🔰۱۶۲-آیا توصیف خدا در ابعاد حقیقی آن ممکن است؟ آیا میتوان خدا را به طور کامل شناخت؟
هیچ انسانی نمیتواند خدا را بهحقیقت توصیف كند؛ زیرا هیچكس بر حضرت او احاطه ندارد تا بتواند ویژگیهای خداوند را به شكل كامل بازشناسد و تعریفی دقیق از حضرت او به دست دهد.
حضرات معصوم(ع) در مناجات با خداوند میگویند: «أَنْتَ كَمَا أَثْنَیتَ عَلَى نَفْسِكَ» (تو همانی كه خود، خویش را ستودهای) یا «بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیكَ» (به سبب تو، تو را شناختم و تو مرا بر خود رهنمون شدی)پس، از آنجایی كه امكان توصیف خداوند در ابعاد حقیقی آن وجود ندارد، هیچ انسانی نمیتواند به شناختی كامل از خداوند و جایگاه و منزلت حضرت او دست یابد.
البته باید توجه داشت گرچه انسانها به شكل كامل نمیتوانند خدا را بشناسند، با تكیه بر عقل خویش و نیز آموزههای وحیانی میتوانند تا حدودی به معرفت الهی نائل شوند. لذا نظر كسانی كه دستیابی به معرفت خداوند را به طور كامل نفی و رد میكنند، نادرست است و به تعبیر امام علی(ع)، حضرت حق چنان است كه: «لَمْ یطْلِعِ الْعُقُولَ عَلَى تَحْدِیدِ صِفَتِهِ وَ لَمْ یحْجُبْهَا عَنْ وَاجِبِ مَعْرِفَتِهِ» (خردها را بر چگونگى صفات خود آگاه نساخته و در شناخت خویش تا آنجا كه باید، بر دیدۀ آنها، پرده نینداخته).
▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، صص ۱٠۲-۱٠۳.
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۶۳-در قرآن کریم آمده است که: «هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیء»؛ بدین معنا که خداوند آفریننده هر چیزی است. بر این اساس، آیا میتوان گفت اعمال خیر و شر انسان نیز آفریدۀ خداست؟ اگر چنین باشد، آیا انسان در انجام اعمالش مجبور نیست؟
حضرت حق به انسانها عقل و شهوت داده و برای انتخاب هر یك از این دو، ارادهای آزاد به ایشان عطا فرموده است. اما در عین حال، آنان را به حال خود وانگذاشته، بلكه پیامبران الهی را برای تعلیم و تزكیه و هدایتشان فرستاده است. ایشان نیز پیام خداوند را به مردم رساندهاند و درونمایههای عقل مخاطبان وحی را زنده و پویا كردهاند.
از سوی دیگر، خداوند متعال زشتی و قباحت ارتكاب گناه را به مخاطبان وحی گوشزد فرموده و آنها را از سرنوشت شوم عصیانگران آگاهانیده است.
خداوند متعال به كسانی كه به وادی نیكرفتاری پای میگذارند، توفیق انجام اعمال خیر را عنایت میكند و آنها را در این جهت حمایت و هدایت میفرماید؛ اما هیچگاه كسی را به انجام كار نیكو یا ناپسند وانمیدارد.
بنابراین از آنجا كه انسانها به مشیت الهی مختار هستند، دو راه در پیش رو دارند: یا به آموزههای وحی دل بسپارند و به آنها عمل كنند، یا اینكه از تعالیم وحیانی روبگردانند و برخلاف آن عمل كنند. در هر دو صورت، خداوند توان و اجازۀ این رفتارها را به انسان میدهد.
بنابراین از جهت جاری بودن سنّتها و قضا و قدر الهی و ارائۀ توان و قدرت انجام فعل، میتوان همۀ افعال و اعمال را به خداوند نسبت داد؛ اما از جهت گزینش و انتخاب و اصل ایجاد عمل، همۀ افعال به خودِ آدمی منتسب میشود. پس انسان در انجام اعمالش مجبور نیست.
▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، ص ۱۷۵.
