📌 سنت گردش ایام و از جاکندگی معرفتی در جبهه فکری انقلاب اسلامی
✍ سید مهدی موسوی
🔹یکی از سنن الهی، چرخش روزگار و دست به دست شدن آن میان مردمان مختلف و احزاب رنگارنگ است که از یک سو، موجب آشکار شدن حقایق و بهتر شناخته شدن وقایع میشود و از سوی دیگر، موجب امتحان و ابتلای افراد میشود تا هم جواهر رجال شناخته شود، هم افراد غربال بشوند و هم جبههی حق گزیدهتر و قدرتمندتر و چابکتر بشود و مراحل تکامل تاریخی و تعالی وجودی را بپیماید.
🔸 در حوادث تاریخی و وقایع اجتماعی این سنت وجود دارد و امکان تغییر بطی و تدریجی جامعه و تحول فرهنگی و ساختاری آن وجود دارد. در این سیر و حرکت تکاملی، گروهها و احزاب رنگارنگ سیاسی و اجتماعی با افکار و فلسفههای مختلف عرض اندام میکنند و به تبلیغ و یارگیری میپردازند و درصد تصاحب قدرت و کنترل مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی هستند.
🔹 آنچه موجب قدرت گرفتن یک جریان فکری و سیاسی میشود تغییری است که در نوع نگاه و بینش مردم ایجاد میکند. تغییری که محصول ارائه یک روایت جدید از گذشته، حال و آینده است. هر چقدر این روایت با خیال بخشی از مردم (افکار عمومی) پیوند بخورد بهتر میتواند بر اریکهی قدرت تکیه زند. از اینرو، جریانات به سمت تبلیغ و ترویج روایت خود هستند. این تبلیغ و ترویج گاه با رشد عقل و عقلانیت همراه است و گاه با اغواگری و تفاهم برآمده از قدرت رسانه و دست کاری احساسات.
🔸 مشکل اصلی در جبههی انقلاب اسلامی، ورود جریانات فکری و سیاسی متنوع و متکثری است که علیرغم عدم اعتقاد به مبانی فکری و فلسفی رهبران و متفکران اصیل انقلاب، درصدد تغییر ذائقهی انسان ایرانی از طریق ارائهی روایتی متفاوت و در عین حال جذاب و جنجالی از انقلاب هستند که از این طریق بتوانند به دستگاه محاسباتی مسئولان کشور نفوذ کنند و راهبردهای کشور را تغییر دهند.
🔹جریانهایی باشعارهای جذابی چون «عصر اضطرار»، «عصر عسرت»، «عصر حیرت»، و مدعیاتی چون عدالت خواهی و دکترینال و مانند اینها، هرکدام آگاهانه یا ناآگاهانه تغییری است در راهبردهای انقلاب اسلامی و گریزی است از مبانی فلسفی و فقاهتی امام خمینی وسایر متفکران اسلامی باارائه روایتی متفاوت از انقلاب اسلامی و مبانی فکری و فرهنگی آن.جریانهایی که توانستهاند در عرصهی عمومی خودرا به عنوان روایت اصیل از انقلاب معرفی کنند و غیر خود را به حاشیه برانند. توانستهاند بخشی ازبندهی نیروهای انقلابی را جذب خود کنند وبه ورطهی #غرب_ستیزی و حتی #علم_ستیزی بکشانند ودرعوض، جمع کثیری از مردم وجوانان تحصیل کرده رانگران سرنوشت خود وآینده کشور ساخته است. چرا که بواسطه اقتدار و گسترش این روایتها، انقلاب اسلامی درتقابل باعلم، نوآوری وپیشرفت وتمدن است. هرچند در زبان به این مفاهیم اشاره میشود اما بیشتر شعار است تا واقعیت. (پدیده مهاجرت وبیاقبالی درمشارکت را از این منظرهم باید مطالعه شود)
🔸 شاید این نکته بر خیلی از خوانندگان سنگین آید و آن را حمل بر بدبینی و غرضورزی کنند اما این واقعیتی است که نمیتوان آن را پنهان کرد و غفلت از آن محصول، روایتهای ناموجه و محرّف از انقلاب اسلامی است که در دو دههی اخیر رواج یافته است و با منطق اغوا و تفاهم در تریبونهای رسمی و غیررسمی و منابر مذهبی به خورد جامعه دادهاند. به نحوی که امروز، غیر این روایتها را بر نمیتابیم و به راحتی حمل بر غیر انقلابی بودن میکنیم.
🔹 امروز در نبود افکار و اندیشههای متفکران اصیل انقلاب اسلامی و جایگزینی افراد و جریانهای دیگر، جامعهی ما در معرض یک امتحان بزرگ و گسست فکری هستیم و یک دگردیسی نرم و گردش زیربنایی در میانی فلسفی و فقاهتی انقلاب اسلامی در حال رقم خوردن است (حتی شاید بتوان گفت رقم خورده است و بخش زیادی از کنشگران مدعی انقلاب را جذب خود کرده است) اما کمتر کسی به این تغییر و تحول بطی، تدریجی و کاملا نامحسوس توجه دارد و بدان متذکر است بلکه عموم دلسوزان آن را انکار میکنند و از این انذار و تذکار گلهمندند. بارها برخی از بزرگان و دوستان علیرغم پذیرش این تحلیل و احساس این وضعیت از جاکندگی معرفتی در جبهه انقلاب اسلامی، به دلایل مختلف سکوت در برابر آن را به مصلحت شخص نویسنده دانستهاند و به سکوت و احتیاط و مصلحت اندیشی دعوت کردهاند.
🔸 اما نکته مهم این است که مطالعهی تاریخ از صدر اسلام تا حوادث دوران معاصر از قدرت گرفتن اخباریان و ظهور باطنیگری شیخی و فرقهی بابییه و بهائیه، تا شکست مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد، از انحرافات فکری مجاهدین خلق تا فتنه انقلابیون دهه شصت در سال ۸۸ همه این مطلب را تذکر میدهند که اگر از مبانی فلسفی و فقاهتی اصیل انقلاب مراقبت نشود و نوبهنو در فرهنگ عمومی تزریق نشود و در گفتمان مسلط تثبیت نشود همواره امکان انحراف و تحریف وجود دارد.
