کارگردان دنیا خداست !مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست، سالم است یا بیمار !مهم این است که محبوبترین کار گردان عالم نقشی به ما داده! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود ، چرا که سخت بودن نقش ، نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است.
امیدوارم خوش بدرخشید !
غر نزن گله نکن
خدا حکمت همه کار ها را میدونه
فقط بهش بگو :
ای که مرا خوانده ای راه نشانم بده ...
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
∞♥∞
خـدایـا
حـرام کـن بر دل هـای ما
انـدوه دنیـا را...
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷گوشه ای از فعالیتهای شهید ۲۵ ساله حرم #امام_رضاعلیه السلام
#شهید_دارایی
سرباز ولایت شهادتت مبارک
راهت ادامه دارد....
#جهاد_تبیین
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
#دعای_افطار
روایت شده است که حضرت امیرالمومنین علیه السلام هنگام افطار این دعا را زمزمه میکردند:
«بِسْمِ اللّهِ اَللّهُمَّ لَکَ صُمْنا وَعَلى رِزْقِکَ اَفْطَرْنا فَتَقَبَّلْ مِنّا اِنَّکَ اَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ»
خدایا براى تو روزه گرفتیم و با روزى تو افطار میکنیم پس از ما بپذیر که به راستى تو شنوا و دانایى.
#التماس_دعا_برای_ظهور
@hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خـدایـا
⭐️صفحه اے دیگر
🌸از عمرمان ورق خورد
⭐️روز را در پنـاهت
🌸بـه شـب رسـانـدیـم
⭐️پـروردگـارا
🌸شب را بر همه عزیزانمان
⭐️سرشـار از آرامش بفـرما
🌸و در پنـاهت حافظشان باش
شبتون سرشار از آرامش الهے
🦋🌹💖🌟✨🌙
┄┅─✵💝✵─┅┄
الهـــی
به نام تو که
بی نیازترین تنهایی...
با تکیه بر
لطف و مهربانی ات
روزمان را آغاز می کنیم:
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
سلاااام
الهی به امیدتو
صبحتون بخیر💖
🌸🌺🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺
✅ علم الکتاب در قرآن (4⃣)
✅💐 جمع بندی
💐✨ براساس مطالب گفته شده در مورد #کتاب_مبین، #علم_الکتاب و #لوح_محفوظ، میتوان متوجه شد که قرآن کریم این سه موضوع را حقیقت واحدی میداند، که به اقیانوسی از دانش که اسرار هستی در آن نهان است، اشاره میکنند.
💐✨ در مطالب گذشته براساس آیات قرآن، بطور مختصر و مفید به شرح این موضوعات پرداخته شد و مشخص شد که تمام #علم_الکتاب براساس آیه 43 سوره رعد، نزد امیر مؤمنان علی (ع) است تا جاییکه امام علی (ع) این آیه از قرآن را، برترین فضیلت خود میداند که در قرآن به آن اشاره شده است (رجوع شود به مطالب: امام علی (ع) در قرآن). برای آشنایی بیشتر با این مباحث میتوان به روایات مراجعه کرد.
✅💐 در آیه 40 سوره نمل به یک توانایی فوقالعاده در یک انسان اشاره میشود. قرآن کریم دارنده این قدرت و توانایی را به عنوان کسی که اندکی از علم کتاب را دارد، یاد میکند و در مقایسه با آیه 43 سوره رعد در مورد کسی که علم تمام کتاب را دارد، این نکته معلوم میشود که دانش این کتاب باید بسیار گسترده باشد که اندکی از آن، این گونه انسان را قدرتمند میکند.
✅💐 در احادیث متعدّد از اهل البیت(ع) ذکر شده است که فرمودند:
«دانش آنکه بخشی از علم الکتاب را داشت، در مقابل دانش کسی که تمامی علم کتاب را دارد، همانند تری بال مگسی است از آب دریا!!»
✅💐 با تکیه بر همین علم و منبع بود که عدهای از اصحاب امام صادق(ع) از او شنیدند که میفرمود:
«من میدانم آنچه در زمینها و آنچه در بهشت و آنچه در جهنّم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود».
