eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅─✵💖✵─┅┄ اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان @hedye110 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
حیدری وار بیا حیدر کرار زمان؛ جمکران منتظر منبر مردانه توست .. پرده بردار از این مصلحت طولانی؛ که جهان معبد و منزلگه شاهانه توست .. @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
🪴 🪴 🌿﷽🌿 مسیرمان از تو یک شیار بود. به زحمت زیاد، خط دشمن را رد کردیم.از آن جا به بعد کار سخت تر شد. ولی تا برسیم پاي همین تپه، مشکل حادي پیش نیامد.سنگینی کار از وقتی بود که نزدیک این جا مستقر شدیم. به بچه ها اشاره کردم:«بخوابین.» همه دراز کشیدن رو زمین.اگر این جا بودي، صداي نفس کسی را نمی شنیدي. شش دنگ حواسم به اطراف بود. لحظه ها انگار سخت می گذشتند و کند. هر آن منتظر بلند شدن صداي بیسیم بودم و منتظر دستور حمله. چند دقیقه گذشت و خبري نشد. بیشتر از همه من حرص و جوش می زدم. کنترل نیرو تو آن شرایط، کار سختی بود.درست بالا سربچه ها، تیربارهاي دشمن منتظر کوچکترین صدایی بودند.دور تا دور مقرّ فرماندهی لشگر را سیم خاردار حلقوي کشیده بودند، و کیسه گونی هاي پر از خاك و شن، و موانع دیگر هم سر راه. دشمن آن جا را مستقل از خطوط درست کرده بود، جوري که اگر خطش شکست، حداقل فرماندهی بتواندمقاومت کند.قدم به قدم مرکز را دژبان گذتشته بودند.یک بار که بلند شدم سر و گوشی آب بدهم، هفت، هشت تا جیپ فرماندهی را خودم شمردم. چند دقیقه ي دیگر گذشت و باز خبري نشد.ناراحتی ام هر لحظه بیشتر می شد.کافی بود کوچکترین صدایی از یکی در بیاید.آن وقت، هم از روبرو می زدنمان، هم از پشت سر. زیاد غصه ي این را نمی خوردم. گردان ما فدایی بود و بچه ها اصلاً آمده بودند که برنگردند. حرص و جوشم، لو رفتن عملیات بود.اگر ما لو می رفتیم، کلک عملیات کنده می شد. چند دقیقه ي دیگر هم گذشت.وقتی دیدم خبري نشد، ذکر و توسل را شروع کردم. متول شدم به معصومین (علیهم السلام). از همان اول صورتم خیش اشک شد. ازشان می خواستم کمک کنند که بچه ها همین طور ساکت بمانند؛ سرفه اي اگر می خواهند بکنند تو دلشان خفه بشود، خداي نکرده اسلحه اي چیزي به هم نخورد، تیري شلیک نشود.بیشتر از همه هم می خواستم هرچی زودتر دستور عملیات را بدهند. دعاي توسل را داشتم می خواندم، همین طوري از حضرت رسول االله (صلی االله علیه و اله) شروع کردم تا خود حضرت صاحب الامر (سلام االله علیه).دیدم خبري نشد.حضرت فاطمه ي زهرا(سلام االله علیها) را خطاب کردم و به شوخی گفتم:«مادرجان ما همه رو یاد کردیم، خبري نشد.دیگه کسی نموند، حالا چیکار کنیم؟!» انگار بی بی عنایت کرد و راه دیگري را نشانم داد.یکدفعه یاد حضرت رقیه افتادم.توسل کردم و گفتم:«اومدم در خونه ي شما که با اون دستهاي کوچیکتون بالاخره دست به کار بشین و کمکمون کنید.» مشغول حرف زدن با حضرت رقیه (سلام االله علیها)شدم.اشکهام دوباره شروع کرد به ریختن.زیاد نگذشت، یکدفعه سنگینی دستی را رو شانه ام احساس کردم.بیسیم چی بود.گوشی را دراز کرد طرفم.نفهمیدم چطور از دستش قاپیدم.فرمانده بود.خیلی آهسته حرف می زد.گفت: «توکل بر خدا شروع کنید.» عبدالحسین، حرفهاش که به این جا رسید، ساکت شد.صورتش سرخ شده بود و داشت گریه می کرد.خیره ي دور دستها بود.انگار همان صحنه ها را داشت می دید.کمی بعد دنبال حرفش را گرفت: حضرت رقیه عجب عنایتی به ما کردند! من اصلاً نفهمیدم چه شد. وقتی به خودم آمدم، دیدیم با بیسیم چی تنها هستیم.