eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1هزار دنبال‌کننده
390 عکس
119 ویدیو
26 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهید مطهری شهید بهشتی شهید صدر علامه جعفری علامه مصباح یزدی علامه جوادی آملی و امام خامنه ای https://eitaa.com/Taha_121 نگاشته‌های سید مهدی موسوی
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 نقش غرب‌ستیزان در بی‌اعتمادی مردم 🔸 ابن روزها در جلسات مختلف با بسیاری از جوانان تحصیل کرده، دانشجویان و طلاب، شنیده می‌شود که روحانیت ضد علم و تمدن است و کشور را از تمدن و پیشرفت باز داشته است. هر چند این اظهار نظر در ابتدا بسیار عجیب می‌نماید اما علی‌رغم پیشرفت‌های بزرگ کشور، فضای منبرها و دوره‌های به اسم بصیرت و ... موهم این توهم خطرناک است. 🔹 براساس رصد میدانی، یکی از علل اصلی بدبینی مردم به جریان انقلابی، گسترش توهم و توسط برخی از منبری‌های معروف در لایه‌های مختلف جریان انقلابی و موسسات فرهنگی و مذهبی به اسم فلسفه‌ی ... ، تفکر و علوم نوین، حکمرانی و ... است. 🔸 غرب‌ستیزان بر پایه‌ی مبنای وارداتی از غرب، به نفی حجیت عقل و انکار ارزش علم می‌پردازند و انقلاب اسلامی را صرفا شورشی علیه علم و تمدن جلوه می‌دهند. این افراد به تحریف به عنوان یکی از اصول انقلاب اسلامی و تبدیل آن به و مشغولند و چنین وانمود می‌کنند که تفکر امام خمینی و سایر متفکران مسلمان هم مانند آنها بوده است. لذا مثل آب خوردن تفکر امام خمینی و سایر متفکران اسلامی را تحریف می‌کنند و آن را به غرب_ستیزی و و و و تفسیر می‌کنند. 🔹 رواج و تبلیغ گسترده‌ی این اندیشه‌ی خطرناک در رسانه‌های مذهبی و هیئات مذهبی و حتی در برخی از منبرهای اماکن مقدس، موهم ضدیت انقلاب و حوزویان با علم و تمدن شده است و نسل جوان تحصیل کرده را به انقلابی و آینده‌ی کشور بدبین ساخته است. 🔸امروزه، بسیاری از نسل جوان و تحصیل کرده این احساس را دارد که روحانیت با علم و عقل، پیشرفت و ترقی، رشد اقتصادی و نوگرایی و خلاقیت ضد هستند و راه هرگونه ارتباط با دنیا را بسته‌اند. 🔹 امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) بارها و بارها تذکر دادند که مقدسین، این مارهای خوش خط و خال، مانع بزرگ پیشرفت و پویایی جامعه هستند و همواره موجب انحراف مسیر صحیح و مشغول داشتن مردم به مسائل فرعی هستند. 🔸 امروز همان مقدسین و مرتجعین دیروز در لباس جدید و با شعار‌های جذاب تمدن‌سازی و حکمرانی، بسیاری از منبرها و رسانه‌های انقلاب اسلامی را فتح کرده‌اند و در مراکز تصمیم سازی کشور نفوذ کرده‌اند و در حال تخریب موریانه وار حکمت و فقاهت انقلاب اسلامی هستند و از وجود اشکالات بنیادین در مکتب امام خمینی و متفکران اصیل انقلاب و پایان ظرفیت آن مکتب و تراث سخن می‌گویند و به طور علنی برخی از اهل التقاط و استحسانات ذوقی را به عنوان جانشین حکمت و فقاهت انقلاب اسلامی معرفی و ترویج می‌کنند. 🔹 فلسفه و تفکر انقلاب اسلامی ایران در معرض یک تحریف پنهان و تخریب تدریجی قرار دارد که غفلت از آن به بهانه‌هایی نظیر استفاده از همه‌ی ظرفیت‌ها و وحدت جبهه‌ای، ... موجبات پشیمانی در آینده را به همراه خواهد داشت. ۱۴۰۲/۱۱/۱۴ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1597