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1630
📌 علم و تمدن جدید از منظر امام خمینی (ره)
امام خمینی:
🔹اساساً اسلام ـ که تشیع چیزی جز اسلام اصیل نیست ـ نه تنها جلو رشد علمی و فکری بشر را نمی گیرد بلکه خود زمینه های این حرکت را آماده تر می کند و به این حرکت جهت انسانی و الهی می دهد. و تکامل علمی و فرهنگی بشر بعد از ظهور اسلام، محققین تاریخ را خیره ساخته است.
🔸بله، چیزی که باید اضافه کنم این است که فساد اخلاق و انسان مصرفی شدن و تمام تلاش انسان برای لذتجویی بیشتر و تمام ارزشها را با پول سنجیدن مفهومی غیر از مدرنیزه کردن کشور دارد؛ و تشیع با آنها مخالف است نه با #مدرنیزه کردن کشور.
🔹... اسلامی که بیشترین تأکید خود را بر اندیشه و فکر قرار داده است و انسان را به آزادی از همۀ خرافات و اسارت قدرتهای ارتجاعی و ضد انسانی دعوت می کند، چگونه ممکن است با تمدن و پیشرفت و نوآوریهای مفید بشر که حاصل تجربه های اوست سازگار نباشد؟!
صحیفه امام ج۵ ص۴۰۸ و ۴۰۹
#غرب_ستیزی
#غرب_زدگی
#غرب_شناسی_اجتهادی
#مدرنیته
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1632
📌 غلط بودن دو جریان غربستیز و غربپرست
آیت الله العظمی خامنهای:
یک مقداری در مورد غرب صحبت کردم این را هم عرض بکنم:
ببینید دو گرایش متضاد در مورد غرب هست که هر دو #غلط است؛
🔸یک گرایش عبارت است از تحجّر و تعصّب بیجا و ندیدن مثبتات غرب؛ غربیها در دانش، حرکت خوبی کردند، همّت کردند، پیشرفت کردند، دنبالگیری کردند؛ در فنّاوری همین جور، در بعضی از خصوصیّات اخلاقی، که من بارها در سخنرانی و غیره اینها را گفتهام؛ اینها را نباید رد کرد. ما هر چیز خوب را از هر جای دنیا باید بگیریم. بارها من گفتهام، ما حرفی نداریم #شاگردی کنیم؛ پیش هر کسی که بیشتر از ما بلد است، ما شاگردی میکنیم، حرفی نداریم؛ منتها سعیمان باید این باشد که همیشه شاگرد نمانیم؛ بنابراین تحجّر در مقابل غرب و تعصّب بیجا در مقابل غرب که بگوییم هر چه از غرب میآید، هر چه باشد غلط است، نه؛ این را ما نمیگوییم و قبول نداریم.
🔹نقطهی مقابلش غربزدگی است؛ غربزدگی خطر بزرگی است. در دل حکومت غربزدهی پهلوی، یک روشنفکر ریشهدار در مسائل دینی، یعنی مرحوم جلال آلاحمد که عالمزاده و پسر یک روحانی و دارای ارتباطات دینی است -با ما هم بیارتباط نبود، به امام هم اظهار ارادت و علاقه میکرد در دوران تبعید امام- آن روز در سال ۴۲ مسئلهی غربزدگی را مطرح کرد. امروز مسئلهی غربزدگی مسئلهی مهمّی است؛ باید فراموش نکنیم آن را.
🔸 خب پس بنابراین گرایش تعصّبآمیز و تحجّرآمیز از سویی، گرایش غربزده از سویی، [هر دو] غلط است؛ نسبت به غرب همان طور که گفتم اعتماد نمیشود کرد؛ ارتباط باید داشت، [ولی] تکیهی به آنها نباید کرد؛ از علم آنها و از مثبتات آنها باید استفاده کرد و[لی] مطلقاً به آنها اطمینان نباید کرد؛ این حرف ما [است].
✍بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی ۱/۱/۱۳۹۸
#عقلانیت
#غرب
#غرب_پرستی
#غرب_ستیزی
#غرب_زدگی
#غرب_شناسی_اجتهادی
#مدرنیته
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1633
📌جدال احسن
(گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب)
بخش اول:
🔸 یکی نقاط قوت یک تفکر و فلسفه این است که امکان و ظرفیت نقد خودش را فراهم کند و با عرضه علمی و عالمانه به جامعهای علمی، مشتاق شنیدن نظرهای دیگران و نقد آنها هم باشد. در چنین صورتی است که امکان تحقق یک اندیشه و جریانسازی اجتماعی صحیح فراهم میشود و الا با مجبور است با اغواگری و فعالیت تبلیغی و رسانهای لاپوشانی کند و پشت برخی از مشهورات اجتماعی مخفی شود و منافقانه جامعه را فریب دهد.
🔹 کانال امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی همواره از نقد ناقدان استقبال کرده و در صدد انتشار علنی نقدها و پاسخهای عزیزان است.
🔸 پس از انتشار یادداشت «سنت گردش ایام و از جاکندگی معرفتی در جبهه فکری انقلاب اسلامی» بعد از اعلام اولین اخبار انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی و بیان برخی از ملاحظات و تذکارها درباره آیندهی جبهه انقلاب اسلامی، واکنشهای مختلفی را در پی داشت . برخی به تایید و دفاع و تشکر پرداختند اما یکی از دوستان سابق دانشگاه اصفهان (که اول نشناختم و در اثنای بحث ایشان را شناختم) نقدی را در خصوصی فرستاد که موجب شکل گیری یک گفتگوی علمی و انتقادی شد که یادآور گفتگوی علمی و مباحثات انتقادی دویست سالهای اخیر تاریخ فکری ایران اسلامی است.
🔹 ضمن تشکر و با کسب اجازه از آن دوست عزیز قرار شد که مجموع این مباحثات در این کانال منتشر شود و ادامه مباحثات نیز در قالب یک سلسله یادداشتهای انتقادی متقابل در کانالهای هر دو طرف منتشر شود.
🔸چند مطلب بعدی گزارشی است از آن گفتگو و مباحثات انتقادی که حقیقتا مصداقی از جدال احسن است.
🛑 ادامه دارد ...
#جدال_احسن
#انقلاب_اسلامی
#غرب_ستیزی
#تجددستیزی
#غرب_پرستی
#غرب_زدگی
#غرب_شناسی_اجتهادی
#مدرنیته
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1634
📌جدال احسن
(گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب)
بخش دوم:
⏹ نقد ۱:
سلام
غرب ستیزی بخشی از منظومه فکری انقلاب است. که اگر نبود آیت الله خامنه ای بحث تمدن اسلامی را مطرح نمی کرد.