همه رفته بودند! از سیم خاردار ها و موانع چطور رد شدند را دیگر نمی دانم.فقط می دانم تو مدت کمی، سنگرها و همه چی را منهدم کردند و مقر را گرفتند.همین دشمن را فلج کرد. وقتی که فرمانده بالا سرشان بود، شکست می خوردند، چه برسد بدون فرمانده. بچه ها از محورهاي دیگر عملیات را شروع کرده بودند.بیچارگی دشمن هر لحظه بیشتر می شد.همان شب تمام منطقه افتاد دست ما. تو مقر فرماندهی دشمن چند تا زن بودند که به زبان فارسی تسلط داشتند، کارشان شنود بیسیمهاي ما بود. بچه ها اسیرشان کردند.می گفتند:«ما فقط یکهو دیدیم نیروهاي شما رسیدن و سنگرها، یکی بعد دیگري تصرّف می شد.» صبح عملیات، یکی از فرماندهان آمد سراغم.مرا بغل کرد و همین طور پشت سرهم می بوسید.می گفت:«تو چکار کردي که تونستی تو کمترین فرصت، این مقر رو از بین ببري؟!اصلاً نمی دونی چی شد، خط دشمن از هم پاشید، گیج و سردرگم شد، آخه خیلی حرفه، فرمانده اش، پشت سرش نابود شده بود.» بنده ي خدا انتظار نداشت که ما تو عرض چند دقیقه آن جا را بگیریم. می گفت:«از وقتی که دستور عملیات رو دادیم، هنوز داشتیم حساب می کردیم که تا از معبر رد بشین، بعدش برسین به مقر و اون جا رو بزنین، خیلی طول می کشه؛ ولی یکدفعه دیدیم سنگر فرماندهی، بیسیم هاش قاطی شد و همه چی شون ریخت به هم.» 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
انسان شناسی 329.mp3
11.47M
۳۲۹ من میدونم به من حسادت میکنه! من میدونم جلوی من الکی احترام میذاره ولی پشت سرم غیبت میکنه! من میدونم به شکست من راضیه ولی ادای خیرخواهی درمیاره! باید باهاش چجوری برخورد کنم؟ | @hedye110
4_5857065369914577393.mp3
7.93M
| ✘ کسانی که می‌خواهند به دولت کریمه‌ی امام‌شان برسند و آماده‌ی خدمت در رکاب امام‌شان باشند: گوش کنند! استقامتِ این روزها، اراده قوی‌ لازم دارد! اراده ای قوی تر از همیشه برای فتح قله. @hedye110
انسان شناسی ۳۳۰.mp3
10.72M
۳۳۰ قرآن خطاب‌های مختلفی برای انسانها دارد؛ ناس / مسلمین / مؤمنین و ... • همه انسانهایی که اهل ادیان الهی‌اند ، • یا حتی همه کسانی که مسلمانند، • حتماً نمی‌توان واژه مؤمن را درمورد آنها بکار برد. ✘ چه ویژگی‌ها و نشانه‌هایی در مؤمن هست که او را از بقیه متمایز میکند؟ @ostad_shojae @Allah_Almighty ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌ عیب های مردم را نباید بازگو کنید ، بلکه باید آنها را بپوشانید ... و حتی اگر از کسی عیبی یا لغزشی دیدید ، نباید اظهار خوشحالی کنید ... ️هرچند آن شخص با تو رفتار خوبی نداشته است ... حضرت أمیرالمؤمنین علی (ع) در این باره می فرمایند : از زمین خوردن کسی خوشحال نشو ، زیرا تو نمی دانی که روزگار با تو چه خواهد کرد ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
❣کمال بندگی❣
✍آیت الله مجتهدی تهرانی (ره): ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌ ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌ عیب
اگه به کسی تهمتی زدیم اون تهمت فقط و فقط به دستان خودت قابل حل وجبرانه، حتی خود خدا و اهل بیت ع هم واسه اون تهمت ناحقت ،نمیتونن کاری برات انجام بدن حق الناس عجیب و بزرگی مرتکب شدی. حواسمون به پرحرفی هامون باشه . حواسمون به که در کمینمونه بیشتر باشه.
﷽ 🌸 ختم دعای فرج 👇 جهت بیروزی حق علیه باطل و تعجیل در ظهور حضرت ولیعصر ، مهدی موعود عج الله تعالی فرجه الشریف برای ثبت بر روی لینک زیر بزنید❤️ https://EitaaBot.ir/counter/3kz .