📌 عقلانیت جهت‌دار پرسش یکی از دوستان فاضل و دغدغه‌مند پیرامون مطلب در بی‌اعتمادی مردم ❇️ متن پرسش سلام علیکم حاج آقا جان ارادتمندم مشتاق دیدار از مطالب شما استفاده میکنیم حقیقتا خیلی جالب است حاج آقا جان یک سوال: مرز بین عقلانیت ممدوح در اندیشه ناب اسلامی، با عقلانیتی که در چارچوب و تحت سیطره تمدن غربی شکل گرفته چیست دقیقا؟ معیار و ملاک تمایز این دو عقلانیت چیست؟ پیشفرض بنده این است که یک تمدن میتواند نوعی عقلانیت جهت دار را شکل بدهد و حاکم بر فضای علمی سازد. شاید بفرمایید اساسا این پیشفرض غلط است‌. اگر صحیح است، تمایز این عقلانیت با عقلانیت ناب چیست؟ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1599
📌 عقلانیت جامع و نفی غرب‌ستیزی ❇️ پاسخی به یک پرسش سلام علیکم ممنون از لطف شما. 🔹تحلیل درست و عمیق از نسبت ما با غرب، علم و صنعت جدید، نیازمند به یک دستگاه فلسفی و نظری قدرتمند است که ابتدا نسبت ما را با هستی، انسان، عقل، معرفت، جامعه و تاریخ روشن کند. بدون این دستگاه فلسفی، این بحث به سرانجام نمی‌رسد. 🔸مهمترین بحث در این زمینه، تفکیک میان از است. ❇️ الف: عقل در حکمت متعالیه و اجتهاد عمیق شیعی، عقل حجت الهی و قوه‌ی ادراک کلیات است که در همه‌ی افراد نوع بشر به ودیعه نهاده شده است و مایز انسان از حیوان است و امکان شناخت واقعیت‌ها را آنگونه که هست و دستیابی به حقایق را دارد و امکان تشخیص صحیح از خطا را دارد. در این نگرش، اراده‌ها تابع عقل و معرفت است و نه بالعکس. براین اساس عقل، حقیقتی است که شرقی و غربی، و همچنین دینی و غیردینی ندارد. بلکه، عقل حقیقت الهی و نور وجودی انسان است و محصولات عقل، یا کاشف از واقع است و در این صورت صادق؛ یا غیر مطابق با واقع است و کاذب خواهد بود. حال فرقی نمی‌کند عالِم مومن باشد یا کافر، غربی باشد یا شرقی؛ قدیمی باشد یا جدید؛ سنتی باشد یا مدرن. بنابراین هر گزاره‌ی علمی در هر فرهنگی یا صادق است و قابل استناد و بهره‌برداری و یا کاذب است و غیر قابل استناد و ناسودمند. ❇️ ب: عقلانیت 🔹 اما ماهیت ، کاملا متمایز از ماهیت است. عقلانیت، دستگاه مفهومی و محاسباتی نظام یافته توسط عالِم است که به تبیین و ارزش‌گذاری مصالح و منافع می‌پردازد و کاملا مبتنی بر نیازها و خواسته‌های فاعل شناسا و جامعه‌ای است که این عقلانیت در آن متولد شده است. عقلانیت ها و ایدیولوژی‌ها جهت‌دار هستند و براساس درکی از مصلحت و منفعت سامان می‌یابد و به سازماندهی وقایع و حقایق و همچنین ساخت اعتباریات و نظریات می‌پردازد. عقلانیت های جهت‌دار، نیز دو گونه است: ۱. عقلانیت محدود و ۲. عقلانیت جامع. 