ایجاد ترس بیجا از غرب ستیزی، شاید خودش ریشه در غربگرایی و ساینتیسم پنهان داشته باشد.
حقیقت را بخاطر ترس از "زدگی" برخی جوانان که نباید کنار گذاشت.
ریشه این مباحث در آثار آوینی دارد که توسط خود رهبری سید شهیدان اهل قلم نامیده شد.
حالا امثال نصیری پرت رفته اند خب بروند. خیلی فقها هم با انقلاب بودند بعدا منحرف شدند.
❇️ موسوی ۱:
سلام
در هیچ کجای اندیشه رهبری #غرب_ستیزی مطلق و #تجددستیزی نیست.
بلکه #استکبارستیزی است.
ایشان علم و فناوری و پژوهش غرب و نکات مثبت تمدن غرب را همواره تایید کرده اند و به اخذ اجتهادی آنها فرمان داده اند.
مشکل نصیری نیست بلکه مهمتر و خطرناکتر از او مدعیات «عصر اضطرار» و «عصر عسرت» است.
شهید آوینی سید شهیدان اهل قلم در ادبیات جنگ است.
استاد شهید مطهری، شهید بهشتی و آیت الله مصباح یزدی استاد فکر و فیلسوف انقلاب اند
⏹ نقد ۲:
به راحتی قید می زنیم به سید شهیدان اهل قلم تا نظریه مان تایید شود!
دوم رهبری در یک سخنرانی بر این نکته تاکید کردند که " تفکر غربی بر تکنولوژی شان هم تاثیر گذاشت" عجیبه خبر ندارید.
صحبت شما که مطلق علم و فناوری را تایید می کنید بسیار عجیب است. چرا فلسفه خوانده اید.
این تایید مطلق در حد پوزیتیویستهای قبل انقلاب مثل بازرگان و سحابی هستش...
❇️موسوی ۲:
اگر جایی پیدا کردید که آقا در مباحث فلسفی و الهیاتی به شهید آوینی ارجاع داده باشد جایزه دارید. آقا همواره از وی در هنر انقلاب یاد کرده است.
فکر فلسفی و الهیاتی انقلاب اسلامی ا باید از استاد شهید مطهری و شهید بهشتی و استاد مصباح اخذ بفرمایید.
کلمات آقا را گزینشی نخوانید کل مباحث ایشان را یکجا مطالعه بفرمایید. به کتاب «الگوهای کلان علوم انسانی اسلامی» نوشته بنده مراجعه بفرمایید.
ظاهراً شما معنای اجتهاد را نمی دانید. که احساس می کنید تایید مطلق است. انشاءالله تشریف بیاورید قم بحث کنیم یا به صوتهای بنده در فلسفه علوم انسانی بنده مراجعه بفرمایید تا مبانی فلسفی انقلاب اسلامی خدمتتان تبیین شود.
برادر عزیز:
با یک مطلب خواندن نمی توان کسی را با کس دیگری مقایسه کرد مطالعه و پژوهش و پرسش انتقادی لازم است تا به کنه حرف گوینده پی ببرید.
⏹ نقد ۳:
همون مورد از رهبری که گفتم را هم به کتاب بیفزایید!
❇️موسوی ۴:
اون یک مورد بر فرض صحت، باید با کل آثار و اندیشههای حضرت آقا فهم و تفسیر شود.
انشاءالله کتاب بنده با عنوان «علوم انسانی در اندیشه آیت الله خامنهای » در انتشارات انقلاب اسلامی وابسته به موسسه آقا در شرف چاپ است مر اجعه بفرمایید
⏹ نقد ۴:
حال بماند که اصلا عالم فلسفه و علم اصلا تقلیدی نیست که بنشینیم فقط اقای مصباح و مطهری و... بخوانیم.
آنقدر مباحث قوی فلسفی و علمی در نقد تکنولوژی و علم مدرن هست که کسی خودش قوی مطالعه کند کفایت می کند.
چرا اینقدر بی سواد نیستیم که نفهمیم....
به مطالب خود و ترس از زده شده که و که مراجعه بفرمایید. این یعنی "پوشاندن حقیقت" از ترس برخی "تبعات"
ضمن آنکه همه مخالفان تکنولوژی و علم مدرن مخالف مطلق آن دو نیستند.
حتی خود هایدگر هم این گونه نبود
فقط خود نصیری بود😂
که از اول هم شخص مهمی نبوده و نیست
نکته بسیار بسیار مهم در این مباحث یک چیز است:
پاشنه آشیل انقلاب توسعه است
یعنی مدرنیزاسیون
و این نقد قوی غربشناسانه می خواهد.
❇️موسوی ۴:
اگر نباید به شهید مطهری و امثال او ارجاع داد پس به طور قطع نباید به شهید والامقام آوینی ارجاع دهید.
انشاءالله مبانی فلسفی و الهیاتی خودتان را از صفر مشخص بفرمایید تا مشخص شود که براساس کدام میانی معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی به این پرسش ها پاسخ می دهید:
۱. علم چیست و معیار درستی علم چیست؟
۲. ماهیت علم مدرن چیست و چه اشکالاتی دارد؟
۳. ماهیت فناوری چیست و چه تاثیری بر زندگی انسان دارد؟
۴. نقش عقل و فطرت در دست آوردهای علمی بشر چه بوده است؟
۵. آیا علم از ارزش و فرهنگ مستقل است یا در هم تنیده؛ چه سطحی از درهم تندیدگی، قابل انفکاک یا غیرقابل انفکاک؟
۶. ماهیت تجدد چیست و چگونه باید آن را تصرف کرد؟
⏹ نقد ۵:
ترس از نقد غرب و دفاع منفعلانه از علم و تکنولوژی خطابه خوبی است اما حقیقت یابی نیست.
❇️ موسوی ۵: (در پاسخ به بخش اخر نقد ۴)
تخصص بنده غرب شناسی است تا مقطع دکتری. از این منظر به موضوع توجه دارم.
🛑 ادامه دارد ...
