eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
529 عکس
151 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌شهید مطهری و امتداد اجتماعی حکمت و فلسفه اسلامی 🖊 دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱  🔹در کشور ایران فلسفه همیشه مطرح بوده است. ایران تنها کشوری است که هیچ وقت امتداد فلسفه در آن قطع نشده چه پیش از اسلام، چه بعد از اسلام. فلسفه همیشه از دوران باستان تاکنون در ایران مطرح بوده است. به همین خاطر شیخ اشراق حکیم سهروردی از حکمت خسروانی صحبت می‌کند و منظور او از حکمت خسروانی، حکمتی است که در ایران وجود داشته است. در طول تاریخ، فلسفه نشیب و فراز زیادی داشته است. زمان‌هایی مخالفان فلسفه زیاد بودند و فلسفه را در تنگنا قرار دادند ولی رشته فلسفه در ایران منقطع نشد. 🔸شهید مطهری از فلاسفه عصر ماست. ایشان از شاگردان علامه بود و علامه سمبل فلسفه در عصر ما بود. شهید مطهری این راه را ادامه داد. کاری که مطهری انجام داد این بود که در زمان ایشان حوزه و دانشگاه از هم جدا بودند ولی شهید مطهری از کسانی بود که از حوزه با تحصیلات کامل وارد دانشگاه شد و فلسفه اسلامی را در دانشگاه مطرح کرد و از این جهت خیلی مدیون خدمات ایشان هستیم. 🔹همانطور که گفتم فلسفه در ایران همیشه بوده و اساس زندگی هم بر فلسفه است. کسانی که با فلسفه مخالفت می‌کنند توجه ندارند خودشان با استدلال به جنگ فلسفه می‌روند. اصلا کار فلسفه استدلال و کشف حقایق است. بنابراین کسانی که فکر می‌کنند فلسفه با دین ناسازگار است هم اشتباه می‌کنند چون فلاسفه کوشش می‌کنند عمق حقایق دین را بهتر کشف کنند. کسانی که اهل اندیشیدن هستند می‌دانند فلسفه لازم است و فلسفه عمیق فکر کردن است. 🔸خوشبختانه در ایران فلسفه همیشه وجود داشته و مرحوم مطهری یکی از شاخص‌های فلسفه بود که در عصر ما کارهای خوبی انجام داد، کتاب‌های خوبی نوشت و آثاری از ایشان بر جای مانده است. 🔹در رابطه با موضوع این نشست هم باید عرض کنم؛ حکما عقل را به عقل نظری و عقل عملی تقسیم کردند. عقل نظری مقام تعمق و تفکر است ولی عقل عملی همان است که در زندگی به کار آید. فلسفه در عین اینکه با نظر سر و کار دارد با عقل عملی هم سر و کار دارد و عقل عملی در کردار و اخلاق و شریعت خلاصه می‌شود. شریعت عقل عملی است. بنابراین کسی که نظر خوب داشته باشد در عمل هم می‌تواند عمل درست انجام دهد. https://eitaa.com/hekmat121
📌شهید مطهری و امتداد اجتماعی حکمت و فلسفه اسلامی 🖊 دکتر غلامرضا اعوانی ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ 🔹 به فرموده قرآن معلم اول خود خداوند است: «عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ». اساسا اصل هستی بر علم است. خدا این مسئله را بارها در قرآن مورد تاکید قرار داده است. از طرف دیگر خدا در قرآن متاع دنیا را قلیل توصیف کرده ولی به پیامبر(ص) امر می‌کند: «وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا» یعنی بر علم و دانش من بیفزا. 🔸همانطور که استاد دینانی اشاره کردند تنها جایی که همیشه جای حکمت بوده ایران است. گرایش‌های ضد حکمی در سراسر جوامع مسلمان وجود داشته و دارد ولی خوشبختانه هم قبل اسلام و هم بعد اسلام، حکمت در ایران حیات مداوم داشته است و تا زمان ما استمرار داشته است. 🔸پیش از پرداختن به نقش شهید مطهری، اشاره کنم تمام اصلاحات اجتماعی به دست حکما انجام شده است. در تاریخ فلسفه همواره فساد رواج داشته ولی کسانی که در ابعاد مختلف به مخالفت با این فساد پرداختند حکما بودند. خود فلسفه هم نظرش اصلاح است، هم عملش اصلاح است. 🔹حال به نقش شهید مطهری بپردازم. زمان مرحوم مطهری با ابن‌سینا فرق می‌کند. زمان سهروردی و ملاصدرا زمان دینی بود و گرایش به غرب نبود ولی زمان شهید مطهری زمان بدعت‌ها بود و گرایش‌های ضد دینی و سکولار و ضد الهی در ایران رواج داشت. آن زمان حزب توده بود که پشت آنها شوروی بود. الآن که آن وقایع را از نظر می‌گذرانم تصور می‌کنم کم نمانده بود ایران مثل افغانستان شود. از طرف دیگر گرایش‌های سکولار از طرف متفکران جدید زیاد بود و انواع تفکرات ضد دینی رواج پیدا کرد. از طرف دیگر با اینکه ایران مملکت شیعه بود، رضاخان ایران را سکولار کرد. آن دوره دوره‌ای بود که گرایش‌های ضد دین رواج داشت. بنابراین شهید مطهری در محیطی با گرایشات ضد دین بود که سابقه نداشت. در حوزه هم علمای قشری‌گرا بودند که ضد حکمت بودند و مطهری پاسخ آنها را هم می‌داد. 🔸او نمونه بارز پیوند دادن علوم مختلف با حکمت بود. مسائل دانش‌های مختلف را روزآمد کرد و به زبان روز بیان کرد. ایشان مسائل را طوری روزآمد کرد که برای همه قابل استفاده باشد. این امر از دستاوردها و شاهکارهای ایشان است. از طرف دیگر علوم حوزوی را با دانشگاه جمع کرد. او مظهر و تجسم این وحدت بود. علوم حوزوی را به کمال داشت و از طرفی با روش دانشگاهی آشنا بود. در بیشتر مسائل معتنابه کتاب نوشته است. 🔹یکی از خصوصیت‌های دیگر ایشان عدم التقاطی بودن او است. ما در اسلام تفکر التقاطی زیاد داریم. کسانی بودند که به غرب رفتند و برگشتند و خواستند اسلام را از آن نگاه تفسیر کنند. بیشتر مصلحان جهان اسلام اینگونه بودند، ولی او التقاطی نبود و سعی می‌کرد از موازین حکمت اسلام و حکمت دینی تجاوز نکند. 🔸اگر او بود وضع فرهنگ ما، هم در حوزه و هم در دانشگاه به گونه دیگری بود. الآن افراط و تفریط‌های زیادی دیده می‌شود ولی اگر ایشان بود از بسیاری از این کج‌روی‌ها جلوگیری می‌کرد. https://eitaa.com/hekmat121