🔸عقلانیت محدود، حیات انسانی را در یک لایه‌ی محدود می‌نگرد و همه امور انسانی را در همان سطح تحلیل و تبیین می‌کند. به طور مثال، عقلانیت مادی، با تقلیل واقعیت انسانی به امر طبیعی و حیوانی، فقط به جوانب وجودی طبیعت انسانی می‌نگرد و از همین منظر، همه‌ی امور انسانی و اجتماعی را معنا می‌کند و نظم می‌دهد. همچنین، عقلانیت باطنی که همه‌ی امور انسانی را تأویل می‌کند و در قلمرو جنبه‌های انفسی معنا می‌کند و نظم می‌دهد. 🔹 اما عقلانیت جامع، عقلانیتی است که هم از دست‌آوردهای علمی و معرفتی طبیعت‌گرایانه استفاده اجتهادی می‌کند و هم از ره‌آورد باطن‌گرایان بهره‌مند می‌شود اما تلاش می‌کند که از این محدودیت‌ها نجات یابد و در افق متعالی و گسترده‌تری، واقعیت‌های چند لایه را ببیند و حقایق چند ساحتی رادر یک شبکه‌ی معرفتی منسجم و هماهنگ ادراک کند و به نفی هیچ لایه‌ای از واقعیت و ساحتی از حقیقت نپردازد. ❇️ ج: عقلانیت انقلاب اسلامی 🔸 باتوجه به مطالب فوق، می‌توان گفت از نوع عقلانیت های جامع و هماهنگ است که به همه‌ی ابعاد وجودی وقایع و ساحت‌های مختلف حقایق توجه دارد و در کنار قرآن و سنت و علوم اسلامی ریشه دار در فرهنگ و تمدن اسلامی از همه‌ی دستاوردهای علمی و عقلی بشریت به نحو حکیمانه و اجتهادی استفاده می‌کند و هیچ معرفت عقلی و گزاره‌ی علمی صادق را به هیچ بهانه‌ای کنار نمی‌گذارد؛ بلکه آنها را تحت عقلانیت توحیدی و در مسیر تحقق حیات طیبه‌ی انسانی، بازخوانی و بازسازی اجتهادی می‌کند. بنابراین عقلانیت انقلاب اسلامی در میانه‌ی دوگانه‌ی جعلی و قرار دارد. براین اساس نه تقلید و التقاط از مکاتب و علوم غربی راهگشای مشکلات جامعه‌ی ماست و نه تحجر، تضاد و ستیز با علم و تمدن درمانگر دردهای ماست. بلکه و اجتهاد عمیق در معارف اسلامی و دستاوردهای بشری می‌تواند فروبست‌ها را بگشاید. ❇️ د: مشکل عقلانیت غربی 🔹 مشکل غرب در بطلان همه‌ی قضایای علمی و معرفتی و صنعتی آن نیست. بزرگترین مشکل در عقلانیت غربی است که بر تحویلی‌نگری و تقلیل گرایی هستی شناختی، انسان‌شناختی و معرفت‌شناختی استوار است. متفکران غربی، واقعیت را به طبیعت تقلیل داده و انسان رادر سطح حیوان پایین آورده‌اند و از همین منظر، تمام ظرفیت عقل بشری را در کشف ابعاد طبیعی جهان و لایه‌ی حیوانی انسان به کار گرفته‌اند و حقایق زیادی را کشف کرده‌اند و بر ذخیره‌ی دانایی بشریت افزوده‌اند. معرفت‌هایی که در مقام توصیف و تبیین، بسیار مهم و غیرقابل انکارند. اما مشکل این جاست که براساس آن دستگاه ذهنی و عقلانیت حاکم، حکم به حصر واقعیت در جنبه مادی و حیوانی می‌کند و برهمین اساس، توصیه‌های اخلاقی و حقوقی می‌کند که قطعا ناقص و ناکارآمد است. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1600
