فنون دهم فصل 1.pdf
127.3K
#آزمون_مستمر_فنون
#پایه_دهم
#فصل_اول
به کوشش : آقای محمد خلیلی ،شهرستان تفت
کانال درسی10
https://eitaa.com/hedayate10
407_22789792974668.pdf
4.92M
#علوم_وفنون_ادبی
#پایه_دهم
#پاسخ_خودارزیابی
به کوشش : خانم دکتر احترام ابراهیمی
کانال درسی10
https://eitaa.com/hedayate10
علوم وفنون ادبی 1 درس2.pdf
186.9K
#علوم_و_فنون_ادبی
#پایه_دهم
#درس_دوم
#سازه_هاوعوامل_تأثیرگذاردرشعر
به همراه کارگاه خودارزیابی
بکوشش : آقای سعید جعفری
کانال درسی10
https://eitaa.com/hedayate10
علوم وفنون ادبی 1 درس3.pdf
182.7K
#علوم_و_فنون_ادبی
#پایه_دهم
#درس_سوم
#واج_آرایی
#واژه_آرایی
به همراه کارگاه خودارزیابی
بکوشش : آقای سعید جعفری
کانال درسی10
https://eitaa.com/hedayate10
بررسی قلمروهای فنون.pdf
642.8K
#علوم_و_فنون
#دهم
#اصول_بررسی_متن
به کوشش : خانم هدی محمودیه ، اصفهان
کانال درسی10
https://eitaa.com/hedayate10
#درس_دوم
#عینک_نوشتن
#استاد_حسین_طریقت
اهداف درس :
▪️آشنایی با نوع نگاه نویسنده،
▪️توانایی تشخیص نوشته های خیال انگیز و نوشته های عینی،
▪️تقویت توانایی تولید نوشته های خیال انگیز و عینی،
▪️تقویت نگاه نویسنده به کاربرد ارزش معنایی واژگان
▪️آشنایی با نوع نگاه نویسندگان به موضوعات .
افزایش توانمندی فراگیران در تولید نوشته هایی مبتنی بر محسوسات،
▪️تقویت و دست ورزی فراگیران در گسترش مثل .
روش های تدریس
در این درس یک موضوع خاص را از منظر های گوناگون مورد بررسی قرار می دهیم ویا با عبارتی با « عینک های » مختلف موضوع را می پرورانیم
▪️گام اول :
پیشنهاد موضوع
برای شروع با اجرای « بارش فکری » موضوعاتی را با هم فکری دانش آموزان انتخاب کرده ،بر تابلو می نویسیم .
مثلا : جاده ، برف ، تاکسی ،شهر ،کوه ، داستان ،دوست ،نوروز ،...
▪️گام دوم :
انتخاب موضوع
از بین عنوان های مطرح شده ،یکی را به عنوان موضوع با همیاری بچه ها انتخاب می کنیم عنوانی که قابلیت نوشتن و نگاه از زوایای مختلف داشته باشد .
موضوع « کوه »
▪️گام سوم :
انتخاب منظرهای گوناگون
در این مرحله از بچه ها می پرسیم که : از چه منظرهایی می توان به موضوع انتخاب شده، نگاه کرد؟
پاسخ ها ممکن است این گونه باشد:
نوشتن از منظر ادبی، مذهبی، علمی ، تخیلی، فرهنگی، تاریخی و ...
▪️ گام چهارم :
نوشتن به صورت فردی
در این مرحله دانش آموزان در مدت زمانی مشخص بر اساس علاقه ی خود یکی از منظرها را انتخاب و با 👓 مخصوص آن منظر ، یک بند درباره موضوع مورد نظر می نویسند .
▪️گام پنجم:
نوشتن به صورت گروهی
در این مرحله بچه ها یی که از منظر ی مشابه به موضوع نگاه کرده اند ،در یک گروه قرار می گیرند و نوشته های خود را در گروه جدید می خوانند .(البته آهسته و درون گروهی )سپس با انتخاب بخش هایی از نوشته های هریک از اعضای گروه ،متنی به صورت گروهی نوشته ،و سپس سخن گوی گروه در کلاس ارائه می دهد .
مزایای این روش
★شناخت علاقمندی و نوع نگاه هریک از دانش آموزان به موضوع مورد نظر .
★مقایسه عینی نگاه تک بعدی و نگاه همه جانبه به یک موضوع .
