📌احساس بی نیازی عامل طغیان و سرکشی های اجتماعی
🔹 خداوند متعال در اولین آيات نازل شده بر پیامبر اسلام (صلّ الله علیه وآله) فرموده است:
كَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَيَطْغَىٰ أَن رَّآهُ اسْتَغْنَىٰ
ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻴﺴﺖ [ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﭙﺎﺱﮔﺰﺍﺭ ﺑﺎﺷﺪ] ﻣﺴﻠﻤﺎً ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺮﻛﺸﻲ ﻣﻰﻛﻨﺪ .
ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻲﻧﻴﺎﺯ ﻣﻰﭘﻨﺪﺍﺭﺩ .(سوره علق آيات ۶ و ۷)
🔸در فهم ارتکازی افراد #جامعه_احساسی این مطلب هست که جدایی و دوری افراد از یکدیگر ، آسیبهای زندگی آنها را کمتر میکند و با آسودگی بیشتری میتوانند زندگی کنند، لذا گفتهاند: "دوری و دوستی"
یا در ضرب المثل دیگری آمده است: "هرکسی کار خودش بار خودش آتش به خروار خودش"
🔹افراد در جامعه احساسی برای خروج از مشکلات این جوانع، همواره در معرض افتادن به چاه #ماشینی_شدن هستند. به تعبیر دیگر، میل به #ماشینی_شدن جامعه و روابط انسانی در جامعه احساسی و پرنوسان و پرتکثر یک آرزو و افق مطلوب است تا بتوانند از مشکلات و معضلات جامعه احساسی خارج شوند. به همین جهت قبله آمال برخی از افراد در جامعه احساسی شرق، جامعه ماشینی غرب است.
🔸 شاید در کوتاه مدت چنین باشد و در شرایط عادی زندگی، جدایی و دوری موجب آسایش خیال و درگیری کمتر است و هر کس سرش در کار خودش است و کاری به دیگری ندارد، "حرف و حدیث کمتر، زندگی آسودهتر"، دیگر هیچ کس به دیگری پاسخ گو نیست و نظیر این نتایج و پیامدها.
🔹 لکن این با حقیقت زندگی مدنی و سرنوشت کلان جامعه و تداوم بنیانهای جامعه سازگاری ندارد و موجبات ضعف اخلاقی و فرهنگی یک جامعه را در پی خواهد داشت. همچنان که متفکران و جامعهشناسان غربی به این معضل بزرگ برآمده از عقل روشنگری و جامعه ماشینی اذعان داشته اند و برای جوامع غربی به فكر چاره جویی افتادهاند.
🔸این تفکر برآمده از یک #فردگرایی افراطی است که فقط کوتاه مدت زندگی را در نظر دارد و به بلند مدت زندگی خود و سرنوشت جامعه برای نسلهای بعدی بیتوجه و بیتفاوت است.
🔹 امثال اینگونه عقاید است که جامعهای را به یک #جامعه_کوتاه_مدت تبدیل میکند و نوعی "منفعت طلبی شخصی غیر قاعده مند مزمن" با روتوش های جعلی را بر رفتار اکثریت جامعه سایه میافکند.
🔸اگر در روابط اجتماعی، کسب منفعت شخصی ملاک شود و از منافع جمعی غفلت شود، انواع معضلات اخلاقی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن جامعه را فرا خواهد گرفت و امکان رشد و پیشرفت حقیقی را از افراد آن سلب میکند. بلکه طغیان و سرکشی و استخدام ظالمانه دیگران برای رسیدن به نفع شخصی غلبه مییابد که نتیجه آن، شکل گیری و روان برخی مفاسد رفتاری در جامعه است. مانند: بیاعتمادی به نیرو و تولید داخلی و گسترش قاچاق، احتکار، کم فروشی، گرانفروشی، کلاهبرداریهای شبکهای، بی مسئولیتی، کم کاری، دروغ گویی، شایعه پردازی، درگيریهای لفظی و فحاشی و نظیر اینها که نشانههايي از غلبه منفعت شخصی و غفلت از منافع جمعی در روابط اجتماعی است.
🔹 از وقوع ابن امور این بدتر اینکه، گاه توجیهات منطقی و دینی هم برای آنها اقامه می شود و درربسیاری از اوقات، این فسادها فقط به یک گروه و حزب خاص نسبت داده شود و از ریشههای اجتماعی آن در فرهنگ عمومی غفلت شود. مبرا دانستن خود، گروه و حزب متبوع خود، نه تنها موجب تفکر در چرايي و درمان این آسیبها نمی شود بلکه وقوع آنها موجب مفاسد دیگری میشود نظیر: شایعه پراکنی، تهمت زدن، بی اعتماد سازی مردم به جامعه و حاکمیت و ناپایداری امر سیاسی و مدیریتی.
