eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.7هزار دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
خانواده سرداردلها @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خاطره خنده دار استاد رائفی پور😂 @hedye110 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
‏آقای من دلیل طولانی شدن غیبتت را در این چند روز فهمیدم وقتی دیدم جبهه ی به ظاهر انقلابی، به خاطر غرورشان، نتوانستند یک لیست متحد دهند برای نجات جامعه. کاش کلید ظهور، دست ما ها نبود. به نظر میرسد هنوز هم بلد نیستیم ‎ @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | 🍃❤️هنرنمایی جدید فاطمه عبادی از به‌مناسبت روز مادر... ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ @hedye110
💐مصلح بايد دانا به نزاع باشد (عبدالملك ) گويد: بين حضرت باقر عليه السلام و بعضى فرزندان امام حسن عليه السلام اختلافى پيدا شد، من خدمت امام رفتم و خواستم در اين ميان سخنى بگويم تا شايد اصلاح شود. امام فرمود: تو چيزى در بين ما مگو، زيرا مثل ما با پسر عمويمان مانند همان مردى است كه در بنى اسرائيل زندگى مى كرد، و او را دو دختر بود يكى از آن دو را به مردى كشاورز و ديگرى را به شخصى كوزه گر شوهر داده بود. روزى براى ديدن آنها حركت كرد؛ اول پيش آن دخترى كه زن كشاورز بود رفت و از او احوال پرسيد: دختر گفت : پدرجان شوهرم زراعت فراوانى كرده اگر باران بيايد حال ما از تمام بنى اسرائيل بهتر است . از منزل آن دختر به خانه ديگر دخترش رفت و از احوالش پرسيد، گفت : پدر، شوهرم كوزه زيادى ساخته اگر خداوند مدتى باران نفرستد تا كوزه هاى او خشك شود حال ما از همه نيكوتر است . آن مرد از خانه دختر خود خارج شد در حالى كه مى گفت : خدايا تو خودت هر چه صلاح مى دانى بكن ، در اين ميان مرا نمى رسد كه به نفع يكى درخواستى بكنم ، هرچه صلاح است آنها را انجام ده . امام فرمود: شما نيز نمى توانيد بين ما سخنى بگوييد، مبادا در اين ميان بى احترامى به يكى از ما شود، وظيفه شما به واسطه پيامبر صلى الله عليه و آله نسبت به ما احترام نسبت به همه ما است . 💐💐💐💐💐🍃🍃🍃 @hedye110
توجه توجه مهم مهم مهم مهمترین بخش وصیتنامه شهید حاج قاسم سلیمانی لطفا به اشتراک بگذارید اجرتان با حضرت زهرا سلام الله علیها @hedye110
انتظارها به پایان رسید😎 بالاخره من هم لیست دادم 👆 😂 @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگوار از انتخابات کنار کشیده بزرگترین لطفی که به اون لیستی که توش بود کرده البته سه چهار نفر دیگه هستند که دوتاشون برجامیونند و اون یکیام سهمیه فلانیا! که تو هر لیستی باشند باید انداخت تو توالت فرنگی و سیفون کشید رو اون لیست 😅 @hedye110
خواهرم خودرارعایت کن... بارها شنیده ای که چرا!!! اما من تنها میگویم: اگر تو که حافظ تن خودهستی.. چنین کنی و مواظب خودت نباشی ... ازدیگری انتظار نداشته باش تا تو باشد!!! و بدان که طلایی که حراج است!! با طلای بدلی هیچ فرقی ندارد!!!!! پس بدان که این فرق را فقط تو ایجاد میکنی با !!! قدرخود را بدان... این مردمان که برایشان میشوی حتی یارای دورکردن عذاب پروردگاری را ازخود ندارند!!😢 چه برسد به نجات تو در !!!! @hedye110
