eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
همۀ ي طبقات آسمان را گشته ام ، در دل ستاره باران نیمه شبهای روشن و مهربان تابستان ، بر جاده کهکشان تاخته ام ، صحرای ابدیت را درنوردیده ام ، بال در بال فرشتگان ، در فضای پاک ملکوت شنا کرده ام ، با خدایان ،ایزدان با همۀ ي الهه هاي زیبای آسمان ، با همۀ ارواح جاویدی که در نیروانای روشن و بی وزش آرام یافته اند آشنا بوده ام .از هر جا ، از هر یک یادی ، یادگاری ، برایت آورده ام . از سیمای هر کدام زیباترین خط را ربوده ام ، از اندام هر یک نازنین طرح را گرفته ام ، از هر گلی ، افقی ، دریایی ، آسمانی ، چشم اندازی ، رنگی دزدیده ام ، و ، با دست و دامنی پر از خطها و رنگها و طرح هاي آن سوی این آسمان زمینی ، از معراج نیمه شبان تنهایی ، به دامان مهربان تو – اي دامن حریر مهتاب شبهای زندگی سیاه من – فرود آمده ام ، نشسته ام تا آن ودیعه ها که از آسمانها آورده ام در دامن تو ریزم             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
شبتون آرام اجرتون با سیوالشهدا 🖤🌟✨🌙🖤
┄┅─✵💝✵─┅┄ 💜به نام خداوند لوح و قلم 💖حقیقت نگار وجود و عدم 💙خدایی که داننده رازهاست 💚نخستین سرآغازِ، آغازهاست سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 🌹💖🦋🇮🇷🇮🇷🇮🇷🏴🏴🏴
ای که آمدنت ارمغان تمام خوشبختی‌هاست؛ ای که ظهورت پایان تمام رنج‌ها و سختی‌هاست؛ به امید وصل تو به انتظار نشسته‌ام».             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
آيا محمّد بن حَنَفيّه را به ياد مى آورى؟ برادر امام حسين(ع) را مى گويم. همان كه به دستور امام ( در موقع حركت از مدينه )، به عنوان نماينده امام در آن شهر ماند. اكنون او براى انجام مراسم حج و ديدن برادر به سوى مكّه مى آيد. او شب هشتم ذى الحجّه به مكّه مى رسد، امّا همين كه وارد شهر مى شود به او خبر مى دهند كه اگر مى خواهى برادرت حسين(ع) را ببينى، فرصت زيادى ندارى. زيرا ايشان فردا صبح زود، به سوى كوفه حركت مى كند. مگر او اعمال حج را انجام نمى دهد؟ محمّد بن حنفيّه با عجله خدمت برادر مى رسد. امام حسين(ع) را در آغوش مى گيرد. اشكش جارى مى شود و مى گويد: "اى برادر! چرا مى خواهى به سوى كوفه بروى؟ مگر فراموش كردى كه آنها با پدرمان چه كردند؟ مگر به ياد ندارى كه با برادرمان، حسن(ع)، چگونه برخورد كردند؟ من مى ترسم كه آنها باز هم بىوفايى كنند. اى برادر، در مكّه بمان كه اين جا حرم امن الهى است". امام مى فرمايد: "اى برادر! بدان كه يزيد، براى كشتن من در اين شهر، برنامه ريزى كرده است". محمّد بن حنفيّه، با شنيدن اين سخن به فكر فرو مى رود. آيا امام حسين(ع) كنار خانه خدا هم در امان نيست؟ او به امام مى گويد: "برادر، به سوى كشور يمن برو كه آنجا شيعيان زيادى هستند". امام نيز مى فرمايد: "من در مورد پيشنهاد تو فكر مى كنم". محمّد بن حنفيّه اكنون آرام مى گيرد و نزد خواهرش زينب(س) مى رود تا با او ديدارى تازه كند. امشب اوّلين شبى است كه لشكر يزيد در مكّه مستقر شده اند. بايد به هوش بود و بيدار! آيا موافقى امشب، من و تو كنار خانه امام نگهبانى بدهيم؟ جوانان بنى هاشم جمع شده اند. عبّاس را نگاه كن! او هر رفت و آمدى را با دقّت زير نظر دارد. مگر جان امام در خطر است؟ چرا بايد چنين باشد، مگر اين جا حرم امن خدا نيست؟ به راستى، چه شده كه حقيقت حرم، اين گونه جانش در خطر است؟ سى نفر از هواداران بنى اُميّه كه قرار است نقشه قتل امام را اجرا كنند، اكنون خود را به مكّه رسانيده اند. آنها به جايزه بزرگى كه يزيد به آنها وعده داده است فكر مى كنند، امّا نمى دانند كه نقشه آنها عملى نخواهد شد. امام حسين(ع) عاشق صحراى عرفات است. او هر سال در آن صحرا، دعاى عرفه مى خواند و با خداى خويش راز و نياز مى كند. هيچ كس باور نمى كند كه امام يك روز قبل از روز عرفه، مكّه را ترك كند؟ امروز امام به فكر صحراى ديگرى است. او مى خواهد حج ديگرى انجام دهد. او مى خواهد با خون وضو بگيرد تا اسلام زنده بماند. امت اسلامى گرفتار خواب شده است. همه اين مردمى كه در مكّه جمع شده اند بر شيطان سنگ مى زنند، امّا دست در دست شيطان بزرگ، يزيد مى گذارند. آنها نمى دانند كه بيعت با يزيد، يعنى مرگ اسلام! يزيد تصميم گرفته است تا اسلام را از بين ببرد. او كه آشكارا شراب مى خورد و سگ بازى مى كند، خليفه مسلمانان شده و قرآن را به بازى گرفته است. اكنون امام، مصلحت ديده است كه براى بيدارى بشريّت بايد هجرت كند. هجرت به سوى بيدارى. هجرت به سوى آزادگى. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه ی 36 ☀️ سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ کُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَ مِمَّا لَا یَعْلَمُونَ 🌟منزّه است خدایی که تمام زوجها را آفرید، از آن چه زمین میرویاند و از خود مردم و از آن چه نمیدانند. 💠پیام ها💠 ✅1- قانون زوجیّت در مخلوقات را به ذات الهی سرایت ندهید، او یکتا و بی نظیر است. «سبحان الّذی خلق الازواج» ✅ 2- آفریدن ها و آفریده ها، نشانه ی قدرت، اراده و حکمت اوست، نه نشانه ی نیاز و وابستگی او. «سبحان الّذی خلق الازواج» ✅ 3- پیدایش دانه و میوه، از طریق قانون زوجیّت است. «من ثمره... خلق الازواج کلها» ✅ 4 - انسان در مسائل جسمی و جنسی در ردیف دیگر موجودات است. «مما تنبت الارض و من انفسهم» ✅ 5- در هستی موجوداتی است که نحوه زوجیّت آنها برای بشر ناشناخته است. «خلق الازواج کلّها... مما لا یعلمون» 📚 تفسیر نور/جلد 7             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
⏪ تفسیر سوره ی یس، آیه ی 37 ☀️ وَآیَةٌ لَّهُمُ الَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ. 🌟 و نشانهای (دیگر) برای آنان شب است که ما روز را (مانند پوست) از آن بر می کنیم، پس در تاریکی فرو می روند. 💠پیام ها💠 ✅1- شب، از نشانه های قدرت و حکمت الهی است. «آیة لهم الیل» ✅ 2- پیدایش شب و روز تصادفی نیست، کار خداست. «نسلخ منه النهار». 📚 تفسیر نور/ جلد 7             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
