eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1هزار دنبال‌کننده
390 عکس
119 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهید مطهری شهید بهشتی شهید صدر علامه جعفری علامه مصباح یزدی علامه جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 غلط بودن دو جریان غرب‌ستیز و غرب‌پرست آیت الله العظمی خامنه‌ای: یک مقداری در مورد غرب صحبت کردم این را هم عرض بکنم: ببینید دو گرایش متضاد در مورد غرب هست که هر دو است؛ 🔸یک گرایش عبارت است از تحجّر و تعصّب بیجا و ندیدن مثبتات غرب؛ غربی‌ها در دانش، حرکت خوبی کردند، همّت کردند، پیشرفت کردند، دنبال‌گیری کردند؛ در فنّاوری همین جور، در بعضی از خصوصیّات اخلاقی، که من بارها در سخنرانی و غیره اینها را گفته‌ام؛ اینها را نباید رد کرد. ما هر چیز خوب را از هر جای دنیا باید بگیریم. بارها من گفته‌ام، ما حرفی نداریم کنیم؛ پیش هر کسی که بیشتر از ما بلد است، ما شاگردی میکنیم، حرفی نداریم؛ منتها سعی‌مان باید این باشد که همیشه شاگرد نمانیم؛ بنابراین تحجّر در مقابل غرب و تعصّب بیجا در مقابل غرب که بگوییم هر چه از غرب می‌آید، هر چه باشد غلط است، نه؛ این را ما نمیگوییم و قبول نداریم. 🔹نقطه‌ی مقابلش غرب‌زدگی است؛ غرب‌زدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غرب‌زده‌ی پهلوی، یک روشنفکر ریشه‌دار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آل‌احمد که عالم‌زاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است -با ما هم بی‌ارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد در دوران تبعید امام- آن روز در سال ۴۲ مسئله‌‌ی غرب‌زدگی را مطرح کرد. امروز مسئله‌ی غرب‌زدگی مسئله‌ی مهمّی است؛ باید فراموش نکنیم آن را. 🔸 خب پس بنابراین گرایش تعصّب‌آمیز و تحجّرآمیز از سویی، گرایش غرب‌زده از سویی، [هر دو] غلط است؛ نسبت به غرب همان طور که گفتم اعتماد نمیشود کرد؛ ارتباط باید داشت، [ولی] تکیه‌ی به آنها نباید کرد؛ از علم آنها و از مثبتات آنها باید استفاده کرد و[لی] مطلقاً به آنها اطمینان نباید کرد؛ این حرف ما [است].  بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱/۱/۱۳۹۸ https://eitaa.com/hekmat121
📌از علوم انسانی تا فقه الاجتماع ✍سید مهدی موسوی 🛑 بخش اول: 🔹۱. هر جامعه‌ای متناسب با بنیان‌های معرفتی و نظام ارزشی و معانی فرهنگی مستقر در بیناذهنیت مردم، به تولید شبکه‌ای از علوم توصیفی، تبیینی و تجویزی دست می‌یازد تا از این طریق بتواند به نیازها و خواسته‌های مردم پاسخ مناسب و به روابط انسانی نظم دهد و در معادلات اجتماعی تعادل و توازن ایجاد کند. هرچقدر نیازها و تمنیّات مردم، پیچیده‌تر، متنوع‌تر و گسترده‌تر باشد به میزان درک عالمان و فرهیختگان جامعه از کمیت و کیفیت آن نیازها و تمنیّات، علوم تولید شده در آن جامعه هم پیچیده‌تر، متنوع‌تر و گسترده‌تر خواهد شد و از روابط شبکه‌های منسجم‌تر برخوردار می‌شود و به همین دلیل عالمان آن جامعه تلاش می‌کنند تا الگویی را برای طبقه‌بندی و ارزش‌گذاری بهتر علوم ارائه دهند تا بهتر به کار بیایند. 