eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
572 عکس
155 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌رفاقت و نه ارادت 🔸چند وقتی است که فرزندان و مریدان جناب آیت الله سید محمد حسین تهرانی (نویسنده روح مجرد) به این روی آورده اند که از عظمت و فضائل حکمی، عرفانی و سیاسی استاد علامه آیت الله بکاهند و آن فرزانه دوران را در حد مرید و دلباخته جناب آقای تهرانی جلوه بدهند و برای این مقصود به ساخت و نقل خاطرات شاذ و بدون سندی دست می زنند و در کتاب‌هایی که در تعریف و تمجید(غلو آمیز) از جناب آقای تهرانی می نویسند بر آن اصرار می ورزند و با تکرار درصدد واقعی کردن یک امر غیر واقعی هستند تا شاید برای ایشان یک مرید و شاگرد حسابی دست و پا کنند که شاید هدف اصلی، جلب مریدان بیشتر برای خودشان است. 🔹اما چند نکته قائل توجه است: 🛑 ۱. مرحوم سید محمد حسین تهرانی، از جمله شخصیت های ارزشمند و قابل احترام است و آثار قلمی و بیانی ایشان سرمایه ارزشمندی است که گواه فضل و علم ایشان است و نیازی به جعل خاطرات، تحریف و تفسیر غلط تاریخ و مریدپردازی ندارد. همچنان که خود ایشان از این گونه امور غیر اخلاقی پرهیز داشت. اما متاسفانه پس از وفات ایشان، برخی از افراد بیت و مریدان از رویه ایشان منحرف شدند و حواشی تاسف آوری در اطراف بیت ایشان به وجود آمد که شرح آن بسیار غم انگیز و ملالت بار است و موجبات تخریب گسترده جریان عقلي و سلوکی صحیح و اصیل را فراهم کرده است. در واقع عملکرد این افراد، ظلمی بزرگ در حق جناب مرحوم تهرانی و جریان اصیل حکمت و عرفان اسلامی است. 🛑 ۲. در باب ارتباط علمی و معنوی متقابل علامه شهيد مطهری و مرحوم تهرانی تردیدی نیست همچنان که این سنت میان همه علما و بزرگان برقرار بوده است و هر کس از تخصص دیگری بهره می‌گرفت و درباب مباحثی بحث و گفتگو می کردند اما این رفاقت و بهره گیری متقابل علمی و معنوی دو عالم و حکیم به معنای شاگردی و مریدی و از این دست توهمات نیست. توجه و رفاقت استاد مطهری با جمع زیادی از اهل معنا و دل از جمله با جناب آقای تهرانی از این جهت است که انها برخی از ره آوردهای علمی و معنوی بهره گرفته از عارفان معاصر را در اختیار او قرار دهند، از این رو امثال آقای تهرانی، طریقی برای آشنایی و وصل با عارفانی چون سید هاشم حداد هستند. این نباید اصالت یابد و از آن ارادت و شاگردی صوفیانه برداشت شود. 🛑 ۳. استاد شهید علامه مطهری از ابتدای طلبگی با عارفان بزرگ و واصلی ارتباط بسیار نزدیکی داشتند و بدين واسطه از همان اوایل طلبگی وارد وادی سلوک قلبي و عقلي شدند. از جمله آیت الله آقا نجفی قوچانی، آیت الله آقا ميرزا علی شیرازی، آیت الله بهاءالدینی، علامه طباطبایی و در راس همه حکیم و عارف ممتاز و بی نظیر حضرت امام خمینی. علاقه شدید شهید مطهری به این‌ بزرگواران و ارتباط وثیق طولانی مدت این عارفان به حق با استاد مطهری موجب شکل گیری شخصیت معنوی و حکمی کم نظیری شد به نحوی که عارف بزرگ امام خمینی، استاد مطهری را خود می داند و عارف حکیم طباطبایی از دیدار او به می آید. ره آورد چنین اتصال و ارتباط قلبی و معنوی با عرفای بزرگی چون امام خمینی و علامه طباطبایی، سلوک توحیدی، تهجد و گریه های نیمه شب و نگارش برخی آثار عرفانی و معنوی همچون (ولاءها و ولايتها) است و خاتمه آن بوسه نبی مکرم اسلام (ص) و مقام بلند شهادت است که عارفان بزرگ غبطه آن را می خورند. آیا چنین شخصیتی با چنین کمالات و فضائلی و با تلمذ در محضر چنین استادانی، در دوران پختگی شاگرد و مرید هم دوره و هم کلاسی خود می شود؟ يا اينکه رابطه دو رفیق است؟ 🛑 ۴. در منطق وحی و عرفان اصیل اسلامی، حقیقت عرفان اتصال قلبی به خداوند متعال و تجلی توحید در تمام شئون زندگی انسان و قیام لله و جهاد في سبیل الله در بسط اسمای الهی در متن حیات اجتماعی است، مکاشفات و احساسات قلبی فقط می تواند نشانه و آیتی در این طریق باشد والا خود حجاب اکبر است. زندگی علمی و عملی استاد مطهری نمونه ی عالی از توحید مداری و جهاد في سبیل در راه اقامه توحید و بسط اسم هدایت و عدالت الهی در عرصه عینیت اجتماعی است. در زمانه ای که بسیاری از اهل علم و عرفان، فقه و اصول، حدیث و تفسیر بی توجه به وضعیت اجتماعی سر در لاک فعالیت های شخصی خود داشتند این امثال استاد مطهری بودند که عارفانه پای در میدان گذاشتند و خلق الهی را هدایت کردند. در واقع اینان تربیت شدگان مکتب عرفانی و بودند که در متن جامعه و در خدمت به خلق و اقامه توحید، اسفار اربعه را طی کردند و به قرب الهی نائل آمدند و به مقام عظمای شهادت رسیدند. عرفان و شاگردان او صرفا در تعداد مکاشفات و احساسات قلبی نیست، عرفان متعالیه توحیدی در متن اجتماع و درگیری با ضلالت و جهالت برای انجام تکلیف، اقامه توحید و بسط اسم هدایت و عدالت الهی در جامعه است و ختم آن و مقام رضایت و قرب الهی است. https://eitaa.com/hekmat121/419
📌 چپ اسلامی و مصادره‌ی نهادهای انقلابی 🔸یکی از تجربه‌های قابل تأمل در تاریخ انقلاب اسلامی، مصادره‌ی نهادهای اصلاحی و انقلابی توسط جریانات چپ اسلامی است. از جمله نمونه‌ها، در قبل از پیروزی انقلاب و مفهوم بعد از پیروزی انقلاب است. 🔹 مجموعه‌ای از گروه‌ها و طیف‌هایی فکری، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است که براساس اندیشه‌های وارداتی انقلابی و منطق تضادگرایی (دیالکتیکی) به تفسیر اسلام و تحلیل جامعه می‌پردازند و بر محوریت تمایزات اجتماعی در فهم اسلام و جامعه اصرار دارند و تقابل فکری و سیاسی حداکثری با کشورهای غربی و استکباری (لیبرال سرمایه‌داری) تمرکز دارند و هرگونه اشتراک روبنایی یک فرد و جریان در حرف و رفتار و برنامه و سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی با ادبیات توسعه و سرمایه‌داری را نشانه‌ای از انحراف فکری و وادادگی می‌پندارند و بر کنار گذاشتن آنها همت می‌گمارند. 🔸 با درایت و براساس تفکر منسجم و انقلابی استاد شهید علامه مطهری تشکیل شد اما به تدریج فضای شور و تضاد بر عقل و استدلال چربید و به سمت دکتر شریعتی چرخید و به حذف استاد شهید مطهری و عقلانیت انقلاب اسلامی انجامید و تفکرات سوسیالیستی و تضادگرایانه دکتر شریعتی و هواداران او جایگزین آن شد. 🔹، یک شعار و حرکت اصیل انقلابی توسط متفکرانی همچون شهید بهشتی و آیت الله خامنه‌ای در جامعه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی در مقابل جریان بازرگان و بنی‌صدر بود، اما به تدریج توسط جناح چپ جامعه روحانیت و حزب جمهوری اسلامی مصادره شد و به تعطیلی حزب و انشقاق در جامعه روحانیت و تشکیل مجمع روحانیون مبارز انجامید. 