📌فلسفه و حیات بخشی به علوم
✔️فلسفه الهی، علوم مرده را زنده میکند و آن علم زنده را به حرکت در مسیر حق وا می دارد
✔️ تأسیس فلسفه الهی برای تربیت و هدایت علوم است تا علوم را اسلامی کند
✔️ فلسفه الهی ثابت می کند این نظام سپهری، مبدأ، غایت، نظم و نظام دارد
✔️علم زنده، علم دینی است
✔️دینی شدن دانشگاه در گرو دینی شدن دانش است
✍سخنرانی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در بیست و یکمین گردهمایی اعضای #مجمع_عالی_حکمت اسلامی و دوازدهمین گردهمایی اساتید #علوم_عقلی:
🔹#حکمت و #فلسفه به دو قسم تقسیم شده است؛ فلسفه «نظری» و فلسفه «عملی». این تقسیم، به علم ربط دارد نه به عامل! هیچ شخصی نیست که فلسفه عملی با او کار نداشته باشد، همه شئون جامعه با فلسفه عملی سروکار دارد، اما وظیفه ای که فلسفه نظری به ویژه فلسفه الهی به عهده دارد و #رسالت_اصلی و اساسی آن محسوب می شود این است که علوم را هدایت، تکمیل و رهبری کند و علوم را از کفر نجات دهد.
🔸 #تأسیس_فلسفه الهی برای تربیت و هدایت علوم است تا علوم را اسلامی کند چراکه فلسفه الهی ثابت می کند این نظام سپهری، مبدأ، غایت، نظم و نظام دارد؛ میگوید کل موجودات تکلم الهی است و نه کلام الهی؛ کلام قابل ضبط است و می تواند جدا از متکلم باشد اما تکلم وابسته مطلق به متکلم است و بدون متلکم کلامی هم قابل تصور نیست.
🔹 پس علم وقتی علم است، که این مثلث را مثلث ببیند و آن را مثله نکند؛ که آفرید؟ چرا آفرید؟ و چه آفرید؟ در حالی که #تفکر_سکولار_غرب، این مثلث الهی را مثله کرده و اینگونه #علم را به #لاشه_علم تبدیل کرده است، این علم مرده، هیچ کس را عالم نمی کند! و نتیجه ای جز جنگ های جهانی و جنگ های نیابتی در پی ندارد.
🔸#فلسفه_الهی، علوم مرده را زنده میکند و آن علم زنده را به حرکت در مسیر حق وا می دارد. پس #اولین رسالت فلسفه الهی، همانا #تربیت، #احیا و #تهذیب_علوم است. آنگاه در سایه این حرکت، فلسفه عملی هم سامان میپذیرد.
🔹 #رسالت_اساتید_علوم_عقلی این است که دانش و حکمت و فلسفه در غرب را بررسی، مطالعه و به سؤالات آنان پاسخ دهند تا از برکت این مهم، علم در غرب زنده شود. در واقع شما اساتید علوم عقلی باید علوم را زنده و تربیت کنید. علم زنده، #علم_دینی است؛ معنی دینی شدن دانشگاه هم همین دینی شدن دانش است! دینی شدن دانشگاه در گرو دینی شدن دانش است.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
#تحول_علوم
#امامت_فلسفه_در_تحول_علوم
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌ساخت معنایی #واقعیت_اجتماعی براساس حکمت متعالیه
بخش سوم: ساختار معانی درفلسفه
🔸 در یادداشت های گذشته بیان شد که در حکمت متعالیه، "معنا" حقيقتي است که در مصداق و نفس الامر مفاهيم محقق است و مفهوم به نحو ذاتی و فعلی از آن حکایت می کند. در واقع مفهوم از معنا حکایت می کند. معنا در ظرف ثبوتِ مصداق تحقق دارد بنابراین معنا امر ذهنی صرف و قراردادی نیست. اما ذهن می تواند معنای محقق در مصداق و نفس الامر را ادراک کند و در قالب مفهوم صورتبندی و بیان کند.
🔹 براساس اصول مبرهن فلسفی اصالت وجود و تشکیک وجود، اشیا و مصادیق واقعی در عین وحدت ذاتی دارای لایه ها، سطوح و حیثیت های مختلف است و به اعتبار هر کدام از این لایه ها و حیثیت ها بهرمند از معنا است. به تعبیر دیگر، در هر مصداقی مجموعه ای معانی و حیثیت های واقعی وجود دارد که هر کدام از نحوه تعیّن وجودی و کمالات و نقائص همان مصداق حکایت می کنند. بنابراین ذهن می تواند از هر مصداقی معانی متعددی را ادراک و بر آن حمل کند.
