📌قدرت، ذائقه، رسانه
🔹قدرتمندترین قدرت در هر جامعهای، قدرت #ذائقه_عمومی است که خواستههای خود را بر همه روابط انسانی و معادلات اجتماعی تحمیل میکند. بنابراین اگر امری در جامعه به یک امر عادی و ذائقه (رضایت جمعی) تبدیل شد و نزد اکثریت جامعه از مطلوبیت برخوردار شود، قدرتی را تولید میکند که هیچ قدرت حاکمیتی و قانونی هم نمیتواند در برابر آن بایستاد و فرمانی براند و یا امر و نهیی صادر کند.
🔸قدرت ذائقه عمومی به همان میزان که سازنده نظم جدید اجتماعی و بازدارنده سایر قدرتها است به همان اندازه هم مخرّب نظم موجود و تغییر دهندهی ساختار قدرت است.
🔹 تنها قدرت محدود کننده و تغییر دهندهی قدرت ذائقه عمومی، نفوذ و گسترش یک ذائقه عمومی دیگر در متن جامعه است؛ به هر میزان که نفوذ و پذیرش ذائقه رقیب بیشتر باشد به همان اندازه ذائقه ی مستقر در فرهنگ عمومی محدود خواهد شد.
🔸 ذائقه عمومی و مطلوبیت، لزوما در اختیار عقل و برآیند خردورزی افراد جامعه نیست بلکه در فضای عمومی، قوای شوقیه راهبر ذائقه ها و مطلوبیتهاست. به این معنا که قوای شوقیه به اقتضای طبیعت، تابع عقل و خردورزی نیست بلکه تابع هر آن چیزی است که مطلوب جلوه کند، از این رو #احساس_مطلوبیت مهمتر از حقیقت مطلوبیت است.
🔹 به طور طبیعی ذائقه عمومی آحاد جامعه گرایش به امور محسوس و لذتهای طبیعی هماهنگ با رفاه و راحتی دارد. به همین جهت از میان طرحها طبیعتاً به طرح هایی اقبال نشان می دهند که تامین کننده این گرایش ها و مطلوب ها باشد؛ مگر آن که طرحی ناظر به امور فطری و لذتهای متعالی با نفوذی چند برابر به میدان رقابت وارد شود و با آگاهی بخشی، تقویت عقلانیت و خرد جمعی افقهای بالاتر را به آحاد جامعه نشان دهد که در این صورت امکان اقبال عمومی به چنین طرحی وجود دارد؛ البته این اقبال همواره شکننده و قابل تغییر است، تا هنگامی که آگاهیبخشی و عقلانیت در جامعه وجود داشته باشد و از پشتوانههای فکری معنوی و تربیتی متناسب برخوردار باشد و احساس کارآمدی و سودمندی لازم را به جامعه منتقل کند، این طرح مورد استقبال آحاد جامعه خواهد بود لکن هرگاه از جامعه از عقلانیت متناسب با آن تهی شود و پشتوانههای معرفتی و احساس کارآمدی آن کاسته شود جامعه به همان میزان به وضعیت طبیعی باز خواهد گشت.
🔸 آنچه ببش از هر چیز احساسی را خَلق و یا احساسی را کم رنگ و ضعیف میکند نظام تربیتی و مجموع رسانهها و ابزارهای تبلیغی و ترویجی است. در حقیقت، تربیت و رسانه سازنده احساسات و ذائقه ها در حوزه عمومی است. نظام تربیتی و رسانهها با انتقال و تکرار پیام و بخصوص با محسوس کردن (شنیداری و دیداری ساختن) یک پیام، در جلب احساسات و ساخت ذائقه ها بسیار پرتأثير هستند.
#واقعیت_اجتماعی
#قدرت
#ذائقه
#تربیت
#احساس_مطلوبیت
#رسانه
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/755
📌حجاب از کنش تا پدیده
🔹 براساس حکمت اسلامی، هر کنش و پدیدهی اجتماعی محصول یک نظام معنایی مستقر در فرهنگ عمومی است. چرا که همهی کنشها و پدیدهها علاوه بر صورت رویین و نظم ساختاری، دارای یک روح و معنای ویژه است و محصول یک نظام معنایی متناسب است.
🔸با تغییر نظام معنایی، کنشها و پدیدههایی که برآمده از آن است نیز تغییر میپذیرند و حتی متبدل میشوند، به این معنا که معروف و امر ارزشی به امری خنثی و یا غیر ارزشی تبدیل شود و بالعکس منکر و امر ضد ارزشی، به معروف و ارزش مبدل شود.