🔸 با استفاده از اعتماد عمومی به کل جریان مذهبی و انقلابی تلاش می‌کرد تا بهره‌گیری از ادبیات عمق علمی و عین حال پرشور شعاری و تکیه بر تضادها و تمایزهای اجتماعی با عموم مردم مذهبی ارتباط بیشتری برقرار کند و در هویت بخشی به جامعه مذهبی و انقلابی مؤثرتر باشد. از این‌رو، عموم مردم آنها را چهره و سخنگوی اسلام و انقلاب تلقی می‌کردند و طبیعتا به آن اشخاص تمایل بیشتری داشته باشند. از این‌رو، اشخاص و چهره‌های چپ اسلامی به تدریج خود را نماینده و محور نهادهای مذهبی و انقلابی تلقی می‌کردند و اندیشه‌های التقاطی خود را اساس اسلام و انقلاب می‌پنداشتند و در برابر شخصیت‌ها و متفکران اصیل اسلامی و انقلابی می‌ایستادند. 🔹چپ اسلامی بعد از مصادره نهادهای انقلابی و یا انشقاق از نهادها و جریانهای اصیل، به تخریب شخصیت‌ها و متفکران اصیل و نیروهای خدوم می‌پرداختند و آنها را به ، ، ، ، ، و ده‌ها عنوان دیگر متهم می‌کردند. 🔸 شهید استاد مطهری، شهید دکتر بهشتی، آیت‌الله خامنه‌ای در ریاست جمهوری از جمله نتایج غلبه‌ی گفتمان بر نهادهای انقلابی و فعالیت مخرّب رسانه‌ای آنها در کف جامعه و جذب احساسی مردم دغدغه‌مند است. فاعتبروا یا اولی الابصار مطلب بعدی : چپ اسلامی و توقف (واقفیه) به زودی... •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1907
بسم‌الله الرحمن الرحیم إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ شهادت مجاهد بزرگ حاج اسماعیل هنیه بر همه جبهه مقاومت اسلامی تسلیت باد.
📌 بدرقه میهمان و تشییع حداکثری بدرقه میهمان یک سنت حسنه و رسم ما ایرانیان است. تشییع پیکر مطهر شهید مجاهد قائد بزرگ حاج اسماعیل هنیه (رحمة الله علیه) در تهران، یک رزمایش بزرگ جهانی در حمایت از اخلاق و عرفان و مقاومت است. از خداوند متعال توفیق حضور در این تشییع را طلب می‌کنیم. https://eitaa.com/usul121/1517
مطهرات جامعه 🔹یکی از مباحث بسیار مهم فقه اسلامی بحث است. در زندگی انسان ، انواع و اقسامی از نجاست ها و کثافات وجود دارد که محیط زیست آدمی و جو خانواده را آلوده می کند و موجب بیماری های جسمی و روانی در افراد جامعه می شود. 🔹از الطاف الهی این است که خداوند متعال در نظام خلقت و طبیعت مجموعه ای از (پاک کننده ها) را قرار داده است تا بواسطه آنها محیط زیست انسانی از آلودگی ها و نجاست ها و بیماری ها پاک شود و سلامت جسم و روان مردمان تامین شود. 🔹اما متاسفانه در فقه اسلامی کمتر از سخن گفته شده است. در حالی که آلودگی ها و نجاسات در جامعه و زندگی اجتماعی و روابط انسانی بسیار بیشتر و خطرناکتر است. جامعه اسلامی جامعه ای پاک و پاکیزه است (حیات طیبه) که همواره باید آلودگی ها و ناپاکی را شناسایی کند و به پاک سازی جامعه و اصلاح حقیقی زندگی اجتماعی بپردازد. بدون این پاک سازی ها و اصلاح گری ها، جامعه از مسیر صحیح منحرف می شود و به سمت ظلمت و حیرت حرکت می کند. از مهمترین این آلودگی ها و ناهنجاری ها و -سیاسی و به بیگانگان است. 🔹از الطاف الهی این است که خداوند متعال برای جامعه نیز مطهرات و پاک کننده هایی قرار داده است. 