eitaa logo
هجرت | مامان دکتر |موحد
23.8هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
306 ویدیو
22 فایل
مادرانگی هایم… (پزشکی، تربیتی) 🖊️هـجرتــــــــ / مادر-پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن‌ها و نشر بدون منبع (لینک) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری+حفظ حق‌الناس💕) تبلیغ https://eitaa.com/hejrat_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ---- امروز بر من مبارک! مگرنه اینکه من اولین و نزدیک ترین و بی مرخصی ترین دنیایی این طفلکانم؟ اصلاً مگر من نیستم آن که صبح تا شب با انواع لِگوها خانه‌سازی می‌کند و مدام ماشین کوکی تعمیر میکند و هواپیمای کاغذی میسازد و ایرادهای تبلت و تلویزیون را رفع میکند؟ روز هم برمن مبارک. مگر من نیستم آنکه شب‌های بسیاری تا صبح پاشویه کرده و أمن یجیب خوانده و سرِ وقت دارو و دمنوش داده؟ روز برمن مبارک. منم آن که در شغلی ۲۴ساعته و ۳۶۵روزه، استخدامِ بی مزد و منتست؛ روز کارمند برمن مبارک. منم آنکه در این دانشگاه بی تابلوی گمنام، سالهاست دانشجوست و ده ها مدرک نادیدنی و معادل چندده مقاله، اندوخته و اکتشاف دارد؛ روز دانشجو بر من مبارک. منم آنکه صدها قصه و شعر کودکانه و لالایی از ذهنش تراویده و هزارها کتاب رده سنی الف و ب خوانده؛ روز شعر و ادب پارسی و کتاب‌خوانی برمن مبارک. مگر من مدام درحال رفع و رجوع مشکلات فی مابین این کودکان لجباز بی منطق نیستم؟ روز قوه قضائیه برمن مبارک. کیست آنکه به هر سختی که بود، در آسایش و آرامش محض، نُه ماه تمام هریک از این طفل‌های نحیف را حمل کرد و بار را به سلامت زمین گذاشت؟ روز ایمنی حمل و نقل برمن مبارک. کیست آنکه قلبش را، فکرش را، همه وجودش را بی چشم‌داشت هدیه کرده به این خانه و زندگی و این بنیان باشکوه؟ روز اهدای عضو برمن مبارک. منم آنکه هرروز مقاومت میکند در برابر خواهش و التماسها برای تماشای بیشتر تلویزیون و خرید خوراکی‌های غیرمفید؛ روز مقاومت برمن مبارک. چه کسی جز من می‌تواند تمام دردهای این طفلکان را با کمی عرق نعنا و نبات داغ و ماساژ و بوسه و قربان صدقه، دوا کند؟ روز داروساز و پزشک برمن مبارک. کیست آنکه روزی حداقل سه بار پوشک پسرک بزرگتر و شش بار پسرک کوچکتر را عوض میکند؟ روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی برمن مبارک. آن منم مدام درحال نمایش با عروسکهای پارچه‌ای و کاغذی؛ روز هنرهای نمایشی برمن مبارک. منم آنکه لباسهای بچه‌های بزرگتر را پاکیزه و سالم نگه میدارد برای کوچکترها، منم آنکه مدام درحال چسب زدن کتاب‌های پاره شده‌است، منم آنکه اضافه مرغ خورشت دیروز را امروز ته‌چین مرغ هل دار زعفرانی میکند؛ روز اقتصاد مقاومتی برمن مبارک. مگر نگفته‌اند "زنده نگاه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست"؟ روز شهید برمن مبارک. مگرنه اینکه دامن و آغوش من، امن ترین و آرامترین و مهربانترین محیط زیست این کودکان معصوم و عطر تنم، معصومانه و پاکترین هوای تنفس تربیتی این پروانه‌هاست؟ روز محیط زیست و هوای پاک هم بر من مبارک! اصلاً همه روزها و زمان‌ها و مکان‌ها بر من مبارک، که وجودم متبرک شده با نور ... 🖋هـجرتــــــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ----- نوشتن آرامم نمیکند، تسلایم نمی‌دهد. . این روزها فکر میکنم. فکر میکنم متروپلی که با بی‌وجدانی و بی‌تعهدی ساخته‌ام (یا دارم می‌سازم) کجاست؟ چیست؟ کی فرو میریزد؟ کم‌کاری من، کجای زندگی‌ام است؟ کار سست بی‌علم و بی‌تعهد من کجا قرار است آوار شود روی سر بشر؟ آن بناهایی که داده‌اند دست من تا به بهترین شکل و محکم‌ترین حالت تحویلش بدهم چیست؟ و من برایش چه میکنم؟ اضطراب دارم. متروپل نامرئی من چطور دارد ساخته میشود؟ ناظرش کیست؟ بیدار و متعهد است؟ اگر فریب بخورد چه؟ اگر غفلت کند، اگر من را بفروشد؟ اگر فروبریزد... نگرانم. نگران همه ام؛ همه، با هر لباسی با هر جایگاهی با هر شغلی با هر گستره خدمت و مسئولیتی. فکر می‌کنم؛ به مادرها! آن‌ها که شگرف‌ترین و سخت‌ترین سازه دنیا را پی میریزند و ستون می‌زنند و میسازند و نما میکنند؛ آن‌ها که می‌سازند و تحویل می‌دهند. به خانه‌دارها! آن‌ها که استحکام و قوت مهم‌ترین بنای دنیا به دستشان معماری می‌شود؛ آن‌ها که را مهندسی می‌کنند و سعادت را کلید می‌زنند. . . نوشتن آرامم نمیکند. تکرار تسلیت زبانی و نمایشی چه سود، وقتی همه ما هایی داریم که اگر اخلاق و تعهد و وجدان و آگاهی در شروع و ادامه و انتهایش نباشد، یا یک روز آوار می‌شود روی سر ملت و دیگران را بیچاره میکند، یا یک روز، یک روز نزدیک موعود، آوار می‌شود روی سر خودمان و ما را برای یک ابد به قعر نگون‌بختی میکشاند. تکرار تسلیت چه سود وقتی یادمان می‌رود همه ما هر لحظه، هرجا که هستیم، سر یک پروژه ایم، مسئول یک اثر، به بزرگی . . ؟ 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- دراز کشیده ایم. پنجره باز است و نور ماه تاریکی اتاق را کمرنگ کرده؛ مناسب بچه‌ها. اینکه روز خسته‌ام کرده و فردای پرکارم از صبح زود شروع میشود و باید بشود که بخوابم به کنار، ساعت خواب‌شان گذشته و باید زودتر بخوابند. پسر کوچک با همان چند جرعه شیر اول نیمه خواب میشود(فقط یک مادر می‌داند چه نویدبخش است) بقیه اما نه! -: مامان چرا خدا به جوجه نوک داده؟ -: مامان، اون پودر سفید و رنگی تو حموم مامان جون اینا چی بود؟ -: مامان، حضرت نوح چقد تو کشتی بود؟ -: مامان چرا شب باید بخوابیم؟ -: مامان فردا خاله میاد؟ -: مامان چرا رنگ برگها سبزه؟ -: مامان کرم شب‌تاب باتری داره؟ ساااکتتتت! بخوابین دیگه! -انگار شب‌ها درست وقتی که تو داری از دنیا و مافیها قطع میشوی و بیهوش، آن‌ها شروع به تاب سواری میکنند روی شاخه‌های خاطرات و تخیلات و فلسفه و علم و... - ساکت میشوند. حساب کار دستشان است؛ هرکس بخواهد حرف بزند از اتاق میرود بیرون! اینجا، وقت خواب برای خواب است. . شب با همان سکوت و تاریکی مطلوبش، ملحفه میکشد روی اتاق. پلکم سنگین میشود. . -: مامان! آب! هووووووفففف 😫 هوف را توی دلم می‌گویم؛ از خستگی و دردِ باز کردن پلک نیمه بسته؛ برای آب دادن به بچه‌ها، از غر و نق و منت خجالت میکشم.... جسمم را میکشانم سمت آشپزخانه، با ذکر "یا قمر بنی هاشم" و "یا ساقی العطاشا" آب میدهم دستشان مثل همه شب‌ها و نصف شب‌ها... . 