هدایت شده از شهادت زیباسـت
27.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 فیلم بسیار زیبا از شهید محمد اسلامی نسب که کمک از اهل بیت(ع) و ائمه اطهار به خصوص حضرت مادر، خانوم حضرت فاطمه زهرا(س) میگوید...
🔹 رهبر انقلاب در زمان مشاهده این فیلم در حالیکه اشک میریختند فرمودند:
◇ بگو!... بگو!... چرا سکوت کردی! داشتی از ملاقات با آن بزرگوار میگفتی... بگو که با او رابطه داشتی... چرا حرف نمیزنی!...
◇ در پایان فیلم نیز فرمودند: من مطمئن هستم که این شهید عزیز در عالم بیداری با حضرت زهرا (س) ملاقات و مراوده داشته و میخواست چگونگی این دیدار را توضیح دهد اما نمیدانم چرا منصرف شد ...
#شهید_محمد_اسلامی_نسب
#شهدای_فارس
#یادشهداباصلوات
نشرمعارفشهدادرپیامرسانایتا🇵🇸🇮🇷👇
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
🆔@lovemartyr
http://eitaa.com/joinchat/2517565440Cbc3f1bfcb6
••••••••••♡♡♡♡•••••••••••
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
8.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 فرماندهی در جنگ ما
«امامت» بود نه هدایت.
«برو» نبود بلکه «بیا» بود؛
میان این دو کلمه فرق است
آنها در نوک بودند!
و فریادشان «بیا» بود
نه این که «برو» ...
"شهید حاج قاسم سلیمانی"
🔹 آری...
فرماندهان ما اینگونه بودند، بیهیچ تعلق
و منیّتی ، ساده و بیآلایش ...
◇ فیلمی زیبا و باصفا از روحیههای عالی
در منطقه عملیاتی شلمچه،
ساعتی قبل از عملیات کربلای ۵،
کادر فرماندهی گردان امام مهدی، لشکر فجر،
سردار حاح علی قنبرزاده،
سردار حاج منوچهر رنجبر،
مهدی امینی...
🩸شهیدان :
#جعفر_عباسی،
#ناصر_ورامینی،
#جعفر_عوضپور...
#شهدای_فارس
🔹️ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
هدایت شده از 🌷همراه باشهدا تا آسمان🌷
#خاطرات_شهید
🌷از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم؟!
گفـتم :با چه خـاطرجمعے چنین حرفی میزنے؟؟
گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم.
میگفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم حضـرت عـباس (ع) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود.
با قمر بنیهاشم (ع) عهـد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (س) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم. مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم.
عاجزانه خواستم.
در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شـد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت.
تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد..
#شهید_حمید_قاسم_پور
#شهدای_فارس.
#سالروز_شهادت 🌷
#یادشهداباصلوات🥀
به کانال شهدایی براهین وعمار بپیوندید↙️↙️
@shohadabarahin_amar
هدایت شده از شهداءومهدویت
#خاطرات_شهید
🔹جانش رهبر و ولایت بود. در صورتی که لبخند روی لبهای آقا دیده میشد میخندید و میگفت: جانم به فدایت. هیچگاه از نماز و قرآن به وقت خود نمیگذشت و آن را به تاخیر نمیانداخت و همیشه در مسجد محل اذان میگفت و قرآن میخواند.
🔸صدایش بسیار دلنشین و دلگرم بود و هر چند وقت یکبار صدای خود را در اذان گفتن تغییر میداد و میگفت: عزیزم این سبک که اذان میگویم چگونه است. قبل از رفتن به سوریه نیز در آخرین نماز جماعتی که با همکارانش برپا شد، اذان میگوید و به همکاران خود سفارش میکند که فیلم مرا گرفته و صدایم را ضبط کنید که این آخرین اذان و قرآنی است که برایتان میخوانم.
🔹همرزم ایشان میگفت: وقتی برای زیارت به حرم رفتیم او بعد از زیارت با تمام وجودش از حضرت زینب(س) خواست که مرگ او را شهادت قرار دهد. تا اینکه صبح جمعه 13 فروردین 95 ابتدا غسل جمعه و سپس غسل شهادت را انجام میدهد و در عصر جمعه به آرزویش که شهادت بود، رسید.