📌 مصائب حوزه در پی یادداشت در بی‌اعتمادی مردم یکی از فضلای فعال فرهنگی مطلبی را متذکر شدند که قابل تامل است. آن مطلب بدین شرح است: سلام جریانی که فرمودید شکل شبه نخبگانی دارد. علاوه بر آن، جریان های عامیانه طب اسلامی و طب سنتی و مشابه های آن (علم هیات و تنجیم و ... که علم جدید را با مبانی عوامانه ای مثل یهودزدگی و فراماسونری و ... به کلی نفی می کنند) که متاسفانه در بین طلاب بسیار رایج شده است به این تلقی که حوزه است، بسیار دامن می زند. این هم مصیبتی است. طلابی که توان و درک کار علمی دینی ندارند، برای کسب رضایت عمومی و کسب احساس کاذب حیات و نشاط وارد این حوزه ها می شوند و ریشه حوزه را می زنند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1601
📌 امام عقلانیت 🔸حضرت امام موسی کاظم (علیه السلام) مفسر عقل و تبیین‌گر عقلانیت اسلامی است و در کلامی مفصل، متکلم و حکیم شیعی، هشام بن حکم (۱) را از حقیقت عقل و عقلانیت آگاه کرده است. 🔹 امروزه ما به این کلام مفصل و معجزه آسا بسیار نیازمندیم و ای کاش محور سازماندهی و بارسازی حوزه و دانشگاه شود. ----------------++++---------------- ۱. «هشام‌بن حَکَم، ابومحمد، از اصحاب امام صادق و امام موسی کاظم«علیهما‌السلام» است. وی دارای آراء و اندیشه‌های کلامی منحصر به فرد و از متکلمین برجسته شیعه در قرن دوم می‌باشد. وی پرچمدار حق ائمه، مؤید صدق، مدافع ولایتِ اهل بیت و اثبات‌کننده بطلانِ دشمنانِ آنان است. هشام با قلب و زبان و دست یاور ائمه«علیهم‌السلام» بود» •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1602
📌تحول درونى ملت، منشأ انقلاب اسلامى حضرت امام خمینی: 🔸اين انقلاب، انقلاب ايران نيست. اين انقلاب با انقلابهاى ساير كشورها و انقلابهايى كه در دنيا اتفاق افتاده است، فرق دارد. 🛑[ماهیت ساير انقلابها] 🔹 انقلابهايى كه در دنيا تا كنون اتفاق افتاده است، قدرت را از دست يك قدرتمند، يك جابر، به دست يك جابر ديگرى كه يا مثل اين يا بالاتر از اين است منتقل مى‏كردند. شما مطالعه كنيد در حال انقلابهايى كه در دنيا پيدا شده است يا كودتاهايى كه هر روز واقع مى‏شود و شده است، ببينيد كه آيا وضع آنجا چطور است؟ جز اين است كه با يك انقلاب پيدا شده است و يك قدرتى را كنار گذاشته‏اند، يك قدرت مشابه او يا بدتر از او را سر كار آورده‏اند؟ هيچ در حال ملتها فرق حاصل نشده است يا حال ملتها بدتر شده است. اين انقلاب فرانسه، آن انقلاب شوروى، مطالعه كنند اشخاص، ببينند كه آيا قبل از اين انقلابها چه بوده است و حالا چى هست و آيا به حال ملتها يك اثرى حاصل شده است؟ فكرى براى ملتهاشان كرده‏اند يا همه‏اش اعمال زور است و قدرت؟ 🛑[انقلابى در باطن مردم] 🔸انقلابى كه در ايران واقع شد، قبل از انقلاب مهم كه كوبنده بود، يك انقلابى در باطن مردم حاصل شد. آن انقلاب گرايش اقشار ملت به اسلامى كه تا اين عصر خصوصاً، در اين سده‏هاى آخر به طاق نسيان سپرده شده بود و از اسلام جز يك آداب خشك كه هيچ به حال ديگران ضررى نداشت و هيچ در فكر ملتها نبودند، همين باقى مانده بود. اين ملت به خواست خداى تبارك و تعالى و با عنايات خاصه او، اول منقلب شد در معنويات. 