🔸۲. تمدن اسلامی براساس بنیان‌های معرفت توحید و درک خاص توحیدی از منجر به تولید نوع خاصی از و دستگاه محاسباتی شد که به ایجاد و استقرار یک نظام ارزشی و شبکه‌ای از معانی فرهنگی خاص و توحیدی شد و براساس این نظام ارزشی و شبکه‌ی معانی فرهنگی، شبکه‌ای از نیازها متنوع، خواسته‌های مختلف و تمنیّات متعالی شکل گرفت و بدین جهت مجموعه‌ای از علوم متناسب تأسیس و تولید و یا اینکه ترجمه و بازتفسیر و بازسازی شد به نحوی که با روح عقلانیت توحید سازگار باشد. با توجه به ویژگی‌های عقلانیت توحیدی همچون جامع‌نگری، رشدمحوری، تشکیکی فهمی، این مجموعه‌ی علوم به هم پیوسته و مرتبطند و در عین حالی که به ساحت های مختلف زندگی انسان ناظرند به ایجاد یک نظم اجتماعی واحد منتهی شده است. از این رو در تمدن اسلامی بر پایه عقلانیت توحیدی، مجموعه‌ای علوم نظری، عملی، ابزاری حضور فعال و بانشاط در تنظیم مناسبات انسانی و تدبیر معادلات اجتماعی دارند که علی‌رغم تفاوت‌ها و حتی تضادهای علمی، در راستای تقویت و گسترش یک فرهنگ خاص بودند. به طوری که تشکیک‌ها و نقدهای یک دانش به دانش‌ دیگر، موجب ارتقا و تکامل آن دانش شده است. 🔹 ۳. از جمله مهمترین دسته دانشی در تمدن اسلامی حکمت عملی و علوم مدنی است که به تحلیل و تدبیر «کنش انسانی» و «روابط اجتماعی» معطوف است. از آنجا که در حکمت قرآنی و فلسفه اسلامی، انسان موجودی ذوابعاد و لایه‌های وجودی و سطوح رفتاری مختلف و متنوع است دانش‌های انسانی متنوعی با رویکردهای مختلفی شکل گرفته است که مکمل یکدیگرند و در عداد هم قرار دارند. مهمترین رویکردهای علوم انسانی در تمدن اسلامی فهرست‌وار عبارتند از: ✔️علوم انسانی حکمی ✔️ علوم انسانی فقهی ✔️ علوم انسانی عرفانی ✔️ علوم انسانی تاریخی پرداختن به تحلیل هر یک از این رویکردها و بررسی نمونه‌های آن به فرصتی مفصل نیازمند است. اما شایسته است به این نکته توجه شود که بدون دقّت تاریخی و نگاه عمیق جریان شناسی به این علوم و میراث ارزشمند، نمی‌توان شناختی از «کیستی خود» و چگونگی حرکت در مسیر تولید علوم انسانی، جامعه پردازی و تمدن سازی داشت. 🔸۴. بدون تردید نمی‌توان دانش فقه را از علوم انسانی جدا کرد و یا از علوم انسانی سخن به میان آورد اما به فقه نپرداخت. هرچند نمی‌توان علوم انسانی را هم به فقه تقلیل داد و از سایر رویکردها و دانش‌های معرفتی در علوم انسانی بحث نکرد. برخلاف برخی که یا فقه را از دایره علوم انسانی خارج می‌دانند و یا علوم انسانی را به فقه تقلیل می‌دهند. 🔹 ۵. لکن دانش فقه به عنوان یکی از مهمترین و گسترده‌ترین و عملیاتی‌ترین دانش‌های انسانی در تمدن اسلامی بسیار پر اهمیت است. دانش فقه بر پایه‌های حکمت و کلام نظری و عملی توحیدمحور و انسان‌شناسی کرامت‌محور استوار است و حداقل به ۵۲ عرصه‌ از عرصه‌های حیات انسانی ورود مستقیم دارد و علاوه بر تحلیل‌های عمیق از اعتبارات انسانی همچون حق و تکلیف، عبودیت و مسئولیت، کفر و شرک، مصلحت و مفسده، صحت و فساد، ملکیت و مالیت، زوجیّت و محرمیّت، طهارت و نجاست، غصب و ترخیص، و ده‌ها اعتبار انسانی و اجتماعی دیگر به تجویز احکام وضعی و احکام تکلیفی مرتبط با کنش‌های انسانی می‌پردازد. 🛑 ادامه دارد... ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌از علوم انسانی تا فقه الاجتماع ✍سید مهدی موسوی 🛑 بخش دوم: 🔸 ۶. دانش فقه همچون سایر دانش‌های مستقر در تمدن اسلامی بر عقلانیت توحیدی استوار است و به میزان ظرفیت زمانه و شرایط محیطی و تمدنی، این عقلانیت در آن تبلور یافته است و روز به روز بر عمق و گستره‌ی آن افزوده شده است. عقلانیت توحیدی را می توان در لایه‌های مختلف دانش انسانی فقه و در نحوه تعامل آن با سایر دانش‌ها مطالعه کرد. به طور نمونه به این موارد می‌توان اشاره کرد: ✔️ در مبانی و مبادی فلسفی کلامی؛ ✔️ در منابع و ادله؛ ✔️ در روش‌ها و شیوه‌های تحلیل متون و کشف حکم؛ ✔️ در موضوع شناسی؛ ✔️ در نتایج و دست‌آوردها. نکته مهم این است که این عقلانیت در همه مقاطع تاریخی مثل هم نبوده است لذا با نگاه جریان شناسانه از تطورات فقه، کمیّت و کیفیت آن را در دوره‌های مختلف می‌بایست به مطالعه و بررسی مراحل رشد و توسعه عقلانیت توحیدی در فقه پرداخت. 🔹 ۷. دانش انسانی فقه در تمدن اسلامی گاه به صورت یک منظومه مفصل و در قالب ۵۲ باب مرتبط و هماهنگ مطرح شده است و به تجویز احکام ختم شده است؛ اما گاهی به صورت تخصصی و راهبردی هم ظاهر شده است و در یکی از ساحت‌های حیات انسانی تفصیل یافته و به بیان راهبردها و خط‌مشی‌های اجتماعی پرداخته است به طور مثال آثاری همچون «احکام السلطانیه» یا «آیین‌نامه‌های امور حسبه و شهرداری‌ها» و «خراجیه» و یا «رسائل مشروطه و حکومت اسلامی» از جمله این موارد است. 🔸 ۸. پرداختن دانش انسانی فقه به بیان راهبردها و خط مشی‌های عمومی در اموری مثل وضع قانون و مقررات، نهادسازی اجتماعی، هدایت، مدیریت و کنترل روابط انسانی ظرفیتی بسیار ارزشمند برای «تحول و تولید علوم انسانی» است که نباید دست کم گرفته شود. هر چند نیازمند بازخوانی، بازسازی و گسترش روشی و محتوایی است. 🔹 ۹. فقه الاجتماع در ادامه سنت فقاهتی اسلام و با بهره‌گیری از منظومه‌های فقه تجویزی و همچنین رسائل فقه راهبردی شکل گرفته است تا بتواند به تحلیل «کلان رویه‌های اجتماعی» و «مسائل عام جامعه» از آن جهت که اجتماعی است و نه از آن جهت که صرفا سیاسی، اقتصادی، تربیتی است بپردازد و از این رهگذر به احکام تجویزی و قواعد راهبردی اسلام برای خط مشی گذاری‌های عمومی دست پیدا کند و همسو با سایر دانش‌ها و رویکردهای علوم انسانی به هدایت، مدیریت و تدبیر امور اجتماعی بپردازد. 🔸 ۱۰. با توجه به تحولات دنیای امروز و تمایل به مباحث راهبردی و خط‌مشی گذاری در عرصه‌های کلان اجتماعی، به نظر می‌رسد که دانش فقه الاجتماع ضروری‌ترین نیاز معرفتی جامعه و نظام اسلامی است. چرا که این رشته‌ی تخصصی با رویکرد راهبردی و خط‌مشی گذاری درصدد کشف احکام شارع مقدس در «کلان رویه‌های اجتماعی» براساس قوانین و سنّت‌های الهی حاکم بر حیات اجتماعی انسانی است. در واقع این «کلان رویه‌های اجتماعی» است که به روابط اجتماعی انسان اعم از روابط تربیتی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و جزایی نظام کلان و سازمان شبکه‌ای می‌دهد. 📲به نقل از مدرسه عالی فقاهت عالم آل محمد عليه السلام @mfaam_razavi ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 عقلانیت جامع و نفی غرب‌ستیزی ❇️ پاسخی به یک پرسش سلام علیکم ممنون از لطف شما. 🔹تحلیل درست و عمیق از نسبت ما با غرب، علم و صنعت جدید، نیازمند به یک دستگاه فلسفی و نظری قدرتمند است که ابتدا نسبت ما را با هستی، انسان، عقل، معرفت، جامعه و تاریخ روشن کند. بدون این دستگاه فلسفی، این بحث به سرانجام نمی‌رسد. 