فعلاً عکسهایی از جشن تکلیف مون رو داشته باشید تا بعد مفصل بنویسم 😊
الان خیلی خسته ام
تزئینات و برنامه رو خودم و بچهها انجام دادیم از صبح...
﷽
بانو
قدم نورسیدهتان،
چقدر مبارک بود و هست و خواهدبود...
به اندازه همه زیباییهای جهان دوستتان دارم
اما راستش هربار که به شما فکر میکنم، قلبم مچاله میشود.
فکر میکنم که شما،
فداکارترین مادر روی زمين هستید!
برای اینکه ما بی رسول نشویم،
برای اینکه بشریت بی محمد نشود،
برای اینکه جانِ جانِ جهان حفظ شود،
برای اینکه فرزندتان به چهل سالگی، در حراء، مخاطبِ إقراء شود،
جدا شدن از نوزاد زیبای دلربای خود را پذیرفتید،
جدا شدن از پاره تنتان را،
جدا شدن از یادگار عشق خود را...
شیر نداشتن بهانه بود،
یک دنیا به شما بدهکار است بانو!
تک تک روزهایی را که میتوانستید محمد را در آغوش بگیرید
تک تک لحظه هایی را که میتوانستید همچون ما که به چشم های کودکمان خیره میشویم و غرق لذت و عشق میشویم، خیره شوید و لذت ببرید،
تک تک بوسه های نزده، لالایی های نخوانده، لبخندهای خشکیده، آغوش های خالی...
تک تک اینها را بشریت به شما بدهکار است!
و البته که معامله شما با خدا بوده است و ما کوچکهای فقیر را چه به بدهکاری...
طرف معاملههای سخت و سنگین، چه کسی میتواند باشد جز خدا؟
شبیه معامله مادر موسی
او هم برای حفظ نظام الهی و رسول خدا، به وحی خدا، پاره جگرش را به نیل انداخت. اما فراق آن مادر بیتاب را خدا خیلی زود خاتمه داد و کودک را به آغوشش بازگرداند...
بانو
من حتی نمیتوانم به این جدایی "فکر کنم" و بغض نکنم و اشک نریزم...
مادر باشی
آن هم مادر کودکی چون محمد
اما چون قرار است این کودک برای یک جهان پیامبری کند، و ارادههایی این را نمیخواهند،
او را بسپاری به بادیههای دور،
و روزها و شبها فقط در خیال، اول غان و غونش را بشنوی، بعد ماما گفتنش را جواب دهی، بعد تاتی کردنش را تصور کنی، بعد بوسه زدن هایش را حس کنی، بعد.....
آاااه
قلب سیاه و سنگین شدهی من که آتش میگیرد، از قلب روشن و لطیف شما، خدا خبر دارد!... و البته که حتماً خودش وسعت داده و صبر و رضا به پیمانه قلبتان ریخته و خودش مدام دلداریتان داده...
بانو آمنه
منتدار شماییم،
متشکر از شما؛
به نیابت از همه جهانیان میگویم!
از آنها که همان روزها محمدتان را دیدند و دلباخته حُسن و ملاحت و امانت و متانت و لطافت و کرامتش شدند، گرفته
تا همچون مایی که قرنها بعد، فقط وصف شنیدیم و خطی به کاغذی خواندیم و دلباخته شدیم...
#دلباختگی مان را بپذیرید.
و -به #مادرانگی خود- عمق و حرارتش را بیفزایید…
#مادرانه #برداشت_آزاد #رنجها #ابتلا
#جزاکم_الله_عن_الاسلام_خیرا
#صلواتی_برای_حفظ_نظام_و_انقلاب_محمد صلیاللهعلیهوآله
🖋هـجرتــــــــــــ
بله https://ble.im/hejrat_kon
ایتا @hejrat_kon
اینستاگرام @dr.mother8
#نشربامنبع
#ماجراهای_من_و_مترو
خانوم شال افتاده: مگه فقط بحث حجابه؟! همهش ظلمه! چرا باید دیه مرد و زن برابر نباشه؟! چرا ارث مرد دوبرابره؟! اینها از کجا اومده؟!