📌شهید مطهری و امتداد اجتماعی حکمت و فلسفه اسلامی 🖊 حجت‌الاسلام دکتر احمدحسین شریفی ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ 🔹علاقه‌مندان به فلسفه را می‌توان به سه دسته تقسیم کرد. 🔸دسته اول کسانی هستند که به فلسفه به عنوان شغل یا رشته علمی نگاه می‌کنند. ما در جامعه فلسفی فراوان داریم افرادی که فلسفه می‌خوانند تا هیئت علمی یا پژوهشگر شوند و همان‌هایی که خواندند را تدریس کنند. 🔹شهید مطهری از این سنخ فیلسوفان نبودند. دسته دیگر کسانی هستند که فلسفه را می‌آموزند به انگیزه ارضای حس حقیقت‌جویی. فیلسوفانی که اینگونه هستند و فلسفه را برای پاسخ پرسش‌های وجودی می‌خوانند انسان‌های بزرگی هستند که همه چیز را فدای شناخت حق می‌کنند. 🔸خود فلاسفه می‌گفتند فیلسوف جهانی است بنشسته در گوشه‌ای. شهید مطهری این بود ولی تمام شهید مطهری این نبود و ایشان فلسفه را امتداد داد، یعنی شهید مطهری جهان بنشسته در گوشه‌ای نبود. 🔹نوع اول از علاقه‌مندان به فلسفه نه برای خودشان فایده‌ای دارند و نه برای جامعه. گروه دوم برای جامعه فایده‌ای ندارند ولی برای خودشان فایده دارند. 🔸شهید مطهری نوع سوم فیلسوفان بود یعنی افزون بر اینکه دنیا برایش معنادار بود می‌خواست دنیای دیگران را هم معنادار کند. 🔹 اگر نیک بنگریم شهید مطهری دقیقا امتداد فلسفه صدرایی است یا به عبارت دیگر سرآمد قرائت نوصدرایی است. ایشان مقوله نگاه صدرا به حرکت، نگاه صدرا به الهیات، نگاه صدرا به وجود، نگاه صدرا به علیت را در زندگی کشاند و خداشناسی را زندگی پیاده کرد. 🔸همچنین شهید مطهری یک قدرتی داشت که خودش را به اندیشه‌های آن روز عرضه کرد و بعد از آن دید باید معناداری را در رقابت با اندیشه‌های دیگر مطرح کند. لذا با تمام توان وارد میدان شد و این امر به امتداد اجتماعی فلسفه اسلامی کمک کرد. 🔹در حقیقت یکی از کسانی که برای جامعه فلاسفه ما الگو است شهید مطهری است هرچند این نوع نگاه فلسفی و روشن‌شناسی شهید مطهری استخراج نشده است. https://eitaa.com/hekmat121
📌شهید مطهری و امتداد اجتماعی حکمت و فلسفه اسلامی 🖊دکتر علی لاریجانی ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱ بحش دوم: 🔹شهید مطهری شاگرد چنین مکتبی است، لذا ایشان بیشتربه مسائل اجتماعی توجه کرده و تقربش به موضوعات دینی با گرایش عقلانی است. اولین وجهی که امتداد تفکر فلسفی ایشان را در حوزه اجتماعی نشان می‌دهد قرائت عقلانی از دین است. ایشان یک رکن مهم فهم اصیل اسلامی را در فهم عقلانی دین دانسته است. 🔸شهید مطهری در آثارشان بر مبارزه با تحجر و قشری‌گری تمرکز دارند و تصریح دارند تحجرگرایی مانع جدی در شکوفایی اندیشه دینی است. عبارت ایشان این است: «طبقه متنسک جاهل، طبقه متعبد جاهل، طبقه‌ خشکه مقدس در دنیای اسلام به وجود آمد که باتربیت اسلامی آشنا نیست ولی‌ علاقه‌مند به اسلام است، با روح اسلام آشنا نیست ولی به پوست اسلام چسبیده‌ است، محکم هم چسبیده است». 🔹ایشان نتیجه این مسئله را چنین توصیف می‌کند: «حیات و مرگ یک جامعه به حیات و مرگ فکر آن جامعه بسته است. اگر فکر یک جامعه مُرد یعنی فکر نداشت و یا فکرش کج و انحرافی و غلط بود آن جامعه مرده است و اگر فکر جامعه زنده بود آن جامعه زنده است». امروز هم در جامعه ما برخی به اسلام علاقه دارند ولی با روح و تربیت اسلام آشنا نیستند. 🔸نکته دیگری که می‌خواستم عرض کنم این است که ایشان با تقسیم علوم به دینی و غیر دینی موافق نیستند و تصریح می‌کنند تحصیل هر علمی که برای اسلام و مسلمین نافع باشد لازم است و باید جزء علوم دینی شناخته شود. از نظر ایشان اساسا تقسیم علوم به دینی و غیر دینی تقسیم درستی نیست. بنابراین مرحوم مطهری نه تنها علوم را به دو نوع تقسیم نکردند بلکه معتقدند حکومت باید به دنبال کسب علوم از هر جهت باشد. https://eitaa.com/hekmat121
📌آقا سيد ابوالحسن رفيعي قزويني. 🔸از مشاهير و معاريف اساتيد درنيم قرن اخير بود. جامع المعقول والمنقول بود. فلسفه را نزد حکيم کرمانشاهي و حکيم اشکوري آموخته بود. 🔹پس از تأسيس حوزه علميه قم در سال 1340 وسيله مرحوم حاج شيخ عبد الکريم ، معظم له به قم مهاجرت کرد و ضمن استفاده از محضر آقاي حائري، خود به تدريس شرح منظومه سبزواري و اسفار ملا صدرا پرداخت. فضلا از درسش استفاده مي‌‌‌‌‌کردند. 🔸استاد بزرگ ما آيت اللَّه (مدظله) شرح منظومه و قسمتي از اسفار را نزد او خوانده‌‌‌‌‌اند. او را بالخصوص از نظر حسن تقرير و بيان مي‌‌‌‌‌ستودند. مرحوم رفيعي در زمان حيات مرحوم آقاي حائري به قزوين مراجعت کرد. طالبان حکمت احياناً براي استفاده از محضرش به قزوين مي‌‌‌‌‌رفتند. سالهاي آخر، تهران را محل اقامت قرار داد و از مراجع تقليد به شمار مي‌‌‌‌‌رفت. در سال 1394 جهان را وداع گفت. استاد مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران. شيخ عبدالکریم https://eitaa.com/hekmat121
📌شعر انقلاب و حکمت انقلاب آیت الله العظمی خامنه‌ای: 🔹یک نکته‌ی دیگری که میخواهم به شعرای عزیزی که اینجا هستید و شعرای دیگری که جزو مجموعه و جریان شعر انقلاب محسوب میشوند، عرض بکنم، این است که شاعر زمان ما با این ویژگیهائی که این زمان دارد، احتیاج دارد به معرفت دینىِ عمیق. امروز شما چه بخواهید، چه نخواهید، چه خودتان بدانید، چه ندانید، چه تصدیق بکنید یا نکنید، برای بسیاری از ملتها الگو و اسوه شده‌اید. این بیداری اسلامی که مشاهده میکنید، چه بگوئیم، چه نگوئیم، چه به رو بیاوریم، چه نیاوریم، چه دیگران به رو بیاورند، چه نیاورند، اثرگرفته‌ی از حرکت عظیم ملت ایران است. این انقلاب عظیم، این انقلاب بزرگ، این تحول بنیان‌برافکنِ سنتهای طاغوتی و نظام طاغوتی و نظام سلطه، ملت ایران را به یک اسوه تبدیل کرد. 🔸 شما اگر بخواهید به لوازم اسوه بودن و الگو بودن عمل کنید، بایستی معرفت دینی و معرفت اسلامی خودتان را عمق ببخشید؛ و این در گذشته‌ی شعر ما وجود داشته. شما نگاه کنید، شاعران برجسته‌ی ما اغلب - حالا نمیگویم همه - اینجورند؛ از فردوسی بگیرید تا مولوی و سعدی و حافظ و جامی. فردوسی، حکیم ابوالقاسم فردوسی است. به یک آدم داستانسرا، اگر صرفاً داستانسرا و حماسه‌سرا باشد، حکیم نمیگویند. این «حکیم» را هم ما نگفتیم؛ صاحبان فکر و اندیشه در طول زمان او را حکیم نامیدند. 🔹شاهنامه‌ی فردوسی پر از حکمت است. او انسانی بوده برخوردار از معارف ناب دینی. 🔸 همه‌ی آنها حکیم بودند؛ سرتاپای دوانینشان پر از حکمت است. حافظ اگر افتخار نمیکرد به حافظ قرآن بودن، تخلص خودش را «حافظ» نمیگذاشت. او جزو حفّاظ قرآن است؛ «قرآن ز بر بخوانم با چهارده روایت». حالا قرّاء ما که با اختلاف قرائت هم میخوانند، معمولاً دو تا، سه تا روایت بیشتر نمیتوانند بخوانند؛ اما او میتوانسته با چهارده روایت قرآن را بخواند، که خیلی عظمت دارد. این آشنائی با قرآن، در غزل حافظ مشهود است، برای کسی که آن را بفهمد. 