eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
داخل بشقابم،پلو و خورشت میریزم و ظرف را مقابلم میگذارم. گرسنگی،امان فکر کردن را از من گرفته...به علاوه رنگ و لعاب و رایحه ی خوش غذا،طاقتم را طاق کرده... هرچقدر معده ام خالی است،برعکس ذهنم پر است از فکر و خیال... قاشق اول را پر میکنم و داخل دهانم میبرم.. دست پخت مادرم نیست.... مهم نیست،هرکس که پخته دستش درد نکند... خوشمزه است... غذای جویده شده را میبلعم. مانی تماس را قطع میکند و به طرفم برمیگردد. :_سلام با سر جوابش را میدهم. چنگالم را در ظرف سالاد فرو میکنم و با چشم هایم به قابلمه اشاره میکنم :+بریزم برات؟ مانی قابلمه را به سمت خودش میکشد _نه تو خیلی گشنه ای بخور،خودم ميریزم. نگاهم را از صورتش میگیرم.. مایل به صحبت نیستم؛حتی چند کلمه که عطش کنجکاوی ام،را سیراب کند. نمیخواهم اصلا سر صحبت را باز کنم. از صبح که به او گفتم میخواهم از نیکی دوری کنم،چند باری خواسته سر صحبت را باز کند،اما نگذاشته ام. واقعیت همین است،میخواهم تمام کنم این وابستگی بچه گانه را... مانی بی هیچ حرفی مشغول خوردن میشود.. نمیخواهم حرف بزنم،اما نمیشود.. نمیتوانم... دوست دارم بفهمم،حداقل حال نیکی را... به سختی جلوی زبانم را میگیرم. این چند وقت،به شدت از قلبم فرمان برده... این مسیح را دوست ندارم،من همان شخصیت مغرور و کم حرفم را دوست دارم... حرف نمیزنم. بدون فکر،فقط مشغول خوردن میشوم. باید دهانم را مشغول کنم. دندان هایم باید مشغول جویدن باشد،تا حرفِ نامربوطی نزنم..تا لغات،بی مهابا، ضعفِ مسیح را به برادرش نشان دهند..من حتی فکرش را هم نمیکردم اینقدر ضعیف باشم.. مانی بدون اینکه سربلند کند،بدون اینکه نگاهم کند....تنها چند کلمه میگوید:نیکی واسه نهار منتظرت بود.. دستم روی هوا،میان بشقاب و دهانم خشک میشود،دهانم نیمه باز میماند و با چشمانی گردشده به مانی نگاه میکنم. حس میکنم کاسه ی سرم میترکد.. تمام تلاشم را کرده ام... تمام دیشب را راه رفته ام... پاکت سیگارم تمام شده،تا اسمش را از ذهنم پاک کنم... حتی نمیخواهم به یاد بیاورم آن همه دستپاچگی را... آن همه وابستگی بیجا و بیجهت را... امان از این دیوانگی... حالا با این یک جمله،کل آن دوهفته ای که کنارش نفس کشیدم،کنارش راه رفتم،کنارش غذا خوردم.... ِصورتش برابر چشمانم جان میگیرد تمام شرم بچگانه اش،گونه های اناری اش و مهتاب .... نه مسیح.... تو ضعیف تر از این حرف هایی... خیال خامت این بود که با یک شب در سوز سرمای اسفند تا صبح خیابان ها را گز کردن،با یک شب کنارش نبودن،با ندیدنش... تنها با همین یک شب ميتوانی؟؟..... عجب کابوسِ محالی.... دستم را پایین میآورم،لب هایم را روی هم فشار می دهم و آب دهانم را میبلعم. :+باشه.. دوباره قاشق را بالا میآورم. :_نمیدونست نمیخوای برگردی خونه ات... باز هم... نفسم در سینه حبس میشود.. بس است مانی،بفهم مرا... قاشق را درون بشقاب میگذارم،یک بار خالی اش میکنم و دوباره پر... گلویم را صاف میکنم :+خب! این یعنی بس است،مانی جان بس است... یعنی ادامه نده،یعنی کافیستـــ َ از فکر و خیال..تو بیشترش نکن یعنی من پُرم .... 💧💧💧💧💧 🌹به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹   ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
