eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.8هزار دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
*نیکی* :_دوشیزه ی مکرمه،سرکار خانم نیکی نیایش، آیا بنده وکیلم شما را به عقد دائم و همیشگی آقای مسیح آریا دربیاورم ، وکیلم؟ به کفش های مسیح نگاه میکنم. دستم را مشت میکنم و با صدای لرزان میگویم:بله صدای کل و هلهله بلند میشود. مسیح صدایم میزند:نیکی؟ برمیگردم و در تیله های براق چشمانش خیره می شوم. میگوید:دیگه تموم شد.. عقدمون بدون طلاقه... لبخند میزنم و میگویم:نه امکان نداره.. ما قرار داشتیم.. :_نشنیدی عاقد گفت به عقد دائم و همیشگی؟؟ و مستانه میخندد.. باور نکردنی است.. حس می کنم دنیا دور سرم می چرخد. از خواب میپرم،نفس نفس میزنم. خواب بود.. همه اش خواب بود... هنوز صدای قهقهه ی مستانه اش،در گوشم میپیچد. نباید به این چیزها فکر کنم.. نباید ذهنم را مشوش کنم.. نگاهی به ساعت میاندازم. یک و بیست دقیقه... تا صبح،زمان زیادی باقی مانده... دوباره دراز میکشم. در خواب،ناراحت نبودم،از چیزی که شنیدم ناراحت نبودم... لبخند زدم.. سرم را تکان میدهم و روی پهلو جابه جا میشوم. خدایا،من...من اشتباه کردم ؟ }توکلت علی حی الذی الیموت{.. ❤ چادرم را سر میکنم و کفش های مشکی ام را از کمد برمیدارم،نگاهی به آینه میاندازم. فرصتی برای اندوه و حسرت نیست.. دو روز از شب بله برون گذشته و من بین درست و اشتباه سردرگمم. آهی میکشم و از اتاق بیرون میزنم. عمووحید در حیاط منتظر من است. مامان مشغول صبحانه خوردن است. آرام سلام میدهم و بدون اینکه بایستم خداحافظی میکنم. مامان،جوابم را میدهد! اتفاقی نادر و غیرممکن در چهار سال اخیر! کمی مکث میکنم،لبخند تلخی روی لبم مینشیند. سرم را تکان میدهم،نباید به خیال فرصت دهم دامن بگشاید. از خانه بیرون میروم. عمو، کنار شمشاد ها ایستاده. خودم را جمع و جور میکنم. عمو نباید چیزی بفهمد. از غصه و نگرانی ام نباید بداند. جلو میروم و سلام میدهم :سلام،صبح بخیر :+سلام،صبح تو ام بخیر. :_ببخشید منتظر موندین.. لبخند میزند،پر از غصه و تلخ... :+عیب نداره،بیا بریم.. راه میافتیم. ماشین مسیح را جلوی در میبینم،خودش هم پشت رول نشسته.. ما را که میبیند،پیاده میشود و سلام میدهد. عمو سرد،جواب سلامش را میدهد. من هم جویده جویده،چیزی شبیه سلام میگویم. سوار میشویم. گرمای مطبوعی،به صورتم میخورد. مسیح حرکت میکند. امروز من کلاس ندارم و بهترین فرصت است برای آزمایش دادن.. 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