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ --- عزیز دلم میدانم که میدانی چقدر دوستت دارم و میدانی بودنت برای من یک دنیا حس مثبت است اما… میدانی که از بزرگترین لذت هایم، چشیدن طعم اولین بوسه هایت بوده؛ اما هرگز به رویَت نیاورده‌ام چقدر چندِشَم می‌شود وقتی مرا بوس تُفی میکنی🙄🤐 میدانی عاشق در آغوش گرفتنت هستم اما نمیدانی چقدر بدم می‌آید وقتی نصف شب دست روی بازوهایم میکشی و من با احساس وجود یک حشره خزنده از خواب میپرم😖😢 از تماشای چشمانت وقت شیرخوردن لذت میبرم اما واقعاً شبیه یک آتشفشان آماده انفجارم وقتی بعد از یک روز سخت، کنار تو دراز کشیده ام و پلک‌هایم سنگین شده اما تو یک دفعه هوس میکنی همراه شیر خوردن، سوراخ‌های دماغ من را کشف کنی یا ببینی پشت لب‌هایم چیست و چند دندان دارم.🤬😤 تو را با عشق پذیرفته ام و میپرورانم ولی واقعیتش این است که پشت قربان صدقه های توی دستشویی و تعویض پوشک، حبسِ نفس است و تهوع و ثانیه شماری برای رهایی…😷🤢 از اینکه استقلال و توانمندی هایت را میبینم غرق لذت میشوم اما راستش را بخواهی خوردن میوه‌هایی که وقت پوست گرفتن لهیده کرده‌ای یا خوراکی‌های اختراعیِ مخلوطت، چندان لذت بخش نیست.😣 بخشی از وجود من هستی و درک میکنم که با عشق و فداکاری این کار را میکنی اما واقعاً حس خوبی نسبت به خوردن دهنی لیز و لزج تو ندارم.😖 از تب و بیماری و ناخوشی تو آب میشوم و وجودم تماماً تمنای بهبودی توست اما دیدن عُق زدن‌هایت و شستن لباس‌ها و ملحفه‌های استفراغی ات، واقعاً مرا به عق زدن و انزجار می‌کشاند.🤢🤕 جرعه جرعه‌ی شیر خوردنت مرا غرق حس کفایت و مراقبت و واسطه خداوند بودن میکند اما وقتی ساعت‌ها شیرخوردن را ادامه میدهی، حسم حس اسارت و شکنجه است. 😩😭 عزیزکم این‌ها اعتراف‌هایی مادرانه بود که تا بتوانم نمیگذارم آن‌ها را بفهمی؛ اغلب سعی کرده‌ام با لبخند یا سکوت آن‌ها را پنهان کنم تا ندانی... چون دوست ندارم در مسیر سبز مادرانگی ام -که اجرش را روزی دیگر از دست کسی دیگر دریافت خواهم کرد- بر روح لطیف و دل نازک تو خراشی بیندازم. دوست ندارم فکر کنی منَتّی دارم یا تو مایه عذاب و اذیت منی. اما خواستم آن‌ها را ثبت کنم برای روزی که مادر/پدر شدی که از داشتن این حس‌های منفی، درگیر نشوی. دچار خودخوری و خودسرزنشی نشوی. عزیزکم مادر بودن، پدر بودن، حتماً سخت است و لا جرم سختی دارد. همه میدانند والد بودن موهبتی است رنج آلود، عشقی ست دردآلود. اما نازنین من همین رنج ها و دردهاست که ما را بزرگ میکند. ما آمده ایم که بزرگ شویم، نهال نازک من… . . 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
33.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽ --- فرزندانم نذر یاوری شما..... ما مادرها، امتداد قیام زینبی عاشورا هستیم علَم در دست گرفته ایم و مکتب را نگه خواهیم داشت. ما دست به دامن حضرت مادریم و با مادرانگی هایمان این نور را عالَم تاب خواهیم کرد. ای خون خدا خون های عاشق مان را به رگ های فرزندان و نسل خود خواهیم ریخت تا پشت به پشت، دریا شود و برسد به محضر منتقم ثارالله.... یا اباعبدالله مادرانگی ما را لبیک ما به ندای "هل من ناصر" خود ثبت کنید... 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- مولا نسل پیِ نسل زیر پرچم و خیمه شما بزرگ شدیم... حالا مادر شده‌ایم و هوای عاشق پروری داریم! جای ما و بچه‌هایمان در مجلس معرفت و اشک شما نباشد، جای که باشد؟! مگر تربیت و تداوم نسل‌ها -تا ظهور و اقامه کامل حق- با ما، زنان و کودکان، نیست؟ . . 🖤 🏴 🖤 🏴 . من غم و مهر حسین با شیر از مادر گرفتم روز اول کآمدم دستور تا آخر گرفتم... . 🏴 🖤 🏴 🖤 تدابیر من برای : - همراه داشتن خوراکی کافی؛ ساده و غیرخاص؛ ترجیحاً طوری که بشود به اطرافیان تعارف کرد(حتی داشتن لقمه‌های کوچک برای دادن به بچه‌ها) یک خوراکی به عنوان تیر آخر، مخفی و دست نخورده، بماند. - آب کافی - حتی‌الامکان انتخاب هیئت دوستدار کودک (دارای فضای باز یا مهد) با زمان کوتاه‌تر - توجه به راحتی در رفت و مخصوصاً برگشت، که همه خسته اند. - زیرانداز؛ برای روی فرش زمان خوراکی خوردن/نشستن در محوطه - لباس مناسب، توجه به گرما یا بالعکس سرمایش زیاد داخل مراسم - انتخاب مکان خوب در مجلس از جهت فاصله مناسب با وسایل صوتی و سرمایش و گرمایش - نشستن جایی که احاطه نسبی به کل محوطه داشته باشیم و بتوانیم بچه‌ها را مراقبت کنیم. مثلاً انتهای سالن - همراه شدن با یک دوست یا فامیل بخاطر بچه‌ها - حتی‌المقدور شیر دادن به شیرخوار حین عزاداری و گریه و سینه زنی - مالیدن اشک چشمان به گونه بچه‌ها و گلوی شیرخواره (کاملاً دلی. هیچ جا توصیه‌ای ندیدم) گاهی هم را بدهید بچه‌ها، اشک‌تان را و اشکِ داشته،نداشته‌شان را پاک کنند. - کمی سهل گیری برای استفاده از گوشی (نه انیمیشن باصدای بلند.که واقعاً این بی توجهی برخی مادرها در هیئات، اذیت کننده است) - بردن اسباب بازی ای که از مدتی قبل پنهان شده و الان تازگی دارد برای بچه‌ها. اسباب بازی ساده و بی صدا باشد - کاغذ و مدادرنگی زیاد هم، کاراست - دادن هدایای کوچک - مشکی پوشاندن و توجه دادن بچه‌ها و قربان صدقه رفتن بابت سیه پوشِ ارباب شدن و شرکت در عزاداری/ مهربانی دوچندان/ "قبول باشه" گفتن با بوسه و نوازش/"التماس دعا" گفتن به بچه‌ها و کم و کوچک ندیدن حضور آنها - مهربانی با همه بچه‌ها مثل فرزند خود - حضور داشتن بچه‌ها در هنگام اشک و عزاداری بزرگترها؛ دیده شدن این عرض ارادت والدین توسط بچه‌ها در حد امکان باتوجه به سن و شخصیت آنها - فرستادن پسرها درصف سینه‌زنی همراه پدر یا فرد امن دیگر - بیان تذکرات و توصیه های لازم قبل مراسم - صندل به جای کفش اگر امکانش هست برای راحتی خروج از مراسم - همراه داشتن شلوار اضافه(همیشه نیازش محتمله) 🖊️ موحد هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ -------- جنگ‌آوری و تنومندیِ او زبان‌زد است زینب که نگاهش می‌کند، دلش قُرص می‌شود عباس یک‌تنه، لشکرِ حسین است علمدار است سپهدار است . . اصحاب که یک به یک برزمین می‌افتند، نوبت به بنی هاشم می‌رسد عباس چشم دوخته به لبان مولا همه اذن می‌گیرند و می‌روند و بر...