eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
463 عکس
131 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
پیشرفت در گرو توجه عمیق به سنت و تراث علمی و فرهنگی خود و فهم همدلانه‌ی آن است تا نحوه‌ی هستی خود و افق‌های انکشاف حقیقت بیشتر شناخته شود. با نفی گذشته و ادعای تأسیس نه تنها جامعه پیشرفته نمی‌شود بلکه امکان‌های شدن آدمی - که در ادامه‌ی نحوه بودن آدمی معنا و ظهور می‌یابد - به محاق می‌رود. در این صورت، پیشرفت جز تقلید از دیگر نخواهد بود هرچند در قالب و صورت ستیز و تضاد با دیگری و ادعای تأسیس و هضم آن باشد. https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه بخش اول: 🔹 بر بنیان حکمت و فقاهت اسلامی، انسان همواره در پی واقعیت است تا آنچه حق و صحیح است را بیابد و بدان وسیله به زندگی و کنش خود معنا و سامان بدهد. از این فرایند مواجهه با واقعیت با عناوینی همچون ادراک، فهم، معرفت، علم یاد می‌شود. 🔸 در حکمت متعالیه و فقاهت عمیق اسلامی، اساس معرفت و علم، است یعنی ادراک و فهم برآمده از بصیرت و دقت نظر که از سطوح ظاهری عبور کند و به لایه‌های عمیق واقعیت وارد شود. لذا به صرف معرفت سطحی و رویین اکتفا نمی‌شود و از شیوه‌ها و مناهج معرفتی برای ارتباط با واقعیت و ورود به لایه‌های عمیق بهره گرفته می‌شود. اما نکته مهم این است که قوام ادراک و معرفت آدمي را تشکیل می‌دهد. 🔹فهم همدلانه، تلاش برای پی بردن به حقیقت شی است بدون تحمیل اطلاعات پیشینی، پیش‌فرض‌های و پیش‌داوری‌های خود به آن حقیقت. به تعبیر دیگر اجازه دادن به شئ تا خودش سخن‌ بگوید و آنچه هست را به ما عرضه کند. پذیرش این سخن با بسیار عقلي و قابل درک است چرا که همه‌ی دار وجود، مدار علم است و "همه موجودات سمیع و بصیرند ولی از نامحرمان خاموشند." آن کس می‌تواند از این پرده رمزی بشنود که محرم راز و همدل واقعیت شود." حافظ می‌گوید: تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش گوش کن پند ای پسر وز بهر دنیا غم مخور گفتمت چون در حدیثی گر توانی داشت هوش در حریم عشق نتوان زد دم از گفت و شنید زان که آنجا جمله اعضا چشم باید بود و گوش بر بساط نکته دانان خودفروشی شرط نیست یا سخن دانسته گو ای مرد عاقل یا خموش 🔸 لازمه‌ی این فهم، توجه به موقعیت و فضایی است که آن شئ در آن به وجود آمده و معنایافته و تطور پیدا کرده است و آن را به کار گرفته‌اند. 🔹در این مرتبه‌ی از هستی متغیر (عالم ناسوت) اگر چیزی در زمان و مکانی (موقعیتی) به وجود آمده و کاربستی داشته است حقیقتی دارد و در همان موقعیتی که هست، نسبتی با حقیقت وجود و هستی دارد. لذا نمی‌توان به اعتبار امروز، آن شئ را سنجید و براساس ظاهر مادی (فیزیکال) و لایه‌ی آشکارین آن، به درستی و یا غلطی آن و یا به کارآمدی و یا ناکارآمدی آن و یا به حذف و حفظ آن نظر داد. بلکه باید همدلانه تلاش و جستجو کرد تا حقیقت یک شئ و یا یک سخن و یا یک دانش در موقعیت خودش شناخته شود و نقش آن در ساخت هستی انسان و جامعه آشکار شود. به تعبیر دیگر واقعيت را آنگونه که هست و یا آنگونه که شده است ببینم نه آنگونه که دوست داریم و یا از قبل تعیین کرده‌ایم. 🔸البته این به معنای نفی پیش‌داشت‌ها، پیش‌فرض و اصول موضوعه و مطالعات پیشینی تخصصی نیست بلکه همه‌ی آنها لازم است تا انسان بتواند با واقعیتی روبرو شود و با او وارد گفتگو و مفاهمه شود. به هر میزان که فاعل‌شناسا از دانش‌های تخصصی و تجربه‌ی عمیق زیسته برخوردار باشد بهتر می‌تواند با واقعیت ارتباط برقرار کند و از آن پرسش کند و از لایه‌ها و امکان‌های آن مطلع شود. نکته در این است که همه‌ی پیش‌داشت‌ها باید زمینه‌ساز مفاهمه و آشکار شدن لایه‌های عمیق واقعیت بشود نه آنکه از قبل مسلّم انگاشته شود و بر واقعیت تحمیل شود. 