🔹 حجاب یک تکلیف دینی و کنش انسانی است و اهتمام به رعایت آن نیز یک پدیدهی اجتماعی است که محصول یک نظام معنائی و شبکه ارزشی مبتنی بر اعتقاد عمیق به سلوک دینی و تقرب به حضرت حق(جل جلاله) و باور به معاد و خوف از غضب و عقاب الهی است.
🔸هرگاه نظام معنایی توحیدی و ارزشی در جامعه گسترش یافته و در سطوح زیرین فرهنگ مستقر شده یابد طبیعتا رعایت حجاب و بسیاری از مناسک و شعائر دینی هم به صورت جمعی و شبکهای (نه جزیرهای) گسترش یافته است، در مقابل هرگاه بنیانهای فکری و اعتقادی جامعه تضعیف و نظام معنایی آخرتباور در فرهنگ عمومی کم رنگ شد و یاد الهی و بخصوص یاد معاد فراموش شد طبیعتا رعایت مناسک و شعائر دینی و ارزشی هم به صورت شبکهای و جمعی کم رنگ خواهد شد و نهایتا به یک عادت و رویه معمولی تبدیل می شوند، به نحوی که رعایت حجاب نه از سر دینداری و تقرب الهی و یا خوف از عذاب الهی بلکه یک عادت اجتماعی و رسم فرهنگی بدون پشتوانه عقلي و ایمانی است که براساس تحمیل جامعه و خانواده رعایت میشود. در صورت عادتوارگی یک کنش اجتماعی مانند حجاب و پوشش مشخص است که با تغییر زمانه و تنوع طلبی انسان آن عادت و رسم اجتماعی هم به سرعت تغییر میکند و الگوهای دیگری جایگزین آن خواهد شد. زیرا انسان بر حسب فطرت، موجود تنوعخواه، راحت طلب، تحولطلب و ماجراجو است و بر اساس طبیعت از تکلیف و مسئولیت فاصله میگیرد.
🔹 بنابراین مراقبت ازفرهنگ و باغبانی ارزشها و سنتها وهمچنین احیای هرساله درختان و بوتههای گلستان جامعه، یک ضرورت و رسالت مداوم و مستمر است که همواره میبایست درکانون توجه متولیان فرهنگی جامعه قرار گیرد تا به طور مدام بر تقویت نشاط، روح بخشی و معنادهی کنشها و پدیدههای بیافزایند و ازکهنگی، عادتوارگی، بیمعنایی آن جلوگیری کنند.
🔸راز این باغبانی و مراقبت نیز درثبات واستمرار برنامهی صحیح درجهت تعمیق باورهای دینی وتبیین ارزشها و گفتمانسازی آن باورها و ارزشها درسطوح زیرین فرهنگ از طریق تربیت و تبلیغ و رسانه مبتنی بردستگاه عقلانیت حکمی و اجتهادی است تا به یک نظام معنایی مستقر، معنادهنده ونظم بخش به گفتارها وکردار مبدّل شود.
🔹باغبانی فرهنگ و مراقبت از نظام معنایی، از یک سو در گرو ثبات و اتقان و پویایی نظام تربیتی متناسب با نظام معنایی است که به تعمیق باورها و ارزشهای اخلاقی و مسئولیت پذیری اجتماعی بپردازد و از سویی در اقتدار رسانهای در مدیریت و هدایت تغییرات اجتماعی در جهت گسترش و تعمیق هنرمندانه، هوشمندانه و زیرکانه (عقلانیت) است به نحوی که ذهنیتها، گرایشات و ذائقه عمومی را جهت ببخشد. بدون تربیت متناسب و رسانه هنرمندانه، باغبانی فرهنگ ممکن نیست.
🔸 قطعا حرکتهای مقطعی راه به جایی نبرده ونخواهدبرد؛ چون این برنامهها بدون برنامهاند وبرخاسته ازسر احساسات است به نحوی که ازاستمرار و ثبات لازم برخوردار نیست به نحوی که با تغییر دولتها و جورسانهای تغییر میکند و با "شل کن، سفت کن" های پیدرپی همراه است وهمچنین این برنامهها باتشتت وچندپارگی فرهنگی وقبیله گراییهای سياسي وجناحی در نهادها ومتولیان فرهنگی وسیاسی همراه است که موجب بی اعتمادی مردم وجسارت مخالفان و مغرضان میشود.
🔹 خلاصه مشکله حجاب در یک دهه اخیر نتیجه طبیعی تغییرات معنایی جامعه است که معلول چند عامل است که در چند دهه گذشته ما دارد: ۱. نبود نظام تربیتی متناسب با حکمت و عقلانیت انقلاب اسلامی، ۲. نبود رسانهی قدرتمند برآمده از عقلانیت انقلاب اسلامی برای اقناع جامعه و مدیریت تغییرات اجتماعی، ۳. حرکتهای مقطعی بدون برنامه از سر احساسات، ۴. چندپارگی سیاسی و غلبه سیاست و منافع حزبی و جناحی بر فرهنگ و اخلاق.