🛑[تحول در اسلام شناسی، ریشه تحول باطنی] 🔸جوانها از آن حال سابق برگشتند به يك حال اسلامى و فهميدند كه اسلام چه بايد باشد و چه بايد بكند، دنبال او آن انقلاب حاصل شد. اگر آن مسأله حاصل نشده بود، انقلاب اينجا هم مثل يكى از انقلابهاى ديگرى بود كه حالشان را مى‏بينيد و ديديد. آن چيزى كه در اينجا حاصل شد و بايد او را جزء معجزات، ما حساب بكنيم، همان اين ملت بود. 🔹 اين ملت موجب شد كه اين انقلاب پيدا شد و همان انقلاب درونى آنها و شناخت آنها از اسلام و توجه آنها به خداى تبارك و تعالى موجب شد كه در تمام اين دوره‏اى كه ما در آن هستيم، از اوّلى كه قيام شد و بعد به انقلاب مبدل شد و بعد پيروز شد و تا الآن، روز به روز مى‏بينيد كه حضور ملت و تعهد ملت رو به افزايش است. اين نه براى انقلاب است، براى است. انقلاب همه جا بوده است، بسيارى از جاها بوده است، اين انقلاب درونى است كه پيدا شد در اين كشور و در اين مملكت و نيست الّا به عنايات خداى تبارك و تعالى. 🔹 ما از خود چيزى نداريم، هر چه بود عنايات او بود كه اين عنايات موجب شد كه اين پيدا بشود و از آن حالتى كه همه خود ملت ما مى‏دانند در سابق بود، به اين حالت كه حالا مى‏بينند متحول شده است. اين موجب شد كه انقلاب پيروز شد. 🛑[پیروزی محصول انقلاب درونی مردم] 🔸پيروزى را ما بايد از انقلاب درونى مردم جستجو كنيم و تا اين معنا حاصل نشود انقلاب‏ها يك انقلابهاى تحويل قدرت از او به قدرت ديگر است و وضع براى ملت همان جور كه بوده، مى‏باشد. صحيفه امام، ج‏19، ص: 478. https://eitaa.com/hekmat121
📌 اشکباری چشمها در مبعث امروز مبعث است روز شادی و فرح، روز رهایی و آزادگی، روز رستاخیز جانها ... اما داغ غزه بسیار سنگین است و اسرائیل همین شب و روز مبعث، چه جنایت‌هایی انجام نداده است عید ما را عزا کرده‌اند و چشم‌های هر آزاده‌ای را اشکبار بدون تردید این نتیجه غفلت مسلمین از پیام مبعث و رستاخیز اجتماعی آن است. ان‌شاءالله که به برکت این روز مبارک و فرخنده، روح مبعث نبی مکرم (صل الله علیه وآله) در جامعه‌ی مرده‌ی اسلام دمیده شود و عزت و شاهد عزت و سربلندی مسلمین باشیم. https://eitaa.com/hekmat121/1604
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 تغییرات تمدن‌ساز (بررسی نقش تغییر حاکمیت‌ها و پیروزی در آشکار شدگی حقایق و رشد بشریت) 🔹سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۴۰: إِن يَمسَسكُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مِثلُهُ ۚ وَتِلكَ الأَيّامُ نُداوِلُها بَينَ النّاسِ وَلِيَعلَمَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنوا وَيَتَّخِذَ مِنكُم شُهَداءَ ۗ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمينَ اگر (در میدان احد) به شما جراحتی رسید (و ضربه‌ای وارد شد)، به آن جمعیّت نیز (در میدان بدر)، جراحتی همانند آن وارد گردید. و ما این روزها(ی پیروزی و شکست) را در میان مردم می‌گردانیم؛ (و این خاصیّت زندگی دنیاست) تا خدا، افرادی را که ایمان آورده‌اند، بداند (و شناخته شوند)؛ و خداوند از میان شما، شاهدانی بگیرد. و خدا ظالمان را دوست نمی‌دارد. 