★آموزش و تقویت تبدیل نوشته های فردی به نوشته های گروهی
کانال درسی10
https://eitaa.com/hedayate10
52152185175037.pdf
765K
نمونه سوال فارسی۱ پایه دهم
فصل ۱ آزمون مستمر
کانال درسی10 https://eitaa.com/hedayate10
💥یک #تک_تیرانداز حرفهای میتونه یک گردان صدنفره از دشمن رو زمین گیر کنه!
✅پس سعی کن توفضای مجازی مثل تک تیرانداز باشی؛ نقطه زن و اثرگذار!
#سواد_رسانه
@rassan 👈 کانال #سواد_رسانه
#واژه_های_متشابه
و واژه هایی که می باید در تلفظ و نوشتن و معنای آن ها تامل و دقت ویژه نمود.
🔴بخش سوم:
📕تعویض/تعویذ:
👈تعویض: مصدر یا اسم مصدر و به معنای«عوض کردن» است.
👈تعویذ: مصدر است و به«دعایی که م ینویسند و معمولا به بازو یا گردن میبندند» گفته م یشود.
📕تفریق/ تفریغ:
👈تفریق: کم کردن عددی از عدد د یگر.
👈تفریغ: فارغ کردن و خالی کردن.
📕تمیز/ تمییز:
👈تمیز در لغت عرب نیامده است و به جای آن تمییز میگویند که در فارسی نیز رایج بوده است. ولی در فارسی از قدیمترین زمانها، تمیز را نیز به عنوان گونه«تمییز» به کار بردهاند.
🔹امروزه«تمیز» منحصراً به جای«تمییز» به کار میرود.
📕تنبور/ طنبور:
👈یکی از آلات موسیقی. واژه فارسی و معرّب آن،«طنبور» است.
🔹امروزه باید به صورت«تنبور» بنویسیم.
📕تهدید/تحدید:
👈تهدید: ترساندن، بیم دادن.
👈تحدید: حد و مرز جایی را مشخّص ردن.
📕ثمن/سمن:
👈ثمن: کلمة عربی به معنای«قی مت».
👈سمَن: کلمة فارسی و نام«گُلی» معروف است.
📕ثمین/سمین:
👈ثمین:(بر وزن«زمین») به معنای گران بها.
👈سمین:(بر وزن«زمین») کلمة عرب ی به معنای«فربه و چاق» است.
🔹سمین، بیشتر در تركیب «غثّ و سمین» به معنای«لاغر و چاق» و «ریز و درشت» به کار میرود که مجازاً به معنای«کمبهاو پربها» ،«سست و محکم» است.
📕ثواب/صواب:
👈ثواب: اسم است به معنای«پاداش»(علیالخصوص پاداش اخرو ی).
👈صواب: صفت است به معنای«درست، صحیح» ی ا«بهجا، مناسب».
📕ثمَر/سمر:
👈ثمره: میوه و مجازاً به معنای«حاصل و نتیجه» است.
👈سمر: افسانه و حکایتی که زبانزد مردم باشد.
📕جذر/جَزْر:
👈جذر: ریشه، و در اصطلاح ریاضی، جذرِ هر عدد، عددی است که با ضرب آن در خود، آن عدد حاصل شود.
👈جزر: فرو نشستِ آب دریا بر اثر حرکت ماه(مقابل مدّ).
📕جزء/ جزو:
👈املای این کلمه به هر دو صورت صحیح است و هر دو به یک معناست اما اصل این کلمه در عربی با همزة پایان ی(جزء) است لیکن فارسی زبانان از قدیم آن را با«و» پا یانی و به صورت«جزو» نیز به کار بردهاند.
📕جهاز/ جهیز/ جهیزیه/ جهازیه:
👈جهاز: کلمة عربی است و به معنای«آنچه از اسباب و اثاث و مال که همراه عروس به خانة شوهر فرستند.
👈جهیز: در عربی، صفت اسب و به معنای«تندرو و چاب ک» است.
👈جهیزیه و جهازیه از ساختههای فارسی زبانان در دوران متأخر و به معنای همان«جهاز» است.
📕ذقن/ زغن:
👈ذقَن: چانه، زنخدان.
👈زغَن: نوعی پرندة شکاری از دستة بازهاست.
📕ذکا/ ذَکا:
👈ذکا: (به ضم اوّل) آفتاب.