#جدال_احسن
#انقلاب_اسلامی
#غرب_ستیزی
#تجددستیزی
#غرب_پرستی
#غرب_زدگی
#غرب_شناسی_اجتهادی
#مدرنیته
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1635
📌جدال احسن
(گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب)
بخش سوم:
⏹ نقد ۶:
کمی رهبری در نقد علوم انسانی غربی _که علم هم هستند!!!!_ نمود پیدا کرده
کمی هم در نقد لیبرال دموکراسی ایشان
❇️ موسوی ۶:
قرار شد به کسی استناد ندهید😁
مشکل این است که فرق «نقد غرب» و «غزبستیزی» را مشخص نمی کنید.
اما یک پرسش مهم:
کلا چندتا از کتابهای حضرت آقا را مطالعه فرموده اید؟ چند سال وقت گذاشته اید ؟
رشته تخصصی شما چیست؟
⏹ نقد ۷:
دعوا سر کلمات نداریم.
هیچ نگرانی نقادانه در مباحث شما نسبت به ماهیت تکنولوژی مدرن و علم مدرن شکل گرفته پس از قرن ۱۷ دیده نمی شود.
شما همون نقادانه و نه ستیزانه ش را بنویسید
❇️ موسوی ۷:
انشاءالله به آثار بنده مراجعه کنید
بخصوص یکبار مطالب کانال امتداد فلسفه را مطالعه بفرمایید
به طور نمونه
⏬⏬⏬
📌 غلط بودن دو جریان غربستیز و غربپرست (آیت الله العظمی خامنهای)
📌 غربشناسی اجتهادی بر بنیانهای حکمتمتعالیه
(مقدمهای بر بررسی نقش استاد شهید مطهری در تحلیل و نقد مدرنیته)
موفق و پیروز باشید 🌺
⏹ نقد ۸: (در پاسخ به جواب ۶)
رشته تخصصی من همونه که دانشگاه اصفهان می خوندیم دیگه😄
❇️ موسوی ۸:
آها الان شناختم مرد مومن
اینقدر تکه و برچسب به ما زدید که احساس کردم از طرف مارکس وهایدگر و فردید و داوری و میرباقری ... حکم ماموریت گرفته ای😂😘
خوبید شما؟
چه خبر؟
مشتاق دیدار
تحلیل شما از این متن چیست؟
https://eitaa.com/hekmat121/1633
نفی غربستیزی در عین نفی غربزدگی
بلکه نقد غرب و گزینش اجتهادی عناصر مطلوب از نامطلوب .
مشکل جریانات غرب ستیز همچون آقایان میرباقری و نصیری و زرشناس و شهید آوینی و .. نشناختن بنیانهای فلسفی و کلامی منطق اجتهاد در اندیشه متفکران انقلاب اسلامی است
⏹ نقد ۹:
از طرف همه اونا اومدم تا حدی نه مطلق.
😁
الحمدلله خدا را شکر.
اومدی اصفهان، ندایی بدهید.
در کلیات سیر نکنید.
مشخصا باید درباره رنسانس، انقلاب صنعتی ۱۸، انقلاب علمی ۱۷، بحران زیست محیطی و... نظر داشت.
درباره تکنولوژی برآمده از تفکر اومانیستی که در سیر زندگی بشر در کره زمین بی سابقه است باید تحلیل داشت.
آوینی در فردایی دیگر، مقالات فک کنم دوم و سوم هست به خوبی تشریح می کنه مسائل را.
نصر هم در کتاب دین و نظم طبیعت که کتاب بسیار عالی است.
دین و نظم طبیعت ، سید حسین نصر
سریعا نگویید دفتر فرح پهلوی بوده و چه و چه.
محتوا را ببینید
پس از تکنولوژی درباره توسعه که همان مدرنیزاسیون است باید تحلیل داشت
توسعه در دنیای امروز هم اومانیستی است، هم کاپیتالیستی است هم لیبرالیستی.
این فقط حرف زرشناس نیست. بسیاری گفته اند فقط ارزشگذاری منفی زرشناس را ندارند
چه توسعه ای باید داشت که محیط زیست تخریب نشود؟
سرمایه دارهای گردن کلفت رشد نکنند؟
مصرفگرایی که ذاتی آن است رخ ندهد....
❇️ موسوی ۹:
(بخش الف:)
توفیق داشتم که چند سال پیش این کتاب را بخوانم هم با این ترجمه و هم ترجمه آقای فغفوری
و در درس فقه محیط زیست نظرات مختلف مرتبط را تحلیل کنم و نظرات حکمت متعالیه را هم شرح دهم.
🛑 ادامه دارد ...
#جدال_احسن
#انقلاب_اسلامی
#غرب_ستیزی
#تجددستیزی
#غرب_پرستی
#غرب_زدگی
#غرب_شناسی_اجتهادی
#مدرنیته
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1636
📌جدال احسن
(گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب)
بخش چهارم:
❇️ موسوی ۹:
(بخش ب:)
این تحلیل ها هیچ کدام براساس معرفت شناسی و انسان شناسی حکمت متعالیه نیست.
اینها خود محصول تفکر و تمدن غربی است و ظهور مدرنیته در قامت پست مدرنیته است.
خلط میان علت معده و علت حقیقی شده است و همین موجب شده که علت معده جای علت حقیقی را بگیرد و لوازم علت حقیقی را به زمینهها و بسترها نسبت دهند.
براساس حکمت متعالیه در تحلیل علم و فناوری مدرن باید ابتدا تحلیلی از عقل و فطرت بشری ارائه داد و در نسبت با آن از امکانها و ظرفیتهای علم مدرن پرسش کرد و افقهای جدید را گشود.
انقلاب اسلامی نفی مطلق وضع موجود به معنای ستیز و تضاد نیست بلکه در پی گشودن عالمی جدید است که در آن بتوان بین دنیا و آخرت ، عقل و ایمان جمع کرد و از این طریق به اثارهی فطرت انسان و هدایت عقول آدمیان پرداخت. نکته مهم در این اتفاق، توجه به فرهنگ و جهان معنایی انسان امروز است جهان شرک آلود و بیگانه از توحید، هر چیز را طبیعی فهم و معنا میکند و در آن طریق بکار میگیرد.
مشکل تمدن غرب دور شدن از فطرت انسانی و عقل الهی است. عقلی که ریشه در حکمت الهی و معنویت اصیل دینی داشته باشد. لذا به تدریج یک جهان معنایی سکولار و عقلانیت ابزاری این جهانی گرفتار شده است و همه چیز را در افق طبیعت و کمیت مینگرد و از ابعاد وجودی و الهی وقایع غفلت ورزیده است، در این جهان معنایی علم و فناوری به یک سلسله ابزارهای مادی تقلیل پیدا کرده است.