🌷مهدی شناسی ۱۳۷🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹ابوتراب🌹 ◀️قسمت سوم 🍃خاك ماده‌اي با قابليت مقاومت و تحمل فراواني است. چنانچه صبر و مقاومتش زبانزد كوي عرفان است. از اين رو نه در مقابل فسق فاسقان و ظلم ظالمان،عبوس و مضطرب مي‌شود و نه در حلقات ذكر، جلسات علم شادي و سرور خود را به نمايش مي‌گذارد ( البته اين سخن به آن معنا نيست كه خاك شادمان از حلقات ذكر و جلسات علم ناراحت از مجالس فسق نيست. سخن اين جاست كه هيچ يک از اين دو وضعيت را به جلوه بروز ظاهري نمي‌كشاند. همه اشياء عالم اهل ادراك هستند و مادام در حال تسبيح گويي حضرت حق مي‌باشند.) 🍃حضرت مهدی علیه السلام "ابوتراب" است يعني سينه وسيع و دل گشاده ايشان هم تحمل گناه و قصور افراد را دارد و هم به اذن حق روي آنها پرده مي‌اندازد. همچنين از عبادت بيش از اندازه گروهی از عابدان و زاهدان بيش از اندازه شادمان نمی‌شود. 🍃خصلت بزرگان است که در هيچ حالی از وضعيت طبيعی خارج نمی‌شوند. نه خبری آنها را بيش از اندازه شادمان می‌کند و نه مصيبتی آنها را از حد بيرون غمگين می‌سازد. صراط عالمند واز افراط و تفريط مصون و درامان‌اند. وجود مقدس ابوتراب پدر هر صابر و مومن متعادلی است. 🍃ويژگی ديگر خاک جذب آب است. آب در عالم معنا علم و معرفت و در انتها پذيرش ولايت حضرات معصومين است. اگر ولايت حضرات معصومين از لابلای سنگلاخ وجودی هر طالبی عبور کند، قطعا همان فضای نامطلوب برای کشت معرفت تبديل به مزارع سبزی خواهد شد. 🍃حضرت صاحب الزمان ابوتراب‌اند. پدری که بر زمين تشنه وجود فرزندان خويش بارانی از معرفت می‌بارد تا سيرابِ سيراب شوند. 🍃ويژگی عجيب خاک که شايد کمتر مورد توجه قرار می‌گيرد پنهان کردن موادی است که ثمره چندانی ندارند.اگر برگها از درخت می‌ريزند روی آنها را با خاک می‌پوشانند تا دوباره به کود تبديل شود و اگر زباله‌ای هست که قابليت تبديل شدن به کود را داشته باشد در خاک دفن می‌شود. 🍃 ابوتراب پوشاننده ی رذايل اخلاقی افرادند. وجود مقدس صاحب الزمان نواقص اخلاقی هر سالکی را پنهان می‌کنند تا زمان برای رويش دوباره ايجاد شود. ابوتراب با جلوه الهی خويش سيئات فرد را به حسنات بدل می‌کند و آنچه از نظر شخص پرونده سياه اوست زمينه ساز پرورش مجددش می‌شود. 🍃ويژگی ديگر آب: چون به خاك اضافه شود، گل حاصل شده كاملاً شكل پذير است، اگر آب ولايت به خاک وجود هر سالکی اضافه شود وجود او شکل پذير و قابل انعطاف خواهد شد و برای پذيرش احکام شريعت و تسليم شدن در مقابل احکام مقاومت و سرسختی از خود نشان نمی‌دهد. آب ولايت چنان بر گوشه و کنار دلش سايه می‌افکند که جايی برای بروز منيّت‌هايش نمی‌يابد. 🍃شايد خالی از لطف نباشد به نام ابوتراب در قيامت نگاه ديگري بيندازيم. قيامت روز حسرت است. روز آه‌های بلند. روز نگرانی‌های جاودان. روز اضطراب‌های بی‌پايان.تنها کسانی اين روز رستگار و بی دغدغه‌اند که در دنيا خاک وجود خود را به دست مربی عالم سپرده‌اند و در آن جا همراه او قيام می‌کنند. 🍃 کجايند کسانی که ابوتراب پرورش دهنده آنها بود؟؟؟ در آن روز که ناله‌ها از شدت فراق از حق به عرش می‌رسد صدايی می‌آيد که کاش ما تراب بوديم(سوره ی نبا)، که امروز در پی ابوتراب قيام می‌کرديم. اما چقدر دير است و چه بی‌فايده است. آن روز، روز غبطه و حسرت است. 