eitaa logo
هجرت | مامان دکتر |موحد
27.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
334 ویدیو
23 فایل
مادرانگی هایم… (پزشکی، تربیتی) 🖊️هـجرتــــــــ / مادر-پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن‌ها و نشر بدون منبع (لینک) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری+حفظ حق‌الناس💕) تبلیغ https://eitaa.com/hejrat_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ----- بخش اول . برخی مادرها (ایضاً پدرها) یا سردرگمند یا ناامید! سردرگم بین نظرات و اصول تربیتی فلان دکتر و پروفسور و حاج‌آقا و استاد و تسهیلگر و... و ناامید از اینکه اگر تربیت اینهاست، پس کاری که من میکنم چیست؟!؟ 😟😥😔 . برخی هم که با ظهور و رواج اینهمه دوره و کانال و صفحه و وبینار و مد شدن کلی متد تربیتی و سبک والدگری خفن و جالب، حس میکنند تا زمانی که به خوبی ندانند "اگر بچه فلان رفتار را کرد و فلان حرف را زد، ما دقيقاً باید چگونه واکنش نشان دهیم و با چه لحنی، چه کلماتی را در مقابلش به کار ببریم" ، فرزند دار شدن اشتباه محض است؛ و ظلم به آن طفل معصوم که قرار است زیر دست والدینی ناآگاه و نابلد(!!) رشد کند و یحتمل، نهایتاً آن چیزی نمی‌شود که بچه‌های مردم می‌شوند! … . . . . من اما، با چند دانسته یقینی - که شاید هدیه خدا بوده- گلیم خود را از این دریای طوفانی ترسناک نگرانی و دغدغه تربیت بچه، کشیده ام بیرون! از موج های غرق کننده "دکتر فلانی فرمود" و "استاد فلانی افزود"...؛ از تلاطم و سردرگمی بین نظرات و سبک های شرق و غرب و دینی و سکولار عالم. که حتی برخی شان آنچنان جدیدند که هنوز هیچ خروجی ای (بچه ی بزرگ شده ی تربیت شده با آن سبک) نداشته اند و فقط با اعتماد به نفس، ترویج می‌شوند..... . . . ادامه دارد.... . . . پی‌نوشت : از بسیاری از نظریه ها و سبک ها و حرفها، مقداری شنیده ام و خوانده ام. مخالف مطالعه نیستم و بدیهی است که منظور تقبیح داشتن سبک تربیتی و مطالعه و نوآوری و نکته گفتن و راهنمایی در این حیطه نیست حرف بر سر گیر کردن و گیج کردن و گیج شدن و وحشت کردن و غصه خوردن است. 🖋هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ----- بخش دوم (دانسته هایم در مسیر تربیت فرزندانم) . اولین نکته ای که بعدازمدتی مطالعه و تعامل با دختر اولم دریافتم، این بود که چیزی خارج از تربیت خود نیست! فرزند، جزئی از خود ماست که رفتارهای ما در اون متجلی میشه پس *تمرکزم رو از تربیت بچه، بردم رو تربیت خودم!* خودم چقدر کنترل خشم دارم؟ چقدر مؤدبم؟ چقدر صادقم؟ چقدر بخشنده ام؟ چقدر حرمت (مکان، زمان، اشخاص) نگه میدارم؟! چطور قضاوت میکنم؟ چقدر کتاب میخونم؟ چقدر با فکر حرف میزنم؟… این مسئله بخش عمده ای از فشار نادرست تربیت فرزند رو از دوش برمیداره چون ديگه به عنوان یک پروژه جدا نگاهش نمیکنی. و اتفاقا بچه داشتن، تربیت خودت رو به شدت تسهیل میکنه. چون چند ** بشری تمام وقت داری بعلاوه چند *آینه* دقیییق! . مسئله دوم رو با تعامل با برخی مادرها دریافتم و بزرگترین دستاوردم شد میدیدم اکثر مادرها (والدین) خیلییی زیادی دارن خودشون رو بچه میدونن. اصلاً و غیرمذهبی هم نداره. یعنی برخی مذهبی ها هم با همون اصول تربیت دینی شون، خودشون رو خدای اون بچه فرض کردن! فراموش کردنِ ربوبیت خدا و اینکه *مربی تک تک انسانهای روی زمین خود خداست* ، از روی رفتارهای ریزشون و ها و حرفها و دغدغه های عجیبشون معلوم بود. حتی برخی کارشناسان تربیت اسلامی هم… از اون وقت بود که گفتم خدایا، من خودِ کوچکم رو میذارم رو بچه‌هام، هممون رو یکجا میدم دست خودت! من که خودم هنوز تربیت نشدم، چطور اینها رو تربیت کنم؟! 