🍃 خب اینجوری در نظر بگیریم که اگر پامون به مبل خورد، دستمون ناخودآگاه سوخت، بدنمون به یه تیزی خورد، و یا لباسمون به یه گوشه ای گیر کرد، اینا یه نشونه اس !🙃 گاهی تو ذهنت، یه فکرِ اشتباه و گناه غوطه وره، همون موقع پات می خوره به گوشه یِ مبل و دردش تا استخونِت پیش می ره... این رو بزار پایِ یه نشونه از طرفِ خدا، بزار پایِ یه پس‌گردنی از خدا ! که ای بنده؟ نبینم بری سراغشا.. !🖐🏻 اگر اینجوری پیش بینی و برنامه چینی کنیم، و در کنارش توکل هم باشه، مطمئن باش خدا از طریق همین امور، توی سختی ها، مشکلات، تلنگر و گوشزد ها به فریادت می رسه...             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
*🏵️ذکر روز دوشنبه* *🤲یا قاضی الجاجات* *🌸ای برآورنده حاجتها*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
كاروان آرام آرام به سوى مدينه مى رود. شب ها و روزها سپرى مى شود. نزديك مدينه، امام سجّاد(ع) دستور توقّف مى دهد و سراغ بَشير را مى گيرد، وقتى بشير نزد امام مى آيد، امام به او مى فرمايد: ــ اى بشير! پدر تو شاعر بود، آيا تو هم از شعر بهره اى برده اى؟ ــ آرى! اى پسر رسول خدا! ــ پس به سوى شهر برو و مردم را از آمدن ما با خبر كن. بَشير سوار بر اسب خود مى شود و به سوى مدينه به پيش مى تازد. امام سجّاد()دستور مى دهد تا خيمه ها را برپا كنند و زنان و بچّه ها در خيمه ها استراحت كنند. حتماً به ياد دارى كه اين كاروان در دل شب از مدينه به سوى مكّه رهسپار شد. امام سجاد(ع) ديگر نمى خواهد ورود آنها به مدينه مخفيانه باشد. ايشان مى خواهد همه مردم باخبر بشوند و به استقبال اين كاروان بيايند. مردم مدينه از شهادت امام حسين(ع) باخبر شده اند. ابن زياد روز دوازدهم پيكى را به مدينه فرستاد تا خبر كشته شدن امام حسين(ع) را به امير مدينه بدهد. دوستان خاندان پيامبر در آن روز گريه ها كردند و ناله ها سر دادند، امّا آنها از سرنوشت اسيران هيچ خبرى ندارند. به راستى، آيا يزيد آنها را هم شهيد كرده است؟ همه نگران هستند و منتظر خبراند. ناگهان از دروازه شهر اسب سوارى وارد مى شود و فرياد مى زند: "يا أهلَ يَثْربَ لا مقامَ لَكُم"; "اى مردم مدينه، ديگر در خانه هاى خود نمانيد". همه با هم مى گويند چه خبر است؟ مردم از زن و مرد، پير و جوان، در مسجد پيامبر جمع مى شوند، اى مرد! چه خبرى دارى؟ او به مردم مى گويد: "مردم مدينه! اين امام سجّاد(ع) است كه با عمه اش زينب و خواهرانش در بيرون شهر شما منزل كرده اند". همه مردم سراسيمه مى دوند. داغ حسين(ع) براى آنها تازه شده است. غوغايى برپا مى شود. بَشير مى خواهد به سوى امام سجّاد(ع)برگردد، امّا مى بيند همه راه ها بسته شده و ازدحام جمعيّت است. بنابراين از اسب پياده مى شود و پياده به سوى خيمه امام سجّاد()مى رود. چه قيامتى برپا شده است! بَشير وارد خيمه امام سجّاد(ع) مى شود. امام را مى بيند در حالى كه اشك مى ريزد و دستمالى در دست دارد و اشك چشم خود را پاك مى كند. مردم به خدمت او مى رسند و به او تسليت مى گويند. صداى گريه و ناله از هر سو بلند است. امام مى خواهد براى مردم سخن بگويد. همه مردم ساكت مى شوند. پايان اين سفر رسيده است، پس بايد چكيده و خلاصه اين سفر براى تاريخ ثبت شود: "من خدا را به خاطر سختى هاى بزرگ و مصيبت هاى دردناك و بلاهاى سخت شكر و سپاس مى گويم". <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
