هدایت شده از گام دوم انقلاب
❇️بیانیه گام دوم در آینه عبرتهای گام اول
⁉️با کدام مبنا و فلسفه می توان تئوریهایی برای تحقق بیانیۀ گام دوم و آرمانهای انقلاب اسلامی پیشنهاد داد؟
🗒گام دوم انقلاب اسلامی امتداد گام اول آن است. به همین جهت عبرتهای گام اول می تواند خطرات بزرگ بر سر راه گام دوم را نیز گوشزد کند و جلوی بسیاری ازانحراف ها وانتقادها را بگیرد.
📃یکی از آن عبرتها، عزم افرادی برتغییر منطق وفلسفه انقلاب اسلامی و تئوری سازی براساس «فلسفه شدن» نسبی انگارانه است.
📃پس از شکل گیری نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی و مبتنی بر عقلانیت ناب اسلامی؛ جمعی ازطلاب جوان ودانشجویان دغدغه مند راه راه نه درعقلانیت مستقر فرهنگ و تمدن اسلامی، بلکه در حرکت های تندمبارزاتی وستیز کامل با دنیای غرب جستجو می کردند وبامطالعه وبازتولید ادبیات هگل و مارکس درصدد تئوری سازی برای رسیدن به آرمان های نهضت اسلامی بودند و می خواستند نقشه کارآمدی برای قرارگاه بزرگ جبهه مبارزاتی علیه غرب ودولت وقت طراحی کند.
📃اینان با نفی حکمت اسلامی وعقلانیت حکمی وفقاهتی به تولید روش ها وعلم انقلاب برپایه «فلسفه شدن» هگل ومارکس و تلفیق آن با قرآن و نهج البلاغه روی آورده اند تابتوانند حرکت انقلابی وتکاملی جامعه را تبیین فلسفی ودینی کند. تأکید بر «تقابل گرایی و تضاد محوری»، «اراده گرایی اجتماعی و تاریخی» و «فرایند تغییر و شدن جهان» ونفی «دستگاه تفسیر جهان» مبتنی برحقیقت ویقین مهمترین عناصر مورد توجه آنها بود.
📃اقدامی که بادغدغه تکامل معرفت دینی ومهندسی مبارزات اسلامی انجام شد ودرابتدا مورد حمایت جمعی از علما و سیاسیون مهم چون آقایان طالقانی، منتظری، هاشمی رفسنجانی،لاهوتی، موسوی خوئینی ها ودیگران قرار گرفت وبه عنوان سمبل مبارزه باحکومت وغرب شناخته می شدند.
📃این حرکت فکری–سیاسی موردعلاقه جمعی از روحانیون مبارز و غرب ستیز تهران وقم قرار گرفت و آنها نیز منبرهای خود به حمایت وترویج تفکر آنها پرداختند.
📃این جریان براساس همین تفکر وهمین حمایتها و غفلت، به تشکیل جبهه قدرتمند مبارزاتی فکر می کردند که بتوانند کثرت واختلافاتِ درونجبههای را به یک انسجام کلان برسانند. دراین راه نیز موفقیت های زیادی کسب کردند وجمع زیادی ازطلاب جوان انقلابی سرخورده از وضعیت منفعل حوزه وکثیری ازدانشجویان پرشور راجذب کردند.
📛اما دیری نپایید که پس ازانقلاب اسلامی نتوانستند باحرکت انقلابی ملت مسلمان که برپایه اسلام ناب محمدی واندیشه های ناب امام خمینی، شهید مطهری، شهید مفتح،شهید بهشتی،شهید باهنر وشهدای محراب شکل گرفته بود همراهی کنند ودرنهایت به جنگ مسلحانه روی آوردند.
✨✨✨
🔆دوباره درگام دوم انقلاب اسلامی برخی دغدغه مندان وتریبون داران با همان انگیزه ها ودغدغه های ستیزه جویانه وبراساس همان مبانی واصول تقابل گرا واراده محور به میدان آمدند و درصدد تئوری سازی برای گام دوم انقلاب اسلامی هستند.