🔹این الگوی از فهم، موجب و چند لایه می‌شود که انسان از لایه‌های ظاهری واقعیت عبور کند و به لایه‌های عمیق‌تر واقعیت و نسبت‌های وجودی میان واقعیت‌ها پی‌ببرد. می‌توان به یک واقعیت و یا یک متن از منظرهای مختلف نگریست و برداشت‌های مختلف داشت. اطلاعات قبلی ودانش‌های تخصصی به انسان کمک می‌کند تا ساحت‌ها و لایه‌های متفاوتی از واقعیت و متن رخ‌بنماید‌. از این رو باید اجازه داد تا تخصص‌ها و دانش‌های مختلف به کمک آدمی بیایند و به بهانه‌های مختلف با تخصص‌ها و دانش‌ها دشمنی نکرد، اما این را هم باید بدانیم که هر دانش و تخصصی در عین داشتن ظرفیت‌هایی دارای محدودیت هم هست و به تنهایی نمی‌تواند یک واقعیت پیچیده و متن ذومراتب را توصیف کامل و تبیین جامع کند‌‌. 🔴 ادامه دارد... ✍ سید مهدی موسوی ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه بخش دوم: 🔹 از این رو، فهم دایر مدار ، مداوم، مستمر نفس آدمی و و یادآوری پایدار است. چرا که با این عناصر مهم است که انسان با واقعیت انس و اتصال وجودی برقرار می‌کند و در هر مراجعه‌ی به واقعیت افقی جدید برایش گشوده می‌شود و سیر از اجمال به تفصیل و از آشکار به پنهان و از شهود به غیب خواهد داشت. در طلب زن دایما تو هر دو دست که طلب در راه نیکو رهبرست به طور نمونه، تفسیر یک متن در گرو مراجعه‌ی مکرر و انس با آن متن است تا مراد متکلم و معانی نهفته در متن آشکار شود. با هر مراجعه‌ای به متن و مطالعه‌ی شرح و تعلیقه‌ای بر آن، افقی گشوده و لایه‌ای از معانی نهفته آشکار می‌شود. هر واقعیتی از واقعیات این عالم کتاب تکوین و متن بارداری از معانی و حقایق وجودی است که جز با توجه عمیق به آن واقعیت و فهم نشانه‌ها و رموز نهفته در آن نمی‌توان به لایه‌های وجودی و ذات آن پی برد. تو قد بینی و مجنون جلوه ناز تو چشم و او نگاه ناوک انداز تو مو بینی و مجنون پیچش مو تو ابرو، او اشارت‌های ابرو دلی باید که چون عشق آورد زور شکیبد با وجود یک جهان شور 🔸یکی از شروط فهم همدلانه و عمیق برای اينکه از صورت و قالب به حقیقت و لبّ عبور‏‎ ‎‏نماید، در برابر حقیقت و در برابر واقعیت است. نکته مهم در راه بردن به عظمت یک اثر توجه به وجوه عظمت آن اثر است. حکیم عارف در این باره می‌نویسد: "بدان ای عزیز که عظمت هر کلام و کتابی یا به عظمت متکلّم و کاتب آن‏‎ ‎‏است، و یا به عظمت مطالب و مقاصد آن است، و یا به عظمت نتایج و ثمرات‏‎ ‎‏آن است، و یا به عظمت رسول و واسطۀ آن است، و یا به عظمت مُرسَلٌ الیه و‏‎ ‎‏حامل آن است، و یا به عظمت حافظ و نگاهبان آن است، و یا به عظمت‏‎ ‎‏شارح و مبیّن آن است، و یا به عظمت وقت ارسال و کیفیّت آن است. و بعض‏‎ ‎‏از این امور ذاتاً و جوهراً در عظمت دخیل است، و بعضی عَرَضاً و بالواسطه،‏‎ ‎‏و بعضی کاشف از عظمت است."(آداب الصلوة ص ۱۸۹) 🔹 نشانه‌ی تواضع و تعظیم از منظر حکمت و معارف اسلامی و در لسان امام علی (علیه السلام) مواجه‌ی با واقعیت به و بهره‌گیری است نه مچ‌گیری و زور آزمایی. سَأَلْتَ فَاسْأَلْ تَفَقُّهاً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً فَإِنَّ اَلْجَاهِلَ اَلْمُتَعَلِّمَ شَبِيهٌ بِالْعَالِمِ وَ إِنَّ اَلْعَالِمَ اَلْمُتَعَسِّفَ شَبِيهٌ بِالْجَاهِلِ.(نهج البلاغة : الحكمة 320) هرگاه پرسشى كردى، براى دانا شدن بپرس و به منظور درمانده كردن سؤال نكن؛ زيرا شخص نادانى كه در پى آموختن باشد، همچون عالِم است و عالِمى كه در بيراهه قدم بنهد، مانند جاهل است. 