4_270538606995571405.mp3
1.22M
آغاز روز با دعای عهد👆 التماس دعا 🙏🙏🙏🙏🙏 https://eitaa.com/hebye110
زندگی زیباست زشتی های آن تقصیرماست در مسیرش هرچه نازیباست آن تدبیر ماست.... سلام صبحتون بخیر 💕💕💕💕🍃🍃🍃 @hedye110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️به آمریکا بگویید ما امام زمان (عج) داریم✨ 🎤 👌بسیار شنیدنی @hedye110 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌
امام علی علیه السلام : موفق ترین کارها، کاری است که با رازداری کامل انجام شود. 🌺ما رو به معرفی کنید:👇 🌺 @hedye110
الـــهی...! 🌺ما رو به معرفی کنید:👇 🌺 @hedye110
💞💞💞🍃🍃 @hedye110 اسيران هنوز در خرابه شام هستند و يزيد سرمست از پيروزى، هر روز سرِ امام حسين(ع) را جلوى خود مى گذارد و به شراب خورى و عيش و نوش مى پردازد. امروز از كشور روم، نماينده اى براى ديدن يزيد مى آيد. او پيام مهمى را براى يزيد آورده است. نماينده روم وارد قصر مى شود. يزيد از روى تخت خود برمى خيزد و نماينده كشور روم را به بالاى مجلس دعوت مى كند. او كنار يزيد مى نشيند و يزيد جام شرابى به او تعارف مى كند. نماينده روم مى بيند كه قصر يزيد، زينت شده است، صداى ساز و آواز مى آيد و رقاصان مى خوانند و مى نوازند. گويى مجلس عروسى است. چه خبر شده كه يزيد اين قدر خوشحال و شاد است؟ ناگهان چشم او به سر بريده اى مى افتد كه روبروى يزيد است: ــ اين سر كيست كه در مقابل توست؟ ــ تو چه كار به اين كارها دارى؟ ــ اى يزيد! وقتى به روم برگردم، بايد هر آنچه در اين سفر ديده ام را براى پادشاه روم گزارش كنم. من بايد بدانم چه شده كه تو اين قدر خوشحالى؟ ــ اين، سرِ حسين، پسر فاطمه است. ــ فاطمه كيست؟ ــ دختر پيامبر اسلام. نماينده روم تعجّب مى كند و با عصبانيت از جاى خود برمى خيزد و مى گويد: "اى يزيد! واى بر تو، واى بر اين دين دارى تو". يزيد با تعجّب به او نگاه مى كند. فرستاده روم كه مسيحى است، پس او را چه مى شود؟ نماينده كشور روم به سخن خود ادامه مى دهد: "اى يزيد! بين من و حضرت داوود، ده ها واسطه وجود دارد، امّا مسيحيان خاك پاى مرا براى تبرك برمى دارند و مى گويند تو از نسل داوود پيامبر هستى. ولى تو فرزند دختر پيامبر خود را مى كشى و جشن مى گيرى؟ تو چگونه مسلمانى هستى؟! اى يزيد! پيامبر ما، حضرت عيسى(ع) هرگز ازدواج نكرد و فرزندى نيز نداشت و يادگارى از پيامبر ما باقى نمانده است، امّا وقتى حضرت عيسى(ع) مى خواست به مسافرت برود سوار بر درازگوشى مى شد، ما مسيحيان، نعل آن درازگوش را در يك كليسا نصب كرده ايم. مردم هر سال از راه دور و نزديك به آن كليسا مى روند و گرد آن طواف مى كنند و آن نعل را مى بوسند. ما مسيحيان اين گونه به پيامبر خود احترام مى گذاريم و تو فرزند دختر پيامبر خود را مى كشى؟". يزيد بسيار ناراحت مى شود و با خود فكر مى كند كه اگر اين نماينده به كشور روم بازگردد، آبروى يزيد را خواهد ريخت. پس فرياد مى زند: "اين مسيحى را