eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.5هزار دنبال‌کننده
648 عکس
169 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 تحول علوم انسانی، بایسته‌ها و راهبردها ✍ سید مهدی موسوی بخش دوم: ۵. بر این اساس نمی‌توان سطحی‌انگارانه و ظاهرگرایانه و به سهولت و سادگی، حکم به تأیید یا رد همه‌ی علوم انسانی غربی کرد و از تولید سریع و آسانِ علوم انسانی بدیل سخن گفت. چرا که اولا علوم انسانی غربی یک کل منسجم و هماهنگ نیست بلکه مجموعه‌ای مکاتب و نظریه‌های مختلف و متضاد است و ثانیا تولید علم یک طرح بلند مدت چند صدساله است همچنان که در تمدن غرب چند صد سال به طول انجامید. ۶. بنابراین مواجه با علوم انسانی موجود، به یک عقلانیت و دستگاه محاسباتی دقیق و اجتهادی نیازمند است تا جوانب مختلف این علوم شناسایی شود و متناسب با زیست بوم جوامع مسلمان و انسان ایرانی، سنجیده و ارزیابی شوند، سره از ناسره شناخته شود و نظریه‌های معتبر برگزیده و در ساختار وجودی و معرفتی خود بازسازی شود. تحقق این مهم متوقف بر شرایط و پیش نیازهای متعدد ۱. معرفتی، ۲. اخلاقی و ۳. اجتماعی است و در بستری ممکن است که در آن ، و مبتنی بر ۱. منطق، ۲. اخلاق و ۳. آزادی یک ارزش بنیادین باشد. ۷. تفصیل این نگرش را می‌توان در کلان نظریه متفکران انقلاب اسلامی از جمله حضرت آیةالله العظمی خامنه‌ای پیگیری کرد و برای مهم لازم است به کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه حضرت آیةالله العظمی خامنه‌ای» مراجعه شود تا به جزییات این نظریه واقف شد. 🛑 پایان ۲۶ آذر ۱۴۰۳ (در آستانه شهادت آیةالله دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2257
📌 تذکر یک اشتباه راهبردی کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» صرفا یک کتاب ادبی و شور افکن و هیجان انگیز نیست که برخی بر آن تأکید دارند و انتظار موج آفرینی و آتشفشانی رادیکالی و ضربتی از آن دارند و هر چه غیر این را بخصوص آتش‌نشان می‌خوانند. بلکه در درجه اول یک کتاب معرفتی و علمی است که در ادامه سنت کلامی، فلسفی و الهیاتی متفکران مسلمان تا دوران معاصر و بخصوص دستگاه الهیاتی و مکتب فکری انقلاب اسلامی به وجود آمده است و یک صورت و شیوه‌ی جدید در نظام معرفت دینی را عرضه می‌کند و همین نظام واره‌ی معرفتی بدیع، این کتاب را برجسته ساخته است و موجب اقبال نسل جوان شده است. بنابراین کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی» یک کتاب نظری و علمی و عقلانی نظام واره است و می‌تواند بنیاد فکری عقلانیت و خلاقیت کنش‌گران انقلاب اسلامی باشد. نتیجه این طرح‌واره حکیمانه و فقیهانه، موج آفرینی و حرکت مسئولانه و متعهدانه برای بسط ولایت و همبستگی اجتماعی و سازندگی همه‌جانبه‌ای ایران عزیز است. نهضت نرم‌افزاری و جنبش تولید علم و رسیدن به قله‌های بلند علم و فن‌آوری، از مهمترین ابعاد موج آفرینی و حرکت پرتلاش الهیات صاحب کتاب «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» است. ✍ سید مهدی موسوی دوشنبه ۳ دی‌ماه ۱۴۰۳ ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1793