🔸 سعدی که خب، واضح است؛ مولوی که آشکار است؛ جامی و صائب هم همین جور. شما دیوان صائب را نگاه کنید، یک معرفت دینی عمیق در آن میبینید. انسان به بیدل که میرسد، به شکل دهشتناکی در شعر او معارف عمیق پیچیده‌ی دینی را مشاهده میکند. اینها بزرگان ما هستند، اینها ائمه‌ی شعرند؛ در واقع باید گفت پیامبران شعر فارسی، اینها هستند. اینها برخوردار از معارف بودند. خودتان را برخوردار از معارف کنید. البته راهش آشنائی با قرآن، انس با قرآن، انس با نهج‌البلاغه، انس با صحیفه‌ی سجادیه است. خیلی از این تردیدها و نگرانیها و زنگارهائی که انسان در یک مواردی در دل دارد، با مطالعه‌ی اینها تبدیل میشود به شفافیت و روشنی؛ انسان میفهمد، راه را میشناسد، کار را میشناسد، هدف را میشناسد. 🔹 مثلاً مطالعه‌ی کتاب «گفتارهای معنوی» شهید مطهری متناسب با همین ایام ماه رمضان است. یا خود توجه به احکام الهی. من آن روز در یک صحبتی از قول مرحوم حاج میرزا جواد آقای ملکی تبریزی گفتم معنویتی که از روزه حاصل میشود، آن شکوفائی و علوّی که از روزه در روح انسان به وجود می‌آید، چقدر ارزش دارد. خب، اتفاقاً شاعر کسی است که با هیجانات روحی و دریافتها و درکهای معنوی سر و کار دارد. 🔸خصوصیت شاعر این است، اقتضاء لطافت شاعر همین است و خیلی راحت میتواند این معارف را درک کند. توجه به ماه رمضان، توجه به روزه، خیلی کمک میکند. بنابراین معرفت دینی خود را ارتقاء دهید. البته عرض کردیم؛ معرفت دینی به شکل فنی و علمیاش، نه به شکل ذوقی و من‌درآوردی. گاهی اوقات بعضیها راجع به دین حرف میزنند، اما در واقع میبافند! متکی به یک مدرکی، سندی، نگاه عالمانه‌ای، تحقیق عالمانه‌ای نیست؛ این خیلی به درد نمیخورد. ۲۴/۵/۱۳۹۰ https://eitaa.com/hekmat121
📌پرفکرترین انقلاب (درآمدی بر جبهه فکری انقلاب اسلامی) 🔹انقلاب اسلامی ملت ایران محصول تلاش گسترده فکری و فلسفی بود و به یقین می توان اذعان کرد که برای هیچ انقلابی پیش از پیروزی در طول تاریخ به اندازه انقلاب اسلامی کار فکری و فلسفی نشده است. 🔸انقلاب اسلامی محصول مجموعه ای از تلاش های نظری و فکری است که از سالیان دور توسط متفکران بزرگ و اندیشمندان مسلمان در جلسات خصوصی و مجامع علمی و منابر عمومی مطرح شده است و در این راستا طرح‌ها، راهبردها، پیشنهادات مختلفی ارائه شد که زمینه ساز رشد و تعالی جامعه ایرانی و همبستگی کنشگران انقلابی شد. 🔹این طرح‌ها و برنامه‌های نظری و فلسفی شباهت‌ها و تمایزهایی‌ هم با هم داشتند هر کدام افق‌ها و راهبردهای مختلفی را پیشنهاد می‌کردند اما آنچه مهم بود این است که یک نهضت فکری و فلسفی در جامعه شکل گرفت و از طریق رسانه‌ها و منابر به اطلاع عموم می رسید. و فیلسوفان انقلاب_اسلامی متفکران : (ره) https://eitaa.com/hekmat121
📌 غرب‌شناسی اجتهادی بر بنیان‌های حکمت‌متعالیه (مقدمه‌ای بر بررسی نقش استاد شهید مطهری در تحلیل و نقد مدرنیته) 🔹فیلسوف و فقیه انقلاب اسلامی استاد شهید آیت الله مطهری بزرگترین متفکر دوران معاصر است که برپایه معارف اصیل قرآنی و حکمت متعالیه به شناخت عمیق تمدن غرب و بنیان‌های مدرنیته پرداخته است و تلاش گسترده‌ای داشت تا با وجوه مختلف تمدن غرب و مدرنیته آشنا شود و به تحلیل حکیمانه و نقد و ارزیابی منصفانه‌ی آن بپردازد و تا جامعه‌ی اسلامی را از افراط و تفریط در مواجهه با تجدد و مدرنیته و همچنین علم و فناوری باز دارد و بنیان‌های فلسفی و اجتهادی نسبت اسلام با مقتضیات و نیازهای زمان را فراهم کند و اصول فکری نهضت امام خمینی و انقلاب اسلامی را تفسیر و تدوین کند. 🔹 هیچ کدام از آثار ارزشمند و تاریخ ساز استاد شهید مطهری خالی از تحلیل حکیمانه و نقد منصفانه‌ی بنیان‌ها و نتایج تجدد و مدرنیته نیست. از این رو، عموم آثار ارزشمند و مبتکرانه و خلاقانه‌ی ایشان سازنده‌ی در رویارویی فلسفی و نسبت تمدنی با تفکر و تمدن غربی است. ✔️ مقدمات، تعلیقات و پاورقی‌های مفصل ایشان به کتاب وزین که حقیقتا یک شاهکار بزرگ فلسفی در عصر جدید است ✔️ ✔️ و تحلیل فروبست‌های تمدن غرب و مدرنیته براساس نظریه‌ی فطرت ✔️ ✔️ ✔️ و نقد انسان‌شناسی سقراط، رواقیون، هابز، کانت، نیچه، هایدگر ✔️ ✔️ ✔️ ✔️ ✔️و ده‌ها اثر دیگر 🔸توجه فلسفی ایشان به بیکن، دکارت، روسو، هیوم، کانت، هگل، لامارک، کنت، داروین، مارکس، اسپنسر، دورکیم، راسل، نیچه، ویلیام جیمز، فروید، برگسون، سارتر(ر.ک: علی دژکام، تفکر فلسفی غرب از منظر استاد مطهری) و همچنین ارائه‌ی تحلیل‌های انتقادی از لیبرالیسم، ناسیونالیسم، مارکسیسم و اگزیستانسیالیسم از منظر فلسفی، معرفت‌شناسی، فلسفه‌ی دین، فلسفه‌ی اخلاق و فلسفه‌ی اجتماع، تعلیم و تربیت، شخصیتی استثنایی برای ایشان به وجود آورده بود که اعتماد حضرت امام خمینی و علامه‌ی طباطبایی و سایر بزرگان و متفکران انقلاب را در پی داشته است. 🔹بواسطه‌ی همین عمق فکری و گستره‌ی دانشی و تحلیلی ایشان است که حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای ایشان را متفکر، فیلسوف و نظام جمهوری اسلامي ايران معرفی می‌کند و شخصیت او را در این زمینه بی‌بدیل می‌داند و هنوز هم بعد از حدود نیم قرن از شهادت ایشان در تمنای امتداد شخصیت و تفکر استاد شهید مطهری هستند. 🔸اما متاسفانه برخی از اهل منبر و اهل رسانه و تبلیغات که گرایش‌‌های غرب‌ستیزانه دارند و انقلاب اسلامی را در حد نفی مدرنیته و تجدد فرو می‌کاهند به جای مطالعه‌ی آثار و اندیشه‌های استاد شهید و پی بردن به عمق آنها در رسانه‌ها و مکتوبات خود به تفسیرهای غلط و تقلیل‌گرایانه از فیلسوف انقلاب و متفکر جامع ما می‌پردازند و او را در حد یک روشنفکر، پاسخ‌گو به شبهات حزب توده، متکلم مخالف مسیحیت معرفی می‌کنند و به مخاطب طوری القا می‌کنند که دوران فکر و اندیشه‌ی فیلسوف انقلاب و متفکر جامع اسلام، به سر آمده است و باید به افراد دیگری مراجعه کنند تا بتوانند بنیان‌های غرب و مدرنیته را بشناسند و از مکتب انقلاب اسلامی دفاع کنند. 🔹مهمترین کسی که در برابر این جریانات ایستاده‌ است حضرت امام خمینی و آیت الله العظمی خامنه‌ای است که بارها و بارها بر حفظ و مطالعه و ترویج و امتداد آثار و اندیشه‌های استاد شهید مطهری تاکید داشته اند. مهمتر اینکه حضرت آقا هر ساله همه‌ی اقشار جامعه از جمله دانشجویان و معلمان، طلاب و مبلغان، اندیشمندان و عالمان را به مطالعه‌ی عمیق آثار و اندیشه‌های استاد شهید مطهری دعوت می‌کند و بسیار کم به دیکر متفکران انقلاب اسلامی ارجاع داده‌اند. چرا که بهترین شارح برای اندیشه‌های امام خمینی و بهترین مفسر و سخنگو برای انقلاب اسلامی استاد شهید مطهری است و منصفانه‌ترین تحلیل‌ها و انتقادات را از بنیان‌های فکری و فلسفی مدرنیته و متفکران تمدن غرب ارائه داده است که نه به و تجددگریزی می‌انجامد و نه به و علم‌زدگی منتهی می‌شود. 🔴 ادامه دارد ... ✍ سید مهدی موسوی https://eitaa.com/hekmat121/1303