چاره این است که «فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم و بنیانش براندازیم»
این شکافتن و گشودنها محصول نفی و ستیز با عقل و فطرت، علم و تمدن نیست بلکه راه آورد بازگشت به حقیقت فطرت انسانی و عقل الهی در قالب یک جهانبینی توحیدی و دستگاه محاسباتی جامع میان غیب و شهود است.
در این شکافتن و گشودن، جهان معنایی نوینی باید به بشریت عرضه شود که ربط وجودی این جهان با وجه غیبی آن بر همگان آشکار شود تا معنای توحیدی حقیقت گسترش یافته و شبکهی معنایی پشتیبان تفرعنها و طاغوتها تضعیف گردد.
طاغوت و تفرعن، مصرف زدگی و دنیاگرایی، وصف ذاتی هیچ علم و فناوری نیست - هرچند برخی از علوم و فنون از اقتضای بیشتری برای تحقق این امور برخوردارند - بلکه همهی اینها وصف انسان و شبکهی معنایی و نوع عقلانیت و دستگاه محاسباتی اوست.
براساس مبانی حکمت متعالیه، ارزشها و فرهنگها نقش مهم و برجستهای را در ظهور معرفتها و فناوریها به عنوان علت معده و زمینهی وجودی بر عهده دارند و اگر نباشند قطعا این نوع خاص از علم و فناوری با این کیفیت معنایی و ساختاری هرگز به وجود نمیآمد اما باید به این نکته هم توجه کرد که معلول پس از تحقق بینیاز از علت معده و مستقل از آن میشود و قائم به علت حقیقی خواهد بود. علت حقیقی هم فقط فطرت حقیقتجویی و عقل واقع یابی است که از آن پشتیبانی میکند هر چند ممکن است علل زمینهای و ارباب سیاست و فرهنگ علم و فرهنگ را به اسارت بکشند و در مسیر اهداف خاص خود به خدمت بگیرند.
در این وضعیت، عالم آگاه و حکیم هوشیار میتواند با بازشناسی علت حقیقی از علل معده، از بنیانهای فطری و عقلانی علم و فناوری پرسش کند و با منطق اجتهادی و مواجههی فیلسوفانه از ذات و ماهیت آن و همچنین از امکانها و کارکردهای آن فحص و جستجو کند و در نهایت آنچه را که هماهنگ با نظام فکری و جهانبینی الهی خویش است را اقتباس و در ساختار معنایی و وجودی خود هضم و بازسازی میکند.
🛑 ادامه دارد ...
#جدال_احسن
#انقلاب_اسلامی
#غرب_ستیزی
#تجددستیزی
#غرب_پرستی
#غرب_زدگی
#غرب_شناسی_اجتهادی
#مدرنیته
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1637
📌جدال احسن
(گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب)
بخش پنجم:
⏹ نقد ۱۰:
داداش اینو خوندی و بازم تحلیلهای بالا را می نویسید؟!! عجبا.
من نمیگم حکمت متعالیه قابلیت نقد مدرنیته ندارد اما فعلا هیچ محصولی تولید نشده و همه در حد همین کلیاتی است که می گویید. که به شدت در نقد فقیر و فاقد مفاهیم لازم است.
❇️ موسوی ۱۰:
علل گرایش به مادیگری شهید مطهری
اگر نمی پسندید اختلاف مبنایی است که وجود دارد.
قطعا نقد آقای دکتر نصر خودش محصول مدرنیته است.
⏹ نقد ۱۱:
خودمان را فریب ندهیم از مطهری نقد مدرنیته در نمیاد. فاقد مفاهیم لازم برای این کار است و کشش لازم را ندارد.
چند کلمه ای نقد برخی متفکران غربی دارد که چون منابعش دست دوم بوده آن هم جدی نیست.
اصول فلسفه و روش رئالیسم جلد اول مطلقا به کار مبارزه با شکاکیت نمی آید و فقط به درد نقد مارکسیسم به روایت ارانی می خورد و لاغیر
همانطور که فردید می گفت مطهری فلسفه غرب را درست نخوانده بود.
این موضوع در جلد اول اصول فلسفه و روش رئالیسم زار می زند.
حالا محصول مدرنیته یا هرچی.
وقتی دستگاه فکری شما کشش تحلیل ندارد باید مفاهیم را وام بگیری.
وگرنه میشه همین کلیاتی که مطهری گفته یا فاجعه آثار جوادی آملی در اینگونه مباحث.
بدون تعصب برای کشف حقیقت از دستگاههای فکری گوناگون کمک بگیرید.
خود ملاصدرا هم از یونان وام گرفته بود والا.
ولی در دستگاه فکری خودش هضم کرد.
یا حق
بقیه اش حضوری ان شاءالله کهاصفهان بودید😁
❇️ موسوی ۱۱:
ممنون و سپاسگزارم 🌺
ظاهراً اختلاف ما خیلی بیخ دارتر از این حرف هاست.
دو دیدگاه و جریان تاریخی جریان از سید جمال الدین اسدآبادی تا امام خمینی و شهید مطهری با جریان های دیگر که در احمد فردید و رضا داوری و آرامش دوستدار و جواد طباطبایی تجلی کرده است.
دعوای انفتاح اندیشی با امتناع اندیشی
خلاصه به نگاشته کانال بیشتر مومن شدم. ان شاء الله بقیه مطالب را در کانال خواهم نوشت و از نقدهای شما استفاده خواهم کرد.
امید دارم که شما هم نقدهای خودتان را مفصل بفرمایید تا در کانال عرضه کنم.
این آغاز یک مباحثه مهم و سرنوشت ساز خواهد بود انشاءالله
اگر موافق باشید این مباحثه را تنظیم و در کانال منتشر کنم.
⏹ نقد ۱۲:
بسیار عالی
البته بنده هم در کانالم خواهم زد
البته مطالب بنده خب باید ویرایش شود و قبلش هماهنگی کنیم و مطالب یکدیگر را بزنیم.
یا ارجاع بدهیم به کانال یکدیگر....
