فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خالی شدن مجالس از حکمت
🔺انتقاد استاد رحیم پور ازغدی از شیوه های جدید تبلیغ دین توسط برخی افراد
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا کسی مکتبهای جهان را نشناسد؛ نداند حکمای غرب چه میگویند، سیاستمداران غرب چه میگویند، شرق چه میگویند، شمال چه میگویند، جنوب چه میگویند، که نمیتواند قرآن را فخر آنها قرار بدهد!
فرمود: شما موظفید قرآن را جهانی کنید. کسی که از حرم تا جمکران، از جمکران تا حرم فکر میکند؛ این ممکن است جهانی حرف بزند، ولی قمی فکر میکند!
فرمود: شما جهانی حرف بزنید، جهانی فکر کنید. ببینید در سوره توبه فرمود «هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَی وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ». این کار امام (رضوان الله تعالی) بود. اگر چنانچه کسی بخواهد -ان شاء الله- راه امام را طی کند و این راه را و این نام را زنده نگه دارد، باید جهانی حرف بزند و جهانی فکر کند و شاگرد امام باشد در جمع بین دو فقه اصغر و اکبر. به امید پیروزی جهان اسلام و قرآن کریم و عترت طاهرین در آن روز.
_ علامه #جوادی_آملی، قم/ بهمن۱۳۹۹
🌸عقل مقدمه عشق است
بدون صعود به قله های عقل نمی توان به وادی عشق پا نهاد و در معشوق فانی شد.
عاشقان حقیقی ، عاقلان واقعی هستند که از خامی به در آمدند و از نردبان عقل بالا آمدند تا پخته شدند و پس از آن از بام عقل و در فضای رشته از دیوارهای اوهام و خیالات به رصد معشوق حقیقی پرداختند و یافتند و سوختند.
مدعیان عشق بی عقل، در جهل غوطه ورند و احساسات دانیه را عواطف عالیه می پندارند.
🌺☘️🌹
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
🌸وقتی جامعه ای سطحی شود
متفکران و فیلسوفان حقیقی فراموش می شوند
و
واژه پردازان و قصه گویان و خوش زبانان جایگزین آنها می شوند و از سوی سطحی شدگان مسئولیت و رسالت راهبری و تفکر به آنها واگذار می شود
و
به ناگاه القابی همچون علامه، آیت الله، فیلسوف، حکیم، نابغه، و ... برای آنها جعل می شود.
امروز مطهری ها و مصباح ها و بهشتی ها فراموش و برخی دیگز جایگزین شده اند
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
🔷ادوار تاریخ در حکمت نبوی (عرفان)
عبدالرحمن جامی:
درین نوبتگه صورت پرستی
زند هر کس به نوبت کوس هستی
حقیقت را به هر دوری ظهوریست
ز اسمی بر جهان افتاده نوریست
اگر عالم به یک دستور ماندی
بسا انوار ، کن مستور ماندی
گر از گردون نگردد نور خور گم
نگیرد رونقی بازار انجم
زمستان از چمن بار ار نبندد
ز تاثیر بهاران گل نخندد
چو «آدم» رخت ازین مهرابگه بست
به جایش «شیث» در مهراب بنشست
چو وی هم رفت کرد آغاز «ادریس»
درین تلبیس خانه درس تقدیس
چو شد تدریس ادریس آسمانی
به «نوح» افتاد دین را پاسبانی
به توفان فنا چون غرقه شد نوح
شد این در بر «خلیل الله» مفتوح
چو خوان دعوتش چیدند ز آفاق
موفق شد به آن انفاق، «اسحاق»
ازین هامون شد او راه عدم کوب
زد از کوه هدی گلبانگ، «یعقوب»
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
🔺ادوار تاریخ در حکمت نبوی (عرفان)
✔️شرح شعر جامی
"درین نوبتگه صورت پرستی
زند هرکس بنوبت کوس هستی
حقیقت را بهر دوری ظهوریست
ز اسمی بر جهان افتاده نوریست
اگرعالم بیک منوال بودی
بسا انوار کان مستور ماندی
🔹این ابیات از عارف بزرگ عبدالرحمن جامی است که با توجه به مندرجات فصوص الحکم محی الدین عربی گفته آمده.
