eitaa logo
هجرت | مامان دکتر |موحد
27.1هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
339 ویدیو
23 فایل
مادرانگی هایم… (پزشکی، تربیتی) 🖊️هـجرتــــــــ / مادر-پزشک / #مامان_پنج_فرشته @movahed_8 تصرف در متن‌ها و نشر بدون منبع (لینک) فاقد رضایت شرعی و اخلاقی (در راستای رعایت سنت اسلامی امانت داری+حفظ حق‌الناس💕) تبلیغ https://eitaa.com/hejrat_tabligh
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ ━━━━━━◈❖✿❖◈━━━━━ گـرچه ایـݩ شـهـر شـلـوغ اسٺـــ ؛ ولـے بـاورڪن آن‌چـنـاݩ جاےِ تو خالیسٺـــ ، صدا مـےپیچـڋ ... ━━━━━━◈❖✿❖◈━━━━━ *اللّـــهُمَّ إنّـا نَشکــــُو الیـڪَ .... غـَیـبةَ ولِّــیــنا* 🌙 پی‌نوشت : ۱-شعر از شیوا فضلعلی ۲- اگر از من بدی و شری به شما رسیده، شما رو به بخشودگی خدا قسم، حلال کنید. ۳-شب ها و سحرهای ماه مبارک، التماس دعا مثل بارون نرم بهاری، از دعای بی نظیر افتتاح و سایر ادعیه مأثوره حظ ببریم و همدیگه رو دعا کنیم
﷽ ------ با یک کار اقتصادی کوچک، مقداری سود به دست آورده بودیم گفته بودیم با این پول چنین کنیم و چنان کنیم! اما دیدیم پول دارد مثل یخ توی دستمان آب میشود به شوهرم گفتم بیا لااقل پولِ توی حساب بانک بی برکتت را طلا بخر‌؛ حداقل اینطور بی ارزش نشود روز به روز مقاومت کرد؛ یحتمل برق طمع را در چشمان من دید😆 اما بالاخره دید نه، حرف منطقی ست. منطقی که نه،... (نویسنده فحش می‌دهد به مسببین این منطق کثیف) . . . . حالا نشسته ام و طلاها را نگاه میکنم... ما چه کردیم؟... یک مشت چیز خریده ایم و لابد در دلمان، می‌خواهیم روز به روز برود روی قیمتش... هر گرمش بشود فلان تومان سود، توی جیب ما… اشکالی دارد؟ آری! به نگاه من آری این انتظار -از نظر من- بوی تعفن می‌دهد... انتظار من یعنی خدا کند دنیا روز به روز بیشتر فروبرود در مشکلات و بحران ها کشورم جای بدتری بشود برای مردم یعنی خدا کند مردم دستشان تنگ تر بشود اجاره خانه شان بیشتر شود فکرشان مشوش تر بشود و خیالشان نا راحت تر گند بخورد توی ، لجن ببندد روی داراها داراتر بشوند و ندارها، ندارتر . . بگذار حرف آخر را بزنم انتظار من یعنی خدا کند تو... دیرتر بیایی!.... بگذاری من حسابی سودم را بکنم، بعد تشریف فرما بشوی.... انتظار من عجب لگد محکمی زد به ناله های انتظار من!... چه پوزخند وقیحی زد به هایم... . . . . خدای من بگیر! تمام این زردهای درخشان را از من بگیر بکُن قدرِ همین سکه پانصد تومانی بیندازم صندوق صدقه سرِ… عَیالت! صدقه سر شادی مردمم؛ لبخند رضایت و برق نگاه آن مرد کارگر... آن بانوی سرپرست خانوار... آن پیرزن بازنشسته... صدقه سرِ یک لحظه زودتر آمدنِ... . به خودت قسم پروردگارم! دلم رضاست که تمام این یخ دلفریب در دستم ذوب شود، بشود باران، ببارد به دل کویری هم زیست هایم در این کره خاکیِ خاک گرفته.... یا اصلاً تو بگو تصعید، ناپدید! فدای سر ی بشر.... فدای سر لبخندها، مهرها فدای سر آمدن ها، بهشت ها فدای سر نصرها، فوج ها... 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
در آسانسور بودم؛ در یکی از سازمان های رده بالای کشور، با چند تا آقای کت و شلواری مرتبِ سه تیغ و یکی دو تا خانم. یک خانم وارد شد. همکار بودند همه با هم. می‌شناختند همدیگر را. خانم - که نه جوان بود نه سن دار- شروع کرد با تُن صدای بالا و خنده، حرف زدن و شوخی کردن. گفت و گوی مختصری و خنده ای شکل گرفت. آسانسور رسید به مقصد خانم. پیاده شد. در که پشت سرش بسته شد، مردها شروع کردند: «دیوانه است! چقد حرف میزنه!....» عجب😟 واقعاً این رفتارها برای من تعجب آور و ناراحت کننده است. سرم توی گوشی بود، بدون بالا آوردن سرم بلند گفتم: «غیبت نکنید» سکوت شد. آسانسور به مقصد من رسید. پیاده که میشدم، شنیدم مردها می‌گویند: «همینمون مونده بود که...» بقیه اش را نشنیدم. خنده ام گرفت؛ لابد حالا کله من را بار گذاشته بودند😅 با خودم فکر کردم: چقدر ارتباط و زندگی با کسانی که به اصولی پایبند نیستند، سخت است. آدم در یک ارتباط بیش از هرچیزی، «امنیت» میخواهد. محتاج است محیطش، آدم های اطرافش، نگاه ها، کلمات، همه «امن» باشند… در سایه امنیت در محیط است که آدم ها می‌توانند با حواشی کمتر، کارایی بیشتر داشته باشند. چه محیط کار، چه محیط خانواده، چه اجتماع عمومی. هم دنبال افزایش امنیت محیط برای همه و هم، آدم های امنِ نزدیکان خود باشیم… کسانی که بقیه می‌دانند نه توسط ما دچار قضاوت می‌شوند، نه غیبت، نه تهمت، نه دروغ، نه افکار سوء، نه تحقیر، نه… مخصوصاً ما مادرها برای بچه‌هایمان… ✍ هـجرتــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 !