eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
تا ابد در اختیارت ذوالفقارِ مرتضی هست نام مستعارت ذوالفقارِ مرتضی لحن تو کوبنده، نافذ، کاری و بی واهمه... میشوی با این عبارت؛ ذوالفقارِ مرتضی از طفولیت تبِ روشنگری را داشتی بود از اول کنارت ذوالفقارِ مرتضی زینت بابا شدن تنها فقط کار تو بود اینچنین شد افتخارت ذوالفقارِ مرتضی چادر زهرا برایت مایۂ حجب و حیا رونق در کار و بارت ذوالفقارِ مرتضی با جنم بودی! شجاعت داشتی! شد تاابد- بیقرار بیقرارت ذوالفقارِ مرتضی هرکجا حرف از درایت بود فوراً می‌نشست با ادب در انتظارت ذوالفقارِ مرتضی ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرستاری بالی است برای پرواز در آسمان رضایت خدا خوش به حالت که خداوند از تو راضی ست روزت مبارک ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
. با عج من اگر خوبم وگر بد، تویی اقای جهان شرمسارم روسیاهم پیشگاهت مهربان خسته از نامردمیهای جهان میخوانمت2 زخمی از نامهربانیها واز زخم زبان کاش امشب بگذری از کوچه مان کاش تا لایق شوم بر یک نفس دیدارتان ارزو دارم شبی درنافله یادم کنی2 واسطه باشی گدا را پیش الله ،مهربان شاه وسلطانی وبر این سائلان رحمت کنی خوب میدانم کریمی و کرم احسانتان زاده حیدر مگر غیر از همین باید شود? یابن الزهرا من به قربان دل دریا یتان زندگی بی عشقتان دلمردگیست2 جان فدای مقدم و جانها فدای نامتان گم شدم در کوچه های ازدحام بی کسی2 منتظر ماندی که برگردم الهی من شوم قربانتان یابن الزهرا ،سالهاست چشم انتظاری ،دلبرم من بمیرم لشگر ویاری نداری سرورم من بمیرم مثل حیدر از همه دلخسته ای بی وفایی دیده ای اما زما نگسسته ای مهربانا. پادشاها،راه را گم کرده ایم2 التفاتی کن گدا را مانمک پرورده ایم بارالها،نور ایمان بردل ما برفروز مابه تاریکی اسیریم ،شب نما مانند روز باقی غیبت ببخشا ای کریم پرده پوش2 منجی عالم رسان بگذر زما وچشم پوش شاعره: مریم صالحی مرزیجرانی✍ . ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
AUD-20211124-WA0020.mp3
3.19M
♨️عنایت امام رضا (ع) به جوان آمریکایی 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
جان شیرین را سپر کردید چون رزمندگان شور آبادی در این دیر خراب آورده‌اید با تن رنجور بر پا مانده هر سو مثل کوه با دل خون، خنده بر لب چون شراب آورده‌اید تا فتاد افتاده‌ای از پا، شما برخاستید هر کجا دیدید بیماری، شتاب آورده‌اید شاعر:افشین علا برای ریشه کن شدن تعجیل در فرج آقا بسیار دعا کنید ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
نود مرد جنگجو! اشك در چشم همسرانشان حلقه زده است. كاش ما هم مى توانستيم بياييم و زينب(س) را يارى كنيم. در دل شب، ناگهان سوارى ديده مى شود كه به سوى بيابان مى تازد. خداى من او كيست؟ واى، او جاسوس عمرسعد است كه از كربلا تا اين جا همراه حبيب آمده و اكنون مى رود تا خبر آمدن طايفه بنى اَسَد را به عمرسعد بدهد و با تأسف او به موقع خود را به عمرسعد مى رساند. عمرسعد به يكى از فرماندهان خود به نام اَزْرَق دستور مى دهد تا همراه چهارصد نفر به سوى قبيله بنى اسد حركت كند. حَبيب بى خبر از وجود يك جاسوس، خيلى خوشحال است كه نود سرباز به نيروهاى امام اضافه مى شود. وقتى بچّه هاى امام حسين(ع) اين نيروها را ببينند خيلى شاد مى شوند. او به شادى دل زينب(س) نيز مى انديشد. ديگر راهى تا كربلا نمانده است. ناگهان در اين تاريكى شب، راه بر آنها بسته مى شود. لشكر كوفه به جنگ بنى اسد مى آيد. صداى برخورد شمشيرها به گوش مى رسد. مقاومت ديگر فايده اى ندارد. نيروهاى كمكى هم در راه است. بنى اسد