🔸 این آیه به یکی از سنت‌های مهم تاریخ و حیات اجتماعی انسان اشاره می‌کند. بر این اساس، پیروزی و حاکمیت در بستر تاریخ، میان انسانها تقسیم شده است و در هر دورانی یک قوم و ملت با استفاده از نیازها،امکان‌ها، توانایی‌ها و تلاش‌های خود، به کشف حقایقی از عالم و حقایق می‌پردازد و از این طریق می‌تواند افق‌های جدیدی از زندگی و حرکت را آشکار سازد و دیگر انسانها را با خود همراه سازد و اشیا را به استخدام خود در آورد. 🔹 دقت در این سنت مهم، این نکته را آشکار می‌کند که هر قوم و ملتی با توجه به نیازها و اقتضائات تاریخی خود، زمینه را برای ظهور سطحی از حقایق و معارف فراهم می‌کند و امکان تمدنی را فراهم می‌سازند و تا زمانی که این تمدن، از زایش و پویایی درونی و قدرت اقناع سازی دیگر ملل برخوردار باشد از برتری اجتماعی برخوردار خواهد بود. اما با توجه به حرکت جوهری و تحول مستمر انسان، به تدریج از قدرت پویایی و اقناع‌سازی این دانش و آگاهی‌ها کاسته می‌شود و یکنواختی و روزمرگی بر زندگی بشر حاکم می‌شود. در این زمان است که توجه به بیرون از مرزها و تجارب فکری و معرفتی دیگر ملت‌ها برای برخی از خواص و نخبگان مهم می‌شود. نخبگانی که در تمنای دانشی جدید و شیوه‌های نوین زندگی هستند. 🔸 هر ملتی در هر دوره‌ی زمانی، از نیازها، قابلیت‌ها و امکان‌های خاصی برخوردار است و به میزان و کیفیت آن نیازها قابلیت‌ها و تلاش‌ها، سطحی از حقایق را دریافت و آشکار می‌کنند. برخی بر جنبه‌های طبیعی تمرکز دارند و حقایق طبیعت را آشکار می‌سازند و برخی به لایه‌های معنوی و قدسی توجه دارند و حقایقی از عالم معنا را آشکار می‌کنند. 🔹 در واقع، فلسفه‌ی تجدید نبوتها و ارسال انبیاء الهی در بستر تاریخ، همین تنوع قابلیت‌ها و تکامل و تطورات تاریخی ملت‌ها در مسیر دریافت حقایق و کسب قدرت متناسب با آن است. 🔸 دست به دست شدن قدرت تمدنی میان جوامع نیز بر همین اساس قابل تبیین است. ایران، هند، چین، یونان، روم، جهان اسلام، جهان غرب هر کدام در یک دوره‌ی تاریخی، محور تمدن سازی و آشکارشدگی سطوحی از حقیقت بوده‌اند که متناسب با امکان‌ها و تلاش‌های اهالی آن جامعه بوده است. البته هر کدام از این تمدنها در ادامه‌ی تمدن دیگر و با استفاده از معارف و دانش‌های پیشین تکوّن و تعالی یافته است. 🔹 تمدن غرب در ادامه‌ی تمدن اسلامی و با استفاده از علوم و بخشی از ظرفیت‌های معرفتی آن و در پاسخ به درک جدید انسان غربی از نیازهای انسانی و در راستای تسخیر بیشتر طبیعت شکل گرفت. هر چند توانستند که لایه طبیعی واقعیت‌ها را بیش از دیگران کنکاش کند و سطحی از حقیقت و معرفت را آشکار کند و همین موجب شکل‌گیری تمدن غرب و تسخیر جهان بود. این اندیشه و عقلانیت بیش از سه سده از زایایی و پویایی تمدنی برخوردار بود و توانسته بود نخبگان بسیاری از کشورهای جهان را با خود همراه کند و به واسطه همین افراد تربیت‌شده و همسو، توانست ملت‌ها را مدیریت و راهبری کند و نگاه آنها را به جهان و انسان ، جامعه و تاریخ تغییر دهد. 