به قتل برسانيد". نماينده كشور روم رو به يزيد مى كند و مى گويد: "اى يزيد، من ديشب پيامبر شما را در خواب ديدم كه مرا به بهشت مژده داد و من از اين خواب متحيّر بودم. اكنون تعبير خوابم روشن شد. به درستى كه من به سوى بهشت مى روم، "اشهد أنْ لا اله الا الله و أشهد أنّ محمّداً رسول الله". همسفرم! نگاه كن! او به سوى سر امام حسين(ع) مى رود. سر را برمى دارد و به سينه مى چسباند، مى بويد و مى بوسد و اشك مى ريزد. يزيد فرياد مى زند: "هر چه زودتر كارش را تمام كنيد". مأموران گردن او را مى زنند در حالى كه او هنوز سرِ امام حسين(ع) را در سينه دارد. 🌷🌷🌷🌷🌷🍃🍃🍃🍃🍃 🌹 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
👌ما راه را به او نشان میدهیم 🌺ما رو به معرفی کنید:👇 🌺 @hedye110
نظام تقديم 89.mp3
6.76M
🔈 🔇 جلسه شانزدهم صوتی 👆👆👆 کتابی 👌 و بر اساس واقعیت ؛ کسانی که مرگ را تجربه کرده اند لطفا از اول جلسه که در کانال گذاشته شده بررسی کنید تا بیشتر متوجه داستان بشید. دوستانی که نمیتونند طاقت بیارند لطفا این فایل رو گوش نکنند... 🌹🌹🌹🌹🌹🍃🍃🍃🍃🍃 کمال بندگی ====👇==== https://eitaa.com/hedye110 @hedye110 ====🌷====
این دست نویس یکی از دوستان شیرازی بنده س😂 بقول دوستم از یه شیرازی بعیده حوصله ش کشیده اینهمه نوشته🤪
درجات مختلف بهشت : 👌🏼😌 طبقه اول:شیرازی های اصیل😍 طبقه دوم:اونایی که با شیرازی ها ازدواج میکنن😍 طبقه سوم: اونایی که شیرازی اصیل نیستن اما شیراز بدنیا اومدن و زندگی کردن😍 طبقه چهارم: کسایی که فقط توی شیراز بدنیا اومدن و شناسنامه هم‌ شیراز گرفتن😍 طبقه پنجم: کسایی که شیراز بدنیا اومدن اما شناسنامه یه جا دیگه گرفتن😍 طبقه ششم: کسایی که یه جا دیگه بدنیا اومدن اما شیراز شناسنامه گرفتن😍 طبقه هفتم: کسایی که یک دوست توی شیراز دارن😍 طبقه هشتم: کسایی که حداقل یه بار رفتن شیراز 😍 طبقه نهم: کسایی که می خواستن برن شیراز اوما افتخارش نصیبشون نشد و نتونستن برن😍 طبقه دهم: کسایی که اسم شیراز رو شنیدن😍 طبقه یازدهم: کسایی که از شنیدن نام شیراز بی نصیب بودن اما به خاطر کَرَم مردم شیراز میان بهشت😍 طبقه دوازدهم: اونایی که با شیرازی ها آشنا نیستن ولی تو حسرت آشناییشونن😍 ووی جونوم براتون بگه ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻧﻬﺎﯼ ﺩﻭﺭ شیراز به ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻣﯽ ﭼﺮﺧﯿﺪ و ﺯﻣﯿﻦ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ شیراز ﯾﻬﻮ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ شیراز ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ شیراز از زمين ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﯾﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺍﺯ شیراز ﺟﺪﺍ ﺷﺪ ﻭ ﺍﺳﻤﺶ ﺷﺪ ﻣﺎﻩ. ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺎﻫﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻘﺪﺭ شیرازی ﻫﺴﺘﯽ😃 ما شیرازی ها ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ سعی نمی کنیم ﺟﺬﺍﺏ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺬﺍﺑﯿﺘﻪ ﮐﻪ ﺳﻌﯽﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﻪ ﻋﺠﺐ ﺟﻤﻠﻪ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺑﻮﺩ ﺩﯾﺴﮏ ﮐﻤﺮ ﮔﺮفتم. 