مى دانند كه اگر مقاومت كنند، همه آنها بدون آنكه بتوانند براى امام حسين(ع) كارى انجام دهند، در همين جا كشته خواهند شد. بنابراين، تصميم مى گيرند كه برگردند. آنها با چشمان گريان با حبيب خداحافظى مى كنند و به سوى منزل خود برمى گردند. آنها بايد همين امشب دست زن و بچه خود را بگيرند و به سوى بيابان بروند. چرا كه عمرسعد گروهى را به دنبال آنها خواهد فرستاد تا به جرم يارى امام حسين()مجازات شوند. حبيب به سوى خيمه امام مى رود. او تنها رفته است و اكنون تنها برمى گردد. غم و غصّه را در چهره حبيب مى توان ديد، ولى امام با روى باز از او استقبال مى كند و در جواب او خداوند را حمد و ستايش مى نمايد. امام به حبيب مى گويد كه بايد خدا را شكر كنى كه قبيله ات به وظيفه خود عمل كرده اند. آنها دعوت ما را اجابت كردند و هر آنچه از دستشان برمى آمد، انجام دادند و اين جاى شكر دارد. اكنون كه به وظيفه ات عمل كردى راضى باش و شكرگزار. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43e
🌹بر نور دل و دیده زهرا 🌹بر دخت گرانمایه مولی 🌹بر مظهر صبر و حلم و ایمان و شرف 🌹بر یاورِ دین زینبِ کبری 🍃 میلاد حضرت زینب (س) و روز پرستار مبارک باد🍃 [ هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات) 🌼°ღ° ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
👈 در گورستان: 🔹 بر مزار بی خانه ای نوشته بودند: شکر خدا بالاخره صاحبِ خانە و مکان خویش شدم. 🔹 بر سنگ قبر فقیری نوشته بودند: پا برهنه به دنیا آمدم، پابرهنه زیستم و پا برهنه به آخرت برگشتم. 🔹 روی سنگ ثروتمندی خواندم: همه کس را با پول راضی کردم، اما فرشته ی مرگ را نتوانستم راضی کنم. 🔹 بر مزار دلشکسته ای چنین نگاشته شده بود: قیامتی هست، تلافی می کنم. 🔹 بر گور جوانی چنین خواندم: یکدیگر را نیازارید. به خدا قسم پشیمان خواهید شد. 🔹 بر قبر کودکی نوشته بودند: خوشحالم بزرگ نشدم تا به درنده ای تبدیل شوم. 🔹 بر مزار مادری نگاشته بودند: تو رو خدا مواظب بچه هایم باشید. 🔹 بر قبر دیوانه ای نوشته بودند: هوشیار به دنیا آمدم، هوشیار زیستم، اما بخاطر رفتارهایتان خودم را به دیوانگی زده بودم. 🔹بر سنگ قبر دکتری چنین خواندم: همه چیز چاره و درمانی دارد غیر از مرگ! 🔹دنیا مزرعه ی آخرت است. به عاقبت خود بیندیشیم که چه کاشته ایم، چون به جز آن درو نخواهیم کرد... 🔸 از مکافاتِ عمل غافل مَشو 🔸 گندم از گندم بروید... جُو ز جُو ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
❤️ 🔔 بداخلاقی با خانواده ✅ آیت الله سعادت پرور: یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بداخلاقی کردم. در عالم معنا به من گفتند: بیست سال ناله‌های تو بی اثر شد. ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
🌷 امام صادق (عليه السلام) فرمودند : ✍ إنّ اللّه َ تبارَكَ وتعالى يقولُ : ما مِن شَيءٍ إلّا وقد وَكَّلتُ مَن يَقبِضُهُ غَيرِي، إلّا الصَّدَقةَ؛ فإنّي أتَلَقَّفُها بِيَدِي تَلَقُّـفا . 👌 خداوند تبارك و تعالى مى فرمايد : هيچ چيزى نيست مگر اين كه كسى را مأمور گرفتن آن كرده ام بجز كه آن را با دست خودم به سرعت مى ربايم. 📚 بحار الأنوار ، ج۹۶ ، ص۱۳۴ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💝✵─┅┄ به نام خدایی که باقیست و همه چیز، غیر او فانیست شروع کارها با نام مشکل گشایت: یاٰ مَنْ هُوَ یَبقیٰ وَ یَفنیٰ کُلُّ الهی به امید لطف و کرمت💚 🦋🌹💖🇮🇷🇮🇷🇮🇷