😢 ربّ من! ربّ ما! بزرگمون کن… . . دستاورد سومم این بود که به خودم متذکر شدم خدای نکرده، خداوند یه چیزی تو وجود ما گذاشته به نام ** ! واقعاًلزومی نداره تک تک رفتارهای من مطابق نظرات فلان استاد (که اتفاقاً اکثر اساتید، آقان و حتی یک لحظه هم نبودن!) باشه،درحالیکه میدونم برا بچه من اشتباهه! مشخصه که منظور این نیست که مهارت آموزی اشتباهه، استفاده از تجربه و راهنمایی دیگران بده، مطالعه و دوره بی فایده است‌؛ میخوام بگم خودتم یه ذره حساب کن! ** ! داشته باش! . . یافته چهارمم این بود که فهمیدم *تربیت فرزند، تربیت تک تک بچه‌ها نیست. تربیت محیط خونه است!* و محیط خانه درست، پاک و قاعده مند باشه، چه یکی چه ده تا! بنابراین بهتره تمرکز رو از روی یک بچه برداشت و برد روی کلیت محیط زندگی خانواده . . پنجمین مطلب این بود که یقین کردم *مادری فقط با مادری ارتقاء پیدا میکنه* مهارت والدگری تو کتاب و کارگاه پیدانمیشه؛ تو بچه دار شدن و تعامل با کودک به دست میاد! تا توش نیفتی، هرررگز بهش نمیرسی وبا هر بچه، تازه کلی چیزجدید کشف میکنی و کلی مسئله هم برات از اهمیت میفته! و آخرین دانسته یقینی م این شد که خداوند خود رو جبران کننده نامیده. نه *تنها جبران کننده بلکه مبدل سیئات به حسنات* ! یعنی وقتی استغفار میکنی، نه تنها خطای تو رو میکنه، بلکه خداوند قادر مهربان کریم، بدی های ناخواسته تو رو تبدیل میکنه به خیر و حسنه در حق اون طفل... (به شرط پشیمانی و توبه و اصلاح رفتار و درخواست از پروردگار) هرجا بفهمی اشتباه کردی، راه برگشت بازه و خطاهای گذشته تو قابل جبران و حتی زیباشدن همه ما، در گذشته رفتاری مون با بچه‌هامون خطا داریم و ممکنه یه روزی متوجهش بشیم که دیر شده باشه اما برای "ما" دیر شده، که محصور به بعدی به نام زمان هستیم؛ نه برای خداوندی که فارغ از زمان و مکان، گرداننده ی کائنات ه! ؟ پی نوشت : مخلص کلام اینکه اگر خودت رو بذاری کنار فرزندانت تو یک زمین واحد، و فارغ و رها، همه زمین رو با همه ابعادش بسپاری به ربِّ یگانه عالم... بچه داری خیلییی شیرین تر و ساده تر میشه و خیلییی پرثمرتر.... 🖋هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- بخش سوم آیا اون حرفها به این معنا بود که و و باعث میشه ما بی نیاز باشیم از آموختن و های والدگری و ؟ اگر برداشت کردید که منظورم «بله» بوده، تصریح کنم که «نه، هرگز» شاید این حرف برای صد سال پیش صادق بود (بود؟!) اما الان…نه دنیا روز به روز پیچیدگی های بیشتری پیدا میکنه و دغدغه‌های بیشتری وارد زندگی آدم ها میشه پس مگه میشه چالش های تربیتی جدید و سخت تری پیش روی والدین قرار نگیره؟ تغییرات چشمگیر سبک زندگی، ساحت‌های والدگری و سبک های رفتاری و کنش و واکنشگری ما رو تغییر داده قبول دارید؟ . . . یک مثال این ادعای من، بحث ه شاید تا همین دهه‌های اخیر، خیلی موضوعیت نداشته. اما الان از مهم ترین چالش های ذهنی تربیتی ما والدهاست. قدیم نه اینهمه مواجهه بوده (چه در جامعه چه رسانه و فضای مجازی چه حتی خود خانواده)، نه انقدر بین بیداری غریزه جنسی و راه حلال اطفاءش فاصله بوده. چشم بر فعالیت های جسمی زیاد آن زمان هم نمیشه بست. هرچند اصول تربیت جنسی در آموزه های پیشین ما هم هست اما الان خیلی بیشتر احتیاج داریم به تدوین دقیق تر و مصداق يابی و ارائه