eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
547 عکس
152 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 تحول علوم انسانی، بایسته‌ها و راهبردها اخیرا مطلبی از دکتر رضا غلامی (مدیر سابق پژوهشکده علوم انسانی اسلامی صدرا و رایزن فرهنگی ایران در اتریش) درباره راه اشتباه در تولید علوم انسانی منتشر شده است و همین بهانه‌ای شده‌ است برای گفتگو از راه طی شده در علوم انسانی. این گفت‌وگو می‌تواند دوباره مسئله فراموش شده علوم انسانی را یادآوری کند تا درباره آن حکیمانه بیاندیشیم و راه آینده را بهتر فهم کنیم ... باز اندیشی گذشته، یک ارزش و ضرورت در هر کار بزرگی است بخصوص اگر آغازگر آن متولیان امر باشند. ان‌شاءالله در مطلبی دیگر نکاتی عرض خواهد شد... https://eitaa.com/hekmat121/2239
📌 تحول علوم انسانی، بایسته‌ها و راهبردها ✍ سید مهدی موسوی بخش اول: ۱. هر جامعه‌ای متناسب با شرایط و اقتضائات زیستی خود، به علوم انسانی متناسب با زیست بوم خود نیازمند است. انکار این اصل، ناشی عدم توجه به ذات «علوم انسانی» است که کاملا ناظر به انسان انضمامی و اکنونیت اوست. این همان وجه تمایز این علوم با علوم فلسفی و طبیعی است که به طبیعت و ذات فرا زمانی و فرامکانی می‌پردازد. انسان انضمامی، انسان در زمان و مکان و دارای وطن و فرهنگ است که ریشه در تاریخ و جغرافیای اختصاصی او دارد و علوم انسانی عهده‌دار توصیف و تبیین کنش‌های انسان است. کنش‌هایی که هویت آن را اگاهی، اراده، معنا، قصد و در موقعیت بودن تشکیل می‌دهد. ۲. جوامع اسلامی که شاهد یک دوره بزرگ از حکمت، علمیت و مدنیت بوده است متناسب با نحوه هستی و وجود خود و هماهنگ با مبانی الهیاتی و نیازهای اجتماعی انسان مسلمان، در یک فرایند چند صد ساله از نزول وحی تا عصر ترجمه و عصر تمدن اسلامی، مجموعه‌ای از علوم انسانی را تولید کرد و براساس آن توانست چند قرن استمرار فرهنگی و اتصال تمدنی داشته است. این علوم از تنوع و تکثر قابل توجهی برخوردار است. حکمت عملی، علم فقه و شریعت‌نامه، سیاست‌نامه‌ها، فتوت‌نامه‌ها، علم عمران و ... از جمله این علوم متناسب با زمانه تمدن اسلامی بوده است. هر چند ممکن است که این علوم با همان ساختار نتواند به همه نیازهای امروز جوامع اسلامی و انسان معاصر پاسخ کامل دهد، اما نمی‌توان وجود این علوم مهم و اساسی را انکار کرد. علوم انسانی موجود در تمدن اسلامی یک سرمایه‌ای عظیم و افق‌گشاست و می‌تواند به عنوان بخشی از تاریخ و فرهنگ و هویت انسان مسلمان در و کنش‌گری آگاهانه، رشیدانه، منتقدانه و انتخاب‌گرایانه (سوژگی) او مؤثر واقع شود و از این طریق نسبتی جدید را با عالم و آدم، غرب و شرق برقرار کند که به پیشرفت و تعالی جوامع اسلامی بیانجامد. ۳. جوامع غربی نیز متناسب با عالَم وجودی خود، تدریجا به سمت تولید علوم انسانی متناسب با بنیادهای فلسفی و ارزشی خود رفت. قرن ۱۹ و ۲۰ قرن ظهور علوم انسانی‌های متناسب با بحرانهای اجتماعی، اقتصادی و روانی انسان غربی است. مسئله این علوم، مسئله انسان غربی و جوامع اروپایی است. در حقیقت، اندیشمندان و عالمان غربی، با مشاهده دقیق کنش‌های انسان متجدد و ساختارهای تاریخی و فرهنگی جوامع غربی، به دنبال توصیف عمیق و تبیین چرایی کنش‌های انسانی و پدیده‌های واقعی در زندگی اجتماعی خود است تا از این