✅💐 در روایات میخوانیم که امام صادق(ع) به عبدالله بن ولید فرمود:
«مردم در مورد پیامبر اولوالعزم و امیرالمؤمنین چه میگویند؟»
عبدالله بن ولید گفت: مردم هیچ کس را بر پیامبران اولوالعزم مقدّم نمیکنند.
💐 امام (ع) فرمود: خداوند تبارک و تعالی
1⃣💐 در مورد موسی(ع) فرمود:
«وَکَتَبْنَا لَهُ فِی الأَلْوَاحِ مِن کُلِّ شَیْءٍ مَّوْعِظَۀً؛ برای او در آن لوحها برخی از مواعظ را نوشتیم» و نفرمود: تمامی موعظهها را،
2⃣💐 و در مورد عیسی(ع) فرمود:
«وَلِأُبَیِّنَ لَکُم بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ» تا عیسی برای شما برخی از موارد اختلاف را بیان کند و نفرمود: همه آن را،
3⃣💐 امّا در مورد امیرالمؤمنین(ع) فرمود:
«قُلْ کَفَی بِاللّهِ شَهِیدًا بَیْنِی وَبَیْنَکُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْکِتَابِ؛ بگو خدا و کسی که تمامی علم کتاب نزد اوست میان من و شما برای گواهی کافیست.»
✅💐 در این هنگام امام صادق (ع) به سينه مبارک خویش اشاره كرد و فرمود:
«و عندنا و الله علم الكتاب كله»
به خدا سوگند تمام علم كتاب نزد ما [اهلبیت] موجود است . . .
#ام_الکتاب
#لوح_محفوظ
#علم_الکتاب
#اهلبیت
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
#مسیحاےعشق
#پارت_صدپنجاهنهم
نگاهم از صورتش به چادرش کشیده میشود.
فکرهای مختلف به ذهنم هجوم میآورد.
گلویم را صاف میکنم و میگویم:حتما..ممنون میشم .
مثل بچه ها ذوق میکند.
با قدم های تند به طرف آشپزخانه رو میکند .
پشت سرش وارد آشپزخانه میشوم و پشت میز مینشینم.
کمی عسل داخل لیوان بلندی میریزد و شیرجوش را روی لیوان خم میکند.
قاشق دسته بلندی داخل لیوان میکند و پیش دستی را به سمتم میگیرد.
لیوان را برمیدارم.
:+ممنون
:_نوش جان
بازهم همان کلمات،همان لحن،همان لبخند..
چه اعجازی دارد این دختر.
به صندلی کناری ام اشاره میکنم:میشینی؟
سر تکان میدهد و مینشیند.
لیوان را سر میکشم.
:+دستت درد نکنه.. چسبید
:_گوارای وجود
نه!امشب این دختر با چند سپاه به جنگ قلبم آمده...
بیچاره قلبم... و از آن بیچاره تر،من!
باید حرف بزنم.. باید خفقان قلبم را به روشنی میهمان کنم.
:+نیکی؟ یه خواهشی ازت دارم.. یعنی میگم،نمیخوای کار دیشب رو جبران کنی ؟ همین که
غذاها رو دادیم.. یه کاری واسه من میکنی؟
میخندم تا شوخی کلامم را درک کند.
:_کاری از دستم بربیاد،حتما...
:+میشه تو خونه،چادر سر نکنی؟ ببین سوءتفاهم نشه ها.. هرجور که دوست داری حجاب
داشته باش،ولی چادررنگی سر نکن...
وقتی تو با این همه لباس و روسری و اینا،چادر هم سر میکنی،من از خودم بدم میاد... میگم
یعنی آنقدر ضعیفم که نیکی نگرانه..
:_پسرعمو من به شما اعتماد دارم.. یعنی بهتون اعتماد پیدا کردم.. به علاوه عمووحید هم به
شما مطمئنن.. اینکه چادر سر میکنم،به خاطر دل خودمه..