راهکارهای عملی کارگشا. (یا اصلاً همینکه بدونیم تربیت جنسی با زمین تا آسمان متفاوته، خودش یه قدم بزرگه) الغرض اینکه به نظر من هیچ والدی بی نیاز از کسب دانش و مهارت نیست اما قبل رفتن سراغ انواع مکاتب و نظریات، باید بدونه که اصول مورد قبول خودش چیه، مبانی ش چیه، خط قرمزهاش چیه و از تربیت فرزند چی میخواد. اینجوری میتونه راحت تر گزینش کنه و کمتر سردرگم بشه هیچکس هم نمیتونه ادعا کنه من هیچ سبک تربیتی خاصی ندارم. پس بهتره برای خودمون یه چهارچوب اصول محورِ منظم قاعده مند درنظر بگیریم (یا استخراج کنیم) و طبق اون بریم سراغ روش ها، مهارت ها، مسائل مستحدثه و… راستش من خودم بیشتر از همه رو این بستم که هیچکدوم از نظرات تربیتی فعلی، وحی منزل و حتماً و کاملاً صحيح نیستن. حتی اسلامی ها؛ که گاهی میبینی حتی برخی شون نمیدونن اصولشون رو از کجا گرفتن! (کاملاً غربی) ولی سعی میکنم بیشترشون رو بخونم (یستمعون القول) و «یتبعون احسنه» (با انتخاب و عقل ناقص خودم قاعدتاً). البته کتاب‌هایی هستن که کلیات آن و دید بی نظیر به آدم میدن مثل مجموعه کتب ادب الهی یا کتاب هایی که به دل میشینه و بیشتر ه. مثل به بچه‌ها گفتن از بچه‌ها شنیدن . . 🖋هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
❁ـ﷽ـ❁ ☺️ نیمه شب است و من، همان همیشگی! مشغول خواباندن فرزندم. فکرم مشغول گذشتن ساعت خواب و کمبود خواب و کارهای زیاد فردا که نه، نگرانِ نماز صبح است که از دستم نرود. نشود مثل کلی نماز صبحِ اول وقت گذشته - ناگزیر در دنیای کم خواب مادری... - ذهنم میرود به اتفاق های مشابه به همین تشرف چندماه پیش به نجف. شب شهادت حضرت فاطمه عليهاالسلام بود و کنار ضریح شلوغ و من، بخاطر بار شیشه ام، فرزند امانتی ام، با بغض از دور سلامی دادم و گفتم مولاجان، طلبم... بعد چرخیدم توی باقی خاطره ها؛ نمازهای به جماعت نرسیده زیارت های ناقص مانده حرم های سیر نشده رکعت های اشتباه شده ایام البیض های معتکف نشده اردو جهادی های نرفته اربعین ها و شب های محرمِ در خانه مانده و یکهو مثل سوزن ته گردی که مغناطیس یک آهنربا بکشدش طرف خودش، صاف ایستاد جلوی کعبه پشت مقام ابراهیم (همانجا که همیشه در تصوراتم ایستاده ام) حج تقریباً تمام شده دوستانی که حلالیت طلبیدند و پرواز کردند سمت سفری که همه می‌گویند بی نظیر است و حتی می‌گویند حلاوتی دارد که کربلا هم ندارد، کم کم وقت برگشتشان شده 〰️〰️〰️〰️ مادرم را خدا رحمت کند زن عاقله و مدبر و متدینی بود. حج واجبش را در ابتدای جوانی، قبل از ازدواج، با اولین حقوق های معلمی اش لابد، رفته بود. با این حال چند سال پیش هم با پدرم مجدد عازم حج شد. همان سالی که حادثه منا کام همه را تلخ کرد. حادثه سقوط جرثقيل همان حج را شاید کسی کمتر یادش باشد، ولی ما به خاطر داریم. چون مادر و پدرم و دو تن دیگر از خانواده مان، همان روز و همان لحظه آنجا بودند و مصدوم هم شدند و قرار بود عربستان غرامت بهشان هم بپردازد (که ما چیزی ندیدیم). خدا غرق نور کند مادرم را همان شبِ قبل رفتنش، با آن صدای ضعیفش، همسر مرا صدا کرد و با اینکه چند ماهی از پرداخت خمسش نگذشته بود، مجدد خمس اموال را حساب کرد و از همسرم خواست با همراه بانکش بپردازد (دستان خودش رمق نداشت💔) و فردایش که پرکشید، مقداری اموال پاک خمس داده شده، برای ما باقی گذاشت. 〰️〰️〰️〰️〰️ شاید خیلی ها دلشان بخواهد با ماتَرَک و ارثیه، خانه‌شان را بزرگ تر کنند و ماشین شان را مدل بالاتر. ولی خیلی ها هم... فکرشان فوراً این می‌شود که: «مستطیع شدم!» از بس که هی سالها در دعاهای ماه مبارک خوانده اند: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ» و «اَنْ تَکتُبَنی مِنْ حُجّاجِ بَیتِک الْحَرامِ»💚 از بس که این سفرِ عبودیت را، این واجب خاص تک را، احد واحد دلبر را، دوست می داشته اند اما از نظرشان - چون گران قیمت است- دور بوده است. ادامه👇
