﷽
----
فکر میکردم که بمیرم. یعنی تاب نیاورم. یا حداقلش اینکه همین چند قدم مانده تا هشت وجهیِ عَظُمتِ المصیبة، صیحه کشان از هوش بروم.
ولی نرفتم.
نه اولین بار، نه بارهای بعدی.
مثل یک مادری که وقتِ خبرها و اتفاق های بد، همه کار میکند که بچهها آب توی دلشان تکان نخورد ولو اینکه همه تلخی را خودش قرار باشد سر بکشد و یک بغض هم روش،
انگار که حسین علیهالسّلام هم برای هر یک نفر، هزار مَلَک مأمور کرده که کنار عَتَبه بایستند و به محض ورود، کاسه کاسه آب بر قلب آتش گرفته اش بپاشند یا پرده بر چشمِ جانش بیندازند و از فضای مصائب دورش کنند؛ که مبادا از شدت غصه جان دهد…
نمیمیریم…
همانطور که هرسال، غروبهای #عاشورا ناباورانه زنده میمانیم
انگار کسی زیرِ بغلهای مصیبتزدهمان را میگیرد و از صحنه حادثه دور میکند...
چه معلوم؟ شاید هم میمیریم و دوباره به دست #حسین زنده میشویم!
پس هربار، "زنده تر" میشویم!
یعنی هربار که یادش میکنیم و به پای دل تا کربلایش میرویم، زندهگی ما را بیشتر میکند، آب حیات به روح و قلبهای ممات گرفتهمان میپاشد
شاید همینست که گفتهاند هرروز یادش کنیم، ولو با یک سلام و یک پرده از اشک…
برای اینکه ظرف حیاتمان پر تر شود
.
.
بگذریم
بچه که بودم فکر میکردم با چه منطقی میگوییم "و لا جعلهُ الله آخر العهد منی لزیارتکم"؟
خب بهرحال یک زیارت، زیارت آخر خواهدبود! یک سلام، سلام آخر خواهدبود! یعنی چی که این را زیارت آخر من قرار نده؟
بزرگتر که شدم فهمیدم این دعا اصلاً مال این دنیا نیست؛
مال آن حیات جاودانه است!
مال "ابداً ما بقیتُ و بقیَ اللیل و النهار"…
انگار دارد میگوید اصلاً وقتی مُردم، مرگم را آغاز زیارت حسین قرار بده! تا وقتی که هستم در عالم هستی، زیارت حسین، عهد من باشد…
.
.
بگذریم
مولای خوبم
نمیدانید چقدر شادم که "بأبي أنتَ و أمي" بخشی از زیارت شماست!
دلم غنج میرود وقتی فکر میکنم از من فرزندانی بر روی این زمین هست که روزها و شبها برای منِ کمترین دعا میکنند که فدایی شما باشم؛ تکههایی از وجودم که حتی اگر من حواسم نباشد و راهم کج شده باشد، هستند و با تکرار، من را برای راه و مکتب شما میخواهند.
و برای من، از این بزرگتر، چه؟…
ای پدر و مادرم به فدایتان، ممنون که اجازه دادهاید این قشنگ ترین دعا را من برای پدر و مادرم و فرزندانم برای من کنند…
ممنون که اجازه دادهاید حب شما، وجاهت و کرامت ما در دنیا و آخرت باشد.
ممنون که از بین اینهمه آدم در کل تاریخ و جغرافیا، مولای ما شدهاید، ما را نگاه میکنید
حقیرم اما، قدردان نگاهتان هستم؛ خودتان میدانید…
#حب_الحسین
#مادرانه_شادم
#بابی_انت_و_امی
🖋هـجرٺــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشر_بامنبع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالغ نمیشی تا زمانی که....
@hejrat_kon
✅ دومین جلسه تدابیر اربعین:
جلسه ویژه تدابیر بانوان و اطفال در سفر اربعین
◀️ ارائه راه کار های مفید برای جلو گیری و بر طرف کردن مشکلات زنانه در سفر اربعین
◀️ ارائه راه کار های مفید برای جلو گیری و بر طرف کردن مشکلات نوزادان و اطفال در سفر اربعین
🔹با حضور و ارائه راه کار های طب سنتی توسط سرکار خانم دکتر یوسفی
(متخصص طب سنتی)
🔹با ارائه احکام ویژه بانوان توسط سرکار خانم زاهد
🕞زمان :
شنبه ۱۲ شهریور، از ساعت ۱۷ تا ۱۹
▪️مکان :
چهار راه طیب، خیابان آیت الله بید آبادی، خیابان جامی، خیابان علی قلی آقا، حسینیه حضرت امام جعفر صادق(ع)
‼️توجه: در این جلسه تنها نکات مخصوص بانوان و اطفال مطرح شده و نکات عمومی در جلسه جمعه مطرح خواهد شد.
به ما بپیوندید👇
@arshianzendegiفا
من اصفهان نیستم و ارتباطی با این گروه ندارم و نمیتونم محتواشون رو به صورت فایل و مجازی و... دريافت کنم. چون دیدم مفیده و تحت نظر یک متخصص طب سنتی دانشگاهی بود تبلیغش رو گذاشتم دوستان اصفهانی استفاده کنند
کوله نوشته ای که سه سال پیش درست کردم
و در تمام این سه سال بدون استفاده (جور نشد که بریم) روی در کمد اتاقمون بود...
ببینیم امسال قسمتش میشه مشایه یا نه
اگر دوست داشتید پرینت بگیرید و استفاده کنید (طلق بزنید، سوراخ کنید و با سوزن قفلی به کیف و کوله و... بزنید)
اگر صلاح میدونید میتونید بعد از چاپ اون آرم روی کلاه سرباز رو محو کنید. من فایل اصلی رو پیدا نمیکنم که تغییر رو اعمال کنم.