این هیچی. به شوهرم گفتم مهریه من رو بده! میگم یه عمر تو خونهت زندگی رو چرخوندم، مهریه حق منه. حق من رو بده.
خانم های اطرافش : 🤔😢
من: 😐 عزیزم😊
مهریه ای که ازش حرف میزنی مال اسلامه ها، از قوانین اسلامه. چجوریاست که سر مهریه و نفقه همه اسلام شناس میشین، سر حجاب و ارث و... کی گفته و از کجا اومده؟!
ضمن اینکه مگه دیه مردی که مُرده، به خودش میرسه؟؟؟ میرسه به زن و بچه ش
زنه که بمیره میرسه به شوهره و بچه.
بعدم دیه کارکرد اقتصاد و معاش و قانونی داره نه ارزشگذاری. مگه قیمت و ارزش آدم به پول دیهشه؟!
چجوری اذیت نمیشن از تناقض ها؟؟
@hejrat_kon
نامهای کوتاه
از
جمعی از بانوان پزشک، دندانپزشک و داروساز
به
دختران نوجوان سرزمینمان ایران 💞
https://www.mehrnews.com/news/5609627/اراده-ی-دختر-ایرانی-ریشه-در-شجاعت-ظلم-ستیزی-و-آزادی-خواهی-دارد
#نشردهید و به دست همه دختران ایران برسانید🦋
*نامه جمعی از زنان پزشک دندانپزشک و داروساز به دختران نوجوان ایرانی*
به نام حق
رها، بهار، فاطمه، ریحانه، ستایش…
نامت را نمیدانیم اما حتماً مثل یکی از همین نامها، زیبا و دوستداشتنی است.
ما تو را دیدهایم… در راه مدرسه وقتی با دوستانت با هیجان راه میروی و داستانِ سریالی را که دیشب دیدهای برایشان تعریف میکنی.
وسط مهمانی خانوادگی وقتی مدام شالت را مرتب میکنی و دنبال آینه قدی میگردی که خیالت از تناسب لباسهایت راحت شود.
در سرویس مدرسه، وقتی که سر و صدای تو و دوستانت، رنگ ترافیک پشت چراغ را عوض میکند، و سرزندگی را روی سر و صورت ماشینهای خسته و رانندههای کلافهاش میپاشد.
در جمع همکلاسیهایت، وقتی که از کلاس زبان برمیگردی و بین جمع پر سر و صدای آنها ساکتی، چون حس میکنی گاهی پوششت، رفتارت و نگاهت با آنها فرق دارد، اما دلت میخواهد با هم بمانید.
تو هم احتمالاً ما را دیدهای… در ساختمان پزشکان سر خیابان؛ در بیمارستان، وقتی برای عیادت مادربزرگ رفته بودی؛ در برنامهی تلویزیونی که مادرت پیگیرش است و هر روز یکی از همکاران ما سوالات پزشکی را جواب میدهد.
ما، هم سن و سال تو بودیم که رؤیای پوشیدن این روپوش سفید به سرمان زد. روزها و شبها را برای ساختن این رؤیا به هم دوختیم و بالاخره یک روز اسمِمان را بین قبولیهای دانشگاه پیدا کردیم.
چقدر پدر و مادرهایمان و حتی پدربزرگ و مادربزرگهایمان خوشحال بودند. در خاطرهی جوانی و کودکیشان خانم دکترهای زیادی پیدا نمیشدند. مادربزرگهایمان خیلی از دردهایشان را یا به خاطر مسافت طولانی تا نزدیکترین پزشک تحمل کرده بودند یا از خجالت مطرح کردنش با آقای دکترِ هندی، دم از دردشان برنیاورده بودند. اما حالا نوههایشان را میدیدند که تا چند سال دیگر، یک خانم دکتر واقعی میشدند.