﷽ ---- فکر میکنم شب هفتم دهه محرم، مردها بروند بیرون! روضه را بگذارند برای ما زن ها؛ امشب، شبِ جان دادنِ ما هاست... - لا لا لا لا علی آروم بگیر نازدونه‌ام... - 〰〰〰〰🖤〰〰〰〰 نه! نه! مردها بمانند! برای یاری حسین برای آن وداعِ داغ برای آن نگاه متحیر به اتفاقِ «من الاُذُن الی الاُذُن» ، برای آن قدم های لرزانِ جلو رونده - عقب برگشته تا پشت خیمه گاه، برای آن با نوکِ شمشیر خاک را قد پیکر یک شیرخواره ذبح شده کنار زدن، برای آن رویارویی شرمگینِ سنگینِ غمگین با اهل حرم.... 〰〰〰〰🖤〰〰〰〰 برای ما زن‌ها، یک روضه دیگر هست، که بی حد است. مردان را به این بخش از مصیبت راه نیست؛ اصلاً مردی نمیتواند بفهمد چقدر درد دارد آن لحظه، چقدر داغ دارد آن جریان... آن جا که بعد از واقعه، به اهل حرم رسید آه آب چه کردی با رباب؟!..... حالا رباب مانده و طعام و شراب طفلش حالا رباب مانده و آغوش خالی حالا رباب مانده و گهواره بی علی.... مرا همین جا پای همین صحنه خاک کنید..... ✍ هـجرتــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon
اینجا هیئتی مادرانه است هیئت امتداد امتداد راه بهترین مادران تاریخ 💚 زمان: شنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ / ساعت ۱۵ تا ۱۸ 💙 مکان: تهران، میدان ونک، بزرگراه حقانی، مسجد خرمشهر/ دسترسی: مترو حقانی، خارج از محدوده طرح، جای پارک خودرو فراوان 📣 سخنرانی ، انتقال تجربیات ، حضور بابرکت مادر شهید، برنامه مرتبط با غزه و محور مقاومت ✅ حسینیه کودک فراهم است. شماره کارت کمک به برپایی مراسم
6037697
... موحدی نیا ༺◍⃟ اجتماع مادران تمدن ساز ༺◍⃟ کاری از مجموعه‌های مادرانه تهران بزرگ
به وقت درس خوندن... @hejrat_kon
یه روز با بچه‌ها رفته بودم مسجد مسجدی که پر بود از زنان و مردان سن و سال دار، دریغ از یک کودک دیگه… خب، پسرها کمی بدوبدو و سروصدا داشتن. وقت رفتن، داشتم به این مسئله فکر میکردم که دیدم رو دیوار مسجد نوشته: خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ هنگام عبادت در هر مسجد، زينت خود را همراه داشته باشيد. ذهنم با اون ذره‌بین ش فوراً مشرف شد به محضر آیه دیگری از قرآن! کدوم؟ آیه ۴۶ سوره مبارکه کهف: الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا مال و فرزندان زینت های زندگی دنیا هستند درست شد؟ 😃 اول خداوند میفرماید هروقت میاید مسجد من، زینت‌هاتونم بیارید و بعد میفرماید: فرزندان شما زینت‌های دنیای شما هستن آخ که چه ترکیب جالبی شد 😍😎😌 اصلاً باااید بچه‌ها رو برد مسجد 😃 آدم باید تو همراه آدم باشه 😌😉🥳 ✍هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 پی‌نوشت: بله. حتماً آداب حضور در مسجد رو به بچه‌ها یاد میدیم و ازشون میخوایم برای نمازگزاران مزاحمت ایجاد نکنند. اما حضور بچه در مسجد هرگز نمیتونه مشابه حضور بزرگسالان باشه و بهرحال اندک سروصدایی و تفاوت هایی داره. سیره اهل بیت علیهم السلام هم موافق حضور کودکان در مسجد هست. مسجد از مهم ترین مکان های تجمع و مراکز تربیتی مسلمانان هست. و مکانی معنوی و روحانی موافق با وجود لطیف بچه‌ها.