🔹مطهرات جامعه گاه به صورت تشریع است و در قالب تکالیف شرعی و حقوق انسانی بیان شده است تا افراد جامعه براساس اراده و اختیار خود به اصلاح خود و جامعه بپردازند. مطهرات جامعه گاه به صورت تکوینی است. آنجا که غفلت بر جامعه مستولی شود و عموم مردم و نخبگان از جریان آلودگی ها و ناپاکی ها غافل شوند و به زندگی عادی خو کنند و یا جریان نفاق و آلودگی آنچنان قدرت سیاسی و رسانه ای پیدا کند که جلو نور ایمان و ولایت را بگیرد در این صورت خداوند متعال با لطف خود به صورت تکوینی جامعه را تطهیر می کند. 🔹از مهمترین مطهرات جامعه است. انتخاب شده الهی برای انجام یک رسالت بزرگ است. هر چقدر این رسالت مهمتر و بزرگتر باشد انتخاب می شوند. مردان بزرگ قهرمانان جامعه اسلامی هستند که یک عمر را به پاکی، اخلاص مجاهدت گذرانده اند و خود را برای و انجام رسالت های بزرگ آماده کرده اند. 🔹تاریخ انقلاب اسلامی ایران نشان داده است که هر وقت جریان نفاق و التقاط قدرت یافته و با جو رسانه ای و عوام فریبانه در جامعه نفوذ کرده اند و تحیر، جهالت و ظلمت را در جامعه گسترش داده اند، لطف الهی نیز برای کمک جامعه اسلامی و ملت مسلمان به میدان آمده است. مردان بزرگی نیز انتخاب شده اند تا مسیر تاریخ را با خون خود اصلاح و جامعه را پاکیزه کنند. 🔥خون شهید مطهری موجب تصفیه جامعه از اندیشه های التقاطی و مارکسیستی و چپ اسلامی شد. 🔥خون شهید بهشتی و ۷۲ تن موجب تصفیه جامعه از جریان لیبرالیسم بنی صدر و بازرگان و چپ گرایانه مجاهدین خلق شد. 🔥خون شهید سپهبد صیاد شیرازی باعث تصفیه آلودگی های فرهنگی اصلاحات آمریکایی شد. و... حالا نوبت به خون و رسالت بزرگ او شده است. 🔹بی شک سلیمانی مردی بزرگ و با اخلاص و مجاهدی بی نظیر و قهرمان ملی ایران است که برای بزرگ انتخاب شده است. ⏫تاریخ نگارش دی ماه ۱۳۹۸ 🔸حالا نوبت به خون شهید حاج است که امت اسلامی را تعالی بخشد. https://eitaa.com/hekmat121/2029
📌 مکتب عرفانی و تربیتی امام خمینی ❇️برشی از بخش پایانی وصیت‌نامه الهی - سیاسی امام خمینی معرف مکتب عرفانی و تربیتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) است که هیچ نمونه‌ای برای آن در کتب عرفای دیگر وجود ندارد: «یك مرتبه دیگر در خاتمه این وصیتنامه ، به ملت شریف ایران وصیت می كنم كه در جهان حجم تحمل زحمتها و رنجها و فداكاریها و جان نثاریها ومحرومیتها مناسب حجم بزرگی مقصود و ارزشمندی و علو رتبه آن است، آنچه كه شما ملت شریف و مجاهد برای آن بپاخاستید و دنبال می كنید و برای آن جان و مال نثار كرده و می كنید، والاترین و بالاترین و ارزشمندترین است و است كه از صدر عالم در ازل و از پس این جهان تا ابد عرضه شده است و خواهد شد؛ و آن به معنی وسیع آن و ایده با ابعاد رفیع آن است كه اساس خلقت و غایت آن در پهناور وجود و در درجات و است ؛ و آن در - صلی الله علیه و آله وسلم - به تمام معنی و درجات و ابعاد متجلی شده ؛ و كوشش تمام انبیای عظام - علیهم سلام الله - و اولیای معظم - سلام الله علیهم - برای تحقق آن بوده و به و جلال و جمال بی نهایت جز با آن میسر نگردد. آن است كه خاكیان را بر ملكوتیان و برتر از آنان شرافت داده، و آنچه برای خاكیان از سیر در آن حاصل می شود برای هیچ موجودی در سراسر خلقت در سر و علن حاصل نشود. شما