eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
459 عکس
127 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌سازندگی در تخریب 📌امتداد در تشکیک 🔆بررسی نقش جریانهای در و 🔆 ❇️خلاصه کلام این است که رشد علم همواره در بحران¬ها، تردیدها و تشکیک هاست و در این تردیدها و تشکیک ها می توان افق های نو را کشف و پاسخ جدید را عرضه کرد. 🔹از این رو، اهل حکمت و فلسفه از تخریب، تشکیک و تردید، خوفی به خود راه نمی دهند و از پرسش ها و تشکیک ها اگر براساس رعایت و در موضعِ خود باشد استقبال می کنند. اما اگر متاعی عرضه شود که با شعار تکامل و امتداد حکمت و فلسفه به میدان آید اما تخریب و تشکیک شالوده شکنانه را قصد کرده باشد حتما باید با آن مخالفت و مقابله شدید علمی و تبلیغی کرد و منصفانه اهداف آنان را بر ملا کرد و در این جای هیچ ، گذشت و توجیه گری نیست. 🔸جریان های مخالف با حکمت و فلسفه هر چند در ماتعی برای بسط و امتداد حکمت محسوب می شوند و زحماتی را برای اهل حکمت و فلسفه ایجاد می کنند و دست مردم رااز معارف عقلانی و حکمی کوتاه می کنند (که در جای خود نیازمند تحلیل و بررسی است) اما از جهاتی به طور و در موجب تکمیل و رشد حکمت و فلسفه بوده اند و باعث تعمیق کیفی حکمت و توسعه کمی فلسفه در عرصه های مختلف شده اند. ❇️مهمترین آثار و تأثیرات مخالفان فلسفه در شکوفایی حکمت و امتداد فلسفه از این قراراست: ❇️1️⃣ احتیاط و رعایت جوانب حساسیت برانگیز جریان مخالف فلسفه، با تردیدها و تخریب ها و تشکیک های خود، موجب می شود که اهل حکمت و عقلانیت تعدیل شوند و در ارائه محصول تأملات و تفکرات خود احتیاط کنند و هر فرضیه و حدسی را که مستند به دلیل محکم و مستند نیست مطرح نکنند و همچنین در رسیدن حکمت به اهلش و ممناعت از رسیدن به غیر اهل آن، با احتیاط و حکیمانه رفتار کنند. ❇️2️⃣تفصیل و بسط معرفتی مباحث حکمی از آنجا که بسیاری از تخریب ها و تشکیک ها ریشه در بدفهمی حکمت و فلسفه و اجمال و ابهام مفاهیم گزاره های آن دارد، بسیاری از حکیمان و فیلسوفان به تفصیل و توضیح بیشنر مباحث حکمی و مفاهیم و قوانین فلسفی پرداخته اند و از طریق بسیاریاز ابهامات و اجمالها برطرف شده است. همین امر موجب گسترش مکتوبات فلسفی با ادبیات مختلف و سلیقه ها و قالب های متنوعی همچون نظم و نثر، عربی و فارسی، حکایت و ضرب المثل و ... شده است. ❇️3️⃣تعمیق و تکثیر ادله برخی از تشکیکات و تخریب های مخالفان نه در اصل مسئله بلکه بر استدلال ها و براهین حکمت و فلسفه وارد شده است و آنها را کافی و وافی نداسته اند. از این رو حکما و فلاسفه، به تعمیق براهین و تکثیر استدلالها و شواهد معتبر پرداخته اند تا مخالفان بتواند از جوانب مختلف با اصل مدعا و دلایل آن ارتباط برقرار کنند. ❇️4️⃣ ظهور برخی حیثیت های جدیدِ مسائل موجود در فلسفه از آنجا که نوعا مخالفان حکمت و فلسفه، در علوم دیگر دارای مطالعه و احیانا دارای تبحر و تخصص هستند نوع