eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
⇦ مبارزه مکتبی به خدا سوگند، من همواره در زمره پیشتازان این حرکت بودم تا روزی که جبهه دشمن تار و مار شد و جاهلیت از صحنه بیرون رفت، بی آنکه کم ترین ضعف یا ترسی داشته باشم و امروز نیز در همان راستا قدم بر می دارم و تصمیم دارم باطل را بشکافم تا حق از پهلوی آن بیرون آید. مرا با قریش چه کار؟ که دیروز در موضع کفر بودند و با آنان جنگیدم و امروز نیز که گرفتار فتنه و انحراف شده اند به پیکارشان خواهم خاست. من همانگونه که دیروز با آنان برخورد کردم امروز نیز همانم. 📗منابع: نهج البلاغة، الخطب: 33. ↷↷ @delneveshte_hadis110 <====💠🔶🌹🔷💠====>
اكنون ديگر وقت آن است كه حكايت سقّاى كربلا را برايت روايت كنم. او علمدار و جوانمرد سى و پنج ساله كربلا بود. آيا مى دانى كه چرا او را سقّاى كربلا ناميده اند؟ از روز هفتم كه آب را بر امام حسين(ع) و يارانش بستند، او بارها و بارها همراه ديگر ياران، به سوى فرات حملهور مى شد تا براى خيمه ها، آب بياورد. البته تو خود مى دانى كه دشمن، هزاران نفر را در اطراف فرات مأمور كرده است تا نگذارند كسى آب ببرد، امّا عبّاس و همراهانش هر بار كه به سوى فرات مى رفتند، با دست پر، باز مى گشتند. آرى! تا فرزندان اُم ّالبَنين زنده اند، در خيمه ها، مقدارى آب پيدا مى شود. در روايت ها آمده است كه پس از شهادت حضرت زهرا((س))، حضرت على(ع) به برادرش عقيل فرمود: "همسرى براى من پيدا كن كه از شجاع ترين طايفه عرب باشد". عقيل نيز، اُمّ البنين را معرّفى كرد. او از طايفه اى بود كه شجاعت و مردانگى آنها زبانزد روزگار بود. اكنون چهار پسر اُم ّالبَنين عبّاس، جعفر، عثمان و عبدالله در كربلا هستند. فرزندان اُمّ البنين تصميم گرفته اند كه بار ديگر براى آوردن آب به سوى فرات بروند. دشمن از هر طرف در كمين آنها بود. آنها بايد از ميان چهار هزار سرباز مى گذشتند. خبر به آنها مى رسد كه آب در خيمه ها تمام شده است و تشنگى بيداد مى كند. اين بار، عبّاس تنها با سه تن از برادران خود به سوى فرات حركت مى كند، زيرا يارانى كه پيش از اين او را همراهى مى كردند، اكنون به بهشت سفر كرده اند. آنها تصميم خود را گرفته اند. اين كار، دل شير مى خواهد. چهار نفر مى خواهند به جنگ چهار هزار نفر بروند. حماسه اى شكل مى گيرد. پسران حيدر كرّار مى آيند! آنها لشكر چهار هزار نفرى را مى شكافند و خود را به آب مى رسانند. عبّاس مشك را پر از آب مى كند و بر دوش مى گيرد و همراه برادران خود به سوى خيمه ها حركت مى كند، امّا آنها هنوز لب تشنه هستند. مسلماً راه برگشت بسيار سخت تر از راه آمدن است. اين جا بايد مواظب باشى تا تيرى به مشك اصابت نكند. مشك بر دوش عبّاس است و سه برادر همچو پروانه، دور آن مى چرخند. آنها جان خود را سپر اين مشك مى كنند تا مشك سالم به مقصد برسد. همه بچّه ها در خيمه ها، منتظر اين آب هستند. آيا اين مشك به سلامت به خيمه ها خواهد رسيد؟ صداى "آب، آب" بچّه ها هنوز در گوش پسران اُمّ البنين است. آنها تيرها را به جان مى خرند و به سوى خيمه ها مى آيند. نمى توانم اوج حماسه را برايت به تصوير بكشم. عبّاس مشك بر دوش دارد و اشك در چشم! او وقتى از فرات بالا آمد، سه برادرش همراه او بودند. تا اينكه دشمن شروع به تيرباران كرد و جعفر روى زمين افتاد. در واقع، او همه تيرها را به جان خريد. عبّاس مى خواهد بايستد و برادر را در آغوش كشد، امّا فرصتى نمانده است. جعفر با گوشه چشم، به او اشاره مى كند كه اى عباس برو، بايد مشك را به خيمه ها برسانى. آيا مشك به سلامت به خيمه ها خواهد رسيد؟ اشك در چشمان عبّاس حلقه زده است. آنها به راه خود ادامه مى دهند. كمى جلوتر، برادر ديگر بر زمين مى افتد. عبّاس و ديگر برادرش به سوى خيمه ها مى روند. ديگر راهى تا خيمه ها نمانده است، امّا سرانجام برادر ديگر هم روى زمين مى غلتد. همه كودكان چشم انتظارند. آنها فرياد مى زنند: "عمو آمد، سقّاى كربلا آمد"، امّا چرا او تنهاى تنها مى آيد؟ عزيزانم! بياشاميد، كه من سه برادر را براى اين آب از دست داده ام. آيا عبّاس باز هم براى آوردن آب به سوى فرات خواهد رفت؟! اكنون نزديك ظهر است و گرماى آفتاب بيداد مى كند. اين همه زن و بچّه و يك مشك آب و آفتاب گرم كربلا! ساعتى ديگر، باز صداى "آب، آب" كودكان در صحرا مى پيچد. عبّاس بايد چه كند؟ او كه ديگر سه برادر ندارد. آنها پر كشيدند و رفتند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: من شهر علم هستم و علی علیه‌السلام دروازه آن، هر کس که آهنگ شهر کند باید که از دروازه آن وارد شود.✨ موضوع: ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
💗ای خـــدا 💗ای که دانه را در شکاف 💗خاک می شکوفانی 💗و از تاریکی آزادش می کنی 💗جانم را از حبس غصه ها 💗و فـکر و خیـال، بِـرَهـان 💗و به نور خودت قلبم را روشن کن.آمین ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
چند ثانیه به این متن فکر کن ؛ " امیدوارم هر جا که میروی ؛ یک نفر مثل خودت سر راهت باشد" بنگر که برای تو دعاست یا نفرین...!!؟ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🔺چرا آنقد همه چی زود گذشت.؟ ▫️یادش بخیر زمانى که ما مدرسه مى رفتیم یک نوع املا بود به نام “املا پاتخته‌اى” در نوع خودش عذابى بود براى کسى که پاى تخته مى‌رفت یه حسى داشت تو مایه‌هاى اعدام در ملاء عام و براى همکلاسى‌هاى تماشاچى چیزى بود مصداق تفریح سالم 😊 ▫️میز و نیمکت‌های چوبی و میخ‌دار زیر میز ۳تا جای کیف یا کتاب داشت وقت امتحان یه نفر باید میرفت زیر میز و ورقه ش رو میذاشت رو نیمکت ▫️هفته‌هایی که پنجشنبه‌ش شیفت صبح بودیم و هفته بعد شیفت عصر از خوشحالی تا خونه با کله میدوئیدیم ▫️یادش بخیر، حاشیه دور فرش جاده اتومبیل رانیمون بود ▫️زﻧﮓ آﺧﺮ ﮐﻪ میشد ﮐﯿﻒ و ﮐﻮﻟﻪ رو ﻣﯿﻨﺪاﺧﺘﯿﻢ رو دوﺷﻤﻮن و ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﻮدﯾﻢ زﻧﮓ ﺑﺨﻮرﻩ ﺗﺎ اوﻟﯿﻦ ﻧﻔﺮی ﺑﺎﺷﯿﻢ ﮐﻪ از ﮐﻼس ﻣﯿﺪوﻩ ﺑﯿﺮون...! ▫️یادتونه این باطری قلمیا وقتی تموم میشد در مرحله اول با ضربه زدن شارژش میکردیم در مرحله دوم تو ظرف آب جوش ۱ساعتی میذاشتیم بجوشه ۶ماه دیگه کار میکرد در مرحله آخر با پیچ گوشتی یا چاقو می افتادیم به جونش که ببینیم توش چیه ▫️یادش بخیر چه هیجانی داشت روزی که قرار بود زنگ آخر به خاطر جلسه معلما زود تعطیل بشیم اون موقع‌ها شلوار باباها اندازه‌ی پرده‌ی خونمون چین داشت نوستالژی به فنا دهنده یعنی این جمله : بی سرو صدا وسایلتونو جمع کنید با صف بیاید برید تو حیاط ، معلمتون نیومده یه زمونایی برا امتحان باید از اون ورقه‌ها که بالاش آبیه میگرفتیم میبردیم مدرسه برای امتحان ديكته. 🦋🌹💖 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