🔸 اگربخشی ازجامعه در طول ۳۰ سال گذشته به تدریج ازفرهنگ حجاب دورشده است وسبک زندگی دیگری راپذیرفته است تنها راهحل آن این است که باید حداقل ۱۰ سال بهکار جدی تربیتی و رسانهای قدرتمند، حکیمانه، هوشمندانه، هنرمندانه و همافزا با بسیج همه امکانات و سرمایه های فرهنگی پرداخت تاثمرات آن در جامعه مشخص شود. ۱۰ سال دربرابر ۳۰ سال به جهت قدرت فطری میل به حجاب است.
✍ سیدمهدی موسوی
#حجاب
#نظام_معنایی
#تغییرات_اجتماعی
#فرهنگ
#باغبانی_فرهنگ
#تربیت
#رسانه
#جامعه_شناسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌پیش نیازهای حکمرانی مردمی
🔹 هیچ پدیده اجتماعی در خلأ و دفعی ایجاد نمیشود بلکه هر پدیده اجتماعی نیازمند یک سلسله پیشنیازها و اقداماتی است که زمینهی تحقق آن پدیده را فراهم میکنند.
🔸 حکمرانی مردمی از جمله ضرورتهای جامعه ایرانی و از آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی بوده و هست. حقیقتا شرط اصلی و پیشران اعتلا و پیشرفت جامعه مشارکت فعال و پویای مردمی در همه کارها و فعالیتهای اجتماعی(سیاسی، فرهنگی و اقتصادی) است. بدون تردید مشارکت مردم در حکمرانی جامعه، نیازمند زمینهسازی و فراهم کردن شرایط تحقق در جامعه است تا به اعتماد و همبستگی اجتماعی و تعاون و همگرایی و مشارکت و مسئوليت مدنی بیانجامد.
🔹 نکته مهم این است که حکمرانی مردمی متوقف بر آماده شدن بینشی و گرایشی مردم برای پذیرش مسؤلیت حکمرانی و مدیریت اجتماعی است. هر ملت و هر فردی به طور طبیعی توان پذیرش مسئولیت حکمرانی را ندارد بلکه این ویژگی یک امر اکتسابی و نیازمند دانشها، خلقیات و مهارتهای متنوعی است که در اسلام از آن با مفهوم #رشد یاد میشود.
🔸در واقع #انسان_رشید میتواند مسؤلیت تدبیر امور خود را بر عهده بگیرد چون قدر سرمایههای خود را می داند و قدرت حفاظت و بهرهبرداری از آنها را دارد. بر این اساس، #جامعه_رشید، برآيند حضور فعال و بانشاط انسانهای رشید است. افراد رشد یافته در جامعه رشد یافته میتواند در سرنوشت خود دخیل باشند و به ساخت، نظام و تغییر جامعهی خود براساس مصالح و منافع عمومی و سعادت حقیقی اقدام کنند.
🔹 میزان و کیفیت رشد یک جامعه بر نوع #عقلانیت مستقر در فرهنگ عمومی آن جامعه استوار است. چرا که هر عقلانیتی نوع خاصی از رشد را به همراه دارد، به طور مثال، عقلانیت ابزاری، رشد اقتصادی را نتیجه میدهد، عقلانیت عرفانی، رشد معنوی را اقتضا دارد.
🔸 بنابراین حکمرانی مردمی بر رشد همه جانبهی اجتماعی متوقف است و #رشد_اجتماعی متناسب با حکمرانی، عقلانیت متناسب و گسترش آن در لایه های عمیق فرهنگ عمومی از طریق نظام تربیتی و رسانهای هماهنگ را میطلبد، بدون داشتن عقلانیت متناسب با حکمرانی و بدون ایجاد نظام تربیتی کارآمد و همچنین بدون ترویج و گفتمانسازی آن در فرهنگ عمومی امکان رشد همه جانبهی اجتماعی و به تبع آن، حکمرانی مردمی صحیح در جهت اعتلا و پیشرفت جامعه وجود ندارد.
🔹 اصرار بر مشارکت مردم و واگذاری امور اجتماعی و سیاسی به افراد جامعه ۱. بدون تبیین عقلانیت اجتماعی متناسب و ۲. بدون ساخت نظام تربیتی و ۳. بدون فعالیت هوشمندانه و هنرمندانه رسانهای زمینهساز بیشتر برای جنجال سیاسی و دعوت جامعه به هرج و مرج و گسترش تضادهای اجتماعی است.