اشکالات و تردیدهای آنها ریشه در نظام دانایی آنها دارد و از منظر علمی و عملی خود به مسائل می نگرند و از آن منظر و حیثیت به نقد مسائل و ادله فلسفی می پردازند. این امر موجب می شود که حیثیت های جدید مسائل موجود در فلسفه آشکار شود و فیلسوف بتواند از آن منظرها و حیثیت ها به مسئله فلسفی بنگرد. ❇️5️⃣طرح مسائل جدید برخی از تردیدها و تشکیک ها یا ناظر به مسائل جدیدی است که در فلسفه و حکمت مسبوق به سابقه نیست و یا اینکه فیلسوفان به آن وقعی ننهاده و از کنار آن به سادگی گذشته اند. تخریب ها و تشکیک ها می تواند موجب طرح مسائل جدید و برجسته شدن مسائل و مباحث مغفول شود و فیلسوفان را به تأمل و تفکر در اطراف آن وادارد. 🌺نکته پایانی: ینابراین در عرصه حتما می بایست به جریانهای مخالف حکمت و فلسفه توجه جدی شود و اشکالات و پرسش های آنان به دقت مطمع نظر قرار گیرد تا از این طریق، برخی از حیثیت ها و زوایای اجتماعی و عینی مسائل فلسفی کشف شود و یا برخی دغدغه های عینی و پرسش های جدید و کاربردی مطرح گردد و فیلسوفان و حکیمان را به تفکر و تعقل متناسب وا داشت. 💐 همانگونه که استاد شهید مطهری به نقش تشکیکات غزالی و فخر رازی اشاره میکند و خود از مباحث جدید و شبهات فلاسفه غربی و روشنفکری استقبال می کرد. درمطلب بعد برخی از مطالب استاد شهید مطهری بارگذاری می شود. ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 مدرسه فلسفي قم 🔆گزارشی دست اول از وضعیت دروس فلسفه و عرفان حوزه علمیه قم در زمان حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی در خاطرات عالم عامل مرحوم حضرت آیت الله حاج شیخ محمدرضا طبسی نجفی : 🔸هنگامی که من در مشهد مقدس مشغول تحصیل بودم حوزه علمیه قم در حال شکل گیری و پایه ریزی بود. تازه مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری به قم آمده و در حال تشکیل حوزه علمیه بودند. مرحوم ملاهاشم خراسانی که از علما بزرگ خراسان بودند طی نامه ای سفارش مرا پیش حاج شیخ عبدالکریم نمودند. در هیجده سالگی به قم مشرف شدم. مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حجره ای را در مدرسه فیضیه برایم معین کردند. 🔹بنده کتاب مکاسب شیخ و دو جلد کتاب آخوند را در قم خدمت مرحوم میرزا علی یثربی و رسائل شیخ و مقداری از کتاب مرحوم سبزواری را خدمت آقاسیدمحمدتقی خوانساری و کتاب ریاض را نزد مرحوم آقا میرزا جوادملکی تبریزی و فلسفه را خدمت مرحوم میرزا علی اکبر یزدی و مرحوم آقا شیخ حسن کاشی و کتاب محی الدین را نزد مرحوم آقا میرزا محمدعلی شاه آبادی و کتاب را نزد مرحوم آقا سیدابوالحسن رفیعی خواندم. 🔸همچنین از محضر شریف آقایان: شیخ محمدرضااصفهانی و حاج میرزاصادق اصفهانی ( هنگامی که آن دو بزرگوار در قم بودند) نیز استفاده کردم. 