😂😂😂😂😂😂 ﻳﻪ ﻟﻘﻤﻪ" ﻧﻮﻥ* ﻳﻪ ﻛﺎﺳﻪ "ماست * ﻳﻪ ﻋﺸﻖ" ﭘﺎﻙ * ﻳﻪ ﺣﺮﻑ "ﺭﺍﺳﺖ* ﺭﻓﺎﻗﺖ " ﺑﻰ ﻛﻢ ﻭ ﮐﺎﺳﺖ* ﻫﺮﭼﯽ "ﻣﺤﺒﺖ ﻭ ﺻﻔﺎﺳﺖ* ﺗﻮ ﺫﺍﺕ ﻣﺎ شیرازی هاست ==================== ﻫﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﺟﻌﻞ ﻭ ﺳﻮﺀ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺎﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ استان ﺩﯾﮕﺮﯼ ﭘﯿﮕﺮﺩ ﻗﺎﻧﻮنی دارد 🚫🚫🚫 ❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃🍃 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌ @hedye110
مرحوم رجب علی خیاط: به كفاش مي‌فرمود: « وقتي كفش مي‌دوزي، اولاً براي خدا سوزن را فرو كن و بعد آن را خوب و محكم بدوز كه به اين زودي پاره نشود. » به خياط ميگفت: « هر درزي كه مي‌دوزي به ياد خدا بدوز و محكم. » براي خدا بيا! يكي از شاگردان شيخ توصيه‌هاي ايشان به اخلاص را چنين توصيف مي‌كند: شيخ مي‌گفت: « اين جا (خانه شيخ) كه مي‌آييد براي خدا بياييد، اگر براي من بياييد ضرر مي‌كنيد! » حال عجيبي داشت، مردم را به خدا دعوت مي‌كرد، نه به خود. براي خدا دوست داشته باش! ❤️❤️❤️❤️❤️🍃🍃🍃🍃 @hedye110 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌
اثر وضعى و اخروى اصلاح (فضيل بن عياض ) گويد: روزى شخص پريشانى قدرى ريسمان كه عيالش بافته بود به بازار برد تا با فروش آن ، از گرسنگى نجات پيدا كنند. ريسمان را به يك درهم فروخت و خواست نانى تهيه كند كه در اين هنگام ، دو نفر را مشاهده كرد كه به سبب يك درهم با يكديگر نزاع مى كنند و سر و صورت يكديگر را مجروح نموده ، و به نزاع خويش هم ادامه مى دهند. آن شخص جلو آمد و گفت : يك درهم را بگيريد تا نزاع شما تمام شود و اين كار را كرد و بين آنان را اصلاح نمود و باز با تهى دستى به منزل رهسپار گشت و داستان را براى همسرش نقل كرد، او نيز خشنود گشت . آنگاه زن اطراف خانه را جستجو كرد و لباس كهنه اى را پيدا نمود و به شوهر خود داد تا بفروشد و غذائى تهيه كند. مرد لباس كهنه را به بازار آورد و كسى از او نخريد، لكن ديد مردى ماهى گنديده اى در دست دارد گفت : بيا معامله و معاوضه كنيم ، ماهى فروش ‍ قبول كرد. لباس كهنه را داد و ماهى فاسد را گرفت و به منزل آمد. زن مشغول آماده كردن ماهى شد كه ناگهان چيزى قيمتى در شكم ماهى يافت و به شوهر داد تا به بازار ببرد و بفروشد. آن را به بازار آورد به قيمت خوبى (دوازده بدره ) فروخت و به منزل مراجعت كرد.چون وارد خانه شد فقيرى بر در آواز داد: از آنچه خداى به شما داده مرا عنايت كنيد. آن مرد همه پولها را نزد فقير گذاشت و گفت : هر چه مى خواهى بردار، فقير برداشت چند قدم برنداشت كه مراجعت نمود و گفت : من فقير نيستم ، فرستاده خدايم ، خواستم اعلان كنم كه اين پاداش احسان شماست كه ميان آن دو نفر را اصلاح و سازش داديد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🍃🍃🍃 @hedye110