#دراوجغربت🌴
#چهارمینمسابقه🌴
#برگهفدهم🌴
كشتن ابن زياد با دقّت برنامه ريزى شده و قرار است طبق برنامه عمل شود.
آيا شما از رمز اين عمليّات خبر داريد؟
ــ برايم آب بياوريد!
قرار شد هر وقت شَريك اين جمله را بر زبان آورد، حمله آغاز گردد.
هنوز آنان مشغول سخن هستند كه ناگهان سربازان ابن زياد از راه مى رسند.
سربازان در حياط خانه مى ايستند و ابن زياد همراه با مِهْران، غلام خود، وارد اتاق مى شود.
مسلم در پشت پرده اى كه در اتاق بود، مخفى مى شود.
ابن زياد كنار شَريك مى نشيند و حال او را مى پرسد.
شَريك جواب او را مى دهد و سعى مى كند با سخنان خود ابن زياد و غلام او را سرگرم كند.
اكنون زمان مناسبى است، تمام حواس ابن زياد به سخنان شَريك است.
ــ برايم آب بياوريد!
ابن زياد خيال مى كند كه شَريك تشنه است; امّا تو كه مى دانى منظور شَريك از درخواست آب چيست.
امّا از آب خبرى نمى شود.
براى بار دوّم مى گويد:
ــ برايم آب بياوريد!
ابن زياد مى گويد: چرا براى شَريك آب نمى آوريد؟!
هانى دستور مى دهد تا براى شَريك آب بياورند.
امّا شريك كه آب نمى خواهد!
شريك براى سوّمين بار فرياد مى زند: "واى بر شما! مرا سيراب كنيد; اگر چه به قيمت جانم تمام شود!".
اينجاست كه مِهْران، غلام ابن زياد متوجّه مى شود كه نقشه اى در كار است; براى همين دست ابن زياد را فشار مى دهد و به او مى فهماند كه بايد سريع خانه هانى را ترك كند.
ابن زياد بلند مى شود و با عجله خانه هانى را ترك مى كند.
شريك رو به مسلم مى كند و مى گويد: "چرا از اين فرصت خوب استفاده نكردى؟ چرا اين فاسق را نكشتى؟ مگر رضايت خدا در كشتن اين نامرد نبود؟".
مسلم در جواب مى گويد: "موقعى كه من آماده بودم تا به ابن زياد حمله كنم به ياد حديثى از پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) افتادم كه فرموده اند: "مؤمن هيچ گاه كسى را ترور نمى كند"".
خواننده عزيز!
اين اوّلين سند ضد تروريسم است.
درست است كه ابن زياد جنايتكار است; امّا مسلم او را ترور نمى كند.
مسلم معتقد است كه با دشمن هم بايد جوانمردانه برخورد كرد!
بايد دشمن را به ميدان جنگ دعوت كرد و در حالى كه او هم شمشير در دست دارد و مى تواند از خود دفاع كند به او حمله كرد.
همه مى گويند: "با دوستان مروّت، با دشمنان مدارا".
امّا راه و رسم مسلم غير از اين است: "با دوستان مروّت، با دشمنان مروّت!".
آرى درست است كه ابن زياد، نامردى است كه خون عدّه زيادى از مردم بى گناه را بر زمين ريخته است; امّا در مرام مسلم، حمله به ابن زياد، در هنگامى كه به عيادت بيمار آمده است، عين نامردى است.
درست است كه اگر مسلم به ابن زياد حمله مى كرد، قيام امام حسين(ع) پيروز مى شد و اين همه حوادث خونبار در كربلا پيش نمى آمد; امّا آن وقت، همه اينها به قيمت يك نامردى بود.
در اين معامله مهم، مسلم مردانگى را انتخاب كرد و همين، رمز بقاى نام مسلم است.
براى همين است كه هر كس مكتب شيعه را بشناسد، شيفته آن مى شود.