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رویش‌های انقلاب 🔹همزمان که سوئد قرآن‌سوزی را آزادی عقیده می‌داند، دانشگاه استوکهلمِ سوئد به‌دلیل اینکه وحید سعادت‌طلب، دانشجوی ایرانیِ این دانشگاه، پایان‌نامه‌اش را به شهدای گفتمان انقلاب اسلامی شهید مطهری شهید سلیمانی تقدیم کرده به او اجازه دفاع نمی‌دهد. https://eitaa.com/hekmat121
📌شهید مطهری الگوی موفق امتداد اجتماعی و سیاسی فلسفه ✔️حکیم انقلاب، آیت الله خامنه ای: 🔸"شهید مطهری در میان فلاسفه معروف اسلامی، تنها فردی است که دیدگاه فلسفی او به مسائل اجتماعی و سیاسی و حتی تسری می‌یابد و باید این ویژگی منحصر به فرد استاد مطهری به طور صحیح معرفی شود." 🔹تذکر: فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه نه تنها امکان امتداد اجتماعی و سیاسی دارد بلکه از منظر حضرت آيت الله خامنه‌ای الگوهای موفق تحقق یافته نیز دارد که از مهمترین آنها، مجموعه آثار ارزشمند حکیم و فیلسوف انقلاب اسلامی، حضرت علامه است که افکار و آثار او بنیان فکری و نظری انقلاب اسلامی است. همچنین حضرت آقا، اثر ارزشمند استاد را از الگوهای موفق امتداد اجتماعی و سیاسی حکمت متعالیه معرفی کرده اند. اَدَلُّ الدَّلِیلِ عَلَی اِمکَانِ الشَّیءِ وُقُوعُه «وقوع هر چیزی بهترین دلیل بر امکان آن چیز است». ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 نقش ممتاز امام خمینی در پایه گذاری شخصیت استاد شهید مطهری استاد شید مطهری: تا آنجا كه من از تحوّلات روحی خودم به یاد دارم از سنّ سیزده سالگی این دغدغه در من پیدا شد و حسّاسیت عجیبی نسبت به مسائل مربوط به خدا پیدا كرده بودم. پرسشها- البتّه متناسب با سطح فكری آن دوره- یكی پس از دیگری بر اندیشه ام هجوم می آورد. در سالهای اوّل مهاجرت به قم كه هنوز از مقدّمات عربی فارغ نشده بودم، چنان در این اندیشه ها غرق بودم كه شدیداً میل به «تنهایی» در من پدید آمده بود. وجود هم حجره را تحمّل نمی كردم و حجره ی فوقانی عالی را به نیم حجره ای دخمه مانند تبدیل كردم كه تنها با اندیشه های خودم بسر برم. در آن وقت نمی خواستم در ساعات فراغت از درس و مباحثه به موضوع دیگری بیندیشم، و در واقع، اندیشه در هر موضوع دیگر را پیش از آنكه مشكلاتم در این مسائل حل گردد، بیهوده و اتلاف وقت می شمردم. مقدّمات عربی و یا فقهی و اصولی و منطقی را از آن جهت می آموختم كه تدریجاً آماده ی بررسی اندیشه ی فیلسوفان بزرگ در این مسأله بشوم. به یاد دارم كه از همان آغاز طلبگی كه در مشهد مقدّمات عربی می خواندم، فیلسوفان و عارفان و متكلّمان- هر چند با اندیشه هایشان آشنا نبودم- از سایر علما و دانشمندان و از مخترعان و مكتشفان در نظرم عظیم تر و فخیم تر می نمودند تنها به این دلیل كه آنها را قهرمانان صحنه ی این اندیشه ها می دانستم. دقیقاً به یاد دارم كه در آن سنین كه میان 13 تا 15 سالگی بودم، در میان آن همه علما و فضلا و مدرّسین حوزه ی علمیّه ی مشهد، فردی كه بیش از همه در نظرم بزرگ جلوه می نمود و دوست می داشتم به چهره اش بنگرم و در مجلسش بنشینم و قیافه و حركاتش را زیر نظر بگیرم و آرزو می كردم كه روزی به پای درسش بنشینم، مرحوم «آقا میرزا مهدی شهیدی رضوی» مدرّس فلسفه ی الهی در آن حوزه بود. آن آرزو محقّق نشد، زیرا آن مرحوم در همان سالها (1355 قمری) در گذشت. پس از مهاجرت به قم گمشده ی خود را در شخصیّتی دیگر یافتم. همواره مرحوم آقا میرزا مهدی را بعلاوه ی برخی مزایای دیگر در این شخصیّت می دیدم؛ فكر می كردم كه روح تشنه ام از سرچشمه ی زلال این شخصیّت سیراب خواهد شد. اگر چه در آغاز مهاجرت به قم هنوز از «مقدّمات» فارغ نشده بودم و شایستگی ورود در «معقولات» را نداشتم، امّا درس اخلاقی كه وسیله ی شخصیّت محبوبم در هر پنجشنبه و جمعه گفته می شد و در حقیقت درس معارف و سیر و سلوك بود نه اخلاق به مفهوم خشك علمی، مرا سرمست می كرد. بدون هیچ اغراق و مبالغه ای این درس مرا آنچنان به وجد می آورد كه تا دوشنبه و سه شنبه ی هفته ی بعد خودم را شدیداً تحت تأثیر آن می یافتم. بخش مهمّی از من در آن درس- و سپس در درسهای دیگری كه در طیّ دوازده سال از آن استاد الهی فرا گرفتم- انعقاد یافت و همواره خود را او دانسته و می دانم. راستی كه او «روح قدسی الهی» بود. تحصیل رسمی علوم عقلی را از سال 23 شمسی آغاز كردم. این میل را همیشه در خود احساس می كردم كه با منطق و اندیشه ی مادّیین از نزدیك آشنا گردم و آراء و عقاید آنها را در كتب خودشان بخوانم. دقیقاً یادم نیست، شاید در سال 25 بود كه با برخی كتب مادّیین كه از طرف حزب توده ی ایران به زبان فارسی منتشر می شد و یا به زبان عربی در مصر- مثلاً- منتشر شده بود آشنا شدم. كتابهای دكتر تقی ارانی را هر چه می یافتم به دقّت می خواندم و چون در آن وقت به علّت آشنا نبودن با اصطلاحات فلسفی جدید فهم مطالب آنها بر من دشوار بود، مكرّر می خواندم و یادداشت برمی داشتم و به كتب مختلف مراجعه می كردم. بعضی از كتابهای ارانی را آن قدر مكرّر خوانده بودم كه جمله ها در ذهنم نقش بسته بود. در سال 29 یا 30 بود كه كتاب اصول مقدّماتی فلسفه ی ژرژ پولیتسر استاد دانشكده ی كارگری پاریس به دستم رسید. برای اینكه مطالب كتاب در حافظه ام بماند، همه ی مطالب را خلاصه كردم و نوشتم. هم اكنون یادداشتها و خلاصه هایی را كه از آن كتاب و كتاب ماتریالیسم دیالكتیك ارانی برداشته ام، دارم. در سال 29 در محضر درس حضرت استاد، علاّمه ی كبیر آقای طباطبایی روحی فداه كه چند سالی بود به قم آمده بودند و چندان شناخته نبودند، شركت كردم و فلسفه ی بوعلی را از معظّم له آموختم و در یك حوزه ی درس خصوصی كه ایشان برای بررسی فلسفه ی مادّی تشكیل داده بودند نیز حضور یافتم. كتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم - كه در بیست ساله ی اخیر نقش تعیین كننده ای در ارائه ی بی پایگی فلسفه ی مادّی برای ایرانیان داشته است- در آن مجمع پربركت پایه گذاری شد. 🖌 علل گرایش به مادیگری، مجموعه آثار شهید مطهری . ج1، ص: 441 - 442 ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
New Document(10) 30-Sep-2023 15-27-54.pdf