س آ: 💌عاشقان بخوانند... سلاااامی گرم از ما برشما عزیزان و عاشقان منتظر..✨✨ منتظر مهدی عج الله پسری از سلاله علی و زهرا...پاکترین و برترین و بهترین و شایسته ترین انسان های تاریخ.. منتظرانِ بزرگ مردی که حب و بغض در او راه ندارد و بر خاندان پاکش ظلم ها و جسارتها شد و دیگر توفیق لمس حضورشان آمادگی ها و استغاثه ها و سربازانی وارسته و آهنین عزم میطلبد...و جهان تشنه آمدن اوست.. و شما با لبیک هایتان آرزو و تلاش برای ساخته شدن خود و فرزندان و ثمره ی وجودتان میکنید طوری که آقا به شما ایرانیانِ از نسل سلمان فارسی🇮🇷 که جدبزرگوارش"محمدمصطفی‌ص" نوید یاری اش را داده بود با این جوشش مردمی و قلبهای منتظرتان نظر لطف کردند و امروز این سرود خار چشم دشمنان جهان گردید..و زمزمه ی لب مسلمانان دنیا💕 ای مردمان لبیک گو،ای که امید ستم دیدگان عالم به عزم و همت شما برای ظهورست.. به راهتان تا آخرین نفس در تماااام آنچه مولایتان را در هر عرصه ای یاری میرساند همچون کوه ادامه دهید... چه زیباست آنروز که او می آید .. چ زیباست روزی که او قیام میکند.. روزی که او نماز میخواند و سنت خدا و جدش را که همان حکومت جهانی اسلام برپایه ی عدل و قسط و برابری که نتیجه اش تکامل و تعالی و وصال انسانهاست برپا میدارد... به امید آن روز زیبا... این سرود که به همت برادر بزرگوار ما "حاج ابوذر روحی"از دل برآمد و به لطف حضرتش بر دلهانشست و سبب اتحاد شد و حال دشمن از هرراهی درصدد براندازی لبیک های ماست...تحفه ای ناقابل به نیت خوشحالی مولایمان بود..که با قدم های نازنین تان تاکنون تقدیم آقایمان گردید.. و حال همه باهم در پویش و اجتماعی بزرگ در صحن بزرگ ورزشگاه آزادی به کوری چشم دشمنان قسم خورده مان..حرف دلمان را عاشقانه میزنیم که آقاجان بیا...یارت خواهیم شد.. فرزندانمان هم اعلام یاری تو را میکنند.. ما با تو عهد میبندیم که تاآخر بمانیم و خادمت باشیم.. ما را برای سربازی ات انتخاب کن.. جهان منتظر توست😭 ای کاملترین آیینه ی تمام نمای زیبایی های خداوند:"مولانا حجه بن الحسن...مهدی✨ 🍃🌸🍃🌺🍃🌼🍃🌹🍃🌷🍃💐 برای اعلام حضوری که ازچشم های نازنین مولایمان پوشیده نیست باارسال عدد۱به شماره۳۰۰۰۲۱۲ قدم برچشم خادمان خود بگذارید..و دعاگوی ما باشید.. اللهّم عجّل لولیک الفرج بظهورالحجّه..🤲🏻 و من الله توفیق.. مخصوص نشرحداکثری منتظران👇🏻👇🏻 (ماح): 💖🌹💖🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 عصبانیت شدید لندن نشین ها از" سلام فرمانده" در آستانه برگزاری اجتماع بزرگ سلام فرمانده در ورزشگاه آزادی تهران ، رسانه های دشمن به شدت از اقبال مردمی به این سرود عصبانی شده اند و در بخش های مختلف خبری و تحلیلی به این اتفاق می پردازند. (ماح) 🦋🌹💖
وهابیت و بهائیت باید هم از "سلام فرمانده" عصبانی باشند. وقتی مغالطه "انجمن حجتیه" به نیابت از استعمار گران را بازگو می کرد و می خواست تئوری جعلی "عصر حیرت" را جا بیندازد، مدعی ارادت به امام زمان (عج) در عصر غیبت بود. اما حالا که فرزندان سرزمین مان و دیگر کشورها، با خواندن سرود حماسی "سلام فرمانده"، به حضرت ولی عصر (عج) عرض محبت و اردات می کنند، همان تئوریسین مقلّد، تُرش کرده و ادعا می کند خواندن این سرود، موجب اختلاف و تفرقه است! ناراحتی بهایی ها و سلطنت طلب ها و تروریست های سازمان منافقین و همه پادوهای استعمار گران در سعودی اینتر نشنال و منوتو و بی بی سی و صدای آمریکا از سلام فرمانده کاملا مفهوم است. آنها از ترویج یاد و نام و مرام مهدی موعود (عج) سرآسیمه می شوند؛ چنان که فرعونیان از نام موسی (ع). اما چرا باید انقلابی سابق و متحیر بازیچه حیرت آفرینان، همان سرآسیمگی را تراوش کند؟! چقدر شگفت انگیز است انحراف برخی مدعیان ارادت به حضرت حجت و ائمه معصومین (علیهم السلام)، که در اثر انواع دنیا طلبی، یا عدم مراعات لوازم تقوا، بازیچه دست دشمنان خدا و خلق خدا شدند! استعمارگران و مافیای صهیونیسم مسیحی چگونه توانستند حجتیه ضد بهائیت را مصادره، و ابزار مبارزه علیه اقتضائات مهدویت کنند؟ و پیش از آن، چگونه توانستند جریان های جعلی بابیت و بهائیت (دشمن امام زمان عج) را در میان شیعیان، و وهابیت را در میان اهل سنت، نشا کنند و اسلام آمریکایی و شیعه انگلیسی بسازند؟! @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎙آیت‌الله وحید خراسانی 🔸هرچه هست از اوست....!!! 👌بسیار زیباست 👈حتما ببینید و نشر دهید.             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 نکته‌ای بسیار مهم در معرفت نفس ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 💠 استاد حاج شیخ جعفر ناصری •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
آدمای چرب زبون خطرناک ترین موجودات کره خاکی هستن دلشون کیلومترها با زبونشون فاصله داره ...             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
┄┅─✵💝✵─┅┄ خدایا آغازی که تو صاحبش نباشی چه امیدیست به پایانش؟ پس با نام تو آغاز می کنم روزم را الهی به امید تو💚 💐🌷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @hedye110
❤️ تقصیر تو نیست...ما بدیم آقاجـــان گفتیم بیا و...جا زدیم آقاجــــــان😔 اے کاش به جاے این بیا گفتن ها... یک لحظه به خود مے‌آمدیم،آقاجــــان😔 بحق مادر و عمه سادات             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام سجاد علیه السلام و امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام يا اَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، يَا زَيْنَ الْعابِدِينَ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🌹 يَا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🌹🦋 يَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الصَّادِقُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
مشغول خوردن میشوم اما انگار مانی دست بردار نیست :_خیلی نگرانت بود... خیلی... قاشق با صدای بلندی داخل بشقابم میافتد. سرم را بالا میآورم،نگاه آتشینم را به صورتش میدوزم،مانی بیتفاوت نگاهم میکند. سعی میکنم خشم صدایم ملموس نباشد :+به نیکی چه ارتباطی داره که نگران من بشه؟ مانی سوالم را نشنیده میگیرد و بیتوجه میگوید :_نمیدونست قرار نیست دیگه برگردی خونه ات... نه،مانی قصد کرده امروز تحریکم کند.. نمیخواهم جلوی برادر کوچکم ناخواسته به ضعفم اقرار کنم.. بنابراین بیتوجه به او قصد برداشتن قاشقم را ..... نمیدانم مانی از این سوال و جواب ها،چه نیتی دارد.... هرچه که هست مرا زیر منڱنه ی نگاه نافذ مانی میگذارد.. دوباره صدایش سوهان روحم میشود :_ معصوم فکر میکرد باهاش قهری... این غذارم احتمال به قصد آشتی کنون فرستاده طفل .... بیاختیار به بشقابم خیره میشومـ. پس راز طلایی این غذا دست و پنجه ی طباخش بوده....پس علت اینکه غذا به عمق جانم مینشیند این است.... عجب دنیایی... در تمام مدت که میخواستم از نیکی فرار کنم به سمتش میدویدم... فکر میکردم از او دور میشوم اما در عین حال به دامش گرفتار شدم... چه دایره ای دارد کشش تو،نیکی... چه میکند نام و یادت با من،نیکی..... :+نخور مانی مانی با تعجب نگاهم میکند :+نمیشنوی میگم نخور .... :_وا،چت شده مسیح؟ :+میگم نخور اون غذا رو :_پس چی کارش کنم؟ :+بریزش دور.. چشم های مانی گرد میشوند :_چیه مسیح چرا اینجوری میکنی؟ :+مانی میگم نخور....از این غذا نخور.... مانی چه میداند در این غذا ادویه ی وابستگی ریخته اند... نخور برادر من... نخور... این غذا،ممکن است تو را هم مثل من مبتلا کند .. :+نخور دیگه... :_اگه تو دوس نداری نخور... :+واسه چی آوردی اینا رو؟ :_نیکی داد...منم گفتمـ.... میان کلامش میدوم :+تو خیلی.... چشمانم را میبندم،شاید کمی آتشفشانم فروکش کند. موبایلم را برمیدارم و شماره ی نیکی را میگیرم. بعد از دو بوق،صدای پرانرژی اش در سرسرای گوشم میپیچد. دلم ضعف میرود،از عطش دیدارش.. :_الو...سلام پسرعمو.... دستم را از بالا تا پایین صورتم میکشم و با کنترل شده ای از خشم میگویم :+این بچه بازیا چیه؟؟ شوکه میشود،کاملا مشخص است :_کدو..کدوم بچه بازیا؟؟ نفس عمیق میکشم. آرام میگوید :_پسرعمو...شما خوبین؟؟ از ضعف خودم متنفرم . دوست ندارم اینقدر دست و پاچلفتی باشم... صدایم اوج میگیرد اما خودم را کنترل میکنم :+بهت میگم این بچه بازیا چیه؟ اگه نیازی بود،مامانم حتما برام لقمه میگرفت میذاشت تو کیفم... کی به تو گفته عین عهد قجر برام غذا بفرستی؟نکنه راسی راسی فکر کردی زنمی و باید به فکر شکمم باشی؟الحق که عقلت خیلی بچه است.. 🎗🎗🎗🎗🎗 🌹به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹   ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
انسان شناسی ۶۷.mp3
10.96M
➖ چگونه ثابت می‌کنید، که خداوند فرزندی ندارد، و یا هرگز زاد و ولد نمی‌کند؟ ➖ محل استقرار خدا کجاست؟             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