اخم میکنم.
:+باشه فراموشش کن..بابت شیرعسل ممنون
بلند میشوم و از آشپزخانه بیرون می آیم
صدایم میزند
:_پسرعمو
برمیگردم،سرش را پایین انداخته،اما...
اما چادرش را درآورده
لبخند میزنم
:+جبران شد!
سرش را بیشتر پایین میاندازد و ،ملیح،میخندد.
من چرا چنین چیزی از او خواستم؟
★
صدای در میآید.
سرم را از روی نقشه بلند میکنم .
یک هفته از ازدواج من و نیکی گذشته.
در این یک هفته،من برای سقف سر مردم نقشه ها کشیده ام و نیکی همه ی کارهای خانه را
انجام داده و دانشگاه رفته..
به طرف در میروم،از چشمی بیرون را نگاه میکنم.
نیکی چادر به دست از اتاق بیرون میآید.
چادرش را سر میکند و پشت سرم میایستد :کیه؟
شانه بالا میاندازم:آشنا نیست
در را باز میکنم،پیرزنی بیرون در ایستاده.
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠
📌خاطرات شهید
#حبیب_الله_جوانمردے
سن شهادت: 16 سال
هل شهرستان بهبهان
#قسمت6⃣
زردآلو
🍃به همراه تعدادی از بچه ها رفتیم برای گردش به یکی از روستاها. آنجا سرسبز بود و باغ های میوه زیادی داشت. همین جور که داشتیم می رفتیم، تعدادی زردآلو از درخت افتاده بود روی زمین. بچه ها شروع کردند به برداشتن و خوردن زردآلوها. من و حبیب الله هم برداشتیم. یکدفعه صاحب باغ با عصبانیت و داد و بیداد کرد و دوید به سمت ما. بچه ها همه فرار کردند. به حبیب الله گفتم فرار کن، الان بیاد تکه بزرگمون گوشمونه.
🍃خواستم برم حبیب الله دستم را گرفت. گفت بذار بیاد. بعد میوه ها را گذاشت کنار و گفت: پدر جان، من فکر می کردم این میوه ها ریخته بود روی زمین، فکر می کردم کسی بهشون کاری نداره و همه اش هم از بین میره. گفتم اسراف میشه که برداشتم. حالا که ماجرا را فهمیدم، دست نخورده گذاشتمش کنار. باغبان که متوجه شد جنس حبیب الله با بقیه فرق که فرار کردند فرق می کند، شرمنده شد و دیگه چیزی نگفت.
🍃بعد حبیب الله گفت: اما پدر جان، من در هر صورت اشتباه کردم بدون اجازه دست به میوه ها زدم، صدتا صلوات برای پدر خدا بیامرزت می فرستم و یک روزه مستحبی هم براش می گیرم. باغبان همینجور هاج و واج مانده بود. از باغبان خداحافظی کردم و آمدیم شهر. صدتا صلوات و یک روز روزه را هم برای پدر آن باغبان به جا آورد. نه در قبال خوردن حتی یک دانه زردآلو. فقط به خاطر اینکه بی اجازه دستش به میوه های آن باغبان خورده بود.
📚کتاب حبیب خدا ، صفحه 42 الی 43
#بهار_قران
#التماسدعا
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
Joze 08-Aghaie Tahdir_1395-8-18-9-18.mp3
32.94M
📖 تلاوت تحدیر (تندخوانی)
🌺 #جزء_8 #قرآن_کریم
📥توسط استاد معتز آقایی
⏲ «در 34 دقیقه یک جزء تلاوت کنید»
📩 به دوستان خود هدیه دهید.
🦋🌹💖
ماه عسل ۱۴٠۱_۸.mp3
12.32M
#ماه_عسل_۱۴۰۱
حرفِ آخر؛
▪️قرار بر این است که عشق، آرزو و دلدادگیهای هر فرد، معیاری باشد برای سنجش او.
