eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
459 عکس
127 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌نکته: معنای تحول در علوم ۱. در قضایای مغالطی، ممکن است همه مفاهیم و تصورات معنادار دار باشد لکن قضیه باطل است. ۲. در قیاس و استدلال نیز ممکن است تک تک قضایا به نحو مجزا، صحیح و صادق باشد اما نتیجه ندهد و یا نتایج برگرفته از آن کاذب باشد. ۳. در رشته‌های دانشی و علوم صناعی هم ممکن است تک تک مفاهیم معنادار و تک تک قضایا صادق و همچنین تک تک استدلالها منتج باشد لکن نظام و ساختار حاکم بر مفاهیم و قضایا و استدلالها صحیح نباشد و در توصیف، تبیین وقایع محدود و ناقص باشد و در تجویز ناصواب و ناکارآمد باشد. 🔹بنابراین حکم و اعتبار صورت و ساختار دانش، غیر از حکم و اعتبار اجزا (مفاهیم و قضایا) است. از این رو، تحول در علوم صرفا به معنای تغییر کامل مفاهیم و گزاره ها و یا جایگزینی مفاهیم و گزاره های متفاوت نیست، بلکه مهمتر از هر چیزی، تغییر و تحول در ساختار دانش و چینش نوین در شبکه مفاهیم و گزاره‌ها است. 🔸ساختار دانش، به مبانی نظری و افق معنایی و آرمانی حاکم بر دانش و دانشمند وابسته است، مبانی محدود، افق بسته و آرمان کوچک موجب شکل گیری دانش محدود و محصور می شود و در عوض، مبانی گسترده، افق باز و آرمان‌های بلند و مطلق، شکل دهنده به دانش‌های متعالی خواهد بود. 🔹 پرداختن به مبانی نظری، افق معنایی و آرمان‌ها از حیطه علوم جزئی و عقلانیت ابزاری خارج است و بر عهده به عنوان علم کلی و دستگاه حامل عقلانیت نظری و ارزشی است. 🔸 در یک تقسیم بندی کلی، فلسفه ها بر دو گونه اند: ۱. فلسفه‌ی محدود و متدانی که علوم محصور را می تواند نتیجه دهد. ۲. فلسفه‌ی مطلق و متعالیه که علوم گسترده را می تواند طراحی و پیشنهاد دهد. 🔹 فلسفه ای که بر پایه عقل برهانی سامان یافته باشد و به نحو حداکثری، شبکه‌ای و روشمند از همه‌ی آبشخورهای متنوع معرفتی همچون مشکات وحی و نبوت و همچنین تجربه‌های تاریخی و علمی بشریت سیراب شود، فلسفه ای مطلق و متعالی است و می تواند راهبر انسان و اجتماع در مسیر تحول و تعالی علوم محدود و محصور در یک افق معنایی گسترده و متعالی باشد. https://eitaa.com/hekmat121
📌 اساس پیشرفت اساس توسعه و یک جامعه، نه صرفا رشد اقتصادی و یا توسعه فناوری های نوین است اگر چه اینها بسیار مهم است، اما آنچه زیرساخت اصلی پیشرفت را تشکیل می‌دهد رشد فرهنگ، تربیت اجتماعی و عقلانیت تک تک افراد جامعه است. بدون متناسب با پیشرفت و بدون تعمیق در لایه های عمیق شخصیت افراد و سطوح بنیادین جامعه بدون حاکمیت هرگونه رشد اقتصادی و فناوری خود می‌تواند موجبات بحران‌های جدید در جامعه را فراهم کند. بلکه هرگونه رشد اقتصادی متوازن و تعمیق زیر ساخت‌های فناورانه راهگشا، معلول رشد تربیت اجتماعی و تعمیق فرهنگ پیشرو و حاکمیت عقلانیت اجتماعی است به نحوی که همه کنشگران اجتماعی اعم از مردم و مسئولان خود را در قبال پیشرفت و حل مسائل جامعه متعهد و مسئول بدانند و هیچ کس دیگری را متهم و خود را بی عذر و تقصیر نداند. بر این اساس فلسفه، علوم انسانی و بخصوص علوم اسلامی در جامعه ایرانی برای رسیدن به جامعه پیشرفته نقش محوری و بنیادین را دارند. نهادهای علمی و پژوهشی علوم انسانی و اسلامی و رسانه های مذهبی و دینی مهمترین پیشران گسترش فرهنگ پیشرو و عامل مهم در تربیت اجتماعی آحاد افراد جامعه هستند. https://eitaa.com/hekmat121