🔸مهمترین بحث در این زمینه، تفکیک میان از است. ❇️ الف: عقل در حکمت متعالیه و اجتهاد عمیق شیعی، عقل حجت الهی و قوه‌ی ادراک کلیات است که در همه‌ی افراد نوع بشر به ودیعه نهاده شده است و مایز انسان از حیوان است و امکان شناخت واقعیت‌ها را آنگونه که هست و دستیابی به حقایق را دارد و امکان تشخیص صحیح از خطا را دارد. در این نگرش، اراده‌ها تابع عقل و معرفت است و نه بالعکس. براین اساس عقل، حقیقتی است که شرقی و غربی، و همچنین دینی و غیردینی ندارد. بلکه، عقل حقیقت الهی و نور وجودی انسان است و محصولات عقل، یا کاشف از واقع است و در این صورت صادق؛ یا غیر مطابق با واقع است و کاذب خواهد بود. حال فرقی نمی‌کند عالِم مومن باشد یا کافر، غربی باشد یا شرقی؛ قدیمی باشد یا جدید؛ سنتی باشد یا مدرن. بنابراین هر گزاره‌ی علمی در هر فرهنگی یا صادق است و قابل استناد و بهره‌برداری و یا کاذب است و غیر قابل استناد و ناسودمند. ❇️ ب: عقلانیت 🔹 اما ماهیت ، کاملا متمایز از ماهیت است. عقلانیت، دستگاه مفهومی و محاسباتی نظام یافته توسط عالِم است که به تبیین و ارزش‌گذاری مصالح و منافع می‌پردازد و کاملا مبتنی بر نیازها و خواسته‌های فاعل شناسا و جامعه‌ای است که این عقلانیت در آن متولد شده است. عقلانیت ها و ایدیولوژی‌ها جهت‌دار هستند و براساس درکی از مصلحت و منفعت سامان می‌یابد و به سازماندهی وقایع و حقایق و همچنین ساخت اعتباریات و نظریات می‌پردازد. عقلانیت های جهت‌دار، نیز دو گونه است: ۱. عقلانیت محدود و ۲. عقلانیت جامع. 🔸عقلانیت محدود، حیات انسانی را در یک لایه‌ی محدود می‌نگرد و همه امور انسانی را در همان سطح تحلیل و تبیین می‌کند. به طور مثال، عقلانیت مادی، با تقلیل واقعیت انسانی به امر طبیعی و حیوانی، فقط به جوانب وجودی طبیعت انسانی می‌نگرد و از همین منظر، همه‌ی امور انسانی و اجتماعی را معنا می‌کند و نظم می‌دهد. همچنین، عقلانیت باطنی که همه‌ی امور انسانی را تأویل می‌کند و در قلمرو جنبه‌های انفسی معنا می‌کند و نظم می‌دهد. 🔹 اما عقلانیت جامع، عقلانیتی است که هم از دست‌آوردهای علمی و معرفتی طبیعت‌گرایانه استفاده اجتهادی می‌کند و هم از ره‌آورد باطن‌گرایان بهره‌مند می‌شود اما تلاش می‌کند که از این محدودیت‌ها نجات یابد و در افق متعالی و گسترده‌تری، واقعیت‌های چند لایه را ببیند و حقایق چند ساحتی رادر یک شبکه‌ی معرفتی منسجم و هماهنگ ادراک کند و به نفی هیچ لایه‌ای از واقعیت و ساحتی از حقیقت نپردازد. ❇️ ج: عقلانیت انقلاب اسلامی 🔸 باتوجه به مطالب فوق، می‌توان گفت از نوع عقلانیت های جامع و هماهنگ است که به همه‌ی ابعاد وجودی وقایع و ساحت‌های مختلف حقایق توجه دارد و در کنار قرآن و سنت و علوم اسلامی ریشه دار در فرهنگ و تمدن اسلامی از همه‌ی دستاوردهای علمی و عقلی بشریت به نحو حکیمانه و اجتهادی استفاده می‌کند و هیچ معرفت عقلی و گزاره‌ی علمی صادق را به هیچ بهانه‌ای کنار نمی‌گذارد؛ بلکه آنها را تحت عقلانیت توحیدی و در مسیر تحقق حیات طیبه‌ی انسانی، بازخوانی و بازسازی اجتهادی می‌کند. بنابراین عقلانیت انقلاب اسلامی در میانه‌ی دوگانه‌ی جعلی و قرار دارد. براین اساس نه تقلید و التقاط از مکاتب و علوم غربی راهگشای مشکلات جامعه‌ی ماست و نه تحجر، تضاد و ستیز با علم و تمدن درمانگر دردهای ماست. بلکه و اجتهاد عمیق در معارف اسلامی و دستاوردهای بشری می‌تواند فروبست‌ها را بگشاید. ❇️ د: مشکل عقلانیت غربی 🔹 مشکل