مسلم را نگاه كن!
چه استوار بر قلّه مردانگى ايستاده و به همه تاريخ، درس مروّت و جوانمردى مى دهد.
🌹🌷🔵🌹🌷🔵🌹🌷🦋
<=====●●●●●=====>
#دراوجغربت
#یارورامامزمانباشیم
#چهاردهمینمسابقه
#نشرحداکثری
#کانال_کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
<=====●●●●●=====>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬
#استاد_شجاعی
#استاد_پناهیان
♨️ ممکنه این آخرین اربعین قبل ظهور باشه!
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
نسخه رهایی از غم و اندوه
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
#تــلنگـــر
از خواجه عبدالله انصـاری پرسیدند
عــــبادت چیست ؟ فـرمود: عـبـادت
خدمــت ڪـردن بــه خلـــــــق اســـت
پرسیدند چگـــــونه؟ گـــــفت:
اگـر هر پیـــشهای ڪه به آن اشـــتغال
داری رضــــای خدا و مردم را در نظــر
داشته باشۍاین نامش عبـادتاست
پرسیدند: پس نماز و روزه و خمـس..
اینها چـه هستنــد؟؟؟ گــفت: اینها
اطاعـت هستند ڪه باید بنده برای
نزدیڪ شـدن به خـــدا انجـام دهد تا
انوار حــق بگیرد.
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
┄┅─✵💔✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
🦋🌹🌷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@delneveshte_hadis110
سلام حضرت نور ، مهدی جان...✋🏻💚
فقط گوشه چشمی از آستان شما کافیست تا روزگار سیاه ما مثل سپیده ، روشن گردد ...
فقط یک نفس از حضور معطرتان در نیمه شب های اجابت کافیست تا دل های بخون نشسته ی ما غرق شادی گردد ...✨
نیم نگاهی کنید و آتش ویرانگرِ غم را در آشیانه ی جان های ما فرو بنشانید ان شاءالله🤲🏻🌿
🌹به نیت ظهور قائم آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
به امام حسن مجتبی علیه السلام
و امام حسین علیه السلام
يَا أَبا مُحَمَّدٍ، يَا حَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْمُجْتَبىٰ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🦋🦋
يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ، يَا حُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الشَّهِيدُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ، اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
﷽
#مسیحاےعشق
#پارت_سیصدسیام
برای صدهزارمین بار ساعتم را نگاه می کنم.
از دفعه ی قبل تنها سی ثانیه گذشته!
طول و عرض سالن زیر پاهایمان کوتاه میشود.
من از چپ به راست میروم و نیکی از راست به چپ.
مانی کلافه نگاهمان میکند:سرگیجه گرفتم دو دقیقه یه جا بشینین دیگه..
هر دو دستم را داخل جیبهایم میگذارم و به نیکی نگاه می کنم.
با اضطراب میگوید:دیر کردن..خیلی دیر کردن.
مانی بلند میشود و کنارمان میایستد:بابا الان میان،غصه ی چی رو میخوری!نترس پروازای اونور
با هواپیماهای درست و حسابی عه..
نیکی اخم ریزی میکند و زیرلب میگوید:هواپیماهای خودمون هم خیلی خوبن،چرا یه کم حس
وطن پرستانه ندارین؟؟
مانی لبخند میزند:باشه خانم وطن پرست..
هواپیماهای ما اصلا دچار نقص فنی نمیشه!
به در خروجی نگاهی می کنم.
چهره ای آشنا،بسیار آشنا دفترچه خاطرات ذهنم را روشن میکند.
چشم هایم را ریز میکنم و به آن نقطه خیره میشوم.
نه!انگار اشتباه نکرده ام.
:_بچه ها...بچه ها...اون عمووحید نیست؟؟
مانی و نیکی همزمان به طرفم برمیگردند و رد انگشت اشاره ام را می گیرند.
نیکی زیرلب میگوید:خودشه...
