eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.2هزار دنبال‌کننده
460 عکس
131 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی طلبه و مدرس فقه واصول-دکتری فلسفه علوم اجتماعی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 عمق تفکرات علامه طباطبایی و شهید مطهری آیت اللّه امام خامنه ای: 🔸شاید برادران به این نکته توجه داشته باشند، آنچه که الان متفکران ایرانی در باب مسایل اسلامی بحث کرده‌اند - معارف کلی اسلامی، مثل تفکرات مرحوم شهید - به مراتب عمیقتر و قویتر است از آنچه که متفکران روشنفکر معروف دنیا، از اخوان‌المسلمین، سیّد قطب، رشید رضا، عبده و دیگران مطرح کرده‌اند. 🔹تفکرات مرحوم و مرحوم - این متفکران شیعه - در زمینه‌های اجتماعی و مباحث عمومی اسلام، عمیقتر از همه است؛ مباحث تخصصی، مثل و و و اینها که جای خود دارد. 🔸نباید این‌گونه باشد که ما در باب مسایل شیعه، ناگهان بحثی را ارایه کنیم که بحث سبک و کم‌مایه و رقیقی باشد؛ بحث خیلی عمیقی نباشد. این کار ممکن است به جای جذب، موجب دفع بشود. پس، نکته‌ی اول این است که هدف از این اجتماع بایستی دایماً مورد نظر باشد. منبع: https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2294 https://eitaa.com/hekmat121
🌼آوینی و هنر انقلابی 🔹۲۰ فروردین سالروز شهادت سید مرتضی آوینی و عروج او از سرزمین فکه است. سید مرتضی نمونه یک است که در بنیان های هنر اندیشه داشت و رویکردی انتقادی به داشت. او بهار هنر انقلابی بود و بحق روز شهادت او روز هنر انقلاب اسلامی نامیده‌اند. آوینی سعی داشت تا با بهره گیری از برخی فلسفه‌های معناگرا در غرب و منظرهای اشراقی اسلامی به یک صورتبندی متفاوتی از هنر رهایی‌بخش و متعالی دست پیدا کند. 🔹آوینی نمونه جوان مسلمان و دغدغه‌مندی است که با انقلاب اسلامی متحول شد و یادداشت‌ها و تاملات پیش از انقلاب خود را که متاثر از جریان‌های اگزیستانسیالیسم بود کنار گذاشت و تمام سعی خود را کرد تا با چهره اشراقی و معنوی انقلاب اسلامی خو کند او این گذار را در بازخوانی واقعه عاشورا و از طریق پیگیری کرد. اولین تجربه‌های حضور او در معرکه انقلاب بود که او را بیشتر با ابعاد اشراقی انقلاب آشنا می‌کرد. پس از آن دفاع مقدس بود که تحولی بزرگ در جان آوینی به وجود آورد و به او نشان داد که معنای گمشده فلسفه غرب را که اگزیستانسیالیستها در صورت ادبیات جستجو می کنند در متن زندگی رزمندگان اسلام حضور دارد. آوینی در پی تفسیر بود که در زیست‌جهان رزمندگان تبلور یافته بود. 🔹آوینی گمشده خود را در جبهه‌ها یافته بود و خود را وقف روایت این گمشده بشریت کرد و همواره سعی کرد به این حقیقت نزدیک شود. او هر چه در این سیر اشراقی و سلوک معنوی جلوتر می‌رفت به ناکارآمدی بنیان‌های فلسفی امثال سارتر، هایدگر و ... بیشتر پی می‌برد و به اندیشه‌های عرفانی و حکمی امام خمینی نزدیکتر می‌شد از این رو کنش‌ها و آثار او در مسیر شدن بود و هر چه جلوتر می‌آمد از لطافت و عمق بیشتری برخوردار می‌شد و به اندیشه‌ی توحید نزدیکتر می‌شد. آوینی به قدر ظرفیت خود از این اندیشه بهره گرفت و آن را در قلم و سینما به کار گرفت تا روایتگر زیست‌جهان انقلابی باشد که ایمان، معنویت و اشراق نقطه کانونی و حلقه اتصال دلهای کنشگران آن است. او توانست نویسندگی و سینما را به نزدیک کند و که همان معنا و اشراق است را در تکنیک‌ها و مهارت‌های قلم و سینما جاری کند. 