نمی‌گردند حسین می‌ماند و عباس و حمله‌ها و ولوله‌ها "اذنِ میدان بده پایان دهم این غائله را!" حسین نگاهی به برادر تنومندش می‌کند، نگاهی به خیمه‌ها "العطش، العطش... " . "برادرم! عطشِ زنان و کودکان را دریاب... مَشک را بردار و آب بیاور..." . . سی و پنج سال برای جنگاوری امروز آماده شده باشی! نزد حیدر کرّار فنون رزم آموخته باشی سال‌ها دوشادوش حسن و حسین علیهماالسلام تمرین جنگاوری کرده باشی همراه علی علیه‌السلام شمشیر زده باشی و درس پس داده باشی ناگهان امیر و امام‌ت بگوید برادرم، برو آب بیاور! جز عباس چه کسی می‌تواند این فرمان را بشنود و حتی لحظه‌ای در ذهن نیاورد: من با تمام توانمندی‌هایم و قدرت و جنگاوری ام، بروم دنبال آب؟! همانگونه که وقتی مولا فرمود یمین لشکر با تو، گفت چشم وقتی فرمود حفاظت از خیام با تو، گفت چشم حال گفته سِقایت حرم با تو... بی‌درنگ می‌رود! و در همین راه شهید می‌شود... در راه ... طبق ... با أَشْهَدُ لَکَ بِالتَّسْلِیمِ نه فقط تسلیم ظاهری بلکه تسلیم قلبی یعنی لحظه ای "در دل" هم، چون و چرا نکردن . برای من درس و است در مقابل و (درکنار ؛ که وه که چه مقامی‌ست...) . ، امروز - بی ولی و امّا- برای من پذیرفته و چشم گفتنی و محترم است؛ . پی‌نوشت: قمربنی هاشم علیه‌السلام این ادب، وظیفه گرایی، ولایت‌پذیری، تسلیم و اطاعت از امام را در خانه، از مادرش آموخت... "هرکه بهشتی می‌شود، پایه‌ی بهشتی شدنش از مادر است " «والله ان قطعتموا یمیني انّي احامي ابداً عن ديني» . . @hejrat_kon @dr.mother8
﷽ ------- *نـردبـاݩ‌هاے افـقــے* یه اشتباهاتـے تو مــادری‌م داشتم. همــہ دارن. کی یه والــد کاملہ؟ ولی برای من بعضیاش خیلی پررنگــہ مثالش این: با اینکه یکی از ایده‌آل هام برای بچه‌هام این بوده که آدمهای *پرسشگـــر، نقّـــاد، اهل فڪــر ڪـردن و تحلیــل کردن* باشن، اما... یه جای اساسی رفتارم مغایر این هدفم بوده: وقت‌هایی که از من سؤال‌هایی میپرسیدن و من خیلی راحـــت و جامع و کامل جوابشون رو می‌دادم! چقدرم کیــف میکردم ڪہ انقدر خوب براشون مسئله رو باز کردم و توضیح دادم!.. حالا در مورد هرچیزی. از سوال ساده ای مثل اینکه ماست از چی درست میشه تا سوال های پیچیده تر انتزاعی... درحالیکه اگر برگـردم، در جواب اکثر سؤال هاشون فقط خواهم گفت: *تو چی فڪــر میکنی؟ به نـظر خودت چرا اینطوره؟* و بعد میگفتم: بیا باهم درباره‌ش فـڪــر کنیم، بیا درباره‌ش صحبــت کنیم، بیا درباره‌ش پرس و جو کنیم... ** در راحت به جواب رساندن بچه‌هام!... اشتباه کردم در لقمه آماده دادن به ذهن بچه‌هام... و مدتی‌ست سعی دارم جبران کنم. هرچند بچه‌ها زود جواب نشنیدن رو ندارن، برای رسیدن به جواب رو ندارن، آشفته میشن... چه میشه کرد ذائقـــه مخــدوش رو باید کم‌کم کرد... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 گاهی رفتارهایی داریم که، با اینکه ظاهر خوبی دارن و راضی ڪننده به نظر میرسن اما... در راستای و های ما نیستن... هایی هستن که ما رو به هیــچ بالاتری نمیرسونن؛ چون افقــے گذاشته شدن! اشتباهــن! خیلی ارزش‌هایی رو برای خودم و فرزندانم درنظر دارم اما.... راهی رو برای رسیدن به اونها ترسیم نکردم و برنامه متعهدانه ای برای گـام برداشتن در مسیرشون ندارم... و حتی بالعکس، برخی رفتارهای خالی از آگاهی و فڪرم، مغایر با ارزش‌ها و اهدافم هستن... دلم میخواد بشینم ببینم دقیقاً برای خودم و بچه‌هام چی میخوام و براش باید چه کار کنم... تو یک ساعت آینده، یک هفته‌ی آینده، یک ماه آینده، یک سال آینده و یک دهه‌ی آینده... 🍃🌿🍀🍃🌿🍀🍃🌿🍀🍃 آگــاهی، معرفـت، شــناخت... چقدر دوستتـون دارم و چقـــدر ازتون دورم.... تعــهد، همت، تلاش.... چقـدر بهتون احتیاج دارم و چقـــدر نسبت به داشتنتون بی خیالم.... خدایا دردهای درونے من رو شفا بده طبیبــــــ مݩ ... 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ -------- به مناسبت سالگردت... همه از تو مـی‌گویند من اما… میلیــون‌ها نفر حسرت «تو بودن» را مـے‌خورند من اما... نه که "تو" بودن را دوسـت نداشته‌باشم! چه کسی بدش می‌آید سردار یــکه‌تاز خاورمیانه باشد، منطقه و دنیایی به سرانگشتش بچرخد، دشمن از نامش هم وحشت کند، محبــوب دل‌های چندین ملت باشد، آزادی‌بخش میلیون‌ها انسان باشد و در آخر در محل سال‌ها مجاهدتش، ارباً اربا شود... تشییع‌ش تاریخی شود و نایب‌الامام برایش نمــاز بخواند و... باشکوه‌تر از این هم مگر داریم و ؟! من اما... دلم... گیـرِ خودم است مگر نه این‌که از پس می‌آید؟ مـجاهـدت من کجاست؟! من کجـای این دنیا باید باشم؟ کجاست که اگر من نباشم، هیـــچ‌کـس نخواهدبود و آنجا خالـی می‌ماند تا ابــد؟ میدان خاص حضــور و فـعالیــت من کجاست؟؟ ولو گــم‌نام ترین میدان! ولو بی دُهُــل و بی طـمطــراق ترین میدان؟! اصلاً مگر نه این‌که طوبــی لِلغـُرَباء؟ خوشا به حال گمـنامان؟! کسانی که هیچکس نمیفهمد این‌ها چه می‌کنند برای کل بشــریت حتی! کسانی که مزدشان را از به‌به و چه‌چه و و "عجـب زن قهرمانی" و "چه انسان بزرگـیِ" مردم نمی‌گیرند! کسانی که نه لزوماً جسم و فیزیک‌شان، که وجودشان را می‌بینی... کسانی که برای دیده شدن زندگی نمی‌کنند و اصلاً دیده نمی‌شوند و اتفاقاً اگر دیده شوند، چه بسا به نگاه‌هایی، تحقیــر می‌شوند! . طـوبی لِلـــغُـرَباء طـوبی لِلـــ...مـــادران !! پی‌نوشت: ۱. یک فرزند خوب اگر شما به جامعه تحویل بدهید، برای شما بهتراست از همه‌ی عالم! امام خمینی ره ۲. باید به این بلوغ برسیم که نباید دیده شویم. آنکس که باید ببیند، می‌بیند... سردار سلیمانی 🖋هـجرتــــــــــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- همه که به یک شکل تو را نمی‌خوانند! و تو همه را دوست می‌داری... اگر نسیم می‌وَزد و تسبیح میکند، اگر باران می‌بارد و تقدیس می‌کند، اگر خورشید می‌تابد و تنزیه می‌کند، اگر مرغان آواز و پرواز میکنند و تحمید می‌کنند، من...... روزگاری، ساعات مبارک ماه مبارکت برایم به عبادتهایِ فارغِ و زمان‌دارِ سر سجاده می‌گذشت. امروز اما، صدای بی آوای من از جای جایِ خانه، به آسمان تو بلند است!... حل شده در صدای آبِ شستن ظرف تصعید شده در حرارت گاز و بخار غذا میان چکاچک قاشق و بشقاب‌های سفره‌های افطار و سحر ناشنیدنی در پَسِ صدای جارو گم شده در صدای بازی بچه‌ها پنهان شده در لالایی برای طفل خواب‌آلودِ بی‌قرار... گاه، در این ساعاتِ ضریب گرفته طلایی ماه مبارکت، دلم زرنگ بودن می‌خواهد، دویدن تا حد توان در کنار بندگان صالحت؛ لبم را در خلال همه این کارها، به اذکار و ادعیه ای که بلدم، حرکت میدهم؛ به سوره قرآنی، به مناجاتِ از دل برآمده‌ای، به افتتاح و ابوحمزه گوش دادن و زمزمه کردنی... و گاه، که حسرت آن فراغت و آسودگی قبل‌ترها دلم را تنگ می‌کند، که مگر سالها بر سر همان سجاده نخواندم «اللهم غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ» ؟ و مگر نخواندم «الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى […] لَا يُغْلَقُ بابُهُ، وَلَا يُرَدُّ سائِلُهُ» ؟ پس چرا فکر نکنم که «این حال و احوال و روزگار امروز من، اجابت دعای سالیان سال من است» ؟ چرا فکر نکنم که « و خدمت به خلق و عَیال تو، من است» ؟ چرا فکر نکنم که «تو، همان تغییر دهنده حال ها به بهترین ها، روزگار مرا به بهترین حال تغییر داده ای»؟ «هذا شَهرُكَ الَّذي أمَرتَ فيهِ عِبادَكَ بِالدُّعاءِ و ضَمِنتَ لَهُمُ الإِجابَةَ» ! . . اگر نسیم می‌وَزد و تسبیح میکند، اگر باران می‌بارد و تقدیس می‌کند، اگر خورشید می‌تابد و تنزیه می‌کند، اگر مرغان آواز و پرواز میکنند و تحمید می‌کنند، من و و میکنم و تسبیح و تقدیس و تنزیه و تحمید... ✍ هـجرتـــــــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 🦋
آقا چرا همیشه از خوشی‌ها بگیم؟ بذارید باهاتون درددل کنم😩😭 عکسی که مشاهده میکنید، در ساعت ۶:۱۵ صبح گرفته شده. در حال خوردن قرمه سبزی. چرا؟ چون دیدن دارم برا مدرسه خواهرها غذا میذارم امر فرمودن به منم بدید. و چون مال اونا تو ظرف روحی بود (که بشه گذاشت تو گرمکن مدرسه) ایشونم همونجوری میخواست. حالا بگید از کی بیدار بوده شازده؟ از سه نصف شب 😰😭😭 چرا؟ نمیدونم والا! اگر سرشب خوابیده بود میپذیرفتم. ولی وقتی ۱۱ خوابیده اونم به زور چرا باید سه بیدار شه؟! بهانه گیری و گریه نداشت و میرفت برا خودش بازی می‌کرد. ولی تمام خواب منو تکه تکه کرد😫 مامان آب بده، مامان اینو بده، مامان اینو ببین، مامان گوشی (زنگ اذان)، مامان پاشو... حدس میزدم وقتی برا خودش تنها داره تو خونه میچرخه حتما یه خرابکاری میکنه. ولی تنها چیزی که برام مهم بود، حفظ گوشی‌م از دستش بود 🥷 چرا؟ چون مشابه همین اتفاق چند شب پیش افتاد (از اذان صبح و بعد نماز ما بیدارشد) و شازده، گوشی های مارو دستکاری کرد و لذا خانوادگی خواب موندیم برا مدرسه و کار 😐 طفلک راننده سرویس بچه‌ها چقدر زنگ زده بوده. ولی خب گوشی رو حالت هواپیما بوده 🙄 وی بعد از ساعتها فعالیت بی وقفه و بانشاط ساعت ۸:۴۵ صبح بالاخره خوابید. خلاصه که بله ازین سختیها و دردسرها تو زندگی همه هست. بیشترشم هست. حسِ نوشتنش نیست 😅😅 وای یادم اومد تابستونم در راهه و همه مادرها دارن خودشون رو برا شنیدن «مامان حوصله م سررفته / مامان چه کار کنم / مامان یه جایی بریم و...» آماده میکنن 😣😓 @hejrat_kon 🥴 🤬 💕
❁ـ﷽ـ❁ گویند در روز محشر اعضا و جوارح انسان، درباره او شهادت می‌دهند چشم ها از چیزهایی میگویند که دیده اند و نباید میدیدند گوش ها، حرف هایی را که غضب و ناخشنودی خداوند در آن بوده و شنیده اند، شهادت می‌دهند دست ها میگویند که چه کارها که نکرده اند پاها میگویند که چه جاها که نرفته اند باشد باشد ما نقطه تسلیمیم در این دادگاه عدل هر چه می‌گویند، آری! کرده ایم، شنیده ایم، گفته ایم حق است تمام روز جزا اما… اما ای چشم های نازنین من، خواستم بگویم هرچه را که شهادت میدهید، یادتان نرود از تمام آن شب‌هایی که قرمز شده و خسته، میسوختید اما اجازه بسته شدن نداشتید! با من کنار طفلی گاه بی قرار و ناآرام و گاه تب دار، بیدار بودید… پای من، هرچه را که شهادت میدهی، یادت باشد شهادت بدهی تمام آن ساعاتی را که پیوسته دور خانه با فرزندی در آغوشم راه رفتی، ساعاتی را که در اتاقی نیمه تاریک ایستادی و من لالایی خواندم و گهواره را تاب دادم، روزها و شب هایی که با من به خیابان و بوستان و خانه بازی آمدی و رفتی تا شادی و تفریح طفلم را فراهم کنیم، همه شب و روزهایی که درازتان کردم و نازبالشتی روی شما گذاشتم و تکانتان دادم تا فرزندم روی حرکت آرام شما آرام بگیرد و خواب برود، همه آن دردهای گزنده نیمه شبانه ناشی از باقی‌ماندن یک اسباب بازی از چشم دورمانده روی زمین… دست های خوبم، کمک کارهای همیشگی ام، شما هم یادتان نرود! همه آن زمان هایی که زیر سر کودکانم خواب رفتید و گزگز کردید! همه زمان هایی که خودتان ضعف داشتید و گرمتان بود و خسته بودید، اما کودک من را که از راه رفتن خسته شده بود به آغوش گرفتید، همه آن چنگ هایی که به لکه‌های سرسخت و لجوج لباس ها زدید، همه آن چشم چشم دوابروهایی که ده‌ها بار پشت سر هم کشیدید، همه آن ده‌ها تکه کوچک لباس خیس شسته شده که تکاندید و پهن کردید، همه آن وقت‌هایی که در آفتاب غیرقابل اجتناب مسیر، برای صورت کوچک کودک سایه بان شدید، همه را آن روز، در کنار همه قصورها و تقصیرهایم، شهادت دهید. پوست نازنیم یادت نرود هرچه گفتی، از همه آن قطره های شیر و غذایی که روی تو امتحان کردم تا ببینم دمایش برای دهان طفل لطیفم مناسب است یا نه هم بگویی، از همه گازهای آن دندان های تیز شیری، از همه ترک برداشتن ها، خارش ها، از همه سوختن ها، بریدن ها، زبر شدن ها... زبان من زبان من زبان من امان از آنچه که بین من و تو گذشته است اما تو هم یادت نرودها! 😭 همه آن کلمه های همیشه جاری بی حساب و کتاب که عشق چاشنی آن ها بود، همه آن جواب های هزارباره تکراری به کودکانه ترین سؤال ها، همه آن لالایی ها با دهانی خشک و مغزی نیمه خفته، همه آن درآوردن صدای انواع حیوان ها و گفت و گو از زبان هر شیء و جانوری و خنداندن ها و حواس پرت کردن ها و آموزش دادن ها، همه آن لب گزیدن ها و تو را به کام گرفتن ها و کظم غیظ ها، همه آن دلداری دادن ها و همدلی کردن ها و امید دادن ها و تشویق کردن ها و بزرگ کردن موفقیت های کوچک و تاب آوردنی کردن شکست ها، همه آن دوستت دارم های مکرر، همه آن دنیای منی، جان منی، نور چشم منی های صادقانه، همه این کلمه هایی که تو واسطه شدی تا مثل آب و نور، به پای جوانه های زندگی ام بریزم... همه اینها را یادت بماند زبان من!... و اما تو! آن روزی که همه هم‌سنخ‌هایت مشغول گواهی اند که چگونه - چه از حلال چه از حرام- انباشته و گاه اذیت شده اند، تو بلند و رسا برای من شهادت بده که با چه پُر شدنی، با چند بار انباشته و خالی شدنی، به این ظاهر درآمده ای! شهادت بده که بخاطر چه حَملی، و چه باعظمت باری، آنقدر اذیت شدی، فشار تحمل کردی، اسید بالا زدی، جای ریه ها را تنگ کردی و اجازه نفس راحت ندادی! اصلا میدانید؟ روی همه شما حساب ویژه باز کرده‌ام! شمایید آن چه که من با خود به گور میبرم تا در روز گرفتاری همگان، با شاهد گرفتنتان، برائت از آتش بخواهم و رضوان طلب کنم! مگر وعده نکرده بودند که بهشت تحت اقدام ماست؟..... ✍ هـجرتــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