📌 استثناانگاری و کتاب‌نخوانی (درآمدی بر فهم و تفسیر آثار متفکران انقلاب اسلامی) 🔹 یکی از پدیده‌های مکرری که در ایران به طور عام و حوزویان به‌طور خاص دیده می‌شود پدیده «استثناانگاری» و «معجزه‌پنداری» افراد یا آثار است. یعنی بعد از آنی که یک شخص با یک متفکر و گوینده آشنا می‌شود و یا کتابی را خوب و دقیق می‌خواند و با حرف‌ها و نظرات جدیدی آشنا می‌شود که تا قبل آن نخوانده و نشنیده است به سرعت حکم بر فوق‌العاده بودن، استثنابودن و معجزه بودن آن متفکر، گوینده و یا کتاب و نظریه می‌کند و معتقد می‌شود که هیچ فرد دیگری مثل او وجود ندارد و هیچ شخص دیگری چنین نظریه‌ای نداده است. 🔸 این یک پدیده رایج و متداول میان ما ایرانیان و حوزویان است. نتیجه این نگاه هم، اثبات یک نفر و نفی دیگران است، یعنی «اثبات شئ، نفی ماعدا می‌کند»!!! 🔹 این پدیده‌ی استثناانگاری، معحزه‌پنداری و نفی دیگران، اگر چه ریشه در «حبّ الشئ یعمی و یصم» دارد؛ اما اگر خوب بنگریم ریشه عمیق‌تری دارد و آن هم «کتاب نخواندن» و گستره‌ی اطلاعاتی و مطالعاتی کم آنها از تاریخ اندیشه، متفکران، کتابها و نظریه‌هاست. 🔸 افرادی که زیاد کتاب نمی‌خوانند و با کتابهای متفکران و نویسندگان آشنا نیستند و از تاریخ فکر و اندیشه مطلع نیستند، زمانی که به یک فرد و یا کتابی بر می‌خورند که نکات جدیدی دارد سریع جذب می‌شوند و به همان اکتفا می‌کنند و حاضر نیستند به تاریخ اندیشه مراجعه کنند و ریشه های فکری و استادان و‌هم‌عصران آن متفکر را مطالعه و مقایسه کنند و وجه شباهت‌ها و تمایزهای میان آنها را به دقت بررسی کنند.‌ نتیجه این ضعف مطالعاتی، محدود شدن و بسته شدن ذهن‌ها و قضاوت‌های زودهنگام و از سرِ حبّ و بغض سطحی است. 🔹 والا افرادی که اهل مطالعه‌ی جدی و واقعی تاریخ اندیشه هستند و با متفکران و کتابها مأنوس هستند و از تازه‌های چاپ و نشر مطلع هستند و کتابهایی که از متفکران گذشته تا امروز هست را مطالعه و تحقیق و مقایسه کنند، می‌یابند که هیچ متفکری استثنا نیست، هیچ کتاب بشری، معجزه نیست و هیچ نظریه‌ی علمی در خلأ به وجود نمی‌آید و بدون سابقه و پیشینه نیست. بلکه همه‌ی متفکران بر دوش متفکران قبل از خود ایستاده‌اند و به نحو حداکثری از آثار و اندیشه‌های آنان بهره برده‌اند. در خط به خط هر اثر و نظریه‌ای، متفکران پیشین و نظریه‌های دیگران به نحو آگاهانه و یا غیر آگاهانه حضور دارند. 🔸 افراد أهل مطالعه‌ی حقیقی و تحقیق واقعی (یعنی مأنوس به کتاب‌های قدیم و جدید، داخلی و خارجی، عمومی و تخصصی)، خوب می‌دانند که در هر عصر و دورانی - که گاه سیصد چهارصد سال طول می‌کشد- متفکران و نویسندگان، دغدغه‌های مشترکی دارند و از روح زمانه و دردهای مشترکی برخوردارند و در افق‌های نزدیک به یکدیگر می‌اندیشند. با هم گفت‌وگوی مستقیم و غیرمستقیم دارند، از آثار یکدیگر استفاده می‌کنند؛ به نحوی که اگر خوب در آثار و اندیشه‌های آنها نگاه شود و مقایسه شود، بخش اعظم تولیدات آنها شباهت زیادی به هم دارد؛ هرچند که تمایزهای آنها در واژه‌پردازی، اصطلاح‌سازی، نحوه استدلال و نتیجه‌گیری و ... نیز غیر قابل انکار است. 