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۶۴-در آیات قرآن آمده است که خداوند که قادر بر هر چیزی است. پس چرا حضرت حق با این همه قدرت، اراده نفرموده که الزاما همه انسانها ایمان بیاورند؟ بهتر نبود مشرکان همه مؤمن میشدند و بساط بیدینی از روی زمین برچیده میشد؟
ایمانآوری موجب تربیت انسان است. ایمان، سلسله برنامههایی است كه آدمیان با عمل كردن به آنها به هدف خلقت خویش میرسند و برای رسیدن به مقام «خَلِیفَۀُ اللَّهِی» گامهای موفقیتآمیزی برمیدارند. اما تكمیل و تربیت نفوس، ساز و كار مكانیكی ندارد و جبر و زور بر آن كارساز نیست. به همین دلیل است كه خداوند ایمان جبری را برای هیچ كس نمیپسندد و آن را بیفایده میداند.
ایمان و تربیت، موضوعی اختیاری و پذیرشی است، نه تحمیلی، قهری، تكوینی و مكانیكی. خداوند سبحان اگر میخواست، همۀ انسانها را مانند دیگر موجودات خلقت از ازل تا ابد مؤمن میآفرید؛ ایمانی مانند ایمان ماه و خورشید و بقیه موجودات یا دیگر جانداران: «الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ * وَ النَّجْمُ وَ الشَّجَرُ یسْجُدَانِ» (خورشید و ماه، حسابشده [در حركت]اند. و بوته و درخت سجده میكنند). در این صورت آدمیان نیز بدون توان گزینش، مسیر حق را میپیمودند و بدون حركت و ارادهای برای نیكو زیستن، در زمرۀ مؤمنان میبودند. اما این نوع ایمان به رشد و تربیت و تكامل بشر منتهی نمیشود و به دنبال آن پاداشی نمیآید. ثواب و پاداش تنها مخصوص كارهای نیكویی است كه با انتخاب و اختیار صورت میگیرد.
▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، صص ۱۸۹-۱۹٠.
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۶۵-در برخی آیات قرآن اشاره شده که خداوند اراده کرده که بعضی افراد را هدایت کند. پرسش اینجاست که آیا هدایت مردم به اراده خداست یا مردم خود راه هدایت را برمیگزینند؟
پاسخ این است كه هدایت شدن انسانها، هم به ارادۀ الهی بستگی دارد و هم به عملكرد و گزینش مردم. خداوند سبحان هدایتی عام دارد و هدایتی خاص. بر اساس هدایت عام، خداوند همۀ انسانها را به شكل عمومی به سوی صراط مستقیم و ایمان و عمل صالح فرامیخواند.
رسولان الهی در رساندن پیام خداوند میان مردم تبعیض قائل نشدهاند و آموزههای وحی را به آگاهی همه رساندهاند. طبیعتاً از میان انسانها كسانی كه به هدایت عمومی الهی پاسخ مثبت میدهند و مشتاقانه به آموزههای وحی رو میكنند، با كسانی كه از سِر خودشیفتگی، جمود، تعصب و پیشداوری حاضر نیستند به پیام انبیا توجه كنند و به دعوت ایشان بیرغبت هستند، در یك جایگاه قرار نمیگیرند.
هنگامی كه برخی انسانها به اراده و انتخاب خویش، دعوت الهی را اجابت میكنند، گام اول را در طریق هدایت الهی برداشتهاند. از آن پس خداوند متعال بیش از پیش آنها را هدایت میكند و ارادهاش فزونتر از قبل بر رستگاری آنان تعلق میگیرد.
بنابراین اگر از ارادۀ ویژۀ خداوند برای هدایت گروهی خاص از بندگان سخن رفته است، مراد انسانهایی هستند كه با اراده و انتخاب خود گام اول را در مسیر هدایت الهی بهخوبی برداشتهاند و به هدایت عمومی خداوند روی خوش نشان دادهاند. خداوند نیز آنان را به شكل ویژه در مسیر هدایت مستدام میدارد و سینۀ ایشان را برای دریافت حقایق الهی میگشاید.
▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، صص ۲۷۸-۲۷۹
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۶۶-نظر اسلام درباره استفاده از نعمتهای الهی چیست؟ آیا دین اسلام با بهره نبردن از نعمتهای حلال دنیوی به بهانه ثواب اخروی موافق است؟
اصل اولیه در دین خاتم، اباحه و آزادی بهرهگیری از نعمتهای الهی است و ممنوعیتهای سلیقهای و ترك كردن و دست برداشتن از نعمتهای حلال در اسلام مردود است.
