دانشگاه حجاب
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌛عاشقی به افق حلب🌜 #قسمت_شصتُ_ششم مریم در تب و تاب سفر بود... سفری به
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌛عاشقی به افق حلب🌜
#قسمت_شصتُ_هفتم
صبح شد و من هم با طلوع آفتاب بیدار شدم...
روی تخت نشستم و به کتابخانه ام نگاه کردم...
چقدر حس خوبی داشت.
مرتب و تمیز...
من از دوران کودکی هم دختر منظمی بودم اما وقتی حال روحی ام جالب نبود دل و دماغ هیچ چیز را نداشتم...
معمولا از نامرتب بودن خودم و اتاقم پی به حالم میبرند...
دلم میخواست ورزش کنم...
بلند شدم، دست وصورتم را شستم ...
حدود یک ساعت در اتاق ورزش کردم.
دلم میخواست به حیاط بروم و کمی پیاده روی کنم اما از آنجایی که هوا سرد بود نمیشد.
باز هم یاد ترمیل خرابِ گوشه ی اتاقم افتادم و اعصابم خورد شد...
بابا علی چون میدانست من عاشق ورزش هستم برایم دستگاه های ورزشی را خریده بود، اما از آنجایی که نمیشود به بچه های فامیل چیزی گفت همه ی بچه ها آزادانه به اتاق من میرفتند و مشغول بازی با تردمیل میشدند...
دست آخر هم من ماندم و یک تردمیل خراب ...
داشتمبا خودم غر غر میکردم که در حیاط باز شد و عمو با نان بربری داخل شد...
از همان بالای تراس داد زدم:
+سلام عمو صبح بخیر... شما کلا کار و زندگی نداری دیگه؟ بیست و چهارساعت اینجایی...
عمو دستی تکان داد و به نان اشاره کرد.
خندیدم و پله ها را پایین رفتم...
-علیک سلام. بچه باز تو بیدار شدی؟ خونه زندگی من شما سه تا وروجکید...یه روز نبینمتون روزم شب نمیشه...
+اوووووو بابا ایولللل عمو...نوکرتم شوخی کردم به دل نگیر..
-زهرمار...صد دفعه نگفتم مثل یه خانم با شخصیت حرف بزن! این چه وضعشه ؟
+اوه خدای من...عذرخواهی من را پذیرا باشید سرورم... بسیار ایولا دارید عموجان...کوچک شما هستم و مزاح کردم ! لطفا به دل نگیرید...
عمو خنده اش گرفته بود و نمیدانست چه بگوید...
جعبه ی دستمال کاغذی را از روی کابینت برداشت و سمت من پرت کرد.
من هم بلند میخندیدم و از فرط خنده دستم را روی شکمم گذاشته بودم...
انگار صدایمان خیلی بلند بود.
چون مامان زهرا و مریم دست به سینه و با اخم به منو عمو خیره شده بودند و مشخص بود که قادر هستند در یک لحظه دخل هر دوی مارا بیاورند...
من و عمو به یکدیگر نگاه کردیم و زدیم زیر خنده...
عمو دو دستش را بلند کرد و گفت:
-زن داداش من تسلیمم...اما به جان خودم تقصیر این دخترت بود...معلوم نیس اول صبحی چی خورده بهش نساخته داره چرت و پرت میگه...
یک تای اَبرویم را بالا دادم و با چشمانی که داشت از کاسه در میآمد عمو را نگاه کردم که لبخند خبیثانه ای تحویلم داد...
مامان زهرا گفت:
-حالا فعلا برای هر دوتاتون دارم...پاشید صبحانه رو آماده کنید تا منبرمنمازمو بخونم...خواب موندم نمازم قضا شد...
طبق دستور فرمانده کل قوا که مامان زهرا باشد هر سه نفر، یعنی من و مریم به همراه عمو مشغول درست کردن صبحانه شدیم...
ادامه دارد...
✍نویسنده: #میم_سلیمی
🌜🌹 @hejabuni 🌹🌛
دانشگاه حجاب
☠ #تجربه پس از #مرگ ✅ جلسه سی وسوم 🤭 سه #داستان #عجیب اما #واقعی 🧐 شرح کتاب #آن_سوی_مرگ 🎵
2020_06_25_22_14_04.mp3
39.53M
☘نازدانه خواهرم☘
ســــ🌟ــــتاره شدن ات از درخشش ظاهر و لباس ت نیست! 👠👗👑
💫نورِ تو تلألوء پاکی، معصومیت و طهارتی ست که در پس حجابت محصور کرده ای...💎
و من به خود میبالم که
💫خواهرم ستاره ای دست نیافتنی ست برای تمام نامحرمان ...
