eitaa logo
هجرت dr.mother8
13.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
219 ویدیو
11 فایل
مادرانگی هایم..... 🖊️هـجرتــــــــــــ پزشک مادر #مامان_دکتر / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن ها ممنوع 😢😊 نشر بدون منبع (لینکهای انتهای متن) فاقد رضایت نویسنده (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری و حفظ حقوق دیگران💕)
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ---- که باشی یک جایی میفهمی گیر افتاده ای. گیر چیزی که سال ها فکر میکردی میشود از آن فرار کنی، میشود بیخیالش باشی، میشود خودت را بزنی به آن راه... مادر که باشی میبینی از هر راه که بروی میرسی به خودت... خودت....... مادر که باشی یکهو میبینی روزگار دست گرفته و نشسته جلویت. رویت را هرطرف هم که بکنی، همان طرف -آینه به دست- ظاهر میشود. مادر که باشی میبینی راه فراری نداری؛ همه‌ی دوروبرت پر شده از مادر که باشی میبینی اخلاق هایی که فکر میکردی میشود بی‌صدا رویش سرپوش گذاشت تا کسی نبیند، خلق و خوهایی که پنهان میکردی و میگفتی حالا آنجا بماند بدون اصلاح، چه میشود مگر؟!، ناپسندهایی که فکر میکردی میشود بی آزار تلنبار کرد یک گوشه، همه یکهو مجسم می‌شوند در قامت فرزندانت! تمام زندگی ات را پر میکنند از نمایش خودت! خودی که اغلب انکارش کرده بودی؛ حداقل گوشه‌هایی اش را... آن جاهایی که دوست نداشتی و پسندت نبود اما همت اصلاح هم نداشتی! میخواهی بگو اثر توارث و ژن ها میخواهی بگو تربیت و اثر رفتار و محیط، حالا این تویی و آینه هایت! تویی و تصویر و تجسم انکار شده هایت تویی و تربیت نشده هایت... آینه های قدی ات نه تنها شکستنی نیستند بلکه هرروز بلندتر میشوند و بیشتر خودت را نشان خودت میدهند مخصوصاً آن گوشه‌های پنهان شده را فراموش شده یا انکار شده را... مادر که باشی، در خلوت سهمگین میان خودت و خودت، هر روز تلنگر میخوری که چقدر خود واقعی ات میتواند ناراحتت کند، عصبانی ات کند، تندی کند، دلت را بشکند، ملاحظه و مراعات را کنار بگذارد، متوقع باشد، خشمش را به بلوغ نیافته ترین شکل بروز دهد، زور بگوید، درک نکند، توی چشم‌هایت نگاه بکند و دروغ بگوید،.... مادر که باشی، در سی و سه سالگی هم که شده، *هر روز یادت میفتد چقدر باید ادب شوی...* باید ادب شوی... 😰 پی‌نوشت: قصد نشر انرژی منفی ندارم، اما واقعیت تلخ سازنده ایست که جاریست در دنیای والدگری 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- اگر تو فرهنگ غربی یه روز خاص وجود داشت به نام روز ، یا مثلاً فک کن RAP Day مخفف Revising & Programming Day 😎😌 چقدر خیلیهامون از درایت و و قاعده‌مندی و قشنگی زندگی غربی‌ها انگشت به دهان میشدیم و میزدیم بر سر خودمون و میخواستیم هرجور شده به اون روز بپیوندیم و به تبعیت از خوش‌فکرهای غربی، اون روز رو هرطور شده، بشینیم به و بررسی و سالی که گذشت + برنامه‌ریزی و قول و قرار برای سال آینده… خب حالا این خود ماییم که چنین روز و شب خَفَن و حسابی ای داریم!