231.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧕خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی
هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست🥀
#چـادر
#حجاب
#جهادتبیین
#انتشار_با_شما
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
36.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️༻ جمعه و خیاطی༺✂️
💠 آموزش شماره 91
#جشن_تکلیف
آموزش یک چادر نماز آستین دار
بسیار زیبا و آسون
👌مناسب درآمدزایی
💛👈 برای دیدن خیاطی های آسون دیگهمون #آموزش_خیاطی رو جستجو کنید
#خیاطی #چادرنماز #چادر #چادر_آستین_دار #چادر_نماز #چادرنماز_آستین_در
#بدون_الگو #جشن_تکلیف #ست_جشن_تکلیف #جشن_عبادت
═ೋ❅✂️❅ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
4.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👀 چشم چرانی
🔰 اروپایی ها اصلا مشکل حجاب ندارند.
🔻 آقای دکتر به نظر من این حرف خنده داره الان این همه خانم دارند در اروپا تیپ #جنسی میزنند، #حجاب ندارند، #چادر ندارند، پس چرا هیچکس هیچ چیزش نمیشود؟
🔸 چرا میگویند مرد به هر زنی نگاه نکند؟ تا زن برایش تازگی داشته باشد تا وقتی نیاز دارد، به همسر خودش پناه ببرد. بعد شما فکر کنید هر روز بخواهید یک رابطه را انجام بدهید و بعد دچار تنوع هم بشوید. منفی ته ندارد.
🔴 میگوید آقا با زنم بودم حس خوبی نداشتم. ببین چه کار کردی که با زن خودت احساس نداری؟ ببین چقدر منفی شدی، چقدر چشم چران شدی؟
🌷 و خوش به حال #مردانی که اینقدر پاک زندگی میکنند حتی به زن خودش سلام میکند، حس خوبی دارد.
❇️ به خدا #دین همه چیز رو درست میکند، میخواهد همه چیز در چهارچوب باشد، همه چیز لذت بخش باشد.
🎤 دکتر سعید عزیزی
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️༻ جمعه و خیاطی༺✂️
💠 آموزش شماره 101
آموزش یک چادر نماز کیسه ای و آستین دار
بسیار زیبا و آسون
👌مناسب درآمدزایی
💛👈 برای دیدن خیاطی های آسون دیگهمون #آموزش_خیاطی رو جستجو کنید
#خیاطی #چادرنماز #چادر #چادر_آستین_دار #چادر_نماز #چادرنماز_آستین_در
#بدون_الگو #جشن_تکلیف #چادر_کیسه_ای #ست_جشن_تکلیف #جشن_عبادت
═ೋ❅✂️❅ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
✅ #چادر در شاهنامه فردوسیツ
#حجاب_ایران_باستان
🔎 آرتا @Anti_Archaism
═ೋ۞°•🔮•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
25.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️🧵🪡 آموزش خیاطی ✂️🧵🪡
🔍 آموزش شماره 111
#آموزش_چادر_اشراپی
💛 برای دیدن خیاطیهای آسون دیگهمون #آموزش_خیاطی رو جستجو کن
@Hejabuni
#آموزش_چادر | #خیاطی | #چادر
#آموزش_چادر_مدل_دار | #چادر_عربی #چادر_اربعین | #چادر_آستین_دار | #محرم #مدل_چادر | #اربعین
═ೋ❅✂️❅ೋ═
eitaa.com/joinchat/3234136359Cb961439883
50.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✂️༻ جمعه و خیاطی༺✂️
🔹 قسمت ۱۱۶
💠 آموزش چادر مدل قجری
💛 برای دیدن خیاطیهای آسون دیگهمون #آموزش_خیاطی رو جستجو کن
#آموزش_چادر_قجری #آموزش_چادر #خیاطی
#چادر #چادر_قجری #چادر_مدل_دار #الگو
✂️═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
4.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🧕ی بانویی که چادر میپوشه۔۔۔۔
خدامیدونه۔۔۔۔
🎵استاد شجاعی
#حجاب
#چادر
═ೋ۞°•دانشگاه حجاب•°۞ೋ═
eitaa.com/joinchat/1938161666Cd17b99a872
🍃🌸
💥#تلنگر
آیت الله صافی گلپایگانی :
امروز #چادر بانوان از عبای من با ارزش تر است چرا که بانوان با حفظ #حجاببرتر خود، مروج #دیناسلام هستند.🌷🌱
#جهادتبیین
https://eitaa.com/hejabuni
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #اول
وقتی رسیدیم ایوب هم رسیده بود...
مادر صفورا دستش را گذاشت روی شانه م و گفت :
_خوش امدی برو بالا،الان حاجی را هم میفرستم
بنشینید سنگ هایتان را از هم وا کنید
دلم شور میزد...
نگرانی😧 ک توی چشم های «شهیده و زهرا» می دیدم دلشوره ام😥 را بیشتر میکرد
به مادر گفته بودم با خواهرهایم میرویم✨دعای کمیل ✨و حالا امده بودیم، خانه دوستم «صفورا»... تقصیر خود مامان بود
وقتی گفتم دوست دارم با جانباز #ازدواج کنم یک هفته مریض شد!