🔹شهید آوینی آغازگر مسیری در هنر انقلابی بود که با سیر و سلوک درونی و گذار از کثرت اندیشه های غربی به اندیشه توحیدی آرام آرام تعالی وجودی یافت و سطوحی از معنا و اشراق توحیدی را در جان خود پرورش داد و براساس آن به خلق آثار هنری پرداخت. 🔹اما دریغ که مسیری را که آوینی آغاز کرده بود و با شهادتش آبیاری کرده بود ادامه نیافت و کسی نبود که روح هنری و آن سلوک فکری و معنوی آوینی را درک کند و بفهمد که او از کجا شروع کرد و به کجا رسید تا بفهمد که چقدر از راه باقی مانده است تا به بلوغ برسد. 🔹افراط و تفریط نسبت به هر چیزی بد است و نسبت به نقاط آغازین یک مسیرِ ناهموارِ پُر از سنگلاخ و پر ابهام و پر رقیب بسیار خطرناکتر است. هنر انقلابی از جمله این مسیرهاست و آوینی از نقطه‌های آغازین آن بود که به خوبی جهت و مسیر را شناخت و در مسیر آن حرکت کرد و به دریافت‌های بسیار مهمی دست یافت. اما او یک آغاز و از گل‌های اولیه این بهار بود که توانسته بود با بخش‌هایی از وجوه انقلاب اسلامی ارتباط برقرار کرد و به تدریج وارد اقیانوس و امام شود و از ساحل به این اقیانوس عمیق بنگرد و تنی‌به‌آب زند و توشه‌ای بسیار ارزشمند را دریافت کند. 🔹اما متاسفانه برخی با افراط در شخص آوینی و نه شناخت مسیر او، آوینی را به مبانی و مبادی آغازین او در ورود به مطالعه صنعت و هنر تقلیل داده و می‌دهند و از این طریق روایتی هایدگری و پست‌مدرن از او ارائه می‌دهند تا از طریق آن، مقاصدِ خود را توجیه کنند. در حالی‌که آوینی را باید در مسیری که در آن سیر می‌کرد و تعالی می‌یافت شناخت. 🔹خلاصه آوینی هنرمندی_انقلابی و در مسیر شدن بود که لحظه به لحظه در حال رشد بود و بیش از پیش به معنا و اشراق نهفته در انقلاب اسلامی نزدیک می‌شد و به‌قدر ظرفیت از آن توشه‌های مهم می‌گیرد و از این طریق به خلق آثاری ارزشمند توفیق یافت که نقطه اوج آن بود که از طریق آن روایت‌گر معنا و اشراقِ دلدادگان و ره‌پویان حسینی در جهان بی‌معنای قرن بیستم بود. آوینی گمشده خود را در آنها جست و خود هم دل به اقیانوس زد و در خون خود غرق شد. ⚜شهادت آخرین و کاملترین اثر هنری آوینی بود🥀 سید مهدی موسوی ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
💢فایده و شرط و انگیزه خواندن کتب عرفان و فلسفه 🔰امام خمینی ره 🔅سرگرمی به علوم، حتی عرفان و توحید اگر برای انباشتن اصطلاحات است و برای خود این علوم است، سالک را به مقصد نزدیک نمی‌کند که دور می‌کند العلم هو الحجاب الاکبر؛   🔅و اگر حق‌جویی و عشق به او انگیزه است که بسیار نادر است، چراغ راه است و نور هدایت الْعِلْمُ نُورٌ یَقْذِفُهُ اللهُ فی‌ قَلْبِ مَنْ یَشاءُ  🔅و برای رسیدن به گوشه‌ای از آن تهذیب و تطهیر و تزکیه لازم است، تهذیب نفس و تطهیر قلب از غیر او، چه رسد به تهذیب از اخلاق ذمیمه که رهیدن از آن بسیار مجاهده می‌خواهد، و چه رسد به‌ تهذیب عمل از آنچه خلاف رضای او- جلّ و علا- است، و مواظبت به اعمال صالحه از قبیل واجبات که در راس است و مستحبات به قدر میسور و به قدری که انسان را به عُجب و خودخواهی دچار نکند. 