recording-20240709-202044.mp3
4.54M
مهم ترین روش یاری ولایت، ایجاد و عضویت در تشکیلات های بزرگ مومنین هست
🔸فرهنگ حضور در یک تشکیلات
#تشکیلات #محرم
🆔️ @hekayat_kade
🌱
💬 امام صادق (عليهالسلام):
«تَجِدُ الرَّجُلَ لا يُخطِئُ بِلامٍ و لا واوٍ خَطيباً مِصقَعاً، ولَقَلبُهُ أشَدُّ ظُلمَةً مِنَ اللَّيلِ المُظلِمِ.
وتَجِدُ الرَّجُلَ لا يَستَطيعُ يُعَبِّرُ عَمّا في قَلبِهِ بِلِسانِهِ، وقَلبُهُ يَزهَرُ كَما يَزهَرُ المِصباحُ»
شخصى را میبينى كه در لام يا واوى خطا نمىكند و سخنورى زبردست است؛ امّا دلش از شب تار هم سياهتر است.
و شخص ديگرى را میبينى كه نمیتواند حرف دلش را به زبان بياورد؛ لیكن دلش مانند چراغ میدرخشد.
📖 الكافی، ج ۲، ص ۴۲۳
________________
🖋 پینوشت:
تردیدی نیست که برخورداری از فنبیان و مهارت سخنوری تأثیر بسزایی در انتقال مطالب به مخاطبین داره و لازمه، اما قطعاً کافی نیست.
قلبِ مبلِّغ اگه در برابر معارف الهی خاشع نشده باشه، سخنش اثری نداره یا اینکه اثرش سطحی و موقّتیه.
چنین مبلِّغی نمیتونه در مخاطب یقظه و بیداری ایجاد کنه، چون هنوز قلب خودش بیدار نشده.
مبلِّغ باید خودش جِلوه و مَظهَری از حقایقی باشه که قصد داره اونها رو تبلیغ کنه.
فنون و مهارتهای تبلیغی در حدّ نمک غذا نیازه و اصل نیست.
اصل همون توجهات توحیدی و صدق و اخلاص مبلّغه. متأسفانه عدهای اصل و فرع رو باهم قاطی کردند.
#تشکیلات #محرم #مبلغ
🆔️ @hekayat_kade
شبه پیامبر و پیشگام بنی هاشم
🔺 علی اکبر علیه السلام
کاروان حسینی که به منزل قصر بنی مقاتل رسید. امام حسین علیهالسلام از حتمی بودن شهادت خود و اصحاب خبر داد...
علی اکبر علیه السلام پرسید : " پدر جان مگر ما بر حق نیستیم؟
سخن علی اکبر علیهالسلام پس از$پاسخ مثبت امام، نشان گویای معرفت به امام است؛ "هنگامیکه بر حق استوار باشیم. از مرگ ابائی نداریم."
بعد از شهادت اصحاب در عصر عاشورا. علی اکبر علیهالسلام اولین نفر ازبنی هاشم بود که اجازه میدان گرفت.
هنگام وداع این عزیز از خیمه ها. امام به بانوان فرمودند "رهایش کنید علی اکبر شیفته ذات خدا و کشته در مسیر حق تعالی است"
هنگامیکه علی عازم میدان شد ...
#حکایت #محرم
🆔️ @hekayat_kade
4_5805176001700828023.mp3
4.63M
🏴 روضهای که حضرت زهرا سلام الله علیها خریدارش شد...
🎧 حکایت عجیبی از حضور حضرت زهرا در مجالس سیدالشهداء علیهما السلام
#روضه_خانگی #محرم
🆔️ @hekayat_kade
تکیه گاه کاروان کربلا
🔺 عباس بن علی علیه السلام
حضرت عباس علیه السلام کمالات ظاهری و باطنی بسیار و قامتی رشید، چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت.