❇️ موسوی ۱۲:
آدرس بدهید
⏹ نقد ۱۳:
کانال تلگرامی دارم
البته ایتا هم هست ولی غیر فعال است. لازم شد فعالش می کنم و هر دو جا می زنم
من یه متن انتقادی می نویسم و ارسال می کنم برای آغاز....
❇️ موسوی ۱۳:
عالیه
تحت سلطه غرب😁
⏹ نقد ۱۴:
آقا شما مدرنیته را پذیرفتید😄
❇️ موسوی ۱۴:
ما مدرنیته را اجتهادی فهم کرده و در جهت توحید مهار میکنیم.
پس حق داریم در چارچوب قانون و اجتهاد استفاده کنیم.
شما چی؟
چقدر امام خمینی را در فهم مدرنیته و مواجهه با آن موفق میدانید؟
تحلیل شما از این متن امام خمینی چیست؟
https://eitaa.com/hekmat121/1632
❇️ توضیح پایانی:
از این به بعد مباحثه در فضای خصوصی ادامه نداشت و دوست ناقد عزیز مطلبش را در دو بخش و در نقد اصل یادداشت در کانال خودشان منتشر کردند و قرار شد بنده هم در کانال امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی منتشر کنم و پاسخ دهم.
البته بنده قبل از ارسال آن مطلب، مطلب مفصلی در نقد اخرین گفتگوی خصوصی نوشتم که برای ایشان ارسال نکردم لذا ابتدا آن مطلب را منتشر میکنم و بعد از آن یادداشتهای ناقد محترم را تقدیم میکنم و پاسخ خواهم داد.
🛑 ادامه دارد ...
#جدال_احسن
#انقلاب_اسلامی
#غرب_ستیزی
#تجددستیزی
#غرب_پرستی
#غرب_زدگی
#غرب_شناسی_اجتهادی
#مدرنیته
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1638
📌جدال احسن
(گفتگوهایی در باب انقلاب اسلامی و تمدن غرب)
بخش ششم:
❇️موسوی ۱۵: (پاسخی بر نقد ۱۱)
ممنون و سپاسگزارم از لطف و توجه شما و نکات خوب و آغازگر یک مباحثه فلسفی .🌺🌺
ما امروز به این گفتگوها و مباحثهها خیلی نیاز داریم.
به نظرم این مطالبی که فرمودید محصول دستگاه فکری آقای فردید و دیدگاه «عصر عسرت» است که خود محصول رهیافتهای هایدگری و پستمدرنیته است و نشانهی بیگانگی از حکمت اسلامی و الهیات شیعی است. هرچند هر تفکری قابل احترام است و ساحتی از حقیقت را آشکار میکند اما ممکن است ساحتهای دیگری را به خفا برد. به تعبیر ابونواس:
فَقُــل لِمَن یَدَّعِــی فِی العِلمِ فَلسَـفَهً
حَفِظـــتَ شَیئـــاً وَ غَابت عَنکَ أشیـَاءُ
بنده با همین نگاه مطرح شده مخالفم که «هر چه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد» و با نفی یا کم شمردن تاریخ و فرهنگ اسلامی و اتخاذ نوعی تقابل با حکمت اسلامی از ملاصدرا تا شهید مطهری است که از بنیانهای فکری انقلاب اسلامی گذر میشود و به دام افراط و تفریط میافتند روزی در تمنای ستیز مطلق با غرب و امپریالیسم، به تفسیر غربستیزانه از انقلاب اسلامی میپردازند و روز دیگر در تمنای توسعه و در غم «توسعه نیافتگی» مرثیه سرایی میکنند و از آینده انقلاب و کشور ناامید میشوند.
طبیعی است که اگر کسی آغاز تاریخ را با یونان فهم کند «کل تاریخ خودمان را ذیل تاریخ غرب» بداند و هیچ اصالتی برای حکمت اسلامی از ملاصدرا تا شهید مطهری قائل نشود و آن را تابعی از یونان بداند و به امتناع اندیشه و تفکر و حوالت به آینده نظر دهد.
مشکل اساسی در انسانشناسی و معرفتشناسی این نگرش التقاطی است که هیچ اصالتی برای فطرت الهی انسان قائل نیست و او را افتادهی در این عالم و بدون هویت معنا میکند و تماما عقل را برساختهی زمینه و زمانه میپندارد و از راه یابی به حقیقت عاجز میداند.
بر این اساس است که غرب برای این اندیشه محوریت دارد و به ترجمه و تقلید در عین ستیز و تقابل تمایل دارد و غیر این رویکرد را با بهانههای مختلف نفی میکند و به امتناع اندیشه نظر میدهد. در واقع این امتناع اندیشی جوهرهی خود این نگاه و بینش برآمده از پست مدرنیسم است. بینشی که قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، ما را در «زمانهی عسرت» میپنداشت و از امتناع انقلاب و تغییر سخن میگفت و بعد از نیم قرن، دوباره از امتناع پیشرفت و تمدن اسلامی در پرتو عقلانیت انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی دم میزند.
حکمت متعالیه از فارابی تا امام خمینی و شهید مطهری، با اصالتهای معرفتی غیر قابل انکارش، بزرگترین دستگاه فهم و تحلیل انسان و کارآمدترین دستگاه تسخیر و به چالش کشیدن تمدن غرب بوده است.
کدام فلسفه و دستگاه محاسباتی در طول دویست سال گذشته توانسته است از بیرون اقتدار فلسفه و تمدن غرب، انقلابی به بزرگی انقلاب اسلامی و جبهه مقاومت جهانی را علیه استکبار و طاغوت به وجود آورد و علیرغم هزاران بحران و تحدید و جنگ تحمیلی و تحریم اقتصادی، روز به روز بر قدرت معنوی و پویایی تمدنی خود بیافزاید.
ما بر پایه مکتب فلسفی و دستگاه محاسباتی امام خمینی (ره) و متفکران انقلاب اسلامی، عالم و آدم ، غرب و جامعه را میفهمیم و به انفتاح علم و عظمت انسان و آیندی روشن بشریت معتقد هستیم.
🛑 ادامه دارد ...