در دانشگاه، ما هیچ کم از پسرها نداشتیم، نه تعدادمان کمتر بود، نه تواناییمان. حتی استادهای خانم هم چندان کمتر از آقایان نبودند. خانمهایی اغلب جوان، که تخصص و فوق تخصصشان را در سالهای پس از انقلاب گرفته بودند.
بین هم کلاسیهایمان، از هر شهر و شهرستانی پیدا میشد. پدر و مادرها با خیال آسوده دخترانشان را روانهی دانشگاه کرده بودند تا نسل بعدی خانم دکترها پر تعدادتر باشند. حتی کم نبودند دانشجوهای دخترِ خارجی که سطح علمی دانشگاه و امنیت ایران آنها را به کشور ما کشانده بود.
ما در دانشگاههای همین کشور درس خواندیم، پزشک شدیم، جراح، چشمپزشک، متخصص قلب و زنان، دندانپزشک و داروساز شدیم. کشیکهای طولانی را از سر گذراندیم، دور از خانه و خانوادههایمان دردهای مردان و زنان و کودکان فارس و گیلک و کرد و لر و ترک و بلوچ و عرب را درمان کردیم. روزهای پر اضطراب کرونا را کنار مردممان ماندیم. دارو و واکسن ساختیم، استاد دانشگاه شدیم، مقاله نوشتیم، در کنفرانسهای بین المللی شرکت کردیم و البته هیچ کجا را برای بودن و بالیدن، امنتر و آزادتر از سایهی پرچم میهنمان نیافتیم.
عزیز دلم،
این سالها ساده نگذشت. آنها که عمری از ضعف ما سود برده بودند تمام تلاششان را کردند. برای چه؟ … تا باور کنیم «نمیشود!», «نمیتوانیم!».
قویتر شدن ما آنها را عذاب میداد.
ما ظریفترین جراحیها را انجام میدادیم، آنها میگفتند دختر ایرانی ناتوان مانده است. ما در دانشگاه درس میدادیم، آنها میگفتند دختر ایرانی محدود شده است. ما مقالههایمان را در کنفرانسهای جهانی ارائه میدادیم، آنها میگفتند زن ایرانی حق پیشرفت ندارد. ما در کنار همهی اینها مادر بودن را انتخاب میکردیم آنها میگفتند مادری را به زن ایرانی تحمیل میکنند.
میخواهند نگذارند که تو، ما و هزاران زن قوی و بالندهی دیگر را ببینی.
میدانی، آنها هر روز از توان خودشان ناامیدتر میشوند. اما روی ارادهی تو حساب باز کردهاند.
میدانند که ارادهی شگفتانگیز دختر ایرانی، ریشه در شجاعت و ظلمستیزی و آزادیخواهی اش دارد.
فقط یک راه برایشان مانده:
اینکه تحریف کنند. چه را؟ معنای آزادی و ظلمستیزی را؛ آنقدر که نیروی ارادهی تو، چرخ اهداف پلید آنها را بچرخاند.
یقین دارم که تسلیمشان نمیشوی. تو گوهرشادی، بااراده؛ مرضیه دباغی، شجاع؛ عصمت احمدیانی، آزاده؛ تو دکتر محبوبه افرازی، دکتر عزت الملوک کاووسی، دکتر طلایه بیگزاده، دکتر زهرا خدابندهلو و دکتر شیرین روحانیراد...
یقین دارم تو مثل هزاران هزار دخترِ دیگرِ ایران، قوی و آزاداندیش میمانی. تو غوغا میکنی و ایران را همچنان قوی، مستقل، امن و آزاد نگه میداری.