🔝 به خاطر سیمای جوابشان به قمر بنی هاشم مشهور بود
مقام حضرت عباس علیه السلام تا بدان جاست که امام معصوم به ایشان می گویند: " جانم به فدایت!"
شب تاسوعا دشمن قصد حمله داشت. سید الشهدا فرمودند: " ای عباس، جانم فدایت! برو از آنان بپرس که چه شده ؟ چه اتفاقی افتاده است؟
عصر عاشورا از رزم آوران فقط اباالفضل العباس و امام حسین علیهالسلام مانده بودند...
حضرت عباس نزد امام رفت تا اجازه جهاد بگیرد...
#حکایت #محرم
🆔️ @hekayat_kade
🔴 مختار و نظر ائمه
در برخی نقلهای تاریخی مختار رو تخریب کردن، درحالیکه ائمه نظرشون چیز دیگریست، در این مطلب نظر امام سجاد درباره مختار و گفتگوی امام باقر علیه السلام با فرزمد مختار رو بخونید.
با توجه به این که سریال بینظیر مختار هرسال از صداوسیما پخش میشه و بنظرم باید هم پخش بشه چون هم دوباره دیدنش برای هممون خالی از لطف نیست وهم خیلی از کودکان و نوجوانان ما به سنی میرسن که تازه سریال رو میخوان ببینن. البته با پخش مجدد جومونگ و دیگر سریال ها موافق نیستم
باتوجه به این موضوع، ایرانیها با سریال مختار و خود مختار انس زیادی دارن، این مطلب در پاسخ به شبهات و تخریبهایی هست که علیه مختار منتشر میشه هستش.
#حکایت #محرم #مختارنامه
🆔️ @hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توضیحات #شهید_رئیسی در مورد اینکه چرا تاسوعا به اسم حضرت ابوالفضل گره زده شده
واقعا صد حیف که چه رئیس جمهوری را از دست دادیم.
حتما از حکمتهای خداست.😔🥺😥
هدیه محضر شریفشان صلوات
#تاسوعا #محرم
🆔️ @hekayat_kade
🍃 حکایت تصویری قمر بنی هاشم
🌙 قمر کسیست که دور امام میگردد
سلام بر تو که ذوب در امامت بودی
سلام بر لحظه های سقایی ات.
سلام بر لبهای عطشانت.
سلام بر وفای بی مثالت.
سلام بر دستان بریده ات.
🔺عباس ترجمه کامل ولایت مداری است. ترجمه دقیق شیعه حیدر بودن.
#حکایت #محرم #حضرت_عباس
🆔️ @hekayat_kade
دست در دست حسین
🔺 وهب بن عبدالله کلبی
جوان مسیحی که به همراه مادر و همسرش به کاروان سید الشهدا پیوست...
در میانه جنگ نزد مادرش آمد و پرسید: آیا از من راضی هستی...
مادر شرط رضایتش را شهادت در راه امام حسین علیهالسلام قرار داد..
#حکایت #محرم #اینفوگراف
🆔️ @hekayat_kade
دست در دست حسین
🔺 جون بن حوی قتاده
مطمئن نبود به او اذن میدان داده میشود یا نه!! در روز عاشورا از امام رخصت خواست تا به میدان برود...
بعد از شهادتش امام او را در آغوش کشید و در حقش فرمود:
بارخدایا او را سفید گردان و با ابرار محشور نما و بین او و محمد و آل محمد صل الله علیهم اجمعین آشنایی برقرار بفرمآ🤲
#حکایت #محرم #اینفوگراف
🆔️ @hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️ روضه وداع؛ گریههای شهید مطهری برای آخرین لحظات حیات حضرت سید الشهداء(ع)
#حکایت #محرم #روضه
🆔️ @hekayat_kade
«هدیهای برای خدا»
🔺بخش اول : اشاره
👈 ماجرای شهادت وهبِ تازه مسلمان از اصحاب امام حسین (ع)
✏️ حضرت آیت الله خامنهای:
شهادت شهدای کربلا نه فقط به سبب تشنه بودنشان افضل از همهی شهادتهاست بلکه فضیلت بیشتر شهدای کربلا به سبب موقعیّتی است که در آن شهید شدند.