📌پیش نیازهای تمدن سازی در حکمت انقلاب اسلامی 🔹تمدن سازی متوقف بر فهم چیستی تمدن و شناخت پیش نیازهای آن است چرا که تمدن سازی یک پدیده‌ی اجتماعی است و هر پدیده اجتماعی متوقف بر زمینه ها و شرايط متناسب است تا امکان تحقق و پدید امدن داشته باشد. 🔸تمدن در عرف امروز، یک نظم معنایی و حقوقی در مقیاس جهانی است که فناوری های متناسب با خود را تولید و در مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی تأثير سازنده و پیشرو داشته باشد و بتواند تحولات اجتماعی پیش رو را پیش بینی، هدایت و مدیریت کند. 🔹توضیح سه لایه‌ی تمدن: ۱. ساخت حقیقی: پیشنهاد یک نظم معنایی و عقلانیت عملی در محیط اجتماعی است که نگرش نوینی را به انسان، هستی و جامعه خلق کند. (اقناع کننده، نوآورانه، هماهنگی و کارآمدی در راستای زندگی بهتر در ابن جهان) این پایه، زیربنایی ترین لایه تمدن و سازنده عقلانیت و دستگاه محاسباتی و هویت اجتماعی یک تمدن است. ۲. ساخت حقوقی: ارائه یک نظام اخلاقی و حقوقی نوین برپایه مفاهیم بنیادی است که مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی را نظم و حقوق و تکالیف افراد و گروهای اجتماعی را تبیین نماید. این لایه اعتماد بخش، سازنده مناسبات انسانی و جهت دهنده به ارتباطات انسانها در متن زندگی اجتماعی است. ۳. ساخت فنی: تولید فن آوری های اجتماعی و سخت افزارهای مدیریتی و راهبردی است که مشارکت افراد در ساخت اجتماعي را تسهیل کند. این وجه اشکار تمدن است که به تنظیم معادلات اجتماعی و تدبیر معاش مردم می پردازد و عموم افراد با این لایه و وجه از تمدن ارتباط مستقیم دارند و با وجوه اشکار تمدن رابطه برقرار می کنند چون این لابه، اثار و نتایج ملموس در زندگی و معیشت آنها دارد. فناوری های اجتماعی شامل مقولاتی است که عهده دار تنظیم معادلات اجتماعی است و بر مهارت آموزی و به کارگیری در مقام عمل استوارند. 🔹مهمترین فناوری های اجتماعی عبارتند از: ۱. علم و دانش‌های جزئی ۲. زبان ۳. هنر ۴. ساختارهای قانونی و مدیریتی ۵. صنایع و ابزارهای سخت 🔸تمدن سازی تمدن سازی، یک پدیده‌ی تدریجی، فرایندی و دو سویه است: ۱. از یک سو یک طرح پیشینی از زندگی مطلوب وآینده‌ی بهتر درمقیاس جهانی است که بربنیان‌های معرفتی وطراحی الگوهاي رفتاری وتحقق آنها دریک جامعه (به عنوان جامعه نمونه و جامعه رشدیافته) استوار است و ۲. از سوی دیگر معلول گسترش جهانی واقبال ملت‌ها و گرایش برخی ازدولت‌های پرنفوذ است تاآن نظم معنایی وحقوقی رامطلوب جامعه‌ی خود و مسیر پیشرفت و تعالی تلقی کنند. که اگر چنین تلقی و نسبتی با آن برقرار شود به صورت طبیعی و تعیّنی، تمدن سازی رقم می‌خورد. 🔹 در فرایند تمدن سازی، از میان سه لایه‌ی تمدنی، به ترتیب لایه‌ی اول مهمتر از دومی و سازنده‌ی آن است و لایه‌ی دومی مهمتر از لایه‌ی سوم و سازنده‌ی آن است. 