غرب در بطلان همه‌ی قضایای علمی و معرفتی و صنعتی آن نیست. بزرگترین مشکل در عقلانیت غربی است که بر تحویلی‌نگری و تقلیل گرایی هستی شناختی، انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی استوار است. متفکران غربی، واقعیت را به طبیعت تقلیل داده و انسان رادر سطح حیوان پایین آورده‌اند و از همین منظر، تمام ظرفیت عقل بشری را در کشف ابعاد طبیعی جهان و لایه‌ی حیوانی انسان به کار گرفته‌اند و حقایق زیادی را کشف کرده‌اند و بر ذخیره‌ی دانایی بشریت افزوده‌اند. معرفت‌هایی که در مقام توصیف و تبیین، بسیار مهم و غیرقابل انکارند. اما مشکل این جاست که براساس آن دستگاه ذهنی و عقلانیت حاکم، حکم به حصر واقعیت در جنبه مادی و حیوانی می‌کند و برهمین اساس، توصیه‌های اخلاقی و حقوقی می‌کند که قطعا ناقص و ناکارآمد است. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1600
📌 امام عقلانیت 🔸حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) مفسر عقل و تبیین‌گر عقلانیت اسلامی است و در کلامی مفصل، متکلم و حکیم شیعی، هشام بن حکم (۱) را از حقیقت عقل و عقلانیت آگاه کرده است. 🔹 امروزه ما به این کلام مفصل و معجزه آسا بسیار نیازمندیم و ای کاش محور سازماندهی و بارسازی حوزه و دانشگاه شود. ----------------++++---------------- ۱. «هشام‌بن حَکَم، ابومحمد، از اصحاب امام صادق و امام موسی کاظم«علیهما‌السلام» است. وی دارای آراء و اندیشه‌های کلامی منحصر به فرد و از متکلمین برجسته شیعه در قرن دوم می‌باشد. وی پرچمدار حق ائمه، مؤید صدق، مدافع ولایتِ اهل بیت و اثبات‌کننده بطلانِ دشمنانِ آنان است. هشام با قلب و زبان و دست یاور ائمه«علیهم‌السلام» بود» •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1602
📌 عقلانیت در برابر رسانه ❇️ پرسش سلام استاد من عضو کانالتونم میخواستم در مورد موسیقی بپرسم ازتون الان این برنامه معلی درسته؟ موسیقی‌اش حرامه را حلاله؟‌ ترویج موسیقی هم که اشکال داره پس چرا میان برنامه هاش موسیقی داره؟ ❇️ پاسخ: سلام علیکم عیدتون مبارک. متاسفانه رسانه ملی یک فکر جامع و راهبرد درست در تولید برنامه های مذهبی ندارد و بیشتر براساس سلایق افراد و تهیه کنندگان عمل می‌شود. معیارها میزان نیست بلکه سلایق محور است. لذا گاه افراط و گاه تفریط می‌کند. البته یک نکته مهم و کلی این است که چون افراد جامعه متنوع و متکثر هستند، رسانه مجبور است تولیدات مختلف و متنوع داشته باشد تا مخاطبان خود را حفظ کند. از این رو، تولیدات رسانه‌ها برای گروه‌ها و اقشار مختلف است، این مصرف کنندگان هستند که باید براساس صحیح، دست به انتخاب بزنند و آنچه به صلاح خود می‌داند را گزینش و به اندازه استفاده کنند و از افراط و تفریط در گزینش و بهره‌مندی بر حذر باشد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1618