در مقطع حسّاسی این حادثه اتّفاق افتاد؛ که اگر اتّفاق نمیافتاد، طومار دین بکلّی درهم پیچیده میشد.
اصحاب سیّدالشّهدا (ع) از کلّ بشر مستثنا هستند و در طول تاریخ بشر ما کسی را مثل آن هفتاد و دو نفر پیدا نمیکنیم.
حضرت در شب عاشورا فرمود: من بهترین اصحابی که دیدم، شما هستید؛ و باوفاترین و نیکوعملترین خویشاوندانی که دیدم، شما خویشاوندان هستید. [در بین اصحاب سیدالشهدا در کربلا] وهب یک جوان مسیحی است که تازه مسلمان شده بود.
#حکایت #محرم #روضه
🆔️ @hekayat_kade
«هدیهای برای خدا»
🔺بخش دوم : گفتگوی وهب و مادرش برای پیوستن به کاروان امام حسین(ع)
🔍 ادامه👇
#حکایت #محرم #روضه
🆔️ @hekayat_kade
«هدیهای برای خدا»
🔺بخش پنج : شهادت وهب و واکنش مادر وی
🔍 ادامه👇
#حکایت #محرم #روضه
🆔️ @hekayat_kade
«هدیهای برای خدا»
🔺بخش ششم : تحقیر دشمن توسط مادر وهب
امام حسین خطاب به مادر و همسر وهب:
بهشت منزلگاه اوست
به خیمه ها برگردید
___
این پیرزن سر جوانش را برداشت. بوسید، خاک را با دستش از اطراف صورت او پاک کرد...
بعد با صدای بلند فریاد زد گفت:
ما این هدیه ای را که در راه خدا دادیم پس نمی گیریم
سر را پرتاب کرد طرف دشمن
🔍 ادامه👇
#حکایت #محرم #روضه
🆔️ @hekayat_kade
«هدیهای برای خدا»
🔺بخش هفت : سرانجام
💭 جوانهاى ما، ایدهآلشان علىاکبر است، نوجوانان ما، مظهرشان، سرمشقشان، قاسم بن الحسن است.
💭 پیرمردهاى ما، مىروند به طرف حبیببنمظاهر و مسلمبنعوسجه؛
💭مادرها مىروند به طرف مادر آن جوان تازه مسلمان، که جوانش را فرستاد به میدان جنگ، وهببنوهب را، یک جوانى تازه که هم مسلمان شده، مسیحى بوده. خودش آمده میدان جنگ، مادرش آمده، همسرش آمده، چه آب حیاتى است این اسلام انقلابى، این چه کیمیایى است.
#حکایت #محرم #روضه
🆔️ @hekayat_kade
▪️بعد از حسین
🚩 نور چشم زینب سلام الله علیها
هنگام عبور کاروان اسرا از قتلگاه، حضرت زینب سلاماللهعلیها خود را بر بدن برادر انداخت و گفت:
برادرم! به خدا می سپارمت و می روم..🥺
ای نور چشمم سلام مرا به جدم، پدر و برادرم برسان و برای آنان ظلم و ستم را که از این فرومایگان به ما رسیده است، بازگو کن..
#حکایت #محرم #روضه
🆔️ @hekayat_kade
🥺 روضه سيّدالشهداء علیه السلام🥺
🔹 حجت الاسلام حاج سید جواد گلپایگانی نقل کردند که مرحوم آقای خوئی فرمودند:
ما در نجف اشرف در خانه بسیار کوچکی زندگی میکردیم. خانمم روضه میگرفت و مزاحم مطالعه من بود.
من به ایشان گفتم: روضهخوانی در منزل مزاحم مطالعه من است، روضه ترک شد، ولی مبتلا به چشمدردی شدم که هر چه به دکتر مراجعه کردم، خوب نشد و دکترها از معالجه آن مأیوس شدند.