ای ملت مجاهد، در زیر پرچمی می روید كه در سراسر جهان مادی و معنوی در اهتزاز است ، بیابید آن را یا نیابید، شما راهی را می روید كه تنها راه تمام انبیا - علیهم سلام الله - و یكتا راه سعادت مطلق است . در این انگیزه است كه همه اولیا را در راه آن به آغوش می كشند و مرگ سرخ را "احلی من العسل " می دانند؛ و جوانان شما در جبهه ها جرعه ای از آن را نوشیده و به آمده اند و در مادران و خواهران و پدران و برادران آنان جلوه نموده و ماباید بحق بگوییم یا لیتنا كنا معكم فنفوز فوزا عظیما. گوارا باد بر آنان آن نسیم دل آرا وآن جلوه شورانگیز. و باید بدانیم كه طرفی از این در كشتزارهای سوزان و در كارخانه های توانفرسا و در كارگاهها و در مراكز صنعت و اختراع و ابداع ، و در ملت به طوراكثریت در بازارها و خیابانها و روستاها و همه كسانی كه متصدی این امور برای اسلام و جمهوری اسلامی و پیشرفت و خودكفایی كشور به خدمتی اشتغال دارند گر است . و تا این و در جامعه برقرار است كشور عزیز از آسیب دهران شاءالله تعالی مصون است . و بحمدالله تعالی حوزه های علمیه و دانشگاهها و جوانان عزیز مراكز علم و تربیت از این غیبی برخوردارند؛ و این مراكز دربست در اختیار آنان است ، و به امید خدا دست تبهكاران و منحرفان ازآنها كوتاه . و وصیت من به همه آن است كه با یاد خدای متعال به سوی خودشناسی وخودكفایی و استقلال، با همه ابعادش به پیش ، و بی تردید دست خدا با شمااست ، اگر شما در خدمت او باشید و برای ترقی و تعالی كشور اسلامی به روح تعاون ادامه دهید. و اینجانب با آنچه در ملت عزیز از بیداری و هوشیاری و تعهد و فداكاری وروح مقاومت و صلابت در راه حق می بینم و امید آن دارم كه به فضل خداوندمتعال این معانی انسانی به اعقاب ملت منتقل شود و نسلا بعد نسل بر آن افزوده گردد. با و و و به فضل خدا از خدمت خواهران و برادران مرخص ، و به سوی سفر می‌كنم. و به دعای خیر شما احتیاج مبرم دارم . و از خدای رحمان و رحیم می خواهم كه عذرم را در كوتاهی خدمت و قصور و تقصیر بپذیرد. و با قدرت و تصمیم اراده به پیش روند و‏‎ ‎‏بدانند که با رفتن یک در سد آهنین ملت خللی حاصل نخواهد شد كه بالا و والاتر درخدمتند، والله نگهدار این ملت و مظلومان جهان است .» •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2055
📌 مقام عرفانی شهادت در مکتب عرفانی امام خمینی 🔸برخلاف اهل تصوف که بر تنقیص شهادت اهتمام دارند و شهادت را نتیجه عدم ارادت به مرشد خود می‌پندارند، در منطق قرآن کریم و معارف اهلبیت (علیهم‌السلام)، و اوج مقامات عرفانی و منازل سیر و سلوکی انسان سالک است. 🔹بر همین مبنا در مکتب عرفانی و تربیتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) «از شهدا که نمی‌شود چیزی گفت. شهدا شمع محفل دوستانند.‏‎ ‎‏شهدا در قهقهۀ مستانه شان و در شادی وصولشان ‏‏عِندَ رَبِّهِم یُرزَقون‌اند؛ و از «نفوس‏‎ ‎‏مطمئنه ای» هستند که مورد خطاب ‏‏فَادخُلِی فِی عِبادِی وادخُلیِ جَنَّتِی پروردگارند. اینجا‏‎ ‎‏صحبت عشق است و عشق؛ و قلم در ترسیمش برخود می‌شکافد.» ✍صحیفه امام جلد ۲۱ ص ۱۴۷ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2080