🔸 یکی از ریشه مهمه این مشکلات، #احساس_بینیازی افراد جامعه نسبت به هم و احساس استغنای در برابر زمین و زمانی است که در آن زندگی میکنند. این احساس بی نیازی و استغنا، محبت و انس انسان را به همراهان و همشهری ها و حتی نسبت به آب و خاک کم میکند و هرگونه دلسوزی و مجاهدت را مسلوب میسازد.
🔹 زمانی که افراد جامعه نسبت به یکدیگر تعلق خاطر و تعهد جمعی نداشته باشند و احساس بینیازی از یکدیگر داشته باشند، طغیان و سرکشی نسبت به هم خواهند داشت و هر کس در صدد استخدام دیگری در راستای کسب #منافع_شخصی است. برای چنین افرادی سایر انسانها و سرمایههای هویتی تا زمانی محترمند که نیاز مادی را از آنها برطرف کنند، لذا اگر نیازی نبود و یا پس از رفع نیاز، رابطهاي هم نخواهد بود. اما اگر احساس تعلق قلبی و نیاز طرفینی بلندمدت میان افراد جامعه برقرار شود، این روحیه استخدام گری به تعاون و همکاری مبدل خواهد شد و افراد جامعه سعی میکنند یک دیگر را تحمّل و از خطاهای هم درگذرند و در کنار هم به گونه ای زندگی کنند که با انس و محبت، مجاهدت و گذشت یک زندگی بلندمدت را رقم بزنند تا نیازهای پایدار یکدیگر را برآورده سازند.
#واقعیت_اجتماعی
#جامعه_شناسی
#جامعه_احساسی
#جامعه_ماشینی
#ماشینی_شدن
#احساس_بینیازی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/757
📌 فرهنگ دولت ستیزی
🔹یکی از مؤلفههای فرهنگ ایرانی، #دولت_ستیزی است. عموم مردم، پس از آنکه خود دولتی را سر کار می آورند به تخریب و تضعیف آن میپردازند.
🔸این مقوله سابقهای دیرینه دارد و از عهد باستان تا عصر جدید ادامه داشته، دارد و شاید ادامه هم داشته باشد.
🔹این مقوله یکی از مؤلفههای #جامعه_احساسی است که نیازمند بررسیهای جامعهشناختی و روان شناختی است.
#واقعیت_اجتماعی
#جامعه_شناسی
#جامعه_احساسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌حجاب از کنش تا پدیده
🔹 براساس حکمت اسلامی، هر کنش و پدیدهی اجتماعی محصول یک نظام معنایی مستقر در فرهنگ عمومی است. چرا که همهی کنشها و پدیدهها علاوه بر صورت رویین و نظم ساختاری، دارای یک روح و معنای ویژه است و محصول یک نظام معنایی متناسب است.
🔸با تغییر نظام معنایی، کنشها و پدیدههایی که برآمده از آن است نیز تغییر میپذیرند و حتی متبدل میشوند، به این معنا که معروف و امر ارزشی به امری خنثی و یا غیر ارزشی تبدیل شود و بالعکس منکر و امر ضد ارزشی، به معروف و ارزش مبدل شود.
🔹 حجاب یک تکلیف دینی و کنش انسانی است و اهتمام به رعایت آن نیز یک پدیدهی اجتماعی است که محصول یک نظام معنائی و شبکه ارزشی مبتنی بر اعتقاد عمیق به سلوک دینی و تقرب به حضرت حق(جل جلاله) و باور به معاد و خوف از غضب و عقاب الهی است.
🔸هرگاه نظام معنایی توحیدی و ارزشی در جامعه گسترش یافته و در سطوح زیرین فرهنگ مستقر شده یابد طبیعتا رعایت حجاب و بسیاری از مناسک و شعائر دینی هم به صورت جمعی و شبکهای (نه جزیرهای) گسترش یافته است، در مقابل هرگاه بنیانهای فکری و اعتقادی جامعه تضعیف و نظام معنایی آخرتباور در فرهنگ عمومی کم رنگ شد و یاد الهی و بخصوص یاد معاد فراموش شد طبیعتا رعایت مناسک و شعائر دینی و ارزشی هم به صورت شبکهای و جمعی کم رنگ خواهد شد و نهایتا به یک عادت و رویه معمولی تبدیل می شوند، به نحوی که رعایت حجاب نه از سر دینداری و تقرب الهی و یا خوف از عذاب الهی بلکه یک عادت اجتماعی و رسم فرهنگی بدون پشتوانه عقلي و ایمانی است که براساس تحمیل جامعه و خانواده رعایت میشود. در صورت عادتوارگی یک کنش اجتماعی مانند حجاب و پوشش مشخص است که با تغییر زمانه و تنوع طلبی انسان آن عادت و رسم اجتماعی هم به سرعت تغییر میکند و الگوهای دیگری جایگزین آن خواهد شد. زیرا انسان بر حسب فطرت، موجود تنوعخواه، راحت طلب، تحولطلب و ماجراجو است و بر اساس طبیعت از تکلیف و مسئولیت فاصله میگیرد.