🔸درینجا سخن از به نوبت کوس هستی زدن هر کس و از صورت پرستی از حقیقت است و از ظهور و از اسم و از دور.
🔹صورت پرستی به معنی صورتی که آدمی بر آن خلق شده است.
🔸زند هرکس به نوبت کوس هستی، مراد اینست که در هر دوره از تاریخ نبی و پیامبری مبعوث می شود و مردم را دعوت می کند به پرستش آن اسمی که آن شخص مظهر آن قرار گرفته است.
🔸در اصطلاح حکمای اسلام حقیقت دو معنی دارد . {یکی}به معنی هستی که در عربی به ثبوت تعبیر شده است ، معنی دیگری هم دارد که عرفا مخصوصا از آن مراد کرده اند و ان کشف حجاب از رخسار اسمی که انسان مظهر آنست و ظهور و تجلی بی واسطه این اسم.
🔹درین ابیات حقیقت به معنی هم حقیقةالحقایق یعنی ذات الهی و هم تجلی و ظهور است و با این ظهور و تجلی است که نور اسم بر جهان افتاده می شود و وقوع حاصل می کند.
🔸در هر دوره از ادوار تاریخی انسانها مظهر اسمی از اسماء است که قرار می گیرند. اسمائی مستور و مختفی می شود و اسمی دیگر تجلی خاص پیدا میکند. در باب ادوار و اکوار تاریخی از هندیهای قدیم گرفته تا زمان حاضر سخنهای گوناگون گفته شده و در اسلام هم درین باره بحثهائی شده است و از آن جمله در حوزه محی الدین عربی، قبل از اسلام مردمی بودند و مظهر اسمائی ، حضرت ختمی مرتبت مبعوث شد و مظهر ظهور حقیقت و اسمی دیگری قرار گرفت. و خصوص این حقیقت است که از آن در عرف حکمای انسی بعنوان "حقیقت محمدی" یاد شده است.
🔹پیداست آن اسمی که حضرت ختمی مرتبت مظهر آن بود اسم الله است. درینکه تاریخ اسلام در طول چهارده قرن مظهر چه اسم یا چه اسمائی بوده است، ورود در این مساله اساسی را البته درین مختصر مقام و مجال نیست.
🔸مسلم اینست که نموجب حتی کلمات قرآنی مظهریت تام و تمام اسم الله محول به ظهور امام عصر است و به عقیده ما شیعیان با غیبت امام عصر تاریخ اسلام هرچه پیشتر می آید از مظهریت تام اسم الله دورتر می افتد، و این خود مخصوصا با غصب ولایت و ولایت محمدی.
🔹قدر مسلم اینست که در تاریخ اسلام با غیاب امام عصر اسماء دیگری غیر از اسم حقیقی الله نیز گاه بالذات و غالبا بنحو عارضی اسم الله را کمابیش در حجب خود می کشد . می توان گفت اسمائی که با کلام الله مجید نسخ می شود رجوع آنها مخصوصا با همان اسم طاغوت است.
🔸درین میان مخصوصا شیعیان حقیقی اثنی عشری هستند که همواره منتظر ظهور امام زمان باقی مانده و انحراف از اسم حقیقی الله به سراغ و "سروقت" آنها نیامده است. بهر حال امام همواره حاضر است بدون اینکه ظاهر باشد و برای کسانیکه خدمت امام رسیده اند همین امام حاضر است که برایشان ظهور هم پیدا کرده است. بدون اینکه تا کنون این ظهور شامل حال کل تاریخ اسلام میتوانست شده باشد.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بدون تعارف با مرهم درد کودکان درگیر سرطان
🔹دکتر کاوه جاسب، فوقتخصص خون و سرطان
قهرمانی است که قید درآمد، مطب و خیلی از زرقوبرقها را زده و دور از خانواده در کنار کودکان سرطانی خوزستان ایستاده است.