🔸اگر بتوان نظم معنایی وعقلانیتی ارائه داد که ۱. پرکننده‌ی خلأ فکری و معنایی انسان امروز، ۲. ریشه دار در فطرت وطبیعت بشر ۳. دارای انسجام و هماهنگی، ۴. سادگی و شمولیت قواعد و ۵. اقناع کننده فکری انسان معاصر در زمینه کارآمدی باشد، ایجاد تمدن جدید ممکن خواهد بود. 🔹لذا بیش از هر اقدامی می‌بایست به تعمیق و تدقیق نظم معنایی وعقلانیت اجتماعی برآمده ازآن درمقیاس جهانی وفطری پرداخت و براساس آن افراد جامعه راتربیت، مناسبات انسانی راهدایت ومعادلات اجتماعی رامدیریت کرد. و این رسالتی است که برعهده‌ی و است. 🔸 البته فلسفه والهیات هنگامی می‌توانند این رسالت مهم رامحقق سازند که: ✔️اولا ناظر به همه منابع معتبر معرفتی باشد و در شناخت نظام هستی ولایه‌های وجودی از آنها استفاده ببرد و یک طرح‌واره‌ی جامع و برهانی از هستی، انسان ومعرفت ارائه دهد. ✔️ثانیابه ساحت‌های مختلف حیات انساني عنایت داشته باشد، که لازمه‌ی آن توجه به در ادامه است. بدون حکمت عملی، حکمت نظری نمی‌تواند به ساخت نظم معنایی وعقلانیت اجتماعی منتهی شود. ✔️ ثالثا دارای تفسیری فطری ازتاریخ بشریت ومسیر تکاملی حرکت وحیات انسانی باشد. حرکتی که محور آن جریان فطرت الهی و نهضت انبیای الهی وائمه معصومین (ع) وحکما وفقها هستند. به این معنا که این نظم معنایی جدید در عین نوآوری وبدیع بودن وکارآمدی درحل بحرانهای اجتماعی، ریشه در تاریخ وتمدن بشری دارد و در ادامه نهضت تکاملی انبیای الهی و معصومین (علیهم السلام) و جریان حکمت اسلامی و فقاهت اجتهادی قرار گرفته است و در همان مسیر تکاملی ومبتنی برارزش‌های فطری ومشترک بشریت درحرکت است تابه نهضت جهانی حضرت حجت‌بن الحسن العسکری(ارواحنا له الفدا) متصل شود. این ویژگی، موجب شکل‌گیری و است. ✍ سیدمهدی موسوی https://eitaa.com/hekmat121
📌 نکته 🔹جامعه امروز ایرانی بیش از هر زمانی به تفکر فلسفی پیرامون هستی و وجود خود دارد و این رسالت ایده‌ی است. 🔸در قرون متمادی حکمت و فلسفه الهی هویت بخش جامعه ایرانی و سازنده نحوه‌ی هستی انسان ایرانی بوده است و در فراز و نشیب‌های فکری و فرهنگی مددکار سیاست و صناعت ایران بوده است. 🔹امروز نیز افراد و احزاب گرفتار به فروبست‌های فکری و بن‌بست‌های نظری می‌توانند از این میراث جاودانه برای پایایی و پویایی خود و جامعه بهره ببرند. https://eitaa.com/hekmat121/988
📌خواندن کتب غربی برای طلاب و مدیران واجب است یا حرام؟ ❇️پرسش: سلام همواره از سوی برخی از خطبا و تریبون‌داران اینگونه گفته می‌شود که طلاب و مدیران نباید آثار متفکران غربی همچون کانت و کینز و مانند آن را مطالعه کنند. این با مطلب شهید مطهری که مطالعه فیلسوفان غربی در باره تاریخ و جامعه را از اوجب واجبات می‌داند ناسازگار است. همچنین چگونه می‌توان آثار غربی‌ها را نخواند و از تمدن سازی سخن گفت؟ لطفا پاسخ دهید. ❇️پاسخ: همواره دو نظرگاه مهم درباره مطالعه آثار فکری و علمی تمدن غرب وجود داشته است که ریشه در مبانی معرفت شناسی و انسان شناسی آنها دارد. ✅جریان اول: جریانی که معتقد است که طلاب و حوزویان باید آثار غربیان را عمیق و اجتهادی و انتقادی بخوانند و ضمن نقد اجتهادی از آنها برای شناخت زمانه و موضوع شناسی استفاده کنند و بر پایه نظریه گفتگوی علمی و اجتهادی را با متفکران غربی آغاز کنند. بنیان این نظریه، معرفت‌شناسی واقع گرا است که امکان کشف واقعیت را ممکن