#شهید_مدافع_حرم_محسن_الهی
#شهدای_فارس
#شهداءومهدویت
#نشردهید📡
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
↶【بہ ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌸❅┅┅┅┄┄
➥ @shohada_vamahdawiat
🔰از ۷ سالگـی شـده بود شاگـرد مکانیــک ...
ڪارش خیلے خــوب بود.۱۲ سالش که بود, من از طــریق جهاد عازم بودم. اصـرار ڪرد من هـم میام گفــتم آخه از تو چه ڪارے بر مــیاد.
گفـت می تونم دست رزمنده ها اب بدم...
رانندگے و مکانیکے هم بلدم.
نبردمش... اما خانه هم بر نگشت. یه هفته طول کشــید تا فهمیدیم.بین صندلے های اتوبوس پنهان شده و رفته جبهــه!
یکسالی طول کشــید تا از جبهه برگشت…
🔰با اون قـد و قـواره کوچیکش شده بود رانــنده لودر, اون اوایل پشــت فرمــون ڪه می نشست, اصلا دیــده نمے شد!
ســال ۶۳ بود. بین خاڪریز مــا و عراقے هــا حدود ۸۰۰مــتر فاصــله بود. .
قــرار شــد یه خاکریــز این بین زده بشــه...
چند تا لودر با هــر لودر هم چنــدتا محافظ شــبانه ڪار را شــروع کردن. عراقے ها هــم شــروع ڪردن به ریختن آتــش, یڪ ساعــت نشــده همــه لودر ها و محافـظ ها از حجم اتش عقب اومدن جز محــمود لودری ڪه یـک تنه ڪار را تا صبــح تموم کرد..🌹
#شهیدمحــمودفولادے
#شــهداے_فارس
#شهداےکربلای۵
🌹🌹🌹
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
شهدای گمنام 💫
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
38.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"سراپا وسعت دریا گرفتند
همان مردان که در دل جا گرفتند
تمام خاطرات سبزشان ماند
به بام آسمان مأوا گرفتند"
📌 فیلم مداحی شهید ناصر ورامینی
در جمع یارانش شهیدان جعفر عباسی، علی اکبر فرمانی، محمد نوروزی، بهنام قنبر زاده و...
➕به همراه سخنرانی شهید
#مداح_شهید_ناصر_ورامینی
#شهدای_فارس
🔹️ صبحانه ای با شهدا
https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
💢در میان فرماندهان لشکر، حاج منصور سیره و روش خاصی در برخورد با زیر دستان خود داشت. بر دل ها فرماندهی می کرد نه جسم ها. قبل از اینکه فرمانده باشد با نيروهاى جوانش مثل برادرى دلسوز رفتار مى كرد.
حاج منصور مثل يك روانشناس چیره دست آن ها را واکاوی می کرد و با هر کدام مطابق روحیات خودش برخورد می کرد.
اگر نیرویی به او معرفی می شد، در همان دو سه روز اول او را مى شناخت و با او رفيق مى شد و ديگر هيچ چيز نمى توانست آنها را از هم جدا كند. شاید به همین علت بود که شلوغ ترين، نا فرمانبرترين نیروها و بچه هايي كه به خاطر مسائل مختلف از گردان ها و واحدهاى ديگر اخراج می شدند را جذب خودش می کرد و پس از مدتی همان اخراجی ها می شدند بهترین نیرو....
#شهید حاج منصور خادم صادق
#شهدای_فارس
به مناسبت مراسم بزرگداشت شهید فضل الله همت، امروز در گلزار شهدای شیراز
💠از همان کودکی اهل نماز بود
معلم همیشه از او میخواست که جلوی دانش آموزان وضو بگیرد، و جلو صف نماز بایستد و نماز بخواند تا دیگر دانش آموزان هم یاد بگیرد.
💠از سر کار که خسته به خانه می آمد ، سجاده اش رو پهن میکرد و برای من و برادرم هم جانماز میگذاشت تا با او نماز بخوانیم
(راوی : برادرشهید)
بلند قرائت میکرد تا ما هم یاد بگیریم و از همان کودکی با نماز آشنا شویم
و با وجود خستگی حسابی با ما بازی میکرد.