🔸 پیروزی انقلاب اسلامی محصول وجود این سه عنصر مهم در حکمرانی بود که به #تحول_باطنی مردم و #انقلاب_درونی و #انقلاب_اجتماعی ملت ایران انجامید.
حضرت امام خمینی (ره) و سایر حکیمان و متفکران انقلاب اسلامی همچون آیتالله شهید مطهری، آیتالله شهید بهشتی، آيتالله شهید مفتح، آیتالله خامنهای و سایرین:
✔️ اولا به تولید عقلانیت اجتماعی انقلاب اسلامی پرداختند، عقلانیتی که مبانی، آرمانها و اهداف انقلاب را تعیّن بخشید و یک نظم معنایی توحیدی را به جامعه پیشنهاد دادند و در کارزار نظریهپردازیهای اجتماعی مکاتب مختلف(لیبرالیسم، سوسیالیسم، اگزیستانسیالیسم، ناسيوناليسم، سنتگرایی) نظریهی انقلاب را بر محور توحید به گونه ای صورتبندی کردند که اراده_ی انسان و مشارکت مردم به عنوان پیشران تحولات اجتماعی تبیین فلسفی و الهیاتی شد.
✔️ ثانیا تلاش شد که نظام تربیتی اسلام از منابع حجیت آور(کتاب، سنت و عقل) به شیوه اجتهادی استخراج شود و جایگاه هرکدام از قوا، عناصر حیاتی و ویژگیهای انسان در این نظام تربیتی روشن شود به نحوی که به رشد جامع انسان و وصول به کمالات مادی و معنوی ختم شود، در این نظام تربیتی، مبانی، الگوها و سازوکارهای بیدارسازی عقل مردم و فعال سازی ارادهی جمعی تبیین و به کار گرفته شد.
✔️ثالثا با استفاده از امکانات و ابزارهای لازم و بهرهگیری از تکنیکهای تبلیغی و رسانهای متناسب به اگاهیبخشی و بیدارسازی ملت ایران پرداختند و با اقناع افراد جامعه (بخصوص نسل جوان و قشر تحصیل کرده) نسبت به کارآمدی اسلام در مدیریت تحولات اجتماعی به رقابت فکری ورسانهای باسایر مکاتب فکری وجریانهای فعال فرهنگی، سیاسی وهنری روی آوردند وتوانستند درمیدان رقابت جدی و سنگین مکاتب و جریانها و در کشاکش جذب نیروها وسرمایهها، ذهن ودل انسان ایرانی را ازهرقشر وگروه راجذب کنند و حتی غیر مذهبیها را در معادلات انقلاب مشارکت دهند.
🔹 امروز هم ما نیازمند همان الگوی از عقلانیت و مدیریت هستیم که زمینهی مشارکت و حکمرانی مردمی را فراهم سازد.
✍ سید مهدی موسوی
#رشد
#عقلانیت
#تربیت
#رسانه
#فرهنگ_سازی
#گفتمان_سازی
#حکمرانی_مردمی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 عصر پساحقیقت
🔹دوران #پسا_حقیقت، دورانی است که احساسات و باورهای شخصی بیش از حقایق عینی بر شکلگیری افکار عمومی تأثیر میگذارد.
🔸لغتنامه آکسفورد، واژه «پسا حقیقت» (post truth) را در سال 2016 به عنوان لغت بینالمللی سال معرفی کرد، صفتی که موقعیتی را توصیف میکند که در آن «حقایق عینی تاثیر کمتری از حرفهای تحریک کننده دارند». یعنی جایی که حقیقت تحت الشعاع بازی با احساسات قرار میگیرد.
🔹در این دوران مرزهای بین حقیقت و دروغ، وهم و واقعیت و صداقت و ناراستی تار میشود.
🔸دنیای پسا حقیقت، دنیایی است که در آن حقیقت دچار وارونگی میشود و یک جنایتکار جنگی با عنوان "مرد صلح" مورد تکریم قرار میگیرد.
🔹پساحقیقت به این معنی نیست که حقیقت اهمیتی ندارد بلکه به این معناست که راهکار و شیوه عمومی برای دریافت و درک حقیقت تغییر کرده است و درکل دسترسی مفرط به اطلاعات از حساسیت افراد نسبت به حقایق کاسته است.
🔸در این دوران رابطه مخاطب و رسانه هم تغییر کرده و مخاطب میتواند مستقیماً به رسانه واکنش نشان دهد و آن را تأیید یا رد کند. مهمترین مسئله این است که مرز بین رسانه و مخاطب کمرنگ شده است، چراکه مخاطب هرلحظه میتواند خودش به رسانه تبدیل شود یا در انتشار اخبار سهیم باشد.