سوگمندانه امروز نیز برخی تفكرات و گروهها و فرقهها با رفتاری مشابه، با منطق متین اسلام مخالفت میورزند و به طور خودجوش، خط قرمزها و قوانینی در این امر وضع میكنند.
برای نمونه میتوان از نگاه صوفیانۀ ناروا یاد كرد كه استفادهكنندگان از نعمتهای الهی در دنیا را در جهان آخرت مخاطب این آیه میپندارند كه میفرماید: «أَذْهَبْتُمْ طَیبَاتِكُمْ فِی حَیاتِكُمُ الدُّنْیا» (نعمتهای پاك خود را در زندگی دنیایتان صَرف كردید)؛ یعنی شما در دنیا خوردید و پوشیدید و بهره بردید، حال دیگر حق ندارید از نعمتهای اخروی بهرهمند شوید.
طبعاً اسلام با چنین نگرشی مخالف است و خداوندبر حكم اباحه و آزادی استفاده از نعمتهای الهی مُهر تأیید میزند.
▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، صص ۳۴۵-۳۴۶
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۶۷-علت وجود فقر در این عالم چیست و چرا برخی فقیرند؟ مگر خداوند خود رزق و روزیِ همه موجودات را تضمین نفرموده است؟
خداوند رزق و روزی را برای همۀ جنبندگان زمین و آسمان و دریا مهیا فرموده است. حضرت حق منابع بیشماری را در دریا و كوهسار و جنگل و بیابان قرار داده و دیگر موجودات را مسخّر انسان كرده است.
اگر فقر در میان انسانها وجود دارد، به این خاطر است كه اولاً در یافتن منابع و بهرهمندی از آنها كوتاهی میكنند و ثانیاً در توزیع منابعِ بهدستآمده عدالت نمیورزند و عدۀ كمی، درصد بسیاری از آن ثروتها را به خود اختصاص میدهند و دیگر افراد را از بهرهبرداری از آن منابع محروم میكنند.
پس منابع غذایی در دنیا كمبود ندارند؛ آنچه اندك است، انسانیت و عدالت است. این انسانها هستند كه باید برای بهرهبرداری از مواهب خدادادی تلاش كنند و حقوق خود را به دست آورند و حق دیگران را نیز بدهند.
▫️کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، صص ۴٠۸-۴٠۹
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۶۸-تا چه زمانی میتوان به خداوند ایمان آورد؟ به بیان دیگر، ایمان آوردن انسانها چه زمانی سودی به حال آنها ندارد؟
در چند حالت و وضعیت، ایمانآوری برای آدمی فایده نمیكند و سرانجام شوم و سرنوشت نامیمون او را تغییر نمیدهد:
🔹اول، لحظهای كه آدمیان فرارسیدن مرگ را درمییابند و میفهمند كه ثانیههایی بیش مابین حیات و ممات باقی نمانده است.
🔹دوم، هنگامی كه عذاب الهی نازل میشود. آدمی در این لحظات خود را بیچاره میبیند و راهی جز ایمان آوردن برایش باقی نمیماند. چنین ایمانی نیز فایده ندارد؛ زیرا اوضاع و احوال نامتعارف، آدمی را به آن مجبور كرده است.
🔹سوم، زمانیكه علامتها و نشانهها و زمینههای قیامت در زمین شكل میگیرد. در این احوال، تحولات سهمگین طبیعی در آسمان و زمین رخ میدهد و همه را مبهوت و شگفتزده میكند.
روشن است كه در این اوضاع و احوال راهی برای غیر مؤمنان جز ایمان آوردن باقی نمیماند. ایمان اجباری نیز سودی ندارد و كسی را رستگار نمیكند.
🔹چهارم، در محشر و عرصۀ قیامت نیز ایمان آوردن فایدهای ندارد و در رشد و كمال آدمی تأثیری نمیگذارد. اساساً عالم دنیا عرصهای است كه به آدمی فرصت داده شده تا با اختیار و انتخاب خود ایمان آورد و اعمال صالح انجام دهد. هنگامی كه این عالم سپری شود، فرصت از دست میرود و پشیمانی فایدهای ندارد.
کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، صص ۴۴۱-۴۴۳
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۶۹-آیا بهتر نبود خداوند به همه انسانها یک نوع استعداد و امکانات میداد تا آنان بتوانند با فرصتهای برابر با یکدیگر رقابت کنند؟
پاسخ این است كه لازمۀ رشد و كمال فردی و اجتماعی اختلاف و تفاوت است. البته این تفاوت به معنای تبعیض نیست.
اگر تمام انسانها یك نوع استعداد و ذوق و سلیقه داشتند، چهبسا تفاوتهای لازم برای بهزیستن در دنیا از میان میرفت و همه یك راه و مسیر و شغل را اراده میكردند. به طور مثال همه دوست داشتند پزشك یا معلم یا نانوا شوند. آنگاه تخصصهای لازم به وجود نمیآمد و اركان جامعه شكل نمیگرفت و نیازهای اجتماعی انسانها تأمین نمیشد و جامعه به نابودی میگرایید.
به همین جهت امیرالمؤمنین(ع) میفرماید:
«لَا یزَالُ النَّاسُ بِخَیرٍ مَا تَفَاوَتُوا فَإِذَا اسْتَوَوْا هَلَكُوا».
مردم مادامی كه با هم تفاوت دارند، در خیر (و خوبی) هستند، پس هنگامی كه با هم برابر شوند هلاك میگردند.
کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، ص ۴۷۵
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۷٠-در برخی آیات قرآن اشاره شده که در قیامت از مردم و رسولان الهی سؤالاتی میشود. پرسش این است که مبتنی بر آیات قرآن، خداوند به اعمال همۀ انسانها کاملا آگاه است. پس سؤال پرسیدن خدا در قیامت برای چیست؟
پرسش حضرت پروردگار از مردم، سؤال استعلامی و برای طلب علم و آگاهی نیست؛ بلكه «استفهام تقریری» است. یعنی خداوند از ایشان نمیپرسد تا آگاه شود، میپرسد تا ایشان با بیان افكار و رفتار خود، به نیات و عملكرد خویش اقرار و اعتراف كنند و وضعیتی را كه دارند خود به زبان بیاورند.
با این شیوه، دلیل عطای پاداش به نیكوكاران یا در نظر گرفتن عقوبت برای بدكرداران، تأمین میشود. اینگونه سؤال پرسیدن شیوۀ جاهلان نیست، بلكه ترفند عالمان است كه از رهگذر آن، پروندۀ انسانها با اقرار و اعتراف خودشان تكمیل میشود.
نكتۀ دیگر اینكه پرسشی كه خداوند از انبیا میپرسد، تنها جنبۀ تقریری ندارد؛ بلكه سؤال استشهادی نیز هست. پیامبران الهی در پاسخ به این سؤال علاوه بر توضیح عملكرد خود، از عملكرد پیروان خویش سخن میگویند؛
زیرا ایشان بر اعمال امتشان شاهد هستند:
«وَ یوْمَ نَبْعَثُ فِی كُلِّ أُمَّۀٍ شَهِیداً عَلَیهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَ جِئْنَا بِكَ شَهِیداً».
و (به یاد آور) روزی را كه در هر امتی گواهی از خودشان برآنان برانگیزیم، و تو را (هم) بر آنان گواه آوریم.
کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، صص ۵٠۹-۵۱٠
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۷۱-چرا خداوند به ملائکه دستور داد که بر انسان سجده کنند؟
بر اساس آیات قرآن كریم، ملائكه به دو دلیل به مقام انسان سجده كردند.
🔹اول اینكه خداوند اسماء و صفات الهی را به آدم(ع) آموخت؛ حقایقی كه فرشتگان از آن اظهار بیاطلاعی كردند: «قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ» (گفتند:«منزّهی. ما دانشی جز آنچه به ما آموختهای، نداریم و همانا تو دانای حكیمی»).
گویا خداوند سبحان به ملائكه فرمود: در قبال آدم(ع) خضوع كنید، زیرا او رازآشنای خلقت است و حقایق را آموخته است:« وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاءَ كُلَّهَا» (و به آدم تمامی نامها را آموخت).