📌 بلاغت امام خمینی (ره) ✍خاطره از دکتر جلیل تجلیل؛ استاد ادبیات و زبان فارسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران: یک روز خبر دادند ده نفر از استادان علوم انسانی قرار شده که با امام در جماران دیدار خصوصی داشته باشند، من هم جزو آنها بودم. ما طبق برنامه یک روز ساعت هشت صبح در جماران خدمت ایشان شرفیاب شدیم. شب قبل از دیدار من به فکر رفتم که خب، امام یک حالت مخصوصی دارند. صراحت و صرافتی هم دارند. در همان زمانی بود که  رزمندگان ما و ایثارگران ما در جبهه‌ها ایفای وظیفه می‌کردند، ما هم در سنگر دانشگاه بودیم‌؛ ولی ما دستمان خالی بود از فیض شهادت. اگر از بنده سؤال کنند آقای تجلیل شما چه کار کردید برای انقلاب؟ من چه بگویم؟ در فکر بودم که یک‌باره در ذهنم این جرقه که از سال‌ها پیش، از حدود سی سال پیش که بنده در مسائل بلاغت داشتم کار می‌کردم، متوجه شدم که ریشه‌های بلاغت و ادبیات به قرآن کریم برمی‌گردد و تمام منابعی که راجع به نقد ادبی و بلاغت و بدیع و عروض قافیه اینها متبرک به آیات است و علمای اسلام به زبان عربی و زبان فارسی این منابع را پرداخته‌اند. اما بنده که در دانشگاه ناظر بودم، می‌دیدم که قبل از انقلاب، همه در مسائل ادبی و نقد ادبی، از دیگران، از اروپایی‌ها و امریکایی‌ها می‌گویند و غرب هم کتاب‌هایشان را ترجمه می‌کنند، ولی از منابع خودمان هیچ اشاره‌ای حتی ضعیف و کمرنگ از بلاغت قرآنی نداشته‌اند! این بود که من تصمیم گرفتم تا به عرض ایشان برسانم و یک گزارشی بدهم که بنده و عده‌ای از دانشجویان با همراهی بعضی از استادان، بلاغت قرآنی را پیش گرفته‌ایم. مثلا خاقانی از دیدگاه بلاغت اسلامی، حافظ و سعدی هم که خود حافظ منشور و بیانیه صادر کرده و گفته که: ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ                                      به قرآنی که اندر سینه داری بنابراین، این را باید کشف کرد که کجای قرآن آمده و کلام سعدی را و حافظ را و مولوی را اینچنین پر اوج و موج داشته است. تصمیم گرفتم موضوع بلاغت را خدمت ایشان گزارش بدهم. این را یکی از معجزه‌های ایشان می‌دانم که وقتی خدمتشان رسیدیم، ایشان شروع کردند به رهنمودهایی و فرمودند: خوش آمدید شما استادان (به این مضمون). شما اساتید ادبیات فارسی و علوم انسانی ننشینید که دیگران برای شما ببرند و بدوزند و سبک‌ها و استیل‌های خودشان را پیاده کنند. خود شما منابع بلاغت دارید روی این اساس کار بکنید، با عزت تمام و نترسید. من روحیه گرفتم و پرواز کردم، به جهت اینکه آن خطی که من به یاری خداوند می‌خواستم، اجازه بگیرم، ایشان ارائه کردند و دیگران را در برابر عظمت‌های قرآنی و بلاغت منبعث از آیات قرآنی تحقیر کردند. اما بلاغت خود امام و کلماتی که ایشان بیان کرده‌اند، از روز اول همه امت اسلامی بیانات امام را می‌شنیدند و خطابه‌هایشان را می‌خواندند، این چگونه سخنی است که عوام می‌فهمیدند و خواص لذت می‌بردند. امام با کمال سادگی شیوه‌ای داشتند که من مجذوب می‌شدم. مثلا ایشان بدون اینکه به روی خودشان بیاورند که من دارم به شما آیه می‌گویم می‌فرمودند: با هم دعوا نکنید، اختلاف نکنید، نزاع نکنید، فشل می‌شوید، سست می‌شوید. من در یافتم که ایشان آیه قرآنی را ترجمه می‌فرمایند که: ولا تنازعوا، فتفشلوا و تذهب ریحکم.