#جدال_احسن
#انقلاب_اسلامی
#غرب_ستیزی
#تجددستیزی
#غرب_پرستی
#غرب_زدگی
#غرب_شناسی_اجتهادی
#مدرنیته
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1639
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب
⏹ بخش ۱۷ از ۵۰
🔹 از نکات بسیار مهم و قابل توجهی که از مطالعهی عمیق آثار استاد شهید مطهری به دست آمد این است که ایشان در عین حال که با دقت فلسفی به فهم و بررسی فلسفههای غربی میپردازد و نقدهای جدی و بنیانی به آنها دارد و همچنین به نقد جریانهای غربگرای راست و چپ میپرداخت و #التقاط را بزرگترین آفت گروهها و جامعهی اسلامی معرفی میکرد اما هیچگاه به #غربستیزی و #علم_ستیزی منتهی نشد و هیچ گاه حکم به تکفیر و تحریم اندیشههای غربی و شرقی صادر نکرد و هیچ شخصی را از مطالعهی عمیق و اجتهادی آثار متفکران و فیلسوفان غربی منع نکرد بلکه مطالعهی بخشی از آن را برای روحانیون، اساتید و طلاب از اوجب واجبات معرفی میکرد.(ر.ک: جامعه و تاریخ در قرآن) برخلاف برخی از جریانات چپ اسلامی که علیرغم استفاده حداکثری خود از اندیشههای سوسیالیستی و منطق هگلی و مارکسیستی و استفاده از آن در دینشناسی و تجدیدنظرطلبی در بنیانهای حکمی و فقهی، به نفی مطلق غرب و تحریم و تکفیر آن میپردازند و طلاب و روحانیون و مسئولان کشور را از مطالعهی هرگونه کتابهای غربی (البته فقط لیبرال و سرمایهداری) باز میدارند.
🔸اگر به آثار و اندیشههای متفکران انقلاب اسلامی به درستی مراجعه شود روشن میشود که #غرب_ستیزی و #علمستیزی موجود در جریانات چپ اسلامی، هیچ نسبتی با اندیشه اسلامی و عقلانیت الهی ندارد بلکه محصول نگرشهای ستیزه جویانهی سوسیالیستی و منطق دیالکتیکی و کلگرایی برآمده از تمدن غرب است که در واقع شورش بخشی از غرب علیه بخش دیگر آن است.
🔹این حس از عقلانیت و اندیشهی متعالی اسلام، بعد از انس زیاد با آثار استاد برای هر انسان هم به وجود میآید؛ یعنی به سنتها و علوم اسلامی و هویت و ارزشهای تاریخی خود باور و اعتماد داری و به هیچ وجه از اصالتها و سرمایههای علمی خود دست بر نمیداری و به نقد عمیق و اجتهادی غرب میپردازی اما با کینه و نفرت، تحریم و تکفیر، توهین و ناسزا با آنها مواجه نمیشوی؛ بلکه درصدد بهرهگیری اجتهادی و حکیمانه خواهی بود. به اعتقاد استاد شهید مطهری، جامعه هم همین گونه است. برخی از جوامع به نحو التقاطی از سایر جوامع استفاده میکند و در آن هضم میشود، برخی متحجرانه مانع هرگونه ارتباط و بهرهگیری میشوند و به ایستایی و توقف مبتلا میشوند، اما برخی از جوامع فعال و پویا به نحو اجتهادی و حکیمانه و منصفانه با سایر جوامع بشری ارتباط سازنده و تبادل فرهنگی دارند و از میراث و تجارب سایر جوامع استفاده میکند و به بالندگی و پویایی خود میافزاید:
«ملاک اینکه ما یک تمدن را التقاطی بدانیم- یعنی ماهیت جداگانه برایش قائل نباشیم- یا اصیل بدانیم چیست؟ هیچ تمدنی نیست که از تمدنهای دیگر استفاده نکرده باشد ولی استفاده کردنها دو جور است. یک تمدن که استفاده میکند مثل بعضی از طلبههاست که همه معلوماتش محفوظاتی است که از این و آن گرفته است، ولی یک تمدن دیگر خودش مثل یک موجود زندهای است که از مواد موجود تغذیه میکند، ممکن است از هزار ماده تغذیه کند ولی بالاخره خودش حیات مستقل دارد و از مواد بیرونی به عنوان ماده غذایی استفاده میکند نه اینکه مجموع آنها را کنار هم گذاشته و اسمش شده تمدن؛ و این اختلاف در کیفیت استفاده، بستگی دارد به روح تمدنها. اگر روح تمدنی با تمدنهای دیگر تفاوت داشته باشد ماهیت جداگانهای دارد و اگر نه، نه. در مورد روح تمدنها گفتهاند مثلاً تمدن یونانی یک تمدن عقلی است یعنی بیشتر به فلسفه بستگی دارد، به هر قسمتش نگاه کنید بالاخره به فلسفه ختم میشود. تمدن اسلامی را تمدن مذهبی و معنوی میدانند. تمدن روم راتمدن هنری، وهمچنین.» (نقدی بر مارکسیسم،م.آثار، ۱۳، ص۸۰۴)
🔸«در جامعه ما سه طبقه وجود دارد: طبقهای که بیشتر اظهار علاقه به دینداری میکنند- و در جامعه ما که جامعه اسلامی است بیشتر اظهار علاقه به اسلام میکنند- وفکر میکنند که لازمه مسلمانی ودینداری این است که به پدیدههای جدید وتغییراتی که در زمان پیدا میشود با نظر بدبینی نگاه کنیم و آنها رابه چشم اموری که بر ضد دین به وجود آمده است ببینیم. ...
در نقطه مقابل، یک عده دیگر قرار دارند که به نام تمدن و توسعه علم و مقتضیات زمان پیوند خودشان را با دین و حقایق دینی بریدهاند. اینها از هر چیزی که بوی قدمت بدهد گریزانند و از نظر این طبقه کلمه «قدمت» که به معنی سابقه زمانی بیشتر داشتن است، مساوی است با کهنگی، ...
ما دراینجا که خود راپاسدار معارف اسلامی میدانیم باید یکی از وظایف خودمان رااین بدانیم که ازروی مبانی دقیق علمی، فلسفی، اجتماعی و مطالعات زیاد تاریخی، این راه را درمیان این دو دسته مفرط و مفرّط، در جامعه مشخص کنیم.»(پانزده گفتار،۳۴-۴۸)
🛑 ادامه دارد...