🔅در هر حال کتب فلسفی خصوصاً از و کتب اهل حال و هر کدام اثری دارد. اوّلی‌ها، انسان را و لو به طور دورنما آشنا می‌کند با ما وراء طبیعت، و دوّمی‌ها خصوصاً بعضی از آنها چون «منازل السائرین» و «مصباح الشریعه» که گویی از عارفی است که به نام حضرت صادق- علیه السلام- به طور روایت نوشته است، دلها را مهیّا می‌کنند برای رسیدن به محبوب و از همه دل‌انگیزتر مناجات و ادعیه ائمه مسلمین است که راهبرند به سوی مقصود نه راهنما، و دست انسان حقجو را می‌گیرند و به سوی او می‌برند، افسوس و صد افسوس که ما از آنها فرسنگها دور هستیم و مهجور. 📚 صحیفه امام،، 05 خرداد ۱۳۶۳ ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
💠 پیام تسلیت آیت الله العظمی جوادی آملی در پی ارتحال آیت الله حسن زاده آملی حکیم و عارف کم نظیر، جامع عقل نظر و عقل عمل بود. پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی، ارتحال غمبار و اسفبار عالم ربانی، حکیم متأله، جامع معقول و منقول، صاحب مآثر سنگین و آثار گرانقدر، را تسلیت گفتند. متن کامل پیام تسلیت معظم له بدین شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ▪️ ارتحال غمبار و اسفبار عالم ربانی، حکیم متأله، جامع معقول و منقول، صاحب مآثر سنگین و آثار گرانقدر، را به محضر مبارک حضرت بقیة الله «ارواح من سواه فداه» و جامعه روحانیت و حوزه های علمیه و همه شاگردان و دست پروردگان آن حکیم راحل و عموم مردم بزرگ و بزرگوار آمل و بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم. ▫️ حکیم و عارف کم نظیر، جامع عقل نظر و عقل عمل بود؛ هم در مسائل علمی از چهار راه استفاده کرد، هم در مسائل عملی از چهار راه بهره برد؛ راه هایی که انسان می تواند از آن راه ها به فیض علمی برسد چهارتاست و راه های عملی که می تواند از آن راه های عملی به فوز الهی بار یابد چهارتاست. ▫️ خدای سبحان از دو راه به بنده اش و می رساند : یکی به وسیله رهبران الهی، یکی بلاواسطه؛ هم به واسطه رهبران الهی کتاب و حکمت را تعلیم می کند و هم بر اساس «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ»، «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» و مانند آن، بلاواسطه فیض علمی را القاء می کند؛ اگر کسی بخواهد با خدا راز و نیاز کند و ارتباطی برقرار کند، آن نیز دو را ه دارد: یا با توسل به انبیا و اولیا و رهبران الهی است یا بلاواسطه است؛ انسان می تواند بدون واسطه بگوید یا الله، با واسطه هم می تواند بگوید یا الله. اگر کسی خواست با خدا رابطه برقرار کند چه فیض علمی و چه فوز عملی، دو راه دارد یکی مع الواسطه، یکی بی واسطه و اگر کسی خواست فیضی از خدا و فوزی از خدا، علماً و عملاً به او برسد، آن هم دو راه دارد، گاهی بلا واسطه فیض الهی می رسد گاهی مع الواسطه. این بلاواسطه، در علوم