🔹 هنر معلمان، مروجان و مفسران یک متفکر و یک اندیشه این نیست که استثناانگاری کند و یا معجزه‌پنداری، ذهن مخاطب را محدود کند و آنها را نسبت به سایر متفکران و اندیشه‌ها بدبین کند و آنها را در جهل مرکب فرو ببرد، بلکه هنر این است‌که ذهن مخاطبان را باز کرد، آنها را با تاریخ فکر و اندیشه و حیات متفکران مختلف آشنا کند، تطورات و تحولات فکر و اندیشه را به درستی تحلیل کند، ریشه های فکری متفکر و کتاب مورد نظر خود را نشان دهد، اشتراکات و شباهت‌های آنها را با دیگر متفکران هم‌عصر آشکار کند و بعد همه‌ی اینها، تمایزها و نوآوری‌های متفکر و کتاب مورد نظر را تبیین کند. 🔸 در عقلانیت انقلاب اسلامی، هرگونه استثناانگاری، معجزه‌پنداری و نفی دیگران، مردود است. متفکران انقلاب اسلامی در ادامه متفکران و اندیشمندان مسلمان از صدر اسلام تا دوران معاصر، حرکت کرده‌اند. تحولات گسترده علمی و اجتماعی در دوران معاصر را مطالعه کرده‌اند و از بخشهای مثبت آن تأثیر پذیرفته‌اند و به بازخوانی اندیشه اسلامی و پاسخ به پرسش‌های پرداخته‌اند. متفکران انقلاب اسلامی در ادامه الهیات اجتماعی دو سده اخیر جهان اسلام، اندیشیده‌اند و به صورت یک جبهه واحد متصل و هماهنگ به تولید فکر پرداخته‌اند و از آثار و اندیشه‌های یکدیگر و سایر مصلحان، روشنفکران و نویسندگان بهره برده‌اند و بعداز آن به نگارش کتاب پرداخته‌اند. 🔹متفکران انقلاب اسلامی همچون امام‌خمینی، آیت‌الله‌خامنه‌ای، علامه‌طباطبایی، شهیدان مطهری، بهشتی، باهنر، آیت‌الله طالقانی و... یک جبهه فکری مکمل و‌ مؤید هم هستند. ✍ سید مهدی موسوی سه شنبه ۴ دی ماه ۱۴۰۳ ┄══•ஜ📖ஜ•══┄ ❇️ https://eitaa.com/usul121/1794
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 دعوت به مناظره مکتوب 🔹امروز برای معرفی کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی به یکی از مجتمع‌های جامعة المصط
📌 پیام یکی از کاربران سلام خبری از مکاتبات استاد موسوی با اون شخص منتسب با فرهنگستان نشد؟ پاسخ سلام متاسفانه از ۱۷ آذر ۱۴۰۳ تا امروز (بیش از ۲۴ روز) منتظر هستم و تاکنون پاسخی نداده‌اند. سید مهدی موسوی سه شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2287
📌پاسخی دوراندیشانه به نصیحت مشفقانه ⏹ بخش دوم. ❇️ نیاز امروز جامعه ما، و صریح و شفاف و عینی است. چرا که نقد، مقدمه گفتگو و طریق کشف حقیقت است. اگر فرد یا جریانی نقد می‌شود این نشانه احترام به او و ارزش‌گذاری به اندیشه و اثر است. از نقد صریح و شفاف و عینی و واقعی باید استقبال کرد. هرچند به اعتقاد فرد و جریان نقد شده، آن نقد وارد نباشد، در هر صورت نقد بهتر از نفاق است و انتقاد صریح بهتر از ماله کشی منافقانه است. 