ممنووون از دعاهاتون الحمدلله نمره‌م خوب شد 😍 حالا فکر کن که من با این مدل مداد رفتم سر امتحان 🤦‍♂️ صبح امتحان یه نیم ساعت زودتر بیدار شدم چند مطلب رو مرور کردم. بعد یهو دیدم دیر شده، بدو بدو اول کلی خوراکی برا خودم برداشتم 😅 بعد دیدم عه مداد ساده ندارم. مداد دخترم رو میز بود همونو برداشتم😁 فقط امیدوارم سر امتحان کسی منو با این ندیده باشه 🤪 حالا بگو خودم دقیقا سر همین سوال ۱۰۸ یاد چی افتادم! یاد اون سرمدادی های شکل زی زی گولو 🤦‍♂️😅 کنار سؤالم می‌بینید که اسمشو نوشتم 😌 نوشتم که یادم باشه به باباشون بگم چندتا قسمتش رو دانلود کنن برا بچه‌ها. بعد داشتم فکر میکردم آیا نکته منفی خاصی چیزی داشت یا نه🤔 چیزی به ذهنم نیومد. فقط یادمه خیلی دوسش داشتیم... خلاصه اینم از امتحان دادن ما. یعنی ما مادرها امتحان دادنمونم یه ای هایی توش داره😅😊 بازم ممنون از دعاها @hejrat_kon
فرشته‌های آسمان مبهوت تو اند تویی که در زمین خدا با همه وجود عشق میپراکنی؛ به سرانگشتان ظریفت، خلیفه خدا بر زمین را پرورش می‌دهی؛ با لطافت روحت، دست نوازش بر سر هدیه‌های خدا داری؛ و با وسعت وجودی ات، پناه و همه کس امانت‌های خدا هستی. بگو! بهشت زیر پای تو نباشد کجا باشد؟ شاید این زمانه کمتر کسی آنچنان که باید قدر تو را بشناسد و به احترام شغل شریف تو و خدمت انسانی ‌ات به بشریت، تمام قد بایستد، اما قدر تو را تاریخ خواهد دانست! مادرها انسان می‌سازند، انسان‌ها جامعه را، جوامع، تاریخ را. شگفتا مادری!... ✍ هـجرتــــــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
رسول خدا صلی الله علیه و آله: کسی که در جهت تأمین نیاز بیماری بکوشد، برآورده شود یا نشود، از گناهانش بیرون می‌آید، مانند روزی که از مادر متولد شده... (الفقیه، ج۴، ص۱۶) هرکس برای برآوردن نیاز بیمار بکوشد و آن را برآورد، همانند روزی که از مادرش زاده شده از گناهان خود خارج شود. مردی از انصار پرسید: ای رسول خدا! اگرچه بیمار از خانواده‌اش باشد؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: از دارندگان بزرگ‌ترین پاداش کسی است که در برآوردن نیاز [بیمار] خانواده خود بکوشد... (ثواب الاعمال، ص۲۸۹) 🥰💕🥰💕🥰 @hejrat_kon 🥰💕🥰💕🥰 تقدیم به همه مادرها که حتماً بخشی از آنها، دربست خرج پرستاری از فرزندان در زمان بیماری میشود. مخصوصاً مادرانی که این چندماه، دائماً مشغول بیماری بچه‌ها بودند؛ تب های سرکش، سرفه های پشت هم، دانه های آبله مرغان، استفراغ و تهوع، گوش درد و قی چشم… و باز مخصوصاً مادرهای . که بیماری در این خانه‌ها، دومینووار بچه‌ها را می اندازد. طوری که مادر آرزو میکند ای کاش همه با هم یکجا میگرفتند و من، هرچقدر سخت و کمرشکن، همزمان از چهار پنج بچه مراقبت میکردم نه اینطور یکی یکی یکی، گسترده در زمان... تقدیم به مادرانی که بیماری از در خانه‌شان میرفت و از پنجره برمیگشت! و داروها هم گویی دیگر رمق یاری کردن آنان را نداشتند! خداقوت قهرمان های گمنام حقا که و من، ❤️
﷽ ------- بانو مادرشدنتان مبارک! 💗 گمانم از شادی شما تمام جهان شکفت؛ آن لحظه که برای اولین بار قنداقه ی حَسَن را به دست گرفتید و نگاهتان به چشم های معصوم مولای کریم ما گره خورد! اصلاً فکر میکنم با تولد نوزاد شما و جوشش مهر مادرانه شما متولد شد!... و نه! اشتباه میکنم! مگر نه اینکه از روز الست، شما مادر ما بوده اید؟... و حتی مادر پدرتان؟ مادری، به واسطه وجود شما، ازلی بوده و ابدی خواهدبود! و اصلاً مادریِ شما، تمام امید ماست برای آن روز که «تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّآ أَرْضَعَتْ وَ تَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا»! آن روز ما را چه پناهی جز پر چادرتان، حضرت مادر؟... 🔹🔸🔷🔶🔹🔸🔷🔶🔹🔸 را دوست دارم چرا که شأنی از شئون شماست! اصلاً هرچه را که در شماست، دوست میدارم حتی شده فقط در دل با ضعف در عمل... با تولد هر فرزند، هربار که مادر میشوم، حس میکنم مرا برداشته اند از خاک تکانده اند و نشانده اند در طاق افلاک کنار شما! یا نه، حتی شده گوشه ای، کُنجی از آن سَرسَرای باشکوه مادری! هر بار که میشوم حس میکنم به دیدنم می آیید و با لبخندی لطیف -که امتدادش میرسد به بهشت- دست بر سرم میکشید؛ چونان که رسم است مادران، به دیدن دخترهای تازه زایمان کرده شان میروند و عرق از جبینشان میگیرند... . . را دوست دارم چرا که اگر نبود خداوند آن را در مسیر زندگی شما قرار نمیداد! مادری را دوست دارم چرا که اگر به و نمیرسید، بهار عمر کوتاه شما برایش صرف نمیشد! مادری را دوست دارم چرا که اگر از بهترین و والاترین مقام ها نبود خداوند آن را برای شما مقدر نمیکرد! مادری را دوست دارم چون شأنی از شئون شما و وجهی از وجوه شماست. مرا به شما نزدیک میکند و این است که با عشق و بی منت، از جسم و روح و توان و زمان و آبروی خودم برایش مایه میگذارم🦋 🖋هـجرتــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 سلام الله علیها علیه السلام 💚 پی‌نوشت: - مامان اولی ها، حس اشتراکتون با حضرت مادر رو خریدارم 😍 ان‌شاءالله همگی چهار و پنج فرزندی بشید و با پرورش اولاد صالح، مایه شادی دل بانو 😊🥺😍 - خدایا، اونایی که فرزند میخوان اما ... پروردگارا از فضل خودت به حق مولود کریم ماه رمضان الکریم اولاد صالح و سالم و کثیر و کوثر به همه عطا کن...