👈ذکا: (به فتح اوّل) تیزهوشی و ژرفنگر ی.
📕ذلّت/ زلّت:
👈ذلّت: خواري
👈زلّت: سهو خطا
📕ذوزنقه:
👈املای این کلمه به همین صورت صح یح است نه ذوذنقه.(زَنقه در عربی یعنی کوچة تنگ و بار یک).
📕رستن/ رُستن:
👈رستن: (به فتح اوّل) گونة «رهید» و به معنای«رها یی یافتن».
👈رستن: (به ضم اوّل) گونة «روییدن» و به معنای«از زم ین برآمدن، سبز شدن» است.
📕رمّان/ رُمان:
👈رمّان: به معنای«انار».
👈رمان: (بدون تشدید roman) کلمة فرانسوی است به معنای«داستان بلند».
📕روحانی/ رُوحانی:
👈روْحانی: (بر وزن«نوسازی») به معنای ن یک، مطبوع، دلگشا.
👈روحانی: (بر وزن نورانی) منسوب به روح به معنای«معنو ی، غیر جسمانی، ملکوتی» است.
📕رهبان/ رَهْبان:
👈رهبان:(به ضمّ اوّل) کلمه عربی و به معنای«زاهد گوشه نشین و تارک دنیا» است..
👈رهْبان: (به فتح اوّل) کلمه فارسی است مخفف راهبان، به معنا ی«نگهدار و محافظ راه».
📕زرْع/ ذَرْع:
👈زرع: کاشتن، کاشت.
👈ذرع: مقیاس طول در قدیم و معادل04/1 متر بوده است.
📕زغال:
👈این واژه را غالباً به غلط«ذغال»(با حرف«ذ») می نویسند. املای صحیح آن زُغال است.
📕زکام:
👈به همین صورت(یعنی با«ز») درست است.
📕ساروج/ صاروج:
👈ساروج: مادّهای مرکب از آهک و خاکستر و ریگ آمیخته به آب که در بنّایی به کار م یرود. این کلمه، فارسی است، معرّب آن«صاروج» است. در فارسی بهتر است با حرف«س» نوشته شود.
📕ستبر/ سطبر:
👈هر دو به معنای«درشت و کلفت» آمده و واژة فارسی است. امروزه باید با حرف«ت» و به صورت«ستبر» نوشت.
📕سفَر/ سِفر:
🔹این دو کلمه در املا یکسان اما در تلفظ و معنا متفاوتاند:
👈سفَر: حرکت از محلّی و رفتن به محلّ نسبتاً دور.
👈سفر: (به کسر اوّل و سکون دوم) به معنای«کتاب». و خاصّه در مورد هر یک از کتابهای عهد عتیق(تورات) به کار میرود. جمع هر دو کلمه«اَسفار» است.
📕سفیر/ صفیر:
👈سفیر: پیامآور.
👈صفیر: صدا، فریاد
کانال درسی10-11-12
تهیه و تنظیم :
آقای حشمت اله پاک طینت
https://eitaa.com/hedayate10 https://eitaa.com/hedayate11 https://eitaa.com/hedayate12
#واژههای_متشابه
و واژههایی که می باید در تلفظ و نوشتن و معنای آن ها تامل و دقت ویژه نمود.
🔴بخش دوم:
📕امارات/ اِمارات/ عمارت
👈امارت: (به معنای اوّل) جمع«اِماره» به معنای «نشانه» و«قرینه» است.
👈امارت:(به کسر اوّل)مفرد آن اِمارات از مادّه«اِمْر» به معنای« فرمانروایی»، «حکومت امیر» و«امیرنشین» است.
👈عمارت: آباد کردن، آبادانی.
📕امّوی/ اَمَوی:
👈اموی(به ضم اوّل و فتح دوم) منسوب به اُمَیَّه بن عبد شمس بن عبدمناف(سر دودمان بنیامیه).
👈اموی(به فتح اوّل و دوم) منسوب به اَمَه به معنای«کنیز».
📕انتر/عنتر:
👈هر دو به معنای«بوزینه» میباشد، ولی املای آن به صورت«عنتر» صحیح است.
📕انتها/ انتهی:
👈انتها: (در عربی به صورت«انتهاء» نوشته میشود) اسم است به معنای«پایان».