🔅در حالی که مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای وبارها تذکر دادند که تنها اندیشه ای که میتواند معیار ومبنای انقلاب اسلامی باشد تفکراسلام ناب محمدی براساس مکتب امام خمینی، آثار شهید مطهری وشهید بهشتی وبرخی ادامه دهنگان این مسیرهمچون حکیمان، فقیهان است. نه سخنان نسبی انگارانه وتقابل گرایانه برخی دغدغه مندان نیمه سواد که به دنبال تغییرمنطق وفلسفه انقلاب اسلامی هستند.
🔅#مکتب_امام_خمینی و اندیشه های حکمی وفقاهتی امام خامنه ای وسایرحکیمان وفقیهان انقلاب اسلامی تنها مبنای بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی است ومنبع اصلی برای تحقق بیانیۀ گام دوم ورسیدن به آرمانهای گام دوم انقلاب اسلامی وطراحی نقشۀ راه برای ایجاد قرارگاه بزرگِ جبههای درجهتِ انسجامیافتنِ نیروهای آتشبهاختیار است.
🔆مکتبی که بر پایه قرآن و معارف اهلبیت (ع) به حکمت، عرفان وفقاهت اسلامی به طور همه جانبه وجامع معتقداست و هیچ بخشی را فدای سایر بخشها نمی کند. برحجیت عقل، حفاظت ازمنطق حجیت اجتهاد وبهره گیری بی قید وشرط از اصول اجتهادی (مصطلح در
حوزه) وشیوه فقه جواهری درفهم دین وجامعه استواراست و بر رسیدن به حقیقت ویقین ورشدعقلانیت ناب اسلامی وبهره گیری ضابطه مند ومنطقی ازهمه علوم وتجربه های بشری درچارچوب حکمت وفقاهت اسلامی تأکید دارد.
✳️آیت الله العظمی امام خامنه ای:
«... زیربنای فکری اسلامی وزیربنای عقیدتی کاملاً درآنجاها متجلّی است وبیانات گستردهی #امام_راحل، یک ذخیرهی غنی در این زمینه است؛ بعدهم درسهای ارزشمندی ازمتفکّران انقلابی ما در اختیار مااست، از #شهید_مطهّری و #شهید_بهشتی ودیگران تازمان حاضر که اینها ازقرآن ومتون اسلامی این زیربنارا گرفتهاند وتأمین میکنند.»
بیانات درارتباط تصویری بامردم آذربایجان شرقی 29/11/1399.
┅┅🍁✿❀🌺❀✿🍁┅┅
☄ به گام دومی ها بپیوندید👇
🆔 eitaa.com/joinchat/4048814097C98a7538217
دنبال #فهم_عمیق #تبیین_قوی هستی
هدایت شده از عقلانیت انقلاب اسلامی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹مطالبه آیت الله فاضل لنکرانی از مسئولین حوزه برای پرداختن به مکتب فقهی و اصولی حضرت امام(ره)
#مکتب_امام_خمینی
بسمه تعالی
📌 طرحوارهی اجمالی درس تمهیدی آشنایی با نظام فکری و منظومه معرفتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)
نام درس:
آشنایی با نظام فکری و منظومه معرفتی امام خمینیمخاطب: طلاب سطوح عالی تعداد جلسات: حداقل ۶ جلسه مدت زمان جلسات: ۱:۳۰ جلسه اول: ویژگی و مختصات نظام فکری امام خمینی متن پیش مطالعه طلاب: ۲۰ صفحه اول کتاب ولایت فقیه امام جلسه دوم: آشنایی با آثار و نوآوريهای فلسفی متن پیش مطالعه طلاب: نامه امام به گورباچف جلسه سوم: آشنایی با آثار و نوآوريهای عرفانی متن پیش مطالعه طلاب: نامه عرفانی امام به حاج احمد آقا جلسه چهارم: آشنایی با آثار و نوآوريهای اصولی متن پیش مطالعه طلاب: بخشهایی از منشور روحانیت و نامه به آيةالله قدیری پیرامون نقش زمان و مکان در اجتهاد جلسه پنجم: آشنایی با آثار و نوآوريهای فقهی متن پیش مطالعه طلاب: نامه امام خمینی به آیةالله خامنهای پیرامون ولایت فقیه جلسه ششم: مکتب اجتماعی و سیاسی امام خمینی متن پیش مطالعه طلاب: پیام حج امام در سال ۱۳۶۷ #اسلام_شناسی #امام_خمینی #فقه #اصول #فلسفه #عرفان #مکتب_امام_خمینی #انقلاب_اسلامی ✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه https://eitaa.com/hekmat121
بسمه تعالی
📌اصول فلسفهی تاریخ متعالیه بر مبنای عقلانیت فطری (در مکتب امام خمینی)
✍سید مهدی موسوی
بخش اول ...