﷽ ------- آن که بهشتی می‌شود، پایۀ بهشتی شدنش از مادر است! انبیا آمده‌اند که انسان درست کنند، انبیا مأمورند که افراد را انسان کنند؛ تزکیه کنند، مزکّی‌ کنند؛ پاکیزه کنند. شغل انبیا همین است 🔆 و باید شغل مادرها همین باشد! @hejrat_kon 💕 ☺️ @hejrat_kon جمله اول: امام خامنه‌ای حفظه‌الله بند دوم: امام خمینی رحمةالله علیه
﷽ ----- شما! همان‌هایی که رنگ پاشیدید به زندگی ما! نه هر رنگی، رنگ‌های شاد درخشان ملیح گرمابخش... شما دخترها!... همین است که رسول خدا در وصف شما می‌فرماید: نِعمَ الوَلَدُ البَنَاتُ مُلَطِّفَاتٌ مُجَهِّزَاتٌ مُؤمِنَاتٌ مُبَارَكاتٌ مُفَلَّيَاتٌ چه خوب فرزندانی هستند دختران! مهربان و لطافت بخش زندگی تلاشگر، یاری‌ کننده و مددکار مونس و همدم یک عمر زندگی پر از برکت و اهل پاکی و پاکیزگی چه خوب فرزندانی هستید شما 💗 چه خوشبختم که دارم‌تان💚 رحمت خدایید برای دنیا و آخرت ما💜 وجودتان خیر است و حسنه؛ که فرمود: پسران نعمت اند و دختران حسنه. پرسیدند چه فرقی ست بین نعمت و حسنه؟ فرمود: از نعمت سؤال پرسیده میشود و بازخواست، اما به حسنه و کار نیک، پاداش داده میشود! شما دخترها، حسنه و کار نیک من هستید روی این کره خاکی! تعبیر عجیبی است ها! شاید چون یک نسل را - با همه ارزش‌ها و آرمان‌هایش- فی‌الواقع شما دخترهایید که حفظ میکنید و جلو می‌برید؛ آنگاه که مادر می‌شوید... یا نه، حتی بدون مادر شدن، همین که دختر یک خانواده اید آن را پر می‌کنید از لطافت، از نرمی، از گرما، از شوق، از رنگ، از نور… و بعد انگار اسب‌های موتور محرکه آن خانواده، جان تازه می‌گیرند و تکثیر می‌شوند و تندتر می‌تازند در جاده‌های افق های دوردست زندگی… با خنده‌ها و مهر قلب‌های آفتابی تان هم که اصطکاک و استهلاک های قطار عمر، کم می‌شود و رفتن، سهل تر... چه خوب فرزندانی هستید شما شما دخترها که هر یک نگاه مهرانگیز ما به شما، برایمان به اندازه صد هزار هزار حج مقبول نوشته می‌شود! (نبی اکرم) چه بی اندازه خوشبختم که خداوند شما را به من عطا کرده💗 از جنس شما، برای همه زنان دنیا طلب میکنم از جنس این حریر لطیف که بی شک پرده ای میشود که زندگی را به قبل و بعد از آمدن‌ش تقسیم میکند! چه خواهم ماند من با داشتن شما😍 که مرا امتداد خواهید داد در تاریخ و خواهید کِشانید تا انتهای عمر بشر🦋 چه شُرب مدامی دارم من با بودن شما که هر لحظه پیمانه‌ام را پر میکنید از شوق، از مِهر، از اُنس شما، شما کوثرها… پی‌نوشت: رسول خدا فرمود: خانه اى نیست که در آن دختران باشند مگر اینکه هر روز بر آن خانه دوازده برکت و رحمت از آسمان نازل میشود و زیارت فرشتگان از این خانه قطع نمیگردد. 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
حضرت راه‌بر فرمود: «جهش تولید با مشارکت مردم» شعار سال.... یعنی پیشانی فعالیت ها... آن هم با مشارکت مردم؛ يعنی خود خود ما... فکر کردم که من می‌توانم چه کنم؟ و به ذهنم همین رسید 🙂 محصولاتی سالم برای مادرها 🥰 که هم در راستای «» همیشگی ام بود☺️ هم لبیکی هرچند ساده و کوچک به فرمایش امام جامعه. قبلاً البته این کار را کرده بودم. چند باری، مواد کاچی کرمان را از شهر کرمان به صورت عمده، آورده بودم تهران. خودم در خانه فرآوری کرده بودم و بسته بندی و ثبت سفارش و پست!! اما دیگر کمبود وقت و امکانات اجازه ادامه نداد. و رها شد. بنابراین تصمیم به تسهیل و گسترش گرفتم با همکاری اطرافیان. با فروشگاه آشنا و معتمدی در کرمان طرح موضوع کردم. استقبال کردند. قرار شد دستور مواد از من باشد، فراوری و بسته بندی و... - که از توان منِ مامان دکتر دانشجوی ۵ فرزندی هزار مشغله دار خارج بود- با آن ها... و نتیجه فعلا شد این ☺️ https://eitaa.com/mamandoctor_ir امیدوارم اول خداوند راضی باشد از این حرکت دوم کمکی هرچند خُرد، به چرخ تولید کشور بکند سوم کمکی برای تقویت جسم (و بالتَبَع روحِ) مادران باشد و به آنان در این مسئولیت بزرگ و نقش بی بدیل کمک کند. https://eitaa.com/joinchat/2646213394C737c591ab2 به ما بپیوندید🤗 تلاش ما اینست که محصولاتی مفید و باکیفیت عرضه کنیم🌱
﷽ ----- بخش اول . برخی مادرها (ایضاً پدرها) یا سردرگمند یا ناامید! سردرگم بین نظرات و اصول تربیتی فلان دکتر و پروفسور و حاج‌آقا و استاد و تسهیلگر و... و ناامید از اینکه اگر تربیت اینهاست، پس کاری که من میکنم چیست؟!؟ 😟😥😔 . برخی هم که با ظهور و رواج اینهمه دوره و کانال و صفحه و وبینار و مد شدن کلی متد تربیتی و سبک والدگری خفن و جالب، حس میکنند تا زمانی که به خوبی ندانند "اگر بچه فلان رفتار را کرد و فلان حرف را زد، ما دقيقاً باید چگونه واکنش نشان دهیم و با چه لحنی، چه کلماتی را در مقابلش به کار ببریم" ، فرزند دار شدن اشتباه محض است؛ و ظلم به آن طفل معصوم که قرار است زیر دست والدینی ناآگاه و نابلد(!!) رشد کند و یحتمل، نهایتاً آن چیزی نمی‌شود که بچه‌های مردم می‌شوند! … . . . . من اما، با چند دانسته یقینی - که شاید هدیه خدا بوده- گلیم خود را از این دریای طوفانی ترسناک نگرانی و دغدغه تربیت بچه، کشیده ام بیرون! از موج های غرق کننده "دکتر فلانی فرمود" و "استاد فلانی افزود"...؛ از تلاطم و سردرگمی بین نظرات و سبک های شرق و غرب و دینی و سکولار عالم. که حتی برخی شان آنچنان جدیدند که هنوز هیچ خروجی ای (بچه ی بزرگ شده ی تربیت شده با آن سبک) نداشته اند و فقط با اعتماد به نفس، ترویج می‌شوند..... . . . ادامه دارد.... . . . پی‌نوشت : از بسیاری از نظریه ها و سبک ها و حرفها، مقداری شنیده ام و خوانده ام. مخالف مطالعه نیستم و بدیهی است که منظور تقبیح داشتن سبک تربیتی و مطالعه و نوآوری و نکته گفتن و راهنمایی در این حیطه نیست حرف بر سر گیر کردن و گیج کردن و گیج شدن و وحشت کردن و غصه خوردن است. 