دوستدار تو
جمعی از بانوان پزشک، دندانپزشک و داروساز ایران اسلامی
اسامی نویسندگان در لینک موجود میباشد
https://www.mehrnews.com/news/5609627/
@hejrat_kon
هجرت | مامان دکتر |موحد
*نامه جمعی از زنان پزشک دندانپزشک و داروساز به دختران نوجوان ایرانی* به نام حق رها، بهار، فاطمه، ر
نامه الحمدلله خیلی نشر و بازخوردهای خوبی داشته
اما
اما
امان از اونهایی که دردشون اومده 😅
تو صفحات خاص و سابقهدار یا تو نظرات خبرگزاری ها یه چیزی که به چشم میخوره اینه:
یه عده پزشک حکومتی سهمیهای😄😄😄
یعنی از نظر یه عده با مغزهای کوچک زنگزده،
اگر یه پزشک (یا دندانپزشک یا داروساز) محجبه و متشرع باشی،
حتتتتماً سهمیهای هستی!
و حتماً هم با رانت حکومت اومدی 😁
حالا نمیدونم چجوری ولی خب حتماً حکومت تو رو چپونده رو صندلیهای دانشگاه.
حالا کلی از خودشون با سهمیه هیئت علمی به زور دانشگاه قبول شدن ها!! یعنی دقیقاً با روش معکوس "گیرم پدر تو بود فاضل، از فضل پدر تو را چه حاصل" از رشته فلان در فلان شهر اومدن پزشکی تهران میخونن.
کلی دیگهشون هم علیرغم ظاهرشون دقیقاً خودشون سهمیه شاهد و ایثارگرن!! یعنی کاملاً مخفیانه و سودجویانه از سهمیه استفاده میکنن، لگدپرانی هم میکن... همنقدر حقیر...
بگذریم
درباره خودم حداقل، به عنوان یکی از ششصد امضا کننده نامه:
از یک خانواده و زندگی معمولی، بدون سهمیه که هیچ، بدون حتی کلاس کنکور و حتی زور زدن برا درس خوندن، با رتبه ۱۸۰ (منطقه، ۳۰۰ کل) پزشکی قبول شدم. اون سالها ظرفیتها خیلی کمتر بود (مافیای کنکور هم اینجوری نبود. و ظرفیت کم، بد نبود لزوماً) لذا من تهران قبول نشدم. مشهد خوندم.
امسال هم بدون سهمیه تخصص قبول شدم. همون رشته و دانشگاهی که علاقه داشتم و براش سرشار از انگیزه و امید و شورم.
بسیاری دیگر از امضاکنندگان نامه هم از دوستان ما هستند و از پزشکان باسواد و با سطح علمی بالا.
بگذریم
خیلی برامون معلوم بود که اینجور کاری، کلی حواشی براش ایجاد میشه. مخصوصاً از طرف رسانههای معلومالحال. اصلاً تمسخر و استهزاء و تهمت و تخریب، از حربههای همیشگی شیاطین انس و جن بوده در کل تاریخ...
بگذریم
الحمدلله علی کل حالٍ 🤲
الهی قَوّ علي خدمتک جوارحي و اشدد علي العزیمة جوانحي 💪
و ٱنصرني علي نصر دینک ✌️
@hejrat_kon
پینوشت:
با احترام به همه دوستانی که به هرشکل و دلیل با انواع سهمیهها مشغول به تحصیل هستند یا فارغالتحصیل شدند. مسئله اصلی برچسب خوردن تمامی امضاکنندگان و استفاده تخریبی رسانه مخالف از این نکته بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گاف بزرگ، این بار در سیرک شبکه منوتو!
فردی که با عنوان بسیجی روی برنامه زنده آورده میشود اما دیالوگش را فراموش میکند!!
فرد مورد نظر با اسم "طاها" با برنامه تماس میگیره اما شروع اعترافش به مجری برنامه میگه "طاها جان" ! وسط برنامه هم که اسمش میشه مجتبی! طرف خوب دیالوگش رو حفظ نکرده بود! 😂
نوع حرف زدنش هم که دیگه تابلوعه معتادی چیزی هست!!😉😅😅
@cheshmeh14
هجرت | مامان دکتر |موحد
🎥 گاف بزرگ، این بار در سیرک شبکه منوتو! فردی که با عنوان بسیجی روی برنامه زنده آورده میشود اما
این خیلی بامزه بود 😅😅
حالا جمله آخرش رو کار ندارم البته
وقتی میگن *دین ما انسانیته، و ما پیرو مکتب اخلاق هستیم* ، دقیقاً منظورشون چیه؟🤔
دو تا پیام از دوستام رو بخونید 👇👇
"دوستان من داروخانه ای که هستم، رفتار خیلی بدی با محجبه ها داره.