😎 تازه اونم با دو آپشن اضافه‌ی ناب ویژه دنیای نامحدود و شگرف ماوراء ماده! ۱-استغفار ۲-دعا بابت اشتباهات سال قبل و عمری که گذشت برای هرآنچه که برای آینده میخوایم و تنهایی زورمون نمیرسه! اونم با دسته دسته مَلَک که در این شب از آسمان به زمین میان و برای استغفار و دعای ما آمین میگن! و با کلی به قول امروزی‌ها، انرژی مثبت از سراسر کیهان! و با کلی آموزش و دستورالعمل برای جلب این انرژی ها و رهیافت به نور و سعادت و رهایی چه خوبی تو خدااا 😍 انقدر مهربان... انقدر پشتیبان... انقدر نزدیک... خدایی که گفتی من اونم که اگر توبه کنی و عملت رو اصلاح کنی، نه تنها اشتباهات گذشته‌ت رو محو میکنم بلکه اونها رو به خوبی‌ها تبدیل میکنم!! (يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ/يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ) خدای مهربانی که اگر ما یه قدم برداریم به سمت خوبی‌ها، تو ده قدم برمیداری به سمت ما، و به کار و عملمون برکت میدی. خدایی که از خود ما بیشتر حواست به ماها هست و به هر شکلی شده، میخوای به ما بگی زندگی حقیقی یه جای دیگه ست و دنیا فقط یه محل گذر و ابتلا و امتحانه؛ توش خوب زندگی کنین اما دل نبندین. نه از رنج‌هاش خسته و دل‌مرده و ناامید بشین نه به خوشی‌هاش و زرق و برقش مفتون و مغرور. خلاصه که شب قدر اول شب پاکسازی و بعد شب ه درواقع شب اول سال مؤمنینه یه سال جدید برا ماها آغاز میشه خدا کمک کنه بتونیم بر اساس مون، برای بودن و موندن در مسیر ارزش هامون، برنامه بریزیم و با همت و تعهد پاش واستیم، حتی اگر زمین بخوریم و اذیت بشیم. خدا کمک کنه بفهمیم رنج‌های مسیر یک انتخاب ارزشمند به اندازه خود اون انتخاب، ارزشمند و رشددهنده است. بفهمیم دستاوردهای بزرگ، هزینه‌های بزرگ دارن. بفهمیم هیچ چیزی نیست جز اینکه دیده و مکتوب میشه و روزی به ما برمیگرده 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ---- امروز بر من مبارک! مگرنه اینکه من اولین و نزدیک ترین و بی مرخصی ترین دنیایی این طفلکانم؟ اصلاً مگر من نیستم آن که صبح تا شب با انواع لِگوها خانه‌سازی می‌کند و مدام ماشین کوکی تعمیر میکند و هواپیمای کاغذی میسازد و ایرادهای تبلت و تلویزیون را رفع میکند؟ روز هم برمن مبارک. مگر من نیستم آنکه شب‌های بسیاری تا صبح پاشویه کرده و أمن یجیب خوانده و سرِ وقت دارو و دمنوش داده؟ روز برمن مبارک. منم آن که در شغلی ۲۴ساعته و ۳۶۵روزه، استخدامِ بی مزد و منتست؛ روز کارمند برمن مبارک. منم آنکه در این دانشگاه بی تابلوی گمنام، سالهاست دانشجوست و ده ها مدرک نادیدنی و معادل چندده مقاله، اندوخته و اکتشاف دارد؛ روز دانشجو بر من مبارک. منم آنکه صدها قصه و شعر کودکانه و لالایی از ذهنش تراویده و هزارها کتاب رده سنی الف و ب خوانده؛ روز شعر و ادب پارسی و کتاب‌خوانی برمن مبارک. مگر من مدام درحال رفع و رجوع مشکلات فی مابین این کودکان لجباز بی منطق نیستم؟ روز قوه قضائیه برمن مبارک. کیست آنکه به هر سختی که بود، در آسایش و آرامش محض، نُه ماه تمام هریک از این طفل‌های نحیف را حمل کرد و بار را به سلامت زمین گذاشت؟ روز ایمنی حمل و نقل برمن مبارک. کیست آنکه قلبش را، فکرش را، همه وجودش را بی چشم‌داشت هدیه کرده به این خانه و زندگی و این بنیان باشکوه؟ روز اهدای عضو برمن مبارک. منم آنکه هرروز مقاومت میکند در برابر خواهش و التماسها برای تماشای بیشتر تلویزیون و خرید خوراکی‌های غیرمفید؛ روز مقاومت برمن مبارک. چه کسی جز من می‌تواند تمام دردهای این طفلکان را با کمی عرق نعنا و نبات داغ و ماساژ و بوسه و قربان صدقه، دوا کند؟ روز داروساز و پزشک برمن مبارک. کیست آنکه روزی حداقل سه بار پوشک پسرک بزرگتر و شش بار پسرک کوچکتر را عوض میکند؟ روز مبارزه با سلاح‌های شیمیایی و میکروبی برمن مبارک. آن منم مدام درحال نمایش با عروسکهای پارچه‌ای و کاغذی؛ روز هنرهای نمایشی برمن مبارک. منم آنکه لباسهای بچه‌های بزرگتر را پاکیزه و سالم نگه میدارد برای کوچکترها، منم آنکه مدام درحال چسب زدن کتاب‌های پاره شده‌است، منم آنکه اضافه مرغ خورشت دیروز را امروز ته‌چین مرغ هل دار زعفرانی میکند؛ روز اقتصاد مقاومتی برمن مبارک. مگر نگفته‌اند "زنده نگاه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست"؟ روز شهید برمن مبارک. مگرنه اینکه دامن و آغوش من، امن ترین و آرامترین و مهربانترین محیط زیست این کودکان معصوم و عطر تنم، معصومانه و پاکترین هوای تنفس تربیتی این پروانه‌هاست؟ روز محیط زیست و هوای پاک هم بر من مبارک! اصلاً همه روزها و زمان‌ها و مکان‌ها بر من مبارک، که وجودم متبرک شده با نور ... 🖋هـجرتــــــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ --- عزیز دلم میدانم که میدانی چقدر دوستت دارم و میدانی بودنت برای من یک دنیا حس مثبت است اما… میدانی که از بزرگترین لذت هایم، چشیدن طعم اولین بوسه هایت بوده؛ اما هرگز به رویَت نیاورده‌ام چقدر چندِشَم می‌شود وقتی مرا بوس تُفی میکنی🙄🤐 میدانی عاشق در آغوش گرفتنت هستم اما نمیدانی چقدر بدم می‌آید وقتی نصف شب دست روی بازوهایم میکشی و من با احساس وجود یک حشره خزنده از خواب میپرم😖😢 از تماشای چشمانت وقت شیرخوردن لذت میبرم اما واقعاً شبیه یک آتشفشان آماده انفجارم وقتی بعد از یک روز سخت، کنار تو دراز کشیده ام و پلک‌هایم سنگین شده اما تو یک دفعه هوس میکنی همراه شیر خوردن، سوراخ‌های دماغ من را کشف کنی یا ببینی پشت لب‌هایم چیست و چند دندان دارم.🤬😤 تو را با عشق پذیرفته ام و میپرورانم ولی واقعیتش این است که پشت قربان صدقه های توی دستشویی و تعویض پوشک، حبسِ نفس است و تهوع و ثانیه شماری برای رهایی…😷🤢 از اینکه استقلال و توانمندی هایت را میبینم غرق لذت میشوم اما راستش را بخواهی خوردن میوه‌هایی که وقت پوست گرفتن لهیده کرده‌ای یا خوراکی‌های اختراعیِ مخلوطت، چندان لذت بخش نیست.