مانی آهسته تر از او میگوید:ولی چطور ممکنه؟
آب دهانم را قورت میدهم.
من این مرد را،به خاطر مردانگی هایش با تمام وجود دوست دارم.
عمووحید به چند قدمیمان میرسد.
با همان لبخند همیشگی،با همان وقار و متانت مردانه،با همان عظمتی که شایسته ی مردبزرگی چون اوست.
به چندقدمیمان میرسد اما هیچکداممان از جا تکان نمیخوریم.
انگار باور نکرده ایم.
عمو دستش را بالا میآورد:سلام بچه ها
زودتر از همه،مانی به خودش میآید.
میدود و مثل پسربچه ای که پدرش را بعد از مدتها دیده در آغوش عمووحید فرود میآید.
عمو با مهربانی چند ضربه از کمر مانی میزند و شانه هایش را می بوسد.
مانی که کنار میکشد،نوبت نیکی است.
گوشه ی چشم هایش چروک میشود و لبخندبزرگش با اشکهای غلطانش،صحنه ای دوستداشتنی خلق میکند.
عمو را محکم بغل میکند و عمو با مهربانی پیشانی اش را میبوسد.
به خودم میآیم. نوبت من است.
نمیدانم چرا کمی میترسم.
ناچار جلو میروم و عمو را بغل میکنم.
عمو محکم شانه هایم را میگیرد و با خنده و کمی اخم،شوخی و جدی میگوید:باید حسابی باهم حرف بزنیم آقامسیح!
رنگ از روی قلبم میپرد.اصلا فکر اینجا را نکرده بودم.
فکر عمووحیدی که باهوش است و حساس..فکر نفوذی که عمووحید در تصمیمات نیکی دارد.
فکر حرفهایی که باید به او بزنم.
نیکی با خنده میگوید:چی شد اومدین؟؟؟
عمو با خنده دست دور گردنش می اندازد و نیکی برای حفظ حجابش،جلوی روسری اش را محکم می گیرد:دلم واسه هر سه تاتون تنگ شده بود.مامان و باباهاتون تصمیم گرفتن چند روز
دیگه بمونن.
منم دیدم شما نیومدین،خودم اومدم پیشتون
مانی،کوله ی عمووحید را میگیرد:خیلی کار خوبی کردین عمو...واقعا خوشحال شدیم.
عمو لبخند میزند و به ته ریشهای مانی اشاره میکند:مرد شدی بچه!
مانی می خندد و دستش را روی زبرهای مشکی اش می کشد:بهم میاد،نه؟
عمو شانه بالا میاندازد:اگه به عموت رفته باشی آره!
راه میافتند،سه نفری!
شانه به شانه.
عمووحید نگین انگشتر و نیکی و مانی دو طرف رکابش.
و من،تنها چند قدم عقب تر از آنها قدم برمیدارم.
عمو سربه سر مانی میگذارد:بیمعرفت حالا ویزا و بلیت میگیری و لحظه ی آخر پروازو
میپیچونی؟!
داشتیم آقمانی؟!
مانی میخندد و دستی به موهایش میکشد:ببخشید،یه کاری بود باید میموندم.
نیکی برمیگردد و با چشم دنبال چیز ی میکند.
نگاهش که به من میافتد،نفس راحتی میکشد و لبخند میزند:کجایی پس مسیح؟
عمو میایستد،نگاهش را بین من و نیکی میگرداند و با لحن معناداری میگوید:مسیح!بیا جلو توام پیش ما.....سعی میکنم اوضاع را عادی جلوه بدهم.
جلو میروم و کنار مانی میایستم.
کاش عمو چند روز دیرتر میآمد.
کاش..