١. حقائق عالم وجود، بیکران و نامتناهی و به هم پیوسته و دارای مراتب تشکیکی است به نحوی که هر لایهی رویین و مشهود، رقیقهی از لایهی بالاتر (حقیقت نامشهود) است تا به حقيقة الحقایق و وجود مطلق نامتناهی ختم شود.
۲. فطرت کمالخواهیِ مطلق و تنفر از هرگونه نقص و محدودیت، بنیان همهی کمالات انسانی است. فطرت این ظرفیت را دارد که موجب تعارف انسانی، اتصال تمدنی و پیوستگی جهانی انسان شود اما این یک فرایند تدریجی است که کل تاریخ بشریت را تحت الشعاع خود قرار میدهد. به تعبیر دیگر، تاریخ بستر فعلیت، ظهور و گسترش فطرتی است که بالقوه در سرشت همهی آدمیان نهفته است.
۳. از جمله مهمترین کمالجوییهای فطری انسان، میل به حقیقتجویی و شناخت واقعیات و رهایی از جهل و اوهام است. حقیقتجویی که بر عهدهی عقل است، بنیان ظهور فطریات و کمالات انسانی است.
۴. ادراکات انسان محدود، انباشتی و اکتشافی و ناظر به فطرت کمالخواهي، حقیقتجویی، زیباییدوستی و زندگیگرایی (رفاه و آزادی) است.
۵. بواسطهی تلاش انبیای الهی، حکما، دانشمندان و تجربهورزی آدمیان، برای رفع نیازهای متنوع انسان انضمامی، حقایق (معرفت گزاره ای) به صورت تدریجی توسط عقل کشف و در ذهن آدمی انباشته میشود و به کمک قوه وهم و خیال دارای ساختار و نظام فکری (عقلانیت = معرفت تصویری) و نظامات دانشیِ در حال اصلاح و تکامل و تکثیر میشود. بر این اساس، عقل نیز در حرکت جوهری انسان انضمامی و در بستر تاریخ، برانگیخته (اثاره) میشود و تکامل مییابد و بر قدرت بیشتری برای مصباحبودن، مفتاحبودن و میزانبودن افزوده میشود.
۶. اگر انسان بواسطه مطلقگرایی و کمالخواهی، محدودیتهای علمی و معرفتی خود را فراموش کند و معرفت تصویری خود را نهایت دانش و تمام معرفت بپندارد (یعنی امر محدود را مطلق بپندارد) به نفی و تقابل با دیگر دانشها و معرفتها خواهد پرداخت که به چالشهای معرفتی و تضادهای اجتماعی و سیاسی منجر میشود. (ریشهی همهی تقابلها، غیریت سازی ها و گسستها در مطلقپنداری و بینهایتدانی امور محدود و غفلت از حقیقت مطلق و بینهایت است)
۷. براساس اصل اتحاد عقل و عاقل و معقول و اصل حرکت جوهری و صیرورت انسان، جان انسان با ادراکات و علوم و انتخابهای خود اتحاد وجودی برقرار میکند و به عالَمی بنشسته در گوشهای مبدّل میشود. لذا کمال و نقص معرفت و دانشِ به جان نشسته، به کمال و نقص شخصیت آدمی نیز میانجامد.