❌اسرائیل؛ آشکار کننده شرک‌های پنهان در عالم است. eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
• بعضی دخترای حزب‌الهی توئیت میزنن: ای کاش ما پسر بودیم و خودمون رو می‌رسوندیم سرزمین‌های اشغالی و چنین و چنان می‌کردیم! • رهبری فرمود: و مجاهدتی بزرگ و است و اگر به آن توجه شود، پیشرفت یک جامعه تضمین خواهد شد. • خواهران حزب الهی لطفا ساده کنید، با زندگی کنید، حداقل چهارتا بچه بیارید و وقف امام زمان کنید تا کشور از و نجات پیدا کنه. اون موقع شما ! عرصه‌ی جهاد شما اینه!!! eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
کنترل شهوت 06.mp3
10.02M
۶ 🔻 قدرت قوه لامسه، درالتهابات جنسی بقدری است که؛ عدم مراقبت صحیح ازآن، دردوران نوزادی نیز منشاء بزرگی برای بیماری خودارضایی است!👇 کنترل لامسه @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 یکبار برای همیشه این سوال حل بشه که: وقـتـی خـودمـون مـشـکل داریـم، مشکلات بقیه مردم جهان مثل فلسطین و لبنان و... به ما چه؟ ⬅️شما اگه مسلمونی اینه جواب... ⬅️اگه مسیحی و یهودی هستی، اینه جواب... ⬅️اگر هم کلا بی دینی، اینه جواب... 🔰 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 در این خاک، حتی دهه نودی هاشم پای کارن 🔸کلیپ خالصانه و بی ریای دانش آموزان در مدرسه شهید اشرفی اصفهانی شهرستان سرخس eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
┄┅─✵💝✵─┅┄ 🍃بہ نام او ڪه... 🌼رحمان و رحیم است 🍃بہ احسان عادت 🌼وخُلقِ ڪریم است سلاااام الهی به امیدتو صبحتون بخیر💖 @hedye110 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
آرزویم همه این است که در خیمه‌ی تو بنگــرم از کرمت بنده ی خدمتکارم 🔸شاعر: جواد پرچمی @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 💟دعا برای شروع روز💟 ا🍃💕🍃 💙بسم الله الرحمن الرحیم💙 ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن ا🍃💕🍃 اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة ا🍃💕🍃 💠امين يا رب العالمین💠 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏 💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃 @hedye110
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️ 🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻 💕💕💕💕💕💕💕💕 🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸 🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻 💕💕💕💕💕💕💕 🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸 @hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃 🍃 🌹 🍃 ❤️ توسل امروز ❤️ به امام حسن مجتبی علیه السلام و امام حسین علیه السلام يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🦋🦋 يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛ 🍃 🌹 🍃 🌹🍃 🍃🌸🍃 🌹🍃🌹🍃🌹🍃 @hedye110
🪴 🪴 🌿﷽🌿 سیدکاظم حسینی آن شب شستن ظرفها با حاجی بود. هرچند شب یک بار، این کار نوبتش می شد. یکسره این طرف و آن طرف می دوید:شناسایی، تحویل گرفتن نیرو، ترخیص شان؛ دائم توي خط می رفت و هزار کار و گرفتاري داشت، ولی یکدفعه نشد شهرداري اش " 1 ". را بدهد به دیگري. آن شب غذا که خوردیم، ظرفها را جمع کردیم. حاجی شروع کرد به تمیز کردن سفره.ظرفها کنارش بود.یکی از بچه ها خواست به حساب خودش تیزبازي در بیاورد.آهسته بلند شد.رو نوك پاهاش آمد پشت حاجی. با احتیاط خم شد. ظرفها را برداشت و بی سرو صدا زد بیرون. فکر کرد حاجی ندیدش.دید، ولی خودش را زد به آن راه.می دانستم جلوش را نمی گیرد.بزرگوارتر از این حرفها بود که مابین جمع بزند تو پاورقی -1 وظیفه اي بود که براساس آن، نظافت، گرفتن غذا و شستن ظرفها به عهده ي یکی از بچه ها می افتاد) ذوق کسی.زود سفره را جمع کرد.سریع رفت بیرون. کسی که ظرفها را برد، نشسته بود پاي شیر آب.خواست شروع کند به شستن، حاجی از پشت سر، شانه هاش را گرفت.بلندش کرد.صورتش را بوسید و گفت:«تا همین جا که کمک کردي و ظرفها رو آوردي، دستت درد نکنه، بقیه اش با خودم.» «حاج آقا دیگه تو حالمون نزن، حالا که آستینها رو زدیم بالا.» حاجی آستینهاي او را کشید پایین.گفت:«نه آقاجان شما برو، برو دنبال کارت.» «حالا این دفعه رو نزن تو پرمون.» اصرارش فایده اي نداشت.کوتاه هم نمی آمد.از او پیله تر حاجی بود. آخرش گفت: «شما می خواي اجر این کارو از من بگیري؟ این کار اجرش از اون شناسایی من بیشتره، درسته که من فرمانده ي گردان هستم، ولی اگر برم دنبال کارها، اون وقت ظرفم رو یکی بشوره و لباسم رو یکی دیگه، این که نشد فرماندهی که!» بالاخره برگشت.وقتی آمد، گفت:«بیخود نیست که این حاجی اگه شب عملیات به نیروها بگه بمیر، می میرن.» 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ 🇮🇷 @shohada_vamahdawiat                  
4_5877418159073399419.mp3
24.21M
🎤 سخنرانی استاد در اجتماع مردمی عاشقان مبارزه با اسرائیل 🗓 28 مهر ۱۴۰۲ - تهران، میدان فلسطین @hedye110
باید سخـن از حقیقت دین گفتن از حـرمت قـبـلـه نخستیـن گفتن امروز برای شاعران تکلیف است با لهجۀ شعـر، از فلسطیــن گفتن 🔸شاعر: لاادری eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□