🔸در مکتب انقلاب اسلامی نقد بر پایه سه اصلِ اخلاق، آزادی و منطق استوار است. امروز، بزرگترین رسالت ما حوزویان و دانشگاهیان، گسترش عقلانیت و تفکر انتقادی در جامعه است. با عقلانیت و تفکر انتقادی، حقایق آشکار می‌شود، اهداف و جایگاه واقعی افراد و جریانها مشخص می‌شود، ظرفیت‌ها و محدودیت‌ها تبیین می‌شود. در این صورت، امکان همبستگی اجتماعی و همکاری و تعاون میان آحاد جامعه فراهم می‌شود. همچنان که بارها در نظریه «تشکیک انقلابی‌گری» از آن بحث شده است. 🔹 طبیعتا بسیاری از افراد و وابستگان جریان‌های تحریف‌گر و اضطرار اندیش، از انجام و گسترش این نهضت بزرگ، واجب، ضروری، عقلانی و اجتهادی، ناراحت و برافروخته می‌شوند زیرا منافع خود را در خطر می‌بینند؛ چون با پنهان‌کاری و نفاق، خود را بیش از آن چیزی نشان داده‌اند که هستند، خود را متفکر و فقیه نامیده‌اند که نیستند، خود را آینده شناس و محقق و تمدن‌ساز معرفی کرده‌اند که نیستند. معلوم است که ناراحت می‌شوند و به تخریب و تهدید و فشار روی می‌آورند، طبیعی است که بحث‌های علمی و نقدهای دقیق را لجن مالی کنند و با برچسب‌های غیر اخلاقی به حاشیه برانند و اجازه شنیده شدن را سخن منتقدان را ندهند. 🔸این حذف شدنها، تهدیدها و تخریب‌ها و نادیده‌گرفتن شدن‌ها چندان مهم نیست و اصلا اشکالی ندارد، حقیقت روزی آشکار خواهد شد... اما نکته مهم این است که باید براساس وعده‌ی الهی به میدان آمد، یعنی لازم است هر انسانی وظیفه و مسئولیت خود را در برابر جامعه و نظام اسلامی بشناسد، بنیان‌های فکری و نظری خود را براساس اسلام ناب محمدی و مکتب فکری انقلاب اسلامی تقویت کند و بر آن اساس عمل کند و حقیقت را بدون ملاحظه کاری و محافظه کاری و برای منطق و آزادی و اخلاق بگویی که حقیقتا موجب ارتقا و رشد جامعه و شکوفایی عقلانیت انقلابی در دراز مدت می‌شود. 🔹خلاصه باید همسخن با سعدی زبان پارسی، به این دوستان مشفق و ناصح عرض کرد: زبان در دهان ای خردمند چیست؟ کلید در گنج صاحب هنر چو در بسته باشد چه داند کسی که جوهر فروش است یا پیله ور؟ اگرچه پیش خردمند خامُشی ادب است به وقت مصلحت آن به که در سخن کوشی دو چیز طَیرهٔ عقل است؛ دم فرو بستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی 🔹 آخرین نکته اینکه، اگر شما دوستان حرف نزنید، ننویسید و از جریان‌ها و افراد نام نبرید و آنها را عالمانه و آشکار نقد نکنید و در این میدان رقابت نابرابر، فقط یک نفر تمذو تنها حرف بزند و نقد کند و هیچ کس از او حمایت نکند، طبیعی است که در فضای افسارگسیخته‌ی رسانه‌ای امروز، کلام علمی و نقد منصفانه او، تند و تیز تلقی شود و بر آن برچسب‌های مختلف اخلاقی و سیاسی بزنند و به تخریب و حذف روی آورند تا جایی که دوستان هم، باور کنند و همسو شوند. اما اگر شما دوستان به میدان می‌آمدید و به تعهدات توحیدی خود (که بارها در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی تدریس کرده‌اید) در قبال جامعه و نظام اسلامی عمل می‌کردید، امروز وضعیت دیگری داشتیم و از موضع قدرت و قوت از مکتب فکری انقلاب اسلامی و عقلانیت و آثار متفکران اصیل انقلاب اسلامی دفاع می‌کردیم و مخالفین و تحریف‌گران بودند که خودشان را با جبهه انقلاب اسلامی تطبیق می‌دادند و خود را به سکوت و توقف و محافظه کاری دعوت می‌کردند. ✍ سید مهدی موسوی اذان مغرب روز یک‌شنبه ۱۶ دی ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2296
