📌 تآملی در نتایج الهیات تنزیهی (سلبی)
🔹 در همه ادیان ابراهیمی همواره دو جریان در مقابل هم ایستاده اند ۱. الهیات تشبیهی ۲. الهیات تنزیهی.البته در مقابل هر دوی آنها ، جریان اصیل انبیا الهی و حکمت اهلبیت (ع) و تاملات موشکافانه حکما و متکلمین الهی است که در مکتب اهلبیت (ع)، عقل خود را بارور کرده اند و عاقلانه و حکیمانه براساس اجتهاد به فهم و تفسیر نصوص و متون پرداخته اند.
🔸 الهیات تنزیهی که برآمده از خلوص گرایی و ایمان گرایی اهل دیانت است همواره جریانی فعالی در یهودیت، مسیحیت و اسلام اعم از شیعه و سنی بوده است. اساس الهیات تنزیهی بر تعطیلی عقل در فهم اسما و صفات الهی و حقیقت امر غیبی است و شیعه تنزیهی معتقد است تنها راه ایمان به اخبار صادره از سوی پیامبران و امامان است که ما نمي توانيم عمق سخنان آنها را فهم کنیم فقط باید الفاظ آن اخبار و سخنان معتبر دانست (اصالت تسميه). لذا همه امور مربوط به خداوند متعال و شارع مقدس (مانند اسما و صفات، زبان و الفاظ، اعتبارات و ...) هم انحصاری و هم اختصاصی است و هیچ شباهتی به امور انسانی و بنا عقلا ندارد لذا انسان هم هیچ درک عقلی از آن امور ندارد مگر از طریق انس با اخبار (براساس سیری که آنها پیشنهاد می کنند) و اتصال قلبی و باطنی با امام معصوم(ع) و مشارکت در بلاها و ابتلائات آنها.
🔹 الهیات تنزیهی در نهایت به دو جریان به ظاهر متعارض اما با بنیانهای مشترک می رسد: ۱. ظاهرگرایی و اخباریگری ۲. باطن گری و ایمان گرایی.
🔸نتیجه هر دو جریان، نفی استقلال کتاب مقدس و نفی حجیت عقل و مبارزه اشکار و پنهان با حکمت دینی و مابعدالطبیعه عقلانی بوده است.
🔴الهیات تنزیهی از ظاهرگرایی به باطنی گرایی، و از باطنی گرایی به انقلابی گری تضادگرا
🔹 در واقع مدعیان الهیات تنزیهی ابتدا با خلوص گرایی، اخباریگری و نص بسندگی و ظاهرگرایی آغاز می کنند و معنای هر آیه ای از کتاب مقدس و پاسخ هر پرسش نوپدیدی را صرفا از اخبار جستجو می کنند و بر ظواهر متون اخبار جمود می ورزند، اما به تدریج، معنای بسیاری از آیات قرآن کریم و جواب بسیاری از پرسش های نوپدید و جديد را به دلالت تطبیقی و التزامی (روش اجتهاد) نمی یابند در نتیجه برخی در این مرحله توقف می کنند و از توقف و سکوت در برابر معانی آیات و مسائل مستحدثه سخن می گويند. اما برخی به توقف و سکون قانع نمی شوند و به دنبال راه حلی هستند اینها به تدریج در حجیت روش اجتهاد علمای سلف در علوم اسلامی و منطق فقاهت تردید می کنند و با انتساب آنها به جریانهای سیاسی و فرهنگهای شیطانی، درصدد تاسیس منطق حجیت و اجتهاد نوینی بر می آيد و در مرحله بعد، عنصر باطنی گری، اتصال مستقیم قلبی با شارع و منبع الهام را مطرح می کند و به تدریج خواب، احادیث باطنیه و اهل غلو و ذوقیات منبری و استحسانی از وجاهت علمی برای آنها برخوردار می شود و تنها طریق کسب معرفت را در حب و بغضها (ولایت باطنی) و ... جستجو می کنند. برخی بر این مرحله اصرار می ورزند و در ترویج ابعاد باطنی و ملکوتی دین و ولایت می کوشند.
🔹اما از آنجا که جامعه متشرع و برآمده از حکمت و فقاهت با کلیت فکر و اندیشه این جریانات همراهی ندارند آنها را طرد و حتی از مجامع علمی و جرگه مدرسین حذف می کنند، از اینجا به بعد برخی پروژه نفوذ، جریان سازی و تفاهم اجتماعي را در پیش می گیرند و با مخفی کردن برخی از بنیانها و مدعاهای اخباریگری و باطنی گری، از فرصت های فراهم آمده استفاده می کنند و انچنان خود را با رنگ و لعاب جدیدی تزئین می کنند که به محل رجوع فکری مبدل می شوند بخصوص در جوامع نوپا و انقلابی برای این جریانهای انقلابی و پر تحرک استقبال خوب معنوی و مالی می شود تا بر آتش تمایزات و تضادهای گروهای سیاسی و بازیگران آن بدمند. به تعبیر دیگر باطنی گرایی و غلو نظری به کنشگری اجتماعی رادیکال و ضربتی می انجامد. لذا عموم جریانهای باطنی نوعی انقلابی گری اجتماعی تند و ضربتی (انقلابی گری تضادگرا) را نتیجه می دهد.
🔸 البته این به معنای انحصار انقلابی گری در باطنی گری و جریان غلو نیست. بلکه از صور دیگر انقلابی حکمت محور و یا منفعت محور هم می توان بحث کرد که خارج از محل بحث است.
#الهیات_تنزیهی
#ظاهرگرایی
#اخباری_گری
#باطنی_گرایی
#غلو
#انقلابی_گری_تضادگرا
❇️ کانال #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121