۸. هر جامعهای محصول ظهور سطوحی از فطرت و حقیقت در ذهنیت مشترک و خیال متصل افراد و اتّحاد جانها و گسترش معانی در لایههای عمیق بیناذهنیت و فرهنگ عمومی است که در هنجارها، علوم، صنایع، هنرها و آداب و رسوم آن جامعه آشکار میشود و تعیّن بیرونی و ساختاری مییابد.
۹. در هر دورهای، توسط جمعی از ذهنها و جانهای دغدغهمند و به هم متّصل، حقایق به صورت نظری اکتساب و سازماندهی میشود و در دورههای بعدی به مسلمات و مشهورات دانش و فرهنگ تبدیل می شوند و زمینهی اکتساب نظریات و اکتشاف حقایق بیشتر را فراهم میکنند.
۱۰. براساس سنّت الهی، حیات انسان در حال تحوّل، تکامل و تعالی جوهری است و در مجموع هر دورهای متکاملتر از دوران پیشین است. هر دورهای ظهور سطوحی از حقیقت و انکشاف واقعیت و فطرت به قدر مقدور و امکانات بشریت آن دوران است.
۱۱. هر دورهای ظهور سطوح و لایههایی از حقیقت بواسطهی تمایلات فطری است که در دوران قبل به نحو اندماج و اجمال به آن توجه شده است که اکنون تفصیل یافته است. در این تفصیل نیز، اشارات و اجمالهایی وجود دارد که نشانهای از لایههای عمیقتر و سازندهی فردای دیگری است. همین اجمالها و اشارتها زمینهی اختلافها و رفت و برگشتهای فکری و نوآوریها و خلاقیتها را فراهم میکند.
۱۲. ظهور هر سطح و لایهای از حقیقت موجب به خفا رفتن لایههای دیگری میشود. اما در هر دورانی کسانی هستند که جمع میان امر آشکار و مخفی (جامع غیب و شهود) کنند. این افراد نادر #روح_زمانهی خود هستند و به معرفت و دانش زمانه، نظام و به زندگی انسان معنا میدهند. در واقع این افراد، آغازگر دوران جدید هستند و با افق گشاییهای خود، انسانها را وارد مرحلهی جدیدی میکنند.
🌺 ادامه دارد ...
#فلسفه_تاریخ
#عقلانیت_فطری
#انقلاب_اسلامی
#مکتب_امام_خمینی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
بسمه تعالی
📌اصول فلسفهی تاریخ متعالیه بر مبنای عقلانیت فطری (در مکتب امام خمینی)
✍سید مهدی موسوی
بخش دوم...
۱۳. زمانهی ما در ادامهی تحول جوهری انسان و تاریخ بشری، عصر تجدد و عقلانیت روشننگری است که در فلسفهی کانت و سه نقد او (نقد عقل محض، نقد عقل عملی و نقد قوه حکم) صورتی فلسفی به خود گرفته است و جمعی نوین از امر غیب و شهود (علم و اخلاق و معنویت) برای خروج از محدودیتها عرضه شد. دراین زمانه، علم تجربی وفناوری شاهدبازاری شده است و بر اریکهی قدرت نشسته است و معنویت وحیانی به خفا رفته است و معنویتهای اجتماعی درقالب ادبیات و سایر صنایع ظریف عرضه شده است که خیال متصل وزیباییشناسی انسان مدرن را سامان داده است.
۱۴. بواسطهی عمومی شدن دانش تجربی و گسترش ابزارهای زندگی و زیباییشناسی تجدد، هر چه بشر جلوتر آمده است از محدودیتها و ارتباطات فردی و جزئی او کاسته شده و بر ارتباطات جمعی و کلانتر او افزوده شده است: از قبیلهگرایی به مدینهگرایی و سپس ملیگرایی و جهانگرایی.
۱۵. زمانهای ما زمانهی جهانگرایی(خروج از محدودیتها) است. جهانگرایی دو مرحله داشته است: ۱. جهانگرایی مبتنی بر قدرت سخت دولتهای استعمارگر با کنترلگری سازمانهای بینالمللی، ۲. جهانگرایی برآمده از قدرت نرم و شبکهای فرهنگ و رسانه با مدیریت شرکتهای چندملیتی.
۱۶. آینده از آنِ اندیشه و زبان فطرت انسانی در عمومیترین چهرهی آن است. اندیشه و زبانی که بتواند جمع سالم میان غیب و شهود زمانهی ما برقرار سازد و معرفت تصویری و عقلانیت بدیعی را عرضه کند که از قدرت توصیف و تبیین بیشتری برخوردار باشد. این نیازمند فلسفهای متعالی است که امتداد اجتماعی و سیاسی داشته باشد.
۱۷. فلسفهی آشکارشدهی در انقلاب اسلامی و اندیشههای امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و شاگردان و شارحان اصیل او در ادامهی نهضت تکاملی انبیای الهی و اولیای معصومین و ظهور فطرت انسانی در تاریخ بشری، آغازی بر #عقلانیت_فطری، تعارف انسانی، نزدیکی ملتها و صورتی از تاریخ جدید بشری بر پایهی تعارف انسانی، تبادل فرهنگی و #اتصال_تمدنی است. محور این عقلانیت، باز تعریف انسان به عنوان #انسان_مسئول است. انسانی که در برابر خود، جامعه، شهر، تاریخ و نهایتا خدا مسئولیت دارد و به میزان #مسئولیتپذیری اجتماعی در نسبت با #مصالح_نوعی و #منافع_عمومی، خود را معرفی میکند و سایر انسانها را بازشناسی و تمجید میکند.
۱۸. محور این تفکر، پذیرش مسئولیت مبارزه با جهالت و آشکار کردن جنود عقل از طریق آگاهی بخشی و تنبه فطری و یقظهی بینالمللی برای بازگشت به فطرت توحیدی است که تعارف هویتها و تبادل فرهنگها و گسترش مسئولیت جهانی است.
۱۹. جنگ آینده جنگ شناختی میان جنود عقل و جنود جهل در بستر رسانههای جمعی در افقهای جهانی برای گشایش #انسداد_فکری و عبور از فروبستهای فرهنگی انسان معاصر است. اگر این افقِ نگاه و بنیاد متعالی اندیشه بر کنشگران اجتماعی و سیاسی (بخصوص حوزویان و دانشگاهیان) حاکم شود به طور قطع از تنبلی و گوشهنشینی به در میآیند و اختلافات کوچک و پیشپا افتاده را کنار میگذارند و در افق جهانی حضور فکری و مسئولانه خواهند داشت.
در حال تکمیل ...
#فلسفه_تاریخ
#عقلانیت_فطری
#انقلاب_اسلامی
#مکتب_امام_خمینی
#مسئولیت_اجتماعی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌انسان ایرانی و دریافت متعالی از هستی
🔹همهی انسانها فطرتا حقیقتجو هستند و به دنبال کشف واقعیت و بخصوص واقعیت مطلق، و برقراری نسبتی با هستیاند تا به وجود خود تعیّن و تشخّص بدهند. بدین علت، سراسر زندگی انسانها مبتنی بر درکی از واقعیت مطلق و نسبتی با هستی معنا و صیرورت مییابد. هر درکی از هستی و نسبتی با واقع، نحوهای از زندگی را رقم میزند. چرا که هستی بینهایت است و واقعیت لایهمند. هر انسانی به قدر وجودی و اندازهی ادراکی خود با ظهوری از ظهورات واقعیت و تجلیّات هستی ارتباط برقرار میکند و تشبّه به هستی مییابد.