📌 معناشناسی تک رأی در انتخابات 🔹یکی از اتفاقات عجیب در انتخابات‌های اخیر کشور ما، پدیده‌ی تک رأی است. به این معنا که در حوزه انتخابیه‌ای که چند نماینده باید انتخاب شود و باید نام چند نفر در برگه‌ی رأی نوشته شود فقط نام یک یا دو نفر نوشته شود. 🔸 پدیده‌ای که کمتر از منظر انسان‌شناسی و اخلاقی به آن توجه شده است. در حالی که به حقیقت، تک رأی یک مقوله‌ی اخلاقی و اجتماعی است و ریشه در بنیان‌های فکری و فرهنگی کنشگران دارد. 🔹 خیلی خلاصه و بدون مقدمه باید گفت این پدیده‌، محصول نگاه فردگرایانه و شخص محورانه‌ای است که تمام مصالح عامه و منافع ملی را فدای رسیدن به قدرت و جایگاه اجتماعی می‌کند و اصلا به این مطلب مهم کار ندارد که انتخابات در فرهنگ اسلامی، یک مشارکت مسئولانه و مسابقه‌ی خیرخواهانه بر پایه‌ی درکی از مصلحت عامه و منفعت ملی و براساس اخلاق جمعی و تشکیلاتی است تا موجبات رشد فکری و فرهنگی افراد را فراهم کند و زمینه‌ی انتخاب صالحان را در میدان‌های خدمت و هدایت جامعه ایجاد کند. 🔸 پدیده‌ی تک رأی که متأسفانه در انتخابات مجلس خبرگان رهبری هم مشاهده می‌شود ۱. نشانه‌هایی است از غفلت از عقلانیت انقلاب اسلامی و ۲. نبود اخلاق جمعی و تشکیلاتی و فروکاست اخلاق به منفعت‌طلبی شخصی و حزبی و همچنین ۳. دلیلی محکم است بر نفهمیدن مصالح عامه و منفعت ملی. 🔹این سخن سر دراز دارد تا کی توفیق و فراغتی حاصل شود و تا بتوان از این درد و بحران گفت و گو کرد. ✍ سید مهدی موسوی •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1622
📌 از تخریب گسترده تا تشتت فهرست‌ها در انتخابات ۱۴۰۲ 🔹شاید در هیچ انتخاباتی این حجم از تخریب درونی در جریانات مدعی انقلابی‌گری وجود نداشته است و به تبع آن چنین گسست و تشتتی در میان نیروها و فهرست‌های انتخاباتی را هیچ گاه شاهد نبوده‌ایم. 🔸به طور خلاصه این پدیده‌ی اجتماعی و سیاسی ریشه در و ضعف عقلانیت در جبهه‌ی انقلاب دارد. در نبود متفکران و اندیشمندان برجسته‌ی انقلابی و جایگزین شدن افراد متوسط فکری با بنیان‌های نظری متفاوت از جریان اصیل انقلاب اسلامی (بلکه افراد بی‌سواد و بی‌مایه‌ی علمی)، این وضعیت چندان دور از انتظار نبوده و نیست و در آینده نیز اوضاع از این وخیم‌تر هم خواهد شد. با اندک تأملی به اوضاع گذشته و افول تدریجی گفتمان مدعیان انقلابی گری قابل مشاهده بود. چنانکه بیش از ۱۴ سال (بعد از فتنه ۸۸) است که برخی از دلسوزانِ آینده شناسی به آن تذکر داده بودند و البته خیلی جدی تلقی نشد. 🔹 تنها راه خروج از این وضعیت اسفناک تخریب و تشتت، تقویت جریان خلاق فکری انقلاب اسلامی در حوزه‌ی علمیه و بازگشت حقیقی به مکتب فقاهتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و متفکران اصیل انقلاب اسلامی است. 🔸 جبهه انقلاب بیش از هر زمانی نیازمند با اندیشی دریاب جمعی و تشکیلاتی است. بدون پایبندی به اصول اخلاقی ناظر به اجتماع و همچنین بدون شکل‌گیری شبکه‌ای از هنجارهای اجتماعی در فرهنگ عمومی، امکان مسابقه‌ی خیرخواهانه و مشارکت مسئولانه وجود ندارد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1623
📌 غلط بودن دو جریان غرب‌ستیز و غرب‌پرست آیت الله العظمی خامنه‌ای: یک مقداری در مورد غرب صحبت کردم این را هم عرض بکنم: ببینید دو گرایش متضاد در مورد غرب هست که هر دو است؛ 🔸یک گرایش عبارت است از تحجّر و تعصّب بیجا و ندیدن مثبتات غرب؛ غربی‌ها در دانش، حرکت خوبی کردند، همّت کردند، پیشرفت کردند، دنبال‌گیری کردند؛ در فنّاوری همین جور، در بعضی از خصوصیّات اخلاقی، که من بارها در سخنرانی و غیره اینها را گفته‌ام؛ اینها را نباید رد کرد. ما هر چیز خوب را از هر جای دنیا باید بگیریم. بارها من گفته‌ام، ما حرفی نداریم کنیم؛ پیش هر کسی که بیشتر از ما بلد است، ما شاگردی میکنیم، حرفی نداریم؛ منتها سعی‌مان باید این باشد که همیشه شاگرد نمانیم؛ بنابراین تحجّر در مقابل غرب و تعصّب بیجا در مقابل غرب که بگوییم هر چه از غرب می‌آید، هر چه باشد غلط است، نه؛ این را ما نمیگوییم و قبول نداریم. 