از همین رو حضرت آدم(ع) و هر انسانی كه به این حقایق دست یابد، بر ملائكۀ الله برتری دارد. درواقع، خداوند با دستوری كه به فرشتگان داد، سنّت زیبای خضوع و خشوع در برابر اهل علم را در هستی بنیان نهاد.
🔹دلیل دوم آنكه گویا فرشتگان، بهدور از شهوت و كششهای نفسانی از جنس انسانی، خداوند را عبادت میكنند، اما انسانها با گذر از كشاكشهای درونی، با میل و انتخاب و اختیار خود سر بر آستان بندگی میگذارند.
این انتخابِ آگاهانه است كه موجب میشود عرش و فرش در قبال آدمی سر فرود آورند و تواضع كنند.
کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، صص ۵۳۸-۵۳۹
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۷۲-آیا عملکرد نادرست انسان بر اثر سلطۀ شیطان بر اوست؟ به بیان دیگر، شیطان چه میزان تسلط بر انسان دارد؟
نقشی كه شیطان در عالم هستی دارد، وسوسهگری و نشان دادن راههای نادرست است.
«وَسْوَسَه» یعنی رساندن صدا در مخفیترین شكل به طرف مقابل. شیطان پیغامهای خودش را به شكلی ظریف مطرح میكند و انسانهای غافل بی آنكه بفهمند، در مسیر پیشنهادهای او حركت میكنند.
كسانی كه با رها كردن یاد الهی از شیطان پیروی میكنند و وسوسههای او را به جان میخرند، با اختیار خود به افكار و رفتار ناپسند تن میدهند. روشن است كه خداوند از ابتدا سلطهای را به شیطان نداده و تنها به او اجازه داده تا آدمیان را وسوسه كند. اما آنها كه به وسوسۀ او تن میدهند، گویی سلطۀ او را پذیرفتهاند.
به بیان دیگر، شیطان با وسوسههای خود در ادراكات و احساسات و تمایلات ما تأثیر میگذارد و به آنها جهت میدهد. به عبارتی شیطان به شكل عینی و خارجی هیچ تسلطی بر آدمی ندارد. پس وجود شیطان عملكرد نادرست انسانها را توجیه نمیكند؛ زیرا در میان انسانها افراد بسیاری هستند كه به وسوسههای او اعتنایی نمیكنند و راه صلاح را میپیمایند. درنتیجه انسانهای نابكار به جای ملامت شیطان باید خود را سرزنش كنند.
کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، صص ۵۶۹-۵۷۱
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor
🔰۱۷۳-مراد از جنتی که آدم و حوا ابتدا در آن سکونت داده شدند و سپس از آنجا بیرون رانده شدند کجاست؟
مراد از «جَنَّۀ»خُلد برین و مینوی جاودان نیست و چنین تفسیری نادرست است. دربارۀ اینكه مراد از «جَنَّۀ» چیست، چند رأی عمده وجود دارد.
رأی نخست آن است كه این جنّت، باغ و بستانی زمینی بوده و حوادث رخداده در ماجرای آدم(ع) و ابلیس، در روی همین زمین كه ما اكنون در آن ساكنیم به وقوع پیوسته است. برخی روایات نیز این نظر را تأیید میكند؛ برای نمونه امام صادق(ع) میفرماید:(بهشت آدم) باغی از باغهای دنیا بود كه خورشید و ماه در آن طلوع میكرد و اگر از باغهای آخرت بود، هیچگاه آدم از آن بیرون نمیرفت.
رأی دوم آن است كه این جنّت، جنّت برزخی بوده است. بر اساس این رأی، آدم(ع) و حوا نه در بهشت جاودان بودهاند و نه در مكانی بر روی زمین قرار داشتهاند؛ بلكه در بهشت برزخی ساكن شدهاند.
البته جنّت برزخی تعبیری استحسانی است كه دلیلی بر درستیاش وجود ندارد.
کتاب مشکاة، تفسیر قرآن کریم، ج۱۴، صص ۶٠۴-۶٠۸
#پرسشازمشکاة
#کتاب_مشکاة_جلد14
@Hedayatnoor