‍ نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤ ❤ خدایا 🙏 آرامش راهمچون دانہ های برف❄️ آرام و بیصدا ❄️ بہ سرزمین قلب کسانی💕 کہ برایم عزیزند بباران🌨❄️🌨 و عزیزانم را در پناهت حفظ فرما یڪ شب پر از آرامش ✨ یڪ دل شاد و بے غصـہ🤍 و یڪ دعاے خیر از تـہ دل🙏 نصیب لحظه‌هاتون...💫 در این شب زمستانی❄️ خونہ دلتون گرم ❤ شبتـون سرشار از آرامش الهی ❄️🙏❄️           @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان ☘💐🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
آقاجان قنوتم را طولانی می کنم تا تو نیمه شبی برای من دعا کنی و کوچه های غربت را آب و جارو می کنم تا تو صبحی زود از آن کوچه عبور کنی ای ماه شب های تار بیا که من منتظرم. ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌈💐☀️سلااااااام🤚 🍃⛈☀️صبحتون بخیرونیکی 🍃⛈☀️صبحتون پراز عشق الهی 🍃⛈☀️صبحتون پراز گرمای محبت 🍃⛈☀️🌈صبحتون پراز تصویر زیبا 🍃⛈☀️🌈وصبحتون پراز شادی 🍃💚☀️🏝الهی هرچیزی که آرزوشو دارین بهش برسین و حاجاتتون برآورده بشه. 🍃🌸☀️آمیییین🤲. ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺 ✅ ملاک برتری انسانها در قرآن (3⃣) ✅💐 جهاد 💐✨ یکی دیگر از مواردی که در قرآن به صراحت به آن اشاره شده، برتری مجاهدان در راه خدا، بر دیگران است. در آیه 95 سوره نساء، به برتری مجاهدان اینگونه اشاره می‌شود: 💐💫 لَا يَسْتَوِي الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ غَيْرُ أُولِي الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ ۚ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا (آیه 95 سوره نساء) (هرگز) افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [= ترک‌کنندگان جهاد] برتری مهمّی بخشیده؛ و به هر یک از این دو گروه (به نسبت اعمال نیکشان،) خداوند وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است. ✅💐 جهاد مالى در كنار جهاد با جان مطرح است، چون بدون پشتوانه‌ مالى، جبهه ضعيف مى‌شود. ✅💐 خدمات و تلاش هر كس محترم است و به خاطر شركت كسانى در جبهه، نبايد ارزش‌هاى ديگران ناديده گرفته شود. ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
سوار ماشین میشوم... عمو نگاهم میکند. :_عمو راه بیفتین تا براتون بگم عمو استارت میزند. لبانم را تر میکنم و برایش از سیر تا پیاز را تعریف میکنم. ★ چادرم را داخل کشو میگذارم.همه چیز را برای عمو توضیح دادم،جز اینکه به خاطر او و آشتی بابا و عمومحمود راضی شدم... ڔضایت من به خاطر عمووحید بود و به خاطر پدربزرگ و به خاطر پدرم ... و... به خاطر سیاوش و خواهش حاج خانم... همه را به عمو میگویم،به جز آشتی و قضیه ی شکایت... نمیخوام عمو به خاطر این ماجرا سعی کند مرا از تصمیمم منصرف کند. عمو وارد اتاق میشود. :_هنوزم نمیفهمم نیکی . چرا ؟؟ :+چی چرا؟؟ :_چرا مسیح؟؟چرا دانیال نه؟؟ کنارش روی تخت مینشینم. :_عمو دانیال منو دوست داره... واقعا اومده خواستگاریم... ازم میخواد براش همسری کنم.. ولی مسیح نه.. عین یه بازیه... یه کابوس طولانیه،ولی بالاخره تموم میشه..من باید بین دانیال و مسیح یکی رو انتخاب کنم مسیح یکی رو انتخاب کنم...ترجیح می دم مهمون اجباری مسیح باشم تا همسرواقعی دانیال...یه مدت باهاش زندگی می کنم بعد برمی گردم خونه پیش مامان و بابام... این اتفاق برای همه بهتره... عمو سرش را پایین میاندازد،قانع نشده... من هرگز نمیتوانم با کسی مثل دانیال یا مسیح ازدواج کنم...اما این ماجرا،کمی متفاوت است... ازدواجی در کار نیست..مثل فیلم است،مثل بازی... :_یه سوال بپرسم عمو؟؟ به چشمانم خیره میشود :_مسیح رو کامل میشناسین؟؟ سرش را بالا و پایین میکند :+آره... خیلی بیشتر از چیزی که فکر کنی.. همونقدر که تو رو میشناسم ... آب دهانم را قورت میدهم و جمله ام را بالا و پایین می کنم. :_قابل اعتماده؟ عمو نگاهم میکند :+معلومه... فقط با ایده آالی تو فاصله داره.. خیال میکنی اگه قابل اعتماد نبود،بابات پیشنهادش رو قبول میکرد؟ :_بابا که تازه شناختدش :+نه عزیز من... بابات دورادور حواسش به مسیح و مانی بود... مانی،برادر مسیحه،دو سال اختلاف سنی دارن... خیلی جاها،بابات تو سایه بود و از جایی که مسیح و مانی فکرشو نمیکردن کمکشون کرد... هنوزم نمیدونن اون کمک ها، از طرف بابات بوده... در واقع میدونی نیکی؟! مسیح،کامال شبیه باباته . حالا که تصمیمت رو گرفتی،من پشتتم... کنارتم... نمیذارم کسی اذیتت کنه،تو هم حواست رو جمع کن.تصمیم خیلی مهمی گرفتی،مراقب خودت باش... چند تقه به در میخورد و حرف عمو قطع میشود. سرم را خم میکنم و میگویم:بفرمایید در باز میشود و مامان،داخل اتاق میآید. 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: تو (یاعلی) همانند کعبه‌ای، همه به سوی تو رو می‌آورند (به تو نیازمندند) و تو به سوی کسی رو نمی‌آوری (به کسی نیاز نداری)✨ موضوع: ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
⇦ فدایی پیامبر (ص) حضرت صادق علیه السلام فرمود: به خدا سوگند علی بن ابی طالب علیه السلام تا روزی که از این دنیا رفت مال حرامی نخورد و هیچگاه بر سر دو راهی-که هر دو راه مورد خشنودی خدا باشد-قرار نگرفت مگر اینکه پر زحمت ترین آنها را برگزید و هر حادثه مهمی که برای پیامبر خدا پیش می آمد-به دلیل اعتمادی که به علی داشت-از او کمک می گرفت.و در میان این امت هیچ کس نتوانست همانند علی علیه السلام:راه پیامبر را-بی کم و کاست-طی کند و با این همه تلاش و کوشش همواره چون بیمناکان کار می کرد،چشمی به بهشت و چشم دیگر بر آتش داشت،از سویی امیدوار پاداش بهشت و از سوی دیگر هراسناک از کیفر آتش بود. 📗منابع: الارشاد: 255. ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
موسیقی با ریتم ضربان قلب اجرای پرویز مشکاتیان تقدیم شما دوست عزیز ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
