💠 پیام تسلیت آیت الله العظمی جوادی آملی در پی ارتحال آیت الله حسن زاده آملی
حکیم و عارف کم نظیر، #حضرت_آیت_الله_حسن_زاده_آملی جامع عقل نظر و عقل عمل بود.
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در پیامی، ارتحال غمبار و اسفبار عالم ربانی، حکیم متأله، جامع معقول و منقول، صاحب مآثر سنگین و آثار گرانقدر، #حضرت_آیت_الله_حسن_زاده_آملی را تسلیت گفتند.
متن کامل پیام تسلیت معظم له بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
▪️ ارتحال غمبار و اسفبار عالم ربانی، حکیم متأله، جامع معقول و منقول، صاحب مآثر سنگین و آثار گرانقدر، #حضرت_آیت_الله_حسن_زاده_آملی را به محضر مبارک حضرت بقیة الله «ارواح من سواه فداه» و جامعه روحانیت و حوزه های علمیه و همه شاگردان و دست پروردگان آن حکیم راحل و عموم مردم بزرگ و بزرگوار آمل و بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم.
▫️ حکیم و عارف کم نظیر، #حضرت_آیت_الله_حسن_زاده_آملی جامع عقل نظر و عقل عمل بود؛ هم در مسائل علمی از چهار راه استفاده کرد، هم در مسائل عملی از چهار راه بهره برد؛ راه هایی که انسان می تواند از آن راه ها به فیض علمی برسد چهارتاست و راه های عملی که می تواند از آن راه های عملی به فوز الهی بار یابد چهارتاست.
▫️ خدای سبحان از دو راه به بنده اش #فیض_علمی و #فوز_عملی می رساند : یکی به وسیله رهبران الهی، یکی بلاواسطه؛ هم به واسطه رهبران الهی کتاب و حکمت را تعلیم می کند و هم بر اساس «هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ»، «وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ» و مانند آن، بلاواسطه فیض علمی را القاء می کند؛ اگر کسی بخواهد با خدا راز و نیاز کند و ارتباطی برقرار کند، آن نیز دو را ه دارد: یا با توسل به انبیا و اولیا و رهبران الهی است یا بلاواسطه است؛ انسان می تواند بدون واسطه بگوید یا الله، با واسطه هم می تواند بگوید یا الله. اگر کسی خواست با خدا رابطه برقرار کند چه فیض علمی و چه فوز عملی، دو راه دارد یکی مع الواسطه، یکی بی واسطه و اگر کسی خواست فیضی از خدا و فوزی از خدا، علماً و عملاً به او برسد، آن هم دو راه دارد، گاهی بلا واسطه فیض الهی می رسد گاهی مع الواسطه. این بلاواسطه، در علوم عقلی اثباتش آسان نیست؛ ولی در عرفان کاملا محقق است و حکیم و عارف گران سنگی مثل #آیت_الله_حسن_زاده_آملی ، هم راه عقل را هم راه #شهود را به خوبی پیمود و توانست از این چهار راه، هم حرف خودش را به خدا برساند، هم فیض و فوز خدا را دریافت کند.
▫️ زندگی #سراسر_فخر این حکیم الهی در آن اربعین گیری های او، در آن روزه های متصل و مرتبط ماه رجب و شعبان و رمضان او، در آن سحرخیزی های ممتد او، در آن ناله ها و گریه های او که گفت: «تا جان به لب نرسید جام به لب نرسید» گذشت. از این کارها زیاد داشت، از این ناله ها زیاد داشت، از این گریه ها زیاد داشت، از این شب زنده داری ها زیاد داشت، از این تعلیم و تربیت های خالصانه زیاد داشت؛ شاگردانی تربیت کرد که هم اکنون به فیض الهی از اساتید سرآمد حوزه ها هستند و موفق¬ اند و کتاب های گراسنگی چه کتاب های درسی، چه کتاب های مرجعی، یا تالیف کرد یا تصنیف کرد یا تحقیق کرد و آثار گذشتگان را احیا کرد. هم در #عرفان، هم در #فلسفه، هم در #نجوم، هم در #ریاضیات، هم در #تفسیر، هم در حدیث، انسان جامعی شد که توانست انسان هایی تربیت کند، توانست آثاری به یادگار بگذارد، شاگردانی تربیت کند و دوستانی را بپروراند که از محضر او فیض و از مکتب او فوز، از بنان او فیض و از بیان او فوز دریافت کنند؛ لذا ارتحال آن بزرگوار بسیار غمبار است.