🔹 بنابراین مراقبت ازفرهنگ و باغبانی ارزشها و سنتها وهمچنین احیای هرساله درختان و بوتههای گلستان جامعه، یک ضرورت و رسالت مداوم و مستمر است که همواره میبایست درکانون توجه متولیان فرهنگی جامعه قرار گیرد تا به طور مدام بر تقویت نشاط، روح بخشی و معنادهی کنشها و پدیدههای بیافزایند و ازکهنگی، عادتوارگی، بیمعنایی آن جلوگیری کنند.
🔸راز این باغبانی و مراقبت نیز درثبات واستمرار برنامهی صحیح درجهت تعمیق باورهای دینی وتبیین ارزشها و گفتمانسازی آن باورها و ارزشها درسطوح زیرین فرهنگ از طریق تربیت و تبلیغ و رسانه مبتنی بردستگاه عقلانیت حکمی و اجتهادی است تا به یک نظام معنایی مستقر، معنادهنده ونظم بخش به گفتارها وکردار مبدّل شود.
🔹باغبانی فرهنگ و مراقبت از نظام معنایی، از یک سو در گرو ثبات و اتقان و پویایی نظام تربیتی متناسب با نظام معنایی است که به تعمیق باورها و ارزشهای اخلاقی و مسئولیت پذیری اجتماعی بپردازد و از سویی در اقتدار رسانهای در مدیریت و هدایت تغییرات اجتماعی در جهت گسترش و تعمیق هنرمندانه، هوشمندانه و زیرکانه (عقلانیت) است به نحوی که ذهنیتها، گرایشات و ذائقه عمومی را جهت ببخشد. بدون تربیت متناسب و رسانه هنرمندانه، باغبانی فرهنگ ممکن نیست.
🔸 قطعا حرکتهای مقطعی راه به جایی نبرده ونخواهدبرد؛ چون این برنامهها بدون برنامهاند وبرخاسته ازسر احساسات است به نحوی که ازاستمرار و ثبات لازم برخوردار نیست به نحوی که با تغییر دولتها و جورسانهای تغییر میکند و با "شل کن، سفت کن" های پیدرپی همراه است وهمچنین این برنامهها باتشتت وچندپارگی فرهنگی وقبیله گراییهای سياسي وجناحی در نهادها ومتولیان فرهنگی وسیاسی همراه است که موجب بی اعتمادی مردم وجسارت مخالفان و مغرضان میشود.
🔹 خلاصه مشکله حجاب در یک دهه اخیر نتیجه طبیعی تغییرات معنایی جامعه است که معلول چند عامل است که در چند دهه گذشته ما دارد: ۱. نبود نظام تربیتی متناسب با حکمت و عقلانیت انقلاب اسلامی، ۲. نبود رسانهی قدرتمند برآمده از عقلانیت انقلاب اسلامی برای اقناع جامعه و مدیریت تغییرات اجتماعی، ۳. حرکتهای مقطعی بدون برنامه از سر احساسات، ۴. چندپارگی سیاسی و غلبه سیاست و منافع حزبی و جناحی بر فرهنگ و اخلاق.
🔸 اگربخشی ازجامعه در طول ۳۰ سال گذشته به تدریج ازفرهنگ حجاب دورشده است وسبک زندگی دیگری راپذیرفته است تنها راهحل آن این است که باید حداقل ۱۰ سال بهکار جدی تربیتی و رسانهای قدرتمند، حکیمانه، هوشمندانه، هنرمندانه و همافزا با بسیج همه امکانات و سرمایه های فرهنگی پرداخت تاثمرات آن در جامعه مشخص شود. ۱۰ سال دربرابر ۳۰ سال به جهت قدرت فطری میل به حجاب است.
✍ سیدمهدی موسوی
#حجاب
#نظام_معنایی
#تغییرات_اجتماعی
#فرهنگ
#باغبانی_فرهنگ
#تربیت
#رسانه
#جامعه_شناسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121
📌غفلت از فرهنگ ، دمیدن در آتش تضاد
(حجاب، فرهنگ و ارشاد)
🔸 اساس یک جامعه را فرهنگ آن جامعه میسازد، و "فرهنگ" ارزشها و هنجارهای رسوخ یافته در لایههای شخصیتی و هویتی افراد جامعه است.