🔷🔷🔷🔷🔷🔷
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
M-Shojaei-www.Ziaossalehin.ir-Sharh-doaye-Nodbeh-J02.mp3
9.81M
#شرح_دعای_ندبه ۲
✨چه نعمتی است که پایان ندارد،
و امام صادق علیهالسلام در ابتدای دعای ندبه، اعلام میکند آن را برای اولیائش کنار گذاشته است؟
آیا ما نیز میتوانیم به آن نعمت، دسترسی پیدا کنیم؟
آیا شرط و شروطی هم دارد؟
#استاد_شجاعی 🎤
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل من تنگ شده
نوکرِ خود را دریاب ..
#اربعین
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃اذان گفتن در خانه
دستورالعمل امام رضا علیه السلام برای فرزند دارشدن و رفع بیماریها و مشکلات
🔸ایت الله ناصری رضوان الله علیه
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
#دراوجغربت🌴
#چهارمینمسابقه🌴
#برگهفدهم🌴
ابن زياد سخت آشفته است.
او به دنبال مسلم مى گردد; امّا هر چه تلاش مى كند، نمى تواند ردّ پايى از مسلم پيدا كند.
سرانجام ابن زياد نقشه اى مى كشد و با اين نقشه موّفق مى شود، مسلم را بيابد.
آيا شما از نقشه ابن زياد اطّلاع داريد؟
آيا خبر داريد او جاسوسى را به شكل عاشق در مى آورد؟!
او به يكى از مأموران خود به نام مَعقِل مأموريّت ويژه اى مى دهد.
مَعقِل اهل شام است و اهل كوفه، او را نمى شناسند.
امروز بايد مَعقِل، طبق نقشه ابن زياد به مسجد كوفه برود.
حتماً مى پرسى براى چه كارى؟
ابن زياد به او پول بسيار زيادى مى دهد و به او مى گويد: "اكنون به مسجد كوفه مى روى و چند روز با هيچ كس حرف نمى زنى و فقط به نماز و عبادت مشغول مى شوى! در اين مدّت دقّت مى كنى كه چه كسى بيشتر از همه نماز مى خواند، پس نزد او مى روى و چنين مى گويى: "من اهل شام هستم و شنيده ام كه نماينده حسين بن على در اين شهر مى باشد; من پول زيادى همراه دارم كه مى خواهم به ايشان بدهم"".
خواننده محترم!
هر جا كه دستِ زور نمى تواند كارى بكند، دستِ تزيور، كارساز است!
مَعقِل به مسجد كوفه مى آيد و مشغول خواندن نماز مى شود.
و سرانجام گمشده اش را پيدا مى كند.
نگاه كن!
او اكنون نزد مسلم بن عَوْسجه نشسته است.
مَعقِل به او چنين مى گويد: "من اهل شام هستم و عشق امام حسين(ع) به سينه دارم; شنيده ام كه مسلم به اين شهر آمده است; براى همين به اينجا آمده ام تا با او بيعت كنم".
<=====●●●●●=====>
#دراوجغربت
#یارورامامزمانباشیم
#چهاردهمینمسابقه
#نشرحداکثری
#کانال_کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
<=====●●●●●=====>
🔷انسان فنا پذیر نیست....
علامه حسن زاده عاملی
📚دروس معرفت نفس
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
💠یکبار به مرحوم علامه طباطبایی گفتند :
فلان کس از شما انتقاد کرده است ، علامه فرمود :
" من که رسوای جهانم! عیب من یکی دوتا نیست ، خب این هم رویش! "
#علامه_طباطبایی
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
┄┅─✵💝✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
الهی ...
ای نام توشیرین
ای ذات تودیرین
خوشم که معبودم تویی
خرسندم که مقصودم تویی
سلام صبحتون بخیر
الهی به امید تو💚
🦋🌹🌷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
@delneveshte_hadis110
گاهی
یک لبخند با محبت
یک صدا زدن نام زیبایتان
خلاصه می شود در:
یک دست روی سر گذاشتن و
تعظیم به مرتبه ی بلندتان ...
سلام پدر مهربانمان ...