🔸 مطلب مهم این است که علی رغم درهم تنیدگی معانی در مصداق و عدم ترکّب وجودی در مصداق، ذهن (علم حصولی) از محدودیت های ادراکی برخوردار است و توان ادراک همه جانبه و هم زمانِ همه معانی نهفته در یک مصداق را ندارد. چرا که ذهن با استفاده از مفاهیم و صور ذهنی با واقعیت ارتباط برقرار می کند و هر صورت و مفهومی دریچه ای کوچک و محدود به سوی واقعیت است از این رو بواسطه هر احساس و ادراک حصولی یک حیثیت از حیثیت های واقعیت و مصداق وارد ذهن می شود و از طریق هر یک از این صور و مفاهیم، فقط از یک معنا حکایت می کند، اما مهم این است که ذهن می تواند ورودی های مختلف را تجزیه و تحلیل و همچنین تجمیع و ترکیب کند و براساس کشف روابط میان آن صور و معانی، ترسیمی از کلیت مصداق داشته باشد و از آن موجود واحد (مصداق) حکایت کند. بنابراین ذهن از تحلیل مصداق موجود واحد، معانی مختلف و متفاوتی را ادراک و اکتشاف می کند که در ظرف ذهن متمایز و متفاوت هستند هرچند در ظرف تحقق به یک وجود موجودند نه آنکه ظرف تحقق و وجود، متکثر و متعدد باشد.
🔹 بنابراین معانی در ظرف تحقق و نفس الامر موجودند و اراده و آگاهی فاعل شناسا در ساخت و تحقق آنها دخیل نیست. به تعبیر دیگر، معانی تابع اعتبارات و قراردادهای ذهنی و اجتماعی انسان نیستند و تنها رسالت انسان در برابر معانی، از سویی کشف و ادراک و از سوی دیگر حب و بغض(گرایش و منافرت) است.
🔸 راه ارتباطی انسان با معنا از طریق #علم و آگاهی است. انسان به عنوان فاعل شناسا می تواند به حقیقت و معنا ارتباط علمی برقرار کند،
گاه خود معنا از طریق #علم_حضوری وارد نفس آدمي می شود. در این طریق، اصلا واسطه ای از صور و مفاهیم در کار نیست بلکه نفس با حقیقت معنا و مصداق آن ارتباط وجودی برقرار می کند لذا معانی نهفته در مصداق به صورت جداگانه به صید نفس نمی افتد بلکه به صورت یکجا و شبکه ای و در عین حال بسیط و واحد وارد نفس آدمی می شود و اتحاد وجودی میان آنها برقرار می شود. در این صورت، نفس علم ضرورتا پیامدها و لوازم خود را در پی دارد.
🔹 اما فاعل شناسا، گاه از طریق #علم_حصولی و با تبدیل معنا به صورت و مفهوم، تصویری از معنا را در صقع نفس خود ایجاد می کند و حالتی خاص در نفس حاصل می شود که از معنا و محکی واقعی حکایت می کند. بنابراین صور و مفاهیم ذهنی حاکی از معانی است. در این مرحله، معنا بواسطه صور ذهنی و مفاهیم از نفس الامر وارد نفس آدمی می شود و حیثیت معرفتی، ذهنی و حکایتگری پیدا می کند. چنانکه گفته شد ویژگی این ارتباط این است که معانی به صورت مفهومی و جداگانه وارد ذهن می شوند و ذهن در چند مرحله به تجمیع، ترکیب و تعمیم آن مفاهیم میپردازد. نفس نه با خود معانی بلکه با صورتی از آنها اتحاد وجودی برقرار می کند. بنابراین اتحاد نفس با صور معانی موجب ظهور لوازم و پیامدهای وجودی معانی در ظرف ذهن نمی شود هر چند می تواند با شدّت باور و اتصال به آن صور و مفاهیم، رقیقه ای از آن حقيقت را در نفس محقق کرد و برخی از لوازم و پیامدهای وجودی و "تجردی" آن را در خود مشاهده کرد اما این امر به اراده و شدت اتصال وجودی وابسته است.