📌 اصالت وجود و اصالت توحید در فلسفه اسلامی عبارت دیگری از است که نقطه آغاز معرفت بشری است. همانگونه که مبتنی بر همین اصالت وجود حکمای متعالیه وجود خداوند متعال و کمالات الهی را اثبات می‌کنند و همه نقائص را ذات و فعل الهی نفی می‌کنند. بر همین اساس بنیادین، در حکمت متعالیه برپایه حکمت الهی و برهان عقلی اساس و خداوند متعال اثبات می‌شود و هرگونه غیر خداوند متعال به طور کامل نفی می‌شود‌ از این رو، ثمره حکمت متعالیه، توحید ناب است و تمام هستی عین‌الربط به حضرت ربوبی هستند و هیچ ولایتی در عرض متصور نیست. در حکمت متعالیه هم کنار گذاشته می‌شود که عقل را به تعطیلی می‌کشاند و به نفی حکمت و فقاهت می‌انجامد و هم بطلان اثبات می‌شود که باطنی‌گرایی افراطی را نتیجه می‌دهد. بر این اساس ، نزدیکترین دستگاه فلسفی به قرآن کریم و معارف اهلبیت (علیهم السلام) است که هماهنگ با عقل و نقل است. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2348
📌 شیوه مواجه با سنت و مدرنیته در فرهنگ قرآن کریم 🎙فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید آیت الله مطهری: قرآن نمی‌گوید هر چه که سنت است پس باید در هم کوبید و هر چه که نو است [پس باید زنده نگه داشت.] یک عده هم می‌گویند نوگرایی. این چطور است؟ نوگرایی هم درست نیست، به این معنا که هر نوی علامت رشد و تکامل و پیشرفت نیست. هر کهنه‌ای اول نو بوده است. هر سنت احمقانه‌ای یک روزی نو بوده است. آیا روز اوّلی که نو بود درست بود حالا که کهنه شده بد شده است؟ نه، روز اوّلی هم که نو بود چرند بود. قرآن می‌گوید: ، ، ؛ سنت را با مقیاس عقل و حقیقت بسنج، ببین درست است یا نادرست. اگر درست است گرایش پیدا کن، اگر درست نیست، چنانچه همه پدران چند هزار ساله تو هم به آن عمل می‌کردند پشت پا به آن بزن. نو هم همین طور است. می‌گوید هر نوی را هم با نقد عقل و حقیقت بسنج. نو بودن که دلیل درستی نیست؛ باز ببین این نو درست است یا غلط؛ اگر درست است به این نو گرایش پیدا کن، اگر غلط است گرایش پیدا نکن. ✍ استاد مطهری، خدا در زندگی انسان، ص92 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2349
📌 مشکله اصلی جبهه انقلاب 🔸انقلاب اسلامی بر پایه حکمت و فقاهت اسلامی، یک تحول اساسی در جامعه ایرانی و یک دگرگونی مبنایی در جهان معنایی انسان ایرانی بود که نظم پیشین را به چالش کشانده و درصدد جایگزین سازی نظم معنایی و هویت جدیدی بود که به عنوان پشتوانه‌ی همه مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی عمل کند. 🔹این مهم با حضور عالمان و حکیمان و خطیبان اصیل در دو دهه اول انقلاب اسلامی روند تکاملی داشت و به گسترش انقلاب اسلامی در سطح داخلی و بین‌المللی انجامید. رشد جامعه در عرصه‌های مختلف و ایجاد جبهه مقاومت در سطح منطقه نشانه روشنی از این پیشرفت و تکامل بود. 