🔹بنده یکی از مقیدین بحث مرحوم آقا میرزا جواد ملکی بودم[ و پیش ایشان درس خصوصی داشتم]. ایشان دو ساعت به غروب در مدرسه فیضیه [ریاض می فرمود] یادم هست یک روز بحث این آیه را مطرح کردند: [ الذین قالوا ربناالله ثم استقاموا] و فرمودند: نمردم و در وادی السلام نجف اشرف برای العین دیدم که ارواح مومنین دور هم هم حلقه زدند. منبع: مجله  حوزه  مهر و آبان 1368، شماره 34  ، مصاحبه با آیه الله حاج شیخ محمد رضا طبسی 📌برخی از استادان فلسفه و عرفان در مدرسه فلسفي و با نشاط حوزه علمیه قم که آیت الله طبسی از محضر آنها استفاده کرده است: آیت الله العظمی سید محمدتقی خوانساری آیت الله العظمی شیخ محمد علی شاه آبادی آیت الله سید ابوالحسن رفیعی قزوینی حکیم متأله میرزا علی اکبر یزدی حکیم آقا شیخ حسن کاشی عارف مستقیم آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی آیت الله شیخ محمدرضا اصفهانی (نقد فلسفه داروین) https://eitaa.com/hekmat121
📌 تأثیر متقابل حقوق و اخلاق در قانونگذاری 🎤 آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔹یک نکته‌ی دیگر این است که قانون جنبه‌ی الزام‌آور و حاکمیتی و ولایتی دارد. 🔸شما با قانون دارید اعمال ولایت میکنید بر جامعه، اعمال اقتدار میکنید بر جامعه؛ لذا قانون الزام‌آور است. اینها به جای خود محفوظ و درست. یعنی طرف شما در جامعه که آحاد مردم - از جمله خود شما - هستند، در زیر اقتدار قانون قرار میگیرند؛ قانون بر آنها اعمال ولایت میکند؛ این جنبه‌ی واضح قانون است. 🔹یک جنبه‌ی دیگری وجود دارد و آن، تأثیر فرهنگی و تربیتی قانون در جامعه است. 🔸هر قانونی که شما بگذرانید، ولو به حسب ظاهر این قانون ارتباط با مسائل تربیتی و فرهنگی هم ندارد - یک قانون اقتصادی فرض بفرمائید - این یک اثر مستقیم یا غیر مستقیم فرهنگی و اخلاقی و تربیتی بر روی مردم دارد. 🔹رفتارها و خلقیات و تربیتها اثر متقابل دارند؛ هم اخلاق در رفتار تأثیر میگذارد، هم رفتار بر اخلاق تأثیر میگذارد. شما ببینید: «ثمّ کان عاقبة الّذین اسائوا السّوئ».کار بد که میکنیم، روی دل ما اثر میگذارد، روی اخلاق ما اثر میگذارد، گاهی روی برداشتها و تلقی‌های ما اثر میگذارد؛ دلبستگی که پیدا میکنیم، این دلبستگی روی ذهنیات ما اثر میگذارد. اعمال و رفتار از یک طرف، و اخلاق و تربیت از یک طرف؛ اینها تأثیر متقابل دارند. 🔸قانون هم همین جور است دیگر. شما هر قانونی بگذارید، مربوط به حمل و نقل جاده‌ای باشد، مربوط به گمرک باشد، مربوط به اقتصاد باشد، مربوط به سیاست خارجی باشد، هرچه باشد، یک آثار تربیتی و اخلاقی هم دارد؛ به این جنبه از قانون توجه بشود. 🔹 اگر ما قانونی میگذاریم که روح قانون‌پذیری را در مردم تقویت میکند، این خوب است؛ اگر بعکس، قانونی میگذاریم که روح قانون‌شکنی و بی‌اعتنائی به قانون را در مردم به وجود می‌آورد - ولو به طور غیر مستقیم - این مرجوح است. 🔸اگر قانونی میگذاریم که روح قناعت را در مردم تقویت میکند، این خوب است؛ اگر بعکس، روح اسراف را در مردم تقویت میکند، این بد است. 🔹 اگر روح دینداری را در مردم تقویت میکند، این خوب است؛ اگر روح لاابالیگری را در مردم تقویت میکند، این بد است. 🔸 به این جنبه توجه کنید: تأثیر متقابل حقوق و اخلاق؛ ملازمات مسائل حقوقی و مسائل اخلاقی. اینها مسائل بسیار مهمی است. ۱۳۸۸/۰۴/۰۳ بیانات در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی https://eitaa.com/hekmat121