🔸 در حکمت متعالیه، ذهن به یک صورت و در یک مرحله به معانی پی نمی برد بلکه معرفت دارای گونه ها و مراحل مختلفی است. حداقل در سه مرحله ذهن به معانی پی میبرد: ۱. مرحله احساس، ۲. مرحله تخیل و ۳. مرحله تعقل. همچنین مفاهيمي که ازمعانی حکایت می کنند چندگونه اند: ۱. مفاهیم جزیی، ۲. مفاهیم کلی ماهوی، ۳. مفاهیم کلی منطقی، ۴. مفاهیم کلی فلسفی و ۵. مفاهیم کلی اعتباري.
🔹 لکن درحکمت متعالیه اثبات شده استکه اساس فرایند ادراک، مرحله تعقل است وبنیانِ همه مفاهیم، مفاهیم کلی فلسفی (معقول ثانی فلسفی) است. درواقع بدون تعقل وبدون معقولات فلسفی امکان ادراک معانی وجود ندارد.
ادامه دارد..
سید مهدی موسوی
@hekmat121
📌 اخباری گری
(تحلیلی متفاوت)
بخش چهارم: پیامدهای اخلاقی
🔸چنانکه گذشت اخباریگری مانند هر مکتب فکری دیگر، یک شبکه معرفتی است و دارای یک صورتبندی نظری است و در این قالب، نوع نگاه خود را به عالم و آدم عرضه می کند. شناخت این مکتب جز از طریق این شبکه هماهنگ و پیوسته و بخصوص توجه به زیرساختهای معرفت شناختی و انسان شناختی آن ممکن نیست. آنچه مهم و محل مناقشه است و نتایج و پیامدهای اجتماعی و سیاسی را به همراه می اورد، همین شبکه معرفتی و صورتبندی نظری از مفاهیم و گزاره ها است والا ممکن است بسیاری از مفاهیم و گزاره ها مستقلا و مجزا، صحیح باشد و در سایر مکاتب فکری هم یافت شود اما نوع نظم اخباریگرایانه موجب پیامدهایی شود که در سایر مکاتب چنین پیامدهایی را نداشته باشد.
🔹پیامد دیگر معرفت شناسی اخباری گری، نفی حسن و قبح ذاتی ارزشها، افعال و ناتوانی مطلق عقل در کشف حسن و قبح همه افعال است. این یکی از وجوه اشتراک #اخباریگری با #اشعریگری است و حتی می توان با شواهد تاریخی و منطقی به راحتی اثبات کرد که این فکر از رسوبات جریان اشعریگری در فکر و فرهنگ آن بخش از جامعه شیعی است که به خلوص گرایی و ایمان گرایی احساسی و تقابل گرایی اجتماعی با سایر فرهنگ ها و جوامع تمایل دارند.
🔸به اعتقاد برخی از پیروان معتدل این رویکرد، افعال از حسن و قبح برخوردارند اما عقل از ادراک ناتوان است، اما از منظر جریان غیر معتدل، اصلا افعال و پدیده ها به هیچ وجه دارای حسن و قبح ذاتی نیستند و تمام حسن و قبح ها در نسبت ها و ارتباطات ساخته می شوند. بنابراین ارزش بودن ارزشها و حسن و قبح داشتن افعال جوارحی و جوانحی کاملا برساخته و روبنای ارتباطات و نسبت ها است که آن نسبتها زیربنای حقیقت وحسن وقبح است.
🔹 به اذعان این افراد اگر برای افعال و اخلاق به حسن و قبح ذاتي قائل شديد در واقع شما ذات اشياء را مستقل از خداي متعال و مشيت او تعريف کرده ايد، لذا بنياد اخلاق بر بت پرستي ساخته اید، چون در این صورت، هر امر اخلاقی و ارزشی یک بت و آله می شود و مستقل از خدا و اراده و مشیت او در نظر گرفته شده اند. اگر عقل هم به حسن و قبح ذاتي حکم بدهد، يعني عقل به بت پرستي دعوت مي کند لذا این عقل شیطانی و تحت ولایت شیطان است. بنابراین فقط یک چیز حسن دارد و آن ایمان و تعبد است و الا هیچ یک از مفاهیم اخلاقی مثل عدالت و ظلم، آزادی و اسارت، فضیلت و رذیلت، راستی و کذب و مانند آن به تنهایی هیچ حسن و قبح ندارد.
