت شوهر ، به جای دلبری و عشوه ،خودشون رو به مریضی میزنند
❌ اظهار ضعف میکنند
❌ زنهایی که افسرده و بی حال هستند
❌ زنهایی که احترامی برای شوهر قائل نیستند بخصوص در جمع.
❌ زنهایی که به نظافت و تمیزی خود اهمیت نمیدهند
❌ زنهایی که سرد و بی روح هستند و نسبت به روابط زناشویی رغبتی نشون نمیدهند .
💞 به ڪآناڷ همسرداری حــۏاے آدݦ بپیوندید↙️
❤️ @havayeadam 💚