[1] یکی از سخنرانی‌های خیلی مهم امام که از نظر فنی باید کلمه به کلمه روی آن تحلیل ادبی بشود، سخنرانی ایشان در فیضیه قم در هفته شهادت مرحوم مطهری‏(ره)‏ بود.[2] در آن سخنرانی ایشان استعاره‌هایی به کار می‌بردند که از نظر متافرم و صورتگری ادبی ممتاز بود. مثلا می‌فرمودند: بکشید ما را، زنده می‌شویم. این بیان کشتن و مردن و زنده شدن، برخاسته از ادبیات و تبحر و تسلط ایشان به ادبیات فارسی و عربی است. چون در زبان مولوی ایشان غور کاملی داشتند و بدون آنکه شعری بخوانند،[3] از ترکیبات‌شان استفاده می‌فرمودند که در این رابطه: این غزل مولوی در باب دیوان شمس، در ذهن من تداعی کرد: مرده بُدَم زنده شدم                                             گریه بُدَم خنده شدم ✍منبع: امام به روایت دانشوران، صص 84-87 [1]. و از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع مکنید که سست شوید مهابت شما از بین می‌رود. (سوره انفال آیه 46). [2]. برای آگاهی از این سخنرانی نک: صحیفه امام، همان، جلد هفتم، صص 182-184. [3]. امام در همین سخنرانی این بیت از مثنوی را خواندند: آنکه مردن پیش چشمش تهلکه است                            نهی لاتلقوا بگیرد او به دست (مثنوی، دفتر سوم، بیت 3434) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2087
📌 اندیشه مقاومت و عشق به هستی اندیشه مقاومت، صرفا تفکری اعتراضی و سلبی نیست و برآمده از عشق به مرگ و نیستی نیست، بلکه اندیشه‌ای ایجابی برای زندگی عزتمندانه‌ و شرافتمندانه است که برآمده از فطرت عشق به هستی و کمال مطلق است که در سرشت انسان نهادینه شده است. در اندیشه مقاومت، بودن و ماندن بسیار مهم است چرا که در هستی، نیستی و فنا راه ندارد؛ مهم چگونه بودن و چگونه ماندن است. در اندیشه مقاومت، چگونه بودن و ماندن به نحوه‌ی اتصال به خداوند متعال وابسته است. انسان اگر خود را در مسیری قرار دهد که خداوند متعال طلب کرده است، بودن شرافتمندانه و ماندن عزتمندانه‌ای را در پی خواهد داشت که لحظه به لحظه در حال تحول معنوی، تکامل وجودی و صیرورت اشتدادی است و لحظه‌ای نیستی و توقف، جمود و تحجر، ارتجاع و عقب‌گرد در آن راه ندارد. در هستی، لذت نیست، ابتهاج است، حتی در غم و غصه، بلا و مصیبت. آنانکه که هستی محدود را انتخاب کرده‌اند به دنبال لذت، شادمانی، تفریح و سرگرمی (لهو و لعب) هستند، اما انسان بار یافته به هستی انسانی، به دنبال ابتهاج است. در ابتهاج، درک و معرفت، سرور و سعادت نهفته است و هرچه ادراک اَتمّ و خیریت مدرک اَشدّ باشد، عشق شدیدتر و متعالی تر است و ادراک تام نمی‌‏شود مگر با وصول تام و این لذت تامّ و ابتهاج تامّ است. جهاد و شهادت، انتخاب این نحوه از بودن و ماندن است. «جهاد» جاودانه شدن است و «شهادت» حیات یافتن است. شهید نماد و نمونه‌ی عالی مفهوم عشق در فرهنگ دینی و ضامن تداوم زندگی و پویایی هستی انسانی است. در فرهنگ اسلامی، خون شهید می‌جوشد و درخت هستی انسانی و ایمان باطنی و شجره طیبه‌ی الهی را آبیاری می‌کند. از این‌رو، حیات هستی انسانی به خون شهید وابسته است. رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند چون رهند از دست خود دستی زنند چون جهند از نقص خود رقصی کنند و در شرح این اشعار، شهید شاهد حاج قاسم سلیمانی گفت: «این حالت خیلی حالت زیبایی است. قطره‌ای که به دریا متصل می شود، دیگر قطره نیست؛ دیگر دریاست.» عطار نیشابوری نیز چه زیبا این حالت را شرح می‌دهد: عزم آن دارم که امشب نیم مست پای کوبان کوزهٔ دردی به دست سر به بازار قلندر برنهم پس به یک ساعت ببازم هرچه هست تا کی از تزویر باشم رهنمای؟ تا کی از پندار باشم خودپرست؟ پردهٔ پندار می‌باید درید توبهٔ تزویر می‌باید شکست وقت آن آمد که دستی برزنم چند خواهم بودن آخر پای‌بست ساقیا درده شرابی دلگشای هین که دل برخاست غم بر سر نشست تو مگردان دور تا ما مَردوار دور گردون زیر پای آریم پست مشتری را خرقه از بر برکشیم زهره را تا حشر گردانیم مست همچو عطار از جهت بیرون شویم بی جهت در رقص آییم از الست •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2212
📌 مقام عرفانی شهدا در مکتب عرفانی امام خمینی پیام به ملت ایران (تجلیل از مقام و منزلت شهیدان) ‏‏پیام‏ ‏‏زمان: 6 شهریور 1362 / 19 ذی القعده 1403‏ ‏‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏شهادت در راه خداوند چیزی نیست که بتوان آن را با سنجش‌های بشری و انگیزه های‏‎ ‎‏عادی ارزیابی کرد. و شهید در راه حق و هدف الهی را نتوان با دیدگاه امکانی به مقام‏‎ ‎‏والای آن پی برد؛ که ارزش عظیم آن معیاری الهی و مقام والای این دیدی ربوبی لازم‏‎ ‎‏دارد؛ و نه تنها دست ما خاک نشینان از آن و این کوتاه است، که نیز از راه یافتن به‏‎ ‎‏کنه آن عاجزند؛ چه که آنها از است، و با آن مقام‏‎ ‎‏اسرارآمیز فاصله ها دارند. قلم اینجا رسید و سر بشکست. و ما بازماندگان و عقب افتادگان‏‎ ‎‏در آرزوی آن و این باید روز شماری کنیم، و حسرت شهادت و شهید و شهید پروران‏‎ ‎‏این‌چنانی را، که با ایثار ثمرۀ حیات خود عاشقانه به این شهیدان شاهد افتخار می کنند، به‏‎ ‎‏گور بریم؛ و از شجاعت‌های بی‌نظیر شهیدان و دوستان اسیر و مفقودشان و آسیب دیدگان‏‎ ‎‏و اشتیاق زایدالوصف اینان برای بازگشت به میدان شهادت احساس و ‏‎ ‎‏کنیم. زنان و مردان و کودکان نمونه‌ای که در زیر بمبارانها و از بستر بیمارستان‌ها ‏‎_‎‏شهادت سر می‌دهند و با دست و پای قطع شده بازگشت به جبهه‌های انسان ساز را آرزو‏‎ ‎‏می‌کنند، آنچه ما تصور می‌کنیم و و به رشته تحریر در می‌آورند و‏‎ #‎‏هنرمندان و عرضه می‌کنند، می‌باشند.‏ آنچه آنان با قدم‌های و و یافته‌اند، اینان با به آن‏‎ ‎‏رسیده اند و آنچه آنان در لابلای کتابها و صحیفه ها جستجو کرده‌اند اینان در ‏‎ ‎‏و در راه حق یافته اند.‏ بار الها، ما را به خدمتگزاری در راه آنان و برای هدف بزرگشان توفیق ده؛ و شهدای‏‎ ‎‏عزیزمان را در خوان معنوی خود از جلوه های خاص خویش ارزانی بخش؛ و‏‎ ‎‏خاندان بزرگوار آنان را با صبر و اجر قرین فرما؛ آسیب دیدگان عزیز ما را شفا‏‎ ‎‏مرحمت نما؛ و اسیران و مفقودان معظّم را هر چه زودتر به آغوش ملت عظیم الشأن‏‎ ‎‏برگردان؛ و به پدران و مادران و همسران آنان شکیبایی و پایداری عنایت فرما؛ و از‏‎ ‎‏برکات حضرت بقیة الله ـ أرواحنا فداه ـ همۀ آنان و ملت را نصیب وافر مرحمت فرما.‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی‏ ✍‏صحیفه امام ج18 ص74‎ ‎ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2282