روش شناسی فقهی آیت الله بروجردی نگاشته شهید آیت الله مطهری.docx
19.1K
روش شناسی فقهی آیت الله بروجردی نگاشته شهید آیت الله مطهری
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
حضرت باقرالعلوم محمدبن علی الباقر (سلام الله علیه):
وَ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ :
لاَ يُقْبَلُ عَمَلٌ إِلاَّ بِمَعْرِفَةٍ
وَ لاَ مَعْرِفَةَ إِلاَّ بِعَمَلٍ
وَ مَنْ عَرَفَ دَلَّتْهُ مَعْرِفَتُهُ عَلَى اَلْعَمَلِ
وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْ فَلاَ عَمَلَ لَهُ.
هيچ كردارى جز با شناخت و آگاهى،پذيرفته نگردد و هيچ شناختى جز با كردار به دست نيايد و هر آن كه آگاه گرديد،آگاهىاش او را به كردار رهنمون سازد و كسى كه آگاهى ندارد كردارى هم ندارد.
تحف العقول عن آل الرسول
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی:
غایت اسلام ساختن انسان است
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
🌸🌹🍀☘🌹🌸🌹🍀☘🌹🌸🌹🍀☘🌸🌹🌸
مراتب بهره گیری و ارتباط با حقیقت غدیر:
🔹 مرتبه اول: ارتباط احساسی با شخصیت جذاب و جامع اضداد امیرالمومنین علیه السلام و تمایز از نواصب
🔸 مرتبه دوم: ارتباط عقیدتی با اصل امامت و جانشینی پیامبر خدا و تمایز با اهل خلافت
🔹 مرتبه سوم: ارتباط نظریه ای با جریان ولایت و امامت سیاسی و اجتماعی و ضرورت حکومت اسلامی و تمایز با سکولاریسم
🔸 مرتبه چهارم: ارتباط وجودی با حقیقت علویه و تجلی تام خلافت الهیه و ورود به وادی توحید ناب
☘🍀☘🍀☘🌹☘🍀☘🍀🌹☘🍀☘🍀🌹☘
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
🟢 چرا از دیدگاه قرآن، روح دین امامت است؟
🔸 الْیوْمَ اکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی وَ رَضیتُ لَکمُ الْاسْلامَ دیناً (مائده/۳)
🔹 اینجا دو تعبیر داریم: یکی اینکه «اکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ»، دیگر اینکه «اتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی». دین شما را به حد کمال رساندم و نعمت خودم را - که همین نعمت دین است - به اتمام رساندم.
🔸 فرق است میان اتمام و اکمال. پس دین را، هم اکمال کردم و هم اتمام کردم. اتمام در جایی گفته میشود که یک ساختهای ناقص است به معنی اینکه بعضی از اجزائش هنوز ناتمام است. مثلا یک ساختمان قبل از آنکه همه کارها تمام بشود که بتوان از آن استفاده کرد، مثل اینکه سقفش مانده باشد یا درهایش را هنوز کار نگذاشته باشند، «ناتمام» میگویند. اما مسئله اکمال چیز دیگری است.
🔹 یک شیء ممکن است پیکرهاش درست و تمام باشد اما از باب اینکه روح ندارد و آن واقعیتش و آثاری که منتظَر است بر آن مترتب بشود مترتب نمیشود، کامل نیست. مثلاً اگر بگویند کمال «علم» به «عمل» است معنایش این نیست که تا عمل نیامده است علم یک جزئش ناقص است؛ خیر، علم علم است، علم با علم تمام میشود ولی علم با عمل کامل میشود، یعنی آن آثاری که از علم باید گرفت با عمل گرفته میشود.
🔸 الْیوْمَ اکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتی. با این دستور [یعنی نصب امیرالمؤمنین علیه السلام به امامت] نعمت دین به اعتبار اینکه یک جزء از اجزاء آن و یک دستور از دستورهای آن ناتمام بود، تمام شد. از طرف دیگر این دستور به اعتبار اینکه اگر نبود همه دستورهای دیگر ناکامل بود، کمال همه آنها به این دستور است.
🔹 این است که میگوییم روح دین، ولایت و امامت است. اگر انسان ولایت و امامت نداشته باشد اعمالش حکم یک پیکر بدون روح را پیدا میکند.
📝 استاد مطهری، پانزده گفتار، ص۶۴-۶۳ (با اندک تلخیص)
دکتر کریم مجتهدی (استاد تمام فلسفه غرب دانشگاه تهران):
از قول من هيچ كلمه خارجي به كار نبريد، بعد از يك عمر كار به اين نتيجه رسيدم كه يكي از بدآموزيهاي ما و سوفسطاييگريهاي امروزي ما به كار بردن نادرست يا حتي درست كلمات خارجي است.