.(راوی : دختر شهید)
💠با آقا فضل الله در همه تشییع شهدای شیراز شرکت میکردیم و ایشان خود ، در قبر شهدا میرفت و پیکرشان را در قبر میگذاشت
خیلی از شهدای گلزار شهدای شیراز را ایشان در قبر گذاشتند
اما هنوز از خودش نه نشانی هست و نه خبری .. ...
....(راوی: همسر شهید)
#شهیدجاویدالاثر فضل الله همت
#شهدای_فارس
🌱🌷🍃🌷🌱
💠کربلا که بودیم ، میثم 3-4 ساعت با اشک و ناله از خدا طلب شهادت کرد. برای خیلی از بچه ها قابل هضم نبود که در این زمان هم کسی طلب #شهادت کند چرا که جنگی در کار نیست.
اما میثم همان جا امضا نامه شهادت خود را گرفته بود.یک سال نگذشت که شهید شد!!
💠فرمانده میثم می گفت:
اکثر روزهای تابستان در حین خدمت، روزه دار بود.
دوست میثم می گفت:
میثم به جای افراد متأهل نگبانی می داد تا آن ها شب را در کنار خانوادهایشان سپری کنند.
درحین سربازی با اخلاق خوب خود، امر به معروف و نهی از منکرمی کرد. تعدای از سرباز ها به او علاقمند شدند و تحت تأثیر تبلیغات میثم، شروع به نماز خواندن کردند.
#شهیدمیثمملکمیشیرازی
#شهدای_فارس
#سالروزشهادت
🌷🌱🌷🌱🌷
دانش آموز سال چهارم دبیرستان در رشته علوم اقتصادی بود.دوستانش در آن سال شهادت می رسند و باقر بدون اطلاع خانواده به جبهه می رود و بی صبرانه انتظار شهادت را می کشد.
💌در نامه ای به خانواده می نویسد:
هر هفته در مدرسه گروهي از دوستان يکبار به جبهه حرکت مي کردند و من هم دائماً اين فکر را مي کردم که چرا من نروم مگر من از آنها عزيزترم مگر خون من رنگينتر است تا اينکه موقعي که براي امتحانات رفته بودم ثبت نام کردم و روزي يک دفعه دو دفعه را به بسيج نيريز مي رفتم و حالا هم معتقد به هر چه خداوند قسمت کند هستم.
💌آفرين بر چينن پدران و مادراني که چنين عزيزاني تربيت کرده اند.خدا به آنان صبر و اجر عنايت و فقدان عزیزشان را به لطف خود جبران نمايد.تا چراغي فروزان براي هدايت و راهنمايي نسل آينده کشورمان باشند.
خانواده هاي داغدار آنها را از ياد نبريم و در رفع نگراني آنها باشيم و ياد و خاطره آنها را هميشه زنده نگهداريم.
#شهیدباقرنگهداری
#شهدای_فارس
♨️شهیدی بیاد گودی قتلگاه 😭
💠قرار بود برای نصب رادار یڪ گودال حفر کنیم. ڪمال, فرمانده قرارگاه تطبیق آتش توپخانه بود. آستین بالا زد, بیل دست گرفت و همراه ما شروع ڪرد به حفر زمین.
یڪ لحظه چشمم افتاد به آقا ڪمال. وسط گودال ایستاده بود. صورتش خیس بود, نه از عرق ڪه از اشڪ!😭
گفتم چی شد آقا ڪمال؟
گفت :محسن تو.ڪربلا رفتے؟💔
گفتم نه!
با اشڪ گفت: عموے من ڪربلا رفته, شنیده بود اگر خاڪ گودال قتلگاه را در آب حل ڪنند, خونابه مے شود, این ڪار ڪرده بود و آب شده بود رنگ, خون...💔🖤
نمے دانم کمال آنجا در آن گودال در فاو چه مےدید, فقط مے دانم وسط آن گودال ساعتے به یاد گودال قتلگاه اشک ریخت😭😭
#شهید_کمال_ظل_انوار
#شهدای_فارس
◾️🌹◾️🌹◾️
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──