کلی اه و ناله راه انداخت که تو میخواهی خودت را بدبخت کنی...
دختر اول بودم و اولین نوه ی هر دو خانواده
همه بزرگتر های فامیل روم تعصب داشتند
#عمه_زینب م از تصمیمم باخبر شد،
کارش ب قرص و دوا و دکتر اعصاب کشید
وقتی برای دیدنش رفتم
با یک ترکه مرا زد و گفت :
_اگر خیلی دلت میخواهد کمک کنی ،برو درس بخوان و دکتر بشو به ده بیست نفر از اینها خدمت کن... اما خودت را اسیر یکیشان نکن ک معلوم نیست چقدر زنده است!... چطوری زنده است!... فردا با چهار تا بچه نگذاردت!
صفورا در بیمارستان 🏥مدرس کمک پرستار شده بود همانجا ایوب را دیده بود
اورا از #جبهه برای برای مداوا به ان بیمارستان منتقل کرده بودند
صفورا انقدر از خلق و خوی ایوب برای وپدر و مادرش تعریف کرده بود....
که انها هم برای ملاقاتش رفتند بیمارستان
ارتباط ایوب با خانواده صفورا حتی بعد از مرگ پدر صفورا هم ادامه داشت
این رفت و امدها باعث شده بود صفورا ایوب را بشناسد و ما را به هم معرفی کند....
رفتم بالا و توی اتاق منتظرش ایستادم
اگر میامد و روبرویم مینشست،...
💎انوقت نگاهمان به هم می افتاد و این را دوست نداشتم💎
همیشه #خاستگار که می امد،تا مینشست روبرویم ،چیزی ته دلم اطمینان میداد... این مرد من نیست
ایوب امد جلوی در و سلام کرد...
صورت قشنگی داشت. یکی از دست هایش یک انگشت نداشت و ان یکی بی حس بود و حرکت نداشت،.. ولی #چهارستون_بدنش سالم بود
وارد شد
کمی دورتر از من و کنارم نشست
بسم الله گفت و شروع کرد
✨دیوار روبرو را نگاه می کردیم و گاهی گل های قالی را ✨
و از اخلاق و رفتار های هم میپرسیدیم
بحث را عوض کرد؛
_خانم غیاثوند ، #حرفهای_امام برای من خیلی سند است
_من: برای من هم
_اگر امام همین حالا #فرمان بدهند که همسرتان را طلاق بدهید شما زن شرعی من باشید این کار را میکنم
من_ اگر امام این #فتوا را بدهند من خودم را سه طلاقه میکنم من به امام #یقین دارم
_ شاید روزی برسد که بنیاد به کار من جانباز رسیدگی نکند، حقوق ندهد دوا ندهد،اصلا مجبور بشویم در #چادر #زندگی کنیم
من_میدانید برادر بلندی ،من ب بدتر از این هم فکر کرده ام،به روزهایی ک خدای ناکرده انقلاب برگردد ،انقدر #پای_انقلاب می ایستم ک حتی بگیرند و #اعداممان کنند...
✾࿐༅ https://eitaa.com/hejabuni🌹
دانشگاه حجاب 🇮🇷
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿❀رمان #واقعی ✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_ب
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #شانزدهم
مامان #جهیزیه_ام را توی یکی از دو اتاق خانه جا داد. دیگر #چادر از سر زهرا و شهیده نیفتاد...
✨ایوب خیلی #مراعات می کرد.✨
وقتی می فهمید از این اتاق می خواهند بروند آن اتاق، #چشم_هایش را می بست و می گفت:
_ "بیایید رد شوید نگاهتان نمی کنم."
حالا غیر از آقا جون و مامان، رضا و زهرا و شهیده هم شیفته اش شده بودند😍 و حتی او را از من بیشتر دوست داشتند.
صدایش می کردند:
"داداش ایوب"
خواستم ساکتشان کنم که دیدم ایوب نشسته کنار دیوار و بچه ها دورش نشسته اند.
ایوب می خواند:😁
_ "یک حاجی بود، یک گربه داشت."
بچه ها دست می زدند و از خنده ریسه می رفتند. 😂😂👏👏😂
و ایوب باز می خواند..☺️
💞🌷💞
کار مامان شده بود گوش تیز کردن،.. صدای بق بق #یا_کریم🕊 را که می شنید، بلند می شد و بی سر و صدا از روی پنجره #پرشان_میداد.
#وانتی_ها 🚛که می رسیدند سر کوچه، قبل از اینکه توی بلندگو هایشان داد بکشند:
"آهن پاره، لوازم برقی...."
مامان خودش را به آنها می رساند می گفت:
_مریض داریم و آنها را چند کوچه بالاتر می فرستاد.
برای بچه های محله هم #علامت گذاشته بود.
همیشه توی کوچه #شلوغ بود.
وقتی مامان دستمالی را از پنجره آویزان می کرد، بچه ها #می_فهمیدند حال ایوب #خوب است و می توانند سر و صدا کنند.
#دستمال را که برمی داشت، یعنی ایوب خوابیده یا حالش خوب نیست😔
✾࿐༅ https://eitaa.com/hejabuni🌺