ما ايرانيها بايد شخصيتمان را حفظ كنيم، ما زباني داريم و بايد با زبان خودمان كار كنيم. بدترين كلمه ايراني و فارسي از بهترين كلمه غربي در متون فارسي بهتر است.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
پیامبر صلی الله علیه و آله
تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَاِنَّ تَعَلُّمَهُ حَسَنَةٌ وَمُدارَسَتَهُ تَسْبيحٌ وَ الْبَحْثَ عَنْهُ جِهادٌ وَتَعْليمَهُ مَنْ لايَعْلَمُهُ صَدَقَةٌ وَ بَذْلَهُ لاِهْلِهِ قُرْبَةٌ؛ لاِنـَّهُ مَعالِمُ الْحَلالِ وَالْحَرامِ وَسالِكٌ بِطالِبِهِ سَبيلَ الْجَنَّةِ وَهُوَ اَنيسٌ فِی الْوَحْشَةِ وَصاحِبٌ فِی الْوَحْدَةِ وَدَليلٌ عَلَی السَّرّاءِ وَالضَّرّاءِ وَسِلاحٌ عَلَی الاَعْداءِ وَ زَيْنٌ لِلاَخِلاّءِ.
يَرْفَعُ اللّه ُ بِهِ اَقْواما يَجْعَلُهُمْ فِی الْخَيْرِ اَئِمَّةً يُقْتَدی بِهِمْ، تُرْمَقُ اَعْمالُهُمْ وَتُقْتَبَسُ آثارُهُمْ وَ تَرْغَبُ الْمَلائِكَةُ فی خِلَّتِهِمْ يَمْسَحونَهُمْ فی صَلاتِهِمْ بِاَجْنِحَتِهِمْ وَيَسْتَغْفِرُ لَهُمْ كُلُّ شَیْ ءٍ حَتّی حيتانِ الْبُحورِ وَ هَوامِّها وَسِباعِ الْبَرِّ وَاَنـْعامِها؛لاِنَّ الْعِلْمَ حَيْاةُ الْقُلوبِ وَنورُ الاَبْصارِ مِنَ الْعَمی وَقُوَّةُ الاَبْدانِ مِنَ الضَّعْفِ. يُنْزِلُ اللّه ُ حامِلَهُ مَنازِلَ الاَخْيارِ وَيَمْنَحُهُ مَجالِسَ الاَبْرارِ فِی الدُّنْيا وَ الآْخِرَةِ.
بِالْعِلْمِ يُطاعُ اللّه ُ وَيُعْبَدُ وَبِالْعِلْمِ يُعْرَفُ اللّه ُ وَيُوْخَذُ وَبِالْعِلْمِ توصَلُ الاَرْحامُ وَبِهِ يُعْرَفُ الْحَلالُ وَالْحَرامُ وَالْعِلْمُ اِمامَ الْعَمَلِ وَالْعَمَلُ تابِعُهُ يُلْهِمُهُ اللّه ُ السُّعَداءَ وَيَحْرِمُهُ الاَشْقياءَ؛
علم بیاموزید كه آموختن آن، نیكی است و خواندن و دوره كردن آن، تسبیح و بحث آن، جهاد و آموزشش به كسی كه آن را نمی داند، صدقه و بذل آن به اهلش، مایه نزدیكی به خداست؛ چرا كه علم، نشان دهنده حلال و حرام است و جوینده اش را به بهشت راهبری می كند و در وحشت، مونس و در تنهایی، همراه و در خوشی و ناخوشی، راهنما و سِلاحی علیه دشمنان و زیوری برای همدلان است.
خداوند، كسانی را با آن بالا می برد و آنها را پیشوایان نیكی قرار می دهد كه به ایشان اقتدا می كنند و به اعمالشان می نگرند و از آثارشان استفاده می شود و فرشتگان به دوستی آنها رغبت دارند و با بال هایشان آنها را در نماز لمس می كنند و هر چیزی، حتّی ماهیان و جانواران دریاها و درندگان و چهارپایان خشكی برای آنها آمرزش می طلبند؛ چرا كه دانش، حیات دلها و روشنایی دیدگان از نابینایی و توانایی پیكرها از ناتوانی است. خدا، حاملان دانش را به جایگاه های برگزیدگان می رساند و مجالس نیكان را در دنیا و آخرت ارزانی شان می گرداند.