🍃ابوتراب!مهدی جان! خاک وجود مرا زمينه‌ساز قدمهای مبارک خويش کن تا با اثر مبارك گامهايت قلب مرده من، زيباترين مسجد عالم شود. ای صبا نِکهَتی از خاک در يار آور خاطر از ما ببر و مژده ديدار آور نغمه او به دل و جان، دهد آرام و قرار غم ما را ببر ای پيک صفا، تار آور صبرايوب، نباشد من بی سامان را وعده بگذار و از او، رقعه بر اين زار آور ❤️🌻🌷❤️🌻🌷❤️🌻🌷 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🌷 امیرالمومنین امام على (عليه السلام) : ✍ مَنِ اشتَغَلَ بِذِكرِ الناسِ قَطَعَهُ اللّهُ سبحانَهُ عَن ذِكرِهِ 👌 هر كه به ياد مردم سرگرم شود ، خداوند سبحان او را از ياد خود جدا كند 📖 غررالحكم حدیث8234 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
voice.ogg
3.6M
💥💥بسیار بسیار مهم💥💥 جوابیه درخصوص صوت منتشر شده و ادعای مخالفت جریان طب اسلامی با رهبری معظم انقلاب. eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
✍استاد فاطمی نیا ‏اگر لباسی از امام سجاد پیدا شود، هرکس بتواند می‌رود تا ببیند اما کتابی از ایشان موجود است و استفاده نمی‌کنیم. صحیفه سجادیه دریای معارف است. اگر آدمی این کتاب را نبیند در فهم معارف اسلام ناقص است. خواهید گفت مگر قرآن بس نیست؟ نه؛ بس نیست! بله؛ همه چیز در قرآن هست اما قرآن شارح می‌خواهد.             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
🌷 آیت الله فاطمي نيا : ✍ مساله ي والدين شوخي نيست! ممكن است يك پرخاش به مادر، انسان را صد سال عقب بيندازد و بركات را ببرد! اگر كوتاهي كرده ايد ، تا دير نشده است جبران كنيد. اگر در قيد حيات هستند دلشان را به دست اوريد و به ايشان خدمت كنيد و اگر هم به رحمت خدا رفته اند ، براي آنها استغفار كنيد.             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
ما را ببخش به خاطر درهایی که زدیم و هیچ کدام خانه تو نبود شبتون حسینی ❤️ 🖤✨🌟🌙🖤
┄┅─✵💝✵─┅┄ بنام‌دوست﷽ گشاییم دفترصبح را به‌ فر عشق فروزان کنیم محفل را بسم الله النور روزمان را بانام زیبایت آغازمیکنیم دراین روز بما رحمت وبرکت ببخش وکمک‌مان کن تازیباترین روز را داشته باشیم سلام صبحتون بخیر الهی به امید تو💚 🦋💖🌹🏴🏴🇮🇷🇮🇷
"من منتظرم"       ‌جمله‌ای آشناست...       خدایا از که شنیدم؟       آهان یادم افتاد، از کوفیان...                نکند انتظار من هم از جنس انتظار کوفیان باشد...؟                                                همین!             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