👈انتهی: صیغهی فعلی است به معنای«تمام شد، پایان یافت».
📕انتساب/ انتصاب:
👈انتساب: نسبت داشتن و مرتبط بودن .
👈انتصاب: گماشتن و نصب کردن.
📕انعام/اِنعام:
👈انعام: (به فتح اوّل) جمع«نَعَم» و به معنای«چارپایان» است.
👈انعام: (به کسر اوّل) به معنای «بخشش» است.
📕انْگُشت/ اَنْگِشت:
👈انگُشت: (به ضمن«گ») هر یک از اعضای متحرک انتهای دستها و پاها.
👈انگشت:(به کسر«گ») به معنای« زغال».
📕اولی/ اولی:
👈اولی: (بر وزن گُویا)، مؤنث اوّل به معنای«نخست» و «نخستین» است و در تركیب«فلسفه اُولی» یعنی«بخشی از فلسفه که به مسائل نخستین و معرفت امور ک لّی احوال موجودات میپردازد».
👈اولی:(بر وزن سَودا) صفت تفضیلی و به معنا ی«سزاوارتر» یا «صوابتر» است.
📕ایمن/ اَیمن:
👈ایمن: (بر وزن «بینش») به معنای«در امان، مصون، آسودهخاطر» است.
👈ایمن: (بر وزن«عینک») اسم م کان است و در تركیب«وادی این» نام صحرای صعبالعبور و پرمخاطره که کوه طور در آن واقع است.
📕بادنجان/بادمجان:
👈هر دو صورت، صحیح است، امّا در متون، بیشتر به صورت«بادنجان» آمده است.
📕بالُن/ بالِن:
👈بالن: (به ضم ل) واژة فرانسوی است به معنای«جسم کرو ی مجوّف، مملو از گازی سبک تر از هوا که میتواند به آسمان صعود کند».
👈بالن:(به کسرل) واژه فرانسوی است به معنای«پستاندار دریایی و بزرگترین جانور کره زمین».
📕بانک/بانگ:
👈بانک: واژه ی فرنگی است به معنای«بنگاه اقتصاد ی».
👈بانگ: واژه ی فارسی است به معنای«فریاد».
📕بتا/بِتا:
👈بتا:(به ضم اوّل) به معنای«ایبت».
👈بتا:(به کسر اوّل) بگذار.
📕بدْوی/ بَدَوي
👈بدوی: (به فتح اوّل و سکون دوم)منسوب به«بَدْء» به معنای آغازی و ابتدایی است و بیشتر در دادگستری به کار میرود.
👈بدوی(به فتح اّول و دوم) منسوب به«بَدْوْ» به معنای«بیابانی، بیابانگرد، صحرانشین» است.
📕برائت/براعت:
👈برائت: به معنای«بیگناهی و پاکدامنی» و مجازاً به معنای«دوری و بی زاری» است.
👈براعت: به معنای«کمال فضل و ادب» و«برتری بر دیگران به علم» است.
📕بلوک / بلوک:
👈بلوک: (به ضم اوّل) ناحیهای مشتمل بر چند قریه است.
👈بلوک: (به کسر اوّل)کشورهایی که در شیوة حکومتی کم و بیش یکساناند؛ مثل: بلوک شرق، بلوک غرب.
📕بها/بهاء:
👈بها: واژه فارسی، به معنای«قیمت».
👈بهاء: کلمهی عربی، به معنای«فروغ و روشنایی».
📕پرتقال/پرتغال:
👈پرتقال: نام میوهای است.
👈پرتغال: نام کشوری در اروپای غربی است.
📕پیژامه/ پیژاما/ بیجامه:
👈اصل این چند کلمه«پای جامه» است(جامه ای که در پا کنند)
📕تأثر/تحسُّر:
👈تأثر: تأثیر پذیرفتن. در تداول امروزة فارسی زبانان به معنا ی«رنج بردن و اندوهگین شدن» است.
👈تحسر: افسوس خوردن، دریغ خوردن و توسّعاً به معنای«احساس حسادت کردن» است.
📕تألّم/تَعَلّم:
👈تألّم: رنج بردن، درد کشیدن.
👈تعَلّم: آموختن، درس خواندن.
📕تحلیل/تهلیل:
👈تحلیل: از هم گشودن و تجزیه کردن و نیز به معنای«حل کردن و هضم کردن» است.