▫️ امیدوارم ذات اقدس الهی به عنوان عطیه ای الهی، این سانحه و این سوگ سنگین را بر همگان آسان کند که بتوانند تحمل کنند و این بار سنگین را بکشند، روح پرفتوح آن #حکیم_الهی، آن منجم، آن ریاضیدان، آن عارف، آن فقیه، آن مفسر و آن محدث را با انبیای الهی محشور کند و صبر جمیل به عموم بازماندگان، شاگردان، کسانی که از کتاب های او فیضی بردند و می برند و از محضر و مکتبشان استفاده کرده اند، خصوصاً مردم بزرگ و بزرگوار آمل که متاسفانه وضع حالم مساعد نیست که در مراسم تشییع و در مراسم بزرگداشت این حکیم در کنار آنها شرکت کنم، عنایت فرماید. به طایفه محترم ایشان به دوستان ایشان به شاگردان ایشان و به بیت شریف ایشان تسلیت عرض می کنم، علوّ منزلت آن حکیم راحل را از خدا مسئلت می کنم و صبر جمیل و اجر جزیل عموم بازماندگان را از ذات اقدس الهی مسئلت می کنم؛ امیدواریم خدای سبحان حشرشان را با انبیا و اولیا قرار بدهد و دل های داغدیده ها را تسلی بخشد.
غفر الله لنا و لکم
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 پیام تسلیت به مناسبت رحلت آیت الله حسن زاده آملی
تاریخ: 1400/07/04
📌 تفسیر یا تحریف
🔸 دوگانهی تفسیر و تحریف نسبت به هر متن محوری و اثر تحولساز ممکن است. ظاهر این دو، یکی است یعنی هر دو در مقام شرح و توضیح و بازخوانی است اما تفاوتهای بنیادین میان آنها وجود دارد:
🔹 #تفسیر، شرح و بازخوانی همدلانه مبتنی بر توجه کامل به مبانی و بنیادهای فلسفی و الهیاتی متن است. بنابراین مفسر کسی است که مبانی و اندیشههای یک متفکر را به درستی فهم و آشکار میکند و بر آن اساس به شرح و توضیح و بازخوانی اثر آن متفکر میپردازد و نشان میدهد که چگونه آن مبانی و بنیادهای فلسفی و الهیاتی به تولید این اثر و نظریهها و اندیشهها آن منتهی شده است.
#مفسر، تعلقات و معتقدات خود را به متن تحمیل نمیکند و صرفا به خروجیها و روبناهای اثر و همچنین به بخشی از ان اکتفا نمیکند بلکه به منظومه فکری متن و نظام محوری و بنیادین آن توجه دارد.
🔸 #تحریف برخلاف تفسیر ، به خروجیها و روبناهای یک اثر و یا بخشی از متن توجه میکند و از مبانی فلسفی و الهیاتی متفکر و نویسنده غفلت دارد. محرّف (تحریفگر) آگاهانه و یا غیرآگاهانه تلاش دارد تا آنچه خود میپسندد از متن، فهم کند و از آن سوء استفاده کند.
#تحریفگر بدون آنکه به مبانی فکری-فلسفی و بنیانهای الهیاتی و کلامی نویسنده و متفکر توجه عمیق و صحیح داشته باشد به بازخوانی خروجیها و روبناهای اندیشه و اثر اکتفا میکند و با تقلیل یک دستگاه معرفتی به یک بخش آن، زمینهی تحریف را فراهم میکند.
♦️ نتیجه:
نتیجه اینکه در بازخوانی آثار و متون متفکران انقلاب اسلامی همواره باید نسبت به تحریف و نفوذ حساس بود و جلوی آن ایستاد.
#نظام_اندیشه_اسلامی
#بازخوانی
#تفسیر
#تحریف
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 سوابق جهاد تبیین آیتالله خامنهای
آیتالله العظمی خامنهای:
🔹به مجرد ورود به مشهد که سال چهلوسه بود، جوانها و روشنفکرها و یک عده از افرادی که خب دورادور با ما یک آشنائیهایی داشتند و اینها، شنیدند من آمدم مشهد و بناست بمانم، آمدند دور و ور ما و از من خواستند که من برایشان جلسات درس و این چیزها درست کنم. ما هم شروع کردیم.
🔸از سال چهلوسه چندین اقدام من کردم. یک اقدام، شروع یک درس #قرآن بود، که درس تفسیر بود، برای یک عدهای از مردم که جوانها و دانشجوها و محصلین و اینها میآمدند، بعد درسهایی در حوزه شروع کردم؛ درسهای #فقه و اصول برای طلاب، که اگر چه که درس فقه و اصول بود، واقعاً هم فقه و اصول بود، اما در لابلای مباحث فقهی و اصولی، مباحث سیاسی اینها را مطرح میکردیم و شاگردهای من، آن کسانی که آن روز آن درسهای من میآمدند، بعدها همهشان جزو کسانی بودند که در میدانهای سیاست و مبارزه و کارهای انقلابی جزو افراد برجسته و نامآور بودند، الان هم هستند. الان هم در مشهد شاگردهای آن روزِ ما خوشبختانه هر کدامی مسؤولیت مهم ارزندهای را از کارهای انقلابی و پرزحمت بر دوش دارند. بعد، یک درس #تفسیر شروع کردم، که در حوزهی علمیهی مشهد هیچ درس تفسیری تا آن وقت نبود و لااقل به طور عمومی نبود.