عقلی اثباتش آسان نیست؛ ولی در عرفان کاملا محقق است و حکیم و عارف گران سنگی مثل ، هم راه عقل را هم راه را به خوبی پیمود و توانست از این چهار راه، هم حرف خودش را به خدا برساند، هم فیض و فوز خدا را دریافت کند. ▫️ زندگی این حکیم الهی در آن اربعین گیری های او، در آن روزه های متصل و مرتبط ماه رجب و شعبان و رمضان او، در آن سحرخیزی های ممتد او، در آن ناله ها و گریه های او که گفت: «تا جان به لب نرسید جام به لب نرسید» گذشت. از این کارها زیاد داشت، از این ناله ها زیاد داشت، از این گریه ها زیاد داشت، از این شب زنده داری ها زیاد داشت، از این تعلیم و تربیت های خالصانه زیاد داشت؛ شاگردانی تربیت کرد که هم اکنون به فیض الهی از اساتید سرآمد حوزه ها هستند و موفق¬ اند و کتاب های گراسنگی چه کتاب های درسی، چه کتاب های مرجعی، یا تالیف کرد یا تصنیف کرد یا تحقیق کرد و آثار گذشتگان را احیا کرد. هم در ، هم در ، هم در ، هم در ، هم در ، هم در حدیث، انسان جامعی شد که توانست انسان هایی تربیت کند، توانست آثاری به یادگار بگذارد، شاگردانی تربیت کند و دوستانی را بپروراند که از محضر او فیض و از مکتب او فوز، از بنان او فیض و از بیان او فوز دریافت کنند؛ لذا ارتحال آن بزرگوار بسیار غمبار است. ▫️ امیدوارم ذات اقدس الهی به عنوان عطیه ای الهی، این سانحه و این سوگ سنگین را بر همگان آسان کند که بتوانند تحمل کنند و این بار سنگین را بکشند، روح پرفتوح آن ، آن منجم، آن ریاضیدان، آن عارف، آن فقیه، آن مفسر و آن محدث را با انبیای الهی محشور کند و صبر جمیل به عموم بازماندگان، شاگردان، کسانی که از کتاب های او فیضی بردند و می برند و از محضر و مکتبشان استفاده کرده اند، خصوصاً مردم بزرگ و بزرگوار آمل که متاسفانه وضع حالم مساعد نیست که در مراسم تشییع و در مراسم بزرگداشت این حکیم در کنار آنها شرکت کنم، عنایت فرماید. به طایفه محترم ایشان به دوستان ایشان به شاگردان ایشان و به بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم، علوّ منزلت آن حکیم راحل را از خدا مسئلت می کنم و صبر جمیل و اجر جزیل عموم بازماندگان را از ذات اقدس الهی مسئلت می کنم؛ امیدواریم خدای سبحان حشرشان را با انبیا و اولیا قرار بدهد و دل های داغدیده ها را تسلی بخشد. غفر الله لنا و لکم والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته 📚 پیام تسلیت به مناسبت رحلت آیت الله حسن زاده آملی تاریخ: 1400/07/04
📌 جامعيت فقه امام صادق و منابع آن (فقه و میراث اهلبیت علیهم السلام از منظر عرفان) امام خمینی: 🔹هر کس بخواهد پیغمبر را بشناسد، قرآن را باید بشناسد و هیچ کس‏‎ ‎‏نمی تواند بشناسد. و لهذا، هیچ کس پیغمبر را هم نمی تواند بشناسد. معرف ایشان کتاب‏‎ ‎‏خودشان است و معرف حضرت صادق ـ سلام الله علیه ـ بعد از اینکه خود پیغمبر معرف‏‎ ‎‏است، خود وجودش معرف است. 🔸این فقهی است که با زبان ایشان بسط پیدا کرده است‏‎ ‎‏که برای احتیاج بشر از اول تا آخر، هر مسئله ای پیش بیاید، مسائل مستحدثه، مسائلی که‏‎ ‎‏بعدها خواهد پیش آمد، که حالا ما نمی دانیم، این فقه از عهدۀ جوابش بر می آید و هیچ‏‎ ‎‏احتیاج ندارد به این که یک تأویل و تفسیر باطلی بکنیم.