🔸اما در سالهای اخیر به جهت فقدان عالمان و حکیمان و خطیبان اصیل و جایگزین شدن طرح‌های بدیل و شخصیت‌سازی‌های جعلی از برخی افراد در رسانه‌ها با بودجه‌های کلان از بیت‌المال، تشتت فکری و تقابل اجتماعی بر جامعه ایران سایه افکنده است. به همین جهت هیچ و هیچ برای معنا بخشی به جهان انسان ایرانی از سیطره گفتمانی برخوردار نیست و طرح‌های ناقص و محدود و بیگانه از جامعیت آثار متفکران انقلاب اسلامی غلبه گفتمانی یافته است و کنش‌گران اجتماعی و انقلابی رابه بهانه‌های واهی از هم دور ساخته است. 🔹 به دلایل مختلف امروزه بر بخش گسترده‌ای از جامعه‌ی انقلابی سایه افکنده است و طرح‌های ناقص تک بعدی و غیرهماهنگ با دستگاه جامع انقلاب اسلامی، به صورت جزیره‌ای در رسانه‌ها و نهادها و گروه‌های انقلابی در حال اجرا است که نه تنها به تقویت عقلانیت و تدبیر انقلابی نمی‌انجامد بلکه به تضعیف مکتب جامع امام خمینی و عقلانیت انقلاب اسلامی و منتهی شده است. انتخاب اخیر ریاست جمهوری در ۸تیر ۱۴۰۳ یک نشانه آشکار از این مشکله اساسی است که لازم است در اطراف آن ساعت‌ها فکر کرد و آسیب‌شناسی کرد. 🔸 امروز چاره‌ای نیست جز اینکه به بازخوانی حکمی و اجتهادی توجه شود و هر جریان، طرح و برنامه‌ای با آن سنجیده شود. این یک کار احساسی و سطحی و رسانه‌ای نیست که در ایتا و تلگرام و... بافت شود به مطالعه عمیق همه آثار امام خمینی، آیت الله العظمی خامنه‌ای و شهید انقلابی آیت الله مطهری نیازمند است تا به یک صورت‌بندی دقیق از نظام جامع اندیشه اسلامی دست پیدا کرد و بر آن اساس به تبیین عقلانیت انقلاب اسلامی پرداخت و الا «بی‌مایه فطیر است» و به آشوبناکی اندیشه و تعمیق «از جاکندگی معرفتی» می‌انجامد. ✍ سید مهدی موسوی دوشنبه ۸ بهمن ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2351
📌 عقلانیت امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) (کنترل احساسات با عقلانیت برخاسته از ایمان) 🎙آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔹در اینجا من یک نکته‌ی لازم را عرض کنم و بعد از این نکته، مطلب اصلی مورد نظر خودم را عرض خواهم کرد. آن نکته این است که قیامهای اجتماعی، در همه جای دنیا، معمولاً به کمک شکل میگیرند. 🔸احساسات کمک میکند به اینکه قیامهای اجتماعی شکل بگیرد و پیروز بشود. اگر اندیشه‌ای و هم پشت سر این احساسات وجود داشته باشد، غالباً در لابه‌لای نظرات و اجتهادهای برخاسته‌ی از این احساسات، آن پشتوانه‌های عقلانی گم میشود، کم‌رنگ میشود؛ احساسات، خیلی اوقات، اهداف عقلانی قیامها را تحت تأثیر خود قرار میدهد. نتیجه چیست؟ نتیجه این است که وقتی احساسات فروکش کرد، مسیر حرکتی که انقلاب برای آن به وجود آمده است عوض میشود؛ چون آن عقلانیّتی که پشت سر این قیام بود گم شده و کم‌اثر شده، لذا مسیر عوض میشود. 