🔹 بعد از اینکه من درس تفسیر را شروع کردم که سال چهلوهفت بود خیال میکنم یا چهلوشش بود یا چهلوهفت بود، که درس تفسیر شروع کردم، بعد البته یک درس تفسیر ارزندهی خوبی از طرف یکی از علمای بزرگ مشهد شروع شد لکن تا آن زمانی که ما شروع کردیم درسی نبود و آن درس هم مجمع طلاب و فضلا و جوانهای پرشور حوزهی علمیه بود و این درس پنج سال ادامه پیدا کرد یعنی از سال چهلوهفت یا چهلوشش، چهلوهفت این درس شروع شد تا سال پنجاهویک ادامه داشت، و سال پنجاهویک ساواک این درس را تعطیل کرد که من بعد تبدیلش کردم به درسی از عقاید، یعنی #کلام_جدید شروع کرده بودم.
🔸بعد باز پیرو این دیدم که جوانهای دانشجو کمتر میتوانند به این درس طلبهها که در حوزهی علمیه و در مرکز حوزه، مدرسهی میرزاجعفر، میرزاجعفرِ آن روز، تشکیل میشد که مرکز و قلب حوزهی علمیه بود، کمتر میتوانند آنجا بیایند، من یک درسی مخصوص #دانشجوها شروع کردم، درس تفسیر قرآن که بسیار پرشور و جالب بود و بیشترِ آن کسانی که در آن درسها شرکت میکردند،بلکه همهشان شاید، آن عدهی چند صد نفری که شرکت میکردند، بعدها همه جزو این گروههای مبارز و انقلابی بودند، البته بعضی راه درست را تا امروز هم ادامه دادند، بعضی هم در این ریخت و پاشهای انحرافی که ما در این مدت داشتیم، بدبختانه دچار #انحراف شدند و از راههای دیگر رفتند، بههرحال آنجا یک پایهی متینی بود برای ارائهی تفکر اسلامی و آشنایی جوانها با قرآن.
🔹ساواک هم مرتباً مزاحم بود دیگر، یعنی مسألهی یک بار و دوبار و ده بار نبود، مرتب اذیت میکردند، مزاحمت میکردند، درس را تعطیل میکردند، من را میخواستند، شاگردها را میخواستند، اندک چیزی را بهانه میگرفتند. بالأخره هم بعد از مدتی آن درس را تعطیل کردند، این درس تفسیر جوانها را هم مثل آن درس دیگر تعطیل کردند و بنده ممنوعالتفسیر شدم در مشهد، یعنی سخنرانی اگر میکردم یک جایی اشکال نداشت اما تفسیر قرآن حق نداشتم بگویم.
🔸 من بعد از اینکه این درسها تعطیل شد، نماز جماعت میرفتم در یکی از مساجد مشهد به نام مسجد کرامت و همچنین مسجد دیگری به نام مسجد امام حسن، امام جماعت بودم در دو مسجد. آنجا بعد از نماز، هر شب بدون هیچ تعطیلی و وقفهای ما معارف اسلامی را از روی متون اسلامی بیان میکردیم، چه حدیث و چه نهجالبلاغه به خصوص و چه قرآن و این شیوهی تختهنویسی را یعنی بردن تخته سیاه توی مسجد و نوشتن روی تخته و ارائهی به مردم از طریق سمعی و بصری این را ما در مشهد باب کردیم که خیلی هم علاقهمند پیدا کرد، جمعیتهای زیادی جمع میشدند، آن زمانهای دوران اختناق که خب جمعیتها مثل امروز، امروز جمعیتها صحبت یک میلیون و پانصد هزار و اینهاست، آن وقتها هزار نفر، دو هزار نفر، سههزار نفر، پنجهزار نفر جمعیت جمع میشد، اما آن جلسات ما گاهی چند ده هزار نفر جمعیت جمع میشدند، توی خیابانها پر میشد دور و ور و جلسات خیلی موفق و خوبی بود، بالأخره آنها را هم تعطیل کردند، یعنی ساواک باز بنده را خواستند و گفتند که این مسجد کرامت باید تعطیل بشود، آن هم تعطیل شد.
مصاحبه با صداوسیما پس از مراسم تحلیف ۱۳۶۰/۰۷/۱۹
#جهاد_تبیین
#کلام_جدید
#تفسیر_قرآن
#شاگرد_پروری
۱✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121