با علم، خداوند اطاعت و عبادت و شناخته و به خدایی گرفته می شود. با دانش، صله رحم انجام و حلال و حرام شناخته می شود. دانش، پیشوای عمل است و عمل، پیرو آن. خدا، آن را به نیكبختان الهام می كند و تیره بختان را از آن، محروم می دارد.
منابع: خصال، ص 522، ح 12.
الأمالي الشيخ الصدوق ، ج 1 ص 713
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
بزرگترین بیماری جامعه ما
نبود عقلانیت است.
جامعه احساسی وکوتاه مدت ایران
باعث می شود که
هرطرح و لایحه و حرف و کلیپ و صوت و تصویر و فیلم و جمله و رفت و آمد و نقد و انتقاد و تعریف و تمجید و پرآبی و بی آبی، بابرقی و بی برقی، نبود واکسن و تولید واکسن، زدن واکسن و نزدن واکسن، طب جدید و طب سنتی، هوای خوب و هوای بد، ارزانی و گرانی و ...
خلاصه هرچیزی سریعا به یک جنجال سیاسی، اجتماعی، قومی و قبیلگی تبدیل شود و بهانه ای باشد که به انواع توهین و تخریب و تهمت و دروغ و لجن پراکنی بپردازیم.
چپ و راست، مذهبی و غیرمذهبی، غرب ستیز و غرب پرست، سیاسی و غیر سیاسی ندارد.
همه با هم همشکل و هم کلامیم
بهانه هایمان متفاوت است.
اگر خوب این شرایط را بفهمیم به فلسفه اصرار امام کاظم در تبیین #عقلانیت پی می بریم.
نیاز امروز ما مطالعه عمیق و درک حدیث عقل امام موسی الکاظم (علیه السلام) و سفارشات ایشان به هشام بن حکم (فیلسوف بزرگ تمدن اسلامی) هستیم.
چاره ای نداریم مگر آنکه عقل را بشناسیم و جامعه را به عقلانیت بازگردانیم و این ممکن نیست مگر از طریق مکتب اجتهادی و حکمی اهل بیت(علیهم السلام).
https://hawzah.net/fa/Magazine/View/3872/8026/105436/
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
داستان مباهله
🌺💐💐🌺
گروهى از مسیحیان نجران همراه با چند تن از علما و اسقفهایشان مانند «عاقب» و «سید» براى تحقیق پیرامون حضرت محمد صلىاللهعلیهوآله و مباحثه و مناظره با او به مدینه آمدند. آنها به خدمت پیامبر رسیدند و مناظره را شروع کردند، آنها ضمن سخنان خود عیسى علیهالسلام را پسر خدا معرفى نمودند و دلیل آنها همان تولد عیسى بدون پدر بود.
خداوند در پاسخ آنها اظهار مىدارد که داستان عیسى نزد خداوند همچون داستان آدم است که او را از خاک آفرید، یعنى اگر عیسى پدر نداشت آدم هم پدر و مادر نداشت و اگر بنا باشد که عیسى را به خاطر آن ویژگى پسر خدا بدانند، باید درباره آدم نیز چنین عقیدهاى داشته باشید، بلکه آدم اولى است. درحالى که هر دو نفر مخلوق خدا هستند و خداوند با قدرت خود آنها را به طور غیر معمول آفریده است.
خداوند پس از بیان این مطلب مهم، جهت آرامش خاطر پیامبر اسلام، او را به این خطاب مفتخر مىسازد که حق از جانب پروردگار توست و تو از شککنندگان نباش. البته پیامبر در حق و حقیقت شک نداشت واین خطاب تنها براى آرامش دل او و داشتن اطمینان بیشتر نازل شده است تا هرگز در برابر مسیحیان نجران که با آن حضرت مباحثه و مناظره مىکردند، کم نیاورد.