🔹نمونه‌های متعدّدی در تاریخ دارد؛ مثلاً انقلاب فرانسه در قرن هجدهم برای مبارزه‌ی با سلطنت یک خاندانی به وجود آمد ــ خاندان بوربون‌ها ــ بعد که انقلاب پیروز شد و حتّی پادشاه را و زنش را کشتند، احساسات گوناگون در بین مردم آن‌چنان فضا را در قبضه‌ی خودش گرفت که مردم یادشان رفت برای چه قیام کردند، برای چه مبارزه کردند و به میدان آمدند؛ بعد از حدود پانزده سال، سلطنت ناپلئون بر کشور فرانسه به وجود آمد و بعد از رفتن او هم همان خاندانی که انقلاب علیه آنها بود، همانها آمدند و حدود هفتاد سال یا هشتاد سال، فرانسه‌ای که با سلطنت جنگیده بود با سلطنت زندگی کرد؛ یعنی آن مبنای عقلانیِ پشت سر آن قیام و انقلاب بکلّی گم شد و از بین رفت؛ این را ما تقریباً در همه‌ی انقلابها یا در اغلب انقلابهای دنیا می‌بینیم. 🔸حرف اصلی من این است که امام انقلاب اسلامی را در قبال این آفتِ نابودکننده حفظ کرد و مصونیّت داد. امام بزرگوار، با تدبیر الهی و با برخاسته‌ی از ایمان به خدا و ایمان به غیب، کاری کرد که این آفت دامن انقلاب اسلامی را نگیرد؛ یعنی ایشان کاری کرد که احساسات ــ خب در انقلاب ما هم احساسات زیاد بود ــ نتواند مسیر اصلی و درست اوّلیّه‌ی انقلاب را و حرکت مردم را منحرف بکند و مردم را از آن راه دور بکند. 🔹امام چه کار کرد؟ مظهر ، آن عقلانیّتی که موجب شد بتواند این کار را انجام بدهد، دو رکن اساسی بود: یک رکن «ولایت فقیه»، یک رکن «استقلال ملّی». من آن معنایی را که در ذهن مبارک امام بود و در کلمات ایشان تکرار میشد، در ذیل کلمه‌ی «استقلال ملّی» معرّفی میکنم؛ وقتی فکر میکنم، میبینم هیچ تعبیری مناسب‌تر از «استقلال ملّی» وجود ندارد. ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2492
📌 عقلانیت انقلاب اسلامی 🔹رهبر معظم انقلاب در سخنرانی سالانه مراسم بزرگداشت حضرت امام خمینی (ره) در ۱۴ خرداد ۱۴۰۴ بر عنصر در اندیشه و عمل امام خمینی تأکید داشتند که به موجب آن احساسات ملی در جهت صحیح انقلاب اسلامی هدایت شد. 🔸ایشان راز پایایی و پویایی انقلاب اسلامی را حضور امام خمینی در عرصه‌های عمومی دانستند و بر شناخت عناصر مهم این عقلانیت تأکید داشتند. 🔹 عقلانیت، همان دستگاه محاسباتی و هدایت‌گر تصمیمات و اقدامات انسانی است که به بسیج همه سرمایه‌ها در مسیر تعالی و پیشرفت می‌انجامد و در موقف‌های مختلف، راه برون رفت از فروبست ها و تنگناهای زندگی را نشان می‌دهد. 🔸 عقلانیت، محور تبدیل جامعه احساسی و بی‌ضابطه به جامعه عقلانی و پیش‌بینی‌پذیر است‌. 🔹عقلانى‌شدن جامعه عبارت است از سازمان یافتن زندگى، به وسیله تقسیم و همسازى فعّالیت‌هاى گوناگون، بر پایه‌ی نظام ارزشی متعالی و شناخت دقیق مناسبات میان انسان‌ها با ابزارها و محیطشان، به منظور تحصیل کارآیى و بازدهى بیشتر در جهت تعالی و پیشرفت است. 🔸 مهمترین کار انبیاء الهی (علیهم‌السلام) برانگیختن عقلها و شکوفاسازی اراده‌های انسانی در جهت همه جانبه در همه ساحت‌های حیاتی و تعالی در همه‌ی لایه‌های وجودی بوده است. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2493