🌱سراسر آرامشی 😇
🌱با مشکیِ آرامی که بر سر داری ...
#تولیدی_کامل
#پروفايل
🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🎉🎊🎉💥 مســـــابقه💥🎉🎊🎉 سلام سلاااااااااام دخترای گل گلاب حالتون خوبه😊⁉️ امیدوارم که عااااااالی باشید
....🔥 در مسابقه شرکت کنیم 🔥 ....
🔺فقط تا جمعه فرصت باقی هست🔺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی مرز با حجاب،
✅ از ۱۴سالگی دوست داشتم لباسی بپوشم که با عرف خانوادگی و اسلامی تناسب داشته باشه درضمن زیبا وشکیل باشه🧕
💚سن ۱۷ سالگی با حجاب شدم چطوری بگم وقتی داشتم دعا میخوندم که ....
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
.
💠: بسم الله الرحمن الرحیم
.
🔴 این پیام را به اهل عالم برسانید؛
اینکه مسلمانها، مؤمنین خونگرم و با صفای ایران اسلامی ما، بزرگترین حرمی که بعد از حرم ائمۀ معصومین احترام میگذارند حرم یک #دختر_خانم است.
عرفای بزرگوار مثل حضرت آیتا... بهجت، مقیّد بودند هر روز به محضر ایشان برسند و زیارتنامه بخوانند... مزار نورانی یک دختر محلّ توجّه و عنایت اولیاء خداست! اصلاً تو دین ما مرد و زن، کوچک و بزرگ ندارد.
(بر اساس صحبت های استاد علیرضا پناهیان)
.
.
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#برخیز
☀️ به یاد خدا
السَلامُ علیٰ همدانشگاهیای گلم 😄
حال دل و دماغتون چطوره⁉️
خیلی داریم کیف میکنیم هوا خنک شدهها 🌙
نه؟ 😊 الحمدلله 🤲🏻
حالا فکر نکنید چون هوا خوب شده واجب شده برید دور دور...!! مراقب کرونا باشید 🌡😷
▫️ خب بگذریم
تا سالروز تیربارون هزاران نفر از مردم بیگناه مشهد تو مسجد گوهرشاد به دستور پادشاه خشن ایران، رضاخان میرپنج 😖 یه چیزی کمتر از دو هفته مونده.
خب تعریف کنید...
چیکارا کردید؟
فکری کردید؟
برنامهای ریختید؟
تیم جمع کردید؟
اصن با خودتون کنار اومدید که برید چنین کار انرژیبخشی رو انجام بدید صرفا واسه رضای خدا. 🤔
من فکر کنم مشکل خیلی از ماها اینه که میشینیم با خودمون خیالپردازیای ترسناک میکنیم، بعد میشینیم از همونا میترسیم! 😰 😐
بابا کار برای خدا مگه ترس داره؟
اونم تازه کار به این قشنگی 🤩 که پر از مهر و محبته ♥️
یه قطعه صوتی خیلی خفن از امام عزیز شنیدم که میگفت: "[مگر] کشته شدن در راه خدا ترس دارد؟ زندان رفتن برای خدا وحشت دارد؟ شکنجه شدن برای خدا ایراد دارد؟"
وای..حالا اینا رو با اون لهجه نازش میگفت تصور کن 😘 اصن تا مدتها تو کفش بودم...خیلی تکون دهنده بود. پیدا کردم میفرستم براتون.