زلیخا، نه که زیبایش، بلکه آن پیر عجوز! می‌نشیند سر کوی! تا ببیند یوسفش را! من چرا آقا نیایم به تماشای عبورت! "من منتظرم" گر بگیری دستم! بنشینم به تمنای ظهورت! ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺 ✅ بشارت ولادت انبیاء در قرآن (4⃣) ✅💐 بشارت ولادت حضرت اسحاق (ع) و یعقوب (ع) 💐✨ همانگونه که در آیات قبل اشاره شد، در برخی از آیات قرآن به ولادت برخی از انبیاء الهی بشارت داده شده است. 💐✨ در آیه 71 سوره هود، بشارت ولادت حضرت اسحاق (ع) و یعقوب (ع) به حضرت ابراهیم ع و ساره اینگونه داده می‌شود: 💐💫 وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ (آیه 71 سوره هود) و همسرش ایستاده بود، (از خوشحالی) خندید؛ پس او را بشارت به اسحاق، و بعد از او یعقوب دادیم. ✅💐 خنديدنِ همسر ابراهيم (ع)، يا براى اين بود كه فهميد غذا نخوردن ميهمانان نشانه‌ خطرى براى ابراهيم نيست، لذا خوشحال شد، يا آنطور كه در بعضى تفاسير آمده است، ساره، همسر ابراهيم (ع) زن سالمندى بود كه مدتها عادت ماهانه نداشت، اما به محض شنيدن خبر، ناگهان اين حالت به او دست داد و او فهميد كه اراده الهى بر فرزنددار شدن او تعلّق گرفته است. چنانكه امام صادق (ع) می‌فرماید: مراد از «فَضَحِكَتْ»، حيض شدن اوست. ✅💐 براساس این آیه، گاهى حضور زن در صحنه لازم است «وَ امْرَأَتُهُ قائِمَةٌ». ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
داخل سالن میشویم. صدای موزیک بلندتر و واضح تر به گوش میرسد. به طرف میزها میرویم. بابا و رادان از دوستان صمیمی و همکاران قدیمی هستند. مامان و بابا پشت میز مینشینند و رادان و شهره هم کنارشان. میخواهم بنشینم اما شهره میگوید:نه نیکی جان،برو پیش بچه ها )و صدایش را بلند میکند(مهتا،مهتا بیا اینجا مهتا را میشناسم،دختر یکی از همکاران بابا و رادان. به طرفم میآید، چقدر عوض شده،قبلا چهره ی دخترانه و معصومی داشت،با چشمهایی تیره و پوستی روشن ،یادم است بینی اش هم عقابی بود و به صورتش میآمد. اما الان برنزه شده،لنزهای آبی گذاشته و دماغش را عمل کرده. آرایش غلیظ و زننده ای صورتش را رنگ کرده و لباس یک وجبی پوشیدهـ. قبلا نگاهش گرم و صمیمی بود،اما حالا نمیدانم چرا زیر سرمای لنزهایش یخ میزنم. با سرانگشتانش،با من دست میدهد و میگوید:چقدر عوض شدی لحن و صدایش،بی تفاوت است اما سرشار از هزار عشوه و ناز. میگویم_:تو هم همینطور،خیلی عوض شدی لبخند میزند:خوشگل شدم،نه؟ :_خب...آره....ولی قبلا هم خوشگل بودی :+بیا بریم پیش بچه ها،خیلیا منتظرتن. تو این دو سال کجا بودی؟ راه می افتد و به دنبالش میروم. صدای قهقهه و خنده های مستانه میآید،به طرف ابتدای سالن میرویم. چهره های آشنا،به چشمم میآیند. دخترها و پسرهای جوان دور میزها نشسته اند و مشغول بگو و بخند هستند. مهتا بلند و با عشوه میگوید: بچه ها ببینید کی اومده؟ یک دفعه همه ی صداها خاموش میشود و نگاه ها به طرف من برمیگردد. چشم ها،سر تا پایمـ را میکاود. پریا دختر رادان بلند میشود و با خنده ای تصنعی به طرفم میآید:نیـــــکــی...... چقدر عوض شدی..... و سمت چپ صورتم را میبوسد. به طرف بچه ها برمیگردد:چرا ماتتون برده بچه ها؟ دوباره صدای همهمه بالا میرود. واژه های نامعلوم سلام و احوال پرسی را میشنوم. کنار مهتا و پریا مینشینم. صدای پچ پچ ها و درگوشی ها بالا میرود. سرم را که بالا میآورم،نگاه های دزدکیشان را میبینم . ☘ 🌹☘ 🌹🌹☘ 🌹🌹🌹☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
☀️ ✅ امام علی علیه السلام: گوش خود را به خوب شنیدن عادت ده و به آنچه که بر درستی و پاکی تو نمی‌افزاید، گوش مسپار. 📙 میزان الحکمه ج ۵ ص ۴۰۲ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مال حرامی که میخورید در نوه هایتان ظهور می‌کند آیت اللّه جوادی آملی ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹🎁🔶🎁🔹🔶🔸