‏ ‏‏ 🔹خود فقه، خود کتاب و سنت، خود فقهی که اکثرش را حضرت صادق ـ سلام الله ‏‎ ‎‏علیه ـ بیان فرموده است، این فقه همۀ احتیاجات صوری و معنوی و فلسفی و عرفانی همۀ‏‎ ‎‏بشر را در طول مدت الی یوم القیامه ‏‏[‏‏تأمین کرده،‏‏]‏‏ این محتوایش این طور است. اینها‏‎ ‎‏معرفی است که خود اینها معرف این بزرگواران اند و ما نمی توانیم که از آنها تعریفی‏‎ ‎‏بکنیم که لایق آنها باشد.‏ ‏‏ 🔹 ادعیۀ ائمۀ هدی، دعاهای آنها، همان مسائلی را که کتاب خدا دارد، دعاهای آنها هم‏‎ ‎‏دارد با یک زبان دیگر. قرآن یک زبان دارد، یک نحو صحبت می کند و همۀ مطالب را‏ ‎‏دارد، منتها بسیارش در رمز است که ما نمي توانيم بفهمیم و ادعیۀ ائمه ـ علیهم السلام ـ‏‎ ‎‏یک وضع دیگری دارد. به تعبیر شیخ عارف و استاد ما [آیت الله شاه آبادی]، ادعیه کتاب صاعد است. قرآن‏‎ ‎‏نازل؛‏‎ تعبیر می فرمود به اینکه قرآن کتاب نازل است که از آنجا نزول کرده است و‏‎ ‎‏ادعیۀ ائمه کتاب صاعد است؛ همان قرآن است روبه بالا می رود، جواب اوست تقریباً.‏‎ ‎‏کسی بخواهد بفهمد که مقامات ائمه چی است باید رجوع کند به آثار آنها؛ آثار آنها‏‎ ‎‏ادعیۀ آنهاست. مهمش ادعیۀ آنهاست و خطابه هایی که می خواندند؛ مثل مناجات‏‎ ‎‏شعبانیه، مثل نهج البلاغه، مثل دعای یوم العرفه و اینهایی که انسان نمی داند که چه باید‏‎ ‎‏بگوید دربارۀ آنها.‏ https://eitaa.com/hekmat121
بسمه تعالی 📌 طرحواره‌ی اجمالی درس تمهیدی آشنایی با نظام فکری و منظومه معرفتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) نام درس:
آشنایی با نظام فکری و منظومه معرفتی امام خمینی
مخاطب: طلاب سطوح عالی تعداد جلسات: حداقل ۶ جلسه مدت زمان جلسات: ۱:۳۰ جلسه اول: ویژگی و مختصات نظام فکری امام خمینی متن پیش مطالعه طلاب: ۲۰ صفحه اول کتاب ولایت فقیه امام جلسه دوم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های فلسفی متن پیش مطالعه طلاب: نامه امام به گورباچف جلسه سوم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های عرفانی متن پیش مطالعه طلاب: نامه عرفانی امام به حاج احمد آقا جلسه چهارم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های اصولی متن پیش مطالعه طلاب: بخش‌هایی از منشور روحانیت و نامه به آيةالله قدیری پیرامون نقش زمان و مکان در اجتهاد جلسه پنجم: آشنایی با آثار و نوآوري‌های فقهی متن پیش مطالعه طلاب: نامه امام خمینی به آیة‌الله خامنه‌ای پیرامون ولایت فقیه جلسه ششم: مکتب اجتماعی و سیاسی امام خمینی متن پیش مطالعه طلاب: پیام حج امام در سال ۱۳۶۷ https://eitaa.com/hekmat121