از صبح با کسایی که با دفترچه نیرو مسلح اومدند خیلی بدرفتاری میکنه و الکی بهشون میگه نداریم!
مریض رو میبره و میاره.
بعد هم بین خودشون میگن گناهی ندارن ولی ما از اینا بدمون میاد چون حامی حجابن..."
- - - - - - - - -
"تو دندانپزشکی که یه کمپینی راه انداختن که بیمه نیروهای مسلح رو نپذیرید!
اگر بیمار طلبه باشه یا نیروهای مسلح باشه ویزیتش نمی کنن!"
😶 😐 🙄 🤐
تا تعریفی دیگر از معنای اخلاق و انسانیت،
درود و دو صد بدرود ✋
پینوشت:
۱- این در حالیه که امثال ما -با حداکثر حجاب و غلیظ ترین عقاید مذهبی- وقتی کسی به عنوان بیمار و نیازمند خدمت بهمون مراجعه میکنه، با هر ظاهری که باشه حداکثر تلاشمون اینه که با #رأفت یکسان و حس #تعهد و #پاسخگویی باهاش برخورد کنیم.
علاوه بر این که این رفتار، ناشی از همون عقاید و دین ماست، راهنماهای اخلاق حرفهای تو کشورهای غربی هم همینو میگن!
بابا دین نداری (به گفته خودت البته)، لااقل آزاده باش! آزاده هم نه اصلاً، حداقل اینجام غربزده و غربپرست باش!!! (همچنین تو بحث پوشش و dress code که برید بخونید چه قوانینی هست برا پوشش و آرایش و وضعیت مو و ناخن و... در دانشگاهها و بیمارستان ها در کشورهای غربی)
۲- با این حرفها نمیخوام به دوقطبی و نفرتپراکنی و... دامن بزنم. ولی راستش انقققد ماها از این مواردی که میبینیم گذر کردیم و سکوت کردیم، و اخلاق بد، اشتباههای رفتاری، افتضاحات اجتماعی، استانداردهای دوگانه، رفتارهای متناقض و دروغ ها رو به روی مدعیان نیاوردیم، خودشون هم باورشون شده!!
خودشونم باور کردن که واقعاً به دین اخلاق و انسانیت و آزادگی هستند!
۳- بله ماهام خیلی نقصِ رفتاری داریم. و این نقایص از ما مدعیان دینمداری زشتتر هم هست. خدا کمک کنه همه مزین به اخلاق حسنه و آزاداندیشی بشیم. زَین باشیم نه شَین...
۴- این نمونهها مختص به مشاغل پزشکی نیست. لطفاً مورد سوءاستفاده واقع نشه متن😊😉 همه جا هست. از راننده اسنپ بگیر تا استاد دانشگاه و کارمند بانک و نگهبان ورودی پارکینگ عمومی!!
۵- کل زندگی دنیا صحنه ابتلا و آزمونه، جایی که باید برای یه چیزهایی هزینه بدی. خوش به حال اونی که برا خدا داره هزینه میده... معاملهش رو خوب بسته...
@hejrat_kon
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقد با یه مدل تکراری تخممرغ میدی به اهل خونه؟ 😉
چند ایده جالب برا سِرو تخممرغ 🍳
#به_وقت_آشپزی
@hejrat_kon
تخم مرغ عسلی یا نیمبرشت از نظر #طب_ایرانی از بهترین غذاهاست و مناسب همه سنین
مخصوصاً مناسب دوران نقاهت، کودکان، زنان زایمان کرده و...
غذایی که هضم خوبی داره و از منظر طب ایرانی، #خون_صالح تولید میکنه.