طریق بتواند خیر عمومی و منافع بیشتر را کشف و در مسیر اکتساب آن حرکت کند. ۴. علوم انسانی موجود در غرب، همچون هر تجربه علمی و تاریخی بشر، یک فرآورده مهم و عظیم است و نمی‌توان به سادگی از کنار آن گذشت. اما چند نکته مهم را باید توجه کرد: ✔️نکته اول: علوم انسانی موجود، محصول زمینه‌سازی بیش از ۴۰۰ سال اندیشه‌ورزی جمع کثیری از فیلسوفان، متفکران، سیاستمداران، عالمان و محققان غربی در عصر رنسانس و عصر روشنگری در کشورهای مختلف فرانسه، آلمان، انگلیس، آمریکا و ... است که بعد از آن در اواخر قرن نوزدهم و قرن بیستم صورت علمی و روشی به خود گرفت. ✔️نکته دوم: علوم انسانی، یک پدیده‌ی سطحی و تک لایه نیست بلکه یک پدیده پیچیده و دارای ابعاد و حیثت‌های مختلف معرفتی و غیر معرفتی است؛ مانند: ۱. مبانی و مبادی فلسفی، ۲. روش‌ها و ابزارهای معرفتی، ۳. منابع و ادله اطلاعاتی، ۴. ساختار زبانی، مفاهیم و اصطلاحات تخصصی، ۵. پیش‌فرض‌ها و نظریه‌ها، ۶. اهداف و غایات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، ۷. سازوکارهای نهادی و اجتماعی. ✔️ نکته سوم: این علوم حاوی گزاره های اکتشافی و تجویزی فراوانی برای انسان امروزی و جامعه‌ی متجدد است که بر مبادی فلسفی متفاوت و روش‌شناسی‌های متنوع علمی استوار است و همین موجب شکل‌گیری مکاتب مختلف و متضاد در علوم انسانی شده است که علی‌رغم اشتراک در بنیادهای فلسفی اومانیستی و دغدغه‌های فرهنگی، تفاوت‌ها و تعارض‌های متکثری در توصیف‌ها، تبیین‌ها، پیش‌بینی‌ها و تجویزهای خود دارند و نمی‌توان در هیچ مسئله‌ای میان دانشمندان غربی، توافق و اجماع قابل توجهی یافت. 🛑 ادامه دارد... ۲۶ آذر ۱۴۰۳ (در آستانه شهادت آیةالله دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2256
📌 تحول علوم انسانی، بایسته‌ها و راهبردها ✍ سید مهدی موسوی بخش دوم: ۵. بر این اساس نمی‌توان سطحی‌انگارانه و ظاهرگرایانه و به سهولت و سادگی، حکم به تأیید یا رد همه‌ی علوم انسانی غربی کرد و از تولید سریع و آسانِ علوم انسانی بدیل سخن گفت. چرا که اولا علوم انسانی غربی یک کل منسجم و هماهنگ نیست بلکه مجموعه‌ای مکاتب و نظریه‌های مختلف و متضاد است و ثانیا تولید علم یک طرح بلند مدت چند صدساله است همچنان که در تمدن غرب چند صد سال به طول انجامید. ۶. بنابراین مواجه با علوم انسانی موجود، به یک عقلانیت و دستگاه محاسباتی دقیق و اجتهادی نیازمند است تا جوانب مختلف این علوم شناسایی شود و متناسب با زیست بوم جوامع مسلمان و انسان ایرانی، سنجیده و ارزیابی شوند، سره از ناسره شناخته شود و نظریه‌های معتبر برگزیده و در ساختار وجودی و معرفتی خود بازسازی شود. تحقق این مهم متوقف بر شرایط و پیش نیازهای متعدد ۱. معرفتی، ۲. اخلاقی و ۳. اجتماعی است و در بستری ممکن است که در آن ، و مبتنی بر ۱. منطق، ۲. اخلاق و ۳. آزادی یک ارزش بنیادین باشد. ۷. تفصیل این نگرش را می‌توان در کلان نظریه متفکران انقلاب اسلامی از جمله حضرت آیةالله العظمی خامنه‌ای پیگیری کرد و برای مهم لازم است به کتاب «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه حضرت آیةالله العظمی خامنه‌ای» مراجعه شود تا به جزییات این نظریه واقف شد. 🛑 پایان ۲۶ آذر ۱۴۰۳ (در آستانه شهادت آیةالله دکتر مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2257