وفد نجران این پاسخ را که واقعاً مستدل و منطقى بود نپذیرفتند و لذا پیامبر به دستور خداوند، آنها را به «مباهله» دعوت کرد. به این صورت که آنها عزیزان خود مانند فرزندان و زنان و جانهایشان را بخوانند و اینها نیز چنین کنند و روبروى هم قرار بگیرند و هر دو گروه دست به دعا بردارند و در پیشگاه خدا تضرع و زارى نمایند و طرف دیگر را نفرین کنند و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار بدهند.
این عمل را «مباهله» مىگفتند و اگر با شرایط خاص خود انجام مىگرفت، طرفى که ناحق بود گرفتار نفرین مىشد و عذاب الهى بر آنان نازل مىگشت و مسلم است تنها کسانى به مباهله حاضر مىشوند که به عقیده خود اطمینان کامل داشته باشند.
وقتى پیامبر آنها را به مباهله دعوت کرد و آنها اطمینان خاطر و ثبات قدم پیامبر را دیدند از او یک شب مهلت خواستند تا در اینباره بیندیشند. آنها به قرارگاه خود برگشتند و راجع به پیشنهاد پیامبر با همدیگر مشورت کردند. اسقف بزرگ آنها گفت:
فردا بنگرید اگر محمد با نزدیکان و خانواده خود براى مباهله آمد، از مباهله با او خوددارى کنید ولى اگر با اصحاب خود آمد با او مباهله کنید.
فرداى آن روز حضرت محمد صلىاللهعلیهوآله را دیدند که همراه با حسن و حسین علیهماالسلام به عنوان فرزندان؛ و فاطمه زهرا علیهاالسلام به عنوان زنان؛ و على علیهالسلام به عنوان جان پیامبر براى مباهله مىآید. نصارى از ترکیب این گروه پرسیدند، به آنها گفته شد آن مرد علىبنابیطالب است که داماد پیامبر و عزیزترین شخص پیش اوست و آن دو کودک حسن و حسین نوههاى پیامبر هستند و آن زن دختر پیامبر است که بسیار دوستش مىدارد.
ابوحارثه اسقف وفد نجران که این منظره را دید، گفت:
به خدا قسم که همانند پیامبران به مباهله آمده است و چون به او گفتند که مباهله را شروع کند گفت:
من در برابر این چهرهها جرئت مباهله ندارم و مىترسم راستگو باشد که در این صورت اگر مباهله کنم یک سال نمىگذرد مگر اینکه در دنیا هیچ نصرانى پیدا نمىشود. آنگاه خطاب به پیامبر اسلام گفت: اى ابوالقاسم ما با تو مباهله نمىکنیم و با تو مصالحه مىکنیم.
این بود که صلحنامهاى میان دو طرف نوشته شد و طبق آن، نصاراى نجران متعهد شدند که هر سال دوهزار دست لباس که هر یک به قیمت تقریبى چهل درهم باشد به مسلمانان بدهند و نیز اگر جنگى اتفاق افتاد سى عدد زره جنگى و سى عدد نیزه و سى رأس اسب به عنوان امانت در اختیار مسلمانان قرار بدهند که پس از جنگ به خودشان عودت داده شود.
روایت شده است که اسقف نجران گفته بود:
من قیافههایى را مىبینم که اگر از خدا بخواهند که کوه را از جاى خود بکَند، کوه کنده مىشود، با آنان مباهله نکنید که هلاک مىشوید و تا روز قیامت یک نصرانى در روى زمین پیدا نمىشود. و پیامبر گفته بود: به خدا قسم اگر مباهله مىکردند، به صورت میمون و خوک مسخ مىشدند و در میان آتش مىسوختند و سالى نمىگذشت مگر اینکه تمام نصارى هلاک مىشدند.
و نیز روایت شده که گروه نصارى به نجران برگشتند. چندى نگذشت که عاقب و سید خدمت پیامبر رسیدند و مسلمان شدند و هدایایى به آن حضرت تقدیم کردند.