تو اَسْلَم غلامِ امام حسين(ع) هستى. تو از نژاد تُركى و افتخارت اين است كه خدمتگذار امام حسين(ع) هستى! همراه امام از مدينه تا كربلا آمده اى و اكنون مى خواهى جان خود را فداى ايشان كنى. دست خود را به سينه مى گذارى و به رسم ادب مى ايستى و اجازه ميدان مى خواهى. در نگاهت يك دنيا التماس است. با خود مى گويى: "آيا مولايم به من اجازه مى دهد؟". امام نگاهى به تو مى كند. مى داند شوق رفتن دارى... و سرانجام به سوى ميدان مى روى و فرياد مى زنى: "أميرى حسيـنٌ ونِعـمَ الأميـرِ"; "امير من، حسين است و او بهترين اميرهاست". هيچ كس به زيبايى تو رَجَز نخوانده است. صدايت همه كوفيان را به فكر مى اندازد. به راستى، آيا رهبرى بهتر از حسين هم پيدا مى شود؟ اى كوفيان، شما رهبرى يزيد را قبول كرده ايد، امّا بدانيد كه در واقع در دنيا و آخرت ضرر كرديد، چراكه نه دنيا را داريد و نه آخرت را. ولى آقاى من حسين است. او در دنيا و آخرت به من آرامش و سعادت مى دهد. تو مى غرّى و شمشير مى زنى و همه از مقابل تو فرار مى كنند. دشمن تاب شنيدن صداى تو را ندارد. محاصره ات مى كنند و بر سر و رويت تير و سنگ مى ريزند. تو را مى بينم كه پس از لحظاتى روى خاك گرم كربلا افتاده اى. هنوز نيمه جانى دارى. به سوى خيمه ها نگاه مى كنى و چشم فرو مى بندى. گويى آرزويى در دل دارى كه از گفتنش شرم مى كنى. آيا مى شود مولايم حسين، كنار من هم بيايد؟ صداى شيهه اسبى به گوش مى رسد. خدايا! اين كيست كه به سوى من مى آيد؟ لحظه اى بى هوش مى شوى و سپس چشم باز مى كنى و مولاى خود را مى بينى! خدايا، خواب مى بينم يا بيدارم؟ اين مولايم حسين(ع) است كه سرم را به سينه گرفته است. اى تاريخ! بزرگوارى حسين(ع) را ببين. امام، صورت خود را به صورت تو مى گذارد! و تو باور نمى كنى! خدايا! اين صورت مولايم است كه بر روى صورتم احساس مى كنم. خيلى زود به آرزويت رسيدى و بهشت را لمس كردى! لبخند شادى و رضايت بر چهره ات مى نشيند. آخرين جمله زندگى ات را نيز، مى گويى: "چه كسى همانند من است كه پسر پيامبر صورت به صورتش نهاده باشد". به راستى، چه سعادتى بالاتر از اينكه آفتاب، تو را در آغوش گرفته است و روح تو از آشيانه جان پر مى كشد و به سوى آسمان ها پرواز مى كند. امام بين غلام و پسرش فرق نمى گذارد و فقط در دو جا چنين مى كند. يكبار زمانى كه به بالين على اكبر مى آيد و صورت به صورت ميوه دلش مى گذارد و اين جا هم كه صورت به صورت غلامِ تُرك خود مى نهد و در واقع امام به ما مى آموزد كه بهترين مردم با تقواترين آنهاست. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
دوستان عزیزم سلام ظهرتون بخیر از مسابقه جا نمونید اگر کسی رو مطالعه نکرده هنوز بسم الله 🦋🦋🦋🦋🦋
3_shoor sobh veladat mola mirdamad.MP3
11.32M
|⇦•این چرخ به انگشتِ شما.. و شور زیبا ویژۀ ولادت امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام و روز پدر _ سید مهدی میرداماد •ೋ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ صَد و ده تَن از صحابه پیامبر شهادت دادند؛ که بر حقّ است یک نفر امّا آمد و را بعد از رسول خدا کرد ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