#تغییر_و_تغایر
#نقد
#چپ_اسلامی
#غرب_ستیزی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1876
📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب
⏹ بخش ۱۸ از ۵۰
❇️جمع بندی پیشگفتار
🔸هدف از نگارش این پیشگفتار بیان چارچوب نظری این پژوهش است که از سویی نشانگر منطق جریان شناسی است و از سوی دیگر نشان دهنده چرایی اهمیت جریان شناسی در ایران معاصر است. بخصوص با آمدن افکار وایدئولوژیهای غربی جامعه ایران نیز بیتأثیر نماند و بخش زیادی از نسل جوان از این افکار تاثیر پذیرفت. از جمله بخشهایی از تفکرات غربی که در جامعهای ایرانی بیش از بخشهای دیگر بدان توجه شد افکار واندیشههای هگل و مارکس وایدیولوژی مارکسیسم بود که در ایران به عنوان #علم_مبارزه و #انقلاب شناخته میشد.
🔹در این پیشگفتار سعی شد افکار این جریان در ایران به روایت فیلسوف انقلاب علامه شهید مطهری ارائه شود تا مخاطبان عزیز مطلع شوند که بسیاری از مبانی و بنیانهای فکری جریانهای چپ اسلامی و برخی دیگر همانند دفتر فرهنگستان قم از آثار و کتابهای جریانهای چپ در ایران گرفته شده است. هرچند خود ایشان منکر باشند. بخصوص اینگونه میگویند که چگونه یک تفکری که بر #غرب_ستیزی تأکید دارد خود از غرب متأثر است؟
🔸در پاسخ باید گفت که #غرب_ستیزی نمیتواند نتیجه منطق و حکمت اسلامی و فقاهت و اجتهاد عمیق برآمده از قرآن و معارف اسلامی باشد چنانکه هیچ وقت یک فقیه بزرگ و یا حکیم متضلع را نمیتوان معرفی کرد که به #غرب_ستیزی مطلق روی آورده باشد بلکه این بزرگان همواره بر #استکبار_ستیزی تأکید داشته اند و میان این دو فرق اساسی قائل بودهاند.
🔹 کاملا منطقی است که کسی بر طبل غرب_ستیری بکوبد و تمدن غرب را شیطانی بداند اما از مبانی آن استفاده کند تا حرف خود را اثبات کند. چون در واقع غرب ستیزی محصول تفکرات چپ و سوسیالیستی غربیان علیه نظامات لیبرال سرمایهداری است. بنابراین غرب ستیزی ، بخشی از تفکرات غرب (سوسیالیسم) علیه بخش دیگری از غرب (لیبرال سرمایهداری) است و نباید این دعوای غربی را به اندیشه اسلامی و جامعه اسلامی سرایت داد بلکه باید بر پایه حکمت و فقاهت اسلامی به فهم درست تمدن و علم و سیاست و فرهنگ پرداخت و حکیمانه و فقیهانه به بهرهگیری هوشمندانه از هر تمدنی بهره جست.
در پایان مناسب است بیانی ازآیت الله العظمی خامنهای درباب شناخت صحیح غرب و نفی سلطه طلبی ذکر شود تا حسن ختام این پیش گفتار باشد:
«نفی غرب، به هیچوجه به معنی نفی فنآوری و علم و پیشرفت و تجربههای غرب نیست و هیچ #عاقلی چنین کاری را نمیکند.
نفی غرب، به معنای نفی سلطه غرب است که هم سلطه سیاسی مورد نظر است، هم سلطه اقتصادی و هم سلطه فرهنگی. من در این فرصت اندک، در زمینه سلطه فرهنگىِ غرب چند جمله میگویم، شاید انشاءاللَّه برای شما مفید باشد.
ببینید؛ فرهنگ غرب، #مجموعهای از زیباییها و زشتیهاست. هیچ کس نمیتواند بگوید فرهنگ غرب یکسره زشت است؛ نه، مثل هر فرهنگ دیگری، حتماً زیباییهایی هم دارد. هیچ کس با هیچ فرهنگ بیگانهای اینگونه برخورد نمیکند که بگوید که ما درِ خانهمان را صددرصد روی این فرهنگ ببندیم؛ نه. فرهنگ غرب، مثل فرهنگ شرق، مثل فرهنگ هرجای دیگر دنیا، یک فرهنگ است که مجموعهای از خوبیها و بدیهاست.
یک ملت #عاقل و یک مجموعه #خردمند، آن خوبیها را میگیرد، به فرهنگ خودش میافزاید، فرهنگ خودش را غنی میسازد و آن بدیها را رد میکند. همانطور که گفتم، در این زمینه، بین فرهنگ اروپایی، غرب، امریکایی، امریکای لاتین، آفریقا و ژاپن فرقی نیست و هیچ تفاوتی ندارد و در این حکمی که میگویم، همه یکسان هستند.
ما در مقابل هر فرهنگی که قرار میگیریم، بهطور طبیعی تا آن جایی که میتوانیم، باید #محسّنات آن را بگیریم و چیزهایی که مناسب ما نیست - بد و مضرّ است - و با چیزهایی که به نظر ما خوب است، منافات دارد، آن را رد کنیم. این #اصل_کلّی است.
منتها در زمینه فرهنگ غربی نکته مهمّی وجود دارد که من دلم میخواهد شما جوانان به این نکته توجّه کنید. فرهنگ غرب - یعنی فرهنگ اروپاییها - عیبی دارد که فرهنگهای دیگر، تا آن جایی که ما میشناسیم، آن عیب را ندارند، و آن «سلطهطلبی» است.»(بیانات در جلسه پرسش و پاسخ با جوانان در دومین روز از دهه فجر۱۳۷۷/۱۱/۱۳)
خلاصه در این پیشگفتار مشخص شد که مهمترین مشکل جریانهای چپ، نفی حجیت عقل و برساخته دانستن آن است.
(پایان پیشگفتار)
فهرست مباحث بعدی
در ادامه ابتدا به معرفی اجمالی جریانهای چپ ازسال ۱۳۲۰ تا ۱۳۸۴ در ایران پرداخته میشود.
سپس به معرفی دفتر فرهنگستان و دغدغهها و تطورات شخصیتی و فکری مرحوم شیرازی پرداخته میشود.
در فصل بعد گزارشی از مبانی فکری این جریان براساس منابع اصلی آن ارائه میشود.
در فصل پایانی نتایج و پیام های آن بررسی خواهد شد. انشاءالله
🛑 ادامه دارد...
#تغییر_و_تغایر
#نقد
#چپ_اسلامی
#غرب_ستیزی
#حکمت_انقلاب_اسلامی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1877