سلام امام زمانم! ❤️
#اللهمعجّللولیڪالفرج💚
#بحقالزینبس💛
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
☀️ به رسم هر روز صبح ☀️
🌻السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🌻
💕💕💕💕💕💕💕💕
🌸السلام علیک یا امام الرئوف 🌸
🌻ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌻
💕💕💕💕💕💕💕
🌸 ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج🌸
@hedye110
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
💟دعا برای شروع روز💟
ا🍃💕🍃
💙بسم الله الرحمن الرحیم💙
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبـَاحَ الْـاَبـْـــــرَار
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الْـاَشَـــــرَار
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَقـْبـُولـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْمـَرْدُودِیــــن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْصّـَالـِحـِیـن
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْطّـَالـِحـِیـن
ا🍃💕🍃
اَلـلّـهُـمَ اجـْعَـلْ صَـبَـاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـْخـَیْـرِ وَ السَّعـَادَة
وَ لـَـا تَــجْــعـَـلْ صَـبـَاحَـنـَا
صَـبَـاحَ الـشَّـرِ وَ الْشِّـقـَاوَة
ا🍃💕🍃
💠امين يا رب العالمین💠
التماس دعا 🙏🙏🙏🙏
💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃💕🍃
@hedye110
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃
🍃
🌹
🍃
❤️ توسل امروز ❤️
به امام سجاد علیه السلام و امام محمد باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام
يا اَبَا الْحَسَنِ، يا عَلِىَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، يَا زَيْنَ الْعابِدِينَ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🦋🌹
يَا أَبا جَعْفَرٍ، يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ، أَيُّهَا الْباقِرُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حَاجَاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🌹🦋
يَا أَبا عَبْدِ اللّٰهِ، يَا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ، أَيُّهَا الصَّادِقُ، يَا ابْنَ رَسُولِ اللّٰهِ، يَا حُجَّةَ اللّٰهِ عَلىٰ خَلْقِهِ، يَا سَيِّدَنا وَمَوْلانَا إِنَّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ إِلَى اللّٰهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَيْ حاجاتِنا، يَا وَجِيهاً عِنْدَ اللّٰهِ اشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّٰهِ؛
🍃
🌹
🍃
🌹🍃
🍃🌸🍃
🌹🍃🌹🍃🌹🍃
@hedye110
﷽
#مسیحاےعشق
#پارت_سیصدسییکم
نیکی با سینی چای به طرفمان میآید و روبه روی عمو مینشیند.عمو لبخندی به رویش میپاشد و ادامه میدهد:نمیدونستم مانی ام نمیاد..وقتی دیدم هیچ کدومتون نیستین دلم یه جورایی گرفت..
گفتم کاش بچه هام اینجا بودن.خدا خیرش بده شراره خانم رو..گفت ما که اینجاییم تو یه سر برو پیش بچه ها و بیا...
دلم نمیاومد بابا رو تنها بذارم.
اما خودش گفت برو نترس محمود و مسعود اینجان
بعد مدتها...باهم،کنارهم!
بابا خیلی خوش حاله بچه ها..خیلی
حواسم پی حرفهای عمو نیست.
پاشنه ی پای راستم را روی زمین چوبی میکوبم و ناخودآگاه خیره به نیکی شده ام.
مانی خم میشود و از سینی برای عمو چای برمیدارد.
نگاهم را میدزدم.
باید به خودم مسلط باشم.
اما نگرانی حرف هایی که قرار است عمووحید بزند،ملکه ی عذابم شده.
عمووحید رو به نیکی میگوید:خب نیکی خاتون...تو بگو!چه خبر؟
نیکی کمی خودش را روی مبل جلو میکشد و دستش را بند روسری زرشکی اش میکند.
نکن دخترجان!
مغز من به حد کفایت آشفته است.
تو دیگر با قلبم بازی نکن.
باید افکارم را متمرکز کنم،اینطور نمیشود.