🔸 متوسّل شدیم، در عالم خواب به من گفتند: بنا بود شما کور شوید، ولی حالا که متوسّل شدید، با تربت استشفا کنید. با تربت استشفا کردم، چشمم خوب شد.
.
📚 جرعهای از دریا ؛ جزء ۲ ؛ صفحه ۶۸۱ .
#روضه_خانگی #حکایت #محرم
🆔️ @hekayat_kade
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥دیدم بعضیها نوشتند هیئتهایی که دخترها بیحجاب شرکت میکنند موجب جذب بیشتر جوونها به دین و امام حسین(ع) و ... میشه!
یاد این خاطرهی بامزه افتادم
تا انتها ببینید و بشنوید.🤌
#حکایت #حجاب #محرم
🆔️ @hekayat_kade
🔝«جون» کیست؟
جون کسی بود که امیرالمومنین (ع) او را به 150 دینار خرید و به ابوذر بخشید.
هنگامی که ابوذر را به منطقه «ربذه» تبعید کردند جون برای کمک به همراه ابوذر رفت و بعد از رحلت ابوذر به مدینه بازگشت و در حضور امیرالمومنین (ع) بود تا بعد از شهادت آن حضرت به خدمت امام مجتبی (ع) و سپس به حضور امام حسین (ع) رسید و همراه آن حضرت از مدینه به مکه و از مکه به کربلا آمد.
هنگامی که جنگ در روز عاشورا شدت گرفت او خدمت امام حسین (ع) آمد و برای میدان رفتن و دفاع از حریم ولایت و امامت اجازه خواست.
حضرت فرمودند: در این سفر به امید عافیت و سلامتی همراه ما بودی، اکنون خویشتن را به خاطر ما مبتلا مساز
«جون» خود را بر پای امام حسین (ع) انداخت بوسید و گفت: ای پسر رسول خدا، هنگامی که شما در راحتی و آسایش بودید من کاسهلیس شما بودم و حال که به بلا گرفتار هستید شما را رها کنم؟
«جون» با خود فکر کرد: من کجا و این خاندان کجا؟!
بنابراین گفت: آقای من، بوی من بد است و شرافت خانوادگی هم ندارم و نیز رنگ من سیاه است. یا اباعبدالله، لطف فرموده مرا بهشتی نمایید تا بویم خوش گردد و شرافت خانوادگی به دست آورم و رو سفید شوم. نه آقای من، از شما جدا نمیشوم تا خون سیاه من با خون شما خانواده مخلوط گردد. جون میگفت و گریه میکرد به حدی که امام حسین(ع) گریستند و اجازه دادند.
جون پیرمردی 90 ساله بود، ولی بچهها در حرم با او انس فراوانی داشتند وقت زمان رفتنش به میدان رسید به کنار خیمهها برای خداحافظی و طلب حلالیت آمد، که صدای گریه اطفال بلند شد و اطراف او را گرفتند. هر یک را به زبانی ساکت کرد و به خیمهها فرستاد.
جون مانند شیری غضبناک روی به دشمن کرد با تمام توان خود جنگید تا آنکه اطراف او را گرفتند و زخمهای فراوانی به او وارد کردند.
هنگامی که روی زمین افتاد، امام حسین (ع) سر او را به دامن گرفت و بلند بلند گریست و دست مبارک خود را بر سر و صورت جون کشید و فرمود: «بارالها، رویش را سفید و بویش را خوش فرما و با خاندان عصمت (ع) محشورش نما».
از برکت دعای حضرت، روی غلام مانند ماه تمام درخشیدن گرفت و بوی عطر از وی به مشام رسید. چنانکه وقتی بدن او را بعد از 10 روز پیدا کردند صورتش منور و بویش معطر بود.
#حکایت #جون #امام_حسین #محرم
🆔️ @hekayat_kade