📌 حرکت، تعقل و تأله (درآمدی بر حکمت عملی) بخش هشتم: 🔸 یکی از تفاوت‌های مهم عقلانیت وحدت گرا و تضادگرا در نوع تجویز آنها است: 🔹درعقلانیت وحدتگرا پیشران اصلی حرکت وزندگی، عاملیت انسان است لذااساس این طرح وتعالی انسان است. ریشه هرگونه آسیب وبحران اجتماعی به عناصر درونی انسان بازمی‌گردد و هراصلاح وتغییر نیزبه تحول باطنی انسان ابتنا دارد. فناوری درخدمت انسان هستند 🔸درعقلانیت تضادگرا و تکنولوژی حرف اصلی رامی‌زند. لذا اساس این طرح ساخت فن‌آوری وتکنولوژی‌های ساخت، تسخیر وکنترل انسان و طبیعت است. دراین نگرش، بحرانهای انسانی و اجتماعی ریشه در فناوریها وتکنولوژیها دارد و هرگونه اصلاح وتغییر اجتماعی منوط برتولید فناوری‌های متناسب است. 🔹 حرکت وعمل انسان برشاکله شخصیتی انسان استوار است (کل یعمل علی شاکلته). امری که ازآن با لفظ (من) گزارش داده می‌شود. اگرچه اصل علم به(من) حضوری است اما ویژگی‌ها و ماهیت (من) که همان شاکله‌ی شخصیت و(من) است امری اکتسابی است که محصول فعلیت قوا و استعدادهای فطری ویا طبیعی انسان است که به تدریج ازوضعیت ناپایدار به وضع پایدار تبدیل شده است. لذا شاکله رانباید با فطرت و طبیعت یکی گرفت. ازاینرو با توجه به‌ ظرفیت‌ها و استعدادهای متنوع و تمایلات و نیازهای افراد و همچنین نوع تربیت ومحيط فعلیت‌بخشی به استعدادها، وضعیت‌های پایدار وشاکله‌های متفاوتی درروان افراد ظهور می‌یابد که موجب ساخت و یا تحول تمایزهای فردی (شخصیت) و تفاوت‌های بینشی، گرایشی، رفتاری می‌شود. 🔸 شاکله‌های شخصیتی و رفتاری محصول ۱. دانش‌های درونی شده(باور و ایمان) و ۲ ارزشها و صفات نفسانی ملکه شده (خُلق‌ها و هنجارها) و ۳. ویژگی‌ها و توانایی‌های جسمی (مزاج، ژنتیک، وراثت) است که به رویه‌ی معمولی و عادت فردی و فرهنگ عمومی تبدیل شده است به نحوی که انسان در اکثریت مواقع با کمترین توجهی براساس آنها انتخاب و اقدام می‌کند. پی بردن به فرایند ساخت و تحول شخصیت و شاکله‌ی افراد نیاز به مطالعات دقیق تجربی در اطراف محیط زندگی و فرایند تربیتی اوست. 🔹 هرچند انسان موجود آگاه و مختار است و با اراده کنش‌های خود را انتخاب و محقق می‌سازد اما این اراده تحت تصرف تمایلات درونی، نیازهای طبیعی و کشش‌های بیرونی است و انسان در نسبت با موقعیتی که در آن قرار گرفته است از میان گزینه‌های ممکن، یکی را که متناسبتر است انتخاب می‌کند. از این رو شرایط و محیط بیرونی امکان‌هایی را برای انتخاب‌های انسان می‌گشاید به نحوی که اگر این شرایط و محيط نبود این امکان‌ها به این نحو فراهم نمی‌شد و به تبع آن اینگونه استعدادها وظرفیت‌های انسان به فعلیت نمی‌رسید. 