1.85M
📌کلیاتی از علم اصول فقه (طرحی نو برای بیان علم اصول فقه) (فلسفه علم اصول) استاد شهید آیت الله مطهری منبع: یادداشت های استاد جلد ۱۶ یادداشت ۴۶ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 نقص در فرهنگ انتقادگری ما استاد شهید مرتضی مطهری: 🔹 یک روحیه عجیب در ما از لحاظ «تشکیلات روحانی» این است که انتقاد در نظریه‌‌های علمی گذشتگان و ردّ آنها را جایز می‌دانیم و انتقاد از سیره عملی آنها را جایز نمی‌دانیم، مثل اینکه آنها را در این ناحیه معصوم می‌دانیم! و حال آنکه در نظریه‌‌های علمی خود زیاد فکر کرده‌اند ولی در انتخاب روش خود غالباً مجتهد نبوده‌‌اند و مقلّد بوده‌‌اند. 🔸 چگونه است در آنجا که با اجتهاد و نظر کار کرده‌اند شایسته انتقادند، و در آنجا که با عادت و تقلید و محاکات و غفلت کار کرده‌اند شایسته انتقاد و ایراد نیستند؟! 📚 یادداشت‌های شهید مطهری، ج۱۳، ص۲۱۲ ●➼‌┅═❧═┅┅───┄ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 فهم اقتدارگرایانه از ولایت و حکومت، آغاز انحراف امت اسلامی 🔹انحراف از آنجا شروع شد که امامت و خلافت بعد از نبی مکرم اسلام (صل الله علیه و آله) کاملا سیاسی، اراده‌گرایانه و اقتدارگرایانه فهم و تفسیر شد. به این معنا که خلافت صرفا ریاست و سرپرستی جامعه و بر عهده گرفتن زمام امور حکومت و سیاست است و هیچ نسبتی با حقایق معنوی و ابعاد وجودی انسان ندارد. بر اساس چنین فهمی از خلافت و سیاست، در درستی انتخاب پیامبر اسلام (صل الله علیه و آله) در روز غدیر تردید ایجاد شد چرا که اگر خلافت سرپرستی جامعه و برعهده گرفتن امور مادی جامعه است به قدرت و اقتدار متناسب وابسته و در فرهنگ جامعه‌ی آن زمان که هنوز بنیان‌های فکری جاهلیت آن زمان حضور فعال داشت، اقتدار در شیخوخیت و قدرت قبیلگی معنا می‌یافت. با توجه به این فهم، ولایت و امامت به یک امر فرعی و حاشیه‌ای مبدل شد و با خارج کردن آن از اصول عقاید و با «اجتهاد در برابر نص» و تکیه بر تفاهم اجتماعی میان مهاجرین و انصار، مسیر جامعه اسلامی را تغییر دادند و بلغ ما بلغ. 🔸 در حالی که در مکتب فکری حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا (سلام الله علیها) ولایت و خلافت بر مبنای فهم توحیدی از عالم و آدم و در ادامه رسالت نبوت و هدایت قرار دارد و سرپرستی جامعه و مدیریت امور، فقط هدف متوسط ولایت است؛ آنچه غایت اصلی ولایت و خلافت است تربیت نفوس و هدایت دلها به سمت خداوند متعال در محیط سالم اسلامی است. خلیفه، ولی و امام جامعه محور وحدت قلوب و مانع از افتراق و جدایی امت و موجب نظام اجتماعی است. او قلب تپنده‌ی جامعه است و خون عقلانیت و معنویت و عدالت را در رگ‌های جامعه به حرکت در می‌آورد تا همه انسان‌ها تربیت شوند و همه‌ی ظرفیت‌های وجودیش اعم از معنوی و طبیعی رشد یافته و شکوفا شود. به همین جهت قدرت و اقتدار در این مکتب فکری به اعتبارات اجتماعی و شیخوخیت و تعصبات قومی و قبیلگی وابسته نیست بلکه به قدرت عقل، حکمت و ایمان و میزان وابستگی به خداوند متعال که منبع همه خوبی‌ها و قدرت‌هاست مرتبط است. در این نگرش،ولایت و امامت از اصول معارف و عقاید اسلامی، عامل کمال دین، اتمام نعمت و رکن همه‌ی شریعت و تنها طریق اقامه‌ی توحید در همه‌ی شئون اجتماعی و تربیت توحیدی انسان است. 🔹بر این مبنا، حکمت انتخاب الهی و ابلاغ آن توسط پیامبر اسلام (صل الله علیه وآله) در روز غدیر آشکار می‌شود؛ چرا که به اذعان همه‌ی مسلمین، امیرالمؤمنین حضرت علی بن ابی‌طالب (علیه السلام) اعقل، اعلم، اعبد، افضل و اشرف مردم بعد از نبی مکرم اسلام بود و تنها او بود که به تربیت انسان و شکوفایی استعداد‌ها و ظرفیت‌های وجودی انسان و هدایت جامعه در مسیر سعادت و فضیلت علم و قدرت داشت. 🔸 حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) در اقدامات و خطابه‌هایش، با گریه‌ها و قهرهایش، با بیماری و شهادتش، با نحوه کفن و دفنش، درصدد تعلیم این معرفت بود که: ✔️ اولا ولایت و امامت صرفا یک سرپرستی اجتماعی و اقتدار سیاسی نیست بلکه فراتر از آن و در امتداد نبوت و هدایت در جهت اقامه‌ی توحید و تربیت جامع بشریت است. ✔️ثانیا یک مسئله فرعی و حاشیه‌ای نیست که با اهل حل و عقد مشخص بشود بلکه قوام اسلام و نظام امت است لذا تعیین تکلیف آن بر عهده خداوند متعال و ابلاغ آن در راستای رسالت نبی مکرم اسلام است. ✔️ثالثا قدرت و اقتدار یک امر نسبی و صرفا ارادی نیست بلکه با حقیقت، عقلانیت و‌ حکمت، ایمان و معنویت و اتصال وجودی با خداوند متعال معنا می‌یابد نه با اعتبار سازی و تفاهم اجتماعی؛ ✔️ رابعاً هیچ کس جز حضرت مولی الوحدین علی بن ابی طالب از چنین حقیقت وجودی و شأنیت الهی برخوردار نیست که تربیت انسان و زمان امور به دست او سپرده شود. 🔹 نکته برای تفصیل این مطلب، مطالعه کتاب ارزشمند امامت و رهبری در اسلام اثر فیلسوف متفکر آیت الله استاد بسیار سودمند است. ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1529
📌 فیلسوفان امتداد در کلام حکیم انقلاب ❇️ شخصیت پنجم: «فیلسوف انقلاب، حکیم نظام‌پرداز، معمار تفکر انقلابی، حضرت استاد آیت الله شهید مطهری» 🔸(استاد مطهری) امروز بحق یکی از بزرگترین معماران بنای فکری نظام اسلامی به حساب می آید.» 🔹«بنده اعتقاد راسخ دارم و بارها هم گفته ام که جریان فکری اسلامی انقلاب و نظام اسلامی ما در بخش عمده ای، متکّی به تفکرات شهید مطهری است؛ یعنی آنها پایه ها و مایه های اسلامی ای است که ما در تفکرات اسلامی از آنها بهره بردیم و به نظام اسلامی منتهی شد.» 🔸«اعتقاد بنده این است که آثار شهید مطهری، مبنای فکری این جمهوری کنونی ماست. مبنای فکری این انقلاب، تفکرات شهید مطهری است.» استاد در کلام رهبر، ص۲۴. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌فیلسوف انقلاب در عرصه دفاع از دین 🎥 نویسنده متفاوت مجله «زن روز» 🔹مجله زن روز پیش از انقلاب از مجله‌های مشهوری بود که با پرداختن به مسائل مد روز و زنان با نگاه غربی، بین مردم مخاطبانی دست و پا کرده بود. این مجله در برهه‌ای، نویسنده متفاوتی داشت که کسی فکرش را نمی‌کرد. حکمت قرآنی و فلسفه‌ی اسلامی •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121