🔹نقطه‌ی مقابلش غرب‌زدگی است؛ غرب‌زدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غرب‌زده‌ی پهلوی، یک روشنفکر ریشه‌دار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آل‌احمد که عالم‌زاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است -با ما هم بی‌ارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد در دوران تبعید امام- آن روز در سال ۴۲ مسئله‌‌ی غرب‌زدگی را مطرح کرد. امروز مسئله‌ی غرب‌زدگی مسئله‌ی مهمّی است؛ باید فراموش نکنیم آن را. 🔸 خب پس بنابراین گرایش تعصّب‌آمیز و تحجّرآمیز از سویی، گرایش غرب‌زده از سویی، [هر دو] غلط است؛ نسبت به غرب همان طور که گفتم اعتماد نمیشود کرد؛ ارتباط باید داشت، [ولی] تکیه‌ی به آنها نباید کرد؛ از علم آنها و از مثبتات آنها باید استفاده کرد و[لی] مطلقاً به آنها اطمینان نباید کرد؛ این حرف ما [است].  ✍بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱/۱/۱۳۹۸ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1633
📌 ریشه‌ی مشکلات اجتماعی ✍حکیم متأله و‌ خطیب متفکر مرحوم آیت الله حسینعلی راشد تربتی منبع: اسلام و قرآن، ص۲۵۳. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1741
📌 شناخت صحیح غرب و نفی سلطه طلبی ✍آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔸نفی غرب، به هیچ‌وجه به معنی نفی فنآوری و علم و پیشرفت و تجربه‌های غرب نیست و هیچ چنین کاری را نمیکند. 🔹نفی غرب، به معنای نفی سلطه غرب است که هم سلطه سیاسی مورد نظر است، هم سلطه اقتصادی و هم سلطه فرهنگی. من در این فرصت اندک، در زمینه سلطه فرهنگىِ غرب چند جمله میگویم، شاید ان‌شاءاللَّه برای شما مفید باشد. 🔹ببینید؛ فرهنگ غرب، از زیباییها و زشتیهاست. هیچ کس نمیتواند بگوید فرهنگ غرب یکسره زشت است؛ نه، مثل هر فرهنگ دیگری، حتماً زیباییهایی هم دارد. هیچ کس با هیچ فرهنگ بیگانه‌ای این‌گونه برخورد نمیکند که بگوید که ما درِ خانه‌مان را صددرصد روی این فرهنگ ببندیم؛ نه. فرهنگ غرب، مثل فرهنگ شرق، مثل فرهنگ هرجای دیگر دنیا، یک فرهنگ است که مجموعه‌ای از خوبیها و بدیهاست. 🔸یک ملت و یک مجموعه ، آن خوبیها را میگیرد، به فرهنگ خودش میافزاید، فرهنگ خودش را غنی میسازد و آن بدیها را رد میکند. همان‌طور که گفتم، در این زمینه، بین فرهنگ اروپایی، غرب، امریکایی، امریکایلاتین، آفریقا و ژاپن فرقی نیست و هیچ تفاوتی ندارد و در این حکمی که میگویم، همه یکسان هستند. 🔹ما در مقابل هر فرهنگی که قرار میگیریم، به‌طور طبیعی تا آن جایی که میتوانیم، باید آن را بگیریم و چیزهایی که مناسب ما نیست - بد و مضرّ است - و با چیزهایی که به نظر ما خوب است، منافات دارد، آن را رد کنیم. این است. 🔸 منتها در زمینه فرهنگ غربی نکته مهمّی وجود دارد که من دلم میخواهد شما جوانان به این نکته توجّه کنید. فرهنگ غرب - یعنی فرهنگ اروپاییها - عیبی دارد که فرهنگ‌های دیگر، تا آن جایی که ما میشناسیم، آن عیب را ندارند، و آن «سلطه‌طلبی» است. ۱۳۷۷/۱۱/۱۳ بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1772