🔹گسترش بیسابقه کنونی اخبار جعلی را میتوان در دو موضوع دید:
یک- پست مدرنیسم، سنت فلسفی فرانسوی اواخر قرن بیستم که شروع به زیر سوال بردن عینی بودن و ذهنی بودن مفاهیم کرده و همه چیز را یک برساخت اجتماعی میدانست.
دو – تکنولوژی، آمار، و اینترنت، ابزاری که باعث میشود تمام آن دادهها با یک کلیک در دسترس قرار بگیرند.
🔸یادمان باشد که برای رفتار صحیح در این جهان تغییر شکل یافته باید نسبت به شناخت آن تلاش و توجه کنیم.
🔹برای مقابله با اخبار جعلی در عصر حاضر چه باید کرد؟
باید یاد بگیریم که از درون حباب شبکههای اجتماعی خود خارج شویم و دیدگاههای مخالف را بخوانیم و درک کنیم، درحالیکه نظرات خود را نیز با دقت مورد تحقیق قرار میدهیم.
#پسا_حقیقت
#رسانه
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
#معرفی_کتاب
📌حقیقت مهم است: یک راهنمای شهروندی برای تمایز حقایق از دروغها و توقف پیگیری اخبار جعلی
نوشتهی بروس بارتلت
نویسنده پرفروش نیویورک تایمز
این کتاب نخست نشان میدهد که چرا دیگر مانند گذشته رسانههای سنتی نیازهایتان را برآورده نمیکنند، سپس کمک میکند تا اخبار ابهامبرانگیز را از حقایق روز تشخیص دهید.
#پسا_حقیقت
#رسانه
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
#معرفی_کتاب
📌پسا حقیقت: جهانی در تسخیر اخبار جعلی و مبتذل
جیمز بال
کتاب «پسا حقیقت» نوشته «جیمزبال» روزنامهنگار سرشناس بریتانیایی و برنده جایزه پولیتزر، با ترجمه مسعود میرزایی منتشر شد. ترجمه این کتاب که نحوه تسخیر جهان توسط اخبار جعلی و مبتذل را با مطالعه چند مورد عینی در اروپا و آمریکا بررسی کرده، در 4فصل و 11گفتار از سوی انتشارات روزنامه ایران روانه بازار شده است. «قدرت ابتذال و دروغ»، «چه کسانی دروغ و ابتذال را اشاعه میدهند؟»، «چرا مطالب دروغ و مزخرف تأثیرگذارند؟» و «چگونه جلوی مطالب دروغ و مزخرف را بگیریم؟» عناوین اصلی فصول چهارگانه کتاب پسا حقیقت (جهان در تسخیر اخبار جعلی و مبتذل) هستند.
#پسا_حقیقت
#رسانه
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
#معرفی_کتاب
📌پساحقیفت
امروزه همهی ما حقیقت را در اینترنت، مجلات و اخبار جستوجو میکنیم و باید بدانیم این منابع در اغلب موارد به نفع احزاب و سیاستهای خاص جهتگیری میکنند. سیاستمداران، قدرتمندان و مدیران فضای مجازی با ابزار و امکانات خود ما را وادار به پذیرش بدون تفکر موضوعات میکنند.
موضوع کتاب منحصربهفرد و متفاوت است. نظریهی پساحقیقت به وسیلهی کسانی که از کمارزش شدن حقیقت نگران و پشیمان بودند متولد شد. موضوعی که اگرچه آشکارا جانبدارانه به نظر نمیآید، اما دستکم یک دیدگاه را مطرح میکند: اینکه فکتها و حقیقت در فضای سیاسی این روزها بهشدت در معرض خطرند.
در گذشته، حتی در بیان حقیقت نیز با چالشهای بسیار جدی مواجه میشدیم، اما تابه حال هیچگاه به این اندازه از آن به عنوان استراتژی سیاسی در تبعیت از واقعیت استفاده نشده بود. در نتیجه، در بحث پساحقیقت تنها به چالشبرانگیز بودن حقیقت توجه نمیشود، بلکه از آن به عنوان سازوکار جدیدی در چیرگی سیاسی سیاستمداران یاد میشود. پس اگر بخواهیم با «مفاهیم ضروری» پساحقیقت آشنا شویم، نمیتوانیم از سیاست پرهیز کنیم.
این تصمیم ما است که چگونه به دنیایی که در آن کسی میکوشد روی چشمان ما پرده بکشد واکنش نشان دهیم. حقیقت همچنان اهمیت دارد، چنان که همیشه اینطور بوده است. اینکه خیلی زود به این موضوع پی ببریم به عهدهی ما است.