😣 بخشی از وجود من هستی و درک میکنم که با عشق و فداکاری این کار را میکنی اما واقعاً حس خوبی نسبت به خوردن دهنی لیز و لزج تو ندارم.😖 از تب و بیماری و ناخوشی تو آب میشوم و وجودم تماماً تمنای بهبودی توست اما دیدن عُق زدن‌هایت و شستن لباس‌ها و ملحفه‌های استفراغی ات، واقعاً مرا به عق زدن و انزجار می‌کشاند.🤢🤕 جرعه جرعه‌ی شیر خوردنت مرا غرق حس کفایت و مراقبت و واسطه خداوند بودن میکند اما وقتی ساعت‌ها شیرخوردن را ادامه میدهی، حسم حس اسارت و شکنجه است. 😩😭 عزیزکم این‌ها اعتراف‌هایی مادرانه بود که تا بتوانم نمیگذارم آن‌ها را بفهمی؛ اغلب سعی کرده‌ام با لبخند یا سکوت آن‌ها را پنهان کنم تا ندانی... چون دوست ندارم در مسیر سبز مادرانگی ام -که اجرش را روزی دیگر از دست کسی دیگر دریافت خواهم کرد- بر روح لطیف و دل نازک تو خراشی بیندازم. دوست ندارم فکر کنی منَتّی دارم یا تو مایه عذاب و اذیت منی. اما خواستم آن‌ها را ثبت کنم برای روزی که مادر/پدر شدی که از داشتن این حس‌های منفی، درگیر نشوی. دچار خودخوری و خودسرزنشی نشوی. عزیزکم مادر بودن، پدر بودن، حتماً سخت است و لا جرم سختی دارد. همه میدانند والد بودن موهبتی است رنج آلود، عشقی ست دردآلود. اما نازنین من همین رنج ها و دردهاست که ما را بزرگ میکند. ما آمده ایم که بزرگ شویم، نهال نازک من… . . 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
﷽ ------- *نـردبـاݩ‌هاے افـقــے* یه اشتباهاتـے تو مــادری‌م داشتم. همــہ دارن. کی یه والــد کاملہ؟ ولی برای من بعضیاش خیلی پررنگــہ مثالش این: با اینکه یکی از ایده‌آل هام برای بچه‌هام این بوده که آدمهای *پرسشگـــر، نقّـــاد، اهل فڪــر ڪـردن و تحلیــل کردن* باشن، اما... یه جای اساسی رفتارم مغایر این هدفم بوده: وقت‌هایی که از من سؤال‌هایی میپرسیدن و من خیلی راحـــت و جامع و کامل جوابشون رو می‌دادم! چقدرم کیــف میکردم ڪہ انقدر خوب براشون مسئله رو باز کردم و توضیح دادم!.. حالا در مورد هرچیزی. از سوال ساده ای مثل اینکه ماست از چی درست میشه تا سوال های پیچیده تر انتزاعی... درحالیکه اگر برگـردم، در جواب اکثر سؤال هاشون فقط خواهم گفت: *تو چی فڪــر میکنی؟ به نـظر خودت چرا اینطوره؟* و بعد میگفتم: بیا باهم درباره‌ش فـڪــر کنیم، بیا درباره‌ش صحبــت کنیم، بیا درباره‌ش پرس و جو کنیم... ** در راحت به جواب رساندن بچه‌هام!... اشتباه کردم در لقمه آماده دادن به ذهن بچه‌هام... و مدتی‌ست سعی دارم جبران کنم. هرچند بچه‌ها زود جواب نشنیدن رو ندارن، برای رسیدن به جواب رو ندارن، آشفته میشن... چه میشه کرد ذائقـــه مخــدوش رو باید کم‌کم کرد... 