🔸 اما در یک سده اخیر، با ایجاد بحران درعلوم اروپایی و قدرت فکری و اخلاقی غرب، افول قدرت تمدنی غرب آغاز شده است. ازاینرو، زمانه‌ی جدیدی در تاریخ بشریت در حال شکل‌گیری است. زمانه‌ای که با استفاده از مراحل پیشن تمدنی بسر، زمینه‌ساز ظهور حقایق دیگری است که در تمدن غرب مغفول واقع شده است. جامعه‌ای که بتواند این حقایق را بیشتر بشناسد و آنها را آشکار کند، نقش مهم‌تری در تمدن سازی آینده خواهد داشت. 🔹 انقلاب اسلامی ملت ایران و مکتب عقلانی و فقاهتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه)، بزرگترین سرمایه‌ی انسان ایرانی در این پیچ تاریخی و ساخت نظم تمدنی نوین است. در این مکتب متعالی، عقلانیتی شکل گرفته است که در عین بهره‌مندی اجتهادی از همه‌ی میراث بشری، افق‌های جدیدی برای حرکت و زندگی انسان مطرح شده است که از زایایی و پویایی تمدنی برخوردار است و می‌تواند بشریت را به ندای فطرت انسانی آشنا و آنها را در این طریق راهبری کند. •┈┈••✾••┈┈• https://eitaa.com/hekmat121/1606
📌 میدان فعالیت فرهنگی کجاست؟ ✍ سید مهدی موسوی 🔹 این روزها، طلاب جوان و فعالان فرهنگی، زیاد این پرسش را مطرح می‌کنند که میدان عمل و عینیت جامعه کجاست تا فعالیت‌های خود را در آنجا متمرکز کنند. 🔸 پاسخ‌های مختلفی داده می‌شود اما آنچه خیلی تکرار می‌شود این است که میدان، عرصه‌ی فکر و نظر نیست. نکته‌ای که نوعی یک دوگانه‌ی «فکر و میدان»، «نظر و عمل» را تداعی می‌کنند. انگار این تلقی در این افراد وجود دارد که «میدان» فقط عرصه‌های خُرد سیاسی و اقتصادی و یا آسیب‌های مشهود فرهنگی و اجتماعی است. مثلاً فقط موضوعاتی همچون حجاب در فلان خیابان، فساد اقتصادی در فلان مسئول، ساخت مدرسه‌ای در فلان روستا مصداق است و فقط باید به این موارد توجه کرد. 🔹 آری امثال این موارد میدان عمل و کنش فرهنگی است، اما، این تمام میدان و شاید میدان اصلی نباشد. در کریم، میدان فعالیت فرهنگی و مجاهدت، همان‌جایی است که و کمبود وجود دارد. مهم نیست در چه عرصه‌ای و به چه علتی باشد، انسان مجاهد درصدد کمبودها و عقب ماندگی‌های جامعه‌ی خود و تلاش برای اعتلای کلمة الله و قیام لله است. 🔸 براساس هستی شناسی اجتماعی برآمده از حکمت قرآنی و فلسفه‌ی متعالیه، میدان اصلی هر جامعه‌ای، عرصه‌ی فکر، اندیشه و عقلانیت آن جامعه است. وجود آشوب و بی‌نظمی در فکر و تشتت در حوزه‌ی اندیشه و عقلانیت، علت العلل همه‌ی نابسامانی‌های اجتماعی و اختلافات و عقب‌ماندگی هاست. به طور مثال، شکست‌های اجتماعی معلول شکست‌های ذهنی است. انسانی که در ذهن خود شکست بخورد و آن را قطعی بشمارد در جهان خارج شکست می‌خورد. انسانی که در ذهن و فکر، به توجیه ناهنجاری و بزه‌کاری بپردازد به انجام آن ترغیب می‌شود. فکر و اندیشه سطح زیرین و بنیادین است که به همه‌ی انتخابها، تصمیمات، راهبردها، برنامه‌ها، کنشگری‌ها و واکنشهای انسان، معنا، جهت، نظم می‌دهد و موجب تمایز یک جامعه از دیگر جوامع و ملت‌ها می‌شود. 