📌 از فهم همدلانه تا شناخت تشکیکی چند لایه بخش سوم: چون ز حس بیرون نیامد آدمی باشد از تصویر غیبی اعجمی 🔹وحی و عقل و طبیعت سه منیع مهم برای تفکرند که با روش‌های مختلفی می‌توان به آنها مراجعه کرد و از آنها بهره گرفت. به طور مثال می‌توان به "وحی" با روش و منهج برهانی و رویکرد فلسفی و هستی‌شناسانه مواجه شد و می‌توان با روش باطنی و رویکرد عرفانی بدان مراجعه کرد و می‌توان از روش جدلی و رویکرد اشعری و یا معتزلی کمک گرفت و "وحی" را فهم کرد و به لایه‌های معنایی آن پی برد. البته رویکردهای تجربه‌گرایانه‌ی پوزیتیویستی و تضادگرایانه‌ی دیالکتیکی نیز از ظرفیت‌ها و محدودیت‌هایی برخوردارند. اما نکته مهم این است که هر کدام از این روشها و رویکردها با یک حقیقت واحد یعنی "وحی" و قرآن مواجه می‌شوند و هر کدام به سطح و لایه‌ای از معارف قرآن دست پیدا می‌کند که اگر درست تحلیل شود می‌توانند مکمل یکدیگر باشند. 🔸 متاسفانه برخی از افراد تک ساحتی که از ذهن تک‌لایه برخوردارند و نمی‌توانند فهم تشکیکی از واقعیت‌های حقیقی و اجتماعی داشته باشند همواره بر تقابل میان وحی و عقل، ایمان و علم، فلسفه و فقه، عرفان و عقلانیت اصرار می‌ورزند و چنین وانمود می‌کنند که مثلا اگر منابع وحیانی داریم از حکمت و عرفان بی‌نیاز هستیم. یا اینکه اگر از اهمیت و نقش فلسفه وعرفان در ساخت جامعه سخن گفته شد به معنای نفی فقه و قرآن وحدیث است. لذا همواره‌ با اثبات یکی به دنبال نفی ویا تضعیف طرف دیگری است. درحالی که اگرذهن چند ساحتی و فهم تشکیکی و همدلانه داشتند می‌فهمیدند که هیچ کدام از این منابع و دانش‌ها نافی یکدیگر نیستند واثبات نقش سازنده‌ی هر کدام مانع اثبات نقش‌آفرینی دیگری نیست. به طور نمونه در عین حال که یک انقلاب است ، ، ، و هم هست. اگریکی ازبنیان‌های اصلی آن و است قطعا یکی دیگر از بنیان‌های آن و هم هست.همچنان که تلاش مصلحان و روشنفکران و انقلابیون هم رکن دیگر این انقلاب است. هنر امام خمینی (رضوان‌الله تعالی علیه) میان همه‌ی این منابع، دانش‌ها وکنشگران است و توانست از همه این میراث و سرمایه‌ها به نحو صحیح وجامع بهره بگیرد و با ایجاد درانسان ایرانی به بسیج ملت برای خلق جهان معنایی توحیدی بپردازد. 🔹 همچنین بایددانست که بسیاری از این لایه‌های وجودی و معانی نهفته‌، در بستر زمان کشف و یا ساخته شده است. بدین جهت، مطالعه‌ی تاریخ وسیر تطور وجودی آنها درنسبت با انسان وهستی، لازمه‌ی شناخت تشکیکی و فهم همدلانه‌ی حقیقیت و اعتبار است. همچنان که امام خمینی، با فهم عمیق تاربخ انبیا الهی، فرهنگ شیعی و انسان ایرانی، بزرگترین شاهکار قرن ۲۰ را رقم زد. جان نباشد جز خبر در آزمون هر که را افزون خبر جانش فزون جان ما از جان حیوان بیشتر از چه زان رو که فزون دارد خبر پس فزون از جان ما جان ملک کو منزه شد ز حس مشترک وز ملک جان خداوندان دل باشد افزون تو تحیر را بهل زان سبب آدم بود مسجودشان جان او افزونترست از بودشان ورنه بهتر را سجود دون‌تری امر کردن هیچ نبود در خوری کی پسندد عدل و لطف کردگار که گلی سجده کند در پیش خار جان چو افزون شد گذشت از انتها شد مطیعش جان جمله چیزها مرغ و ماهی و پری و آدمی زانک او بیشست و ایشان در کمی ماهیان سوزن‌گر دلقش شوند سوزنان را رشته‌ها تابع بوند ✍ سیدمهدی موسوی ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌با ترویج عرفان اسلامی و قرآنی همه کارها درست می شود (برنامه تربیتی و عرفانی اسلام مبنای سیاست اسلامی) 🎤بیانات امام خمینی در جمع علما و اعضاى مجلس خبرگان زمان: صبح 11 تير 