متن مولودی همهمه همهمه همهمه / شادی دل فاطمه هرچی علی بگی باز کمه کربلایی وحید شکری بند اول  🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 همهمه همهمه همهمه شادی دل فاطمه هرچی علی بگی باز کمه علی علی یا هو بگو ذکر فوق جادو بگو مدح علی رو بیا با من به زبون اردو بگو   دو علیٌ وا سلطانهِ دِره خالُد خاطُ قرآنهِ مِرِدین مِره ایمانهِ اِمِره مولا علی   اِمِره مولا علی   بند دوم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 علی علی علی علی علی رافع غم و مشکلی تو که سایه ی سر سائلی علی علی شاه لا فتی علی علی ذکر جنون ایندفعه با زبون هندی واسه حیدر بخون   مِناجینا مِرامِناهِ علیِ تِلی وقفُ کردی مِنه سارا زندگیه تِلی   ای مِره مشکل گشا بَسمه راهِ این دعا   هِسِبسی برتر مِزِرِ نوکر غلام دَربَر یا علی هِکُلِّ ایمان هِمِره آرمان هِتُش به قربان یا علی   یا علی یا علی حیدر 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🍁🍃 🍁🍃 🍁🍃 🌻به بهانه روز پدر بانو سلام✋🌸 روز مرد شد و به نظرم اومد،چند جمله ای هم از مردها بگیم.... کلی عکس و متن دیدم اینروزا برای روز مرد...خانمی که کیکی به شکل جوراب درست کرده... دسته گلی از جوراب... جملاتی مثل جوراب پارهاتو،تحمل کن روز مرد نزدیکه همسرم.... در ظاهر شاید تمام اینا شوخی به نظر برسن...اما.... توی این زمونه مرد بودن،جرأت میخواد... که برای رفاه حال زن و بچه صبح زود بزنی بیرون و توتاریکیه شب برگردی... مردهای این دوره،جوانی وزندگی کردن رو فراموش کردند...فشار مخارج و مسئولیت زندگی،بی سر وصدا دونه دونه،موهای تیره شونو سفید میکنه... راستی خانما،تا حالا همسراتون از آرزوهاشون براتون گفتن؟ بی انصافیه،که اینهمه گذشت و تلاش رو در قالب شوخی ها باب شده قرار بدیم و مظلومیت وتلاش این بخش از هستی رو نبینیم... بانو.... گاهی نگاهی به دستهای همسرت بنداز... و به خطوطی که در اطراف چشم ها و پیشونی همسرت داره عمیق میشه... گاهی به جای اینکه تو آغازکننده باشی،سکوت کن و اجازه بده که لحظاتی او هم گوینده باشه،واز خودش بگه... بانو....گاهی عکسهاشو از جوانی تا الان کنار هم بچین و باور کن فقط تو جوانیتو توی این خونه نذاشتی... بانو...همسرتو با ورزشکارای حرفه ای که ساعتها وقت میذارن و با برنامه ی غذایی و ورزشی به هیکل ایده آل تو میرسن مقایسه نکن... و مرتب تلاششو در ترازو قرار نده و باعرضه بودن و نبودنش رو با کمتر و بیشتر داشتن دارائیهاش قیاس نکن... سعیش رو ببین...و تغییراتشو بخاطر تو و زندگی مشاهده کن... بانو،باور کن جهان هرگز به صلح نمیرسه اگر ما غرق مظلومیت خودمون باشیم... تربیت کامل نمیشه،اگر یاد نگیریم که تمسخر مردان و زنان،در حقیقت تمسخر بخش مهمی از خودمونه... کاش به جای هدیه دادنها و گرفتن ها، زمانی رو صرف شنیدنه بدون قضاوت کنیم... اصلا فکر کردیم که چرا اینهمه هدیه که اینروزا رد و بدل میشه،نتونسته عشق رو در جامعه بیشتر کنه؟ بانو بیا امسال کنار هر هدیه ای که برای همسرت تهیه کردی،توی یه برگ کاغذ حداقل،بیست تا ویژگی همسرت رو هم بنویس و ازش بخاطر این ویژگیاش تشکر کن...(اون رو هم ضمیمه ی هدیه ت کن) مطمئن باش نتایج شگفت آوری در وجود خودت و او خواهی دید... یادمون باشه،بین ما سپاسگزاری و مشاهده ی همه جانبه ی افراد خیلی کم شده....ونوشته ی تو، سپاسگزاریه بزرگی خواهد بود برای جهان هستی. 🎊روز مردانه ی شیر مردان زندگیمون مبارک🎊 🍃🌸🌺🍃🌹🍃🌺🌸🍃 @hedye110