🖋هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ----- بخش دوم (دانسته هایم در مسیر تربیت فرزندانم) . اولین نکته ای که بعدازمدتی مطالعه و تعامل با دختر اولم دریافتم، این بود که چیزی خارج از تربیت خود نیست! فرزند، جزئی از خود ماست که رفتارهای ما در اون متجلی میشه پس *تمرکزم رو از تربیت بچه، بردم رو تربیت خودم!* خودم چقدر کنترل خشم دارم؟ چقدر مؤدبم؟ چقدر صادقم؟ چقدر بخشنده ام؟ چقدر حرمت (مکان، زمان، اشخاص) نگه میدارم؟! چطور قضاوت میکنم؟ چقدر کتاب میخونم؟ چقدر با فکر حرف میزنم؟… این مسئله بخش عمده ای از فشار نادرست تربیت فرزند رو از دوش برمیداره چون ديگه به عنوان یک پروژه جدا نگاهش نمیکنی. و اتفاقا بچه داشتن، تربیت خودت رو به شدت تسهیل میکنه. چون چند ** بشری تمام وقت داری بعلاوه چند *آینه* دقیییق! . مسئله دوم رو با تعامل با برخی مادرها دریافتم و بزرگترین دستاوردم شد میدیدم اکثر مادرها (والدین) خیلییی زیادی دارن خودشون رو بچه میدونن. اصلاً و غیرمذهبی هم نداره. یعنی برخی مذهبی ها هم با همون اصول تربیت دینی شون، خودشون رو خدای اون بچه فرض کردن! فراموش کردنِ ربوبیت خدا و اینکه *مربی تک تک انسانهای روی زمین خود خداست* ، از روی رفتارهای ریزشون و ها و حرفها و دغدغه های عجیبشون معلوم بود. حتی برخی کارشناسان تربیت اسلامی هم… از اون وقت بود که گفتم خدایا، من خودِ کوچکم رو میذارم رو بچه‌هام، هممون رو یکجا میدم دست خودت! من که خودم هنوز تربیت نشدم، چطور اینها رو تربیت کنم؟! 😢 ربّ من! ربّ ما! بزرگمون کن… . . دستاورد سومم این بود که به خودم متذکر شدم خدای نکرده، خداوند یه چیزی تو وجود ما گذاشته به نام ** ! واقعاًلزومی نداره تک تک رفتارهای من مطابق نظرات فلان استاد (که اتفاقاً اکثر اساتید، آقان و حتی یک لحظه هم نبودن!) باشه،درحالیکه میدونم برا بچه من اشتباهه! مشخصه که منظور این نیست که مهارت آموزی اشتباهه، استفاده از تجربه و راهنمایی دیگران بده، مطالعه و دوره بی فایده است‌؛ میخوام بگم خودتم یه ذره حساب کن! ** ! داشته باش! . . یافته چهارمم این بود که فهمیدم *تربیت فرزند، تربیت تک تک بچه‌ها نیست. تربیت محیط خونه است!* و محیط خانه درست، پاک و قاعده مند باشه، چه یکی چه ده تا! بنابراین بهتره تمرکز رو از روی یک بچه برداشت و برد روی کلیت محیط زندگی خانواده . . پنجمین مطلب این بود که یقین کردم *مادری فقط با مادری ارتقاء پیدا میکنه* مهارت والدگری تو کتاب و کارگاه پیدانمیشه؛ تو بچه دار شدن و تعامل با کودک به دست میاد! تا توش نیفتی، هرررگز بهش نمیرسی وبا هر بچه، تازه کلی چیزجدید کشف میکنی و کلی مسئله هم برات از اهمیت میفته! و آخرین دانسته یقینی م این شد که خداوند خود رو جبران کننده نامیده. نه *تنها جبران کننده بلکه مبدل سیئات به حسنات* ! یعنی وقتی استغفار میکنی، نه تنها خطای تو رو میکنه، بلکه خداوند قادر مهربان کریم، بدی های ناخواسته تو رو تبدیل میکنه به خیر و حسنه در حق اون طفل... (به شرط پشیمانی و توبه و اصلاح رفتار و درخواست از پروردگار) هرجا بفهمی اشتباه کردی، راه برگشت بازه و خطاهای گذشته تو قابل جبران و حتی زیباشدن همه ما، در گذشته رفتاری مون با بچه‌هامون خطا داریم و ممکنه یه روزی متوجهش بشیم که دیر شده باشه اما برای "ما" دیر شده، که محصور به بعدی به نام زمان هستیم؛ نه برای خداوندی که فارغ از زمان و مکان، گرداننده ی کائنات ه! ؟ پی نوشت : مخلص کلام اینکه اگر خودت رو بذاری کنار فرزندانت تو یک زمین واحد، و فارغ و رها، همه زمین رو با همه ابعادش بسپاری به ربِّ یگانه عالم... بچه داری خیلییی شیرین تر و ساده تر میشه و خیلییی پرثمرتر.... 🖋هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- بخش سوم آیا اون حرفها به این معنا بود که و و باعث میشه ما بی نیاز باشیم از آموختن و های والدگری و ؟ اگر برداشت کردید که منظورم «بله» بوده، تصریح کنم که «نه، هرگز» شاید این حرف برای صد سال پیش صادق بود (بود؟!) اما الان…نه دنیا روز به روز پیچیدگی های بیشتری پیدا میکنه و دغدغه‌های بیشتری وارد زندگی آدم ها میشه پس مگه میشه چالش های تربیتی جدید و سخت تری پیش روی والدین قرار نگیره؟ تغییرات چشمگیر سبک زندگی، ساحت‌های والدگری و سبک های رفتاری و کنش و واکنشگری ما رو تغییر داده قبول دارید؟ . . . یک مثال این ادعای من، بحث ه شاید تا همین دهه‌های اخیر، خیلی موضوعیت نداشته. اما الان از مهم ترین چالش های ذهنی تربیتی ما والدهاست. قدیم نه اینهمه مواجهه بوده (چه در جامعه چه رسانه و فضای مجازی چه حتی خود خانواده)، نه انقدر بین بیداری غریزه جنسی و راه حلال اطفاءش فاصله بوده. چشم بر فعالیت های جسمی زیاد آن زمان هم نمیشه بست. هرچند اصول تربیت جنسی در آموزه های پیشین ما هم هست اما الان خیلی بیشتر احتیاج داریم به تدوین دقیق تر و مصداق يابی و ارائه راهکارهای عملی کارگشا. (یا اصلاً همینکه بدونیم تربیت جنسی با زمین تا آسمان متفاوته، خودش یه قدم بزرگه) الغرض اینکه به نظر من هیچ والدی بی نیاز از کسب دانش و مهارت نیست اما قبل رفتن سراغ انواع مکاتب و نظریات، باید بدونه که اصول مورد قبول خودش چیه، مبانی ش چیه، خط قرمزهاش چیه و از تربیت فرزند چی میخواد. اینجوری میتونه راحت تر گزینش کنه و کمتر سردرگم بشه هیچکس هم نمیتونه ادعا کنه من هیچ سبک تربیتی خاصی ندارم. پس بهتره برای خودمون یه چهارچوب اصول محورِ منظم قاعده مند درنظر بگیریم (یا استخراج کنیم) و طبق اون بریم سراغ روش ها، مهارت ها، مسائل مستحدثه و… راستش من خودم بیشتر از همه رو این بستم که هیچکدوم از نظرات تربیتی فعلی، وحی منزل و حتماً و کاملاً صحيح نیستن. حتی اسلامی ها؛ که گاهی میبینی حتی برخی شون نمیدونن اصولشون رو از کجا گرفتن! (کاملاً غربی) ولی سعی میکنم بیشترشون رو بخونم (یستمعون القول) و «یتبعون احسنه» (با انتخاب و عقل ناقص خودم قاعدتاً). البته کتاب‌هایی هستن که کلیات آن و دید بی نظیر به آدم میدن مثل مجموعه کتب ادب الهی یا کتاب هایی که به دل میشینه و بیشتر ه. مثل به بچه‌ها گفتن از بچه‌ها شنیدن . . 