می‌داند و معتقد است انسانها می‌تواند بواسطه عقل به سطوحی از واقعیت برسند هرچند کمال معرفت از طریق همدوشی عقل و وحی ممکن است. اما اگر کسانی با عقل به صورت روشمندانه با واقعیات طبیعی و انسانی مواجه شوند می‌توانند گزاره‌های علمی صادقی به دست آورند. اگر چه طبیعتا برخی از گزاره‌های معرفتی آنها می‌تواند باطل باشد که می‌بایست به صورت اجتهادی تحلیل و بررسی شود. متفکران انقلاب اسلامی همچون امام خمینی، امام خامنه‌ای، علامه طباطبایی، شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید صدر، علامه جعفری، آیت الله مصباح یزدی، آیت الله جوادی املی، از این جمله‌اند. به تعبیر شهید مطهری مطالعه آثار پیرامون جامعه و تاریخ از طلبگی است. ✅ جریان دوم: جریان دوم، جریانی است که در سخنان خود چنین به مخاطب القا می‌کنند که همه آثار فکری و علمی غرب، شیطانی و برساخته‌ی اراده‌ی انسان غربی است چون هیچ معرفتی کاشفیت از واقع ندارد و همه معرفت‌ها به صورت سیستمی برآمده از اراده‌ها و تعلقات نفسانی است. از این رو، مطالعه آثار غربیان در تعارض با نماز شب و مسلمان بودن است لذا طلاب و اساتید نباید آثار آنها را در اقتصاد و سیاست و مانند آنها را مطالعه کنند. هر چند برخی از این افراد خود بیشترین بهره را آثار فیلسوفان غربی و اندیشمندان علوم انسانی برده‌اند. مثلا منطق دیالکتیک، نظریه تقدم اراده بر معرفت و همچنین نظریه سیستم‌ها و قدرت محوری را که اساس نگرش آنهاست از غرب گرفته‌اند و بواسطه‌ی آنها روایات را فهم و علوم اسلامی را نقد می‌کنند. ♦️نتیجه: اختلافات روبنایی این چنینی ریشه در مبانی فکری و فلسفی دارد و هر دستگاه معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی ‌تحلیل متفاوتی از پدیده‌های ‌علمی، اجتماعی و سیاسی عرضه می‌کنند و احکام متفاوتی هم صادر می‌کنند. https://eitaa.com/hekmat121
بسمه تعالی 📌 طرحواره‌ی اجمالی درس تمهیدی آشنایی با نظام فکری و منظومه معرفتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) نام درس:
آشنایی با نظام فکری و منظومه معرفتی امام خمینی
مخاطب: طلاب سطوح عالی تعداد جلسات: حداقل ۶ جلسه مدت زمان جلسات: ۱:۳۰ جلسه اول: ویژگی و مختصات نظام فکری امام خمینی متن پیش مطالعه طلاب: ۲۰ صفحه اول کتاب ولایت فقیه امام جلسه دوم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های فلسفی متن پیش مطالعه طلاب: نامه امام به گورباچف جلسه سوم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های عرفانی متن پیش مطالعه طلاب: نامه عرفانی امام به حاج احمد آقا جلسه چهارم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های اصولی متن پیش مطالعه طلاب: بخش‌هایی از منشور روحانیت و نامه به آيةالله قدیری پیرامون نقش زمان و مکان در اجتهاد جلسه پنجم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های فقهی متن پیش مطالعه طلاب: نامه امام خمینی به آیة‌الله خامنه‌ای پیرامون ولایت فقیه جلسه ششم: مکتب اجتماعی و سیاسی امام خمینی متن پیش مطالعه طلاب: پیام حج امام در سال ۱۳۶۷ https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه بخش سوم: چون ز حس بیرون نیامد آدمی باشد از تصویر غیبی