#پسا_حقیقت
#رسانه
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
#معرفی_کتاب
📌 دروغهای مسلح (شیوههای اندیشیدن انتقادی در عصر پساحقیقت)
«دروغهای مسلح (شیوههای اندیشیدن انتقادی در عصر پساحقیقت)»
نوشته دَنیل جی. لِویتین (-۱۹۵۷).
این کتاب برنده جایزه کتاب تجاری سال ۲۰۱۷، درواقع کنکاشی درباره حقیقت و مهارت کشف آن در میان انبوهی از دروغها است.
روزگار پساحقیقت دورهای از بیخردی خودخواسته است. چشم پوشی جاهلانه از تمام دستاوردهای کلان بشری.
آنچه دروغها را مسلح میسازد، نه رسانهها هستند و نه فیسبوک در آن نقشی دارد، بلکه آن مسئلهای که میتواند خطرناک باشد، میزان شدت باور و اعتقاد ما است.
مواردی که از جانب ما برچسب غیرقابل سوال میخورند و دارای اطمینان حداکثری از طرف ما خواهندبود. این کتاب سه بخش با عناوین ارزیابی اعداد، ارزیابی لغات و ارزیابی جهان دارد و در هر بخش به ما توضیح میدهد چگونه دروغهایی را میتوان با چهرهای متفاوت عرضه کرد و چگونه میتوان به حقیقت نهفته در پس این آنها دست یافت.
#پسا_حقیقت
#رسانه
#حکمت_عملی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 ساختار اجتماعی و عاملیت انسانی
۱. هر جامعهای مبتنی بر شبکهی معانی مستقر در فرهنگ عمومی خود، دارای یک سلسله ساختارهای اجتماعی است که متناسب با آن شبکه معانی شکل گرفته است و عمل میکند. یعنی به مناسبات انسانی و معادلات اجتماعی نظم میدهد. معانی ساخت حقیقی جامعه را تشکیل میدهند و ساختارهای هنجاری و حقوقی و سازمانی بنای جامعه را شکل می دهند.
۲. ساختارها از جنس اعتبارات انسانی است که به صورت جمعی و تدریجی ساخته میشود. اعتباری بودن منافاتی با موجود بودن و هستی داشتن نیست. هر اعتبار اجتماعی پس از شکلگیری و نظاممندی، وارد لایههای زیرین فرهنگ و بیناذهنیت افراد میشود و از هستی نفسالامری و وجود فرهنگی برخوردار میشود. ساختارها نیروهای علّی و نوظهوری هستند که به اجزاء تقلیل نمی¬یابند و آثار حقیقی و نفسالامری مستقلی را در پی دارند و اجزاء و عناصر را تحت تأثیر قرار می دهند.
۳. نقش ساختارهای در جامعه عبارت است از: ۱. هماهنگسازی نیروها و سرمایهها ۲. نظم بخشی به امکانات و کنشگران و ۳. ایجاد امکانهای جدید برای حرکت و فعالیت بهتر کنشگران در جهت رسیدن به آرمانها و اهداف جمعی.
۴. هر ساختار اجتماعی دارای توان و سازوکارهای علی است و در قلمرو تاثیرگذاری خود مجموعهای از امکانها و ظرفیتها را اشکار و ایجاب میکند و مجموعهی دیگری را مستور و مخفی میکند.
۵. ساختارها در آغاز منعطف هستند اما هرچقدر که جلو میآیند از انعطاف آنها کم میشود و متصلب میشوند و از اجزاء و افراد مستقلتر میشوند.
مهمترین عوامل موثر در متصلب شدن ساختارها عبارتند از:
الف: اختصاص یافتن منابع و سرمایه¬ها به آن به نفعی که ذی نفعان درآنها بیشتر شوند.
ب: اقبال عمومی و همراهی بیشتر افراد جامعه به آن به نحوی که هرکس خود را متعلق به این نظم ساختاری بداند. به تدریج اختلافات و تفسیرهای مختلفی به وجود میآید و نیاز به حل اختلاف و تمرکز بر یک رویه و تفسیر ایجاد میشود.
ج: شکل گیری قوانین و ضوابط مکتوب (قوانین حقوقی، سیاستگذاری ها، آیین نامه های اجرایی) هرچقدر این ضوابط و قوانین مکتوب بیشتر و تخصصی تر و ریزتر شود بر تصلب ساختارها و سلب پویایی آنها افزوده تر می شود.
۶. ساختارهای در مسیر توسعه عمقی و متصلب شدن سه مرحله را طی می کنند:
مرحله اول. قاعده مندی:
ابتدا به صورت یک توافق جمعی نانوشتهی منعطف میان جمعی از افراد جامعه شکل میگیرد که یک سلسه هنجارها و قواعد نانوشتهی ... دارد که افراد از روی رغبت و علاقه به آنها ملتزم میشوند. این یک الزام درونی و اخلاقی است.