1366/ 🔸تمام تشكيلاتى كه در اسلام از صدر اسلام تا حالا بوده است، و تمام چيزهايى كه انبيا از صدر خلقت تا حالا داشتند و اولياى اسلام تا آخر دارند، اسلام است، اسلام است، معرفت اسلام است، در رأس همه امور اين معنويات واقع است. تشكيل حكومت براى همين است، البته اقامه عدل است، لكن غايت نهايى معرفى خداست و عرفان اسلام. هيچ كتابى از كتب الهى و فلسفى مثل قرآن نيست كه حقايق معارف را به طور صريح در بعضى جاها و به طور كنايه بسيارى جاها فرموده است. و آقايان بايد توجه به اين معنا داشته باشند كه مردم را آشنا به معارف الهى كنند. اسلام بسيار غنى است، هم از حيث جهات معنوى كه در رتبه عالى است، از جهت عرفانى كه بالاتر از آن است و هم غنى است از حيث تشكيلات ادارى. 🔹و البته آقايان مى‏دانند اين را، در عين حالى كه عنايت به طبيعت نبوده است و عمده هدايت به غيب بوده، مع ذلك، مى‏بينيد كه قرآن در بعضى جاها بر خلاف آن چيزى كه در بين- مثلًا- هيئت‏دانهاى سابق بوده است، بر خلاف آنها مى‏گويد. قرآن اول كتابى است كه حركت‏زمين را بيان كرده با صراحت. جبال را فرموده مثل ابرها حركت مى‏كنند خيال نكنيد كه اينها جامدند، منتها چون سابق هيئت بطلميوس‏ غلبه داشته است، بعضى از آقايان اين را تعبير كرده‏اند به حركت جوهرى و حال آنكه حركت جوهرى حركتش مثل حركت سحاب نيست؛ هيچ ربطى به او ندارد. 🔸و همين طور در بسيارى از جاها قرآن شريف مسائلى فرموده‏اند كه در سابق نبوده است نظيرش؛ اصلش نبوده است. از اين جهت، ما بايد عمده توجهمان به باشد. اگر ملاحظه فرموده باشيد در آيات شريفه‏اى كه مربوط به معنويات و عرفان و- عرض مى‏كنم كه- سلوك و اين طور چيزهاست، در هيچ كتابى نظير قرآن نيست و هيچ كتابى سابقه ندارد كه اين طور عرفان داشته باشد؛ اين طور فلسفه داشته باشد. منتها از باب اينكه ما عقب بوديم و عقب هم هستيم، نمى‏توانيم اين طورى كه قرآن شريف فرموده است، ما هم بتوانيم آن طور بگوييم. 🔹همين قدر مى‏دانيم كه بايد ما همّمان را صرف كنيم تا آن قدرى كه استعداد داريم، قدرت داريم تا آن اندازه ما معارف اسلامى را به مردم بفهمانيم. معارف اسلامى بسيار غنى است؛ بسيار بزرگ است و بايد اين را فهماند. مثلًا در عين حالى كه توجه به ماديات نبوده است و عمده نظر روى معنويات است، مع ذلك، بر خلاف هيئت بطلميوس، قرآن مى‏گويد كه تمام ستاره‏ها در آسمان پايين واقع شدند. در صورتى كه هيئت سابق اين طور نمى‏گفتند هر چه ستاره هست در آسمان پايين است و «سبع سماوات» از اينجا معلوم مى‏شود كه غير آن سبع سماواتى است كه بطلميوسيها گفته‏اند. آنها مى‏گويند كه هفت آسمان يكى‏اش كره كذا دارد، يكى كره كذا، يكى كره كذا و آن آخريش عبارت از آنى است كه ستاره‏ها را دارند. قرآن مى‏گويد كه نجوم در دنياى آسمانها واقع شده است، تمام نجوم اين طور است. بنا بر اين، آن چيزى كه ماوراى‏ اينهاست- مثلًا سماءِ دوم- ما نمى‏دانيم چى است قصه‏اش، بالاترش هم ما نمى‏دانيم چى است. زَيَّنَّا السَّماءَ الدُّنْيا بِزِينَةٍ الْكَواكِبِ، اين آسمان پايين را تزئين به زينت كواكب كرده. 