eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.4هزار عکس
6.4هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
هفت سین امسال 🦜 ۱-سایه پدر و مادر بر سرتون ۲ -سلامتی جسم و جانتون ۳-سرسبزی خونه هاتون ۴- سخاوت دل ‌هاتون ۵-سرنوشت زیبا درتقدیرتون ۶-سبد سنبل تو نگاهتون ۷-سیب لبخند بر لباتون ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
❣ 🌱آیا دوباره مثل همان سال های پیش امسال هم بدون تو تحویل می شود؟ 🌱یک سین کم گذاشته ام روی سفره ام این سفره با سلام به تو تکمیل می شود! @sulook
🍃🌼 ❤️امیرالمؤمنين علیه السلام: 💠 إظهارُ الغِنى مِن الشُّكرِ، إظهارُ التَّباؤسِ يَجلِبُ الفَقرَ ❇️ اظهار توانگرى گونه‌اى شكر است. فقير نشان دادن، فقر مى‌آورد. 📚 ميزان الحكمه جلد ۸ صفحه ۵۳۳ 🍃🌼 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
hossein_khalaji_betalabam_karbala.mp3
9.86M
ساݪ‌نۆبطݪبم‌ڪربلا💔 ▪️🎙 🌷یامقلب‌ا‌لقلوب‌والابصار🌷 ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عیدتون مبارک سالی پر برکت و پر از اتفاقات خوب داشته باشید 🌹🌹🌹🌹@hedye110
┄┅─✵💝✵─┅┄ به نام خدایی که نزدیک است خدایی که وجودش عشق است و با ذکر نامش آرامش را در خانه دل جا می دهیم ❤️💐☘🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
چه زیباست درس آموختن از طبیعت و بهاری شدن با تمنای استجابت دعای حول حالنا الی احسن الحال بهارتان قرین شادی و آرامش 💖🌹🦋💐☘🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌈🌸⛈☀️آوای سورنا و ساز و دهل و پایکوبی اقوام مختلف برا فصل بهار و سال نو👌😍 . @hedye110
🌺✨🌺 ﷽ 🌺✨🌺 ✅ امام علی (ع) در قرآن (5⃣) ✅💐 آیه لیله المبیت (آیات فضائل) 💐✨ مشركانِ مكّه، قرار گذاشتند از هر قبيله‌اى يك نفر را براى كشتن پيامبر (ص) انتخاب كنند و آن حضرت را دسته جمعى از بين ببرند تا بنى‌هاشم به خونخواهى او قيام نكنند و با اين عمل از دعوت پيامبر راحت شوند. پيامبر (ص) از نقشه‌ آنان با خبر شد و على (ع) براى اينكه پيامبر به سلامت از مكّه خارج شود، در بستر ايشان خوابيد و اين آيه در شأن آن‌ حضرت نازل گرديد: 💐💫 وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادُِ (آیه 207 سوره بقره) بعضی از مردم، جان خود را به خاطر خشنودی خدا می‌فروشند؛ و خداوند نسبت به بندگان مهربان است. ✅💐 ابن‌ابى‌الحديد كه از علماى قرن هفتم اهل‌سنّت است، در شرح نهج‌البلاغه خود آورده است: تمام مفسّران گفته‌اند اين آيه درباره على‌بن‌ابى‌طالب (ع) نازل شده است كه در ليله المبيت در بستر رسول خدا (ص) خوابيد. و اين موضوع در حدى از تواتر است كه جز كافر يا ديوانه آنرا انكار نمى‌كند. ✅💐 بسيارى از علماى اهل سنّت، به اين فضيلت على (ع) اقرار كرده‌اند كه علّامه امينى «ره» در الغدير آنان را نام برده است. ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸
زن کنار همسرش میایستد:خیلی بهم میاین... خوشبخت باشین... نیکی سرش را پایین میاندازد و زیر لب تشکر میکند. زن دوباره میگوید:اگه کاری داشتی حتما به من بگو.. واحد بغلیتون هم مال آقا و خانم آشوریه.. یه کم مسن هستن ولی دوست داشتنی ان. نیکی سرش را بالا میآورد و دوباره لبخند میزند. آسانسور میایستد و در باز میشود. میگویم:خدانگه دار... نیکی به پسربچه لبخند میزند و خداحافظ میگوید. بعد از او وارد سالن میشوم. در بسته میشود و خانواده ی مظفری از دیده پنهان میشوند. دستم را به طرف راست میگیرم :این واحد... نیکی به دنبالم میآید. کلید را در قفل میچرخانم و در را باز میکنم. بدون اینکه وارد شوم،چراغ ها را روشن میکنم و با دست به نیکی اشاره میکنم که وارد شود. نیکی،مردد نگاهی به صورتم میاندازد و وارد میشود. اولین بار است که بعد از چیدمان،پا در خانه میگذارم. دکوراسیون فوق العاده و چشم نواز است. لباس های من،یک گوشه ی سالن،رویـچمدان ها تلنبار شده. مامان گفت که لباس ها و وسایل اتاق من و نیکی بهتر است به سلیقه ی خودمان چیده شود. نیکی قدم میزند و اطراف را نگاه میکند. به طرف اتاق ها میروم:اتاقا اینجان سه اتاق خواب،و سرویس بهداشتی میانشان. کنارم میایستد. میدانم خجالت میکشد که بپرسد کدام اتاق برای اوست. در اتاق اول را باز میکنم و میگویم که وارد شود. این اتاق،حمام مستقل دارد و من از اول این را برای نیکی در نظر گرفته بودم. یک تخت یک نفره،کمد ،کتابخانه و یک میزتحریر...تنها اثاث این اتاق است... دوری میزند و سرش را تکان میدهد. میگویم :_هر کدوم از اتاقا رو که میخوای،مال تو اتاق دوم،که اتاق من است و اتاق سوم که تخت خواب دونفره و میزتوالت را داخلش گذاشته اند،به ظاهر اتاق مشترک است! اتاق دوم و سوم را میبیند و دوباره جلوی در اتاق اول میایستد. :+اینجا...چند تا سرویس داره؟ بیتفاوت،انگار که بیخبرم،میگویم :_دو تا... چطور؟ سرش را پایین میاندازد و آرام میگوید :+میشه این اتاق مال من باشه؟ خنده ام را به سختی کنترل میکنم. جدی میگویم :_البته این اتاق رو واسه خودم در نظر گرفته بودم، ولی عیب نداره... مال تو کار سر گذاشتنش،چقدر خوب است خجالت میکشد و گونه هایش رنگ میگیرند. :+شرمنده.. اسباب دردسر شدم... واقعا خجالت کشیده! این دختر چقدر عجیب است... برای هر چیزی سرخ و سفید میشود... :_خواهش میکنم همسایه... سرش را بالا میآورد و سریع،پایین میاندازد و لبخند میزند. شبیه دختربچه هاست،بامزه! انگار لفظِ )همسایه( به دلش نشسته.. خودم هم،بدم نیامده.. :_ کلید همه ی اتاق ها،روی قفلشونه ،اتاق بغلیم مال منه... اتاق مشترک هم که نیازی بهش نیست. سرش را تکان میدهد و به طرف آشپزخانه میرود. به طرف سالن میروم. وسایلم بهم ریخته،گوشه ی سالن روی هم تلنبار شده،ولی برای امروز خیلی خسته ام... گره کراواتم را کمی شل میکنم و کتم را درمیآورم. از کوه لباس ها،پیراهن و شلوار گرمکن درمیآورم و به طرف اتاقم میروم. در اتاق مشترک باز است،میایستم و داخل را نگاه میکنم. نیکی،لباس هایش را از کمد در میآورد. یک لحظه برمیگردد و نگاهم میکند:ببخشید،مامان من لباسام رو گذاشته اینجا... شانه بالا میاندازم:خواهش میکنم. 🌸به نیت فرج امام زمانمون اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸 ☘ 💖☘ 💖💖☘ 💖💖💖☘ 💖💖💖💖☘ ↷↷↷             @hedye110 🔸🔶🔹💖🦋💖🔹🔶🔸