اعجمی 🔹وحی و عقل و طبیعت سه منیع مهم برای تفکرند که با روش‌های مختلفی می‌توان به آنها مراجعه کرد و از آنها بهره گرفت. به طور مثال می‌توان به "وحی" با روش و منهج برهانی و رویکرد فلسفی و هستی‌شناسانه مواجه شد و می‌توان با روش باطنی و رویکرد عرفانی بدان مراجعه کرد و می‌توان از روش جدلی و رویکرد اشعری و یا معتزلی کمک گرفت و "وحی" را فهم کرد و به لایه‌های معنایی آن پی برد. البته رویکردهای تجربه‌گرایانه‌ی پوزیتیویستی و تضادگرایانه‌ی دیالکتیکی نیز از ظرفیت‌ها و محدودیت‌هایی برخوردارند. اما نکته مهم این است که هر کدام از این روشها و رویکردها با یک حقیقت واحد یعنی "وحی" و قرآن مواجه می‌شوند و هر کدام به سطح و لایه‌ای از معارف قرآن دست پیدا می‌کند که اگر درست تحلیل شود می‌توانند مکمل یکدیگر باشند. 🔸 متاسفانه برخی از افراد تک ساحتی که از ذهن تک‌لایه برخوردارند و نمی‌توانند فهم تشکیکی از واقعیت‌های حقیقی و اجتماعی داشته باشند همواره بر تقابل میان وحی و عقل، ایمان و علم، فلسفه و فقه، عرفان و عقلانیت اصرار می‌ورزند و چنین وانمود می‌کنند که مثلا اگر منابع وحیانی داریم از حکمت و عرفان بی‌نیاز هستیم. یا اینکه اگر از اهمیت و نقش فلسفه وعرفان در ساخت جامعه سخن گفته شد به معنای نفی فقه و قرآن وحدیث است. لذا همواره‌ با اثبات یکی به دنبال نفی ویا تضعیف طرف دیگری است. درحالی که اگرذهن چند ساحتی و فهم تشکیکی و همدلانه داشتند می‌فهمیدند که هیچ کدام از این منابع و دانش‌ها نافی یکدیگر نیستند واثبات نقش سازنده‌ی هر کدام مانع اثبات نقش‌آفرینی دیگری نیست. به طور نمونه در عین حال که یک انقلاب است ، ، ، و هم هست. اگریکی ازبنیان‌های اصلی آن و است قطعا یکی دیگر از بنیان‌های آن و هم هست.همچنان که تلاش مصلحان و روشنفکران و انقلابیون هم رکن دیگر این انقلاب است. هنر امام خمینی (رضوان‌الله تعالی علیه) میان همه‌ی این منابع، دانش‌ها وکنشگران است و توانست از همه این میراث و سرمایه‌ها به نحو صحیح وجامع بهره بگیرد و با ایجاد درانسان ایرانی به بسیج ملت برای خلق جهان معنایی توحیدی بپردازد. 🔹 همچنین بایددانست که بسیاری از این لایه‌های وجودی و معانی نهفته‌، در بستر زمان کشف و یا ساخته شده است. بدین جهت، مطالعه‌ی تاریخ وسیر تطور وجودی آنها درنسبت با انسان وهستی، لازمه‌ی شناخت تشکیکی و فهم همدلانه‌ی حقیقیت و اعتبار است. همچنان که امام خمینی، با فهم عمیق تاربخ انبیا الهی، فرهنگ شیعی و انسان ایرانی، بزرگترین شاهکار قرن ۲۰ را رقم زد. جان نباشد جز خبر در آزمون هر که را افزون خبر جانش فزون جان ما از جان حیوان بیشتر از چه زان رو که فزون دارد خبر پس فزون از جان ما جان ملک کو منزه شد ز حس مشترک وز ملک جان خداوندان دل باشد افزون تو تحیر را بهل زان سبب آدم بود مسجودشان جان او افزونترست از بودشان ورنه بهتر را سجود دون‌تری امر کردن هیچ نبود در خوری کی پسندد عدل و لطف کردگار که گلی سجده کند در پیش خار جان چو افزون شد گذشت از انتها شد مطیعش جان جمله چیزها مرغ و ماهی و پری و آدمی زانک او بیشست و ایشان در کمی ماهیان سوزن‌گر دلقش شوند سوزنان را رشته‌ها تابع بوند ✍ سیدمهدی موسوی ✅ https://eitaa.com/hekmat121
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مدرسه پاییزه الهیات حکمرانی (روز دوم) ◾جایگاه فلسفه در حکمرانی 🎙حجت الاسلام استاد احمد واعظی رئیس دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 📅 پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ از: پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی
👈 نقش فلسفه در گسترش عقلانیت و خداباوری بشر بسیار مهم است. 🔸آيت‌الله رئیسی در اختتامیه کنگره بین‌المللی علامه طباطبایی، ضمن تقدیر از دست اندرکاران برگزاری این همایش، با تأکید بر این که روز را باید در طول سال و در تمام مراکز علمی و پژوهشی دنبال نموده، به فلسفه و نقش فلسفه در حوزه‌های مختلف بپردازیم، اظهار داشت: نقش فلسفه در تعالی و پیشرفت جوامع و گسترش عقلانیت و خداباوری و لایه‌های تمدنی بشر بسیار مهم و ضروری است. 🔰ایشان اظهار داشت: علامه طباطبایی احیاگر معارف الهی در دوران معاصر است که فیلسوف، مفسر، متکلم، محدث، ریاضی‌دان و به معنای واقعی کلمه عالم واصل است که به خود رسیده و در جایگاهی از قله قرار دارد که نمی گوید بروید، می‌گوید بیایید، یعنی سیاقت ندارد بلکه قیادت دارد. 🔰وی با بیان این که علامه در مواجهه فلسفه الهی و فلسفه غربی، اصول فلسفه و روش رئالیسم را در چهارده مقاله به چالش کشید، اظهار داشت: علامه در تعریف از انسان، نطق را فصل الفصول نمی‌داند و تعریف او آن است که الانسان حی متعله، که انسان حیات خدایی باید داشته باشد. 🔰 وی ایران اسلامی را مهد فلسفه و علوم عقلی در جهان دانست و اذعان داشت: باید نقش نگاه‌های بلند را در تمدن سازی و جامعه سازی قرآنی که از نقش بسیار ارزشمندی برخوردار است، مورد توجه قرار دهیم. 🔰ایشان با تأکید بر این که حوزه و دانشگاه اتاق فکر دولت است، اظهار داشت: در این مجموعه اندیشه‌ورز شدیدا نیازمند نوآوری و ابتکارات و خلاقیت‌ها در تمام حوزه‌ها از جمله حوزه هستیم. 🆔@hekmateislami
📌امام خمینی (ره) رئیس حكما و عرفا در عصر ما ✍مرحوم آیت الله سید جلال آشتیانی: 🔹در دوران زعامت مرحوم مغفور له آيت‏ الله العظمى حاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى «نوّر اللّه مضجعه» ساليان متمادى مرحوم شاه‏ آبادى در حوزه علميه قم تدريس مى ‏فرمودند . آقاى شاه‏ آبادى هر طالب مستعدى را از فيض وجود خود بهره‏مند مى ‏ساختند كتب منقول و معقول را از كفايه و مكاسب و رسائل گرفته تا اسفار و شواهد و مبدأ و معاد ملا صدرا و شرح فصوص و مصباح الانس را درس مى‏دادند. 🔸حضرت استاد علّامه آيت‏ الله العظمى امام «ادام اللّه ظله الظليل على رءوس المسلمين» در عرفان و تصوّف اسلامى تلميذ اين عارف نامدارند و گويا معظّم له شاگرد منحصر بفرد شاه‏ آبادى مى‏ باشند. 🔹امام «مدّ ظله» از اساتيد بزرگ عرفان در قرن اخيرند و ذوق و استعداد خاص در مبانى عقلى و عرفانى دارند. از معظّم له دو رساله نفيس، يكى مصباح الهداية فى النبوّة و الولاية و ديگر رساله‏ اى در شرح دعاى سحر، چاپ شده است كه حاكى از تبحّر و تدرّب آن استاد عاليقدر مى ‏باشد. امام بر مصباح الانس حمزه فنارى، شرح مفتاح الغيب شيخ كبير صدر الدين قونوى بطور متفرقه حواشى دقيقى مرقوم داشته ‏اند و بر مقدمه قيصرى و بر برخى از مواضع فصوص تعليقات دارند. 