👈تهلیل: لا إله إلَّا الله گفتن.
📕تشت/طشت:
👈تشت، واژه.ی فارسی است و املای آن به هر دو صورت صحیح است، ولی امروزه باید به صورت«تشت» نوشت.
📕تشک/ تُوشک/ دشک/ دوشک:
👈به معنای«زیرانداز رختخواب» اصلا این واژه تركی است. امروزه باید به صورت«تشک» بنویسیم.
📕تصفیه حساب/ تسویه حساب:
👈تصفیه: در عربی به معنای«پاک کردن و پالوده کردن» است. و تصفیهحساب در موردی به کار میرود که حساب، پرداخت و پاک شده باشد و دیگر کسی طلبکار نباشد. همین تركیب، مجازاً به«هر نوع اقدام عملی برای انتقامجویی و كینهکشی» به کار میرود.
👈تسویه: مساوی کردن، یکسان کردن، همسطح کردن. و تسویهحساب به معنای«ایجاد تعادل و موازنه در حساب» است. این تركیبی به معنای مجاز ی به کار نمیرود و با تصفیه حساب، مرادف نیست.
کانال درسی10-11-12
تهیه و تنظیم:
آقای حشمت اله پاک طینت
https://eitaa.com/hedayate10 https://eitaa.com/hedayate11 https://eitaa.com/hedayate12
2_5463103894051624085.pdf
518.9K
#فارسی_دهم
#قلمرو_فکری(قرابت معنایی)
ابیات و عبارات خارج از متن در کارگاه متن پژوهی و ارتباط شان با متن درس
کاری از:
استاد منصور صالح نیا
دبیر زبان و ادبیات فارسی
کانال درسی10
https://eitaa.com/hedayate10
#کنایه
#بخش_اول
کنایه در لغت به معنی پوشیده سخن گفتن است و در اصطلاح سخنی است که دارای دو معنی نزدیک و دور باشد و این دو معنی باید لازم و ملزوم یکدیگر باشند؛پس گوینده آن جمله را چنان ترکیب کند و به کار برد که ذهن شنونده از معنی نزدیک به معنی دور منتقل گردد.مانند بیت زیر:
🔶عابدانی که روی بر خلقند
پشت بر قبله می کنند نماز
👈روی بر خلق کردن و پشت بر قبله کردن هر دو کنایه از ریاکاری و توجه بر مردم به جای توجه به خداست.
🔶چنین است رسم سرای درشت
گهی پشت به زین و گهی زین به پشت
👈کنایه از یکنواخت نبودن روزگار است.
🔶فلانی ریش سفید است.
👈کنایه از با تجربه بودن است.
🔶نپندارم ای در خزان کشته جو
که گندم ستانی به وقت درو
کنایه از انتظار بیش از حد داشتن و غیر معقول بودن انتظار.
🔶سرم به دنیی و عقبی فرو نمی آید
تبارک الله از این فتنه ها که در سر ماست
👈 کنایه از غرور و تکبر داشتن است.
#فهرستی_از_کنایه_ها
🔶دامنکشان: (با ناز و خرام) و غبار کالبد به هوا رفتن: (مردن و نابودشدن) در بیت:
دامنکشان که میرود امروز بر زمین
فردا غبار کالبدش بر هوا رود
🔶آب از سر گذشتن : کنایه ازاین که کار به منتهای درجه ی شدّت رسیدو از حد گذشت .
🔶آب از سر چشمه گل آلود است :کنایه از این که اصل و پایه کار خراب است .
🔶آب برآتش ریختن :کنایه از خاموش کردن فتنه و خشم .
🔶آب به غربال پیمانه کردن :کنایه از کار بیهوده کردن و رنج بی فایده بردن .
🔶آب از دیده راندن :کنایه از اشک ریختن .
🔶آب در چیزی کردن :کنایه از تقلّب و دغلی و نادرستی است .
🔶آب در هاون سودن : کنایه از عمل لغو و بیهوده کردن است
🔶آب ریختن : آبرو ریختن .کسی را خفیف و بی اعتبار و بی عزّت گردانیدن
🔶آب ها از آسیاب افتادن : کنایه از پایان یافتن کار و خاموش شدن سر و صداست در اطراف کاری
🔶آسمان ریسمان بافتن : کنایه از سخن نامعقول و نامقبول است
🔶آش پختن :کنایه از این که برای گرفتاری و ایجاد زحمت کسی کار کنند
🔶آفتاب سر دیوار : کنایه از زوال عمر
🔶آفتابی شدن : صاف بودن هوا .کنایه از ظاهر شدن امری
🔶آه در بساط نداشتن :کنایه از بی چیزی و مفلسی .