🖋هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ -------- روضہ ڪہ می‌رویم و اشڪـــ‌ها ڪہ می‌آیند، حیف‌مان می‌آید بریزند روے دستـمال و دور شوند از ما… از مـرواریــد اشــڪ بر فاطــمه و فرزندان فاطــمه چه کسـے دلش می‌آید دل بکَـــند؟ همراه هر قطـره، حُکمــاً فرشــته‌ای از بهـشــت فرودآمده... روضہ ڪہ می‌رویم و اشڪـــ‌ها ڪہ می‌آیند، دختـرک‌ها را یکےیکے جلو می‌کـشم و در آغـوش می‌نشانم و از اشــک‌هایم به صورتشان می‌مالــم! چشمشـان در تاریکے روضــه برق می‌زنـد و آن یکے با هیجان، با اشاره، می‌گوید: "مـامـان، حالا من! حالا من! " گاهی هم خودشان ادای گریـہ درمی‌آورند و از اشــک‌های نریخـته‌شان به صورت من می‌مـالنـد!... (ڪـہ می‌دانـد؟ چہ بسـا همین آب‌ِروی خشــک، مرا در محشـر روسـفیــد کند...) . نوبت به پسـر ڪہ می‌رسد، علاوه بر گونـه‌ها اشــک‌هایم را بیــخ گلویــش هم می‌ڪِــشم! منظور این گردنبــنـد مرواریـدی اشــک را خودم و خــــدا خوب می‌دانیم! نگاهـش می‌کنم مـےروم به سال‌ها بعــد انگار مـے‌کنم جوانڪـی شده، رشیــد و من راهـی‌اش می‌کنم برای... سَر بازی... . . بازی می‌کنند و می‌خنـدند وسط روضـہ لبخند چروکـی به لبانم می‌آید نوبت به خودم می‌رسد. با اشــک‌ها، «دســتانـم» را متبــرڪ می‌ڪنم! خدایا کار من با این دســت‌هاست! با این دسـت‌ها قلــم می‌گیرم و می‌نویسـم با این دسـت‌ها از علمم بهره می‌برم خدایا، هوای دسـت‌هایم را داشته‌باش! ابـزار جــهــاد من اند... مـدد کن جز برای تو ننویسند . اما خدای من برای من نیز، گردنبنــد مرواریــد ی هستـــــــ؟... ✍ هـجرٺــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 پی‌نوشت : نگاه جنسیتی ندارم و گاه برای دختــرهـا هـم...
🤔 کلا دقت کردید وقتی کسی چندتا بچه داره 🔻اگر پولدار باشه میگن: خب معلومه که میاره! چرا نیاره؟ داره که میاره! ما رو چه به بچه آوردن؟ 🔺اگر فقیر باشه میگن: همینه دیگه، هم فقر مالی هم فقر فکری! فقط تندتند بچه میارن! 🔻اگر معمولی باشه میگن: عقل نداره دیگه! فکر آینده اینها رو نمیکنه؟ با اینهمه بچه پیشرفت مالی هم نداره دیگه! تازه اگر پسرفت نکنه! 🔸اگر تحصیل‌کرده و شاغل باشه میگن: خب معلومه دیگه، جای دیگه اون حس مفید بودنش رو داره اغنا میکنه، تو خونه نمونده که بپوسه و هدر بره. این نیاره کی بیاره؟ هرچند والا مغز 🦓 خورده برا خودش دردسر اضافه چیده! اصلاً از اون تحصیلاتش هیچی بارش نیست! لابد خدم و حشم هم داره 🔹اگر تحصیلات نداشته باشه میگن: همینه دیگه، کار و سواد نداره که، همه هنرش تو بچه آوردن پشت همه! تو خونه نشسته فقط بچه پشت بچه 🔸اگر یه مدت تحصیلات و شغل رو بخاطر بچه‌ها معوق کنه میگن: هفت هشت سال درس خوند بشینه تو خونه آروغ بگیره؟! مدرک ارشد و دکترا گرفت باهاش چشم چشم دوابرو بکشه ؟! بیت المال رو هدر داد الان کهنه بچه عوض کنه؟ 🔹بعدِ از آب و گل دراومدن بچه‌ها بخواد برگرده به درس و کار میگن: آدم بچه میاره باید شعور بچه داری هم داشته باشه! بچه آورده بندازه گردن مادرش بره سر کار و درس؟ یا صبح بذاره مهد و مدرسه عصر بره برداره که میخواد بره سر کار و درس؟ بچه فقط به آوردنه؟! ننه حافظ شیرازی بزرگشون کنه؟ ▪️اگر لاغر باشه میگن: همینه دیگه. فقط پشت هم بچه میاره! جون نداره، گوشت به تنش نمونده! یه ذره به خودش نمیرسه! از بس زاییده داره میمیره ▫️چاق باشه میگن: همینه دیگه! فقط پشت هم بچه میاره! نمیگه یه کم لاغر کنم به سلامت خودم برسم بعد! ▪️متوسط باشه میگن: والا یا ژنش خوبه یا خیلی پولداره مدام باشگاه و استخر میره! همینا باید بیارن ما رو چه به بچه زیاد؟! ➿ شوهرش خیلی همراه باشه و کمکش بده میگن: والا این شوهرو منم داشتم ده تا آورده بودم! چه هنری کرده؟! اون زن ذلیل بدبخت یکسر داره به اینا سرویس میده! 〰 شوهرش همراه و دست‌گرم نباشه میگن: استثمار زن یعنی همین! خشونت علیه زن یعنی همین! زنش فقط براش دستگاه جوجه کشی‌ه! زنه هم عقل نداره ازین آدم بچه میاره نسلشو زیاد کنه ➰ شوهره معمولی باشه میگن: خب حالا یه شوهر چیه، هزار چیز دیگه برا بچه دار شدن باید فراهم باشه! پس فردا خواست داماد شه من دارم کلید یه خونه ۸۰ متری بدم دستش؟! دارم شرکت براش بزنم؟! دارم جهاز ۵۰۰ میلیونی همراه دخترم کنم؟! •┈┈••✾❀✾••┈┈• خلاصه که بله هررررجور که زندگی کنی آدم هایی هستن که حرف بزنن! من همیشه میگم حرف مردم، باد هواست! بذار بیاد بررررره! همین هایی که امروز فرزنددار شدن و رو تمسخر و تحقیر میکنن، پس فردا ببین که چجوری در بحران تنهایی خودشون غرق خواهند شد و از حمایت های عاطفی ساده و کوچک محروم خواهند بود و چطور به زندگی خانواده های خوش جمعیت و چندفرزندی، غبطه و حسرت خواهند خورد! بحران فرداها بحران عاطفه و بحران تنهاییه بحران خانواده است (و متأسفانه غیرقابل رفع و درست نشدنی…) باید بسوزن و بسازن ببین کی گفتم... ببین کی گفتم همینهایی که بهت میگن مگه عقلت کمه که یکی‌تو بکنی دوتا، دوتاتو بکنی سه تا، سه تا رو بکنی چهارتا پس فردا چطور با حسرت و آه به عقل و درایت امروزت آفرین میگن! صبر کن و ببین خوشبخت و شادهای فرداها چه کسانی هستند... @hejrat_kon
«دامن مادر بهترین مکتب است از برای اولاد. مسئولیت دارید نسبت به فرزندان خود، مسئولیت دارید نسبت به کشور خودتان. و شما می‌توانید بچه‌هایی تربیت کنید که یک کشور را آباد کنند. شما می توانید بچه هایی را تربیت کنید که حفاظت از انبیا بکنند؛ حفاظت از آمال انبیا بکنند .... آنها را تربیت کنید. خانه‌های شما باید خانه تربیت اولاد باشد. منزل تربیت علمی، تربیت دینی، تهذیب اخلاق ...... مادرها اشرف هستند. شرافت مادری از شرافت پدری بیشتر است. تأثیر مادر هم در روحیه اطفال از تأثیر پدر بیشتر است.» صحیفه امام، ج ۷، ص ۵۰۴ @hejrat_kon