🔸در هر صورت آن چيزى كه من توصيه مى‏كنم به همه اهل علم و به همه آقايان، به همه دانشمندان اينكه دنبال اين برويد كه را در بين مردم تقويت كنيد كه رأس امور اين معارف اسلامى است و اگر او درست بشود همه كارها درست مى‏شود. ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌امام خمینی (ره) رئیس حكما و عرفا در عصر ما ✍مرحوم آیت الله سید جلال آشتیانی: 🔹در دوران زعامت مرحوم مغفور له آيت‏ الله العظمى حاج شيخ عبد الكريم حائرى يزدى «نوّر اللّه مضجعه» ساليان متمادى مرحوم شاه‏ آبادى در حوزه علميه قم تدريس مى ‏فرمودند . آقاى شاه‏ آبادى هر طالب مستعدى را از فيض وجود خود بهره‏مند مى ‏ساختند كتب منقول و معقول را از كفايه و مكاسب و رسائل گرفته تا اسفار و شواهد و مبدأ و معاد ملا صدرا و شرح فصوص و مصباح الانس را درس مى‏دادند. 🔸حضرت استاد علّامه آيت‏ الله العظمى امام «ادام اللّه ظله الظليل على رءوس المسلمين» در عرفان و تصوّف اسلامى تلميذ اين عارف نامدارند و گويا معظّم له شاگرد منحصر بفرد شاه‏ آبادى مى‏ باشند. 🔹امام «مدّ ظله» از اساتيد بزرگ عرفان در قرن اخيرند و ذوق و استعداد خاص در مبانى عقلى و عرفانى دارند. از معظّم له دو رساله نفيس، يكى مصباح الهداية فى النبوّة و الولاية و ديگر رساله‏ اى در شرح دعاى سحر، چاپ شده است كه حاكى از تبحّر و تدرّب آن استاد عاليقدر مى ‏باشد. امام بر مصباح الانس حمزه فنارى، شرح مفتاح الغيب شيخ كبير صدر الدين قونوى بطور متفرقه حواشى دقيقى مرقوم داشته ‏اند و بر مقدمه قيصرى و بر برخى از مواضع فصوص تعليقات دارند. 🔸امام خمينى‏ «جعلنى الله عن كل مكروه فداه» در حكمت متعاليه به روش صدر الحكماء و العرفا آخوند ملاصدرا استاد مسلّم و در حقيقت بدون مجامله بايد گفت كه آن جناب خاتم حكما و عرفا در عصر ما مى‏ باشند. و بمرحوم شاه ‏آبادى اعتقاد راسخ دارند. 🔹مرحوم شاه‏ آبادى مطلقا اعتنا بگفته مخالفان فلسفه و عرفان نداشت. مانند كوه استوار بود و در فكر او اين معنا كه از انغماز در الهيّات و عرفان ممكن است‏ به جنبه شريعتمدارى او لطمه بزند، خطور نمى‏ نمود. 🔸 امام قبل از دوران طلبگى حقير در قم شرح فصوص تدريس مى ‏كردند و در زمانى كه نگارنده اين سطور در قم تحصيل مى‏ كردم، معظم له شرح منظومه (براى جمعى از جمله مرحوم علّامه بزرگوار شهيد مطهرى و آيت‏ الله العظمى منتظرى، آيت‏الله آقا ميرزا محمد مسائلى اردبيلى‏ و مرحوم آقا سيد غنى اردبيلى و شهيد دانشمند قاضى طباطبائى و برخى ديگر از افاضل زمان) تدريس مى ‏فرمودند. 🔹مدتها به تدريس اسفار اشتغال داشتند كه برخى از مدرسان درجه اول مانند آيت‏ الله حاج ميرزا عبد الجواد سدهى اصفهانى و حاج ميرزا عطاء الله سدهى و مرحوم فكور يزدى بدرس ايشان مى ‏رفتند و استاد علّامه مطهرى و آيت‏الله منتظرى و جمعى ديگر در اين درس حاضر مى ‏شدند. امام بعد از شروع به تدريس خارج فقه و اصول و توجّه افاضل به اين دروس، نتوانستند بين تدريس دو رشته جمع نمايند و در مدت قليلى حوزه درسشان ديگر حوزه ‏ها را تحت شعاع قرار داد. 📚شرح مقدمه قیصری بر فصوص، مقدمه کتاب آیت‌الله •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1576