🔹 امروز، خلأ اصلی جامعه‌ی اسلامی، خلأ فکری و نظری است. بسیاری از نسل جوان ما از معارف انقلاب به نحو تفصیلی بی‌اطلاع هستند و اصلا شناختی از بنیان‌های فکری امام خمینی و سایر متفکران اصیل انقلاب اسلامی ندارند. امروز خیلی شعار انقلاب و امام و شهید مطهری و طرح کلی داده می‌شود، گروه‌ها و جلسات متعددی برقرار می‌شود اما عموما سطحی‌اند و کمک چندانی به پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی و دلگرم کردم نسل جوان نمی‌کند. 🔸 امروزه، نه تنها نسل جوان حوزوی و غیر حوزوی از معارف اساسی انقلاب اسلامی و متفکران انقلابی بی‌اطلاع است بلکه افرادی کم‌عمق و کم‌سواد و شاذگو، به عنوان متفکر و فیلسوف انقلاب و تربیت و عرفان و حتی فقیه به جامعه معرفی می‌شوند که اصول فکر و فلسفه و فقاهت رهبران انقلاب را در دل قبول ندارند هرچند در رفتار شاید همگرایی‌هایی هم داشته‌اند. اما مریدان با داستان‌سرایی و جعل تاریخ، از آنها، چهره‌های انقلابی ساخته‌اند و به خورد نسل جوان داده‌اند که باور کرده‌اند این افراد متفکر و فیلسوف انقلاب و تربیت و عرفان هستند. از این طریق، ذهن نسل جوان و فعالان فرهنگی با تفسیرهای سطحی و احساسی ای از انقلاب اسلامی انس گرفته است که انقلاب را یک ارتجاع و واپس‌گرایی معرفی می‌کند، انقلاب را شورشی علیه علم و عقل، تمدن و پیشرفت و در مسیر تضاد با جهان و سرپرستی اقتدارگرایانه‌ی اجتماعی تفسیر و تحریف می‌کنند. 🔹 بدون تردید یکی از مهمترین میدان‌های مجاهدت و فعالیت فرهنگی و رسانه‌ای، مقابله با خفی، مرموز و از جریان اصیل حوزه‌های علمی اسلام است و بهترین و سخت‌ترین مجاهدت در این عرصه، معرفی عمیق و صحیح و درست مکتب حکمی و فقاهتی امام خمینی (رضوان الله تعالی علیه) و آیت الله العظمی خامنه‌ای و همچنین شخصیت‌هایی نظیر شهید مطهری، علامه طباطبایی و شهید بهشتی است. نسل جوان ما اعم از حوزوی و غیر حوزوی از این سرمایه‌ی بزرگ فلسفی و فقاهتی بی‌اطلاع است و کمتر از آن بهره می‌گیرد. این مطلب را بارها و بارها حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای در بیانات خود خطاب به اقشار مختلف تذکر داده‌اند که باید انقلابی و اسلامی را از رهبران و متفکران اصیل انقلاب اسلامی به دست آورد و آن را عمیقاً درونی و پایدار کرد و براساس آن به کنش‌گری و حل مسائل عینی و عملیاتی پرداخت. 🔸 هرچند به ظاهر، این تلقی از میدان با کف جامعه، فاصله‌ی زیادی دارد اما اگر خوب و عمیق نگاه کنیم می‌بینیم که ریشه‌ای همه‌ی عقب‌ماندگی‌ها واختلافات وتشتت‌ها، خلأ فکری و نبود نظام جامع اندیشه اسلامی است. 🔹 امروزه به واسطه‌ی تحریف‌های مختلف، عموم فعالان فرهنگی از اصول مکتب فکری انقلاب اسلامی و عقلانیت برآمده از آن بی‌اطلاع هستند و خود دچار شبهات عدیده هستند. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1607
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا