eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ وَأَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ نَبِيِّ الرَّحْمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ، يَا أَبَا الْقاسِمِ، يَا رَسُولَ اللّٰهِ، يَا إِمامَ الرَّحْمَةِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلَانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 بی تابی انیس مرا کلافه کرده بود هرکسی ماتم زده در گوشه ای نشسته بود غلامحسین محمدهادی را صدا زد و از او خواست ماجرای حوادث مسجد را برای مادر و خواهرانش شرح دهد او گفت مردم از سراسر شهر برای شرکت در این مراسم آمده بودند کلانتری کنار مسجد از صبح پشت بلندگو اعلام می کرد هرگونه تجمع و تظاهرات به شدت سرکوب خواهد شد آنها به این وسیله از مردم می‌خواستند تا برای اقامه نماز به مسجد نیایند و متفرق شوند پیش نماز مسجد آقای حجتی کرمانی به مردم گفت علی‌رغم همه تهدیدها به صورت منسجم و به شکل سازماندهی شده ای به طرف مزار شهدا حرکت می‌کنیم اول چند اتوبوس آمدند خانم ها را سوار کردند و به طرف گلزار شهدا حرکت کردند وقتی اتوبوس‌ها از مسجد فاصله گرفتند آقایان با پلاکاردهای مختلفی از مسجد بیرون آمدند چیزی نگذشت که نیروهای کلانتری از انتهای خیابان به طرف مردم آتش گشودند و سپس چند گاز اشک آور به سوی مردم پرتاب کردند ماشین‌های آتش‌نشانی آب قرمز رنگی به طرف مردم می پاشید تا بعد از درگیری ها افرادی را که در تظاهرات بودند شناسایی کنند تیراندازی که شروع شد هر کس به گوشه‌ای فرار کرد صحنه وحشتناکی بود مردم کوچه و خیابان یکی یکی در خون خود می غلتیدند هیچکس از حال دیگری خبر نداشت من تا قبل از تیراندازی همراه و کنار محمد حسین بودم اما وقتی درگیری شروع شد دیگر او را ندیدم مردم کمک کردند و مجروحان را به بیمارستان رساندند و بعد از آن جمعیت متفرق شد *شهادت فرامرز (ناصر)* حرف هایش تمام شد دوست داشتم با تمام وجود بلند بلند گریه کنم هوا بسیار سرد بود با اینکه یخ کرده بودم توی خانه بند نمی‌شدم حدود ساعت ۱۱ شب محمدحسین خسته و کوفته با سر و وضعی آشفته در حالی که فقط یک زیر پیراهن تنش بود وارد خانه شد وقتی از او سوال کردم هوای به این سردی این چه وضعی است؟ گفت مجبور بودم برای اینکه شناسایی نشوم لباسم را دربیاورم انیس از محمدحسین جویای احوال همسرش شد اما او هیچ اطلاعی نداشت بی تابی و دل نگرانی خانواده سبب شد آن شب غلامحسین و بچه‌ها تا پاسی از شب به همه بیمارستان‌ها سر بزنند اما هیچ نشانه‌ای از او پیدا نکردند آن شب تا صبح خواب به چشمم نیامد دیدن انیس و بچه هایش قلبم را به درد می‌آورد خدایا چه اتفاقی افتاده؟ خدایی ناکرده او.... آنها هر دو جوان هستند امکان دارد کاشانه شان از هم پاشیده شود تا صبح در همین اوهام به سر کردم صبح روز بعد در خانه به صدا در آمد و من فهمیدم اتفاقی که نباید می افتاد افتاد آقایی گفت تشریف بیاورید کلانتری جنازه آقای دادبین را تحویل بگیرید با شنیدن این خبر اشک چشمانم سرازیر شد خاطرات شیرین دامادمان مثل فیلم از جلوی چشمانم می گذشت لبخندها و متانت کلام دیروزش آخرین خاطره برای من بود باورش خیلی سخت بود و از آن سخت تر این که چطور این خبر را به دخترم بدهم چیزی نگذشت که نه تنها او بلکه همه اعضای خانواده خبر شدند بهشت کوچک ما جهنمی شد که دل همه را می سوزاند صدای گریه بچه های او نمکی بود که روی زخم دلم پاشیده می شد ضجه‌های انیس مثل پتک بر سرم کوبیده شد و بذر تنفر از حکومت ظالم شاهنشاهی در دلم جوانه زد و روز به روز بزرگ و بزرگ‌تر شد *شکوه حضور* با نزدیک شدن انقلاب به پیروزی تظاهرات گسترده تر و حضور مردم در کوچه و خیابان شفاف‌تر و مخالفت‌های آنها به وضوح دیده می‌شد محمدحسین من یکی از نیروهای فعال این حرکت ها بود دیدن گرد یتیمی بر چهره بچه‌های خواهرش شده بود نمادی به یاد ماندنی از ظلم و طاغوت او می‌توانست این ظلم را با حروف بریده بریده بچه هشت ماهه خواهرش که واژه بابا را ترسیم می کرد تفسیر کند و در ذهنش بپروراند که دادبین ها زیاد هستند عِرق دینی و مذهبی او به جوش آمده بود و در برابر انجام فعل حرام ساکت نمی نشست امر به معروف و نهی از منکر ورد کلامش بود دنبال کردن حوادث انقلاب برای همه مامهم شده بود شنیدم در یکی از شب ها مردم تصمیم گرفتند به یک مشروب فروشی حوالی چهارراه کاظمی حمله کنند و آن را به آتش بکشند محمدحسین و یکی از دوستانش به نام علیرضا رزم‌حسینی در این حادثه همراه مردم بودند آنها تمام صندوق‌های مشروب را یکی یکی به وسط خیابان می آوردند و می شکستند و مردم آنجا را به آتش کشیدند ادامه دارد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح‌تان بخیر و شادی پیام صبح بخیر معنوی صبحتون با نورخدا روشن و نور خدا بر قلبتون جاری الهی که حاجات دلتون با حکمت خدا یکی باشد  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🌿﷽🌿 🍃⛰💫بعثت پیامبر مکرم اسلام در بیان امام حسن عسکری علیه السلام: 🍃🌴☀️پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله معمولا در ایام ماه چند روزی در غار حرا (کوه نور) در حوالی مکه معظمه به عبادت و نیایش می‌پرداخت و در ان شب ۲۷ رجب نیز مشغول نیایش بود که جبرئیل بر وی نازل شد و بر وی آیاتی از قرآن مجید را به عنوان طلیعه نبوت نازل نمود. 🍃🌴☀️پیامبر ص وقتی که به چهل سالگى رسید، خداوند قلب کریمش را بهترین و والاترین و خاشع‌ترین و مطیع‌ترین قلب‌ها یافت. 🍃💚☀️ پس به درهاى آسمان اجازه داد و آنها بازشدند و به ملائکه اجازه داد و آنها نازل شدند. 🍃🌴☀️ و در این حال محمد صلّى اللّه علیه و آله به آنها مى‌نگریست. 🍃🕊☀️پس رحمت از طرف عرش بر وى نازل شد و او به روح الامین (جبرئیل) نگاه مى‌کرد، جبرئیل نزد او فرود آمد و دستش را گرفت و تکان داد و گفت:👇👇 🍃💚☀️ اى محمد! بخوان، 🍃🌴☀️ محمد فرمود: چه چیزى را بخوانم؟ خواندن نمیدانم .!!! 🍃🕊☀️جبرئیل گفت: اى محمد بخوان 🍃🏔💫 «اِقْرَاْ بِاسْمِ رَبِّک الَّذی خَلَقَ 🍃🏔💫 خَلَقَ الْاِنسانَ مِنْ عَلَقَ 🍃🏔💫 اِقْرَا وَ رَبُّک الْاَکرَمُ 🍃💫💫 اَلَّذی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ...».  🍃🍀☀️بخوان به نام پروردگارت -که هستى را آفرید- 🍃🍀☀️بخوان، همو که انسان را از خون بسته آفرید. 🍃🍀☀️ بخوان که پروردگارت از همه ارجمندتر است. 🍃🍀☀️همو که با قلم تعلیم داد و آن چه را که انسان نمى‌دانست به او آموخت . 🍃💚☀️ و اینگونه خداوند اراده کرد که قلب پیامبر ص را مملوّ ازعلوم و شجاعت نماید و به او فراخى دل عنایت فرماید. 🍃🌴☀️پس از آن ؛ پیامبر ص از کنار هر سنگ و درختى که رد مى‌شد، مى‌شنید که موجودات مى‌گفتند: «السّلام علیک یا رسول اللّه».!!! 🍃🌴☀️ پیامبر ص پس از این واقعه بسمت خانه رهسپار شد. 🍃🌴☀️ همین که پیامبر وارد خانه شد از نور چهره مبارکش خانه خدیجه کبری سلام الله علیها منور شد و آن بانوی پرهیزکار پرسید: 🍃🍀💫 ای محمد! این چه نوری است که در تو مشاهده می‌کنم؟ 🍃🌴💫 حضرت فرمود: این نور پیامبری است، تو نیز بگو :👇 🍃🌷☀️ لا إله الا الله، محمد رسول الله. 🍃🍀💫خدیجه س گفت: شهادت می‌دهم که خدایی جز خداوند یکتا نیست و تو رسول و پیامبر خدایی. 🍃💐☀️ بدین گونه خدیجه نخستین کسی بود که به همسرش حضرت محمد صلی الله علیه و آله ایمان آورد. 🍃⛰☀️از میان مردان نیز امام علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام، به محض دیدن چهره نورانی پیامبر صلی الله علیه و آله به وی ایمان آورد و شهادتین را بر زبان جاری کرد. 🍃🌴☀️از آن پس پیامبر صلی الله علیه و آله در کنار خانه خدا نماز می‌گذارد و خدیجه سلام الله علیها و علی علیه‌السلام بر او اقتدا می‌کردند و نماز می‌خواندند. 🍃🍀💐💫نخست  این سه نفر و سپس شیعیانشان ، با جان و مال وآبرو و هستی خود اسلام را پرورانده و فراگیر نمودند. 🍃📚تاریخ ابن خلدون، ج ۱، ص ۳۸۵. 🍃📚 تاریخ تحقیقى اسلام (موسوعة التاریخ الاسلامى)، ج‌۱، ص: ۳۱۶، 🍃📚 بحار الانوار، ج ۱۸، ص ۲۰۶ 🍃📚 منتهی الآمال، ج ۱، ص ۴۷. 🍃📚تاریخ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله، ص ۹۵. 🍃📚المراقبات  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
💚💐💚💐💚💐💚عید است و باز موسم شادی مردم است روی لب تمامی گل‌ها تبسم است تقویم من دوباره نشان میدهد که باز وقت نماز محضر آقای هشتم است مبعث رسیده است و دلم زائر رضاست در مشت‌های کودکی‌ام باز گندم است هی میشمارم از من و تو ماه مهربان حالا خودت بگو که مرا بار چندم است اینکه دوباره پر زدم و مشهدی شدم اینکه دلم دوباره کجای حرم گُم است💐💚💐💚💐💚 💐 تولد دوباره دینداران مبارک باد.💐 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌🪴 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🪴 🪴 🌿﷽🌿 یادم نمی‌رود آن شب که محمدحسین با لباسهای خیس و بوی بد و تند الکل وارد خانه شد از او سوال کردم مادر این چه قیافه ای است که برای خودت درست کردی؟ گفت خیلی دوست داشتم کاری کنم که این خاطره همیشه در ذهن جوان‌های کرمانی بماند شیشه های مشروب را بالا پرت می کردم و با شیشه‌ای دیگر آن را در هوا می شکستم وقتی شیشه می‌شکست محتویات آن روی سر و صورت و لباسم پاشیده می شد گفتم محمدحسین خیلی مراقب خودت باش لباسهایش را عوض کرد و دوباره به بیرون از خانه رفت واقعا وقتی محمدحسین خانه نبود دلم هزار راه می‌رفت تا برگردد ۲۶ دی ۱۳۵۷ شاه ملعون از ایران فرار کرد خیال مردم از بابت کشت و کشتار راحت شد و نهال امید در دل مردم ایران جوانه زد با ورود امام به ایران قلب مردمی که خون جوانان شان برای برپایی یک کشور اسلامی ریخته شده بود روشن و منور گردید *دوران سربازی* کم‌کم پایگاه‌های بسیج در مساجد به راه افتاد این روزها مصادف بود با پایان تحصیلات دبیرستان محمدحسین اوقات فراغتش را در مسجد می‌گذراند به دلیل انقلاب فرهنگی دانشگاه ها تعطیل شده بود بنابراین محمدحسین از تاریخ پانزدهم خرداد ۱۳۵۹ برای گذراندن دوران خدمت سربازی به مرکز آموزشی زابل رفت روزی که از خانواده جدا شد و به زابل رفت انگار پاره‌ای از تنم را جدا کرده بودند هرچند او زیاد در خانه نبود اما من هیچ وقت به نبودنش عادت نکردم و دوری از او برایم سخت می‌گذشت یادم می‌آید وقتی به مرخصی می آمد ساکش پر بود از کتابهای استاد مطهری و دکتر شریعتی و دیوان شعرا و قرآن و نهج البلاغه هرچه زمان می گذشت معلومات او بیشتر می‌شد و رفتار و کردارش رنگ و بوی خدایی می‌گرفت همیشه اشعاری از مثنوی معنوی زیر لب زمزمه می کرد دوران آموزشی او در زابل تمام شد که جنگ ایران و عراق شروع شد دشمن نفرین شده خواب خوش کودکان خوزستانی را به کابوس مبدل کرد شور و حرارت محمدحسین هرگز فروکش نکرد غیرت و تعصب دینی او را به سمت دفاع از میهن و اسلام و قرآن کشاند و فصل جدیدی را در زندگی من و خودش رقم زد در همان دوران خدمت سربازی به صورت داوطلبانه به جبهه های غرب اعزام شد او همان فرد پرتحرک و پر جنب و جوش و اهل خطر بود و من هم همان مادر بی قراری که لحظه به لحظه انتظار دیدن فرزند محبوبش را می کشد آذر ماه ۱۳۶۰ بود که لحظه شماری می‌کردم خدمت تمام شود و برگردد اواخر خدمت برای او شاید طبیعی اما برای من با شمردن روزها و ساعت ها می گذشت ماه آذر به نیمه رسید که محمدحسین به خانه برگشت و من خوشحال و سر از پا نشناخته برای آینده‌اش برنامه‌ریزی می‌کردم اما چیزی نگذشت که همه نقشه‌هایم نقش بر آب شد او به من گفت قرار است به زودی به عنوان نیروی بسیجی به جبهه اعزام شود گفتم مادرجان پس ادامه تحصیل و زندگی‌ات چی؟ گفت زندگی که می کنم اما برای ادامه تحصیل فرصت هست و فعلا که دانشگاهی باز نیست اینجا بود که خودم را برای یک فراق طولانی مدت آماده کردم ورود او به مجموعه واحد اطلاعات و عملیات لشکر ۴۱ ثارالله پرحادثه ترین و جذاب‌ترین بخش زندگی وی به شمار می‌رود که شنیدن خاطرات او از زبان فرماندهان و همرزمانش جالب و شنیدنی است او که سراسر زندگی اش می تواند الگوی عملی برای همه جوانان باشد تا آنها بدانند وقتی خداوند گل آدم را سرشت از روح خود در آن دمید فرمود ای انسان تو قابلیت جانشینی من در روی زمین را داری پس به سوی کمال گام بردار که هدف من از خلقت تو همین است و بس گفتمش پوشیده خوشتر سرّ یار خود تو در ضمن حکایت گوش دار خوشتر آن باشد که سرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران ادامه دارد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آقا جاااااانم مبعث آقا رسول الله رو به شما تبریک می گم 🎊🎊🎊🎊🎊❤️❤️🥰 🪴 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال  🇮🇷 🇮🇷 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
✅🌺 البته این ولایت که گفته میشه از ولایت اکرم روحی فداه شروع میشه و در ولایت (ع) ادامه پیدا میکنه و به و در نهایت به ولایت و برخی ختم میشه. 👌🏼 گوش کردن دستورات هر کدوم از این ولایت ها، سختی های خاص خودش رو داره. 🔷 و برای همین میبینیم بعضی ها پذیرش ولایت پیامبر (ص) براشون راحت بود 🚫 اما وقتی قرار شد ولایت امیرالمؤمنین (ع) رو بپذیرن دادشون در اومد و نتونستن تحمل کنن. 😒 💢 یه عده ای ولایت امیرالمؤمنین براشون آسون بود ولی پذیرفتن امامان بعدی براشون سخت بود. 🚸 همین باعث به وجود اومدن فرقه های ۴ امامی و ۶ امامی و ۷ امامی و .... شد که همه ی این فرقه ها "به خاطر نپذیرفتن ولایت" شدند.....  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️امام باقر علیه السلام: شیطان ۴ روز ناله کرده است : ۱- روزیکه مورد لعن خدا قرار گرفت؛ ۲- روزیکه از درگاه خدا رانده شد؛ ۳- روز عید مبعث؛ ۴- روز عید غدیر 📚قرب الاسناد،ص۱۰  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
🪴 🪴 🌿﷽🌿 قُطام خيلى زيرك است، او مى فهمد كه ابن ملجم، على(ع) را به عنوان اميرمؤمنان قبول دارد، بايد زمينه سازى بكند و قداست على(ع) را از ذهن ابن ملجم پاك كند. او صبر مى كند تا غضب ابن ملجم فروكش كند، بار ديگر نزد او مى رود و با مهربانى با او سخن مى گويد: حالا من يك حرفى زدم! تو چرا ناراحت شدى؟ چگونه دلت مى آيد دل مرا كه دخترى تنها هستم بشكنى؟ با من حرف بزن. دلم را نشكن! تو تنها اميد من هستى. من در اين دنيا كسى را جز تو ندارم. سخنان قُطام، آرامش را به ابن ملجم باز مى گرداند و بار ديگر عشق در وجود ابن ملجم شعله مى كشد. * * * عزيزم! چگونه دلت مى آيد خود را از اين زيبايى كه من دارم محروم كنى؟ نگاه كن! خدا اين همه زيبايى را براى تو خلق كرده است. چرا به بخت خود پشت پا مى زنى و دل مرا مى شكنى؟ آيا تو مؤمن تر از كسانى هستى كه در جنگ نهروان كشته شدند؟ مگر نديدى كه در پيشانى آنها، اثر سجده بود؟ چرا على آنها را به قتل رساند؟ على شايستگى مقام خلافت را ندارد. قدرى فكر كن! از زمانى كه او خليفه شده است، امّت اسلامى روى خوش نديده است. چرا على هميشه با مسلمانان مى جنگد؟ آيا ريختن خون مسلمانان جايز است؟ تو مى گويى على، اميرمؤمنان است، مگر خبر ندارى كه در "حَكَميّت"، او از اين مقام بركنار شد؟ تو چرا هنوز بر اين عقيده هستى؟ پدر و برادران من براى زنده نگه داشتن حكم خدا قيام كردند و به جنگ با على رفتند. همه كسانى كه حكميّت را پذيرفتند، كافر شدند. پدر و برادران من بعد از اين كه فهميدند كافر شده اند، توبه كردند، توبه واقعى! آنها از على خواستند تا او هم از كفر خود، توبه كند، امّا على اين كار را نكرد. عزيز دلم! اكنون على، كافر است و تو از كشتن يك كافر مى ترسى؟ به خدا قسم اگر اين كار را بكنى، بهشت را از آن خود كرده اى. آيا باز هم برايت سخن بگويم؟ تو چقدر زود قضاوت كردى؟ من با افتخار مهريّه خود را كشتن يك كافر قرار دادم تا خدا از من راضى باشد! آيا من از تو چيز بدى خواستم كه تو اين گونه با من برخورد كردى؟ ■■■□□□■■■ 🪴 🪴 🪴 🪴 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🍃🕊🌸❣💫زیارت مجازی حرم قدسیِ پیامبر مهربانیها... 🍃🌸💫روی لینک زیر کلیک بفرمایید👇👇 https://www.panoman.ir/projects/rasolallah/1.html 🍃🍀🕊☀️ التماس دعا... 🪴 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال  🇮🇷 🇮🇷 @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸🕊❣ قصه موسی ع و فرعون. 🍃❣🌠 گفتگوی موسی با خدا بعد از غرق شدن فرعون . 🍃🕊❣خیلیی قشنگه خیلیی  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
هوالمحبوب مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم مبارکباد. 🪴 ارسالی یکی از اعضای محترم کانال  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️پرت کردن روسری توسط یکی از کاندیداهای هیئت رئیسه مجمع سازمان نظام مهندسی استان تهران در اعتراض به عدم اجازه کاندیداتوری به دلیل بی حجابی! 🔹از قوه قضائیه درخواست داریم با این گونه هنجار شکنی ها سریعا و قاطعانه برخورد کند.  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 @delneveshte_hadis110
حضور تو کافی است تا همه جا بی مکان شود آمدن تو کافیست تا همه ی لحظه ها بی زمان شود. 🇮🇷 🇮🇷             @hedye110     🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به حضرت زهرا سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علیه السلام يَا أَبَا الْحَسَنِ، يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ، يَا عَلِىَّ بْنَ أَبِى طالِبٍ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يا فاطِمَةُ الزَّهْراءُ، يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ، يَا قُرَّةَ عَيْنِ الرَّسُولِ، يَا سَيِّدَتَنا وَمَوْلاتَنا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكِ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكِ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهَةً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعِي لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 *فصل دوم* *به روایت همرزمان* محمدحسین به روایت سردار سرافراز سپاه اسلام *حاج قاسم سلیمانی* *قبل از عملیات والفجر یک* قبل از عملیات والفجر یک زمان عملیات نزدیک می شد و هنوز معبرها آماده نشده بودند فاصله ما با عراقی‌ها در بعضی نقاط ۷۰ متر و در بعضی جاها حتی کمتر از ۵۰ متر بود و این باعث می‌شد بچه‌های اطلاعات نتوانند معبر باز کنند و دشمن را خوب شناسایی کنند خیلی نگران بودم محمدحسین یوسف الهی را دیدم و با او از نگرانی خودم صحبت کردم راحت و قاطع گفت ناراحت نباشید فردا شب ما این قضیه را حل می‌کنیم شب بر و بچه‌های اطلاعات طبق معمول برای شناسایی رفته بودند آنقدر نگران بودم که نمی توانستم صبر کنم آنها از منطقه برگردند تصمیم گرفتم با علیرضا رزم‌حسینی جلو بروم تا به محض اینکه برگشتند از اوضاع و احوال باخبر شوم دوتایی به طرف خط رفتیم وقتی رسیدیم گفتم من همین جا می‌مانم تا بچه‌ها از شناسایی برگردند و با آنها صحبت کنم و نتیجه کارشان را بپرسم چند ساعتی نگذشته بود که دیدم محمد حسین آمد با همان لبخند همیشگی که حتی در سخت‌ترین شرایط روی لبانش بود تا رسید گفت دیدید من همان دیشب به شما گفتم که این قضیه را حل می کنم گفتم خوب چی شد؟ بگو ببینم چه کردید؟ خیلی خسته بود نشست روی زمین و شروع کرد به تعریف کردن امشب یک اتفاق عجیبی افتاد موقع شناسایی وقتی وارد میدان مین شدیم و به معبر عراقی‌ها برخوردیم هنوز چیزی نگذشته بود که سر و کله خودشان هم پیدا شد آنقدر به ما نزدیک بودند که ما نتوانستیم کاری بکنیم همگی روی زمین خوابیده و آیه وجعلنا... (و جعلنا من بین ایدیهم سدا و من خلفهم سدا فاخشیناهم فهم لا یبصرون یس آیه ۹) را خواندیم ستون عراقی ها در آن تاریکی شب هر لحظه به ما نزدیکتر می شد بچه‌ها از جایشان تکان نمی خوردند نفس در سینه ها حبس شده بود عراقی‌ها به ما نزدیک شدند و از کنارمان عبور کردند یکی از آنها پایش را روی گوشه‌ای از لباس یکی از بچه‌های ما گذاشت و رد شد ولی با همه این حرف ها متوجه حضور ما نشدند بی خبر از همه جا به سمت خط خودشان رفتند ماهم معبرشان را خوب شناسایی کردیم و برگشتیم خوشحالی در چشمان محمدحسین موج می‌زد گروه دیگری هم که در سمت راست آن ها کار می کردند با عراقی ها برخورد می کنند و به خاطر فرار از دست دشمن مجبور شده بودند که روی میدان مین غلت بزنند اما نکته عجیب این‌که هیچ یک از مین‌هامنفجر نشده بود و بچه‌ها خود را سالم به خط خودی رساندند قرار شد همان اول شب من و محمدحسین با همان گروه سمت راست که حدود ۱۰۰ متر با دشمن فاصله داشت بار دیگر به شناسایی برویم این کاری بود که معمولاً مادر همه عملیات‌ها انجام می‌دادیم یعنی تا آنجا که ممکن بود به دشمن نزدیک می‌شدیم و تمام موقعیت‌ها را بررسی می کردیم آن شب داخل محور تا پشت میدان مین عراقی‌ها پیش رفتیم موانع عمق خاک دشمن و سایر مسائل را شناسایی کردیم زمان برگشت به شیاری رسیدیم که از قبل برای خوابیدن نیروهای عمل کننده پیش‌بینی شده بود همین که وارد شیار شدیم یه دفعه دیدم تمام بچه ها روی زمین افتادند فکر کردم حتما به گشتی های عراقی برخوردیم به اطراف نگاه کردم می‌خواستم خودم را روی زمین بیاندازم اما دیدم خبری از دشمن نیست و بچه‌ها خیز نرفته‌اند بلکه در حال سجده هستند گویا سجده شکر بود بعد همگی بلند شدند و دو رکعت نماز هم خواندند خیلی تعجب کردم محمدحسین را کنار کشیدم این چه کاری بود که کردید؟ گفت سجده شکر به جا آوردیم و نمازشکر خواندیم این کار هر شب ماست گفتم خوب چرا اینجا؟ صبر می‌کردید تا به خط خودمان برسیم بعد گفت نه ما هر شبی که وارد معبر می‌شویم موقع برگشت همانجا پشت میدان مین دشمن یک سجده شکر و دو رکعت نماز بجا می آوریم و بعد به عقب برمی گردیم ادامه دارد... 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷  🇮🇷 🇮🇷             eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef 🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