گاهی یک اتفاق هایی میفتد که رنگ روزها را، حال ایام را، عوض میکند دیشب بچه‌هایم دورم جمع شدند هرکدام دو بوسه هم حساب کنی، میشود ده تا گل بوسه گرم و عاشقانه و زلال که روی گونه‌ام نه، توی قلبم رویید و حتماً تا ابد همانجا می‌ماند و هروقت لازم باشد، رایحه اش هوای قلبم را پر از شور و مهر و لطافت و امید میکند. اما… همان «تغییر رنگ روزها» که گفتم… فکر کردم به زن هایی که تا سال گذشته، تا ماه گذشته، تا همین دیروز، مادر بودند و حالا آغوششان خالیست گونه آن‌ها بوسه نمی‌خواهد؟ آن ها مادر نیستند؟ زن نیستند؟ زنانی که روی زنانگی را سفید کرده‌اند و برای زنانگی و مادرانگی آبرو خریده‌اند! زنانی چنین نستوه، بزرگ، ستون! ستون خانواده، جامعه، مقاومت! حالا مادرها را باشد، اصلاً بگو تاب می‌آورند؛ کودکانی که بی مادر شده اند چه؟ آنها گونه ای نمی‌خواهند برای بوسیدن؟ آغوشی نمی‌خواهند برای آرام گرفتن؟ شانه ای برای سر گذاشتن؟ می‌گویم «بی مادر» و داغ خودم هم تازه می‌شود. آدم آغوشش برای پنج تا بچه هم که وسعت پیدا کرده باشد، باز هم دلش می‌خواهد خودش را در آغوش مادرش مچاله کند. روی گونه اش ده تا که نه، صدها بوسه مادر فرزندی هم که باشد، باز هم عطشِ «کاشتنِ» بوسه مادر فرزندی دارد. پنج تا نه، ده تا بچه هم که دورش جشن روز مادر گرفته باشند، بچگانه و دلتنگ، قلبش چروک و پشت پلکش داغ می‌شود و «آه» غمبارش را یک جوری جا میدهد وسط جیغ شادی بچه‌ها که متوجه نشوند و توی ذوقشان نخورد. جشن ساده بچه‌ها که تمام می‌شود، می‌روم به سایت https://www.leader.ir/fa/monies و برای آرام کردن دل خودم، یک مبلغی واریز میکنم برای مقاومت. توی دلم تصور میکنم این پول ناچیز می‌شود یک کبوتر شادی و مینشیند روی شانه یک مادر، یک کودک؛ در محفل بی‌رحم آتش و خون و خاکستر. بعد هم تسبیحم را میگیرم دست یک دور صلوات هدیه بدهم به بانوی عالمیان، حضرت زهرای اطهر، به نیابت از مادرم و همه مادرهای پرکشیده، به نیت فرج این هم هدیه نورانی من برای مادرم آغوش و بوسه‌اش هم بماند طلبم… ✍ هـجرتــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ --- وقتش رسیده که در دنیای مادرانه‌ام، از شما بنویسم! از شما، که پشت صحنه نادیدنی مادرانگی‌های مایید؛ شما که حتی حوصله تان نمیکشد همین چند خط را بخوانید، وقتی به اندازه‌ی یک صبح تا شب فشار و تلاش برای تأمین زندگی ما -آن هم نه هرطوری و هرجایی، بلکه پاک و حلال- خسته‌اید. چهره‌تان نشان نمیدهد اما فکر نکنید ما نمی‌دانیم پشت آن چشم‌های بی‌رمق و آن لبخندهای کم‌رنگ، چند لشکر فکر و دغدغه و نگرانی درحال پیکارند؛ ما زن‌ها استاد فهمیدن چیزهای نگفته‌ایم. به روی خودمان نمی‌آوریم تا به مردانگی و قدرت‌تان خدشه وارد نشود اما می‌دانیم خط‌کش های «مرد خوب بودن در ابعاد فردی، خانوادگی و اجتماعی» چطور دارند یکی یکی مو و محاسن شما را سپید میکنند. فکر کن… قرار باشد هم بیرون از خانه تمام توان و استعدادهایت را بچلانی تا مبادا کم گذاشته باشی برای جامعه، هم خانه