مرحله دوم. قانون مندی:
پس از گسترش ساختارها و اضافه شدن افراد جدید، اختلافات میان اعضا زیاد میشود و به تدریج نیاز به ضوابط صریح و شفاف و مکتوب برای تقسیم کار، تعیین حقوق و تکالیف، برنامهها و ... احساس مشود که از الزامات بیرونی و قدرت مراقبت و کنترل برخوردار باشد. قوانین، اساسنامه، آیین نامه و ... نظام تشویق و تنبیه
مرحله سوم. مکانمندی:
با شکل گیری قوانین و تقسیم کار و بیان حقوق و تکالیف و ضرورت اداره و کنترل و مراقبت و تنبیه و تشویق، نیاز به مکان و ساختمان فیزیکی احساس میشود.
📌رابطه عامل و ساختار:
۱. هر کنشگری در درون یک سلسله از ساختارهای پیشینی به دنیا می آید و در درون آن ساختارها، کنش های او امکان فعلیت و تحقق دارد.
۲. افراد به تنهایی نمیتوانند ساختاری را ایجاد و یا ساختاری را حذف کنند بلکه می توانند با همکاری یکدیگر و بسیج دیگران نقشی فعال در اصلاح و یا تغییر ساختارها داشته باشند.
۳. انسانها میتوانند ساختارها را بازاندیشی کنند و با آنها نسبت همسو برقرار کنند و درآن کنشگری سازنده داشته باشند همچنين میتوانند آنها را قبول نکنند و از درون ساختاری خارج و به ساختار دیگری منتقل شود و یا اینکه در درون ساختار بماند و چوب لای چرخ ساختار بگذارد و آن را در مسیر تحقق اهداف مختل کند.
۴. انسان بواسطه عملهای مختلف (بینشی ، گرایشی و رفتاری) خود در سطوح مختلف فردی و اجتماعی در بازتولید ساختارها ، تحکیم و تقویت و یا تضعیف آنها موثر است. پس عمل آدمی در بازتولید ساختارهای اجتماعی بسیار مؤثر است.
۵. همه افراد یک نسبت واحد با ساختارها ندارند. هر فردی به میزان نیرو و قدرت بینشی و ارادی نسبتی با جامعه و ساختارهای آن برقرار میکند. به هر میزان که قدرت بینشی و ارادی انسان قوی تر و بیشتر باشد بر ساختارها تأثیر میگذارد و به هر میزان که قدرت اوضعیفتر باشد از ساختارها تأثیر میپذیرد.
۶. رسانهها با نقش موثر در ذهنیتسازی وذائقهسازی و روایتپردازی، پیشران تقویت و یا تضعیف همراهی عاملان وکنشگران با ساختارهای اجتماعی هستند.پس در هرساخت وتخریبی باید به عنصر رسانه توجه ویژه داشت.
✍سید مهدی موسوی
#حکمت_مدنی
#حکمت_عملی
#اعتباریات
#عقلا
#ساختار
#عامل
#عمل
#رسانه
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌 از جاکندگی معرفتی و عصبانیت افسارگسیختهی اجتماعی در فضای عینی و مجازی
🔸در طول ۱۴ سال گذشته و بعد از فتنه ۸۸ بارها با دوستان از بحران آگاهی و از جاکندگی معرفتی در جامعهی ایرانی و گسترش سوفسطائیان در عرصهی رسانه و خطابه، موسیقی و مداحی، بازیگری و نویسندگی سخن گفته شد و هربار هم با مخالفت جمعی از دوستان و برچسب زنی آنها مواجه شده است.
🔹 در همان سالهای پایانی دهه هشتاد در جلسات با دوستان مختلف بحث میشد که فتنه ۸۸ محصول یک گسست معرفتی در جبههی انقلابیون است. گسستی که ریشه در تشتت فکری و فلسفی جریانهای مدعی انقلاب دارد. گفته میشد که ما در آغاز این گسست هستیم و فتنه ۸۸ یک تذکار برای اصلاح و ترمیم این گسست معرفتی و بازگشت به بنیانهای فلسفی انقلاب اسلامی است و نباید اجازه بدهیم افرادی از منبریها و تریبوندارها به عنوان رهبر فکری و نظریهپرداز انقلابی معرفی شوند چرا که به بحران آگاهی و گسست معرفتی و توسعهی سفسطه و خطابه میانجامد. اما هیچ کس توجهی نکرد بلکه مقابلههایی هم شد که بماند.