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 گاهی رفتارهایی داریم که، با اینکه ظاهر خوبی دارن و راضی ڪننده به نظر میرسن اما... در راستای و های ما نیستن... هایی هستن که ما رو به هیــچ بالاتری نمیرسونن؛ چون افقــے گذاشته شدن! اشتباهــن! خیلی ارزش‌هایی رو برای خودم و فرزندانم درنظر دارم اما.... راهی رو برای رسیدن به اونها ترسیم نکردم و برنامه متعهدانه ای برای گـام برداشتن در مسیرشون ندارم... و حتی بالعکس، برخی رفتارهای خالی از آگاهی و فڪرم، مغایر با ارزش‌ها و اهدافم هستن... دلم میخواد بشینم ببینم دقیقاً برای خودم و بچه‌هام چی میخوام و براش باید چه کار کنم... تو یک ساعت آینده، یک هفته‌ی آینده، یک ماه آینده، یک سال آینده و یک دهه‌ی آینده... 🍃🌿🍀🍃🌿🍀🍃🌿🍀🍃 آگــاهی، معرفـت، شــناخت... چقدر دوستتـون دارم و چقـــدر ازتون دورم.... تعــهد، همت، تلاش.... چقـدر بهتون احتیاج دارم و چقـــدر نسبت به داشتنتون بی خیالم.... خدایا دردهای درونے من رو شفا بده طبیبــــــ مݩ ... 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
آقا چرا همیشه از خوشی‌ها بگیم؟ بذارید باهاتون درددل کنم😩😭 عکسی که مشاهده میکنید، در ساعت ۶:۱۵ صبح گرفته شده. در حال خوردن قرمه سبزی. چرا؟ چون دیدن دارم برا مدرسه خواهرها غذا میذارم امر فرمودن به منم بدید. و چون مال اونا تو ظرف روحی بود (که بشه گذاشت تو گرمکن مدرسه) ایشونم همونجوری میخواست. حالا بگید از کی بیدار بوده شازده؟ از سه نصف شب 😰😭😭 چرا؟ نمیدونم والا! اگر سرشب خوابیده بود میپذیرفتم. ولی وقتی ۱۱ خوابیده اونم به زور چرا باید سه بیدار شه؟! بهانه گیری و گریه نداشت و میرفت برا خودش بازی می‌کرد. ولی تمام خواب منو تکه تکه کرد😫 مامان آب بده، مامان اینو بده، مامان اینو ببین، مامان گوشی (زنگ اذان)، مامان پاشو... حدس میزدم وقتی برا خودش تنها داره تو خونه میچرخه حتما یه خرابکاری میکنه. ولی تنها چیزی که برام مهم بود، حفظ گوشی‌م از دستش بود 🥷 چرا؟ چون مشابه همین اتفاق چند شب پیش افتاد (از اذان صبح و بعد نماز ما بیدارشد) و شازده، گوشی های مارو دستکاری کرد و لذا خانوادگی خواب موندیم برا مدرسه و کار 😐 طفلک راننده سرویس بچه‌ها چقدر زنگ زده بوده. ولی خب گوشی رو حالت هواپیما بوده 🙄 وی بعد از ساعتها فعالیت بی وقفه و بانشاط ساعت ۸:۴۵ صبح بالاخره خوابید. خلاصه که بله ازین سختیها و دردسرها تو زندگی همه هست. بیشترشم هست. حسِ نوشتنش نیست 😅😅 وای یادم اومد تابستونم در راهه و همه مادرها دارن خودشون رو برا شنیدن «مامان حوصله م سررفته / مامان چه کار کنم / مامان یه جایی بریم و...» آماده میکنن 😣😓 @hejrat_kon 🥴 🤬 💕
چرا این هشتگه جا موند؟! 😌😉
چندین تا کار درسی-علمی م مونده که براشون نیاز به تمرکز و کتابخانه رفتن و تو دانشکده بودن و.. دارم ولی با نوزاد نمیشه برم تو خونه هم باشم، بازدهی ندارم، یه جوریه، تنبلی و خواب بیشتر و کارای متفرقه هم قاتی‌ش میشه. اما فشار روانی این کارهای مونده‌م خیلی زیاده دعا کنید بتونم همت کنم، با همین شرایط موجود، از پس اینها بربیام یکی دو تا هم که نیست 😞 ممنونم @hejrat_kon 😢
رسول خدا صلی الله علیه و آله: کسی که در جهت تأمین نیاز بیماری بکوشد، برآورده شود یا نشود، از گناهانش بیرون می‌آید، مانند روزی که از مادر متولد شده... (الفقیه، ج۴، ص۱۶) هرکس برای برآوردن نیاز بیمار بکوشد و آن را برآورد، همانند روزی که از مادرش زاده شده از گناهان خود خارج شود. مردی از انصار پرسید: ای رسول خدا! اگرچه بیمار از خانواده‌اش باشد؟ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: از دارندگان بزرگ‌ترین پاداش کسی است که در برآوردن نیاز [بیمار] خانواده خود بکوشد... (ثواب الاعمال، ص۲۸۹) 🥰💕🥰💕🥰 @hejrat_kon 🥰💕🥰💕🥰 تقدیم به همه مادرها که حتماً بخشی از آنها، دربست خرج پرستاری از فرزندان در زمان بیماری میشود. مخصوصاً مادرانی که این چندماه، دائماً مشغول بیماری بچه‌ها بودند؛ تب های سرکش، سرفه های پشت هم، دانه های آبله مرغان، استفراغ و تهوع، گوش درد و قی چشم… و باز مخصوصاً مادرهای . که بیماری در این خانه‌ها، دومینووار بچه‌ها را می اندازد. طوری که مادر آرزو میکند ای کاش همه با هم یکجا میگرفتند و من، هرچقدر سخت و کمرشکن، همزمان از چهار پنج بچه مراقبت میکردم نه اینطور یکی یکی یکی، گسترده در زمان... تقدیم به مادرانی که بیماری از در خانه‌شان میرفت و از پنجره برمیگشت! و داروها هم گویی دیگر رمق یاری کردن آنان را نداشتند! خداقوت قهرمان های گمنام حقا که و من، ❤️
پشت این عکس چیه؟ یه مادری که شیرخوارش نصف شب تب کرده و بی قراری داشته مادر بیدار مونده تا صبح کمی خوابیده، بعد بچه‌هاشو راهی مدرسه و مهد کرده دوباره خوابیده و خواب مونده و نرسیده فایلی که باید امروز آماده میکرده و میفرستاده رو، آماده کنه و همچنین باید میرفته اووون سر شهر (دو ساعت تو راه و ترافیک) سر کلاسی برا تدریس. لذا از این زمان تو مسیر بودن و خوش خوابی نی‌نی تو ماشین استفاده کرده و داره تو تاکسی، فایل مذکور رو آماده میکنه🙃 🦋🌷🦋 خداقوت به همه مامان‌های نیمه‌شب بیدار، به همه مامان‌های خواب مانده و به کارها نرسیده، به همه مامان‌های دارای کمبود خواب… خواب خیلی شیرینه و نعمت بزرگیه و فکر میکنم مادرها خیلی اجر میبرن بابت اینکه چندماه و بعضاً چند سال، از این لذت در دنیا محروم میشن…اونم با سختی و صدای ناله و گریه، نه مثلا لذت سجاده نشینی و ذکر در آرامش و سکوت به ۱۰-۱۱سال گذشته خودم که نگاه میکنم، می‌بینم حدود ۸سالش رو فرزند شیرخوار داشتم؛ و طبیعتاً مثل یه فرد بی فرزند بی دغدغه نخوابیدم…(شب‌های سخت دوره بارداری بماند) قبلشم که تو دوره تحصیل پزشکی، کلی شیفت شب داشتم… ای دنیا چقد خواب شبانه راحت به من بدهکاری هااا😌😉 اشکالی نداره چند سال دیگه‌م حاضرم ان‌شاء‌الله بذارم روش -با عشق، با افتخار-، بعد اون طرف تسویه کنیم 😉 @hejrat_kon در ضمن الان متوجه شدم که وسط این خواب موندن ها و فایل آماده کردن ها و کلاس رفتن ها، کلا یادم رفته که امروز آزمون بخش مَعارفی مسابقات دانشگاه بوده و جا موندم و شرکت نکردم ☹️
آقا ما نماز صبحمونو خوندیم یه کمم بین‌الطلوعین بیدار بودیم تازه میریم بخوابیم ✋ شماها روزتون شروع میشه من تازه شبم! 🤪🤕 و این صوبتا خدافزززز @hejrat_kon