ولی خداییش دست به کار بشید. ولو شده یه متن کوتاه و جذاب پیدا کنید و توی آسانسور مجتمعتون بچسبونید. 📝
اینکه دیگه ترس نداره ☠❌
بگذریم 💟
اون عکس بالا پیشنهاد خیلی خیلی جالب یکی از دوستان گل همدانشگاهیه که خیلی باش کیف کردم. به قول مامان "حَظ بُردم" 😍
به خواست خدا من یکی که اجراش میکنم. شما چطور؟
@Panahande
ارادتمند
ف.پناهنده
🌸 @hejabuni | دانشگاهحجاب 🎓
دانشگاه حجاب
🔴به روز باشیم ۷۰۰ هزار کودک آمریکایی در سال سوژه کودکآزاری میشوند عامل ۸۰ درصد کودکآزاریها در
🔴به روز باشیم
⭕️ اول عقاید و باورها رو میگیرن
بعد شرم، حیا، عقلانیت، غیرت و مفهوم خانواده خودش میره
بعدش لباسها تغییر میکنه
و نهایتا انسان تبدیل میشه به حیوان
بیش از 10000 نفر در انگلیس خودشون رو به شکل سگ در آوردن و مثل اونا در خدمت اربابانشون هستند
#غرب_بدون_روتوش
#برده_داری_غربی
👤 استیون هاونکوب(دوباره محدود شده)
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
📚 #معرفی_کتاب
📖 نام کتاب : #راض_بابا
📝 نویسنده : طاهره کوه کن
🖇 انتشارات : نشر شهید کاظمی
🌻راض بابا روایت جذابی از زندگی دختری #نوجوان ه که خیلی زود، تو ۱۶ اُمین بهار زندگیش، جام #شهادت رو نوشید 🌷🕊
🍂حادثه تروریستی سال ۸۷ تو #شیراز، نقطه اوج زندگی دختری رو رقم زد که همیشه تلاش می کرد در زندگی، #اول باشه!تو ورزش، درس و...
🌻 راضیه ،هم سن و سال خیلی از شما دهه هشتادی هاست!
اما چی تو وجودش داشت که انقد زود خدا خریدش، اون هم به بهترین بها، یعنی شهادت ⁉️
🌻مادر شهیده کشاورز، راز شهادت دخترنازنینش رو اینطور گفته :
«درست است که راضیه یک #دختر بود، اما در انجام واجباتش جایی که باید رضای خدا را در نظر بگیرد، واقعاً #مردانگی به خرج میداد.»
🛍میتونید برای خریداری این کتاب زیبا که ویژه ی ویژه مناسب #دختران #نوجوان و #جوان هست به کانال زیر مراجعه کنید 👇👇👇
@ketabresan
🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
#گزارش
#بینالملل
💢تبعیض علیه زن مسلمان #محجبه در آمریکا
🔻"ظهور عبدالعزیز" زن مسلمان محجبه که قصد داشت از مغازه نانوایی در "میناپلیس" آمریکا خرید کنه با ممانعت فروشنده مواجه میشه و فروشنده بهش میگه اجازه نداره وارد مغازه بشه چون ماسک نداره و داشتن ماسک برای ورود به مغازه الزامیه
🔻"ظهور" بهش میگه که این پوشش صورت من هم مثل همون ماسک هست و فرقی بینشون نیست ولی فروشنده متقاعد نمیشه
🔻"ظهور"از این برخورد تبعیض آمیز فیلم می گیره و در فیس بوک منتشر می کنه بعد از منتشر شدن این فیلم در فضای مجازی فروشگاه از این خانم محجبه عذرخواهی می کنه
🌐منبع:https://www.dailymail.co.uk/news/article-8463423/Bakery-customer-wearing-hijab-refused-service-not-wearing-mask.html
#تولیدی
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب🎓
#برخیز
☀️ به یاد خدا
ای جانم 😍
چه کار قشنگی‼️
یکی از اعضای عزیز کانال، این بستههای زیبا رو تو روز دختر بین دخترهای تهرانی توزیع کردن و هم روز دختر رو با یه یادگاری (گیره روسری) تبریک گفتن و هم از حجاب صحبت کردن و با دلایل منطقی و قابل فهم برای همه، اثباتش کردن ✅
دمشون گرم بخدا🍃
انشالله که اجرشون رو تمام و کمال از دستهای مبارک حضرت زهرا(س) بگیرن🌹
اگه شما هم اخیرا کار این مدلی داشتید عکساشو برامون بفرستید 🤩👇
@PANAHANDE
ارادتمند شما
#ف_پناهنده
🌸 @hejabuni | دانشگاهحجاب 🎓
دانشگاه حجاب
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌛عاشقی به افق حلب🌜 #قسمت_شصتُ_هفتم صبح شد و من هم با طلوع آفتاب بیدار ش
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌛عاشقی به افق حلب🌜
#قسمت_شصتُ_هشتم
بالاخره بساط صبحانه را چیدیم و مسئولیت صدا کردن مامان را به من دادند...