🔸 لاجرم لازمه این حرف اين است که بدون ایمان و پذیرش ایمان، اصول اخلاقی و ارزشی هیچ ارزش و استقلال و حجیتی ندارد و نمی تواند مستمسک مباحثات عقلي در اثبات دین و دینداری واقع شود لذا تمام استدلالهای اخلاقی بر اثبات دین و دینداری و آموزه های دینی بی فایده و بی معناست.
🔹 البته روشن است که تمام همت جریان اخباریگری در نفی حسن و قبح ذاتی افعال و اخلاقی برای زدن استدلال اصولیون و فقهای شیعه در اثبات حجیت عقل در استنباط احکام است. نگرانی این طیف این است که اگر حجیت عقل در استنباط احکام و برنامه ریزی زندگی و سیاستگذاری اجتماعی اثبات شود ناخودآگاه پای #عدالت، #مصلحت، #عرف، #علم و #تجربه هم به فرایند فهم و استنباط باز می شود و همین موجب تعطیلی دین، عرفی شدن استنباط، نفی ولایت اهلبیت(ع) و تنگ شدن دایره عبودیت می،شود؛ چون یا باعث اتکای به عقل و احساسِ بی نیازی از روایات می شود و جايي براي مديريت ديني و اخلاق ديني نمي ماند و اخلاق کاملا سكولار می شود و یا اینکه روایات را می بایست با عقل ناقص بشری که تابع تعلقات نفسانی و تقویمات اجتماعی تحت ولایت شیطان است تفسیر و تحلیل کرد و نهایتا همین هم موجب دوری از ایمان و ولایت اهلبیت و حرکت تحت ولایت شیطان و پناه بردن به دانش های جنود کفر و شیطان (اعم از فرق و مذاهب غیر شیعه اثنی عشری و سایر ادیان و مکاتب فکری موجود) میشود. در حالی که حسن و قبح عقلا و احکام مشترک عُقلایی تماما برای حفظ نظام مادی و وضع موجود شیطانی است.
🔸در واقع با نفی حسن و قبح ذاتی افعال و اخلاق، حجیت و اعتبار عقل در استنباط احکام، برنامه ریزی و سیاستگذاری اجتماعی به طور کامل ساقط می شود ومنبع بودن و دلیل بودن آن هم نفی می شود لذا جا برای "ایمان گرایی احساسات محور" باز می شود. (شبیه همان چیزی که کانت در طرح فکری خود دنبال می کرد که عقل را محدود کند و جا را برای ایمان احساس محور باز کند.)
🔹 استاد مطهری در مقاله #حق_عقل_در_اجتهاد از این طایفه با عنوان #سوفسطائیان_اسلامی یاد می کند که در شیوه و نتایج بسیار شبیه #سوفسطائیان_یونانی عمل کرده اند.
ادامه دارد ...
#اخباری_گری
#حسن_و_قبح
#سوفسطائیان_اسلامی
#اخباریگری_معاصر
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
هدایت شده از حمید پارسانیا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 #فارابی و #علم مدنی
🔸“…فارابی انجام کارهای حکومتی را «سیاست» می خواند؛ بدین سان #سیاست در علم مدنی او جایگاه مهمی دارد؛ او علم مدنی را فلسفه #عملی یا انسانی می خواند که از فلسفه نظری، شامل #ریاضیات ، علم طبیعی و علم الهی، متمایز است.
🔸نقش علم مدنی نظری، تعیین حدودی است که در آن، علوم و صناعات گوناگون برای مردم ضروری است و آنان را در زندگی منظم یک ملت به کمال غایی خود می رساند، این علم نیز باید مشخص سازد که توسعه علوم و صناعات عالی چگونه به بهترین وجه می تواند عملی شود.
💠eitaa.com/parsania_net
📌سلول های بهاری
#معرفی_کتاب برای کنشگران علم
🔹این کتاب خاطراتی از تلاشهای یک نسل ساده و معنوی فرزندان انقلاب در جهت تولید و توسعه سلولهای بنیادی به روایت دکتر حسین بهاروند است. کسی که برای اولین بار در سال ۱۳۸۲ به همراه همکارانش در پژوهشگاه رویان موفق شد تا سلول بنیادین انسانی تولید کند و به واسطه آن علم بیولوژی را به شدت تکان دهد.