باید نگاه بدزدم از دختر روبه رویم.
چشمهایم را میبندم.
صدایش ممد حیاتم میشود!
:+چی بگم؟همه چی خوبه دیگه،خداروشکر!
عمو زیرلب " ُشکر" میگوید و دوباره میپرسد:خب مهندس،از شما چه خبر؟
چشم باز میکنم و با نگاه منتظر نیکی و عمو مواجه میشوم.
:_خوبه،همه چی خوبه!یه کم کارای شرکت درهم برهمه..که اونم حل میشه.
آب دهانم را قورت می دهم و نگاهی به نیکی میاندازم.
مطمئن چشمهایش را میبندد و باز میکند و لبخند گرمی میزند.
لبخندی که از چشمان عمووحید دور نمیماند.
*
ساعد دست راستم را به عادت همیشه روی پیشانی ام میگذارم و به سقف اتاق مشترک خیره
میشوم.
عمووحید،در اتاق من خوابیده و من راهی اتاق مشترک شدم.
مانی هم پیش عمووحید است.
باید تمام سلولهای مغزی ام را هشیار کنم.
باید تمام تمرکزم را روی این موضوع گسترش دهم.
باید چاره ای بیندیشم،قبل از اینکه عمووحید چیزی بگوید......
جابه جا میشوم و اینبار به پهلو میخوابم.
فکرم درگیر است.
اگر همان شب که با نیکی کنار دریا نشسته بودیم،قال قضیه را میکندم...
مانی،اگر فقط چند دقیقه دیرتر آمده بود...
اگر آنروز که سوار قایق بودیم...
اگر...مغزم به دست موریانه ی کاش و اگر افتاده و دندانهای وحشی ترس فردا،الیهالیه حواسم را
میبلعد .
کلافه بلند میشوم و پاهایم را روی زمین میگذارم. سرم را میان دستانم میگیرم و سعی میکنم با نفس عمیق،به عقلم فرصت تجزیه و تحلیل
موقعیت را بدهم.
چند تقه به درمیخورد.
آرام اما استوار...
صدای انگشتهای یک مرد..
عمووحید!
در باز میشود و نور،با سماجت روزنه ای برای ورود به اتاق پیدا می کند.
عمووحید میگوید
:_اگه خوابت نمیاد بریم یه کم قدم بزنیم...
از جا بلند میشوم.
شاید وقتش رسید.
:+باشه
نمیدانم صدایم چرا اینقدر خشدار شده است؟!
لباسهایم را عوض میکنم.
شلوار جین مشکی میپوشم و پیراهن چهارخانه ی توسی.
نگاهی به ساعت میاندازم.
دو و نیم بامداد..
🌹🌷🦋🌹🌷🦋
🌸به نیت فرج امام زمانمون
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌸
☘
💖☘
💖💖☘
💖💖💖☘
💖💖💖💖☘
↷↷↷
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸
M-Shojaei-www.Ziaossalehin.ir-Sharh-doaye-Nodbeh-J03.mp3
10.85M
#شرح_دعای_ندبه ۳
✨ زُهد؛ شرط رسیدن است!
محال است به چیزی چنگ بیندازی و گرفتارش شوی ... اما بتوانی باقیِ راه کمال را طی کنی!
هرچه جلوتر میروی، باید سبک تر شوی!
دلت که رها شود، پَرهایت وا میشوند!
#استاد_شجاعی 🎤
#شرحدعایندبه
#برایآمدنشندبهبایدکرد
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
#حدیث_نور
پیامبر اکرم حضرت محمد (ص) فرمودند:
عمار با حق است و حق با او، حق هرجا باشد عمار با اوست.
قاتل عمار در آتش است.
#سالروز_شهادت_حضرت_عمار_ع
#محرم
#سلامبرحسین
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#کانالکمالبندگی
@hedye110
🔸🔶🔹🏴🖤🏴🔹🔶🔸