🔸امام خمينى‏ «جعلنى الله عن كل مكروه فداه» در حكمت متعاليه به روش صدر الحكماء و العرفا آخوند ملاصدرا استاد مسلّم و در حقيقت بدون مجامله بايد گفت كه آن جناب خاتم حكما و عرفا در عصر ما مى‏ باشند. و بمرحوم شاه ‏آبادى اعتقاد راسخ دارند. 🔹مرحوم شاه‏ آبادى مطلقا اعتنا بگفته مخالفان فلسفه و عرفان نداشت. مانند كوه استوار بود و در فكر او اين معنا كه از انغماز در الهيّات و عرفان ممكن است‏ به جنبه شريعتمدارى او لطمه بزند، خطور نمى‏ نمود. 🔸 امام قبل از دوران طلبگى حقير در قم شرح فصوص تدريس مى ‏كردند و در زمانى كه نگارنده اين سطور در قم تحصيل مى‏ كردم، معظم له شرح منظومه (براى جمعى از جمله مرحوم علّامه بزرگوار شهيد مطهرى و آيت‏ الله العظمى منتظرى، آيت‏الله آقا ميرزا محمد مسائلى اردبيلى‏ و مرحوم آقا سيد غنى اردبيلى و شهيد دانشمند قاضى طباطبائى و برخى ديگر از افاضل زمان) تدريس مى ‏فرمودند. 🔹مدتها به تدريس اسفار اشتغال داشتند كه برخى از مدرسان درجه اول مانند آيت‏ الله حاج ميرزا عبد الجواد سدهى اصفهانى و حاج ميرزا عطاء الله سدهى و مرحوم فكور يزدى بدرس ايشان مى ‏رفتند و استاد علّامه مطهرى و آيت‏الله منتظرى و جمعى ديگر در اين درس حاضر مى ‏شدند. امام بعد از شروع به تدريس خارج فقه و اصول و توجّه افاضل به اين دروس، نتوانستند بين تدريس دو رشته جمع نمايند و در مدت قليلى حوزه درسشان ديگر حوزه ‏ها را تحت شعاع قرار داد. 📚شرح مقدمه قیصری بر فصوص، مقدمه کتاب آیت‌الله •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1576
📌 فلسفه از منظر آیت الله العظمی خامنه‌ای ✅ رهبر معظم انقلاب در مواردی برای فلسفه نقش کاشفیت و تقرب نیز بیان کرده‌ است. حجت‌الاسلام دکتر محسن قمی، عضو هیئت مؤسس مجمع عالی حکمت اسلامی و مشاور رهبری: ❓دیدگاه رهبر معظم انقلاب پیرامون فلسفه چیست؟ آیا ایشان نگاهی کاربردی به فلسفه داشته و آن را فقط برای دفع شبهات مفید می‌دانند؟ 🔸به نظر من چنین استنادی به رهبر معظم انقلاب اشتباه است. چراکه کار تبیین هستی یا همان موجود بما هو موجود است و در این میان دفع شبهات یک امر فرعی به حساب می‌آید. اگرچه یکی از کمک‌هایی که فلسفه به ما می‌کند، در همین موضوع است. نگاه کاربردی داشتن به فلسفه یعنی فلسفه را از ماهیت اصلی خود منسلخ و جدا کردن. در حالی که حضرت آقا بارها تاکید کرده‌اند که اگر دین درست تبیین شود، مردم از آن تبعیت می‌کنند و این سخن برگرفته از همان روایتی است که می‌فرماید: «لو علم الناس محاسن کلامنا لاتّبعونا» لذا نگاه ایشان به فلسفه، نگاه تبیین و تعمیق اندیشه دینی است. 🔹لذا کار اصلی فلسفه یک کار ایجابی است، نه سلبی و این‌که منحصر به پاسخگویی به باشد. از این رو ایشان در مواردی برای فلسفه نقش کاشفیت و تقرب نیز بیان کرده‌ و در همان دیدار که به تأسیس مجمع عالی حکمت اسلامی انجامید، فرمودند: «هدف از فلسفه نزدیک کردن انسان به خدا و تعمیق اندیشه‌هاست.» این سخن به خوبی نشان می‌دهد که ایشان چه جایگاهی برای فلسفه قائل هستند. ایشان همچنین تأکید کردند که نباید از مرکزیت و مرجعیت فلسفه بیافتد و باید همچنان قطب اصلی فلسفه اسلامی باقی بماند. https://eitaa.com/hekmat121/1871