اتاق مامان زهرا طبقه ی پایین بود و اتاق ما طبقه ی بالا...
اول به اتاق مامان زهرا رفتم و دیدم که هنوز مشغول قرآن خواندن است.
مزاحمش نشدم و تصمیم گرفتم مهدی را از خواب بیدار کنم و بعد مادرم را صدا بزنم.
از پله ها بالا رفتم و در اتاق مهدی را باز کردم...
تخته تخت خوابیده بود!
+مهدی...مهدی جان. داداشی بلند شو عشق خواهر...بلند شو بریم صبحانه بخوریم...
چشمان درشت و زیبایش را گشود و با اخم به من نگاه کرد...
با شیرین زبانی گفت:
-آجی خوابم میاد بزار بخوابم...
گونه اش را محکم بوسیدم و انقدر قلقلکش دادم که بلند شد و نشست روی تخت...
او را درآغوشمگرفتم و آرام از پله ها پایین آمدیم...
انگار خیال پایین آمدن از بغلم را نداشت!
+مهدی بیا پایین برو صورتتو بشور تا من بیام.
-نمیخوام خودت بشور...
خلاصه به هر سختی ای که بود راضی اش کردم برود پی کارش تا من مادر را صدا کنم.
مامان زهرا هر وقت که نماز میخواند خیلی نورانی میشد.
دلم میخواست فقط بنشینم و نگاهش کنم...
دستانش را رو به آسمان بلند کرده بود و چشمانش بسته بود...
داشت برای ما دعا میکرد.
رو به رویش نشستم و تماشایش کردم...
نگاهم کرد و لبخند زد...
+مامان چرا انقدر خوشگل میشی وقتی نماز میخونی ؟
-خوشگل چیه مادر؟ نماز یه رابطه ی معنوی با خداست...هر کسی که به خدا وصل بشه یه نورانیتی نصیبش میشه که هیچ آرایشی مثل اون آدمو زیبا نمیکنه... البته من هنوز به اون درجه نرسیدم اما حداقل حالم خوب میشه با نماز...
نمیدانم چرا!
اما خیلی دلم خواست که دوباره حتی برای یک بار هم که شده نمار بخوانم...
مریم وارد اتاق شد و گفت:
-ریحانه ما به تو گفتیم چیکار کنی؟
+اوا ببخشید یادم رفت اصلا...مامان پاشو بریم صبحانه...
قرار بر این شد عصر با عمو محمد و مریم برویم بازار گل...
ادامه دارد...
✍نویسنده: #میم_سلیمی
🌜🌹 @hejabuni 🌹🌛
دانشگاه حجاب
☠ #تجربه پس از #مرگ ✅ جلسه سی وچهارم 🤭 سه #داستان #عجیب اما #واقعی 🧐 شرح کتاب #آن_سوی_مرگ 🎵
2020_06_28_12_54_47.mp3
27.99M
♨️♨️♨️
♨️♨️
♨️
🧠« عقل در زندان»
گفتم این برهنگی از چیست؟
گفت مُدّ و کلاس...
گفتم که عقلت چه می گوید؟ آیا درباره آن اندیشیده ای؟
گفت هر چه مُدّ باشد باید پذیرفت و دیگر نه جایی و نه مجالی برای اندیشیدن باقی نیست.
گفتمش چرا؟
گفت چون این هم مُدّ است که اندیشه ی پاک را در بزمگاه مُدّ و کلاس، راهی نباشد.
...آری
اندیشه را که از بشر بگیرند دیگر همه چیز را می شود بر او بار کرد درحالیکه او لب بربندد و چون یک ربات آن کند که دیگران برایش رقم زنند ...
#تلنگر
#تفکر
📩ارسالی اعضای کانال
🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینم اون کلیپ جذاب انگیزشی از امام عزیز (ره) که دیروز گفتم خدمتتون...
• شمایی که برای خدا میخواهید کار بکنید از چه کسی باید بترسید⁉️
• میترسید شهید بشید⁉️
• شهادت ترس دارد⁉️
🌸 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خبر دارین توی دانشگاه حجاب چه خبره؟ 🧐
پیام سنجاق شده رو بخونید تا باخبر بشید. 😎
فقط 4⃣ روز دیگه باقی مونده.
پس بجنبید! ☺️
🌸@hejabuni|دانشگاه حجاب🎓