🔸 علوم انسانی در هر مقطعی از تاریخ و حیات انسانی، ظهور این درک از هستی و نحوهی زندگی در توصیف و تبیین پدیدههای انسانی در جهت رسیدن به آن درک پیشنی از هستی و بر قراری نسبت وجودی با آن است.
🔹انسان ایرانی در عقیهی تاریخی و فرهنگی خود، نسبتهایی را با واقعیت و هستی برقرار کرده است که به او تعیّن وجودی، هویت اجتماعی و اعتبار تاریخی بخشیده است که در سنت علمی و فرهنگی او تجلی یافته است. بدون شناخت عمیق این تعیّن وجودی و هویت اجتماعی و اعتبار تاریخی نمیتوان درک درستی از ایران و انسان ایرانی داشت.
🔸 هستی در فرهنگ و تمدن ایرانی به وصف #تعالی متّصف شده است و لحظه به لحظه در حال تجلی و ظهور است فلسفه و دانش در نسبت با واقعیت را #حکمت_متعالیه و #حکمت_الهیه و #حکمت_مشرقی خواندهاند که حقیقت هستی را #نور جاری و ساری در همهی لایههای واقعیت دانستهاند و جوهرهی علم را نیز به نور و انکشاف حقیقت تعریف کردهاند. در این تلقی، ظهور تام هستی مطلق بیش و پیش از آنکه طبیعت باشد انسان است. به تعبیر دیگر فقط #انسان است که میتواند تجّلی و ظهور تام نور هستی باشد و طبیعت را هم نورانی و معنادار کند. لذا در مرکزیت حکمت و معرفت انسان ایرانی، #انسان_کامل قرار دارد. انسانی که اتصال غیب و شهود و پیوند آسمان و زمین است. لذا بر خلاف فلسفهی غربی که انسانمداری در گرو «طبیعی شدن انسان» است در حکمت الهی مشرقی، این طبیعت است که جوهرهی انسانی مییابد و بستر تعالی هستی انسان میشود.
🔹نسبت انسان ایرانی با هستی متعالی را میتوان در میراث علمی و تمدنی ایران مطالعه و شهود کرد. حکمت و شعر، قانون و سیاست، آداب و رسوم هر کدام طریقی به شناخت هستی انسان ایرانی است چرا که هر کدام از این آثار رهآورد اتصال وجودی انسان با واقعیت و نسبت با هستی متعالی و نورانی است که از جهان نفسالامر ابتدا وارد جهان ذهنی متفکر ایرانی شده است و از طریق تعلیم و تربیت، تالیف و تدریس وارد جهان بیناذهنیت انسان ایرانی شده است و به علم و صنعت، فقه و سیاست، ادب و هنر، آداب و رسوم تبدیل شده است. اما در عین حال محدودیتهای موجود در این ظهورات را هم باید توجه کرد. محدودیتهای ناشی از موقف تاریخی و اجتماعی انسان که امکان ظهور برخی دیگر از لایههای واقعیت را فراهم نکرده است.
🔸خلاصه با هر اثری از آثار جاودانهی فرهنگ و تمدن ایران اسلامی همچون شاهنامه و گلستان و مثنوی و دیوان حافظ و همچنین با آثار فقهی و اصولی و فلسفی میتوان به پستوهای هستی انسان ایرانی و ظهوراتی از واقعیت تعینیافته راه یافت و لایهای از لایههای وجودی انسان ایرانی و روح تاریخی ایران را کشف و مطالعه کرد تا چراغ راه آیندهی ما باشد.
🔹انقلاب اسلامی ایران نیز امتداد این هستی انسانی و رهآورد تحول در تعیّن وجودی انسان ایرانی و برقراری نسبتی جدید با هستی متعالی پس از گسستی است که در اثر ارتباط با عالم تجدد ایجاد شده بود. تحول و تجددی که نه در ستیز و گسست با گذشتهی هویتی و تمدنی خویش، بلکه در اتصال و امتداد آن، به همراه تلاشی برای آشکارسازی ظرفیتهای نهفتهی ادراکی و گرایشی انسان ایرانی در مواجههی با واقعیت و هستی و درکی از نیازهای زمانه است. در این میان نقش محبّت به اهلبیت (علیهم السلام) برای ارتباط وجودی با هستی متعالی و جاری در فرهنگ و تاریخ ایران اسلامی بیبدیل است.در انقلاب اسلامی بیش از هر چیزی انسان ایرانی با تجربهی وجودی حضرات معصومین ارتباط برقرار کرد و تلاش کرده زیست جهان خود را به آنها نزدیک کند و تا با اقتدا به آنها، زمانهی خود را آنگونه که میطلبد بسازد.
🔸محور مهم این تشبّه و بازسازی هویت و تعیّن تاریخی خود، #مسئولیت_اجتماعی بود. مردم تحولخواسته و تشبهیافته، بیش از هر چیزی تلاش داشتند تا خود را #انسان_مسئول تعریف کنند.
🔹 یکی از مهمترین ویژگیهای مهم که در انسان ایرانی نیاز به تقویت دارد #مسئولیت_اجتماعی است. ارزشی که در سالهای آغازین انقلاب بسیار پر رنگ و اثر گذار بود اما به تدریج تضعیف شد و #منفعت_طلبی_شخصی پنهان و روتوشدار جایگزین آن شد.
✍ سید مهدی موسوی
#انسان_ایرانی
#هستی_متعالی
#نور
#تاریخ
#اتصال_تمدنی
#مکتب_امام_خمینی
#تحول_باطنی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 تلنگر
ریشهی همهی مشکلات مزمن جامعهای ایرانی، #منفعت_طلبی_شخصی مضمن (ضمنی) و مخفی در فرهنگ عمومی و نظام اداری جامعه است که در زیر نقابهای مختلف قدسی و عرفی، روشنفکری و ... پنهان شده است.
تنها درمان همهی مشکلات و دردها، ارزش شدن #مسئولیت_اجتماعی و محور شدن #مصالح_نوعی و #منافع_عمومی در تمام مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی است.
«من هستم چون مسئولیت اجتماعی دارم.»
#مسئولیت_اجتماعی
#مصالح_نوعی
#منافع_عمومی
#مکتب_امام_خمینی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 قدرت رهبری
آیت الله خمینی، با بیانی متهورانه و لحنی آرام، به مدت دو ساعت با ما سخن گفت.
حتی وقتی به این مطلب و تکرار آن میپرداخت که ایران باید خود را از شر شاه خلاص کند و *نیز هنگامی که به مرگ پسرش اشاره میکرد، نه آثار هیجان در صدایش دیده میشد و نه در خطوط چهرهاش حرکتی ملاحظه میگردید.*
آیت الله به جای آنکه با فشار بر روی کلمات، ایمان و اعتقاد خود را به مخاطبش ابلاغ کند، با نگاه خود چنین میکرد.
نگاهی که همواره نافذ بود؛ *اما هنگامی که مطلب به جای حساس و عمدهای میرسید، تیز و غیر قابل تحمل میشد.*
این خانه [خانه امام ره] *نظیر فقیرترین افراد نجف است.*
در این مسکن محقر، از قدرت رؤسای شورش و یا رؤسای جبهه مخالف که در تبعید به سر میبرند، هیچ نشان و علامتی دیده نمیشود *و اگر آیت الله خمینی قدرت آن را دارد که ایران را به حرکت درآورد و قیام برانگیزد، این قدرت مسلما ناشی از تسلط و اقتدار وی بر افکار مردم است.*
به نقل از: لوسین ژرژ (خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند) ؛ ۶ مه ١٩٧٨ م.
#عقلانیت_فطری
#مکتب_امام_خمینی
#انقلاب_اسلامی
✅ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121