🔸 نوع انسان در برابر شرایط و محيط دست بسته و مجبور نیست بلکه همواره می‌تواند با عقل و اراده خلاف جهت آن‌ها حرکت کند و با نفی پیشنهادات محیطی، گونه‌های دیگر حرکت و کنش را انتخاب کند. اما افراد انسان همه به یک میزان چنین ظهور و بروزی را ندارند. بلکه در یک تقسیم کلی افراد بر سه گونه‌اند: ۱. تابع شرایط و محیط بیرونی به گونه‌ای که همواره خود را با پیرامون خود مقایسه و می‌سنجد و سعی در تطبیق حداکثری با محیط و فضای پیرامونی دارد، چنین کسی خود را در آینه‌ی دیگران و موقعیت‌ها می‌بیند و از این طریق شاکله شخصیتی خود را تعریف می‌کند و می‌سازد. ۲. تعامل‌گرا با شرایط و محیط؛ این افراد رابطه‌ای دو طرف برقرار می‌کنند از برخی امور تاثیر می‌پذیرند و در برخی دیگر تاثیر می‌گذارند. این گونه افراد از یک سو درکی ازخود وشخصیت ومنافع خود دارد واز سوی دیگر به محیط پیرامونی توجه دارد وتلاش می‌کند به گونه‌ای رفتار کند که درعین همراهی با محیط پیرامونی ومجموعه‌های اجتماعی، ماهی خودش رااز آب بگیرد ومنافع خودش رابه دست بیاورد. ۳. تغییر دهنده‌ی شرایط ومحیط، به این معنا که چنین افرادی همواره شرایط ومحیط را تحت تاثیر خود قرار می‌دهند وکمتر ازآن تاثیر می‌پذیرند(احرار). تلاش می‌کنند که محیط رااصلاح وتعالی دهند.‌این افرادرشد ومنافع خود را دررشد واصلاح اجتماعی جستجو می‌کنند. 🔸 ریشه این تأثير گذاری وتاثیرپذیری دريگانگي و توحید شخصیت و میزان قدرت درونی افراد واحساس استغنای ازشرایط ومحیط پیرامونی است. به هر میزان که انسان دارای کرامت نفس، بزرگی روح واحساس استغنای ازدیگران ومحیط داشته باشد نوعی يگانگي وتوحید شخصیت پیدا می‌کند وطبیعتا قدرت درونی انسان برای تغییر شرایط و محیط بیشتر است وبه تبع امکان تأثيرگذاري بیشتری براجزا وارکان محیط ومسیر آینده دارد. اما بالعکس، هرچقدر يگانگي شخصیت واعتماد به نفس پایین‌تر و تعلق انسان به شرایط ومحیط بیشتر باشد قدرت درونی اوکمتر واستقامت او دربرابر کشش‌های محیطی و اقتضائات آن پایینتر می‌آید. 🔴 ادامه دارد. https://eitaa.com/hekmat121
📌ماهیت امر اخلاقي و نادرستی تقسیم اخلاق به فردی و اجتماعی 🔹یکی از تقسيمات جدیدی که سالهای اخیر رواج پیدا کرده است تقسیم اخلاق و فقه به فردی و اجتماعی است. چنین وانمود می‌شود که دو دستگاه اخلاقی و یا فقهی هم‌عرض و متفاوت وجود دارد که هر کدام قلمروی مستقلی دارد و در قلمرو خود مستقل هستند. البته همواره امکان تزاحم میان این دو گونه اخلاق وجود دارد و باید به رفع بیرونی تزاحم‌ها پرداخت. 🔸اما اگر به میراث اخلاقی و فقهی گذشته خوب بنگریم، اثری از این دو گانه وجود ندارد بلکه همواره از یک اخلاق و یک فقه سخن گفته شده است که در عین حال، مباحث فردی و اجتماعی در کنار یکدیگر قرار گرفته است. در این تلقی، اخلاق یک مجموعه‌ی واحد، متصل و پیوسته است که ماهیت و حکم هر فضیلت و ارزشی کاملا در نسبت با سایر فضایل و ارزش‌ها صورت‌بندی می‌شود و تزاحم‌ها یا بدوی هستند که پس از دقت در ادله رفع می‌شود یا مربوط به حوزه‌ی رفتارها و موقعیت‌های خارجی است و ربطی به فردی بودن و یا اجتماعی بودن فضیلت و ارزش ندارد. 