🔸اما دیگر امروز، گسست معرفتی و بحران آگاهی در جبهه مدعیان انقلاب اسلامی واضح شده است و حضور فعال و تأثیرگذار این پدیده آشکار شده است و اهل رسانه و خطابه، تصمیمگیر و میداندار بخش زیادی از جریانهای سیاسی (چپ و راست،انقلابی و غیر انقلابی) شده است و مردم جامعه را به چپ و راست، این لیست و آن لیست فرا میخوانند و از آب گلآلود ماهی میگیرند.
هرکدام به گونهای خود را نماد مردم میدانند و سایر جریانات را غیرمردمی میخوانند و از این طریق وحدت ملی را تضعیف و اعتماد عمومی را تخریب میکنند و در مواردی نظام اسلامی را با به خیابان کشاندن مردم تهدید میکنند.
🔹 عصبانیتهای افسارگسیختهی مجازی، برخی از رفتارهای خشن اجتماعی، اتفاقات چهارشنبهسوری و ضعف فرهنگ قانونمداری از آثار نفوذ این جریانات در جامعه اسلامی است.
🔸 تمام این مشکلات ریشه در #بحران_اگاهی و #غفلت از مبانی فلسفی و الهیاتی انقلاب اسلامی و دوری از آثار فکری و فلسفی متفکران انقلاب اسلامی و جایگزین شدن افراد دیگری به عنوان متفکر و نظریهپرداز دارد. از این بدتر اینکه #جهل_مرکب هم داریم و خود را بینیاز از مطالعه و تفکر در آثار متفکران و فیلسوفان انقلاب اسلامی و قانون اساسی جمهوری اسلامی میدانیم.
🔹زمانی که هر گوینده و سخنرانی در جامعه، جایگاه و نقش متفکر و نظریهپرداز مستقل و نوآور پیدا میکند و در هر کوی و برزن برای او فرش قرمز پهن و تابلوهای رنگووارنگ نصب میشود، وقتی که هر کس با هر گرایش و مسلک سیاسی و اخلاقی و تربیتی با حمایت نهادهای انقلابی و آستانهای مقدس، برای نوجوانان و جوانان دوره و اردو برقرار میکنند و به جای بیان بنیانهای فکری و فلسفی انقلاب اسلامی براساس آرا و اندیشههای امام خمینی و مقام معظم رهبری و شهید مطهری چیزهای دیگری را آموزش میدهند و دیگرانی را به عنوان فیلسوف و عارف و ... معرفی میکنند که اصل بنیانهای فلسفی انقلاب را قبول ندارند، این وضعیت استغنا و بیگانگی و بحران آگاهی در میان نیروهای انقلابی دور از انتظار نیست.
🔸امروز کنشانقلابی، بیمبنا و بیبنیان و در عین حال سطحی و ظاهربینانه شده است و از پشتوانهای عمیق فلسفی و الهیاتی برخوردار نیست. احساسات و هیجانات برآمده از رسانه و خطابه میداندار تعیین خطوط کنشکریهای انقلابی و اجتماعی شده است. امروز کمتر کتاب میخوانیم و کمتر در کلاس درس حکمت و معارف انقلاب اسلامی شرکت میکنیم، به توئیتخوانی و یادداشت خوانی و بیشتر به دیدن عکس و فیلمهای کوتاه در فضای مجازی عادت کردهایم و نهایتا در سخنرانی یک آدم همهچیز دان شرکت میکنیم و حساب شرق و غرب عالم به دستمان میآید و با همان یک فیلم و یا سخنرانی میتوانیم تکلیف عالم و آدم را روشن کنیم. سطحیانگاری و ظاهربینی، کم عمقی و بی فکری بر جامعهی ما غلبه پیدا کرده است. باید از این وضعیت اسفناک نجات پیدا کنیم. باید به مطالعهی کتابهای فلسفی و الهیاتی متفکران انقلاب اسلامی و تفکر و تعمق در بنیانهای فکری و فقاهتی انقلاب اسلامی باز گردیم. مشکل جبهه انقلاب آنگونه که همه میگویند، #رسانه نیست، مشکل #تفرقه و تشتت در مبانی فکری و بنیانهای فلسفی و کلامی انقلاب است.
🔹حکما و عقلای قوم از هر طیف و مسلک، کسانی که دل در گرو اسلام و انقلاب، ایران و مردم دارند فکری به این وضعیت اسغناک کنند و به میدان فکر و اندیشه بیایند و با یک اجماع ملی و ارتباط عمیق با مردم، راه را بر اختلافافکنیهای گونههای متنوع از سلبریتیها و سوفسطائیمسلکی از هر جریان سیاسی و گروه اجتماعی ببندند و مسیر درست و اصیل انقلاب اسلامی را بر اساس بنیانهای عمیق فلسفی و فقاهتی آن بدون افراط و تفریط تبیین کنند.
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1666