📌 افشاگر چپ اسلامی 🔹در زمانه‌ای که جریانهای مدعی انقلابی‌گر به اندیشه‌های پناه برده و اندیشه را بر پایه منطق تضاد و دیالکتیک و فلسفه‌ شدن و اندیشه تضاد وتغییر در صورت‌های مختلف و متنوع و گاه متعارض تأسیس کردند تا بدین واسطه دورانی را که و و نامیده بودند تغییر دهند و جامعه‌ی متفاوتی را به وجود آورند؛ از معدود متفکرانی که از ابتدا خطرات این جریانات و افراد مشهور و محبوب آن را به خوبی شناخت و به نقد عمیق و فلسفی آنها و به افشاگری اجتماعی و فرهنگی آنها پرداخت فقیه فیلسوف آیت الله (رضوان الله تعالی علیه) بود. آنهم در زمانه‌ای که بسیاری از علمای حوزه، طلاب جوان انقلابی و حتی شخصیت‌های معروف انقلابی به دفاع از این جریانات پرداخته و برای جلب نظر امام خمینی به آنها نامه‌ها به نجف نوشتند و وساطت می‌کردند. 🔸در دهه ۵۰ جریانات و گروه‌های چپ اسلامی در طرح‌ها و رنگ‌های مختلف در تهران، مشهد، قم مشغول به فعالیت‌های مبارزاتی و فرهنگی بودند و با خطابه و رسانه‌های رنگارنگ و فعالیت‌های تشکیلاتی جذاب و حساب شده به جذب جوانان انقلابی و دغدغه‌مند می‌پرداختند و توانستند جمعیت زیادی را با افکار چپ‌گرایانه به انقلاب اسلامی جذب کنند. 🔹 اما استاد شهید مطهری از همان ابتدا نسبت به جریانات چپ اسلامی و قرائت آنها از حساس بود و به نقد جدی منطق تضاد و فلسفه‌ی شدن برآمده از پرداخت و حتی در چند سال اخیر که این جریانات در حوزه قم بسیار فعال شده بود به حوزه‌ی علمیه قم رفت و درس‌های نقد مارکسسیم و آشنایی با معارف اسلامی را برای طلاب برگزار می‌کرد تا جلوی نفوذ و پیش‌روی آن را در حوزه‌ها و در میان طلاب جوان و انقلابی بگیرد. استاد تلاش بسیاری کرد اما او و همفکرانش بسیار تنها بودند و هر روز آماج تهمت‌ها و در معرض تهدیدها بودند و در نهایت توسط یکی از جریانات تندروی چپ اسلامی به بهانه نقد مرحوم دکتر علی شریعتی (پدر فکری و معنوی چپ اسلامی) و همچنین به بهانه زندگی در منطقه مرفه قلهک به شهادت رسید. 🔸آنانکه که با اندیشه‌های چپ اسلامی به انقلاب گرویدند بعد از پیروزی انقلاب به دو دسته تقسیم شدند: برخی در سازمان مجاهدین خلق و گروه فرقان و مانند آن به دشمنی با انقلاب اسلامی پرداختند و به ترور و خیانت روی آوردند و به صدام و کشورهای غربی پناه بردند و هزاران نفر از مردم را به خاک و خون کشاندند. 🔹 اما دسته‌ی دوم بر انقلابی‌گری تأکید داشتند و در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و بعدها در دفتر تحکیم وحدت و مجمع روحانیون سازماندهی شدند و در دولت دهه ۶۰ و مجلس سوم فعال شدند. اما با سقوط شوروی و تضعیف جریانات چپ بین‌الملل به تدریج به سمت غرب متمایل شدند و از جامعه‌ی مدنی و اصلاحات سخن گفتند. این جریان در فتنه ۸۸ علنا مسیر خود را از ملت و طریق اصیل انقلاب و امام جدا کردند و بخش زیادی از آنها در نقش مخالفان داخلی ظاهر شدند و برخی از آنها هم به دشمنان خارجی پیوستند. 🔸 دیری نپایید که تفکر در چهره‌های متنوع، متکثر و جدیدی در میان انقلابیون ظاهر شده است و به یارگیری از میان دانشگاهیان و حوزویان پرداخته و به تدریج بر مسند خطابه و رسانه‌ی جبهه انقلاب نشسته است و برای تضاد مطلق با تمدن غرب به تولید منطق و فلسفه نوین و تفسیر تضادگرایانه از انقلاب اسلامی و اندیشه‌های رهبران انقلاب اسلامی روی آورده است و در چهره‌های متنوع و متکثر «عصر عسرت», «عصر اضطرار» و «عصر حیرت» خود را باز تولید کرده است و توانسته در جبهه انقلاب اسلامی از اعتبار مادی و معنوی بسیاری برخوردار شود. در صورتهای جدید خود به مراتب پیچیده‌تر و فلسفی‌تر شده است و حتی به سطح دینی قوی‌تری مجهز شده است و از امثال مرحوم دکتر شریعتی‌ها گذشته است و پدران معنوی دیگری در میان دانشگاهیان و حوزویان مطرح شده‌اند و تفسیرهای جدیدتری از مفاهیم اسلامی و اجتماعی همچون عدالت، مردم، ولایت، غرب، تمدن، شیطان، دیالکتیک و تضاد، تغییر و تحول عرضه می‌کنند و در بین جوانان دغدغه‌مند انقلابی می‌گسترانند. 🔹 امروزه جای امثال شهید مطهری بسیار خالی است. هر چند کتابهای ارزشمند استاد در میان ما حضور دارد و به تاکیدات مکرر امام خمینی و رهبر معظم انقلاب می‌تواند راهنمای جبهه انقلاب اسلامی باشد اما متاسفانه عموم جریانات جدید چپ اسلامی چندان روی خوشی به آثار استاد شهید مطهری نشان نمی‌دهند و در خفا و علن از کنار گذاشتن آثار و اندیشه‌های ایشان سخن می‌گویند و به جایگزین شدن افراد دیگری حکم می‌دهند. البته در بسیاری از موارد هم به تحریف و تفسیر به رأی اندیشه‌های استاد می‌پردازند تا بتوانند به جلب نظر انقلابیون و علما و حوزویان بپردازند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1788
📌 تفقه حکیمانه در همه معارف اسلامی 🔺️ما نیازمند فقیه در توحید، فقیه در معاد، فقیه در امامت، فقیه در سیستم اجتماعی اسلام، فقیه در سیستم‌ اقتصادی اسلام و ... هستیم ✍استاد علامه آیت الله 🔸️ ما در اسلام غیر از مسئله علم و آموزش، دستور فقاهت در تمام شئون دینی داریم. این فقاهتی که در دین و در احادیث وارد شده است - همان طور که علما گفته‌اند - اختصاص به فقهِ در احکام ندارد، در تمام مسائل دینی ما موظفیم فقیه باشیم. 🔹 ما باید در توحید فقیه باشیم، در نبوت فقیه باشیم، در امامت فقیه باشیم، در معاد فقیه باشیم، در سیستم اخلاقی اسلام فقیه باشیم، در سیستم اجتماعی اسلام فقیه باشیم، در سیستم اقتصادی اسلام فقیه باشیم؛ در همه چیز مربوط به اسلام باید فقیه باشیم و از آن جمله در احکام اسلام هم باید فقیه باشیم. 📚حق عقل در اجتهاد، ص۹۲ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2040
هدایت شده از حسام الدین نژادمحمد