📌 ما و جامعه‌ی احساسی از عقل و عقلانیت زیاد سخن گفته می‌شود اما تعداد باورمندان به عقل و عقلانیت در جامعه ما زیاد نیست بلکه احساسات بر ذهن بسیاری از ما حاکم است. حتی فلسفه، کلام، منطق و علم اصول ما نیز که تجلیات عقل در فرهنگ اسلامی است صرفا به عنوان متون کلاسیک و درس رسمی مطرح است و کمتر به امتداد اجتماعی آنها توجه می‌شود. لذا بسیاری از فیلسوفان و متکلمان ما و حتی مدعیات روشنفکری نیز در شرایط بحرانی اجتماع، کاملا بر اساس مشاهدات فردی و احساسات شخصی فکر می‌کنند و نظر می‌دهند. خلاصه بارها گفته شد که بخش‌هایی از فرهنگ عمومی و مناسبات جامعه‌ی امروز ما از فاصله گرفته و در حد یک تنزل یافته است و به همین جهت، برخی از افراد جامعه ما قدر و ارزش پیشرفت‌های بزرگ را به درستی نمی‌شناسد و اهمیت و ضرورت را درک نمی‌کنند و نسبت به حفاظت از قدرت ایران عزیز در غنی‌سازی اورانیوم بی‌تفاوت هستند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2494
📌 حب و بغض عقلی فیلسوف انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری: در اسلام حبّ و بغض هست امّا حبّ و بغض عقلی و منطقی نه احساسی و بی‏‌قاعده و ضابطه. دوستی و دشمنی که صرفاً از احساس برخیزد منطق ندارد، احساسی است کور و کر که بر درون انسانی مسلّط می‌گردد و او را به هر طرف که بخواهد می‌کشد؛ امّا حبّ و بغض عقلی ناشی از یک نوع درک، و در حقیقت ناشی از علاقه به سرنوشت انسان دیگری است که مورد علاقه واقع شده است. یک مثال: پدر و مادر نسبت به فرزند خود دو نوع علاقه دارند: یکی عقلی و منطقی و دیگری احساسی. علاقه منطقی موجب می‌گردد گاهی والدین با کمال جدّیت فرزند خویش را در رنج قرار دهند و موجبات ایلام وی را فراهم آورند؛ مثلاً طفل را در اختیار جرّاح قرار می‌دهند. والدین در آن حال اشک می‏‌ریزند، دلشان می‌‏سوزد و چشمانشان می‏‌گرید امّا از پزشک می‌خواهند هر چه زودتر او را تحت عمل قرار دهد، عضو قطع کردنی را قطع کند با همه لوازم و عوارضی که درد و رنج و احیاناً نقص عضو دارد. آن اشک در اثر علاقه احساسی است و این تقاضا در اثر علاقه عقلی و منطقی. اگر آنها ملاحظه دل سوختن فعلی را بکنند و علاقه احساسی را بر علاقه منطقی مقدّم بدارند و اجازه ندهند که عضوی از اعضای او را ببرند، در حقیقت به مرگ او تن داده‌اند؛ امّا به منطق عقل و به حکم علاقه به سرنوشت فرزند، پا روی احساسات خویش می‌گذارند و به ایلام و آزار طفل تن می‌دهند. هر انسان عاقلی احیاناً برای اینکه درد خویش را درمان کند خود را تسلیم جرّاح می‌کند که مثلاً انگشت مرا قطع کن. او دلش نمی‌خواهد درد بریدن انگشت را بکشد، همچنانکه از کم شدن یک انگشت فوق‌العاده ناراحت می‌شود، ولی این درد را منطقاً تحمّل می‌کند و به حکم عقل به این نقص عضوی تن می‌دهد. همانا عقل و منطق‏ است که او را پیش می‌برد و تقاضا را بر زبانش می‌آورد، و الّا احساس در اینجا حکمش بر خلاف این است. ✍ استاد مطهری، ولاءها و ولایت‌ها، ص23 •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2496