🔹در واقع یک روح واحد بر کل مجموعه‌ی اخلاق حاکم است که به همه فضایل و ارزش‌ها معنا و نظم می‌دهد و آن روح توحیدگرایی و کرامت‌مداری انسان است. به تعبیر دیگر، هر ارزش و رفتاری که جهت توحیدی داشته باشد و موجب تقویت کرامت و عزت حقیقی انسان بشود و هرگونه پستی (لئامت) و ذلت را در همه‌ی ساحت‌های زندگی (اعم از حوزه خصوصی و عمومی) از انسان نفی کند، امر اخلاقي است. 🔸 امر کرامت‌مدار که همان امر اخلاقي است دارای چند ویژگی اساسی است: ۱. ریشه در آگاهی و اراده‌ و انتخاب انسان دارد. ۲. موجب بزرگی روح و بلندی افق‌های بینشی، گرایشی و رفتاری انسان می‌شود. ۳. رهایی‌بخش از اسارت‌ها و غل و زنجیره‌های درونی(شهوت و غضب) و بیرونی(اجتماع و فرهنگ) است. ۴. شور آفرین، عزم آفرین، حرکت‌زا و نیرو بخش است. https://eitaa.com/hekmat121
📌 از تخریب گسترده تا تشتت فهرست‌ها در انتخابات ۱۴۰۲ 🔹شاید در هیچ انتخاباتی این حجم از تخریب درونی در جریانات مدعی انقلابی‌گری وجود نداشته است و به تبع آن چنین گسست و تشتتی در میان نیروها و فهرست‌های انتخاباتی را هیچ گاه شاهد نبوده‌ایم. 🔸به طور خلاصه این پدیده‌ی اجتماعی و سیاسی ریشه در و ضعف عقلانیت در جبهه‌ی انقلاب دارد. در نبود متفکران و اندیشمندان برجسته‌ی انقلابی و جایگزین شدن افراد متوسط فکری با بنیان‌های نظری متفاوت از جریان اصیل انقلاب اسلامی (بلکه افراد بی‌سواد و بی‌مایه‌ی علمی)، این وضعیت چندان دور از انتظار نبوده و نیست و در آینده نیز اوضاع از این وخیم‌تر هم خواهد شد. با اندک تأملی به اوضاع گذشته و افول تدریجی گفتمان مدعیان انقلابی گری قابل مشاهده بود. چنانکه بیش از ۱۴ سال (بعد از فتنه ۸۸) است که برخی از دلسوزانِ آینده شناسی به آن تذکر داده بودند و البته خیلی جدی تلقی نشد. 🔹 تنها راه خروج از این وضعیت اسفناک تخریب و تشتت، تقویت جریان خلاق فکری انقلاب اسلامی در حوزه‌ی علمیه و بازگشت حقیقی به مکتب فقاهتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و متفکران اصیل انقلاب اسلامی است. 🔸 جبهه انقلاب بیش از هر زمانی نیازمند با اندیشی دریاب جمعی و تشکیلاتی است. بدون پایبندی به اصول اخلاقی ناظر به اجتماع و همچنین بدون شکل‌گیری شبکه‌ای از هنجارهای اجتماعی در فرهنگ عمومی، امکان مسابقه‌ی خیرخواهانه و مشارکت مسئولانه وجود ندارد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1623
📌 جنگ اخلاقی (جنگ، اخلاق، انسانیت) عملیات «وعده صادق» نشان داد که می‌توان جنگید و از حق مشروع خود به طور کامل دفاع کرد و در عین حال، انسانیت و اخلاق را در نظر داشت و آن را رعایت کرد. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1767