که می‌آیی طوری باشی که بانو خستگی سروکله زدن با بچه‌ها و کار منزل را با نگاه و گوش دادن‌هایت کمی زمین بگذارد، هم - چون کارشناسان تربیتی می‌گویند که لازم است پدر با بچه‌ها بازی کند آن هم از نوع تحرکی- نیمه جان باقی مانده را بگذاری برای کولی دادن به بچه‌ها که مبادا شخصیت و تربيتشان آسیب بخورد، هم در امور منزل کمک کنی تا به اسلام و اخلاق عمل کرده باشی، هم برای سلامت خودت وقت بگذاری چون پشت و پناه یک خانواده ای! راستی هرگز نگفته‌ایم اما… با هر تاری که از موهای شما سفید میشود، یک ستون در دل ما میلرزد… فکر نکنید چون های‌وهوی فمنیست‌ها همه‌جا را پر کرده که «چه نشسته‌اید که مادرها برای خودشان وقت و تفریح اختصاصی ندارند» ، ما حواسمان نیست که شما هم ندارید! ته تفریح‌تان این است که لم داده روی مبل، درحالی که یک بچه از سرتان بالا می‌رود یکی از پاها، برای رهاشدن از فشارهای بیرون، چند دقیقه ای با چشمهای نیمه باز و خسته سرتان برود توی کانالهای خبری! هرچند اخبار هم با شما نامهربان است و ناگزیر، همه خستگی و خشم‌تان میشود شمشیرهای فروت نینجا یا پرتاب‌های انگری بردز یا ته تهش، شلیک های کال آو دیوتی… آن هم که ما می‌آییم کنارتان، چایی را میدهیم دستتان و درِ گوشتان می‌گوییم: «وقتی تو با این سن و وجاهت سرت تو گوشی و بازیه، از بچه‌ها چه توقع!» و شما ناچار از این هم میگذرید و غرق در فکر اجاره آخر ماه و تعمیر ماشین و قسط مدرسه بچه‌ها، چای را تلخ سرمیکشید… قهرمان‌های ساکت و بی‌ادعای ما! هرگز نگفته‌ایم اما ما همیشه تلاش‌هایتان را -ولو کوچک و کوتاه و تصنعی- دیده‌ایم. ما نگفته‌ایم اما عميقاً قدردان‌تان هستیم؛ قدردان تلاش برای درک بالا و پایین شدن‌های روحی و خُلقی مان تلاش برای فهمیدن مشکل وقتی شانه بالا می اندازیم و میگوییم «هیچی، چیزی نیست!» و تلاش برای صرفاً گوش دادن به جای مشاوره و همدلی به جای ارائه راه حل! ما حتی قدردان آخر هفته هایی هستیم که دل خودتان فقط کنج خانه و استراحت و قرمه سبزی می‌خواهد اما با ما، با یک ساندویچ کوکو و کوهی از وسایل، با تنفر از خیابان و رانندگی و ترافیک، راهی می‌شوید بیرون. راستی حلال کنید ما را وقتی شما یکی دوبار در سال به بهانه بیماری، فرصتی برای بیرون آمدن از پشت نقاب سنگین مردانگی و صلابت و ابراز خستگی و رنج و نیاز به مراقبت و توجه پیدا می‌کنید و ما، در گروه‌های دوستانه‌مان، می‌نویسیم: «باز شوهر من مریض شد و ادا…!» مردهای زندگی ما پدرهای فرزندان ما بهشت خانه‌های ما با شما رنگ و قوام گرفته‌است و بودنتان بزرگترین دل‌گرمی و پشتوانه دنیای ماست. عمرتان پربرکت و بلند! دعا کنید بتوانیم همراه شما، به لطف و مدد خدا، باوجود همه نقص‌ها و کاستی‌هایمان، پسرانی تربیت کنیم بزرگ‌مرد و جوان‌مرد! 😅 ✍ هـجرتــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 روبیکا @dr_mother8_hejrat روبینو @dr_mother8 پی‌نوشت: برخی قسمت‌های متن، از کتاب «گشتیم نبود نگرد نیست» از ژانر کتب تخیلی اتخاذ شده است 😉🙃