🔹گزارشی از فضای سفارت انگلیس در تحصن مردم
آنچه در پی میخوانید تفصیلی است که ادوراد براون در تاریخ مشروطهی خود از یک انگلیسی مستقر در سفارت بریتانیا دربارهی بستنشینان نقل میکند:
حدود یک ماه قبل ـ یعنی ژوئیهی ۱۹۰۶ – شایع شد تعدادی از مردم قصد دارند در مقر نمایندگی بریتانیا در این شهر بست بنشینند... من به آنجا رفته و قریب چهل و چند تن از تجار و روحانیون را در باغ سفارت یافتم... روز بعد، تعداد آنان بسیار افزایش یافت...
من سه هفته در آنجا ماندم که مسلم تجربهای بینظیر بود. شمار بستیان سریعا فزونی گرفت. تا آنکه تمامی بازارها بسته و قریب دوازده هزار نفر در باغ سفارت اردو زدند.
منظرهای بینهایت جالب بود و مطمئن هستم که شما را شادمان میساخت... تصور کنید همهی نقاط باغ با چادرها پوشیده شده و مملو از هزارن تن از مردم تمامی طبقات، از جمله تجار، علما، اصناف و غیره بود که روزهای متمادی با شکیبایی سرسختانهای در آنجا نشسته و مصمم بودند تا کسب خواستههایشان در پناه بیرق بریتانیا باقی بمانند.
آنها به نکوترین وجهی از خود حفاظت میکردند و با توجه به تعدادشان، دردسر اندکی به وجود میآوردند. آشپزخانه و ترتیب تغذیهی آنان نمونهای از نظم و ترتیب بود، آنها به سرعت آشپزخانهای از خشت و گل در پشت اتاق نگهبان ساختند و هر روز صفی از پاتیلها دیده میشد که به پخت و پز این گروه اختصاص داشت. غذاها توسط اصناف مختلف داده میشد و سه ساعت طول میکشید تا هر وعده غذا تقسیم و تناول شود.
احتمالا این صحنه در شب از بدیعترین صحنهها بود. تقریبا تمامی چادرها یک روضهخوان داشتند. این چادرها با دایرهای از شنوندگان و منبر روضهخوان در انتهای آن، در حالی که مصایب حسین را نقل میکرد، تابلویی قابل تحسین بود. در بخشهای غمانگیز روزضه شنوندگان به شیوهی خاص و خارقالعادهی ایرانی میگریستند و به نشانهی اندوه به سر میزدند. من بین چادرها میگشتم و هر شب شاهد این منظرهی جالب بودم.
واقعا معتقدم در این سه هفته بیش از تمامی شهوری که در ایران بودهام، زبان فارسی آموختم.
هر روز سران مردم به دیدن من میآمدند و خواهان اخبار و مشورت میشدند. به رغم گرمای هوا و تعفن باغ، هنگامی که ماجرا پایان یافت واقعا متاسف شدم.
(ادوارد براون، ص ۱۵۸)
🔷 ره چنان رو که ره روان رفتند
🔸امتداد حکمت و فلسفه را می بایست ابتکاری هوشمندانه از سوی رهبر حکیم و فرزانه دانست که در حقیقت توصیفی هنرمندانه از مکتب فکری امام خمینی و انقلاب اسلامی است. چرا که انقلاب اسلامی و دست آوردهای جمهوری اسلامی نتیجه امتداد حکمت و فلسفه اسلامی از طریق فعال سازی فقاهت در عرصه عینیت است.
🔹 در طرح امام خمینی و شاگردان واقعی ایشان، حکمت و فقاهت، شریعت و معیشت، معنویت و عقلانیت، تمدن و فرهنگ در کنار هم و به عنوان یک تفکر واحد هماهنگ نظام مند ظهور پیدا کرد و طرحی برای تعالی و پیشرفت جامعه عرضه شد که مورد اقبال و توجه مردم و روشنفکران و مصلحان اجتماعی قرار گرفت.
🔸 امتداد حکمت و فلسفه الهی را نه در رنسانس فلسفی و یا تاسیس فلسفه جدید، بلکه در ادامه مسیر حرکت فکری امام خمینی جستجو کرد و به طور عمیق به همه مکتوبات فلسفی، عرفانی و فقهی و سیاسی ایشان مراجعه کرد.