☜ ماه رمضان فرصتیست تا یکبار دیگر خودمان را محک بزنیم بشرط آنکه با خودمان صادق باشیم؛
• در خلوتِ خودمان
- به چه چیزهایی علاقه داریم؟
- از چه چیزهایی متنفریم؟
#استاد_شجاعی
#استاد_عالی
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موزیک_ویدئو
♪ هوای زمزمههایت ♪
با صدای #همایون_شجریان
به قصهی تو هم امشب درون بستر سینه
هوای خواب ندارد دلی که کرده هوایت ♫♪♭
هر شبانگاه رمضان، فرصت خلوتیست دونفره...
میان قلبی که اشتیاق و دلتنگی،
قرارش را ربوده؛ و او،
که تنها آرام قلبهای بیقرار است...
أَلا بِذِکْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب...💫
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
#فضائل_امام_علی_علیه_السلام
●⇦ حدیث وصایت
حدیثی از پیامبر اسلام (ص) است که در آن امام علی(ع) عنوان وصی و جانشین پیامبر معرفی شده است. شیعیان برای اثبات امامت امام علی به آن استناد میکنند.
📚 منابع: نگاه کنید به ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۴۲، ص۳۹۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۱۵۴تا۳۳۹.
برای نمونه نگاه کنید به استرآبادی، البراهین القاطعه، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۲۴۴.
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
51.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 مجموعه #مستند #حالا
قسمت دهم: «میخواهم شیعه شوم!» | بخش اول
✍🏻 ماجرای زندگی و تحول پرستو رضایی؛
ششمین دختر یک خانوادهی ثروتمند، سرشناس و
پیرو مذهبی متفاوت با تشیع و تسنن
💥 از نزدیک شدن به خطوط قرمز دینی خانواده؛
تا سرگردانی و پریشانی ناشی از
بیپاسخ ماندن سوالات اساسی زندگیاش
از کارگری و درماندگی؛
تا یک خلوت دونفره با امام رئوف...💫
#سبک_زندگی_انسانی
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام دوستان عزیز
هدیه امروز مون #110 صلوات هدیه به #امامسجاد #علیهاسلام به #نیت سلامتی و ظهور امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف و حاجت روائیِ دوستانی که با ما در ذکر صلوات همنوائی میکنند
التماس دعا
💖🌹🦋
دعای روز نهم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
االلهمّ اجْعَلْ لی فیهِ نصیباً من رَحْمَتِکَ الواسِعَةِ واهْدِنی فیهِ لِبراهِینِکَ السّاطِعَةِ وخُذْ بناصیتی الی مَرْضاتِکَ الجامِعَةِ بِمَحَبّتِکَ یا أمَلَ المُشْتاقین.
خدایا، برای من در این ماه بهره ای از رحمت گسترده ات قرار ده و به برهان و راههای درخشانت راهنمایی کن و به سوی خشنودی فراگیرت متوجه کن، به مهرت ای آرزوی مشتاقان.
التماس دعا
@hedye110
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺
✅ توسل در قرآن (2⃣)
✅💐 توسل به حضرت یعقوب (ع) جهت طلب استغفار
💐✨ همانطوری که گفته شد، توسل در قرآن امری جایز شمرده که نمونههایی از آن در ماجراهای مختلف بیان شده است.
💐✨ در جریان قصه حضرت یوسف(ع)، زمانیکه فرزندان یعقوب یوسف را در چاه انداختند، و بعد از سالها یوسف(ع) را در مصر ملاقات کردند، به نزد پدر خویش، حضرت یعقوب(ع) آمده و اظهار ندامت کرده و گفتند:
💐💫 قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ --- قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي ۖ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (آیات 97 و 98 سوره یوسف)
گفتند: پدر! از خدا آمرزش گناهان ما را بخواه، که ما خطاکار بودیم! --- [یعقوب (ع)] گفت: بزودی برای شما از پروردگارم آمرزش میطلبم، که او آمرزنده و مهربان است!