🔸یکی از موانع مهم در مسیر پرسش و فهم همدلانه و خودمحوری است. حضرت امام خمینی(رضوان الله تعالی علیه) می‌نویسد: "یکی از حجابهای بزرگ حجاب خودبینی است که شخص متعلّم خود‏‎ ‎‏را به واسطۀ این حجاب مستغنی بیند و نیازمند به استفاده نداند. و این از‏‎ ‎‏شاهکارهای مهمّ شیطان است که همیشه کمالات موهومه را بر انسان جلوه‏‎ ‎‏دهد و انسان را به آنچه که دارد راضی و قانع کند و ماوراء آنچه پیش او است‏‎ ‎‏هر چیز را از چشم او ساقط کند. "(آداب‌ الصلوة ص۱۹۵) 🔴 ادامه دارد... ✍ سیدمهدی موسوی ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه بخش سوم: چون ز حس بیرون نیامد آدمی باشد از تصویر غیبی اعجمی 🔹وحی و عقل و طبیعت سه منیع مهم برای تفکرند که با روش‌های مختلفی می‌توان به آنها مراجعه کرد و از آنها بهره گرفت. به طور مثال می‌توان به "وحی" با روش و منهج برهانی و رویکرد فلسفی و هستی‌شناسانه مواجه شد و می‌توان با روش باطنی و رویکرد عرفانی بدان مراجعه کرد و می‌توان از روش جدلی و رویکرد اشعری و یا معتزلی کمک گرفت و "وحی" را فهم کرد و به لایه‌های معنایی آن پی برد. البته رویکردهای تجربه‌گرایانه‌ی پوزیتیویستی و تضادگرایانه‌ی دیالکتیکی نیز از ظرفیت‌ها و محدودیت‌هایی برخوردارند. اما نکته مهم این است که هر کدام از این روشها و رویکردها با یک حقیقت واحد یعنی "وحی" و قرآن مواجه می‌شوند و هر کدام به سطح و لایه‌ای از معارف قرآن دست پیدا می‌کند که اگر درست تحلیل شود می‌توانند مکمل یکدیگر باشند. 🔸 متاسفانه برخی از افراد تک ساحتی که از ذهن تک‌لایه برخوردارند و نمی‌توانند فهم تشکیکی از واقعیت‌های حقیقی و اجتماعی داشته باشند همواره بر تقابل میان وحی و عقل، ایمان و علم، فلسفه و فقه، عرفان و عقلانیت اصرار می‌ورزند و چنین وانمود می‌کنند که مثلا اگر منابع وحیانی داریم از حکمت و عرفان بی‌نیاز هستیم. یا اینکه اگر از اهمیت و نقش فلسفه وعرفان در ساخت جامعه سخن گفته شد به معنای نفی فقه و قرآن وحدیث است. لذا همواره‌ با اثبات یکی به دنبال نفی ویا تضعیف طرف دیگری است. درحالی که اگرذهن چند ساحتی و فهم تشکیکی و همدلانه داشتند می‌فهمیدند که هیچ کدام از این منابع و دانش‌ها نافی یکدیگر نیستند واثبات نقش سازنده‌ی هر کدام مانع اثبات نقش‌آفرینی دیگری نیست. به طور نمونه در عین حال که یک انقلاب است ، ، ، و هم هست. اگریکی ازبنیان‌های اصلی آن و است قطعا یکی دیگر از بنیان‌های آن و هم هست.همچنان که تلاش مصلحان و روشنفکران و انقلابیون هم رکن دیگر این انقلاب است. هنر امام خمینی (رضوان‌الله تعالی علیه) میان همه‌ی این منابع، دانش‌ها وکنشگران است و توانست از همه این میراث و سرمایه‌ها به نحو صحیح وجامع بهره بگیرد و با ایجاد درانسان ایرانی به بسیج ملت برای خلق جهان معنایی توحیدی بپردازد. 🔹 همچنین بایددانست که بسیاری از این لایه‌های وجودی و معانی نهفته‌، در بستر زمان کشف و یا ساخته شده است. بدین جهت، مطالعه‌ی تاریخ وسیر تطور وجودی آنها درنسبت با انسان وهستی، لازمه‌ی شناخت تشکیکی و فهم همدلانه‌ی حقیقیت و اعتبار است. همچنان که امام خمینی، با فهم عمیق تاربخ انبیا الهی، فرهنگ شیعی و انسان ایرانی، بزرگترین شاهکار قرن ۲۰ را رقم زد. جان نباشد جز خبر در آزمون هر که را افزون خبر جانش فزون جان ما از جان حیوان بیشتر از چه زان رو که فزون دارد خبر پس فزون از جان ما جان ملک کو منزه شد ز حس مشترک وز ملک جان خداوندان دل باشد افزون تو تحیر را بهل زان سبب آدم بود مسجودشان جان او افزونترست از بودشان ورنه بهتر را سجود دون‌تری امر کردن هیچ نبود در خوری کی پسندد عدل و لطف کردگار که گلی سجده کند در پیش خار جان چو افزون شد گذشت از انتها شد مطیعش جان جمله چیزها مرغ و ماهی و پری و آدمی زانک او بیشست و ایشان در کمی ماهیان سوزن‌گر دلقش شوند سوزنان را رشته‌ها تابع بوند ✍ سیدمهدی موسوی ✅ https://eitaa.com/hekmat121