🔸 اثار و مکتوبات امام خمینی همچون:
✔️شرح چهل حدیث
✔️مصباح الهدایه
✔️تفسیر سوره حمد
✔️شرح جنود عقل و جهل
✔️تقریرات فلسفه
✔️مناهج الاصول
✔️البیع
✔️اجتهاد و تقلید
✔️تحریرالوسیله
✔️صحیفه امام
✔️نامه های عرفانی امام به سید احمد و بستگان
✔️نامه امام خمینی به گورباچف
و...
هر کدام منبعی ارزشمند برای حرکت در مسیر امتداد حکمت و فلسفه الهی است.
ره چنان رو که ره روان رفتند
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌پرسش گری آغاز و نهایت حکمت
🔹ابوالحسنعلیبنعیسی، فقیه نامداری که در لحظههای پایانی بر بالین ابوریحان بیرونی بود، نوشته است:
🔸«آنگاه که نفس در سینۀ او به شماره افتاد، بر بالین او حاضر آمدم و در آن حال از من پرسشی فقهی پرسید. گفتم اکنون چه جای این پرسش است.
گفت ای مرد کدام یک از این دو کار بهتر است، این مسئله را بدانم و بمیرم یا نادانسته از دنیا بروم؟
و من آن مسئله را بازگفتم و فرا گرفتم و از نزد وی بازگشتم.
هنوز بخشی از راه را نپیموده بودم که شیون از خانۀ او برخاست.»
ره چنان رو که ره روان رفتند
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121
📌رنسانس فلسفی یا امتداد حکمت
🔹در ماجرای رویارویی با تمدن جدید غرب و علم مدرن در جهان اسلام و ایران جریانهای مختلفی شکل گرفت. برخی به تقلید مطلق و برخی به نفی مطلق روی آوردند.
🔸اما دو جریان به رویارویی فلسفی با تمدن غرب و علم مدرن روی آوردند.
🔹جریان اول کسانی هستند که به ناتوانی فلسفه اسلامی و ضرورت #رنسانس_فلسفی معتقد شدند و به تاسیس فلسفه های جدیدی روی آوردند که توان فهم مدرنیته و مناسبات انسان مدرن را داشته باشد. این جریان معتقد بود که متافیزیک، فلسفه سنتی و کلاسیک از زبان و روش متناسبی برای رویارویی فلسفی با دنیای مدرن برخوردار نیست و دوران آن به سر آمده است. از این رو با استفاده از تجربه فلسفی دنیای مدرن از بیکن تا هگل، مارکس و هایدگر، سعی در مهندسی معکوس داشتند و به رنسانس فلسفی و تاسیس فلسفه جدید ناظر به اجتماع و انسان انضمامی روی آوردند. ایده های "چپ اسلامی" و "فلسفه شدن" و "فلسفه حوالت محور" از جمله نحله های این جریان هستند.
🔸جریان دوم، جریانی است که رویارویی فلسفی با تمدن غرب و علم مدرن معتقد است اما بر این باور است که فلسفه اسلامی بخصوص حکمت متعالیه از ظرفیت و استعداد لازم برخوردار است و با استفاده از بنیانهای آن می تواند ادبیات لازم فلسفی را باز تولید کرد و به درک عمیق غرب و علم مدرن پرداخت. از این رو تلاش گسترده ای برای بازخوانی و باز تولید فلسفه اسلامی به خرج دادند و از دل حکمت متعالیه اثار ارزشمندی تولید کردند. این جریان علی رغم ادعام به ضرورت متافیزیک از توجه به جامعه، تاریخ و سیاست سخن می گویند و مبتنی بر جهانبینی توحیدی درصدد تولید مکتب و برنامه زندگی توحیدی هستند.
🔹 سید جمال الدین اسدآبادی، آیت الله شاه ابادی، امام خمینی، علامه طباطبایی، شهید مطهری، امام خامنه ای، ایت الله مصباح یزدی، آیت الله جوادی آملی و ... از جمله این افراد هستند.
🔸امام خامنهای به صراحت می فرماید که رنسانس فلسفی لازم نیست بلکه خطرناک است بلکه به جای طرح عقیم رنسانس فلسفی باید به #امتداد_حکمت_و_فلسفه توجه کرد همانگونه که شهید والامقام مطهری حکیم چنین کرد.
✔️ره چنان رو که ره روان رفتند 🌹
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121