📌تغییر مرجعیت فکری انقلاب 🔷انقلاب اسلامی ایران نتیجه حکمت و فقاهت متفکران، فقیهان و فیلسوفانی بود که در کوران حوادث انقلاب پای در میدان گذاشتند و با فکر، قلم و بیان خود به احیای تفکر اجتماعی اسلام و تبیین معارف ناب اسلامی پرداختند و با آسیب شناسی دقیق جامعه ایرانی و مدرنیته وارداتی، مسیر تغییر و انقلاب اساسی جامعه را روشن ساختند و در این راه از هیچ تلاش و کوششی فرو گذار نکردند ، آیت الله ای، ، ، ، و پس از ایشان، آیت الله ، آیت الله ، علامه و آیت الله ، آیت الله از جمله متفکران اصیل انقلابی بودند که با جامعیت فقهی و حکمی در وسط میدان تبیین و مبارزه فکری و عملی در راه اصلاح جامعه و تبیین اساس فکری انقلاب اسلامی بودند. 🔷اما متاسفانه چند صباحی است که برخی از جریانات فکری و سیاسی در کشور در صدد این متفکران و جایگزین کردن افراد دیگری هستند و حتی به جعل تاریخ و خاطره سازی روی آوردند و از پیشتازی مراد خود در انقلاب و استادی آنها بر متفکران انقلاب سخن می گویند و متاسفانه برخی از طلاب جوان و دانشجویان دغدغه‌ مند انقلابی بی خبر از حقایق تاریخی تحت تأثير جو روانی رسانه ها، این مدعاها را می پذیرند و به شخصیت های فکری آنها دل می سپارند. 🔷تبلیغات گسترده رسانه‌ای و آموزشی جریانهایی در اطراف چهره‌هایی همچون سیدمحمدحسین ، سیدمنیرالدین ، شیخ علی ، سید احمد ، میرزا مهدی و مکتب تفکیک و برخی دیگران از چهره‌های جوان حوزوی و دانشگاهی با شعارهای انقلابی، عدالت‌خواهی، تمدن‌سازی در ميان طلاب و دانشجویان و تبدیل آنها به متفکران اصلی جامعه و مرجعیت بخشیدن به افکار آنها در جبهه انقلاب و غفلت عامدانه و تخریب هوشمندانه متفکران اصیل انقلاب اسلامی، مقوله ساده و پیش پا افتاده ای نیست؛ بلکه بسیار جای تامل و تفکر و نگرانی دارد و اگر بدان توجه جدی نشود باید منتظر بنیانهای مکتب و گفتمان انقلاب اسلامی بود که بزرگترین چالش در پیش روی جامعه اسلامی و فرایند تکاملی انقلاب اسلامی است. که به تعبیر حکیم انقلاب امام خامنه ای موجب مکتب فکری انقلاب می شود که غیر قابل جبران و ترمیم خواهد بود. 🔷البته این به معنای عدم استفاده از آثار و اندیشه های افراد مذکور و سایر اندیشه وران نيست‌ _که باید به اندازه هماهنگی آن با مکتب فکری انقلاب اسلامی بهره برد_ بلکه مسئله جایگزین کردن آنها و فکری انقلاب اسلامی است. بدون تردید مکتب فکری انقلاب اسلامی خود بنیان‌های فلسفي و فقاهتی مستقل و آشکاری دارد که در آثار امام خمینی و شاگردان برجسته ایشان و رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنه ای تشریح و تبیین شده است و همان باید ملاک سنجش و بهره گیری از آثار و اندیشه های دیگران باشد. 🔷از تاریخ گذشته و وقایع صدر اسلام تا حوادث مشروطه باید عبرت گرفت. چرا که تغییر مرجعیت فکری و فرهنگی در آن حوادث هرچند که نوعا با دغدغه های مثبت انجام شده است باعث گسترش اختلافات و تشتت های فکری شده است و در نتیجه قدرت فکری و وحدت جمعی را تضعیف کرده است و به تدریج در فضای آشفته و پر تنش اجتماعي و فرهنگی، جریانات انحرافی در بنیان‌ها و مسیر حرکت تکاملی انقلاب اسلامی به وجود آمده است و این جریانات انحرافی با مریدبازی، تفاهم اغواگرایانه، تبلیغات رسانه ای، جعل تاریخ و خاطره سازی از این غبار آلودگی و سرگشتگی سوء استفاده کرده و جامعه را به انحراف و التقاط کشانده اند. همچنان که نشانه های این التقاط و انحرافات را در برخی مریدان و شاگردان افراد مذکور می توان شناسایی کرد و از فعالیت های گسترده آشکار و مخفی آنها می توان گزارش مفصلی تهیه و به افکار عمومی عرضه کرد. فاعتبروا یا اولی الابصار 🔸حسام الدین نژادمحمد | عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/1493434881Cd2ee051bf3
📌 استادان عرفانی و سلوکی شهید مطهری ۱. مرحوم آیت الله آقا نجفی قوچانی: آیت الله العظمی خامنه‌ای: ❇️شخصیت ممتاز اهل مکاشفه مرحوم آقا نجفی یك شخصیت بسیار ممتازی بوده، یك انسان معنوی بوده. مرحوم شهید مطهری ایشان را دیده بود در قم. و به من می‌گفت ایشان اهل مكاشفه و اهل معنا بودند. كتاب دیگری ایشان دارد به نام سیاحت غرب كه در احوال عالم برزخ و پس از مرگ نوشته شده به شكل داستانی. مرحوم مطهری می‌گفتند من احتمال قوی می‌دهم كه اینها مكاشفات این مرحوم هست، كه به این شكل در كتاب سیاحت غرب آن را ثبت كرده. .۱۳۶۴/۰۹/۲۶ بیانات در مراسم سالگرد شهادت دکتر مفتح ❇️ دارای مقامات معنوی و تاثیرگذار تربیتی مرحوم آقای مطهّری از معاشرت یک یا دو ماه رمضان خودش با مرحوم «آقانجفی قوچانی» آن مرد بزرگواری که «سیاحت شرق» و «سیاحت غرب» را نوشت، برای من نقل می‏کرد. معلوم می‏شد که مقامات معنوی و تربیت و ممشا و منش آن مرد برروح مرحوم مطهری رضوان‏اللَّه‏علیه تأثیر گذاشته بود. مرحوم «علّامه طباطبایی» و مرحوم «حاج میرزا علی آقای شیرازی» و دیگران و دیگران و در رأس همه امام بزرگوار نیز تأثیرات زیادی بر او گذاشته بودند. معلّم چنین کارهایی می‏کند. ۱۳۷۸/۰۲/۱۵ بیانات در دیدار جمعی از کارگران و معلمان •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2061
📌سیاحت شرق آیت الله آقانجفی قوچانی آیت الله العظمی خامنه‌ای: ما متأسفانه یك تحلیل درست و حسابی از زندگی طلبگی نداریم. تا این نكات و ظرائف توی آن منعكس شده باشد. معمولاً شرح حالهایی كه هست متوجه به این خصوصیات و این نكات نیست. این كتاب زندگی مرحوم آقانجفی قوچانی كه به اسم سیاحت شرق منتشر شده خیلی چیز جالبی است. من به برادران و خواهران توصیه می‌كنم كتاب را بخوانند. خود مرحوم آقا نجفی یك بسیار بوده، یك بوده. مرحوم شهید مطهری ایشان را دیده بود در قم. و به من می‌گفت ایشان اهل و اهل بودند. كتاب دیگری ایشان دارد به نام سیاحت غرب كه در احوال عالم برزخ و پس از مرگ نوشته شده به شكل داستانی. مرحوم مطهری می‌گفتند من احتمال قوی می‌دهم كه اینها این مرحوم هست، كه به این شكل در كتاب سیاحت غرب آن را ثبت كرده. یك چنین شخصیتی. آن‌جا منعكس است، كه طلبه چه‌جوری درس می‌خواند و چه‌جوری تلاش می‌كند و چه‌جور پای درس استاد می‌رود، و استاد را انتخاب می‌كند و چه‌جور عبادت می‌كند و چه‌جور گرسنگی می‌كشد، البته زمان آقانجفی با حالا یك مقداری فرق می‌كند، و ما نمی‌گوئیم صد در صد آنجور است. نه، خیلی چیزها هست كه زمان مرحوم آقا نجفی نبود و خوب هست، امروز، هست. بهتر از آن هم هست. بیانات در مراسم سالگرد شهادت دکتر مفتح ۱۳۶۴/۰۹/۲۶ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2062
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 به روز بودن و جامع بودن شهید مطهری و علامه جعفری پرفسور مهدی از بروز بودن و زمان شناس بودن استاد شهید و علامه می گوید! و با بعضی دیگر مقایسه می کند... 🎥فیلم کامل گفتگو👉 💎 به نقل از کشکول ناب حوزوی •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2103