درباره باکتری هم طبق بررسی اساتید، دمای مرکز تخممرغ عسلی، به حدی میرسه که اون باکتری مخصوص (سالمونلا) از بین بره.
پس به این علت نادرست، این خوراک بینظیر رو از #رژیم_غذایی تون حذف نکنید.
یکی از خوراک هایی هست که در موارد تهدید به سقط (لکه بینی در بارداری) و تشکیل نشدن قلب جنین، من توصیه میکنم. برای رشد و نمو و سلامت جنین👌
@hejrat_kon
دلم میخواست این صحنه رو تافت بزنم، بمونه برام چندساعت 😃
دختر بزرگ مشغول نماز و قرآن، دوتا وسطی مشغول مشق و نقاشی، کوچکی هم خواب
منم برم درس بخونم 🤓😍
اما آرزو و خیال رو چه سود... که این صحنه ده دقیقه هم دوام نکرد... 😢😉
@hejrat_kon
نامه پزشکان
و مصاحبه با یکی از ما ششصد نفر
در برنامه ۲۸ مهر ۱۴۰۱ برنامه سلام تهران
http://www.telewebion.com/episode/0x29b1ef0
حدود 1:30 از شروع برنامه
صحبتهای دوستم خانم دکتر امامی رو گوش بدید😊
بازتاب نامه پزشکان، دندانپزشکان و داروسازان خطاب به دختران نوجوان در اخبار شبکه سه ۲۸ مهر ۱۴۰۱
https://telewebion.com/episode/0x29b275e
*یقین داریم تو هم مثل هزاران دختر دیگر ایران، قوی و آزاداندیش میمانی. تو غوغا میکنی و ایران را همچنان قوی، مستقل، امن و آزاد نگه میداری* ✌️
@hejrat_kon
کی با من تیم میشه؟
میخوام علیه بیداری کله صبح تجمع و اعتراض کنم😫
#نه_به_بچه_مدرسه_ای
#نه_به_ادامه_تحصیل_و_دانشگاه
#نه_به_هرچیزی_در_صبح_زود
#زن_زندگی_خواب_تا_ساعت_دلخواه
@hejrat_kon
انقققد این کتاب رو دوست داره... پسر چهارساله م...
بارها ازمون خواسته براش بخونیمش.
و شب های اول کتاب رو میگرفت تو بغلش و میخوابید!
هرگز نسبت به هیچ اسباب بازی و کتاب و وسیلهای چنین واکنشی نداشته...
تو کتاب اشاره به شهید ابراهیم هادی هم شده. انقدر بهم اصرار کرد که قصه شهید هادی رو هم برام بگو که مجبور شدم کتاب سلام بر ابراهیم رو از کتابخانه بردارم و بخشهاییش رو به زبان و فهم کودکانه براش بخونم (کتاب کودکانه ش رو نداریم)
راستش خودم هم هربار این کتاب رو (علی لندی) خوندم، صفحه آخرش برام با بغض تمام شده...
ممنون از نویسنده عزیز
#کتاب
@hejrat_kon
وقت هایی که دلم میگیره از اتفاقهایی که از دستم خارج شده یا خارج بوده، اما گیرم انداخته و اذیتم میکنه،
ذکرم اینه:
یا الهی
أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
یا رَبِّ یَسِرْ و لا تُعَسِّر
ربّ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانْتَصِرْ...
همراه میشید برای رفع گرفتاری و غصه و رنج های دل همه (چه کوچک و چه بزرگ) یه صلوات هدیه کنیم به حضرت مادر؟
باشد که دستی به سرهامون بکشن و با نوازش رحمت و کرامتشون، گشایش ها ایجاد بشه...
@hejrat_kon
*ما و دوستانمون
برنامه طبیب
شبکه سه*
برنامه طبیب ۳ آبان ۱۴۰۱ را در تلوبیون ببینید
http://www.telewebion.com/episode/0x29b6abd
از دقیقه ۵۴:۳۷
بعد از پخش اذان در برنامه هم، ادامه داره