🔸دکتر حسین بهاروند، استاد ممتاز و موسس پژوهشکده زیست شناسی و فناوری سلول های بنیادی پژوهشگاه رویان، در سال 1374 به پژوهشگاه رویان پیوست و پس از چند سال پژوهش، در سال 1382 توانست برای اولین بار در ایران سلول های بنیادی رویانی انسانی را تولید کند.
🔹در سال 1387 نیز به همراه همکارانش موفق به تولید سلول های بنیادی پرتوان القائی انسانی شد. این فعالیت ها او و همکارانش را قادر ساخت تا شاخه های مختلف پزشکی بازسازی را در ایران پایه گذاری کنند. ایشان تاکنون بیش از سی جایزه ملی و بین المللی، از جمله جایزه رازی، خوارزمی، آیسسکو، آکادمی علوم جهان، یونسکو و جایزه مصطفی (نشان عالی علم و فناوری جهان اسلام) دریافت کرده است.
🔸 کتاب سرشار از مفاهیم معنوی و علمی است که نشان از هم راهی علم و ایمان در فرزندان انقلاب اسلامی در انجام کارهای بزرگ علمی دارد.
#عقلانیت_انقلاب
#معنویت
#علم
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌فقه و تقدس
(تاملاتی در فلسفهی فقه)
✍ سید مهدی موسوی
🔹از جمله مفاهیم ارزشی که به دانشها نسبت داده میشود مفهوم #قدسیت است به این معنا که برخی از دانشها مقدس هستند و برخی نامقدس و خنثی هستند.
🔸 این مفهوم و نسبتدادن آن به دانش سه معنا میتواند داشته باشد:
۱. قدسی بودن به معنای مطلقبودن، حقیقی بودن و نقدناپذیری؛
۲. قدسی بودن به معنای استفاده از منابع وحیانی و قدسی که انتسابی به حضرت حق دارند؛
۳. قدسی بودن به معنای مؤثر بودن در حیات معنوی و سعادت حقیقی و ابدی انسان.
🔹 اطلاق معنای اول که تلقی مشهور نیز هست بر هیچ علمی به عنوان یک نظام دانایی صحیح نیست. چون حقیقت نامحدود است و علم مقوله بشری، محدود و در حال تحول و تکامل است. همواره امکان نقد و بررسی، نوآوری و خلاقیت در همهی علوم وجود دارد.
🔸 اما معنای دوم و سوم را میتوان به برخی از علوم بشری اطلاق کرد و از برخی علوم سلب کرد.
🔹جمع بندی:
دانش فقه به معنای اول، دانش مقدس و نقدناپذیر نیست. بلکه اجتهاد در شریعت و تلاش مستمر برای قرب به حقیقت بخصوص در موقعیتهای ناپایدار اجتماعی خصیصه ذاتی دانش فقه است.
لکن فقه چون از منابع وحیانی بهره میبرد و از اعتبارات شارع متعال گزارش میدهد دانشی مقدس است و با دانشهایی که چنین بهرهای ندارند متفاوت است.
فقه به معنای سوم نیز دانشی مقدس است چرا که موثر در حیات معنوی و مرتبط با سعادت ابدی انسان است.
🔸نکته پایانی:
قدسیت برخی از علوم مانند فقه، ذاتی و اصالی است اما برخی از علوم میتوانند در نسبت با علوم اصالتا مقدس، از جنبه قدسی برخوردار شوند.
فقیه نابغه و حکیم متأله حضرت امام خمینی(ره) در حدیث بیست و جهارم کتاب شریف شرح چهل حدیث به خوبی این مطلب متعالی را براساس فلسفه حکمت متعالیه تبیین فرمودهاند.
#فلسفه_فقه
#علم
#علممقدس
#فقه
#امامخمینی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 علم، مسئولیت ، غزه
رهبر انقلاب: امروز واکنش در برابر قضیۀ غزه مسئولیتِ همگانی است / نخبگان و عالمانِ حوزه و دانشگاه بیتفاوت نباشند
🔹علم مسئولیتآور است. مثل همهی داراییهای دیگر. دارایی فکری، دارایی مالی، دارایی قدرت؛ اینها همه مسئولیتآور است. علم هم از جملهی همین داراییهای ارزشمند است. علم دارید، این علم شما را مسئول میکند. یعنی باید هم از علمتان به نفع مردم استفاده کنید، هم از اعتباری که این علم به شما داده به نفع مردم استفاده کنید. هم خود آن دانش در خدمت به مردم باید قرار بگیرد.
🔹خدای متعال این تعهد را از علما گرفته، از دانشمندان گرفته که در این زمینه تحمل نکنند. پرخوری ستمگر و گرسنگی ستمدیده را تحمل نباید بکنند. عکسالعمل باید نشان بدهیم. واکنش نشان بدهیم.
🔹 امروز در قضیۀ غزه، این واکنش بر دوش همۀ ما وجود دارد. باید واکنش نشان بدهیم. عدهای گرسنهاند، عدهای زیر بمباراناند، عدهای دارند صدتا صدتا به شهادت میرسند. عالِم، چه عالِم دانشگاه، چه عالِم حوزه باید تلاش کند حق را بشناسد و در کنار حق بایستد. نگاهکردن بیتفاوت برای عالم و دانشمند جایز نیست.
#مسئولیت
#مسئولیت_اجتماعی
#دانشگاه
#علم
●➼┅═❧═┅┅───┄
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
مبارزه با رژیم صهیونیستی واجب است
بنا بر فقه اسلام _چه فقه مذاهب اهلسنّت، چه #فقه_شیعه و شاید بقیّه مذاهب دیگر_ تردیدی وجود ندارد که وقتی دشمنی بر سرزمین مسلمین تسلّط پیدا کرد، وظیفه همه است که با او مبارزه کنند، با او جهاد کنند؛ به هر شکلی از #جهاد که ممکن است.
امروز مبارزه با رژیم صهیونیست برای همه دنیای اسلام #واجب و لازم است. چرا از این وظیفه سر باز میزنند؟ بحمدالله ملّت ما در این مورد بیدار و هشیار [است]؛ بههرحال دنیای اسلام احتیاج دارد به اتّحاد، احتیاج دارد به ائتلاف، احتیاج دارد به همدلی. ملّتها غالباً با یکدیگر همدلند؛ دولتها هستند که اینجا وظیفه دارند، دولتها هستند که میتوانند نقش ایفا کنند.
۱۳۹۶/۰۴/۰۵
⭕️بیانات امام خامنهای در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
#بیمارستان_المعمدانی
#غزه
#بیدارشو_مسلمان
#مسئولیت
#مسئولیت_اجتماعی
#دانشگاه
#حوزه
#علم
●➼┅═❧═┅┅───┄
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 مصائب حوزه
در پی یادداشت #نقش_غربستیزان در بیاعتمادی مردم یکی از فضلای فعال فرهنگی مطلبی را متذکر شدند که قابل تامل است. آن مطلب بدین شرح است:
سلام
جریانی که فرمودید شکل شبه نخبگانی دارد. علاوه بر آن، جریان های عامیانه طب اسلامی و طب سنتی و مشابه های آن (علم هیات و تنجیم و ... که علم جدید را با مبانی عوامانه ای مثل یهودزدگی و فراماسونری و ... به کلی نفی می کنند) که متاسفانه در بین طلاب بسیار رایج شده است به این تلقی که حوزه #ضد_علم است، بسیار دامن می زند.
این هم مصیبتی است. طلابی که توان و درک کار علمی دینی ندارند، برای کسب رضایت عمومی و کسب احساس کاذب حیات و نشاط وارد این حوزه ها می شوند و ریشه حوزه را می زنند.
#غربستیزی
#غرب_پرستی
#علم
#حوزه
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1601
📌 امام عقلانیت
🔸حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) مفسر عقل و تبیینگر عقلانیت اسلامی است و در کلامی مفصل، متکلم و حکیم شیعی، هشام بن حکم (۱) را از حقیقت عقل و عقلانیت آگاه کرده است.
🔹 امروزه ما به این کلام مفصل و معجزه آسا بسیار نیازمندیم و ای کاش محور سازماندهی و بارسازی حوزه و دانشگاه شود.
----------------++++----------------
۱. «هشامبن حَکَم، ابومحمد، از اصحاب امام صادق و امام موسی کاظم«علیهماالسلام» است. وی دارای آراء و اندیشههای کلامی منحصر به فرد و از متکلمین برجسته شیعه در قرن دوم میباشد. وی پرچمدار حق ائمه، مؤید صدق، مدافع ولایتِ اهل بیت و اثباتکننده بطلانِ دشمنانِ آنان است. هشام با قلب و زبان و دست یاور ائمه«علیهمالسلام» بود»
#امام_کاظم
#عقل
#عقلانیت
#علم
#حوزه
#دانشگاه
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1602