✅💐 از آيات فوق این حقیقت آشکار میشود که تقاضای استغفار از شخص ديگر نه تنها منافات با توحيد ندارد، بلکه راهی است برای رسيدن به لطف پروردگار، وگرنه چگونه ممکن بود يعقوب پيامبر، تقاضای فرزندان (طلب استغفار برای آنان) را بپذيرد، و به توسل آنها پاسخ مثبت دهد. اين نشان میدهد که توسل به اوليای الهی، امری جائز است و آنها که آن را ممنوع و مخالف با اصل توحيد میشمرند، از متون قرآن، آگاهی ندارند و یا تعصبهای غلط مانع ديد آنها میشود.
✅💐 براى آمرزش گناهان، توسل به اولياى خداوند جايز است.
✅💐 دعاى پدر تأثير ويژهاى دارد.
#توسل
#ماه_رمضان
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
#مسیحاےعشق
#پارت_صدشصتم
صدای در میآید.
سرم را از روی نقشه بلند میکنم .
یک هفته از ازدواج من و نیکی گذشته.
در این یک هفته،من برای سقف سر مردم نقشه ها کشیده ام و نیکی همه ی کارهای خانه را
انجام داده و دانشگاه رفته..
به طرف در میروم،از چشمی بیرون را نگاه میکنم.
نیکی چادر به دست از اتاق بیرون میآید.
چادرش را سر میکند و پشت سرم میایستد :کیه؟
شانه بالا میاندازم:آشنا نیست
در را باز میکنم،پیرزنی بیرون در ایستاده.
:_سالم،بفرمایید؟
:+سالم..پسرم من همسایه بغلیتون هستم،خانمت خونه است؟
چه حس لطیفی است وقتی خانمم،نیکی باشد!
:_بله بفرمایید تو..
:+ممنون،مزاحم نمیشم.
:_نیکی جان،مهمون داری..
از جلوی در کنار میکشم.
نیکی جلو میآید :سلام خانم آشوری..خوبین؟ بفرمایید تو
:+نه مزاحم نمیشم..اومدم سری بزنم و برم...
نیکی،خونگرم میگوید:اختیار دارین،بفرمایید خواهش میکنم..
پیرزن داخل میآید:مزاحم شدم،شرمنده..
میگویم:نه خیلی خوش اومدین.. بفرمایید
روی مبل ها مینشیند.
نیکی به طرف آشپزخانه میرود.
پیرزن میگوید:اگه میدونستم شما هستین،با آشوری مزاحم میشدیم..
میگویم:اختیار دارین.. تشریف بیارین،قدمتون سر چشم.
رو به روی پیرزن مینشینم
نیکی با سینی چای میآید،هم چنان چادر سر کرده.
پیرزن نگاهی به چادر نیکی میکند و فنجان چای برمیدارد :ممنون
به طرف من میآید،چای برمیدارم و لب میزنم :چادر
با تعجب نگاهم میکند،یک لحظه به صرافت میافتد،تصنعی میخندد:ای وای من حواسم نبود..
فکر کردم غریبه پشت دره.. یادم رفت چادرم رو دربیارم..
و چادرش را از سرش برمیدارد.
پیرزن میخندد:منم همش با خودم میگم این دختر چرا اینطوری لباس پوشیده..حالا یه کم بعدم
یادت میآد روسریت رو برداری
میخندم،نیکی هم،با شرم.
میگوید:نه خانم آشوری.. نمیخواهم موهام بیفته تو غذا،واسه همین روسری سر کردم.
میخواهد به آشپزخانه برود که پیرزن میگوید:دخترم بیا بشین.. اومدم یه کم با هم حرف
بزنیم،زحمت نکش
:_نه بابا چه زحمتی.. الان میوه بیارم،میام خدمتتون..
میخواهد از کنارم بگذرد که بلند میشوم و برابرش میایستم.
نزدیک است پیشانیاش به سینه ام بخورد،به سختی خودش را کنترل میکند.
میگویم:شما بشین پیش مهمونت..من میوه میآرم
لبخند کم جانی میزند و سریع از من دور میشود.
🌹به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
#ماه_رمضان
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی جالبه حتما تا آخرش ببینید
@hedye110