eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
بر چهره پر ز نور مهدی صلوات بر جان و دل صبور مهدی صلوات تا امر فرج شود مهیا بفرست بهر فرج و ظهور مهدی صلوات... @emame_mehraban            🕊🕊🕊🕊
🪴 🪴 🌿﷽🌿 صحراي وانفسا همسر شهید تاریکی شب همه جا را پوشانده بود.سکوتی سنگین می رفت که همه جا را بگیرد. بچه ها خوابیده بودند. خودم هم داشتم آماده می شدم که کم کم بخوابم. یکدفعه صداي آهسته اي به گوشم خورد. از توي حیاط بود. صداي بسته شدن در کوچه، آن هم با احتیاط، یک آن دلم از خوشحالی لرزید.عبدالحسین، هشتاد روز مرخصی نیامده بود. فکر این که او باشد، از خانه کشاندم بیرون. حدسم درست بود. جلوي در هال دیدمش، با همان لبخند همیشگی. سلام و احوالپرسی که کردیم، با صداي ذوق زده ام گفتم: «برم بچه ها رو بیدار کنم.» آهسته گفت: «نه، نمی خوام بچه ها رو بیدار کنی.» «چرا؟!» «بگذار بیام تو، برات می گم.» جوري گفت که زیاد ناراحت نشوم؛ فردا صبح زود باید می رفت کاشمر. هم قرار بود سخنرانی کند. هم با فرمانده ي آن جا وعده داشت. گفت: «ان شاءاالله فردا بعد از ظهر هم بر می گردم و می آم پیش شما؛ این جوري بچه ها رو بهتر و سیرتر می تونم ببینم.»... یک ساعتی مانده بود به اذان صبح، از خواب بیدار شدم. چراغ آشپزخانه روشن بود. یقین داشتم عبدالحسین است. بیشتر وقتها که می آمد مرخصی، روزه می گرفت. یکدفعه هم یادم نمی آید که مرا بیدار کرده باشد که سحري درست کنم یا مثلاً چاي دم کنم. همه ي کارها را خودش می کرد. از جام بلند شدم.رفتم آشپزخانه.یک قوري چاي و دو تا استکان گذاشته بود تو سینی.به اش سلام کردم.جوابم را با خنده و خوشرویی داد.به سینی اشاره کردم و پرسیدم: «اینا رو جایی می بري؟» خندید و آهسته گفت: «یک بنده خدایی تو کوچه است، نمی دونم مسافره، زواره، می خوام براش چایی ببرم، ثواب داره، صبح جمعه اي.» سینی را برداشت و رفت بیرون، بی سر و صدا. مدتی بود که هر وقت می آمد مرخصی، سابقه ي این کار را داشت. یا چاي می برد بیرون و یا هم میوه و غذا.هر بار که می پرسیدم: براي کی می بري؛ جوابهایی از همان دست می داد. جالب این بود که همه ي آن مسافرها و رهگذرها هم، اکثراً ماشین داشتند! " 1 ". صبح، اذان که گفتند نماز خواند و راه افتاد طرف کاشمر. پاورقی -1 همیشه یکی، دو نفر محافظ داشت. به خاطر فرار از منیت و خودستایی، تمام آنها را مسافر و رهگذر معرفی می کرد. این مسأله را تا بعد از شهادتش نفهمیدم سه، چهار ساعتی مانده بود به غروب. بچه ي همسایه آمد و گفت: «آقاي برونسی از کاشمر تلفن زدن، با شما کار دارن.» آن روز لوله هاي آب، توي کوچه ترکیده بود و ما از صبح آب نداشتیم. همین حسابی کلافه ام کرده بود. پیش خودم گفتم: «اینم حتماً زنگ زده که باز بگه من نمی تونم بیام!» بچه ي همسایه منتظر ایستاده بود. با ناراحتی به اش گفتم: «برو پسر جان از قول من به آقاي برونسی بگو هر چی دلش می خواد تو همون کاشمر، پیش فامیلش بمونه و از همون جا هم بره جبهه، دیگه خونه نمی خواد بیاد!» دم دماي غروب بود. آب تازه آمده بود و تو حیاط داشتم ظرفها را می شستم.یکدفعه دیدم آمد. به روي خودم نیاوردم. از دستش حسابی ناراحت بودم.حتی سرم را بالا نگرفتم.جلوي من، روي دو پایش نشست. خندید و گفت: «چرا این قدر ناراحتی؟» هیچی نگفتم. خودم خودم را داشتم می خوردم.مهربانتر از قبل گفت: «براي چی نیومدي پاي تلفن؟ تو اصلاً می دونی من چرا زنگ زدم؟» باز چیزي نگفتم. « می خواستم یک چند روزي ببرمتون کاشمر.» تا این را گفت، فهمیدم عیب کار از طرف خودم بوده که زود جوش آوردم. ولی نمی دانم چرا دلخوري ام لحظه به لحظه بیشتر می شد و کمتر نه.دیگر بچه ها آمدند دورش را گرفتند. یکی یکی می بوسیدشان و احوالپرسی می کرد. باهاشان هم رفت توي خانه. کارم که تمام شد، ظرفهاي شسته را برداشتم و رفتم تو.آمد طرفم. مهربان و خنده رو گفت: «من از صبح چیزي نخوردم، اگر یک غذایی چیزي برام درست کنی، بد نیست.» ادامه دارد 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷ eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
مولود کعبه علی یار پیمبــر علی ساقی کوثر علی شیــر دلاور علی فاتح خیبـر علی پیشاپیش فقط_حیدرامیرالمومنین_است eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
مقام عرشی حضرت‌زهرا_19.mp3
10.89M
"س" ۱۹ ✨محصول اولیه‌ی دلنگرانی‌های حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها، و بشارتهای آخرالزمانی حضرت جبرئیل علیه‌السلام، در زمانه‌ی ما، به ثمر رسیده است ... تدبیرِ عرشیِ تاریخ، به شدّت دنیا را برای حکومت عدلِ جهانیِ آخرین فرزند فاطمه سلام‌الله‌علیها، آماده کرده است! ✦ این حادثه درحال وقوع است؛ نقش ما در نزدیک‌تر کردن آن، چه می‌تواند باشد؟ 🎤 کتاب اربعین حسینی @hedye110
امام حسن عسکری (علیه السلام) جُعِلتِ الخَبائِثُ فی بَیت وَ جُعِل مِفتاحُهُ الکَذِبَ؛ تمام پلیدی ها در خانه ای قرار داده شده و کلید آن دروغگویی است. فقط_حیدرامیرالمومنین_است eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□
🌹 بخشی از توصیه‌ها ویژه ماه رجب 🌹 🌹 تعجیل در فرج و سلامتی امام مهدی عج صلوات 🌹 حاج شیخ جعفرناصری فقط_حیدرامیرالمومنین_است eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef □■□■□