📌 چگونگی نقد نظریه‌ها 🔹هر نظریه‌ای مبتنی بر یک مبادی معرفتی، وقایع را به گونه ای تحلیل و شواهد را به طوری تنظیم می‌کند که از انسجام درونی برخوردار باشد و برای مخاطب قابل پذیرش باشد. لذا هر نظریه اجتماعی را فی نفسه بنگریم می‌بینم که کاملا درست است اما اگر با مبانی هستی شناسی و انسان شناسی خودمان بدان نظریه نظر کنیم، با تضادها و تناقض‌های مختلفی در متن آن نظریه با مبانی ما و یا با ناکارآمدی آن در حل برخی از جوانب مسائل روبرو می‌شویم و ضرورتا به ناقص بودن و ناکارآمدی آن نظریه در تحلیل پدیده‌ها می‌رسیم. 🔸بنابراین بهترین روش برای نقد نظریه‌ها و تحلیل اندیشه‌ها، مراجعه به مبانی فکری و زیرساخت‌های نظری آن است تا میزان استحکام نظریه و ساختمانی که بر آن بنا شده است را بتوان تحلیل و ارزیابی کرد. 🔹متاسفانه امروز در تحلیل نظریه‌ها، صرفا به روبناها و خروجی‌ها توجه می‌شود و بر اساس همان افراد و نظریه‌ها تقدیس و تخریب می‌شوند. این مسیر صحیحی نیست و امکان فهم و تحلیل نظریه‌ها و اندیشه‌ها را فراهم نمی‌کند که هیچ، موجبات گمراهی و اشتباه در تحلیل و محاسبات را هم در پی خواهد داشت. 🔸 بنابراین برای تحلیل و سنجش افراد، نظریه‌ها و جریانها، ابتدا باید مبانی معرفتی و زیرساخت‌های نظری (معرفت شناسی، هستی‌شناسی، انسان‌شناسی) خودمان را از منابع اصیل و دقیق مشخص کنیم. در گام دوم به شناخت مبانی معرفتی نظریه و جریان مورد مطالعه، بپردازیم و در کام سوم به مقایسه و تحلیل بپردازیم. 🔹 مقام معظم رهبری بارها فرموده‌اند که بهترین منبع برای شناخت مبانی معرفتی و زیرساخت‌های نظری انقلاب اسلامی، مجموعه آثار استاد شهید آیت الله مطهری است و با مراجعه عمیق و مطالعه مداوم آن می‌توان به نظام فکری انقلاب دست یافت تا با درک صحیح از هستی و انسان شناسی اسلامی، امکان تحلیل پدیده‌های اجتماعی و انقلاب اسلامی فراهم شود. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2167
📌 الهیات متعالی انقلاب اسلامی (مطهری همیشه زنده است و مطهری‌ها ادامه دار هستند) 🔹در یکی از کانالها با استناد به کتابی از حمید دباشی (مدیر مطالعات کارشناسی ارشد در انستیتو ادبیات تطبیقی و جامعه در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک) «الهیات نارضایتی» را «بنیاد ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ایران» دانسته و استاد شهید مطهری را به ایدئولوژی‌پرداز نارضایتی تفسیر کرده است. در نهایت هم از نبود شهید مطهری در جامعه اسلامی برای گستراندن نارضایتی، تأسف خورده است و به نقد ائمه جمعه و جماعت پرداخته است. 🔸در پاسخ به این تفسیر چپ‌گونه و ناصواب از انقلاب اسلامی چند مطلب به ذهن می‌رسد که عرض می‌شود: ۱. در تعریف یک پدیده باید اولا به فصل اخیر و عنصر اصلی اشاره کرد نه به برخی ویژگی‌های میانی و مشترک با سایر جریانها و ثانیا باید از خود پدیده انتزاع شود و نه از ذهن مفسر. انقلاب اسلامی خود دارای فلسفه و حکمت است و به تعریف دقیق خود پرداخته است و ذات خود را نمایان ساخته است. لذا باید به همه آثار امام و آقا و شهید مطهری مراجعه کرد و انقلاب را تعریف کرد. با مطالعه‌ی مفصل این آثار و بر بنیان تصریحات مکرر متفکران انقلاب اسلامی، ذات انقلاب اسلامی و مردم و بود که البته نارضایتی از نواقص و محدودیت‌های اجتماعی را هم در درون خود داشت. اما صرف نارضایتی علت انقلاب‌ها نبوده و نخواهد بود. بلکه ذات و اساس یک انقلاب را باید در وجه ایجابی و در طرح آن از کمال و آرمان انسانی و الگوی زندگی، اجتماع و حکومت فهم کرد. لذا فصل و عنصر تمایز دهنده انقلاب اسلامی از سایر انقلاب‌ها و تحولات اجتماعی را باید در وجه ایجابی، الهی، آرمانی و کمال‌خواهی آن جستجو کرد نه در عنصر مشترک و میانی آن که نارضایتی است. از نارضایتی و اعتراض، نهایتا شورش و کودتا به وجود می‌آید نه انقلاب. بلکه انقلابها، محصول طرح ایجابی، افق‌گشایی‌، آرمان‌طلبی، کمال‌گرایی و تحول‌خواهی است. لذا الهیات انقلاب اسلامی نمی‌توانست الهیات نارضایتی باشد بلکه یک الهیات متعالیِ آرمان بخش، تحول‌گرایانه، سازنده و امیدبخش نسبت به زندگی و آینده بود. تقلیل انقلاب اسلامی و آثار حکیمان و فقیهان انقلاب به نارضایتی و جنبه سلبی یک ظلم بزرگ و احتمالا با مقاصد ناصواب همراه است که حتما باید به نقد آن پرداخت و جامعیت انقلاب و اندیشه ایجابی آن را تبیین کرد و جنبه‌های سلبی آن را ذیل کمال و آرمان متعالی و سازنده‌ی آن فهم کرد. شهید مطهری در کتاب «نگاهی به نهضت‌های اسلامی در صد سال اخیر» به نحو عالی این مطلب را تبیین کرده است. ۲. بنابراین الهیات انقلاب اسلامی، الهیات رهایی بخشی و الهیات افق گشایی و الهیات کمال خواهی فطری بود نه نارضایتی. الهیات حکمت و فقاهت بود که جامعه را رشد داد و مسیرهای جدید را به روی انسان گشود و نوعی خاص از را در انسان ایرانی به وجود آورد و او را الهی و آسمانی کند و برای دست‌یابی به کمال و تعالی وارد میدان انقلاب کند. ۳. استاد شهید آیت الله مطهری یکی از بزرگ در نهضت بزرگ الهی و اسلامی ملت ایران بود نه صرفا یک ایدئولوژی‌پرداز و ناراضی و مخالف وضع وجود. استاد شهید با آثار فلسفی و فقهی خود توانست ابعاد متعالی اسلام را استنباط و به پرسش‌های بشر معاصر پاسخ عقلی و فلسفی دهد و افق‌های متعالی زندگی و اجتماع را معرفی کند. ۳. اگر استاد شهید مطهری امروز بود حتما توسط برخی از افراد مدعی انقلابی‌گری و سیاست، به نئولیبرالیسم متهم می‌شد و مشکل او را اعتقادی می‌دانستند و او را خارج از دایره انقلاب تعریف می‌کنند و نقدهای او به جریانهای مذهبی و انقلابی را بر نمی‌تافتند و او را حذف می‌کردند. همچنان که جریان در چهره‌های مختلف خود در زمان حیات استاد با ایشان بدرفتاری کردند و تلاش داشتند وی را از محوریت فکری انقلاب اسلامی حذف کنند و نهایتا ایشان را به شهادت رساندند. امروز هم برخی از مدعیان انقلابی‌گری و عدالت خواهی می‌‌کوشند تا آثار شهید مطهری را کنار بگذارند و اندیشه‌های دیگر را جایگزین کنند. ۴. اما بحمدلله، الان هم هستند کسانی که در امتداد راه و فکر استاد شهید مطهری، نورافکنی می‌کنند، ابعاد متعالی و اجتماعی اسلام را تبیین می‌کنند، مشکلات جامعه را می‌شناسند و جریان‌های سیاسی و اجتماعی را به چالش می‌کشند و افق‌های جدید را به روی نظام و ملت می‌گشایند، اما برخی اجازه دیدن و دیده‌شدن آنها را نمی‌دهد. حکیمان متأله و عالمان پارسایی همچون استاد حمید پارسانیا، استاد سید یدالله یزدان‌پناه، استاد محمدرضا عابدینی و ... از این جمله هستند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2194