🔶ابرو بالا انداختن :کنایه از بی اعتنایی و کبر فروشی
🔶به باد دادن :از دست دادن و تلف کردن
🔶به بار آمدن : به حاصل آمدن ، به نتیجه رسیدن
🔶به جان آوردن : کنایه از آزار رسانیدن و کشتن
🔶پنبه در گوش نهادن(پنبه در گوش کردن ) : کنایه از غفلت و بی خبری و سخن ناشنودن
🔶پنبه شدن : نرم ، صاف و سفید شدن .کنایه از متفرّق و پریشان شدن
🔶پنبه کردن : کنایه از پریشان و پراکنده ساختن.
🔶پنجه درافکندن : کنایه از با کسی در افتادن ، پنجه در پنجه کسی در انداختن ، زور آزمایی کردن
🔶جگر گوشه : کنایه از فرزند ، پاره ای از جگر
🔶جوز بر گنبد انداختن : کنایه از کارهای عبث و بیهوده
🔹نظامی:چو عاجز شدند اندران تاختن
وزان جوز بر گنبد انداختند
🔶چراغ چشم : کنایه از فرزند
🔶چراغ سپهر : کنایه از آفتاب ، ماه و ستارگان
🔶چراغ سحرگهان : کنایه از آفتاب
🔶چرب دستی : چابکی و جلدی و شیرین کاری و هنرمندی
🔶چرب زبانی :سخنان خوش و دل چسب و ملایم طبع گفتن ، چاپلوسی وفریب
🔶چرخ بلند : کنایه از آسمان و افلاک .
🔶چرخ بوقلمون :کنایه از روزگار که هر دم به رنگی است
🔶چشم فرو بستن : چشم بر هم نهادن . کنایه از مردن باشد . صرفنظر کردن
🔶خاکی نهاد : متواضع و فروتن .
🔶 خرقه تهی کردن :کنایه از مردن
🔶خط کشیدن : کنایه از ترک کردن و محو کردن
🔶در پرده داشتن : پنهان و مخفی داشتن
🔶در پرده گفتن : پوشیده و مخفی گفتن
🔶در پوستین مردم افتادن: کنایه از عیب جویی و غیبت کردن.
🔶 بی آشیان ، خانه به دوش: کنایه از آواره و بیچاره و سرگردان
🔶دست و دل باز : بخشنده
🔶 ورور جادو ، روده دراز : پر حرف
🔶برج زهرمار:آدم ترشـرو و بد اخـلاق
🔶خر رنگ کن: آدم دغل و حقّه باز
🔶 نردبان دزدها: آدم قد بلند و لاغر
🔶 یکدنده: لجوج
🔶هفت خـطّ: متقلب و زرنگ
🔶باد دست: آدم ولخرج و مسرف
🔶چرخ دولابی ، چرخ کبود ، خیمۀ بلند ، کوژپشت ، گنبد لاجوردی: آسمان
🔶 هزار میخ: آسمان پر ستاره
🔶 پاپی شدن ، پیله کردن: اصرار ورزیدن
🔶گردن نهادن: اطاعت کردن
🔶سر در مقابل کسی خم کردن : تسلیم شدن
🔶سر در هر سوراخی کردن : فضول بودن ،
🔶سر دماغ آمدن : سر حال شدن ، سالم شدن ،
🔶سر را بالا نگه داشتن : متین و راست قامت و نترس بودن ، شرمنده نبودن ،
🔶سر راحت به بالین گذاشتن : آرامش خیال داشتن
🔶سری توی سرها درآوردن : مشهور و معروف شدن
🔶شیرکُش: شجاع
🔶میرزا قلمدان: شخص باریک و لاغر مردنی
🔶گل سر سبد:شخص برگزیده
🔶دم بریده:شخص زرنگ و مکّار و حیله گر
🔶آیینه ی دق: شخص عبوس
🔶یک لب و هزار خنده: شخصی که بسیار خوشرفتار است.
تهیه و تنظیم :
آقای حشمت اله پاک طینت
https://eitaa.com/hedayate10