🔹هر تغییر اجتماعی و کنترل رفتاری لاجرم میبایست مبتنی بر لایههای شخصیتی و هویتی افراد جامعه باشد و الا نتیجه معکوس خواهد داشت و به ضد خودش مبدل میشود.
🔸 تلقی غیر واقع بینانه، خیالی و آرمانی از فرهنگ و هویت یک ملت، موجب برنامهریزی و سیاستگذاری غیر دقیق و پرمخاطره میشود و راه را بر هرگونه اقدام معقول و نتیجهبخش میبندد. بنابراین مردمشناسی فرهنگي و اطلاع دقیق از گرایشها و کنشهای افراد جامعه در شرایط و موقعیتهای مختلف "شرط ماتقدم" برنامهریزی، سیاستگذاری و مدیریت اجتماعی است.
🔹 برنامهریزی و سیاستگذاری در مقوله #حجاب و #عفت اجتماعی، از این قاعده مستثنی نیست و در شرایط حاضر نیازمند مردمشناسی فرهنگي و شناخت روحیات، گرایشهای مردم و پیش بینی واکنشهای اجتماعی است.
🔸 "انسان ایرانی" انسانی پیچیده با خلقیات خاص و متنوع در موقعیتهای اجتماعی است. نوع افراد ایرانی انسانهایی هستند که برپایه احساسات به حقايق و وقایع مینگرند و بر همان پایه تصمیمگیری میکنند و رفتارهای خود را سامان میدهند. این ویژگی در همه اقشار جامعه و همه طیفهای اجتماعی اعم از مذهبی و غیر مذهبی، تحصیلکرده و غیرتحصیلکرده، و ... جاری و ساری است.
🔸 احساسی بودن ذاتا یک نکته منفی یا مثبت نیست بلکه یک اقتضا و یک ظرفیت است که هم در جهت صحیح امکان مدیریت دارد و هم در جهت منفی و انحراف.
🔹 "انسان احساسی" انسانی است که به ظواهر پدیدها توجه دارد و براساس ظواهر قضاوت میکند و به سرعت حکم صادر میکند. از این رو بر مشاهدات و شنیدهها اعتماد دارد و کمتر به ابعاد پنهان و لایههای عمیق وقایع و پدیدهها توجه میکند. به همین جهت یک قطعه فیلم کوتاه و یا یک خبر و شایعه میتواند چنین جامعهای را تحتالشعاع قرار دهد و احساس همدردی و یا احساس تنفر و کینه را در جامعه بگستراند و برخی از افراد را به نفی ساختارها و تخریب زیرساختها تحریک و وادار میکند. حتی زیاد اتفاق میافتد که افرادی به اقداماتی دست بزنند که در تضاد و تقابل با اعتقادات و باورهای آنهاست و اصلا به لوازم اقدامات خود توجه ندارند.
🔸 انسان احساسی، سازندهی جامعهی احساسی است. جامعه ای که نظم اجتماعی آن نه برپایه قانون و نظام حقوقی و منافع ملی بلکه بر روابط انسانی و نظام ارتباطی و منافع شخصی و قومی استوار است. لذا جامعه احساسی خاستگاه تغییرات و نوسانات سریع اجتماعی است که البته هم میتواند در جهت مثبت و تعالی قرار گیرد و با با وحدت و همبستگی برآمده از اعتماد عمومی، اتفاقات معجزهسان را رقم زند و هم میتواند در جهت انحراف و ارتجاع به کار گرفته شود و به گسترش اختلافات و تضادهای اجتماعی منتهی شود.
🔹 مدیریت و کنترل اجتماعی در چنین جامعهای قبل از آنکه ناشی از اقتدار و تحکّم باشد مبتنی بر تبیین و اقناع فرهنگي و تمرکز بر زیباسازی و جلوهپردازیهای هنری و تبلیغی است. در این صورت اقتدار و تحکّم ثمربخش خواهد بود و با اقبال عمومی مواجه خواهد شد و الا هرچقدر هم این اقتدار و تحکّم عادلانه و به مصلحت واقعی افراد جامعه باشد با مخالفت روبرو خواهد شد و حتی بسیاری از مذهبیها و وفاداران نظام هم نمیتوانند همراهی کنند.
✍ سیدمهدی موسوی
#حجاب
#نظم_اجتماعی
#تغییر_اجتماعی
#شاکله_جامعه
#جامعه_شناسی
#گشت_ارشاد
#جامعه_احساس
#انسان_احساسی
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121