شب عاشورا است و من مات و مبهوت اين سخن تو شده ام: اَحْلى مِنَ الْعَسَل. "مرگ براى من از عسل شيرين تر است". اين سخن چقدر عمق دارد! من بايد ساعت ها در آن فكر كنم... اين جمله تو، يك مكتب فكرى است، يك دنيا حرف دارد! وقتى كه حسين(ع) اين سخن تو را شنيد به تو گفت: "عمويت به فدايت!". حسين(ع) حجّت خداست، سخن او از روى احساس نيست، سخن او حق است، حسين(ع) چه رازى در سخن تو يافت كه به تو گفت: "جانم به فدايت"! اى قاسم! به من فرصت بده تا فكر كنم، ياريم كن! دستم را بگير تا بتوانم شرح اين سخن تو را بنويسم. وقتى تاريخ انسان را مى خوانم مى بينم كه انسان همواره از مرگ ترسيده است، ترس از مرگ، ريشه در عمق تاريخ دارد، فرهنگ هاى مختلف تلاش كرده اند به گونه اى با اين ترس مقابله كنند. عدّه اى بر اين باورند كه نبايد به مرگ فكر كرد، آنان مى گويند كه نبايد براى كودكان از مرگ گفت. آيا اگر من به مرگ فكر نكنم، اين ترس تمام مى شود؟ وقتى هر روز مى بينم كه عدّه اى به كام مرگ، فرو مى روند، چگونه مى توانم مرگ را فراموش كنم. من مرگ دوستان، همسايگان و آشنايان را با چشم خود مى بينم. ميل به بقا در فطرت هر انسانى هست، امّا اين هم فطرت انسان است كه به مرگ مى انديشد، كسى كه مرگ را نابودى مى پندارد، نمى تواند آن را از ياد ببرد، بلكه تلاش مى كند از آن فرار كند، ولى مگر تلاش ها براى فرار از مرگ، فايده اى دارد؟ شنيده ام كه مادرِ همه اضطراب هاى انسانى، ترس از مرگ است، كسى كه فلسفه زندگى را نشناخته است از مرگ مى هراسد. اگر من بخواهم از مرگ نهراسم، بايد فلسفه زندگى را درك كنم. به راستى من براى چه به اينجا آمده ام؟ براى چه آفريده شده ام؟ چرا من اين قدر دغدغه آب و نان دارم؟ <====♡♡♡♡♡♡♡====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
⇦ مجمع بن عبدالله عائذى وى از شهداى كربلا در حمله اول است. از قبيله مذحج و اهل يمن بود. در مسير كوفه، در منزلگاه «زباله» به سيدالشهدا علیه السلام پيوست و در ركاب امام به كربلا آمد. نامش در زيارت ناحيه مقدسه هم آمده است. ● مناقب، ابن شهر آشوب، ج4، ص113. ○ عنصر شجاعت، ج1، ص245، انصارالحسين، ص92             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
┄═❁✨❈[﷽]❈✨❁═┄ ✨پیامبر اسلام (ص) فرمودند: در قیامت نزدیک ترین مردم به من کسی است که بیشتر بر من صلوات بفرستد.✨ 📚 کنز العمال، ج ۱، ص ۴۸۹. قرار ما هر روز نفری حداقل ۱۴ صلوات، به نیت تعجیل در ظهور و سلامتی امام عصر (عج) دوستان لطفا مشارکت کنید که با هم، هر روز ختم چند هزار صلواتی هدیه به ساحت مقدس امام عصر (عج) داشته باشیم.🙏🌷             @hedye110 🔸🔶🔹🏴🏴🏴🔹🔶🔸
همسفر من! برخيز! مگر صداى شترها را نمى شنوى؟ مگر خبر ندارى كه كاروان امام حسين(ع) آماده حركت است؟ اين كاروان به سوى كوفه مى رود. همه سوار شده اند. كجاوه ها را نگاه كن! زينب(س) هم عزم سفر دارد. همه اهل و عيال امام همراه او مى روند. امام رو به همه مى كند و مى فرمايد: "ما به سوى شهادت مى رويم". آرى، امام آينده اين كاروان را بيان مى كند. مبادا كسى براى رياست و مال دنيا با آنها همراه شود. خواننده عزيزم! ما چه كار كنيم؟ آيا همراه اين كاروان برويم؟ گمانم دل تو نيز مثل من گرفتار اين كاروان شده است. يكى فرياد مى زند: "صبر كنيد! به كجا چنين شتابان؟". آيا اين صدا را مى شناسى؟ او محمّد بن حنفيّه است كه مى آيد. مهار شتر امام حسين(ع) را مى گيرد و چنين مى گويد: "برادر جان! ديشب با شما سخن گفتم كه به سوى كوفه نروى. گفتى كه روى سخنم فكر مى كنى. پس چه شد؟ چرا اين قدر عجله دارى؟" امام حسين(ع) مى فرمايد: "برادر! ديشب، پس از آن كه تو رفتى در خواب پيامبر را ديدم. او مرا در آغوش گرفت و به من فرمود كه اى حسين، از مكّه هجرت كن. خدا مى خواهد تو را آغشته به خون ببيند". اشك در چشم محمّد بن حنفيّه حلقه مى زند. ( إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّـآ إِلَيْهِ رَ اجِعُون). اين سفرى است كه بازگشتى ندارد. اين آخرين ديدار با برادر است. پس برادر را در آغوش مى گيرد و به ياد آغوشِ گرم پدر مى افتد. محمّد بن حنفيّه با دست اشاره اى به سوى كجاوه زينب(س)، مى كند و مى گويد: "برادر! اگر به سوى شهادت مى روى چرا اهل و عيال خود را همراه مى برى؟". امام در جواب مى فرمايد: "خدا مى خواهد آنها را در اسارت ببيند". چه مى شنوم؟ خواهرم زينب(س) بر كجاوه اسيرى، سوار شده است؟ آرى! اگر زينب(س) در اين سفر همراه امام حسين(ع) نباشد، پيام او به دنيا نمى رسد. من با شنيدن اين سخن خيلى به فكر فرو مى روم. شايد بگويى چرا خدا اراده كرده است كه اهل و عيال پيامبر اسير شوند؟ مگر خبر ندارى كه اگر امام حسين(ع)، آنها را در شهر مى گذاشت، نمى توانست به هدف خود برسد. يزيد دستور داده بود كه اگر نتوانستند مانع حركت امام حسين(ع) به كوفه شوند، نقشه دوم را اجرا كنند. آيا مى دانى نقشه دوم چيست؟ يزيد خيال نمى كرد كه حسين(ع) زن و بچّه اش را همراه خود ببرد، به همين دليل، نقشه كشيد تا موقع خروج امام از مكّه، زن و بچّه آن حضرت را اسير كند تا امام با شنيدن اين خبر، مجبور شود به مكّه باز گردد تا ناموسش را از دست دشمنان نجات دهد و در اين بازگشت است كه نقشه دوم اجرا مى شود و امام به شهادت مى رسد. ولى امام حسين(ع)، يزيد را به خوبى مى شناسد. مى داند كه او نامرد است و اين طور نيست كه فقط با خود او كار داشته باشد. بنابراين، امام با اين كار خود، دسيسه يزيد را نقش بر آب مى كند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
او كيست كه چنين سراسيمه به سوى امام مى آيد؟ به گمانم يكى از پسر عموى هاى امام حسين(ع) است كه خبردار شده امام مى خواهد به سوى كوفه برود. او خدمت امام مى رسد و سلام كرده و مى گويد: "اى حسين! به من خبر رسيده كه تصميم دارى به سوى كوفه بروى، امّا من خيلى نگرانم. زيرا هنوز نماينده يزيد در آن شهر حكومت مى كند و يزيد پول هاى بيت المال را در اختيار دارد و مردم هم كه بنده پول هستند. من مى ترسم آنها مردم را با پول فريب بدهند و همان هايى كه به تو وعده يارى داده اند، به خاطر پول به جنگ با تو بيايند". وقتى سخن او تمام مى شود امام مى گويد: "خدا به تو جزاى خير دهد. مى دانم كه تو از روى دلسوزى سخن مى گويى، امّا من بايد به اين سفر بروم". هيچ كس خبر ندارد كه يزيد چه نقشه اى براى كشتن امام حسين(ع) كشيده است. براى همين، همه دلسوزان، امام را از ترك مكّه نهى مى كنند. ولى امام مى داند كه در مكّه هم در امان نيست. پس صلاح در اين است كه به سوى كوفه حركت كند. <=====●○●○●○=====> eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef